خواص دارویی و گیاهی
خوش آمدید. به حساب کاربری خود وارد شوید.
آدرس ایمیلی که با آن ثبتنام کردهاید را وارد نمائید تا یک رمز عبور جدید برای شما ارسال شود.
بهتر زندگی کردن یاد گرفتنی است – مرجع فیلم آموزشی و مقالات آموزشی برای موفقیت و پیشرفت
در درگیریها و مشاجرات لفظی عبارت بیمحتوایی وجود دارد که شاید خدای نکرده شما هم از آن استفاده کردهاید یا با آن مورد نوازش قرار گرفتهاید: «خیلی بیشخصیتی!». اما در هر صورت اگر در جایگاه گوینده یا شنوندهی این عبارت بودهاید، باید بدانید که این جمله هیچ مفهومی ندارد. شخصیت مجموعهای از الگوهای فکری، رفتاری و احساسی است. همهی اینها در کنار هم شخصیت شما را میسازند پس در واقع هیچکس بیشخصیت نیست. اگر دنبال اهانت کردن به دیگران هستید به دنبال چیز جدیدی بگردید. صدالبته این شوخی است و مخاطبان فرهیختهی «چطور»، هرگز به کسی توهین نمیکنند. شخصیت قابلیت تغییر هم دارد. با تغییر تجارب و گذر زمان، شخصیت هر فرد تا حدودی عوض میشود. پس تغییر شخصیت امکانپذیر است و اگر از بخشی از آن ناراحت هستید، میتوانید با استفاده از راهکارهای زیر آن را تغییر دهید.چگونه در خود تغییر ایجاد کنیم
حتما بخوانید: چطور طرز فکرمان را برای غلبه بر چالشهای زندگی تغییر دهیم
این مسئله امری دوجانبه است. باید ببینید اکنون چگونه هستید و دوست دارید چگونه باشید. با دانستن این موضوع و شناخت خواستههایتان، با قوت بیشتری به جنگ تغییرات خواهید رفت. باید بدانید که تغییرات شخصیتی شما به چه شکل خواهد بود. بیشتر افراد به عمق مسئلهی تغییر، واقف نیستند و فکر میکنند تنها با تغییر عادتهای بد مشکلات آنها رفع میشود. در حالیکه ایجاد تغییرات شخصیتی، زمینه و آمادگی وسیعی میطلبد. اگر دوست دارید شبیه فرد خاصی شوید، در رفتار او کاملا دقیق شوید. دریابید چه چیزی را در او تحسین میکنید. نوع واکنشهای او و مدیریت حرکات و اخلاقش در شرایط گوناگون چگونه است. حالت صحبت کردن، نشست و برخاست او چگونه است و از همه مهمتر رفتارهای مختلفش در کل او را چگونه نشان میدهد. با یادداشتبرداری از نکات مورد علاقهتان آنها را منسجم کنید.
به دوستی که قابل اعتماد و داناست، دربارهی تغییرات مد نظرتان صحبت کنید. در این حالت، انگیزهی شما برای تغییر بیشتر میشود و کسی وجود دارد که شما را حمایت و نظارت کند. پس نمیتوانید قید تصمیمتان را برای تغییر بزنید. یا اگر از مسیرتان منحرف شوید او به شما کمک خواهد کرد.
چالشهایی برای تغییر خود در نظر بگیرید. از کارهای ساده شروع کنید و در هر گام با پیشرفتی که کسب میکنید، به خودتان جایزه بدهید و خودتان را تشویق کنید. مثلا اگر از حیوانات واهمه دارید، سعی کنید گام به گام با این ترس مواجه شوید. سعی کنید از حیوانات فرار نکنید. لازم نیست آنها را نوازش کنید یا به آنها دست بزنید. فقط به آنها کمی نزدیک شوید. باقی تغییرات را در مراحل بعدی پیگیری کنید و با موفقیت در هر گام به خودتان جایزه بدهید. جایزه میتواند یک چیز خیلی کوچک مثل یک وعده غذای دلخواه در رستوران یا یک سفر یا خرید لباس و هر چیز دیگری باشد، انتخاب با شماست.
