«دوست نابغه من» ؛ به شرح سفر النا و لیلا پایان می دهد. سریال تلویزیونی ایتالیایی و ناپلی برای فصل چهارم و آخر توسط دو تهیه کننده HBO و RAI رسما تمدید شد.
این سریال ( My Brilliant Friend ) بر اساس مجموعه چهار کتاب تحسینشده «رمانهای ناپلی» نوشته النا فرانته، نویسنده ایتالیایی، در مورد بلوغ دو دوست صمیمی، النا گرکو و لیلا چرولو است که در محلهای فقیرنشین ناپل بزرگ شدهاند.
در دهه ۱۹۵۰ اتفاق می افتد، الینا ی باهوش اما خجالتی به تحصیل خود ادامه می دهد و در نهایت به نخبه ثروتمند تبدیل می شود، در حالی که لیلا ی صریح توسط والدینش از مدرسه محروم می شود و با ازدواجی توهین آمیز مبارزه می کند. این سریال که نامش برگرفته از اولین رمان از مجموعه فرانته است، هر کتاب را در یک فصل هشت قسمتی اقتباس کرد و فصل چهارم قرار بود از کتاب آخر، «داستان کودک گمشده» اقتباس شود.
سه فصل اول “دوست نابغه من” با بازی مارگریتا مازوکو و گایا گیراس در نقش های اصلی النا و لیلا بود ، در فصل ۴، نقش النا توسط آلبا رورواکر ایفا می شود که به عنوان نسخه پیرتر این شخصیت، نگاهی به زندگی خود در طول سریال ارائه می دهد. انتخاب بازیگر نسخه پیرتر لیلا هنوز اعلام نشده است.پایان سریال دوست نابغه من
دوست نابغه من ( “دوست درخشان من” ) توسط ساوریو کوستانزو ساخته شده است. فرانته، فرانچسکو پیکولو، لورا پائولوچی و ساوریو کوستانزو داستان و فیلمنامه این سریال را نوشته اند. پائولو سورنتینو و جنیفر شوور به عنوان تهیه کنندگان اجرایی فعالیت می کنند و این سریال در سطح بین المللی توسط Fremantle با RAI تولید می شود. فصل سوم “دوست نابغه من” با عنوان “آنهایی که می روند و آنهایی که می مانند” ماه گذشته از شبکه HBO و RAI 1 ایتالیا پخش و با استقبال زیادی مواجه شد.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
مخاطبانی که تا کنون سه فصل از ” دوست نابغه من ” ( My Brilliant Friend ) یا سه جلد اول رمان را خوانده اند منتظر فصل چهارم سریال دوست نابغه من یا همان رمان آخر تحت عنوان ” داستان کودک گمشده ” هستند. اما ما انتظار چه چیزی را باید داشته باشیم .
توجه : این مطلب درباره آخرین فصل ( جلد ) دوست نابغه من ( چهارگانه ناپلی ) می باشد ، نکاتی از بخش آخر مطرح شده اما تا جای ممکن از افشای وقایع حساس پرهیز شده است.
رمان ناپلی النا فرانته با داستان کودک گمشده The Story of the Lost Child کامل می شود و امکان دیدن کل ساختار را فراهم می کند که خود را در لایه هایی مانند ناپل نشان می دهد، جایی که مناظر شهری سابق توسط زمان، خشونت سیاسی و بلایای طبیعی مدفون شده اند.
با خواندن این جلد پایانی، به راحتی می توان فراموش کرد که اولین کتاب، دوست نابغه من ( My Brilliant Friend ) ، کل اثر را به عنوان یک راز در نظر می گیرد – جدای از رازداری بسیار مورد بحث فرانته، که از نام مستعار استفاده می کند، اجازه عکسبرداری نمی دهد، و در موارد استثنا، فقط از طریق ایمیل یا تلفن مصاحبه می شود. با این حجم، فرانته دوباره به ما یادآوری میکند که یک پرسش در مورد نویسندگی در روایت گنجانده شده است – چه کسی این داستان را روایت میکند؟ لیلا یا النا؟پایان سریال دوست نابغه من
در دوست درخشان من، النا به ما میگوید بهترین دوستش لیلا در سن ۶۰ سالگی تمام آثار خود را محو کرده است. سپس النا دوران کودکی خود را با هم در محلههای فقیر نشین ناپل بازگو میکند. لیلا باهوش است، نویسنده ای با استعداد زودرس با شخصیتی فریبنده و نامنظم. النا نیز دانش آموز ممتازی است، اما می داند که لیلا اعجوبه است. با این حال والدین لیلا به او اجازه ادامه تحصیل را نمی دهند. کارهای النا – هرچند با اشتیاق کمتر از لیلا – و مسیرهایشان از هم جدا می شود. النا نویسنده موفقی می شود. لیلا خیلی زود ازدواج می کند و در محله خشونت آمیز دوران کودکی آنها می ماند. اولین کتاب ما را پس از عروسی ویرانگر لیلا رها میکند، و تا آن زمان، ما به احتمال زیاد مقدمه قاببندی مربوط به ناپدید شدن لیلا میانسال را فراموش کردهایم و داستانِ دوستی عمیق و پیچیده دختران ، بسیار جذاب و در دسترس است و مسائل طبقاتی، تاریخی، و سیاست فمینیسم در حالی که به یک هسته صمیمی و بی رحمانه چسبیده ایم ، جریان دارد.
کتاب دوم ، داستان یک نام جدید؛ ما را به دوران بزرگسالی می برد. النا از ناپل میگریزد و به زندگی دانشگاهی روشنفکری پناه می برد و کار خود را بهعنوان رماننویس آغاز میکند، در حالی که لیلا با ثروت و قدرت جدید به چهرهای جذاب در محله قدیمی تبدیل میشود. در کتاب سوم، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند، لیلا که از شوهر بدسرپرستش طلاق گرفته است، در حالی که در یک کارخانه کار میکند، برای بزرگکردن پسر خردسالش تلاش میکند. النا با یک استاد معمولی از خانواده ای روشنفکر ازدواج می کند و دو دختر دارد، اما آنها را برای یک رابطه مخرب با نینو، عشق اول لیلا ، ترک می کند. این دو زن همچنان تحت تعقیب انتخاب های یکدیگر هستند. اولین رمان الینا بر اساس دفترچه یادداشت دوران کودکی لیلا بود که او آن را سوزاند ، اما لیلا تنها کسی است که النا خواهان تاییدش است.
النا در ابتدای جلد آخر به ما یادآوری میکند که ناپدید شدن ناگهانی لیلا او را به نوشتن داستانشان تشویق کرد. داستان کودک گمشده از دیدگاه النا روایت می شود، اما در صفحات ابتدایی، النا با نوعی پارانویا می نویسد:
فقط او می تواند بگوید که آیا در واقع، او توانسته است خود را در این زنجیره بسیار طولانی از کلمات وارد کند تا متن من را اصلاح کند، عمداً پیوندهای گمشده را ارائه دهد، بدون اینکه بگذارد نشان داده شود، از من بیشتر بگوید، بیشتر از آنچه می خواهم بگویم.
ممکن است. با گذشت سالها، لیلا به یک نابغه کامپیوتری خودآموخته تبدیل شده باشد. فرانته این پاراگراف را با گفتگوی خیالی با دوستش به پایان میرساند که میگوید:
لنو، فراموشش کن، آدم داستان یک محو شده را تعریف نمیکند.
اما این دقیقا همان چیزی است که فرانته قصد انجام آن را دارد. کتابی که ما می خوانیم در واقع ممکن است توسط هر دو زن گفته شود، که نه تنها با دوستی مادام العمر، بلکه با رقابت پیوند خورده اند. آیا لیلا روایت را از دوست کم استعداد، اما منتشر شده و موفق خود که از تاریخ مشترک آنها برای بزرگترین موفقیت ادبی خود استفاده کرده است، پس می گیرد؟ آیا این در مورد خودِ چهارمین رمان ناپلی فرانته و همچنین دنیای داستانی درون آن صادق است؟ جسارت محض این فرض، که مانند یک نوار موبیوس به خود حلقه می زند، تصورش را سخت می کند.
فرانته احتمالاً در زمان تصور رمانها نمیدانست که این کتابها در واقع به بزرگترین موفقیت ادبی او تبدیل میشوند. یا اینکه او در اواخر زندگی اش حس ادبی ایجاد می کند، آیا زندگی به دنبال هنر است؟ آیا این یک فراآزمایشی است که در آن لیلا و النا دو جنبه از زنان ایتالیاییِ یک نسل خاص هستند که توسط نویسندهای تصور میشود که فقط قلمش نام او را فاش میکند؟ در حالی که این جلد پایانی ، به دلیل ناپدید شدن دختر لیلا نگارش شده ، نمیتوانید فکر نکنید که آیا این دختر، مادر یا خودش است که النا واقعاً در تلاش برای پیدا کردن اوست.
در کتاب اول صحنه ای وجود دارد که مانند یک کابوس کودکی آشکار می شود. لیلا عروسک دوست داشتنی الینا “تینا” را به زیرزمین مخوف ترین مرد محله، دان آشیل کاراکی می اندازد. النا با انداختن عروسک لیلا به دنبال عروسک خودش ، انتقام میگیرد، نه آنکه عروسکی بازیابی شود. در این جلد، النا و لیلا در عرض چند هفته دخترانی به دنیا می آورند و لیلا نام فرزندش را «تینا» می گذارد. النا به او یادآوری می کند که این نام عروسکی بود که لیلا با بدخواهی به داخل انبار انداخت:
به نظر می رسد این روش لیلا است. او از بررسی نیروهای درونی در رابطه آنها اجتناب می کند: رقابت بی رحمانه و ظلم، و همچنین عشق و وفاداری. با این حال، یک رویداد اصلی در این کتاب وجود دارد که به طور خلاصه ماهیت واقعی لیلا را آشکار میکند، و ظاهر سخت او را از درون میچرخاند. این زلزله ویرانگری است که در ۲۳ نوامبر ۱۹۸۰ ناپل را لرزاند. لیلا و النا با هم هستند، هر دو در اوج بارداری، هنگام وقوع زلزله، آنها در داخل ماشین لیلا و پارک شده در خیابان، پناه می گیرند. هر دو ترسیده اند، اما لیلا طوری می ترکد که النا تا به حال ندیده بود.
او یک جور جغجغه مرگ ساطع می کرد، چشم هایش گشاد می شد، می لرزید، شکمش را نوازش می کرد، دیگر به پیوند های محکم اعتقاد نداشت… فریاد می زد که ” مرزهای ماشین در حال از بین رفتن است.”
وقتی النا سعی می کند با اشاره به یکی از همسایه هایشان به نام مارچلو که در حال خروج از محله است، او را آرام کند، لیلا می گوید که ” محو شدگی مرزها ، این بیشتر از وحشت ناشی از یک زلزله قدرتمند است. ”
النا از لیلا ی بعد از زلزله می نویسد :
هر قدر هم که همیشه بر همه ما مسلط بود و در رنج کینه و خشم خود ، راهی برای بودن ، تحمیل کرده بود و همچنان تحمیل می کرد، خود را سیال می دانست و تمام تلاشش در نهایت فقط برای مهار خود بود. … لیلا ، لیلا را از دست داد، هرج و مرج تنها حقیقتش به نظر می رسید، و او – خیلی فعال، خیلی شجاع، خودش را محو کرد و وحشت زده، به هیچ تبدیل شد.
لیلا، زن طبقه کارگر، در واقع توسط نیروهای ناخودآگاهی که ادراکات ما را هدایت می کنند، اداره می شود و النا، رمان نویس تحصیل کرده، ریشه در دنیای مادی دارد. این لیلا است که از خشم خود به عنوان سلاحی برای کنترل ماهیت خود استفاده می کند، اما در نهایت با درک عمیق و شهودی او از ماهیت توهم ، واقعیت از بین می رود. همانطور که او در این لحظه به النا می گوید:
پارچه ای که من در روز می بافم، شب باز می شود، سررشته آن راهی برایش پیدا می کند. اما چندان فایده ای ندارد ؛ همیشه در شکاف بین یک چیز عادی و چیز دیگر ، دهشت باقی می ماند.
لیلا دیوانه یا بی بند و بار نیست، اما تصوراتش آنقدر اوج گرفته که زندگیِ راحت در دنیا برایش غیرممکن است. این ادراک افزایش یافته همچنین ممکن است منشأ درخشش او باشد، و النا بیش از هر کسی آن را تشخیص می دهد.
چهارمین رمان درباره خشم زنان مطالب زیادی نوشته است. (آیا هنوز هم می تواند تعجب آور باشد که زنان هم عصبانی می شوند؟) لیلا و النا با استفاده از لهجه ناپولیکی که النا در هنگام عصبانیت به آن بازمی گردد، تمایل دارند از دنیا و به طور مستقیم تر از مردان اطرافشان عصبانی شوند. (نکته: فرانته در این بخش ها در واقع با لهجه نمی نویسد. در ایتالیایی، مانند ترجمه انگلیسی آن گلدشتاین، به ما می گویند ” زمانی که شخصیت ها به گویش ناپلی صحبت می کنند.” ) اما در این جلد آخر، مادری ، به اندازه خشم در رابطه آنها نقش محوری دارد – و هر دو مادر عصبانی هستند. این عرصه دیگری است که در آن ، می توانند هم رقابت کنند و هم از یکدیگر مراقبت کنند.
داستان کودک گمشده با عصبانیت النا از قضاوت لیلا در مورد مادرش آغاز می شود. او می نویسد:
آه، من عیوب خودم را داشتم، اما مطمئناً بیشتر از او مادر بودم.
