نویسنده ی کلیله و دمنه

نویسنده ی کلیله و دمنه
نویسنده ی کلیله و دمنه

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن

کَلیله و دِمنه نوشته ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایت‌های گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شده‌است. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصه های کتاب از زبان آن ها گفته شده است . بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستان‌های آن در هند و در حدود سال‌های ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد به وقوع می‌پیوندند.[۱]

مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب می‌گوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند.[۲]

کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهم‌ترین آن‌ها پنجه تنتره (به سانسکریت पञ्चतन्त्र؛ Panchatantra) به معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و به دستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شده‌است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر می‌دانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هم‌اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته‌است؛ اما ترجمه‌ای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیک‌ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.∗
نویسنده ی کلیله و دمنه

پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد ترجمهٔ ابن مُقَفّع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است اما میان نسخ مختلف آن گاه تفاوت‌های زیادی دیده می‌شود.

ابن ندیم در الفهرست∗ کلیله و دمنه را در شمار «کتاب‌های هند در افسانه و اَسمار و احادیث» آورده‌است و دربارهٔ آن گوید:

کتاب کلیله و دمنه هفده باب است و گویند هجده باب بوده که عبدالله بن مقفع و دیگران آن را ترجمه کرده‌اند، و این کتاب به شعر هم در ورده شده، و این کار را ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عقیر رقاشی کرده‌است و علی بن داود نیز آن را به شعر درآورده، و بشر بن معمده ترجمه‌ای از آن دارد که پاره‌ای از آن در دست مردم است؛ و من در نسخه دیدم که دو باب اضافه داشت و شاعران ایرانی این کتاب را به شعر درآورده‌اند که از فارسی به عربی ترجمه شده‌است؛ و از این کتاب مجموعه‌ها و منتخباتی است که ساختهٔ گروهی مانند ابن مقفع و سهل بن هارون و سلم رئیس بیت‌الحکمه و… [است].

ترجمهٔ عربی ابن مقفع پایهٔ ترجمه‌های دیگر قرار گرفت و کتاب از عربی به فارسی، یونانی، ترکی، اسپانیایی، روسی، آلمانی ترجمه شد.

کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شده‌است. از جمله به دستور نصر بن احمد سامانی، ابوالفضل بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند و سپس رودکی (در سال ۳۲۰ ق.[۳]) آن را به نظم درآورد.[۴] اما امروز ترجمهٔ بلعمی از بین رفته و از اثر رودکی جز چند بیت پراکنده باقی نمانده‌است.

در قرن ششم هجری یکی از دبیرهای دربار غزنوی، به نام نصرالله منشی (منشی بهرام‌شاه غزنوی) کلیله و دمنه را به فارسی برگردان کرد.[۵] این ترجمه ترجمه‌ای آزاد است و نصرالله هرجا لازم دانسته‌است ابیات و امثال بسیار از خود و دیگران آورده‌است. ترجمهٔ نصرالله منشی همان ترجمه‌ای است که از آن به عنوان کلیله و دمنه در زبان فارسی یاد می‌شود. گاه نیز آن را کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی خوانند.

تا چند سال پیش گمان می‌رفت که برگردان نصرالله منشی، یگانه برگردان فارسی است که از کلیله و دمنه در دست است و کسی از برگردان دیگر این کتاب آگاهی نداشت. تا آن‌که در سال ۱۹۶۱ در کتابخانهٔ توپقاپوسرای استانبول، برگردان فارسی دیگری از کلیله و دمنه پیدا شد. این برگردان از سوی کسی به نام محمد بن عبدالله بخاری انجام شده‌است و از زندگی او هیچ آگاهی در دست نیست. تنها از دیباچه کتابش چنین برمی‌آید که از وابستگان دستگاه اتابکان حلب سوریه بوده‌است. شگفت است که بخاری برگردان خود را هم‌زمان با نصراله منشی انجام داده‌است، بی‌آن‌که آن دو از کار یکدیگر باخبر باشند. اما از آن باارزش‌تر آن است که برگردان محمد بخاری، وارون نثر دشوار و سنگین نصراله منشی، بسیار روان و ساده است.[۵] برخلاف نصرالله منشی محمد بخاری به عبارت‌پردازی نپرداخته و کاملاً به متن اصلی وفادار مانده‌است. خود این موضوع را تصریح کرده‌است*[۱]

