برچسب: تعبیر شعر دست از طلب ندارم
-
تفسیر غزل دست از طلب ندارم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآیدتفسیر غزل دست از طلب ندارم…
-
معنی غزل دست از طلب ندارم
سختکوشی خصوصیت بارز شخصیتی توست، میخواهی به وصال یار برسی و قصد داری با عزمی راسخ و ارادهای قوی پا در راه رسیدن به آن بگذاری. در این راه باید با ناامیدیها مبارزه کنی و اجازه ندهی باعث رکود و عقبنشینی تو شوند. با دست روی دست گذاشتن و سهلانگاری کاری از پیش نخواهی برد.…
-
تعبیر غزل دست از طلب ندارم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید تعبیر غزل دست از طلب…
-
تعبیر شعر دست از طلب ندارم
سختکوشی خصوصیت بارز شخصیتی توست، میخواهی به وصال یار برسی و قصد داری با عزمی راسخ و ارادهای قوی پا در راه رسیدن به آن بگذاری. در این راه باید با ناامیدیها مبارزه کنی و اجازه ندهی باعث رکود و عقبنشینی تو شوند. با دست روی دست گذاشتن و سهلانگاری کاری از پیش نخواهی برد.…
-
تفسیر شعر دست از طلب ندارم
سختکوشی خصوصیت بارز شخصیتی توست، میخواهی به وصال یار برسی و قصد داری با عزمی راسخ و ارادهای قوی پا در راه رسیدن به آن بگذاری. در این راه باید با ناامیدیها مبارزه کنی و اجازه ندهی باعث رکود و عقبنشینی تو شوند. با دست روی دست گذاشتن و سهلانگاری کاری از پیش نخواهی برد.…
-
معنی فال دست از طلب ندارم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآیدمعنی فال دست از طلب ندارم…