در واقع، النا شوهر و دو فرزند خردسالش را رها کرده تا با نینو فرار کنند. او نوشت:
اعترافش وحشتناک است ، اما من هنوز او را می خواستم. من او را بیشتر از دو دخترم دوست داشتم. با این فکر که او را آزار دهم و دیگر او را نبینم، به شدت پژمرده شدم، زن آزاده و تحصیل کرده گلبرگ هایش را گم کرد، از زن-مادر جدا شد و زن-مادر از زن-عاشق جدا شد و زن-عاشق از فاحشه خشمگین … ، و به نظر می رسید همه ما در حال پرواز در جهات مختلف هستیم.
النا به محله قدیمی باز می گردد و تلاش او برای فرار از ریشه های طبقه کارگرش به طبقه روشنفکر ایتالیایی شمالی مورد تحقیر و تحسین لیلا قرار می گیرد. النا در حالی که شغل خود را حفظ می کند، با نینو زندگی جدیدی در ناپل ایجاد می کند، اما پس از سومین فرزندش، ناامید و عصبانی می شود. النا می نویسد:
دختران و ناپل مرا زنده زنده خورده اند.من درس نمی خوانم. من نمی نویسم من تمام نظم و انضباطم را از دست داده ام.
بعداً، وقتی النا به شناخت گستردهتری دست یافت و فرصتهایی را که برای یک نویسنده موفق پیش میآید به دست آورد، فرزندانش را به لیلا واگذار کرد:
طیفی از امکانات جذاب در عرض چند ساعت به روی من باز شد. زنجیر مادری سست می شد، گاهی یادم می رفت به لیلا زنگ بزنم تا به دخترها شب بخیر بگویم. فقط وقتیکه متوجه شدم که بدون آنها می توانم زندگی کنم، به خودم برگشتم، احساس پشیمانی کردم.
ما دوست نداریم مادران را به خاطر جاه طلبی هایشان و بدون فرزندان خود ، تماشا کنیم. این هنوز یک راز کثیف است که مادران ممکن است به اندازه پدران در این کار توانایی داشته باشند. بله، النا احساس پشیمانی می کند، او کاملاً سه دخترش را دوست دارد، اما حرفه خود را در اولویت قرار می دهد. لیلا بچهها را میگیرد و بهای احساسیِ آن را در رنجش و نادیده گرفتنِ موفقیت ادبی النا به سختی پنهان میکند. مهم نیست که النا چقدر می تواند به دست آورد، هر دو زن می دانند که لیلا ذهن ظریف و موهبت بیشتری دارد، مهم نیست که چقدر ممکن است آن را انکار کند. همانطور که الینا می نویسد،
طبق معمول، نیم جمله لیلا کافی بود، و مغز من هاله او را شناخت، فعال شد، هوش مرا آزاد کرد.
دوستی، نفرت، از دست دادن و در نهایت محو شدن. در پایان این کتاب چهارم، لیلا متحمل بدترین ضرری شده است که هر والدینی می تواند متحمل شود، وقتی تینا به طور غیرقابل توضیحی در مدت زمانی که طول می کشد تا سرتان را برگردانید ناپدید می شود. واکنش این دو زن به این رویداد وحشتناک، آخرین امتحان سخت کاراکترهای آنهاست و ناپدید شدن نهایی خود لیلا را رقم می زند.
فرانته در مصاحبه ای در پاریس ریویو می گوید:
پایان سریال دوست نابغه من
نوشتن ، به حداکثرِ جاه طلبی، حداکثرِ جسارت و نافرمانی منظمی نیاز دارد.
فرانته نویسندهای نترس است و در این کتابها میتواند دنیای روزمره مشاغل سخت، شوهران سابق، پوشک بچه و خرید را به طور همزمان با دنیای درونی ای که در آن همه مرزها حل میشود، تداعی کند. در این جلد پایانی، کاملاً روشن میشود که این کنار هم قرار دادن واقعیتها که فرانته به خوبی به تصویر میکشد، منبع درخشش لیلا و محدودیتهای اوست.
پس از زلزله، النا از خوابیدن در داخل ساختمان خود عصبی و نگران می شود، اما مشاهده می کند که لیلا فوراً به کار بازگشت، برای دستکاری، ایجاد انگیزه، تمسخر، حمله…
به آن وحشتی فکر کردم که در چند ثانیه او را نابود کرده بود، ردِ آن وحشت را در ژست معمولی اش دیدم که دستانش را با انگشتان باز دور شکمش می گرفت. و من با دلهره پرسيدم: او حالا كيست، چه می شود، چگونه میتواند واكنش نشان دهد؟ یک بار به او گفتم که آن لحظه بد گذشته است: “دنیا به جای خود بازگشته ” او با تمسخر جواب داد: “چه جایی؟”
این توهین به این اثر است که چهارگانه ناپلی را کتابی درباره «دوستی زنان» بنامیم. رابطه النا و لیلا از چنین قدرتی بالایی برخوردار است زیرا آنها یکدیگر را با درک کاملی می بینند ، بصیرتی که فقط آنها می توانند به اشتراک بگذارند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
سریال My Brilliant Friend یکی از آثار تلویزیونی معروف ایتالیا در چندین سال اخیر است و براساس یک رمان معروف ساخته شده است. در این مقاله از «پلازا» با معرفی سریال دوست نابغه من همراه ما باشید.
سریال دوست نابغه من براساس چهارگانه معروفی به همین نام ساخته شده است. نویسنده این مجموعه کتاب معروف که النا فرانته (Elena Ferrante) نام دارد، به چهارگانه ناپلی خود معروف است. این چهارگانه پرطرفدار که از کتاب دوست نابغه من (2012)، داستان یک نام جدید (2013)، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (2014) و داستان فرزند گمشده (2015) تشکیل شده است، دستمایه ساخت سریالی با نام اولین جلد این مجموعه شد.
در حال حاضر فصل اول و دوم سریال My Brilliant Friend براساس کتابهای دوست نابغه من و داستان یک نام جدید ساخته شده و فصل سوم و چهارم نیز بر اساس کتابهای آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند و داستان فرزند گمشده، در دست ساخت است. روزنامه «نیویورک تایمز» در سال 2015، اعلام کرد که کتاب اول این چهارگانه یعنی دوست نابغه من در فهرست ده کتاب برتر این روزنامه قرار دارد. پخش این سریال ایتالیایی موفق را شبکه آمریکایی HBO و شبکههای ایتالیایی رای و تیآیام ویژن برعهده دارند.
در ویدیوی زیر میتوانید «تریلر سریال My Brilliant Friend با زیرنویس فارسی» را تماشا کنید.
فصل اول این سریال در تاریخ 18 نوامبر 2018 (27 آبان 1397) و فصل دوم آن در تاریخ 16 مارس 2020 (26 اسفند 1398) از شبکه HBO منتشر شد و طرفداران بسیار زیادی نیز خارج از مرزهای ایتالیا پیدا کرد. کارگردان سریال دوست نابغه من ساوریو کوستانتسو (Saverio Costanzo) است و النا فرانته نیز در نوشتن فیلمنامه با کارگردان و سایر تیم نویسندگی سریال ارتباط مستقیم داشته است.پایان سریال دوست نابغه من
سریال My Brilliant Friend پس از پخش موفقیتهای بسیاری به دست آورد. برای مثال این سریال درام توانست در جشنواره مونت کارلو بدرخشد و جایزه بهترین سریال را کسب کند. سریال دوست نابغه من در مراسم گلدن گلوب مخصوص کشور ایتالیا نیز مورد تقدیر قرار گرفت. در این سریال بازیگرانی مانند الیزا دلجنیو (Elisa del Genio)، لودویکا ناستی (Ludovica Nasti)، مارگارتا مازوکو (Margherita Mazzucco) و گایا گیریش (Gaia Girace) ایفای نقش کردهاند. با بررسی سریال دوست نابغه من همراه پلازا باشید.
آنچه در ادامه میخوانید:
در این بخش از مقاله، میتوانید برای دانلود سریال دوست نابغه من به این صفحه مراجعه کنید.
سریال My Brilliant Friend در ابتدا با ناپدید شدن لیلا در روزهای پیری شروع میشود که دوست دوران کودکی النا است. النا که در حال حاضر زنی در دهه ششم زندگیش است، ناگهان خاطرات دوران کودکی خود و لیلا را به یاد میآورد که پس از جنگ جهانی دوم در ناپل با یکدیگر آشنا شده بودند. آشنایی که پس از مدت کوتاهی منجر به رابطهای عجیب و قابل تامل بین این دو نفر شد. النا در همان حال و در شروع سریال، تصمیم به نوشتن خاطرات خود با لیلا از دوران کودکی میکند و ما نیز در این مسیر به عنوان مخاطبین سریال با او همراه میشویم.
داستان سریال دوست نابغه من در شهر ناپل و سال 1950 میگذرد که ایتالیا مانند بسیاری از کشورهای درگیر جنگ، در بیکاری و چند دستگی غرق شده است. در این میان دو دختربچه کوچک و هفت ساله به نام النا و لیلا در یک مدرسه کوچک در این شهر به تحصیل مشغول هستند. دنیای النا و لیلا که فرزندان خانوادههای فقیری هستند، با تمام بچههای اطرافشان متفاوت است. آنها کودکانی با درجه هوشی بالا و قوه تخیلی قوی هستند که بارها با یکدیگر درباره آینده خیالی خود صحبت کردهاند و تصمیم دارند روزی کتابی مانند زنان کوچک بنویسند تا بتوانند از طریق آن پولدار شده و به خانوادههای خود کمک کنند.
پدر لیلا کفاش و پدر النا دربان یک ساختمان است. در آن سالها و با وجود احاطه شدن شهرهای ایتالیا و مخصوصا ناپل با فقر و فلاکت، خانوادههای بسیار کمی وجود داشتند که اجازه ادامه تحصیل به فرزندانشان بدهند. پس از پایان دوران ابتدایی، لیلا به اجبار خانوادهاش و به دلیل نداشتن درآمد خوب پدر، از ادامه تحصیل منع میشود. بااینحال النا به لطف معلم دوران ابتداییش که علاقه بسیاری به او دارد، همچنان به درس خواندن تشویق میشود و خانوادهاش با وجود مشکلات مالی راضی به ادامه تحصیل او میشوند.
لیلا با وجود علاقه بسیار زیادش به تحصیل، مجبور میشود تا در کفاشی پدرش کار کند و شروع روزهای نوجوانی این دو نفر، یکی در مدرسه و دیگری در کفاشی میگذرد. بااینحال لیلا با عضویت در کتابخوانه کوچک محلهشان، عطش و میلی را که خواندن دارد جبران میکند. پس از پایان دوره راهنمایی، النا همچنان به تحصیل ادامه میدهد و به دبیرستان میرود.
در سریال دوست نابغه من مشاهده میکنیم که لیلا نیز در همان سالها علیرغم میل خود با پسری از یک خانواده نسبتا ثروتمند در محله خود ازدواج میکند؛ ازدواجی که دردسرهای بسیار زیادی به دنبال داشته و هیچگاه نمیتواند لیلا را راضی نگه دارد. النا نیز در تمام این سالها عاشق یکی از پسران هممحلهای به نام نینو بوده که در حال حاضر با او به دبیرستان میرود.
تمام افکار و علاقه النا از کودکی در تصرف نینو است. در سالهای آخر دبیرستان، النا و لیلا سفری تابستانی به یکی از جزایر ناپل دارند و در آن جزیره النا متوجه حضور نینو میشود. بااینحال نینو در آن سفر علاقه خود را به لیلا نشان میدهد و این شروع رابطه عاشقانه آن دو نفر است. النا پس از این اتفاق تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل از آن شهر و محله خارج شود و تمام اتفاقات تلخی را که تجربه کرده است، همراه با طعم تلخ فقر پشت سر بگذارد و به دانشگاهی در شهر پیزا برود.
در اواخر فصل دوم سریال My Brilliant Friend، النا در پیزا مشغول به تحصیل میشود و جزو دانشجویان برتر دانشکده به حساب میآید. او در آنجا با انسانهایی ثروتمند با مدارج بالای علمی آشنا شده و مسیر زندگیش در آستانه متحول شدن است. النا در همان سالها با پسری ثروتمند نامزد میکند و سپس کتابی مینویسد که سرگذشت زندگیش از کودکی تا همان لحظه است. این کتاب توسط انتشاراتی که متعلق به خانواده نامزد الناست، منتشر میشود. او پس از بازگشتی کوتاه به محله قدیمیش در ناپل متوجه میشود که لیلا از همسرش جدا شده و عشقش با نینو نیز به سرانجامی نرسیده است.
لیلا در حال حاضر با داشتن یک فرزند پسر از محله دور شده و در یک خوکدانی مشغول به کار است. النا و لیلا در محل کار لیلا دیداری نسبتا کوتاه دارند و پس از آن النا مجددا به پیزا بازمیگردد تا مراسم معارفه کتابش را انجام دهد و به دیدار با نامزدش برود. همهچیز برای النا خوب پیش میرود تا لحظهای که در جلسه معارفه برای کتابش، نینو، عشق دوران کودکیش را میبیند.
در خلاصه داستان فصلهای بعدی اینطور ذکر شده است که رابطه میان لیلا و النا رابطهای طولانی میشود و تا انتهای میانسالی آنها ادامه دارد. بااینحال در همان سنین میانسالی، یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که رابطه عمیق این دو دوست دچار دستاندازهای عاطفی و چالشهای تازهای شود. این چالشها تا جایی پیش میرود که هرکدام از آنها دچار بحران هویت میشوند و تمام زخمهای عمیق و کهنهای که داشتند ناگهان سر باز میکند.
در ادامه با بازیگران سریال My Brilliant Friend بیشتر آشنا میشویم.
گایا گیریش، بازیگر 17 ساله متولد شهر ویکو اکوئنه ایتالیا است. او به خاطر بازی در نقش لیلا چرولو در سریال دوست نابغه من در سطح بینالمللی شناخته شده و در فیلم یا سریال دیگری ایفای نقش نکرده است. این بازیگر که سالهای زیادی علاقه به بازی در عرصه سینما و تلویزیون داشت، با وجود بیتجربه بودنش در کلاسهای بازیگری شرکت کرد و پس از تست دادن برای نقش لیلا پذیرفته شد. گایا گیریش با این سریال فرصتی یافت تا مهارتهای خود را با جهانیان در میان بگذارد.