البته پس از رودکی و پیش از این دو تن نیز ترجمه‌های زیادی از این اثر صورت گرفته بود ولی هیچ‌یک به دست ما نرسیده‌است. نصرالله منشی خود در دیباچهٔ ترجمه‌اش به این موضوع اشاره کرده‌است.*[۲]

آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسی‌گوی هندی. نثر این اثر روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیار دانش داده‌است. ∗

این نکته نیز جالب توجه است که یک بار نیز به فرمان پادشاه ادب‌دوست هند اکبرشاه همایون کتاب پنچه تنتره مستقیماً از سنسکریت به فارسی ترجمه شده‌است. مسئول این ترجمه شخصی بود به نام مصطفی خالقداد عباسی. به گفتهٔ او «حکم شد که هرچه خشک و تر در آن کتاب باشد به همان ترتیب رقم نماید تا قدر تفاوت اصل سخن و ترتیب آن و زیادتی و نقصان ظاهر گردد.» ∗

ملا حسین کاشفی در قرن دهم هجری تصنیفی (بازنویسی‌ای) از روی کلیلهٔ بهرامشاهی ترتیب داد و نام اثر را انوار سهیلی گذاشت.
بعدها شیخ عبدالکریم سودایی دستگردی این کتاب را به صورت منظوم درآورد که این کتاب به همین نام در سال ۱۳۷۰ منتشر شد.[۶]

حسینعلی مددی دبیر بازنشسته ادبیات فارسی شهرستان جیرفت طی ده سال از سال هزار و سیصد و هفتاد و پنج تا سال هزار و سیصد و هشتاد و پنج این كتاب را به نظم درآورد كه در سال ۱۳۹۹ با نام گهرنامه یا كلیله و دمنه منظوم در پانزده هزار بیت و ۶۲۴ صفحه به چاپ رسید این منظومه كاملا منطبق بر نثر ابوالمعالی نصرالله منشی است و عینا كلمات و اصطلاحات منبع در آن استفاده شده است.[۷]

نمونه‌ای از انشای ابوالمعالی نصرالله منشی و نظم موجود در گهرنامه:

مهمان را سخن او خوش آمد و خواست که آن لغت بیاموزد. نخست بر وی ثنا کرد و گفت: چشم بد دور باد! نه فصاحت ازین کامل تر دیده‌ام و نه بلاغت ازین بارع‌تر.


پیشتر گفتار ابن ندیم پیرامون باب‌های کلیله و دمنه ذکر شد.
در ترجمهٔ سریانی‌ای که از روی متن پهلوی صورت گرفته‌است کلیله و دمنه ده باب است:∗

در کلیله و دمنهٔ نصرالله منشی، در فصل مقدمهٔ ابن مقفع آمده‌است که کلیله و دمنه پانزده باب است و در اصل کتاب که متعلق به هندیان بوده‌است ۱۰ باب بوده‌است و پارسیان پنج باب دیگر به آن افزوده‌اند.∗ باب‌های با اصل هندی به صورت زیر ذکر شده‌است:

باب‌های الحاقی پارسیان از قرار زیر است:

عبدالحسین زرین‌کوب در کتاب دو قرن سکوت از ابوریحان بیرونی نقل می‌کند که:

چون ابن مقفع کلیله و دمنه را از زبان پهلوی به تازی نقل کرد، بابِ برزویه را که در اصل کتاب نبود بر آن افزود تا در عقاید مسلمانان شک و تردید پدیدآورد و آن را برای قبول آیین خویش، که دین مانی بود آماده سازد.[۱۰]

در ترجمهٔ بخاری

باب‌های تحریرهای مختلف در جدول زیر نشان داده شده‌اند.