ویژگیهای منفی را به نام خود نزنید. مثلا من خجالتی هستم، من کمرو هستم و غیره. اگر فکر کنید خجالتی هستید و این ویژگی را برای خود به رسمیت بپذیرید، مغز شما به سرعت این حرف را میپذیرد و شما را در مسیری مطابق آن صفت قرار میدهد و بیهوده محدودیتهایی برای شما ایجاد میشود. خود را آزاد بگذارید. به دنبال فرصتهای رشد و تغییر باشید. تغییر شخصیت در گرو کنار گذاشتن کلیشههای ذهنی و محدودیتهای بیهودهای است که با برچسب زدن به خود ایجاد میکنید.
تفکر سیاه و سفید را کنار بگذارید. کلیگویی نکنید. تفکر کلیشهای را ترک کنید. مثلا اینکه همهی پسرها قلدر هستند یا دخترها جیغجیغو هستند، تلفنهای هوشمند مضر هستند و… . این تفکرات، تفکرات کلیشهای و کلی هستند. با دادن احکام کلی دربارهی مسائل، دور خود حصاری از سیم خاردار میکشید و امکان تغییر شخصیت را در خود از بین میبرید. لزومی به تغییر نمیبینید، چون احساس میکنید هیچچیز قابل تغییر نیست و کاری از دستتان برنمیآید.
اگر فکر میکنید که همه چیز ثابت است و حکمی کلی برای هر موضوعی وجود دارد، امکان تغییر برای شما از بین میرود. دروازههای تغییر را باز بگذارید. دنیا را متفاوت ببینید در این صورت میتوانید روابطتان را بررسی کنید، تضادها را حل کنید. برای حل مشکلات توانا خواهید شد و سریع با آوردن بهانهای در قالب جملات کلی عقبنشینی نمیکنید.
کنترل ذهن شما تنها و تنها به دست خودتان است. اگر با خود تکرار کنید که نمیتوانید، قطعا ناتوان خواهید بود و مغز فرمان شما را با جان و دل میخرد. پس افکار منفی را جدی نگیرید. ذهن به شکل عجیبی در برابر فرمانهایی که میگیرد مطیع است. ورودیهای مثبتی به آن بدهید و مطمئن باشید تنیجهای خیرهکننده دریافت خواهید کرد. بهتر است روی مهارتهای مثبت اندیشی بیشتر کار کنید.
اگر دوست دارید اعتمادبهنفس بالایی داشته باشید، در رفتار آدمهای اینچنینی دقیق شوید و سعی کنید از آنها تقلید کنید. آنقدر تقلید کنید تا این تقلید به تغییر شخصیت تبدیل شود. دربارهی ضعفهایتان با همه صحبت نکنید. نگذارید دیگران بفهمند نواقص شما چیست. در این صورت امکان تغییر سختتر میشود و نظرات و قضاوتهای دیگران نیز به مشکلات شما اضافه میشود.
اهداف کوتاهمدت داشته باشید. تغییر شخصیت کار آسانی نیست و فرایندی نسبتا زمانگیر است. اما سعی کنید اهداف کوتاهمدت مشخص کنید و تغییرات قدم به قدم داشته باشید. اگر قرار است در یک مهمانی آخر هفته شرکت کنید و از این برنامه میترسید و هیجان دارید، برای خود هدفی کوتاهمدت مشخص کنید. لازم نیست به کل و در تمام طول آن هفته کسی شوید که آرزو دارید. با خود قرار بگذارید که فقط آخر هفته خجالت و ترس را کنار بگذارید. مثل یک آزمون به آن نگاه کنید و خود را ملزم کنید که از آن پیروز بیرون بیایید. با این کار کمکم تجارب شما از تغییر شخصیت و ویژگی کسی که دوست داشتهاید، بیشتر میشود و به آنچه همیشه دوست داشتید باشید، بدل میشوید.
تجارب جدید به زندگیتان اضافه کنید. برای کسب تجارب جدید باید رفتارهای جدید با افراد جدید و فعالیتهای جدید را به زندگی خود وارد کنید. مثلا به یک باشگاه ورزشی بپیوندید یا شغل جدید با چالشهای تازه را قبول کنید. از محیطهای تکراری و قدیمی دور شوید. به سمت ترسهایتان شیرجه بزنید و خود را به چالش بکشید. از عنکبوت میترسید؟ سعی کنید اول به آن نزدیک شوید و کمکم آن را در دست بگیرید. روزی میرسد که بی هیچ ترسی با عنکبوت برخورد میکنید. قرار دادن خود در معرض ترسها، مغز را فریب میدهد و او را در برابر واهمههای قبلی بیحس و بیتفاوت میکند.