مارگارتا مازوکو 17 ساله، متولد شهر ناپل در ایتالیا است. او نیز مانند گایا گیریش، پیش از بازی در سریال My Brilliant Friend، تجربه بازیگری نداشته است. بااینحال مارگریتا مازوکو حتی به دنبال فعالیت حرفهای بازیگری نبود و در کلاسهای بازیگری نیز شرکت نمیکرد. او علاقهمند بود که در رشته زبان یا معماری تحصیلات خود را ادامه دهد. بااینحال او با دیدن آگهی تست بازیگری برای سریال دوست نابغه من، مشتاق شد که در این تست شرکت کند و از بین 9000 نفر، برای ایفای نقش النا انتخاب شد.
سایر بازیگران دوست نابغه من عبارتند از:
در این بخش از مقاله به نقد سریال My Brilliant Friend میپردازیم. سریال دوست نابغه از آنجایی که یک سریال اقتباسی است، مسیر سختی را به نسبت دیگر سریالهای غیراقتباسی پیش روی خود داشت. سازندگان سریال میدانستند که سریال پس از پخش، هم از نقطه نظر وفادار ماندن به منبع اقتباسی خود بررسی میشود و هم باید تمام استانداردها و جذابیتهای لازم را که یک سریال تلویزیونی چندفصلی نیاز دارد، داشته باشد.
از این نظر سریال دوست نابغه من را میتوان هم یک نمونه اقتباسی وفادار به منبع اقتباس و هم یک نمونه وفادار به فاکتورهای جذبکننده یک سریال تلویزیونی دانست. برای ساخت این سریال هزینههای بسیار زیادی شده است. در این سریال لازم بود که محلهای را در دهه 50 ایتالیا در قلب ناپل طراحی کنند و سریال را از نظر به تصویر کشیدن و فضاسازی آن دوران، بینیاز سازند. در ساخت این شهرک سینمایی، دقت بسیار زیادی دخیل بوده است تا به منبع اقتباسی خود شباهت داشته باشد و مخاطب را به قلب ایتالیای دهه 50 بکشاند.
از طرفی دیگر سریال در داستان خود نیز به لطف منبع اقتباسیش از شخصیتپردازیهای خوبی برخوردار است و تعریف منسجم و قابل باوری از کاراکترها و روابطی که دارند، ارائه کرده است. در این سریال حتی شخصیتهای فرعی نیز به حال خود رها نشدهاند و هرکدام برای خود روایتگر یک خرده داستان هستند.
داستان سریال دوست نابغه من به ظرافت و زیبایی حول محور توصیف حالوهوای شهر ناپل میگردد و در جستوجوی روابط انسانی، اجتماعی و یافتن هویت فردی انسانها از کودکی تا بزرگسالی است. در این سریال روابطی به تصویر کشیده شده است که توانستهاند رابطهای واقعی با قلب و روح شخصیتها برقرار کنند و زندگی آنها را تا انتهای عمر نیز تحتتاثیر خود قرار دهند.
سریال از نقطه نظر فمینیستی نیز قابل بررسی است و نقش زنان را در دهههای پنجاه و شصت ایتالیا، فقط به عنوان زنهای خانهداری که وظیفه دارند ازدواج کنند و خیلی زود بچهدار شوند به تصویر کشیده است. زنانی که با ازدواج شاید بتوانند از فقر فرار کرده و در خانههای بزرگتری زندگی کنند و لباسهای گرانقیمتتری بپوشند، اما روحشان همچنان اسیر خانهای است که خواستههای آنها را به رسمیت نمیشناسد و ارزشی برای موجودیت آنها قائل نیست.
سریال دوست نابغه من را میتوان سریالی در مورد ماهیت پیچیده دوستیهای زنانه دانست. سریال به زیبایی دنیایی که بین دختران در سنین پایینتر و نوجوانی وجود دارد و اینکه چگونه میتوانند رقابت و تحسین را در یکدیگر تحریک کنند، به تصویر کشیده است. لیلا و النا زنانی هستند که در جامعهای رشد میکنند که گویا به زنها و مخصوصا زنهای باهوش نیازی ندارد.
بااینحال آنها جزو آن دسته از زنانی هستند که رویاهای بزرگتری دارند و جلوتر از زمانه خود فکر میکنند. آنها تسلیم نمیشوند و اجازه نمیدهند که محیط آنها را به شکل خود درآورد و در چنگال خود اسیر کند. النا و لیلا ترجیح میدهند به رویاهای خود وفادار بمانند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. آنها به یکدیگر قول دادهاند که حتی اگر در این مسیر یکی از آنها خسته شد یا قادر به ادامه دادن مسیر نبود، دیگری باید به جای او ادامه دهد.
میانگین امتیازات سریال My Brilliant Friend در سایت متاکریتیک 88 درصد است. این سریال در بخش رتبهبندی سایت IMDb توانسته است امتیاز 8.6 از 10 را به دست آورد. همچنین امتیاز آن در سایت راتن تومیتوز 96% است. در ادامه نگاهی به نظرات منتقدین این سریال در وبسایت متاکریتیک میاندازیم.
این شاهکار شبکه HBO از آن دسته سریالهایی نیست که قدرتش به پیچشهای داستانی و تعلیق قصهاش بستگی داشته باشد. هر قسمت از این داستان جهان عمیقا متحرکی به درون خود است. دوست نابغه من، دستاوردی خیرهکننده و درخشان است که هر لحظهاش در تمام روشهایی که برای یک سریال درام اهمیت دارد، زندگی میکند.
سریال My Brilliant Friend به گونهای است که در طول آن میتوانیم دنیا را از دریچه نگاه یک دختربچه تماشا کنیم و چیزی را که آنها میدانند ما نیز بدانیم. در آن سن دنیا از نظر آنها بزرگتر به نظر میرسد و آنها احساسات عمیقتر و بزرگتری را نیز تجربه میکنند تا سریال را هیجانانگیزتر کنند. دوست نابغه من یک نمایش عالی با قلبی بزرگ است. فقط برای آن آماده باشید که هر از گاهی قلب شما را بشکند.
به سبب تعدد شخصیتهای داستان سریال دوست نابغه من، طرفداران کتاب ممکن است از مزایای بیشتری برخوردار باشند؛ زیرا در این وضعیت اگر شخصیتی را در داستان فراموش کرده باشند و ندانند که او چه کسی بود، میتوانند چند صفحه به عقب برگردند و مطالعه کنند و به یاد بیاورند. این موضوع یک شکایت جزئی در روبرو شدن با سریالی است که از قاب اولش مرا در خود گرفتار کرده است. با وجود اینکه تمام قصه این سریال حول محور داستانی کوچک و صمیمی از دو دختر میگردد که در حال یادگیری روش زندگی هستند.پایان سریال دوست نابغه من
ویژگیهای داستانی که در سریال دوست نابغه من وجود دارد باعث غرق شدن مخاطبین سریال در ریتم و چرخه چالشهای آن میشود. سریال به گونهای پیش میرود که مخاطب سریال هم با سختیها و تقلاهای دو شخصیت اصلی داستان احساس همذاتپنداری میکند و هم همزمان برای او بیگانه به نظر میرسد.
در نهایت اگر مشتاق تماشای یک سریال خوش ساخت در ژانر درام هستید که از تماشای آن همراه با خانواده لذت ببرید، سریال My Brilliant Friend، گزینه مناسبی برای شماست. این سریال هم از نظر کارگردانی، هم انتخاب بازیگر و هم نوع روایت خود، در سطح استاندارد و بالایی قرار دارد. با تماشای این سریال میتوانید سفری به قلب ایتالیای دهه 50 داشته باشید و تغییرات و تحولات شهرها و محلههای کوچک و بزرگ این کشور را پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد حزبهای مختلفی مانند کمونیست، فاشیست و… تماشا کنید.
بنابراین اگر طرفدار چنین موضوعاتی هستید، تماشای سریال دوست نابغه من را از دست ندهید. در این مقاله از داستان و بازیگران این سریال گفتیم و به نقد و بررسی آن پرداختیم. آیا این مقاله برایتان مفید بود؟ شما این سریال را تماشا کردهاید؟ نظر شما راجع به آن چیست؟ شما میتوانید نظراتتان را در پایین همین صفحه برای ما بنویسید و با دیگر کاربران پلازا به اشتراک بگذارید.
سریال My Brilliant Friend یکی از آثار تلویزیونی معروف ایتالیا در چندین سال اخیر است و براساس یک رمان معروف ساخته شده است. در این مقاله از «پلازا» با معرفی سریال دوست نابغه من همراه ما باشید.
سریال دوست نابغه من براساس چهارگانه معروفی به همین نام ساخته شده است. نویسنده این مجموعه کتاب معروف که النا فرانته (Elena Ferrante) نام دارد، به چهارگانه ناپلی خود معروف است. این چهارگانه پرطرفدار که از کتاب دوست نابغه من (2012)، داستان یک نام جدید (2013)، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (2014) و داستان فرزند گمشده (2015) تشکیل شده است، دستمایه ساخت سریالی با نام اولین جلد این مجموعه شد.
در حال حاضر فصل اول و دوم سریال My Brilliant Friend براساس کتابهای دوست نابغه من و داستان یک نام جدید ساخته شده و فصل سوم و چهارم نیز بر اساس کتابهای آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند و داستان فرزند گمشده، در دست ساخت است. روزنامه «نیویورک تایمز» در سال 2015، اعلام کرد که کتاب اول این چهارگانه یعنی دوست نابغه من در فهرست ده کتاب برتر این روزنامه قرار دارد. پخش این سریال ایتالیایی موفق را شبکه آمریکایی HBO و شبکههای ایتالیایی رای و تیآیام ویژن برعهده دارند.
در ویدیوی زیر میتوانید «تریلر سریال My Brilliant Friend با زیرنویس فارسی» را تماشا کنید.
فصل اول این سریال در تاریخ 18 نوامبر 2018 (27 آبان 1397) و فصل دوم آن در تاریخ 16 مارس 2020 (26 اسفند 1398) از شبکه HBO منتشر شد و طرفداران بسیار زیادی نیز خارج از مرزهای ایتالیا پیدا کرد. کارگردان سریال دوست نابغه من ساوریو کوستانتسو (Saverio Costanzo) است و النا فرانته نیز در نوشتن فیلمنامه با کارگردان و سایر تیم نویسندگی سریال ارتباط مستقیم داشته است.پایان سریال دوست نابغه من
سریال My Brilliant Friend پس از پخش موفقیتهای بسیاری به دست آورد. برای مثال این سریال درام توانست در جشنواره مونت کارلو بدرخشد و جایزه بهترین سریال را کسب کند. سریال دوست نابغه من در مراسم گلدن گلوب مخصوص کشور ایتالیا نیز مورد تقدیر قرار گرفت. در این سریال بازیگرانی مانند الیزا دلجنیو (Elisa del Genio)، لودویکا ناستی (Ludovica Nasti)، مارگارتا مازوکو (Margherita Mazzucco) و گایا گیریش (Gaia Girace) ایفای نقش کردهاند. با بررسی سریال دوست نابغه من همراه پلازا باشید.
آنچه در ادامه میخوانید:
در این بخش از مقاله، میتوانید برای دانلود سریال دوست نابغه من به این صفحه مراجعه کنید.
سریال My Brilliant Friend در ابتدا با ناپدید شدن لیلا در روزهای پیری شروع میشود که دوست دوران کودکی النا است. النا که در حال حاضر زنی در دهه ششم زندگیش است، ناگهان خاطرات دوران کودکی خود و لیلا را به یاد میآورد که پس از جنگ جهانی دوم در ناپل با یکدیگر آشنا شده بودند. آشنایی که پس از مدت کوتاهی منجر به رابطهای عجیب و قابل تامل بین این دو نفر شد. النا در همان حال و در شروع سریال، تصمیم به نوشتن خاطرات خود با لیلا از دوران کودکی میکند و ما نیز در این مسیر به عنوان مخاطبین سریال با او همراه میشویم.
داستان سریال دوست نابغه من در شهر ناپل و سال 1950 میگذرد که ایتالیا مانند بسیاری از کشورهای درگیر جنگ، در بیکاری و چند دستگی غرق شده است. در این میان دو دختربچه کوچک و هفت ساله به نام النا و لیلا در یک مدرسه کوچک در این شهر به تحصیل مشغول هستند. دنیای النا و لیلا که فرزندان خانوادههای فقیری هستند، با تمام بچههای اطرافشان متفاوت است. آنها کودکانی با درجه هوشی بالا و قوه تخیلی قوی هستند که بارها با یکدیگر درباره آینده خیالی خود صحبت کردهاند و تصمیم دارند روزی کتابی مانند زنان کوچک بنویسند تا بتوانند از طریق آن پولدار شده و به خانوادههای خود کمک کنند.
پدر لیلا کفاش و پدر النا دربان یک ساختمان است. در آن سالها و با وجود احاطه شدن شهرهای ایتالیا و مخصوصا ناپل با فقر و فلاکت، خانوادههای بسیار کمی وجود داشتند که اجازه ادامه تحصیل به فرزندانشان بدهند. پس از پایان دوران ابتدایی، لیلا به اجبار خانوادهاش و به دلیل نداشتن درآمد خوب پدر، از ادامه تحصیل منع میشود. بااینحال النا به لطف معلم دوران ابتداییش که علاقه بسیاری به او دارد، همچنان به درس خواندن تشویق میشود و خانوادهاش با وجود مشکلات مالی راضی به ادامه تحصیل او میشوند.