بنا بر شاهنامه فردوسی در زمان پادشاهی انوشیروان، برزوی جهت یافتن دارویی که مردگان را زنده می‌کرد به هندوستان رفت اما موفق به پیدا شدن آن نشد. برزوی در هندوستان متوجه وجود کتابی ارزشمند در دربار شاه هندوستان شد. شاه هندوستان تنها اجازه خواندن را به او داد برزوی آن را به خاطر سپرد و به مرور آن را جداگانه با نامه به دربار انوشیروان فرستاد که توسط بوذرجمهر جمع‌آوری شد. برزوی از انوشیروان خواست که نام و زحمات و او در آن ابتدای کتاب آورده شود.
فردوسی سرگذشت کلیله و دمنه را تا به شعر درآوردن آن را به وسیله رودکی یادآور می‌شود[۱۱]‌. فردوسی اثر منظوم کلیله و دمنه رودکی را دُرِ آگنده می‌خواند.

شاهنامه فردوسی سرگذشت کلیله و دمنه را پس از به پهلوی ترجمه شدن آن بوسیله برزوی پزشک را چنین شرح می‌دهد:

از دیگر یاد‌کردهای شاهنامه فردوسی از کتاب کلیله و دمنه در شاهنامه زمانی است که جاسوسان خسرو پرویز به او اطلاع می‌دهند که بهرام چوبین، همواره کلیله و دمنه می‌خواند، خسرو پرویز از این غمگین می‌شود و می‌گوید که کلیله و دمنه بهترین مشاور است. و کسی بهتر از این مشاور به یاد ندارد:[۱۳]

کلیله و دمنه در پاریس به سال ۱۸۱۶م توسط دانشمند دی‌ساسی همراه با معلقه لبید بن ربیعة المخضرم به طبع رسید.

ولف ترجمه کلیله و دمنه به زبان آلمانی را در اشتوتکارت در سال ۱۸۳۷ م منتشر ساخت. این ترجمه مجدداً در سال ۱۸۳۹م منتشر شد.

این کتاب در استراسبورگ آلمان به سال ۱۹۱۲م با مقدمه برزویه و ترجمه نوار او که به طبع رسید.

چاپ‌های دیگری از این کتاب در بولاق ۱۲۴۸، ۱۲۵۱، ۱۲۸۵ ه.ق، قاهره ۱۲۹۷، ۱۳۰۵، ۱۳۲۳، ۱۳۴۳ه.ق، توسط نشر حلمی طباره و مصطفی المنفوطی به سال ۱۹۲۶م، و توسط نشر محمد حسن المرصفی به سال ۱۹۲۷م، در بیروت در سال‌های ۱۸۷۸، ۱۸۸۲، ۱۸۹۰ ۱۸۹۲م، و غیره صورت گرفته‌است.

ترجمهٔ انگلیسی این اثر در آکسفورد به سال ۱۸۱۹م منتشر شده‌است. فاندیک این ترجمه را بار دیگر در قاهره به سال ۱۹۰۵م منتشر کرده‌است. همچنین ترجمهٔ ایتالیایی درسان ریمو به سال ۱۹۱۰م و ترجمه‌ای به زبان روسی در مسکو ـ لنینگراد در سال ۱۹۳۴م، ترجمه‌ای به زبان فرانسوی به سال ۱۹۳۶م از این کتاب منتشر شده‌است.

چاپ منقح کلیله و دمنه با تصحیح و توضیح مجتبی مینوی تهرانی توسط انتشارات امیرکبیر در ۱۳۴۳ه.ش به طبع رسیده‌است.