فعالیتهای تغییر شخصیت را یادداشتبرداری کنید. همه چیز را مکتوب کنید. اینکه الان چگونه هستید و میخواهید چگونه باشید و یا چه اقداماتی در برنامهتان برای تغییر شخصیت طرح ریزی کردهاید. کدام اقدامها مؤثر بودهاند و کدامها نه. با مستندسازی اقدامات خود، مسیر تغییر را شفاف میسازید.
نحوهی پوشش خیلی مهم است. اگر دوست دارید تغییراتی در رفتارهایتان ایجاد کنید، باید ظاهرتان هم متناسب با تغییرات درونتان باشد. از افراد مورد علاقهتان کمک بگیرید. الگوبرداری کنید. لازم نیست این تغییرات خیلی چشمگیر باشند. مثلا اضافه کردن یک کلاه به تیپتان، میتواند کافی باشد یا استفاده از رنگ جدیدی که قبلا جرأت استفاده از آن را نداشتهاید. ناهماهنگیهای شناختی را در خود کاهش بدهید. یعنی سعی کنید میان انتظاراتی که از خود دارید و واقعیت موجود، تعادل و تناسب برقرار کنید.
فقط فکر کردن به تغییرات کافی نیست. به شخصیتهای مورد علاقهتان نگاه کنید و خودتان را تغییر دهید. کیف صورتی به دست بگیرید. کفش قرمز بپوشید یا هر کاری که برای شما متفاوت محسوب میشود. مثلا روزنامهها و مجلات جدید مطالعه کنید. اقدام کنید. اقدام برای شروع تغییر شخصیت بسیار مهم است. جرأت داشته باشید. جملهی معروف و مؤثری وجود دارد که میگوید:
«شما درخت نیستید، پس به هر جا که دوست دارید بروید.»
حالا که عادات اولیه را تغییر دادهاید مثلا حلقهی دوستان شما یا رفتارهای روزانه و برخوردهای اجتماعیتان متحول شده است، با جسارت بیشتری تغییر شخصیت را پیگیری کنید و تلاش کنید با این «من جدید» خو بگیرید. به گذشته و ویژگیهای نامطلوبی که ترک کردهاید، فکر نکنید.
برگرفته از: wikihow
(function(a){function c(){try{return 0===a(‘.single-container .post’).attr(‘class’).toString().split(‘ ‘).reduce(function(f,g){return 0<=g.indexOf('category-')
در هر مذاکرهای جواب بله بگیرید، مذاکره بر سر حقوق بیشتر، معاملات بزرگ و حتی یک کار روزمره
56000تومان
19900تومان
now = new Date();
var head = document.getElementsByTagName(‘head’)[0];
var script = document.createElement(‘script’);
script.type = ‘text/javascript’;
var script_address = ‘https://cdn.yektanet.com/js/chetor/article.v1.js’;
script.src = script_address + ‘?v=’ + now.getFullYear().toString() + ‘0’ + now.getMonth() + ‘0’ + now.getDate() + ‘0’ + now.getHours();
head.appendChild(script);
now = new Date();
var head = document.getElementsByTagName(‘head’)[0];
var script = document.createElement(‘script’);
script.type = ‘text/javascript’;
var script_address = ‘https://cdn.yektanet.com/template/bnrs/yn_bnr.min.js’;
script.src = script_address + ‘?v=’ + now.getFullYear().toString() + ‘0’ + now.getMonth() + ‘0’ + now.getDate() + ‘0’ + now.getHours();
head.appendChild(script);
چگونه در خود تغییر ایجاد کنیم
موضوعات وبسایت شماواقعامفیدوثمربخش است تشکرازاین خدمت بزرگ شماهمیشه درپناه الله متعال باشید.
سالم و شاد باشید دوست خوب.
سلام
مطلب خوب، ترجمه خوب.
ممنون از شما.