لیلا با وجود علاقه بسیار زیادش به تحصیل، مجبور میشود تا در کفاشی پدرش کار کند و شروع روزهای نوجوانی این دو نفر، یکی در مدرسه و دیگری در کفاشی میگذرد. بااینحال لیلا با عضویت در کتابخوانه کوچک محلهشان، عطش و میلی را که خواندن دارد جبران میکند. پس از پایان دوره راهنمایی، النا همچنان به تحصیل ادامه میدهد و به دبیرستان میرود.
در سریال دوست نابغه من مشاهده میکنیم که لیلا نیز در همان سالها علیرغم میل خود با پسری از یک خانواده نسبتا ثروتمند در محله خود ازدواج میکند؛ ازدواجی که دردسرهای بسیار زیادی به دنبال داشته و هیچگاه نمیتواند لیلا را راضی نگه دارد. النا نیز در تمام این سالها عاشق یکی از پسران هممحلهای به نام نینو بوده که در حال حاضر با او به دبیرستان میرود.
تمام افکار و علاقه النا از کودکی در تصرف نینو است. در سالهای آخر دبیرستان، النا و لیلا سفری تابستانی به یکی از جزایر ناپل دارند و در آن جزیره النا متوجه حضور نینو میشود. بااینحال نینو در آن سفر علاقه خود را به لیلا نشان میدهد و این شروع رابطه عاشقانه آن دو نفر است. النا پس از این اتفاق تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل از آن شهر و محله خارج شود و تمام اتفاقات تلخی را که تجربه کرده است، همراه با طعم تلخ فقر پشت سر بگذارد و به دانشگاهی در شهر پیزا برود.
در اواخر فصل دوم سریال My Brilliant Friend، النا در پیزا مشغول به تحصیل میشود و جزو دانشجویان برتر دانشکده به حساب میآید. او در آنجا با انسانهایی ثروتمند با مدارج بالای علمی آشنا شده و مسیر زندگیش در آستانه متحول شدن است. النا در همان سالها با پسری ثروتمند نامزد میکند و سپس کتابی مینویسد که سرگذشت زندگیش از کودکی تا همان لحظه است. این کتاب توسط انتشاراتی که متعلق به خانواده نامزد الناست، منتشر میشود. او پس از بازگشتی کوتاه به محله قدیمیش در ناپل متوجه میشود که لیلا از همسرش جدا شده و عشقش با نینو نیز به سرانجامی نرسیده است.
لیلا در حال حاضر با داشتن یک فرزند پسر از محله دور شده و در یک خوکدانی مشغول به کار است. النا و لیلا در محل کار لیلا دیداری نسبتا کوتاه دارند و پس از آن النا مجددا به پیزا بازمیگردد تا مراسم معارفه کتابش را انجام دهد و به دیدار با نامزدش برود. همهچیز برای النا خوب پیش میرود تا لحظهای که در جلسه معارفه برای کتابش، نینو، عشق دوران کودکیش را میبیند.
در خلاصه داستان فصلهای بعدی اینطور ذکر شده است که رابطه میان لیلا و النا رابطهای طولانی میشود و تا انتهای میانسالی آنها ادامه دارد. بااینحال در همان سنین میانسالی، یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که رابطه عمیق این دو دوست دچار دستاندازهای عاطفی و چالشهای تازهای شود. این چالشها تا جایی پیش میرود که هرکدام از آنها دچار بحران هویت میشوند و تمام زخمهای عمیق و کهنهای که داشتند ناگهان سر باز میکند.
در ادامه با بازیگران سریال My Brilliant Friend بیشتر آشنا میشویم.
گایا گیریش، بازیگر 17 ساله متولد شهر ویکو اکوئنه ایتالیا است. او به خاطر بازی در نقش لیلا چرولو در سریال دوست نابغه من در سطح بینالمللی شناخته شده و در فیلم یا سریال دیگری ایفای نقش نکرده است. این بازیگر که سالهای زیادی علاقه به بازی در عرصه سینما و تلویزیون داشت، با وجود بیتجربه بودنش در کلاسهای بازیگری شرکت کرد و پس از تست دادن برای نقش لیلا پذیرفته شد. گایا گیریش با این سریال فرصتی یافت تا مهارتهای خود را با جهانیان در میان بگذارد.
مارگارتا مازوکو 17 ساله، متولد شهر ناپل در ایتالیا است. او نیز مانند گایا گیریش، پیش از بازی در سریال My Brilliant Friend، تجربه بازیگری نداشته است. بااینحال مارگریتا مازوکو حتی به دنبال فعالیت حرفهای بازیگری نبود و در کلاسهای بازیگری نیز شرکت نمیکرد. او علاقهمند بود که در رشته زبان یا معماری تحصیلات خود را ادامه دهد. بااینحال او با دیدن آگهی تست بازیگری برای سریال دوست نابغه من، مشتاق شد که در این تست شرکت کند و از بین 9000 نفر، برای ایفای نقش النا انتخاب شد.
سایر بازیگران دوست نابغه من عبارتند از:
در این بخش از مقاله به نقد سریال My Brilliant Friend میپردازیم. سریال دوست نابغه از آنجایی که یک سریال اقتباسی است، مسیر سختی را به نسبت دیگر سریالهای غیراقتباسی پیش روی خود داشت. سازندگان سریال میدانستند که سریال پس از پخش، هم از نقطه نظر وفادار ماندن به منبع اقتباسی خود بررسی میشود و هم باید تمام استانداردها و جذابیتهای لازم را که یک سریال تلویزیونی چندفصلی نیاز دارد، داشته باشد.
از این نظر سریال دوست نابغه من را میتوان هم یک نمونه اقتباسی وفادار به منبع اقتباس و هم یک نمونه وفادار به فاکتورهای جذبکننده یک سریال تلویزیونی دانست. برای ساخت این سریال هزینههای بسیار زیادی شده است. در این سریال لازم بود که محلهای را در دهه 50 ایتالیا در قلب ناپل طراحی کنند و سریال را از نظر به تصویر کشیدن و فضاسازی آن دوران، بینیاز سازند. در ساخت این شهرک سینمایی، دقت بسیار زیادی دخیل بوده است تا به منبع اقتباسی خود شباهت داشته باشد و مخاطب را به قلب ایتالیای دهه 50 بکشاند.
از طرفی دیگر سریال در داستان خود نیز به لطف منبع اقتباسیش از شخصیتپردازیهای خوبی برخوردار است و تعریف منسجم و قابل باوری از کاراکترها و روابطی که دارند، ارائه کرده است. در این سریال حتی شخصیتهای فرعی نیز به حال خود رها نشدهاند و هرکدام برای خود روایتگر یک خرده داستان هستند.
داستان سریال دوست نابغه من به ظرافت و زیبایی حول محور توصیف حالوهوای شهر ناپل میگردد و در جستوجوی روابط انسانی، اجتماعی و یافتن هویت فردی انسانها از کودکی تا بزرگسالی است. در این سریال روابطی به تصویر کشیده شده است که توانستهاند رابطهای واقعی با قلب و روح شخصیتها برقرار کنند و زندگی آنها را تا انتهای عمر نیز تحتتاثیر خود قرار دهند.
سریال از نقطه نظر فمینیستی نیز قابل بررسی است و نقش زنان را در دهههای پنجاه و شصت ایتالیا، فقط به عنوان زنهای خانهداری که وظیفه دارند ازدواج کنند و خیلی زود بچهدار شوند به تصویر کشیده است. زنانی که با ازدواج شاید بتوانند از فقر فرار کرده و در خانههای بزرگتری زندگی کنند و لباسهای گرانقیمتتری بپوشند، اما روحشان همچنان اسیر خانهای است که خواستههای آنها را به رسمیت نمیشناسد و ارزشی برای موجودیت آنها قائل نیست.
سریال دوست نابغه من را میتوان سریالی در مورد ماهیت پیچیده دوستیهای زنانه دانست. سریال به زیبایی دنیایی که بین دختران در سنین پایینتر و نوجوانی وجود دارد و اینکه چگونه میتوانند رقابت و تحسین را در یکدیگر تحریک کنند، به تصویر کشیده است. لیلا و النا زنانی هستند که در جامعهای رشد میکنند که گویا به زنها و مخصوصا زنهای باهوش نیازی ندارد.
بااینحال آنها جزو آن دسته از زنانی هستند که رویاهای بزرگتری دارند و جلوتر از زمانه خود فکر میکنند. آنها تسلیم نمیشوند و اجازه نمیدهند که محیط آنها را به شکل خود درآورد و در چنگال خود اسیر کند. النا و لیلا ترجیح میدهند به رویاهای خود وفادار بمانند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. آنها به یکدیگر قول دادهاند که حتی اگر در این مسیر یکی از آنها خسته شد یا قادر به ادامه دادن مسیر نبود، دیگری باید به جای او ادامه دهد.
میانگین امتیازات سریال My Brilliant Friend در سایت متاکریتیک 88 درصد است. این سریال در بخش رتبهبندی سایت IMDb توانسته است امتیاز 8.6 از 10 را به دست آورد. همچنین امتیاز آن در سایت راتن تومیتوز 96% است. در ادامه نگاهی به نظرات منتقدین این سریال در وبسایت متاکریتیک میاندازیم.
این شاهکار شبکه HBO از آن دسته سریالهایی نیست که قدرتش به پیچشهای داستانی و تعلیق قصهاش بستگی داشته باشد. هر قسمت از این داستان جهان عمیقا متحرکی به درون خود است. دوست نابغه من، دستاوردی خیرهکننده و درخشان است که هر لحظهاش در تمام روشهایی که برای یک سریال درام اهمیت دارد، زندگی میکند.
سریال My Brilliant Friend به گونهای است که در طول آن میتوانیم دنیا را از دریچه نگاه یک دختربچه تماشا کنیم و چیزی را که آنها میدانند ما نیز بدانیم. در آن سن دنیا از نظر آنها بزرگتر به نظر میرسد و آنها احساسات عمیقتر و بزرگتری را نیز تجربه میکنند تا سریال را هیجانانگیزتر کنند. دوست نابغه من یک نمایش عالی با قلبی بزرگ است. فقط برای آن آماده باشید که هر از گاهی قلب شما را بشکند.
به سبب تعدد شخصیتهای داستان سریال دوست نابغه من، طرفداران کتاب ممکن است از مزایای بیشتری برخوردار باشند؛ زیرا در این وضعیت اگر شخصیتی را در داستان فراموش کرده باشند و ندانند که او چه کسی بود، میتوانند چند صفحه به عقب برگردند و مطالعه کنند و به یاد بیاورند. این موضوع یک شکایت جزئی در روبرو شدن با سریالی است که از قاب اولش مرا در خود گرفتار کرده است. با وجود اینکه تمام قصه این سریال حول محور داستانی کوچک و صمیمی از دو دختر میگردد که در حال یادگیری روش زندگی هستند.پایان سریال دوست نابغه من
ویژگیهای داستانی که در سریال دوست نابغه من وجود دارد باعث غرق شدن مخاطبین سریال در ریتم و چرخه چالشهای آن میشود. سریال به گونهای پیش میرود که مخاطب سریال هم با سختیها و تقلاهای دو شخصیت اصلی داستان احساس همذاتپنداری میکند و هم همزمان برای او بیگانه به نظر میرسد.
در نهایت اگر مشتاق تماشای یک سریال خوش ساخت در ژانر درام هستید که از تماشای آن همراه با خانواده لذت ببرید، سریال My Brilliant Friend، گزینه مناسبی برای شماست. این سریال هم از نظر کارگردانی، هم انتخاب بازیگر و هم نوع روایت خود، در سطح استاندارد و بالایی قرار دارد. با تماشای این سریال میتوانید سفری به قلب ایتالیای دهه 50 داشته باشید و تغییرات و تحولات شهرها و محلههای کوچک و بزرگ این کشور را پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد حزبهای مختلفی مانند کمونیست، فاشیست و… تماشا کنید.
بنابراین اگر طرفدار چنین موضوعاتی هستید، تماشای سریال دوست نابغه من را از دست ندهید. در این مقاله از داستان و بازیگران این سریال گفتیم و به نقد و بررسی آن پرداختیم. آیا این مقاله برایتان مفید بود؟ شما این سریال را تماشا کردهاید؟ نظر شما راجع به آن چیست؟ شما میتوانید نظراتتان را در پایین همین صفحه برای ما بنویسید و با دیگر کاربران پلازا به اشتراک بگذارید.
سریال My Brilliant Friend یکی از آثار تلویزیونی معروف ایتالیا در چندین سال اخیر است و براساس یک رمان معروف ساخته شده است. در این مقاله از «پلازا» با معرفی سریال دوست نابغه من همراه ما باشید.
سریال دوست نابغه من براساس چهارگانه معروفی به همین نام ساخته شده است. نویسنده این مجموعه کتاب معروف که النا فرانته (Elena Ferrante) نام دارد، به چهارگانه ناپلی خود معروف است. این چهارگانه پرطرفدار که از کتاب دوست نابغه من (2012)، داستان یک نام جدید (2013)، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (2014) و داستان فرزند گمشده (2015) تشکیل شده است، دستمایه ساخت سریالی با نام اولین جلد این مجموعه شد.
در حال حاضر فصل اول و دوم سریال My Brilliant Friend براساس کتابهای دوست نابغه من و داستان یک نام جدید ساخته شده و فصل سوم و چهارم نیز بر اساس کتابهای آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند و داستان فرزند گمشده، در دست ساخت است. روزنامه «نیویورک تایمز» در سال 2015، اعلام کرد که کتاب اول این چهارگانه یعنی دوست نابغه من در فهرست ده کتاب برتر این روزنامه قرار دارد. پخش این سریال ایتالیایی موفق را شبکه آمریکایی HBO و شبکههای ایتالیایی رای و تیآیام ویژن برعهده دارند.
در ویدیوی زیر میتوانید «تریلر سریال My Brilliant Friend با زیرنویس فارسی» را تماشا کنید.