کلیله و دمنه اثر کیست؟

کلیله و دمنه اثر کیست؟کلیله و دمنه نام کتابی پند آمیز با قدمتی بیش از ۲۰۰۰ هزار سال است که از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می آید. کلیله و دمنه اصالتی هندی دارد و بر اساس منابع موجود، تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهم‌ ترین آنها “پنجه تنتره” به معنی”پنج فصل” و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف هندی به نام بیدبا (Bedba) و برای پادشاه هندی به نام دبشلیم (Debshleem) نوشته شده است. پنچاتنترا یا پنجه تنتره به معنی “پنج دستگاه” یا “پنج شعار” یا “پنج فصل”، کتابی است از هند باستان شامل مجموعه‌ ای از حکایات حیوانات که به صورت نظم و نثر در یک قالب داستانی که جنبهٔ اخلاقی داشته و اساس کتاب کلیله و دمنه فارسی و عربی است. “مجموعه پنجه تنتره”، “فضایل اخلاقی” و “دوری از رذائل” و “رعایت وظائف نسبت به خانواده و اجتماع” و همچنین “تدبیر در کار کشورداری” را تعلیم می‌دهد.

نویسنده کلیله و دمنه حیوانات و پرندگان را به عنوان شخصیت های اصلی کتاب در نظر گرفته است و با استفاده از رفتارهای میان حیوانات به صورت کاملا هوشمندانه الگوهای زشت و زیبای رفتارهای انسانی را به تصویر کشیده است. قهرمانان کتاب کلیله و دمنه حیوانات هستند و یکی از شخصیت های مهم کتاب شیری است که نقش پادشاه را داشته و گویا یک گاو نر به نام  شترباح (shetrebah) خدمتکار پادشاه (بنده ی او) بوده است. علاوه بر شخصیت شیر دو شخصیت اصلی دیگر داستان های کلیله و دمنه، دو شغال به نام های کلیکه (kalila) و دمنه (dimna) هستند و بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. افسانه های موجود در کلیله و دمنه شامل چندین موضوع است که قابل توجه ترین رابطه بین پادشاه و مردمش است. 

اصل داستان‌ های کلیله و دمنه در هند و در حدود سال‌ های ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد به‌ وقوع می‌پیوندند و قصه‌ های کَلیله و دِمنه مربوط به دو هزار سال پیش بوده و تاکنون به بیش از ۲۰۰ زبان ترجمه شده‌ است. کَلیله و دِمنه در دوران ساسانی از اصل هندی به فارسی میانه ترجمه شد. ساسانیان آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از ظهور اسلام و حمله تازیان به ایران است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند. این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بابکان با شکست اردوان چهارم، آخرین شاهنشاه اشکانی بنا کرد و ایران را مجدداً پس از سقوط هخامنشیان برای نخستین بار یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی درآورد. شاهنشاهان ساسانی که ریشه‌ شان از استان پارس بود، بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته و در کنار امپراتوری روم-بیزانس، در طی دوره‌ای بالغ بر ۴۰۰ سال، ابرقدرت دنیای باستان محسوب می‌ شدند.

پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسپون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومت ساسانی محسوب می‌شدند. دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته‌ شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران تحت سلطهٔ اعراب مسلمان درآمد.نویسنده ی کلیله و دمنه

ترجمه های بعدی کلیله و دمنه :

در ترجمهٔ سریانی‌ ای که از روی متن پهلوی صورت گرفته‌ است کلیله و دمنه ده باب است:

مجتبی مینوی ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم ایرانی، دربارهٔ کتاب کلیله و دمنه گفته است : «کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌ های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هر گونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند.»

کلیله و دمنه ابو المعالی نصر الله بن محمد عبد الحمیدکلیله و دمنه توسط “ابو المعالی نصر الله بن محمد عبد الحمید” معروف به “نصرالله منشی” ، در قرن ششم هجری، به نثر در آمد. ابو المعالی در زمان بهرام شاه غزنوی می‌زیست و منشی بهرام‌ شاه غزنوی بود و نزد این پادشاه تقرب بسیار زیادی داشت و به همین دلیل کلیله و دمنه را به صورت اختصاصی برای “بهرام شاه غزنوی” ترجمه کرد و آنرا “کلیله و دمنه بهرام شاهی” نام نهاد. در این کلیله و دمنه گذشته از نقل اصل هندی دو سه حکایت ایرانی و اسلامی بر آن افزوده شده است. ابو المعالی امثال و اشعاری به کلیله و دمنه افزود و در آن نثر متین و شیوایی به کار برد چنانکه می‌توان آنرا از امهات کتاب های ادبی فارسی به شمار آورد. 