فقط کافیه خود واقعی مون باشیم.باید خودمون رو پیدا کرده باشیم.با فرو خوردن خشم در مواقع درگیری لفظی و مثبت اندیشی کردن در باره موضوع و مسلط بودن و کنترل کردن اعصاب میشه بر هر موضوعی فائق امد.این یک قانون سادست.
هوش هیجانی
۲۴ نشانه برای اینکه شما درونگرا هستید نه خجالتی
راهکارهایی که شما را از عصبانی شدن هنگام رانندگی باز میدارد
ان ال پی (NLP) یا برنامه ریزی عصبی کلامی چیست و چه کاربردهایی دارد؟
چطور مهارت قاطعانه رفتار کردن را بهدست بیاوریم؟
۱۰ عبارتی که گفتنش رابطه شما و رئیستان را خراب میکند
آخرین مطالب
کتاب پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی؛ روشهای ثروتمند شدن و ثروتمند ماندن
رژیم لاغری یک ماهه؛ چگونه در ۲۸ روز ۵ کیلوگرم وزن کم کنیم؟
۳ نوع ماسک سفیده تخم مرغ برای شادابی و زیبایی پوست
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی؛ راهکارهای کاربردی حل مشکلات زندگی زناشویی
هومیوپاتی چیست؛ آیا هومیوپاتی واقعا مؤثر است؟
ترین های جهان
بهترین کشور برای مهاجرت در سال ۲۰۱۸ کدام است؟
ارزان ترین کشورهای جهان برای مهاجرت
کوچکترین کشورهای جهان که احتمالا هرگز نام آنها را نشنیدهاید
ثروتمندترین زنان جهان در سال ۲۰۱۸
پرفروش ترین خودروهای جهان در سال ۲۰۱۷
۱۰ عبارتی که بهتر است هرگز در گوگل جستجو نکنید
۶۸ راه اثبات شده برایافزایـش قــدرت مــغـز
خانه
موبایل
چگونه در خود تغییر ایجاد کنیم
اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید طرز فکرتان را تغییر دهید.«همین امروز طرزتفکرتان را عوض کنید.»
البته در کلام خیلی ساده است: «طرز تفکرت را عوض کن تا زندگی ات تغییر کند.» ولی چطور می توان این کار را انجام داد وقتی نمی دانیم باید چه کار کنیم؟ و مهم تر از همه اگر تغییر دادن طرزتفکر تا این حد آسان است، چرا خیلی از افراد این کار را انجام نمی دهند؟ مخصوصا اگر بتوانند با این کار موفق تر باشند و بیشتر از زندگی لذت ببرند؟
جواب این سوال ها را نمی دانیم ولی می دانیم که تغییر دادن طرز تفکر آسان نیست اما ممکن است. همه آنچه شما نیاز دارید این است که محکم و استوار این تکنیک ها را به کار ببرید؛ البته اگر از ته دل می خواهید موفق باشید.
۱) همان طور فکر کنید که دوست دارید باشید. اگر در دنیای ذهنتان خود را آدم خوشحال یا موفقی ندانید که می تواند از زندگی لذت ببرد، خیلی سخت می توانید در دنیای واقعی چنین آدمی باشید. پس پیش از هر کار در رویاهایتان هم خود را فردی خوشحال، موفق و روبه رشد تصور کنید.
۲) لبخند بزنید. نتایج تحقیقات نشان داده است لبخند زدن هم اثر جسمی دارد و هم اثر روانی. پس یک لبخند روی لبانتان بنشانید و در مسیر تغییر طرزتفکر قدم بگذارید. در ابتدا، این کار فقط یک عمل فیزیکی بدون روح است اما کم کم جزو صورت شما می شود.
۳) خودتان را غرق مطالعه و موسیقی کنید. کتاب ها، مقاله ها و مجله هایی بخوانید که به شما کمک کنند بتوانید افکارتان را تغییر و درکتان را افزایش دهید. فیلم ببینید یا به موسیقی هایی گوش کنید که برای شما الهام بخش باشند و برای تغییر تشویقتان کنند.
۴) کردارتان را تغییر دهید. وقتی کارهایتان را به همان شیوه قدیمی انجام می دهید، نمی توانید در افکارتان تغییری به وجود آورید. کارها را به شیوه ای متفاوت انجام دهید تا بتوانید متفاوت بیندیشید.