فصل اول این سریال در تاریخ 18 نوامبر 2018 (27 آبان 1397) و فصل دوم آن در تاریخ 16 مارس 2020 (26 اسفند 1398) از شبکه HBO منتشر شد و طرفداران بسیار زیادی نیز خارج از مرزهای ایتالیا پیدا کرد. کارگردان سریال دوست نابغه من ساوریو کوستانتسو (Saverio Costanzo) است و النا فرانته نیز در نوشتن فیلمنامه با کارگردان و سایر تیم نویسندگی سریال ارتباط مستقیم داشته است.پایان سریال دوست نابغه من
سریال My Brilliant Friend پس از پخش موفقیتهای بسیاری به دست آورد. برای مثال این سریال درام توانست در جشنواره مونت کارلو بدرخشد و جایزه بهترین سریال را کسب کند. سریال دوست نابغه من در مراسم گلدن گلوب مخصوص کشور ایتالیا نیز مورد تقدیر قرار گرفت. در این سریال بازیگرانی مانند الیزا دلجنیو (Elisa del Genio)، لودویکا ناستی (Ludovica Nasti)، مارگارتا مازوکو (Margherita Mazzucco) و گایا گیریش (Gaia Girace) ایفای نقش کردهاند. با بررسی سریال دوست نابغه من همراه پلازا باشید.
آنچه در ادامه میخوانید:
در این بخش از مقاله، میتوانید برای دانلود سریال دوست نابغه من به این صفحه مراجعه کنید.
سریال My Brilliant Friend در ابتدا با ناپدید شدن لیلا در روزهای پیری شروع میشود که دوست دوران کودکی النا است. النا که در حال حاضر زنی در دهه ششم زندگیش است، ناگهان خاطرات دوران کودکی خود و لیلا را به یاد میآورد که پس از جنگ جهانی دوم در ناپل با یکدیگر آشنا شده بودند. آشنایی که پس از مدت کوتاهی منجر به رابطهای عجیب و قابل تامل بین این دو نفر شد. النا در همان حال و در شروع سریال، تصمیم به نوشتن خاطرات خود با لیلا از دوران کودکی میکند و ما نیز در این مسیر به عنوان مخاطبین سریال با او همراه میشویم.
داستان سریال دوست نابغه من در شهر ناپل و سال 1950 میگذرد که ایتالیا مانند بسیاری از کشورهای درگیر جنگ، در بیکاری و چند دستگی غرق شده است. در این میان دو دختربچه کوچک و هفت ساله به نام النا و لیلا در یک مدرسه کوچک در این شهر به تحصیل مشغول هستند. دنیای النا و لیلا که فرزندان خانوادههای فقیری هستند، با تمام بچههای اطرافشان متفاوت است. آنها کودکانی با درجه هوشی بالا و قوه تخیلی قوی هستند که بارها با یکدیگر درباره آینده خیالی خود صحبت کردهاند و تصمیم دارند روزی کتابی مانند زنان کوچک بنویسند تا بتوانند از طریق آن پولدار شده و به خانوادههای خود کمک کنند.
پدر لیلا کفاش و پدر النا دربان یک ساختمان است. در آن سالها و با وجود احاطه شدن شهرهای ایتالیا و مخصوصا ناپل با فقر و فلاکت، خانوادههای بسیار کمی وجود داشتند که اجازه ادامه تحصیل به فرزندانشان بدهند. پس از پایان دوران ابتدایی، لیلا به اجبار خانوادهاش و به دلیل نداشتن درآمد خوب پدر، از ادامه تحصیل منع میشود. بااینحال النا به لطف معلم دوران ابتداییش که علاقه بسیاری به او دارد، همچنان به درس خواندن تشویق میشود و خانوادهاش با وجود مشکلات مالی راضی به ادامه تحصیل او میشوند.
لیلا با وجود علاقه بسیار زیادش به تحصیل، مجبور میشود تا در کفاشی پدرش کار کند و شروع روزهای نوجوانی این دو نفر، یکی در مدرسه و دیگری در کفاشی میگذرد. بااینحال لیلا با عضویت در کتابخوانه کوچک محلهشان، عطش و میلی را که خواندن دارد جبران میکند. پس از پایان دوره راهنمایی، النا همچنان به تحصیل ادامه میدهد و به دبیرستان میرود.
در سریال دوست نابغه من مشاهده میکنیم که لیلا نیز در همان سالها علیرغم میل خود با پسری از یک خانواده نسبتا ثروتمند در محله خود ازدواج میکند؛ ازدواجی که دردسرهای بسیار زیادی به دنبال داشته و هیچگاه نمیتواند لیلا را راضی نگه دارد. النا نیز در تمام این سالها عاشق یکی از پسران هممحلهای به نام نینو بوده که در حال حاضر با او به دبیرستان میرود.
تمام افکار و علاقه النا از کودکی در تصرف نینو است. در سالهای آخر دبیرستان، النا و لیلا سفری تابستانی به یکی از جزایر ناپل دارند و در آن جزیره النا متوجه حضور نینو میشود. بااینحال نینو در آن سفر علاقه خود را به لیلا نشان میدهد و این شروع رابطه عاشقانه آن دو نفر است. النا پس از این اتفاق تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل از آن شهر و محله خارج شود و تمام اتفاقات تلخی را که تجربه کرده است، همراه با طعم تلخ فقر پشت سر بگذارد و به دانشگاهی در شهر پیزا برود.
در اواخر فصل دوم سریال My Brilliant Friend، النا در پیزا مشغول به تحصیل میشود و جزو دانشجویان برتر دانشکده به حساب میآید. او در آنجا با انسانهایی ثروتمند با مدارج بالای علمی آشنا شده و مسیر زندگیش در آستانه متحول شدن است. النا در همان سالها با پسری ثروتمند نامزد میکند و سپس کتابی مینویسد که سرگذشت زندگیش از کودکی تا همان لحظه است. این کتاب توسط انتشاراتی که متعلق به خانواده نامزد الناست، منتشر میشود. او پس از بازگشتی کوتاه به محله قدیمیش در ناپل متوجه میشود که لیلا از همسرش جدا شده و عشقش با نینو نیز به سرانجامی نرسیده است.
لیلا در حال حاضر با داشتن یک فرزند پسر از محله دور شده و در یک خوکدانی مشغول به کار است. النا و لیلا در محل کار لیلا دیداری نسبتا کوتاه دارند و پس از آن النا مجددا به پیزا بازمیگردد تا مراسم معارفه کتابش را انجام دهد و به دیدار با نامزدش برود. همهچیز برای النا خوب پیش میرود تا لحظهای که در جلسه معارفه برای کتابش، نینو، عشق دوران کودکیش را میبیند.
در خلاصه داستان فصلهای بعدی اینطور ذکر شده است که رابطه میان لیلا و النا رابطهای طولانی میشود و تا انتهای میانسالی آنها ادامه دارد. بااینحال در همان سنین میانسالی، یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که رابطه عمیق این دو دوست دچار دستاندازهای عاطفی و چالشهای تازهای شود. این چالشها تا جایی پیش میرود که هرکدام از آنها دچار بحران هویت میشوند و تمام زخمهای عمیق و کهنهای که داشتند ناگهان سر باز میکند.
در ادامه با بازیگران سریال My Brilliant Friend بیشتر آشنا میشویم.
گایا گیریش، بازیگر 17 ساله متولد شهر ویکو اکوئنه ایتالیا است. او به خاطر بازی در نقش لیلا چرولو در سریال دوست نابغه من در سطح بینالمللی شناخته شده و در فیلم یا سریال دیگری ایفای نقش نکرده است. این بازیگر که سالهای زیادی علاقه به بازی در عرصه سینما و تلویزیون داشت، با وجود بیتجربه بودنش در کلاسهای بازیگری شرکت کرد و پس از تست دادن برای نقش لیلا پذیرفته شد. گایا گیریش با این سریال فرصتی یافت تا مهارتهای خود را با جهانیان در میان بگذارد.
مارگارتا مازوکو 17 ساله، متولد شهر ناپل در ایتالیا است. او نیز مانند گایا گیریش، پیش از بازی در سریال My Brilliant Friend، تجربه بازیگری نداشته است. بااینحال مارگریتا مازوکو حتی به دنبال فعالیت حرفهای بازیگری نبود و در کلاسهای بازیگری نیز شرکت نمیکرد. او علاقهمند بود که در رشته زبان یا معماری تحصیلات خود را ادامه دهد. بااینحال او با دیدن آگهی تست بازیگری برای سریال دوست نابغه من، مشتاق شد که در این تست شرکت کند و از بین 9000 نفر، برای ایفای نقش النا انتخاب شد.
سایر بازیگران دوست نابغه من عبارتند از:
در این بخش از مقاله به نقد سریال My Brilliant Friend میپردازیم. سریال دوست نابغه از آنجایی که یک سریال اقتباسی است، مسیر سختی را به نسبت دیگر سریالهای غیراقتباسی پیش روی خود داشت. سازندگان سریال میدانستند که سریال پس از پخش، هم از نقطه نظر وفادار ماندن به منبع اقتباسی خود بررسی میشود و هم باید تمام استانداردها و جذابیتهای لازم را که یک سریال تلویزیونی چندفصلی نیاز دارد، داشته باشد.
از این نظر سریال دوست نابغه من را میتوان هم یک نمونه اقتباسی وفادار به منبع اقتباس و هم یک نمونه وفادار به فاکتورهای جذبکننده یک سریال تلویزیونی دانست. برای ساخت این سریال هزینههای بسیار زیادی شده است. در این سریال لازم بود که محلهای را در دهه 50 ایتالیا در قلب ناپل طراحی کنند و سریال را از نظر به تصویر کشیدن و فضاسازی آن دوران، بینیاز سازند. در ساخت این شهرک سینمایی، دقت بسیار زیادی دخیل بوده است تا به منبع اقتباسی خود شباهت داشته باشد و مخاطب را به قلب ایتالیای دهه 50 بکشاند.
از طرفی دیگر سریال در داستان خود نیز به لطف منبع اقتباسیش از شخصیتپردازیهای خوبی برخوردار است و تعریف منسجم و قابل باوری از کاراکترها و روابطی که دارند، ارائه کرده است. در این سریال حتی شخصیتهای فرعی نیز به حال خود رها نشدهاند و هرکدام برای خود روایتگر یک خرده داستان هستند.
داستان سریال دوست نابغه من به ظرافت و زیبایی حول محور توصیف حالوهوای شهر ناپل میگردد و در جستوجوی روابط انسانی، اجتماعی و یافتن هویت فردی انسانها از کودکی تا بزرگسالی است. در این سریال روابطی به تصویر کشیده شده است که توانستهاند رابطهای واقعی با قلب و روح شخصیتها برقرار کنند و زندگی آنها را تا انتهای عمر نیز تحتتاثیر خود قرار دهند.
سریال از نقطه نظر فمینیستی نیز قابل بررسی است و نقش زنان را در دهههای پنجاه و شصت ایتالیا، فقط به عنوان زنهای خانهداری که وظیفه دارند ازدواج کنند و خیلی زود بچهدار شوند به تصویر کشیده است. زنانی که با ازدواج شاید بتوانند از فقر فرار کرده و در خانههای بزرگتری زندگی کنند و لباسهای گرانقیمتتری بپوشند، اما روحشان همچنان اسیر خانهای است که خواستههای آنها را به رسمیت نمیشناسد و ارزشی برای موجودیت آنها قائل نیست.
سریال دوست نابغه من را میتوان سریالی در مورد ماهیت پیچیده دوستیهای زنانه دانست. سریال به زیبایی دنیایی که بین دختران در سنین پایینتر و نوجوانی وجود دارد و اینکه چگونه میتوانند رقابت و تحسین را در یکدیگر تحریک کنند، به تصویر کشیده است. لیلا و النا زنانی هستند که در جامعهای رشد میکنند که گویا به زنها و مخصوصا زنهای باهوش نیازی ندارد.
بااینحال آنها جزو آن دسته از زنانی هستند که رویاهای بزرگتری دارند و جلوتر از زمانه خود فکر میکنند. آنها تسلیم نمیشوند و اجازه نمیدهند که محیط آنها را به شکل خود درآورد و در چنگال خود اسیر کند. النا و لیلا ترجیح میدهند به رویاهای خود وفادار بمانند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. آنها به یکدیگر قول دادهاند که حتی اگر در این مسیر یکی از آنها خسته شد یا قادر به ادامه دادن مسیر نبود، دیگری باید به جای او ادامه دهد.
میانگین امتیازات سریال My Brilliant Friend در سایت متاکریتیک 88 درصد است. این سریال در بخش رتبهبندی سایت IMDb توانسته است امتیاز 8.6 از 10 را به دست آورد. همچنین امتیاز آن در سایت راتن تومیتوز 96% است. در ادامه نگاهی به نظرات منتقدین این سریال در وبسایت متاکریتیک میاندازیم.
این شاهکار شبکه HBO از آن دسته سریالهایی نیست که قدرتش به پیچشهای داستانی و تعلیق قصهاش بستگی داشته باشد. هر قسمت از این داستان جهان عمیقا متحرکی به درون خود است. دوست نابغه من، دستاوردی خیرهکننده و درخشان است که هر لحظهاش در تمام روشهایی که برای یک سریال درام اهمیت دارد، زندگی میکند.
سریال My Brilliant Friend به گونهای است که در طول آن میتوانیم دنیا را از دریچه نگاه یک دختربچه تماشا کنیم و چیزی را که آنها میدانند ما نیز بدانیم. در آن سن دنیا از نظر آنها بزرگتر به نظر میرسد و آنها احساسات عمیقتر و بزرگتری را نیز تجربه میکنند تا سریال را هیجانانگیزتر کنند. دوست نابغه من یک نمایش عالی با قلبی بزرگ است. فقط برای آن آماده باشید که هر از گاهی قلب شما را بشکند.
