برچسب: معني put down به فارسي
-
معنی put on به فارسی
خواص دارویی و گیاهی گذشته: put on, گذشته کامل: put on, مترادف: dress متضاد: take off 1. Put your coat on – it’s cold outside. 1. پالتویت را بپوش – بیرون سرد است. گذشته: put on, گذشته کامل: put on, مترادف: play 1. Would you mind if I…