۵) محیط تان را تغییر دهید. محیط اطرافتان را با توجه به طرزتفکر مورد علاقه تان بسازید. فضایی را خلق کنید که شما را به سمت تغییر سوق دهد. یک گلدان به اتاقتان اضافه کنید، رنگ دیوارها را تغییر دهید، یک کتابخانه یا میز کوچک برای خودتان بخرید.
۶) از موفق ها تقلید کنید. از تجربه و نظرهای کسانی که عاشق طرزتفکرشان هستید و آرزو دارید مثل آنها باشید، استفاده کنید. اگر زنده هستند که این کار بسیار ساده است و اگر در قید حیات نیستند می توانید از آثارشان بهره بگیرید.
۷) به دیگران کمک کنید (و به خودتان هم) یکی از سریع ترین راه هایی که می تواند طرزتفکر شما را عوض کند، این است که به دیگران توجه و به آنها کمک کنید. مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید یعنی نه غرق در خودتان شوید و نه شیفته و دلباخته دیگران.
۸) کمی از دوستانتان کمک بگیرید. دیگران را از تصمیمتان باخبر کنید و از آنها کمک بخواهید و نظراتشان را بشنوید. هر چقدر کمک دیگران را بیشتر احساس کنید، بیشتر به موفقیت نزدیک می شوید.
۹) حرفه ای شوید. اگر دلتان می خواهد به فردی بزرگ تبدیل شوید به مشاوره و نصیحت افراد بزرگ گوش دهید. انسان های حرفه ای در مدت زمان کوتاهی می توانند بهترین راه حل ها و نظرات و عقاید جدید را در اختیار شما بگذارند. البته به شرطی که واقعا در کار خود خبره باشند و فقط اسم و رسم بی پایه و پنهان به هم نزده باشند.
۱۰) صبور باشید. آگاه باشید که بیشترین تغییرات در مدت زمانی طولانی و به آرامی صورت می گیرند به شرط اینکه تکرار شوند. پس اگر فورا در مسیر موفقیت نتیجه نگرفتید، تعجب نکنید و مهم تر اینکه تسلیم نشوید. کارتان را ادامه دهید و مطمئن باشید جواب می گیرید.
● چطور راه تغییر را ادامه دهیم؟
گاهی بعد از اینکه نگرش مان را تغییر دادیم و به سوی هدفی تازه رفتیم، نمی دانیم چگونه باید راهمان را بدون خستگی و درنگ ادامه دهیم؟ این نکته ها دست شما را برای طی بقیه مسیر تغییر می گیرد.
۱) با واقعیت روبرو شوید. ممکن است مانعی که در مسیر رسیدن به هدف از سرعت شما می کاهد، خودتان باشید.
وقتی در راه رسیدن به هدفتان به مشکل هایی برمی خورید، اول از همه به دقت بررسی کنید آیا منشاء مشکل خودتان هستید یا خیر؟
چگونه در خود تغییر ایجاد کنیم
۲) شما هرکاری که بخواهید، می توانید انجام دهید اگرچه شاید نتوانید همه کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. بیشتر اوقات برای رسیدن به هدف چند کار را با هم انجام می دهید ولی حتی با وجود تلاش زیاد، در آخر به کمترین نتیجه می رسید. باید بدانید توجه و تمرکز روی ۱ یا حداکثر ۲ پروژه در یک زمان، شانس شما را برای رسیدن به نتیجه مطلوب افزایش خواهد داد.
۳) برای اینکه تصویر واضحی از نتیجه کار داشته باشید، تمرکز کنید. اول اینکه روی پروژه هایی که برعهده گرفته اید، کاملا تمرکز داشته باشید تا بتوانید تشخیص دهید واقعا چه کارهایی باید انجام گیرد. برنامه ای گام به گام برای کارهایی که باید در زمان های مشخص انجام دهید، بنویسید.
۴) آنچه روی کاغذ است، برنامه است و آنچه در ذهن شماست، خیال! بیشتر افراد علاقه ای به نوشتن برنامه هایشان روی کاغذ ندارند. نوشتن برنامه روی کاغذ اولین قدم برای حرکت رو به جلوست. خیلی ها بدون برنامه پروژه هایشان را شروع می کنند ولی خیلی زود گیج می شوند زیرا مشکلات فرعی زیادی سر راهشان به وجود می آید.