به سبب تعدد شخصیتهای داستان سریال دوست نابغه من، طرفداران کتاب ممکن است از مزایای بیشتری برخوردار باشند؛ زیرا در این وضعیت اگر شخصیتی را در داستان فراموش کرده باشند و ندانند که او چه کسی بود، میتوانند چند صفحه به عقب برگردند و مطالعه کنند و به یاد بیاورند. این موضوع یک شکایت جزئی در روبرو شدن با سریالی است که از قاب اولش مرا در خود گرفتار کرده است. با وجود اینکه تمام قصه این سریال حول محور داستانی کوچک و صمیمی از دو دختر میگردد که در حال یادگیری روش زندگی هستند.پایان سریال دوست نابغه من
ویژگیهای داستانی که در سریال دوست نابغه من وجود دارد باعث غرق شدن مخاطبین سریال در ریتم و چرخه چالشهای آن میشود. سریال به گونهای پیش میرود که مخاطب سریال هم با سختیها و تقلاهای دو شخصیت اصلی داستان احساس همذاتپنداری میکند و هم همزمان برای او بیگانه به نظر میرسد.
در نهایت اگر مشتاق تماشای یک سریال خوش ساخت در ژانر درام هستید که از تماشای آن همراه با خانواده لذت ببرید، سریال My Brilliant Friend، گزینه مناسبی برای شماست. این سریال هم از نظر کارگردانی، هم انتخاب بازیگر و هم نوع روایت خود، در سطح استاندارد و بالایی قرار دارد. با تماشای این سریال میتوانید سفری به قلب ایتالیای دهه 50 داشته باشید و تغییرات و تحولات شهرها و محلههای کوچک و بزرگ این کشور را پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد حزبهای مختلفی مانند کمونیست، فاشیست و… تماشا کنید.
بنابراین اگر طرفدار چنین موضوعاتی هستید، تماشای سریال دوست نابغه من را از دست ندهید. در این مقاله از داستان و بازیگران این سریال گفتیم و به نقد و بررسی آن پرداختیم. آیا این مقاله برایتان مفید بود؟ شما این سریال را تماشا کردهاید؟ نظر شما راجع به آن چیست؟ شما میتوانید نظراتتان را در پایین همین صفحه برای ما بنویسید و با دیگر کاربران پلازا به اشتراک بگذارید.
سریال My Brilliant Friend یکی از آثار تلویزیونی معروف ایتالیا در چندین سال اخیر است و براساس یک رمان معروف ساخته شده است. در این مقاله از «پلازا» با معرفی سریال دوست نابغه من همراه ما باشید.
سریال دوست نابغه من براساس چهارگانه معروفی به همین نام ساخته شده است. نویسنده این مجموعه کتاب معروف که النا فرانته (Elena Ferrante) نام دارد، به چهارگانه ناپلی خود معروف است. این چهارگانه پرطرفدار که از کتاب دوست نابغه من (2012)، داستان یک نام جدید (2013)، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (2014) و داستان فرزند گمشده (2015) تشکیل شده است، دستمایه ساخت سریالی با نام اولین جلد این مجموعه شد.
در حال حاضر فصل اول و دوم سریال My Brilliant Friend براساس کتابهای دوست نابغه من و داستان یک نام جدید ساخته شده و فصل سوم و چهارم نیز بر اساس کتابهای آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند و داستان فرزند گمشده، در دست ساخت است. روزنامه «نیویورک تایمز» در سال 2015، اعلام کرد که کتاب اول این چهارگانه یعنی دوست نابغه من در فهرست ده کتاب برتر این روزنامه قرار دارد. پخش این سریال ایتالیایی موفق را شبکه آمریکایی HBO و شبکههای ایتالیایی رای و تیآیام ویژن برعهده دارند.
در ویدیوی زیر میتوانید «تریلر سریال My Brilliant Friend با زیرنویس فارسی» را تماشا کنید.
فصل اول این سریال در تاریخ 18 نوامبر 2018 (27 آبان 1397) و فصل دوم آن در تاریخ 16 مارس 2020 (26 اسفند 1398) از شبکه HBO منتشر شد و طرفداران بسیار زیادی نیز خارج از مرزهای ایتالیا پیدا کرد. کارگردان سریال دوست نابغه من ساوریو کوستانتسو (Saverio Costanzo) است و النا فرانته نیز در نوشتن فیلمنامه با کارگردان و سایر تیم نویسندگی سریال ارتباط مستقیم داشته است.پایان سریال دوست نابغه من
سریال My Brilliant Friend پس از پخش موفقیتهای بسیاری به دست آورد. برای مثال این سریال درام توانست در جشنواره مونت کارلو بدرخشد و جایزه بهترین سریال را کسب کند. سریال دوست نابغه من در مراسم گلدن گلوب مخصوص کشور ایتالیا نیز مورد تقدیر قرار گرفت. در این سریال بازیگرانی مانند الیزا دلجنیو (Elisa del Genio)، لودویکا ناستی (Ludovica Nasti)، مارگارتا مازوکو (Margherita Mazzucco) و گایا گیریش (Gaia Girace) ایفای نقش کردهاند. با بررسی سریال دوست نابغه من همراه پلازا باشید.
آنچه در ادامه میخوانید:
در این بخش از مقاله، میتوانید برای دانلود سریال دوست نابغه من به این صفحه مراجعه کنید.
سریال My Brilliant Friend در ابتدا با ناپدید شدن لیلا در روزهای پیری شروع میشود که دوست دوران کودکی النا است. النا که در حال حاضر زنی در دهه ششم زندگیش است، ناگهان خاطرات دوران کودکی خود و لیلا را به یاد میآورد که پس از جنگ جهانی دوم در ناپل با یکدیگر آشنا شده بودند. آشنایی که پس از مدت کوتاهی منجر به رابطهای عجیب و قابل تامل بین این دو نفر شد. النا در همان حال و در شروع سریال، تصمیم به نوشتن خاطرات خود با لیلا از دوران کودکی میکند و ما نیز در این مسیر به عنوان مخاطبین سریال با او همراه میشویم.
داستان سریال دوست نابغه من در شهر ناپل و سال 1950 میگذرد که ایتالیا مانند بسیاری از کشورهای درگیر جنگ، در بیکاری و چند دستگی غرق شده است. در این میان دو دختربچه کوچک و هفت ساله به نام النا و لیلا در یک مدرسه کوچک در این شهر به تحصیل مشغول هستند. دنیای النا و لیلا که فرزندان خانوادههای فقیری هستند، با تمام بچههای اطرافشان متفاوت است. آنها کودکانی با درجه هوشی بالا و قوه تخیلی قوی هستند که بارها با یکدیگر درباره آینده خیالی خود صحبت کردهاند و تصمیم دارند روزی کتابی مانند زنان کوچک بنویسند تا بتوانند از طریق آن پولدار شده و به خانوادههای خود کمک کنند.
پدر لیلا کفاش و پدر النا دربان یک ساختمان است. در آن سالها و با وجود احاطه شدن شهرهای ایتالیا و مخصوصا ناپل با فقر و فلاکت، خانوادههای بسیار کمی وجود داشتند که اجازه ادامه تحصیل به فرزندانشان بدهند. پس از پایان دوران ابتدایی، لیلا به اجبار خانوادهاش و به دلیل نداشتن درآمد خوب پدر، از ادامه تحصیل منع میشود. بااینحال النا به لطف معلم دوران ابتداییش که علاقه بسیاری به او دارد، همچنان به درس خواندن تشویق میشود و خانوادهاش با وجود مشکلات مالی راضی به ادامه تحصیل او میشوند.
لیلا با وجود علاقه بسیار زیادش به تحصیل، مجبور میشود تا در کفاشی پدرش کار کند و شروع روزهای نوجوانی این دو نفر، یکی در مدرسه و دیگری در کفاشی میگذرد. بااینحال لیلا با عضویت در کتابخوانه کوچک محلهشان، عطش و میلی را که خواندن دارد جبران میکند. پس از پایان دوره راهنمایی، النا همچنان به تحصیل ادامه میدهد و به دبیرستان میرود.
در سریال دوست نابغه من مشاهده میکنیم که لیلا نیز در همان سالها علیرغم میل خود با پسری از یک خانواده نسبتا ثروتمند در محله خود ازدواج میکند؛ ازدواجی که دردسرهای بسیار زیادی به دنبال داشته و هیچگاه نمیتواند لیلا را راضی نگه دارد. النا نیز در تمام این سالها عاشق یکی از پسران هممحلهای به نام نینو بوده که در حال حاضر با او به دبیرستان میرود.
تمام افکار و علاقه النا از کودکی در تصرف نینو است. در سالهای آخر دبیرستان، النا و لیلا سفری تابستانی به یکی از جزایر ناپل دارند و در آن جزیره النا متوجه حضور نینو میشود. بااینحال نینو در آن سفر علاقه خود را به لیلا نشان میدهد و این شروع رابطه عاشقانه آن دو نفر است. النا پس از این اتفاق تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل از آن شهر و محله خارج شود و تمام اتفاقات تلخی را که تجربه کرده است، همراه با طعم تلخ فقر پشت سر بگذارد و به دانشگاهی در شهر پیزا برود.
در اواخر فصل دوم سریال My Brilliant Friend، النا در پیزا مشغول به تحصیل میشود و جزو دانشجویان برتر دانشکده به حساب میآید. او در آنجا با انسانهایی ثروتمند با مدارج بالای علمی آشنا شده و مسیر زندگیش در آستانه متحول شدن است. النا در همان سالها با پسری ثروتمند نامزد میکند و سپس کتابی مینویسد که سرگذشت زندگیش از کودکی تا همان لحظه است. این کتاب توسط انتشاراتی که متعلق به خانواده نامزد الناست، منتشر میشود. او پس از بازگشتی کوتاه به محله قدیمیش در ناپل متوجه میشود که لیلا از همسرش جدا شده و عشقش با نینو نیز به سرانجامی نرسیده است.
لیلا در حال حاضر با داشتن یک فرزند پسر از محله دور شده و در یک خوکدانی مشغول به کار است. النا و لیلا در محل کار لیلا دیداری نسبتا کوتاه دارند و پس از آن النا مجددا به پیزا بازمیگردد تا مراسم معارفه کتابش را انجام دهد و به دیدار با نامزدش برود. همهچیز برای النا خوب پیش میرود تا لحظهای که در جلسه معارفه برای کتابش، نینو، عشق دوران کودکیش را میبیند.
در خلاصه داستان فصلهای بعدی اینطور ذکر شده است که رابطه میان لیلا و النا رابطهای طولانی میشود و تا انتهای میانسالی آنها ادامه دارد. بااینحال در همان سنین میانسالی، یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که رابطه عمیق این دو دوست دچار دستاندازهای عاطفی و چالشهای تازهای شود. این چالشها تا جایی پیش میرود که هرکدام از آنها دچار بحران هویت میشوند و تمام زخمهای عمیق و کهنهای که داشتند ناگهان سر باز میکند.
در ادامه با بازیگران سریال My Brilliant Friend بیشتر آشنا میشویم.
گایا گیریش، بازیگر 17 ساله متولد شهر ویکو اکوئنه ایتالیا است. او به خاطر بازی در نقش لیلا چرولو در سریال دوست نابغه من در سطح بینالمللی شناخته شده و در فیلم یا سریال دیگری ایفای نقش نکرده است. این بازیگر که سالهای زیادی علاقه به بازی در عرصه سینما و تلویزیون داشت، با وجود بیتجربه بودنش در کلاسهای بازیگری شرکت کرد و پس از تست دادن برای نقش لیلا پذیرفته شد. گایا گیریش با این سریال فرصتی یافت تا مهارتهای خود را با جهانیان در میان بگذارد.
مارگارتا مازوکو 17 ساله، متولد شهر ناپل در ایتالیا است. او نیز مانند گایا گیریش، پیش از بازی در سریال My Brilliant Friend، تجربه بازیگری نداشته است. بااینحال مارگریتا مازوکو حتی به دنبال فعالیت حرفهای بازیگری نبود و در کلاسهای بازیگری نیز شرکت نمیکرد. او علاقهمند بود که در رشته زبان یا معماری تحصیلات خود را ادامه دهد. بااینحال او با دیدن آگهی تست بازیگری برای سریال دوست نابغه من، مشتاق شد که در این تست شرکت کند و از بین 9000 نفر، برای ایفای نقش النا انتخاب شد.
سایر بازیگران دوست نابغه من عبارتند از:
در این بخش از مقاله به نقد سریال My Brilliant Friend میپردازیم. سریال دوست نابغه از آنجایی که یک سریال اقتباسی است، مسیر سختی را به نسبت دیگر سریالهای غیراقتباسی پیش روی خود داشت. سازندگان سریال میدانستند که سریال پس از پخش، هم از نقطه نظر وفادار ماندن به منبع اقتباسی خود بررسی میشود و هم باید تمام استانداردها و جذابیتهای لازم را که یک سریال تلویزیونی چندفصلی نیاز دارد، داشته باشد.
از این نظر سریال دوست نابغه من را میتوان هم یک نمونه اقتباسی وفادار به منبع اقتباس و هم یک نمونه وفادار به فاکتورهای جذبکننده یک سریال تلویزیونی دانست. برای ساخت این سریال هزینههای بسیار زیادی شده است. در این سریال لازم بود که محلهای را در دهه 50 ایتالیا در قلب ناپل طراحی کنند و سریال را از نظر به تصویر کشیدن و فضاسازی آن دوران، بینیاز سازند. در ساخت این شهرک سینمایی، دقت بسیار زیادی دخیل بوده است تا به منبع اقتباسی خود شباهت داشته باشد و مخاطب را به قلب ایتالیای دهه 50 بکشاند.
از طرفی دیگر سریال در داستان خود نیز به لطف منبع اقتباسیش از شخصیتپردازیهای خوبی برخوردار است و تعریف منسجم و قابل باوری از کاراکترها و روابطی که دارند، ارائه کرده است. در این سریال حتی شخصیتهای فرعی نیز به حال خود رها نشدهاند و هرکدام برای خود روایتگر یک خرده داستان هستند.