۵) حرکت، به این معنی نیست که پیشرفت کرده اید. بعضی از افراد با اینکه به سختی کار می کنند، به هدفشان نزدیک تر نمی شوند. این یکی از نتایج بی برنامگی است. برای پیشروی باید فعالیت های مناسبی در زمان های مناسب انجام دهید.
۶) انتخاب نکردن، یک انتخاب است. زیاد فکرکردن درباره آنچه انتخاب می کنیم، مانع دیگری است که ما خودمان سر راهمان قرار می دهیم و باعث رکودمان می شود. «من می توانم A، B یا C را انجام دهم ولی بهتر است بیشتر فکر کنم» و شروع می کنیم به ارزیابی کردن… ولی در واقع هیچ وقت نمی توانیم تصمیم بگیریم و کاری که انجام می دهیم، در حقیقت تصمیم می گیریم هیچ کاری نکنیم؟ ولی اگر کاری نکنید به چیزی نمی رسید.
۷) روی آنچه به نتیجه می رسد، تمرکز کنید. خیلی از افراد در پیداکردن راه هایی که به نتیجه نمی رسند، استادند و به همین دلیل هیچ تلاشی هم نمی کنند. انرژی منفی را در خود انباشته نکنید. انرژی های مثبتتان را افزایش دهید و روی چیزهایی تمرکز کنید که به درد شما می خورند و به نتیجه می رسند.
۸) اگر اقدامی به نتیجه نمی رسد، متوقفش کنید. یک اقدام احمقانه: «کاری را بارها و بارها با یک شیوه انجام دهید و انتظار داشته باشید که به نتیجه ای متفاوت برسید.»
خیلی ها به دلیل غرور، لجاجت یا تعصب، شیوه ای را تکرار می کنند که به نتیجه نمی رسد. شعاری جدید برای خود انتخاب کنید و دیگر کارتان را به شیوه قبلی انجام ندهید. وقتی روش هایی موثر نیستند انجام دادنشان را متوقف کنید.
۹) وقتی نمی دانید، کمک بخواهید. ما نمی توانیم همه چیز را بدانیم. نمی توانیم همه مشکلات را حل کنیم. وقتی به مشکلی برمی خورید، از دیگران کمک بخواهید. از یک تاجر، مشاور، وکیل یا مربی مشاوره بگیرید.
۱۰) اگر کاری شما را خوشحال نمی کند، انجامش ندهید. برای اینکه به هدفتان برسید، باید سختی هایی را بپذیرید و ممکن است هر لحظه نتوانید از کارتان لذت ببرید ولی در کل باید کارتان را دوست داشته و از انجام آن خوشحال باشید.
در غیر این صورت اهدافتان را ارزیابی و راهی را پیدا کنید که از پیمودن آن لذت ببرید.
منبع: Success Article
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
تور ویژه مشهد // قیمت مناسب
شماره موبایلتان را نام خودتان بگذارید 0912sara
خانه ایی مدرن و شیک داشته باشید
باز نشر مطالب بیتوته تنها با ذکر نام و آدرس سایت مجاز می باشد .
یکی از کسانی که اخیراً با او در ارتباط بودم و البته هنوز هم هستم، گاهی برای مسائل زندگیاش از من راهنمایی طلب میکند. برای بهبود کسب و کار، حرکت در مسیر رسیدن به اهداف و … . اکثر اوقات، پاسخی که از من میشنود، یک کلمه است: تغییر
تغییر لازمه هر حرکتی است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، همواره در حال تغییر و تحول هستیم. بسیاری اوقات این تغییر ناآگاهانه صورت میگیرد و مواقعی هم آگاهانه دست به ایجاد تغییرات میزنیم.
به عنوان مثال، گذر زمان، خودش یک نوع از تغییر است، تغییری که اصل انجام آن در دست ما نیست، ولی کیفیت آن را میتوانیم تنظیم کنیم.
یا وقتی درس میخوانیم، تغییری در بایگانی اطلاعات ما ایجاد میشود، مطالب جدیدی را میآموزیم.
همینطور وقتی با کسی ارتباط برقرار میکنیم، چه آن فرد را بشناسیم و از قبل با او مرتبط بوده باشیم، چه ارتباط جدیدی را ایجاد کنیم، باز هم تغییری در بایگانی افراد آشنا و اطلاعات مربوط به آنها ایجاد میشودچگونه در خود تغییر ایجاد کنیم
حتی جسممان هم بیآنکه بخواهیم یا حساسیتی نسبت به آن داشته باشیم، در حال تغییر و تحول است. پیرتر میشویم، سلولها میمیرند و سلولهای جدید جایگزین آن میشوند و …
به طور کلی همیشه ما در حال تغییر هستیم. هر تجربهای که کسب میکنیم، هر لحظهای که میگذرانیم، ما را دستخوش تغییراتی خواهد کرد، هر چند نامحسوس
اگر بخواهیم همواره در مسیر رشد و ترقی باشیم، ناگزیر هستیم که از تغییرات مثبت استقبال کنیم.
این تغییرات میتوانند کسب مهارتهای جدید، تغییر در سبک زندگی، ارتباطات شخصی و کاری، روش انجام امور و … باشد.
در هر صورت، اگر میخواهید نتیجهای بگیرید که تا کنون به آن دست نیافتهاید، باید اقداماتی را انجام دهید که تا کنون انجام ندادهاید.
کسانی که رشد سریعتری دارند و چشمها را مجذوب خود میکنند، افرادی هستند که میزان تغییرات آگاهانه و خودخواسته آنها به شدت بالاست.
ناخدایی که سکّان کشتیاش را در دست محکم گرفته است، به ساحلی میرسد که خودش میخواهد، و الا اگر سکان را در دست نگیرد، به مقصد مطلوبی هم نخواهد رسید.
وقتی در مشاورهها افراد را ترغیب میکنم که نگاهی به زندگیشان بیاندازند و ببینند چه تغییراتی باید به وجود آورند، اغلب پس از اندک زمانی با این پاسخ مواجه میشوم که:
میدانم باید تغییر کنم، چندین بار هم دست به اقدام زدهام، ولی نمیتوانم و آخرش خسته شدهام و بیخیال!
متأسفانه پاسخی است که برای بیشتر افراد واقعیت دارد. به راستی چرا نمیتوانیم تغییرات دلخواه خودمان را در زندگی ایجاد کنیم؟
ما در برابر تغییرات مقاومت میکنیم. چه این تغییرات در زندگی شخصیمان باشد مثل تغییر در ساعت بیدار شدن از خواب، چه در کسب و کارمان باشد، مثل جابجا شدن جایگاه شغلی، و یا تغییر شغل.
تمایل دارید مقالهای مفصل در مورد تغییر در جایگاه شغلی مطالعه کنید؟
علت آن هم این است که اینرسی درونی ما تمایلی به تغییر وضعیت کنونی ما ندارد. مثل یک تخته سنگ بزرگ که میخواهید آن را جابجا کنید و موقعیت مکانیاش را تغییر دهید. بسیار سخت است و آن چنان به زمین چسبیده که شاید حرکت دادن آن ناممکن به نظر بیاید.
وقتی علل مقاومت در برابر تغییرات را کنکاش میکنیم، به دو عامل کلی میرسیم:
عامل فیزیولوژیک، آن عامل مقاومت توسط جسم ما است. به هر حال ما در کالبدی به نام بدن زندگی میکنیم، این بدن ما اعضا و جوارحی دارد و پادشاه این اعضا، مغز است.
مغز عضوی است که تصمیمات و واکنشهای ما را ترتیب میدهد. حالا این مغز میخواهد تصمیم بگیرد که آیا لحظهای که ساعت زنگ میزند، بدن را بیدار و سرحال کند و به خواب پایان دهد، اینکه زنگ را قطع کند و قبل از هوشیاری کامل، به خواب ادامه دهد.
در این زمینه که چرا مغز ما تمایل کمی به اعمال تغییرات دارد، در کتاب «حسش نیست» مطالب مفصلتری را مطرح کردهام، و الان به این بسنده میکنم که:
ایجاد هر تغییری مستلزم صرف انرژیای است که فراتر از میزان معمول است، مثل همان تخته سنگی که در بالا مثالش را زدم. اگر آن تخته سنگ را بخواهیم تکان دهیم باید نیرویی را اعمال کنیم که از اینرسی (تمایل به سکون) آن بیشتر باشد، مغز ما هم همینطور است. برای کاری که تا الان انجام نداده، باید انرژی و توجه بیشتری صرف کند و این مخالف حفظ وضعیت کنونی است. لذا در برابر انجام تغییرات مقاومت میکند، مگر اینکه ارادهای را بالاتر از صرفهجویی انرژی درک کند.