داستان سریال دوست نابغه من به ظرافت و زیبایی حول محور توصیف حالوهوای شهر ناپل میگردد و در جستوجوی روابط انسانی، اجتماعی و یافتن هویت فردی انسانها از کودکی تا بزرگسالی است. در این سریال روابطی به تصویر کشیده شده است که توانستهاند رابطهای واقعی با قلب و روح شخصیتها برقرار کنند و زندگی آنها را تا انتهای عمر نیز تحتتاثیر خود قرار دهند.
سریال از نقطه نظر فمینیستی نیز قابل بررسی است و نقش زنان را در دهههای پنجاه و شصت ایتالیا، فقط به عنوان زنهای خانهداری که وظیفه دارند ازدواج کنند و خیلی زود بچهدار شوند به تصویر کشیده است. زنانی که با ازدواج شاید بتوانند از فقر فرار کرده و در خانههای بزرگتری زندگی کنند و لباسهای گرانقیمتتری بپوشند، اما روحشان همچنان اسیر خانهای است که خواستههای آنها را به رسمیت نمیشناسد و ارزشی برای موجودیت آنها قائل نیست.
سریال دوست نابغه من را میتوان سریالی در مورد ماهیت پیچیده دوستیهای زنانه دانست. سریال به زیبایی دنیایی که بین دختران در سنین پایینتر و نوجوانی وجود دارد و اینکه چگونه میتوانند رقابت و تحسین را در یکدیگر تحریک کنند، به تصویر کشیده است. لیلا و النا زنانی هستند که در جامعهای رشد میکنند که گویا به زنها و مخصوصا زنهای باهوش نیازی ندارد.
بااینحال آنها جزو آن دسته از زنانی هستند که رویاهای بزرگتری دارند و جلوتر از زمانه خود فکر میکنند. آنها تسلیم نمیشوند و اجازه نمیدهند که محیط آنها را به شکل خود درآورد و در چنگال خود اسیر کند. النا و لیلا ترجیح میدهند به رویاهای خود وفادار بمانند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. آنها به یکدیگر قول دادهاند که حتی اگر در این مسیر یکی از آنها خسته شد یا قادر به ادامه دادن مسیر نبود، دیگری باید به جای او ادامه دهد.
میانگین امتیازات سریال My Brilliant Friend در سایت متاکریتیک 88 درصد است. این سریال در بخش رتبهبندی سایت IMDb توانسته است امتیاز 8.6 از 10 را به دست آورد. همچنین امتیاز آن در سایت راتن تومیتوز 96% است. در ادامه نگاهی به نظرات منتقدین این سریال در وبسایت متاکریتیک میاندازیم.
این شاهکار شبکه HBO از آن دسته سریالهایی نیست که قدرتش به پیچشهای داستانی و تعلیق قصهاش بستگی داشته باشد. هر قسمت از این داستان جهان عمیقا متحرکی به درون خود است. دوست نابغه من، دستاوردی خیرهکننده و درخشان است که هر لحظهاش در تمام روشهایی که برای یک سریال درام اهمیت دارد، زندگی میکند.
سریال My Brilliant Friend به گونهای است که در طول آن میتوانیم دنیا را از دریچه نگاه یک دختربچه تماشا کنیم و چیزی را که آنها میدانند ما نیز بدانیم. در آن سن دنیا از نظر آنها بزرگتر به نظر میرسد و آنها احساسات عمیقتر و بزرگتری را نیز تجربه میکنند تا سریال را هیجانانگیزتر کنند. دوست نابغه من یک نمایش عالی با قلبی بزرگ است. فقط برای آن آماده باشید که هر از گاهی قلب شما را بشکند.
به سبب تعدد شخصیتهای داستان سریال دوست نابغه من، طرفداران کتاب ممکن است از مزایای بیشتری برخوردار باشند؛ زیرا در این وضعیت اگر شخصیتی را در داستان فراموش کرده باشند و ندانند که او چه کسی بود، میتوانند چند صفحه به عقب برگردند و مطالعه کنند و به یاد بیاورند. این موضوع یک شکایت جزئی در روبرو شدن با سریالی است که از قاب اولش مرا در خود گرفتار کرده است. با وجود اینکه تمام قصه این سریال حول محور داستانی کوچک و صمیمی از دو دختر میگردد که در حال یادگیری روش زندگی هستند.پایان سریال دوست نابغه من
ویژگیهای داستانی که در سریال دوست نابغه من وجود دارد باعث غرق شدن مخاطبین سریال در ریتم و چرخه چالشهای آن میشود. سریال به گونهای پیش میرود که مخاطب سریال هم با سختیها و تقلاهای دو شخصیت اصلی داستان احساس همذاتپنداری میکند و هم همزمان برای او بیگانه به نظر میرسد.
در نهایت اگر مشتاق تماشای یک سریال خوش ساخت در ژانر درام هستید که از تماشای آن همراه با خانواده لذت ببرید، سریال My Brilliant Friend، گزینه مناسبی برای شماست. این سریال هم از نظر کارگردانی، هم انتخاب بازیگر و هم نوع روایت خود، در سطح استاندارد و بالایی قرار دارد. با تماشای این سریال میتوانید سفری به قلب ایتالیای دهه 50 داشته باشید و تغییرات و تحولات شهرها و محلههای کوچک و بزرگ این کشور را پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد حزبهای مختلفی مانند کمونیست، فاشیست و… تماشا کنید.
بنابراین اگر طرفدار چنین موضوعاتی هستید، تماشای سریال دوست نابغه من را از دست ندهید. در این مقاله از داستان و بازیگران این سریال گفتیم و به نقد و بررسی آن پرداختیم. آیا این مقاله برایتان مفید بود؟ شما این سریال را تماشا کردهاید؟ نظر شما راجع به آن چیست؟ شما میتوانید نظراتتان را در پایین همین صفحه برای ما بنویسید و با دیگر کاربران پلازا به اشتراک بگذارید.
سریال دوست نابغه من ویکی پدیا را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
دوست نابغه من (ایتالیایی: L’amica geniale) یک سریال تلویزیونی ایتالیایی آمریکایی است که بر اساس رمانی به همین نام که توسط النا فرنته نوشته شده ساخته شدهاست. این اولین رمان از چهار رمانهای ناپلی است، که برای ساخت سریال و نمایش در تلویزیون طراحی شدهاست.[۱] هشت قسمت این سریال تولید مشترک شبکه آمریکایی اچبیاو و شبکههای ایتالیایی رای و تیآیام ویژن است.[۲] که در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸ در شبکه اچبیاو HBO عرضه شد.[۲][۳]
سری اول این مجموعه تلویزیونی از شبکه ماهوارهای من و تو با دوبله پارسی در سال ۱۳۹۸ ه.ش پخش شد.[۴]
فصل دوم، بر اساس دومین رمان ناپلی فرانت، «داستان یک نام جدید» در دسامبر ۲۰۱۸ برای تولید تأیید شد و از تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۲۰ از شبکه HBO پخش شد.
پایان سریال دوست نابغه من
ساخت این سریال برای فصل سوم نیز تأیید شدهاست.[۵]
موسیقی متن این سریال از ماکس ریشتر است.
ریحانون لوسی کاسیلت، از گاردین، اظهار داشت:
چه احساس انقلابی در رابطه دوستی زنان در راه است
بدون شک میتوان گفت آزمون بکدل طول میکشد متوجه این رخداد شود.[۷]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
رمانهای ناپلی (به انگلیسی: Neapolitan Novels) یک رمان چهار قسمتی به نگارش نویسنده ایتالیایی النا فرانته، ترجمه شده توسط آن گلدستاین و منتشر شده توسط نسخههای اروپایی (نیویورک) است. رمانهای شامل قسمتهای زیر است: دوست نابغه من (۲۰۱۲)، داستان نام جدید (۲۰۱۳)، کسانی که ترک و کسانی که اقامت دارند (۲۰۱۴)، و داستان کودک از دست رفته (۲۰۱۵). این مجموعه به عنوان یک داستان بیلدونزورامن یا داستان آیندهای شناخته شدهاست.[۱] النا فرنت در مصاحبه ای با مجله هارپر اظهار داشت که او چهار کتاب را «یک رمان» مینامد، که بهطور سریالی به دلیل طول و مدت آن منتشر شدهاست.[۲] این مجموعه بیش از ۱۰ میلیون نسخه در ۴۰ کشور جهان فروختهاست.[۳]
کتابها دربارهٔ زندگی دو دختر باهوش و هوشمند، النا (گاهی اوقات به نام “Lenù”) گرکو و رافائلا (“لیلا”) سرولو، از دوران کودکی به بزرگسالی و سالخوردگی، که در تلاش برای ایجاد زندگی خوب برای خود در محلهای سرشار از خشونت، فقر فرهنگی و فقیر نشین در حومه ناپل ایتالیا که خانه آنها در آن واقع است میباشند.[۴] رمانها از زبان النا گرکو نقل میشود.
از این مجموعه نمایشنامهای توسط آوریل دی آنجلیس اقتباس شدهاست که در مارس ۲۰۱۷ در تئاتر رز، کینگستون به روی صحنه رفت.[۵] اولین کتاب در این مجموعه نیز به یک سریال تلویزیونی با نام دوست نابغه من (مجموعه تلویزیونی) (پخش شده توسط اچبیاو تبدیل شدهاست؛ که این مجموعه به دوبله پارسی از شبکه منوتو در سال ۱۳۸۹ ه.ش پخش شد.
رمانهای ناپلی در سال ۲۰۱۰ هنگامی شروع میشود که پسر دوست قدیمی النا که اکنون ۶۰ ساله است تلفنی با النا (به خلاصه «لنو» نامیده میشود) تماس میگیرد؛ و خبر میدهد که دوست دوران کودکی النا، لیلا، ناپدید شدهاست، و پسرش نمیتواند او را پیدا کند. النا ناپدید شدن او را تصمیمی آگاهانه میداند که قبلاً لیلا از آن صحبت کردهاست. النا با بازگشت به ۱۹۵۰ میلادی شروع به نگارش هر آنچه به یاد میآورد دربارهٔ نحوه دوستی و رابطه آنها میکند.
النا و لیلا در یک محله فقیرانه پر از خشونت و نزاع رشد میکنند، جایی که لیلا به تنهایی متوجه میشود که یک مرد بیگناه توسط قاتلان محلی، خانواده سولارا، کشته شدهاست. هیچکس انتظار ندارد که دختران بیش از مدرسه ابتدایی تحصیل کنند. النا مشتاق است و توجه ماسترا اولیویو، یکی از معلمان مدارس ابتدایی او را به خود جلب میکند که او را تشویق میکند تا از زندگی طبقه فقیر فرار کند. در کمال تعجب همه، لیلا که بسیار آشوبگر به نظر میرسد که باهوش خود به تنهایی یادمیگیرد که بخواند و بنویسید. او به سرعت به بالاترین نمره در کلاس میرسد، اما بدون تلاش و بدون نیاز به کلاس و معلم. النا از او میترسد چرا که رقیب درسی جدیدی پیدا کردهاست. النا تصور میکند نابغه واقعی است. او شروع به تلاش میکند تا با لیلا هماهنگ شود و هشدار معلمش را نادیده میگیرد تا با «پلبرت» ارتباط برقرار نکند. یک بار وقتی لیلا عروسک النا را به زیر زمین تاریک خانه میاندازد، النا هم همین کار را با عروسک لیلا انجام میدهد، عروسکها توسط قلدر محل برداشته میشود و هنگامی لیلا تصمیم میگیرد که برای پس گرفتن عروسکها به در منزل قلدر محل برود النا هم با او همراه میشود و در نهایت قلدر عروسکها را میخرد و پولی خوبی به آنها میدهد آنها هم به پیشنهاد لیلا پول را برای روز مبادا پنهان میکنند.
مسیر دو دختران هنگامی که والدین لیلا پس از مدرسه ابتدایی به پرداخت هزینه تحصیل ادامه میدهند، از هم جدا میشود. پدر النا، برخلاف نظر مادر بداخلاق و حسود النا با توصیه و فشار معلم النا، با ادامه تحصیل او موافقت میکند. لیلا برخلاف نظر پدر و بدون معلم و کمک در امتحانات مقطع بالاتر شرکت و قبول میشود، که پدرش ناراحت شده و او را از پنجره بسته و دارای شیشه به بیرون پرتاب میکند، که پنجره شکسته و لیلا روی پیادهرو سقوط میکند. پس از بهبودی از جراحات لیلا، الینا را تشویق میکند تا مدرسه را ترک کند تا والدین النا برای حمایت از تحصیل او کمک کنند. اما الینا لیلا را میبخشد، دانستن این که لیلا با آن همه توانایی عقب بماند سخت است. النا در مدرسه راهنمایی و در نهایت دبیرستان شرکت میکند. لیلا اصرار دارد که النا هرگز نباید از ادامه تحصیل منصرف شود.
با ادامه تحصیل النا، لیلا خودش را با فروشگاه کفش پدرش مشغول میکند. به دلیل هوشش، او آرزوی طراحی انواع جدید کفش را دارد تا آنها را بهتر کند. با بزرگتر شدن او بسیار زیبا میشود و بسیاری از مردان جوان محله را جذب خود میکند از جمله مارسلو سولارا، پسر جوان رهبر محلی قدرتمند کامورا. لیلا، علیرغم فشار خانوادهاش برای ازدواج با مارچلو، مخالف است. برای فرار از مارچلو، هنگامی که استفان کراچی، صاحب فروشگاه خواربار محل، پیشنهاد ازدواج میدهد، میپذیرد. البته پس از اینکه کاراسیس تأمین مالی پروژه کفش لایلا، را با قرارداد مالی تقویت میکند، خانواده اش هم رضایت میدهند. لیلا و استفانو در شانزده سالگی ازدواج میکنند. در جشن عروسی، النا، که با آنتونیو کاپوسیا، مکانیک خودرو آشنا شدهاست، و به درخواست نامزدی او جواب مثبت داده با رفتار بی رحمانه «پلبرت» روبه رو میشود. استفانو دو قول به لیلا میدهد که اولی عدم دعوت از برادران سولارا به عروسی است و دیگری اینکه هرگز کفشی که لیلا و برادرش درست کردهاند و او خریده را از دست نخواهد داد. هر دو قول در روز عروسی شکسته میشود برادران سولارا به جشن میآیند در حالی که کفش دست ساخته لیلا پای یکی از برادران سولار است که خواستگار لیبا بودهاست.