تمایل ما به حفظ وضعیت کنونی، تا حدی به این برمیگردد که وضعیت کنونی را مطلوبتر از انتخابهای دیگر و قرار گرفتن در وضعیتهای دیگر میدانیم. بسیاری اوقات با خودمان فکر میکنیم من اگر شغل کنونی را نداشتم، شاید اصلاً کاری نداشتم! یا اینکه شغل بدتری داشتم، پس همین وضعیت کنونیام خیلی هم خوب است!
این گفتگوها و تمایلات درونی، اعتماد به نفس وابسته به موقعیت را ایجاد میکند. و وقتی این موقعیت بخواهد تغییر کند، دیوار اعتماد به نفس وابسته به آن هم متزلزل خواهد شد.
نه تنها اعتماد به نفس، بلکه نیروهای روانی دیگری هم خود را متزلزل خواهند یافت. لذا میبینید وقتی به فکر تغییر میافتید، گفتگوهای درونی کار خود را در مخالفت با این تصمیم شما آغاز خواهند کرد.
علاوه بر این، به طور محسوسی از بدتر شدن شرایط میترسیم و ارادهامان بر اثر این ترس، کاهش پیدا میکند.
تمایل دارید مقالهای در مورد کمالگرایی مطالعه کنید؟
برای اینکه دو مانع روانی و فیزیولوژیک را رفع کنیم، باید فعالیتهایی از همان جنس انجام دهیم.
برای رفع مانع روانی، باید دیگرانی را رصد کنیم که اعتماد به نفس کاذبشان را پاک کردهاند و بر نیروهای مقاوم روانی پیروز شدهاند. اینها همان افرادی هستند که موفقیتهای چشمگیری دارند.
اطلاع از شرح حال آنها و تصور خودمان در موقعیتهایی که آنها داشتهاند، و القاء تصمیمات آنها به خودمان، میتواند عامل روانی را کم رنگ کند. به همین دلیل دیدن کلیپهای انگیزشی را توصیه میکنیم.
مانع فیزیولوژیک را هم به واسطه ایجاد جلب اعتماد مغز از طریق بهینه کردن فعالیتها و کم کردن ریسکهای بیمورد، کنار خواهیم زد.
باید یاد بگیریم چگونه میتوانیم فعالیتهایمان را توسعه دهیم، ولی در عین حال اشتباهات کمتری را مرتکب شویم. تجربههای جدیدی داشته باشیم، در عین حال انرژی و توان کمتری برای کسب این تجربهها بکار بگیریم. لازم نیست چرخ را از اول اختراع کنیم.
قبل از اینکه تمایل به تغییر توسط مغز و روان شما بایکوت شود، سریع دست به اقدام بزنید. اقدام سریع، خودش یک تغییر است، ولی ناگهانی و عوامل کنسل کننده را در برابر کار انجام شده قرار خواهد داد. اگر کسی از شما درخواست کرد که کاری را انجام دهید، درنگ نکنید، قبول کنید و آن را شروع کنید. کارهای کوچک را بلافاصله شروع کنید.
اگر انجام کاری به ذهنتان رسیده است، همین لحظه آن را شروع کنید. لااقل از ده گام آن کار، یکی دوتایش را همین الان اقدام کنید.
تمایل دارید مقالهای مفصل در مورد سرعت عمل مطالعه کنید؟
راهکار دیگر این است که کمترین توقف را برای فکر کردن پیرامون تصمیمات کوچک داشته باشید. میخواهید یک جفت کفش برای خودتان بخرید، تصمیم بگیرید در اولین فروشگاهی که وارد شدید این خرید را عملی کنید، نه اینکه به چند فروشگاه مراجعه کنید و از بین گزینههای متعدد، یکی را انتخاب کنید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *چگونه در خود تغییر ایجاد کنیم
دیدگاه
وبسایت
This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.
10
دیدگاهتان را بنویسید