دیگر هیچ چیز برای استفانو درست نخواهد شد، لیلا در طول ازدواجش با او سرد است. استیفن در ماه عسل به او تجاوز میکند و موجب شکاف بیشتر میشود. سولارا به تدریج پروژه کفش را گسترش میدهند و لیلا، علیرغم ستیزهجویی، مجبور است به آنها در فروشگاه کفش کمک کند.
همانطور که لیلا به شیوههای مختلف ادامه میدهد، شور و هیجان دارد، خانوادهاش نگرانند که او هنوز باردار نشدهاست. دکترش دلیل این امر را استرس میداند و دارودی آرام بخش تجویز میکند. لیلا، ناامید است و تنها با النا صحبت میکند. النا، که درگیر مدرسه و پیشرفت فراینده در آن است در عین حال درگیر عشق نینو ساراتوره هم میباشد، موافقت کردهاست که با آنها به ساحل برود، النا مطلقاً از کمبود علاقه نینو به او و حسادت او نسبت به استعداد نوشتنش بی اطلاع است. به زودی النا و لیلا بهطور فزاینده روز خود را با نینو صرف میکنند. به طرز شگفتانگیزی، لیلا و نینو همدیگر را دوست دارند و با استفاده از النا رابطه مخفی مشترک خود را شروع میکنند. احساس تنهایی، النا به دوناتو سرتره، پدر نینو، فرصت میدهد تا بکارت النا را بگیرد.
تعطیلات به پایان میرسد، لیلا باردار میشود او و نینو برنامهریزی میکنند تا با هم فرار کنند. همه چیز آنگونه که باید پیش نمیرود و نینو ناگهان او را ترک میکند. لیلا در نهایت به شوهرش استفانو بازمیگردد. پس از تولد پسرش، او با این ایده که آموزش ابتدایی دوران کودکی مهمترین است، تلاش میکند تا به فرزند خود خواندن و نوشتن یاد بدهد. پس از کشف این که استفانو با آدا کاپوسیو رابطه دارد، لیلا تصمیم میگیرد او را ترک کند تا آنها خوشبخت شوند. او پس از اینکه از انزو، دوست دوران کودکی و همسایه آنها که دوستش دارد قول میگیرد که از او محافظت کند، فرار میکند.
النا از دبیرستان فارغالتحصیل میشود در حالی که هیچ برنامه ای ندارد. پس از اینکه دربارهٔ یک دانشگاه رایگان در پیزا، مطلع میشود در امتحانات آن شرکت کرده و قبول میشود و میتواند به دانشگاه برود. النا زمان دشواری دارد به خاطر فقر آشکار و این واقعیت که او علاقه زیادی به کنشهای جنسی دارد. در نهایت، او با پیترو آیرتا ملاقات میکند، که دارای خانواده بیاهمیت، خشک است ولی خودش مهربان است. با پیشنهاد او و پذیرش النا این دو پیش از فارغالتحصیل شدن دوست میشوند، النا یک داستان کوچک بر اساس زندگی اش مینویسد که حاوی یک داستان تخیلی از شب است که او بکارت خود را توسط دوناتو ساراتره از دست میدهند. النا کتاب را به پیترو میدهد. او، به نوبه خود، به مادرش، آدل میدهد، که او هم آن را به ناشری میدهد، که بلافاصله پذیرفته و چاپ میشود. این کتاب منجر به موفقیت مالی و تحسین منتقدان برای الینا میشود؛ و ناامیدی، از اینکه هیچکس از محله به این کتاب توجه نمیکند مگر اینکه در مورد مسائل جنسی توضیح دهد، حتی لیلا علاقه ای به آن نشان نمیدهد.
قبل از عروسی النا، او لیلا را خیلی کوتاه ملاقات میکند و متوجه میشود که او در یک کارخانه کفش سوسیسی مشغول به کار است، که در آنجا مداوم و بی رحمانه مورد آزار جنسی قرار میگیرد. او در عین حالی که با انزو برنامهنویسی کامپیوتر را یادمیگیرد عاشقش شدهاست، اما حاضر نیست رابطه جنسی با او داشته باشد زیرا نمیخواهد دوباره باردار شود. الینا به او کمک میکند تا قرص ضدبارداری بدست آورد، و این باعث میشود روابط لیلا و انزو تغییر کند و به سکس بینجامد. در عین حال، النا، نمیخواهد پیش از اتمام نوشتن کتاب دوم خود بچه دار شود، اما بلافاصله باردار میشود. چند سال طول میکشد و النا قادر به نوشتن کتاب دیگری نمیشود تا اینکه صاحب دختر دومش میشود، در این هنگام لیلا و آدل به او متذکر میشوند اصلاً خوب نیست که او نگارش را کنار گذاشتهاست، سرانجام النا تصمیم میگیرد پروژه را ترک کند و نقش خود را به عنوان همسر و مادر بپذیرد.
النا دوباره به نینو جذب میشود، پس از اینکه همسرش پیترو او را به خانه میبرد. او متوجه میشود که دایم به نینو فکر میکند. با الهام از این عشق، یک متن فمینیستی مینویسد که آدل تأیید میکند ارزش انتشار دارد. نهایتاً او و نینو یک رابطه را شروع میکنند، که باعث میشود النا متوجه این مهم بشود که از ازدواج خود ناراضی است و تصمیم به ترک پیترو میگیرد.
النا برنامههای خود را با لیلا، در میان میگذارد؛ که این موضوع لیلا را وحشت زده میکند. لیلا متوجه میشود که پسرش، که او فکر میکرد، فرزند نینو است، در واقع فرزند بیولوژیکی استفانو است، او در عین حال از نینو ناراحت است و او را به عنوان یک فرد تهی میبیند. ثروت لیلا در حال افزایش است: او و انزو با موفقیت به عنوان برنامهنویس کامپیوتر کار میکنند. لیلا وسوسه میشود که برای مایکل سولارا کار کند، چراکه مبلغ زیادی به او پیشنهاد دادهاست. در همین حین النا متوجه میشود خواهر کوچکترش با مارچلو سولارا خوابیدهاست.
پس از چند ماه درگیری، الینا در نهایت موفق به ترک پیترو میشود. با این حال، لیلا به او خبر میدهد با وجود وعدههایی نینو او همسرش را ترک نکردهاست، با وجود تلاش اولیه برای ترک او، الینا در نهایت تصمیم میگیرد که نینو را به همین شکل (با همسر) بپذیرد و با دخترانش به ناپل میرود، تا به او نزدیک باشد. او همزمان با فرزند نینو باردار میشود لیلا هم از انزو باردار است. دختران به فاصله یک ماه از هم متولد میشود. لیلا نام فرزندش را تینا، نام عروسک از دست رفته النا میگذارد، النا هم پس از تولد دخترش مادرش را از دست میدهد. با وجود کمکهای پیترو و نینو، النا با مشکلات مالی روبرو میشود. یک روز او نینو را در حال رابطه جنسی با کلفت خود میبیند. لیلا به او خبر میدهد که نینو با هر زنی که میبیند رابطه بر قرار میکند حتی هنگامی که با لینا بودهاست حتی به خود لیلا هم پیشنهاد دادهاست. در نهایت با نینو مخالف بود، النا در نهایت قدرت را به دست میآورد تا با او هماهنگ شود. این باعث انزجار النا از نینو میشود و به او قدرت میدهد تا با او به هم بزند.
در اواسط این آشفتگی، الینا در تلاش است تا کتاب سومش را که طبق قرار داد باید تمام کند را بنویسد، اما زمان کافی ندارد، بنابراین تصمیم میگیرد کتابی را که در دوران بارداری دومش دربارهٔ دوران کودکی اش نوشته برای ناشر بفرستد هرچند انتظار دارد کتاب موصوف پذیرفته نشود، اما در کمال تعجب ناشر از کتاب استقبال میکند و آن را کاری بزرگ میداند.
النا از سوی ناشرش تشویق میشود و با فرزندانش به آپارتمان بالای آپارتمان دوست قدیمی اش لیلا نقل مکان میکنند. او متوجه میشود که محله به شدت نسبت به زمان کودکی اش تغییر کردهاست، بسیاری از مردم، از جمله برادران النا درگیر فروش و استفاده از مواد مخدر برای سولارازها هستند، و لیلا تنها کسی است که میتواند جلو سولارازها قد علم کند و با دانش و تجارت کامپیوتر خود آنها را نجات دهد.
انتشار موفقیتآمیز کتاب النا و توجه روزنامهها به آن برای سولارازها مشکل ایجاد میکند چرا که در مقاله روزنامه پرده از معاملات غیرقانونی آنها که در کتاب النا شرح آن رفته برداشته میشود. سولارازها از النا شکایت میکنند وکیل آنها کارمن پلوسو است همکلاسی، دوست کودکی و هم محله ای آنها در این هنگام محله با مشکلات خشونت بیشتر روبه رو میشود. پس از اینکه میکله لیلا را آزار میدهد. لیلا تمامی مدارک معاملات بزهکاری آنها را به النا میدهد و با هم مقاله ای را دربارهٔ جرمهای سولارازها مینویسند. النا متوجه میشود نمیتوانند کاری برای متوقف کردن بزهکاری آنها انجام بدهند اما لیلا به هر حال مقاله را به چاپ میرساند برای نشان دادن واقعیت تلخ جامعه که این باعث مشهور شدن بیشتر النا میشود.
مدت کوتاهی پس از آن، النا از نینو میخواهد برگردد و بخشی از زندگی دخترش باشد. در طی سفر با همه بچهها، تینا به شکل مرموز ناپدید میشود. انزو معتقد است سولارازها او را ربوده یا کشتهاند. در حالی که لیلا معتقد است که دخترشان هنوز زنده است و روزی برخواهد گشت.
النا و لیلا بهطور فزاینده ای از یکدیگر جدا میشوند؛ لیلا در ناامیدی دختر گمشده اش است. النا، دیگر نویسنده بسیار معروفی شدهاست از نوشتههای او در مورد کودکی اش و محله فیلم تهیه شدهاست. لیلا با تاریخ ناپل و ماهیت چرخه حیات انسانی درگیر میشود. قبول این واقعیت بسیار سخت است، که ناپدید شدن در عصر کامپیوتر کاری بسیار سخت و غیرممکن است. آنها با هم تماس هستند تا اینکه النا نهایتاً یک رمان کوچک دربارهٔ دوستیشان مینویسد. در آن لحظه، لیلا، النا را از زندگی اش بیرون میکند اما در نهایت شروع به خواندن کتاب، میکند. هنوز هیچ خبری از لیلا نیست تا اینکه یک روز پست دو عروسک کودکی آنها را به دست لینا میرساند و برداشت لینا آن را به جدایی آنها از هم تعبیر میکند.
تمهای مرکزی در رمان شامل دوستی زنان و تلاش برای ایجاد هویتشان در اجتماع، حسادت جنسی و رقابت در دوستیهای زنانه، دوگانگی شخصیت زنان ایفای نقشهای زوج و مادر، پیشرفت و خروج کودکان هوشمند از محیطهای خشن اجتماعی، درگیریهای طبقاتی، نقش ادبیات و مسئولیت اجتماعی نویسنده در میان تحولات اجتماعی و جنبشهای اعتراضی، شرایط در حال تغییر زنان در دهه ۱۹۷۰، کامپیوتری سازی اولیه و اعتصابات کارخانههای ایتالیا در دهه 1970.[۶][۷]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
اِلنا فرانته (ایتالیایی: Elena Ferrante, تلفظ ایتالیایی: [ˌɛ:lena ferˈrante]، زادهٔ ۱۹۴۳ در ناپل)، نام مستعار نویسندهٔ ایتالیایی است. وی بهصورت ناشناس فعالیت میکند. کتابهای فرانته تاکنون به چندین زبان از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی، هلندی، اسپانیایی و فارسی در بیش از ۳۹ کشور ترجمه شدهاست. خوانندگان در کتابهای او، که معروفترین آنها رمانهای ناپلی است، دربارهٔ هویت، تمایلات سرکش، عشق، خانواده و دوستی؛ قدرت و زیبایی مسحورکنندهای کشف میکنند، حال آنکه همهٔ اینها در یک زمینه اجتماعی همچون کلافی درهم پیچیده شدهاند.[۱] فرانته در سال ۲۰۱۶ در فهرست صد نویسندهٔ تأثیرگذار جهان از طرف مجلهٔ تایم ۱۰۰ انتخاب شد.[۲] در سال ۲۰۱۶ جایزه جهانی من بوکر را برای کتاب داستان فرزند گمشده دریافت کرد.[۳][۴]
چهارگانهٔ ناپلیِ معروف او عبارت هستند از: دوست اعجوبهٔ من (۲۰۱۲)، داستان یک نام جدید (۲۰۱۳)، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (۲۰۱۴) و داستان فرزند گمشده (۲۰۱۵).[۵]
از میان آثار او میتوان از دوست اعجوبهٔ من و داستان یک نام جدید و روزی که رهایم کردی و دختر پنهانم نام برد.[۶]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
پایان سریال دوست نابغه من
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
این مطالب توسط ربات جمع آوری شده است در صورت نارضایتی به ما اطلاع دهید تا محتوای مطلب شما را
حذف کنیم. این سایت توسط سرور های قدرتمند پارس
وب سرور پشتیبانی میشود.0
دیدگاهتان را بنویسید