مرگ ابو المعالی بین سالهای ۵۵۵ تا ۵۸۳ ه. ق. اتفاق افتاده و تاریخ ترجمه کتاب کلیله و دمنه نیز باید در حدود سالهای ۵۳۶ تا ۵۳۹ ه. ق. باشد. ابو المعالی نصر الله، در ترجمه کلیله و دمنه خود را مقید به تبعیت از متن اصلی کتاب نکرده و به ترجمه و نگارشی آزاد پرداخته است و آنرا بهانه و وسیله‌ ای کرده است که معرف هنر و قدرت او در نوشتن باشد و بر اساس نظر محققان و کارشناسان ادبی، شهرت و اعتبار خود را مرهون همین انشای کلیله و دمنه است. در کلیله و دمنهٔ نصرالله منشی، در فصل مقدمهٔ ابن مقفع آمده‌ است که کلیله و دمنه پانزده باب است و در اصل کتاب که متعلق به هندیان بوده‌ است ۱۰ باب بوده‌ است و پارسیان پنج باب دیگر به آن افزوده‌ اند.

ترجمه “نصرالله منشی” ترجمه‌ ای آزاد است و نصرالله هرجا لازم دانسته‌ است ابیات و امثال بسیار از خود و دیگران آورده‌ است. ترجمهٔ نصرالله منشی همان ترجمه‌ای است که از آن به عنوان کلیله و دمنه در زبان فارسی یاد می‌شود. گاه نیز آن را “کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی” خوانند.

تا چند سال پیش گمان می‌رفت که برگردان نصرالله منشی، یگانه برگردان فارسی است که از کلیله و دمنه در دست است و کسی از برگردان دیگر این کتاب آگاهی نداشت. تا آنکه در سال ۱۹۶۱ در کتابخانهٔ “توپ قاپی” سرای استانبول، برگردان فارسی دیگری از کلیله و دمنه پیدا شد. این برگردان از سوی کسی به نام “محمد بن عبدالله بخاری” انجام شده‌ است و از زندگی او هیچ آگاهی در دست نیست. تنها از دیباچه کتابش چنین بر می‌آید که از وابستگان دستگاه “اتابکان حلب سوریه” بوده‌ است. شگفت است که بخاری برگردان خود را همزمان با نصراله منشی انجام داده است، بی آنکه آن دو از کار یکدیگر باخبر باشند. اما از آن با ارزش‌تر آن است که برگردان محمد بخاری، بر خلاف نثر دشوار و سنگین نصراله منشی، بسیار روان و ساده است و جالب تر آنکه برخلاف نصرالله منشی “محمد بخاری” به عبارت‌ پردازی نپرداخته و کاملاً به متن اصلی وفادار مانده‌ و خود نیز این موضوع را تصریح کرده‌ است.

روایت محمد بن اسحاق ندیم در مورد کلیله و دمنهمحمد بن اسحاق ندیم مشهور به ابن ندیم از کتاب‌ شناسان سده چهارم هجری و دارای اصالتی احتمالاً ایرانی بوده است، در کتاب الفهرست که مهمترین اثر او بوده و شهرت جهانی دارد، کلیله و دمنه را در شمار “کتاب‌ های هند در افسانه و اَسمار و احادیث” آورده‌ است و دربارهٔ آن گفته است: «کتاب کلیله و دمنه هفده باب است و گویند هجده باب بوده که عبدالله بن مقفع و دیگران آن را ترجمه کرده‌اند، و این کتاب به شعر هم در آورده شده، و این کار را “ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عقیر رقاشی” کرده‌ است و “علی بن داود” نیز آن را به شعر در آورده، و “بشر بن معمده” ترجمه‌ ای از آن دارد که پاره‌ ای از آن در دست مردم است و من در نسخه دیدم که دو باب اضافه داشت و شاعران ایرانی این کتاب را به شعر در آورده‌اند که از فارسی به عربی ترجمه شده‌است و از این کتاب مجموعه‌ ها و منتخباتی است که ساختهٔ گروهی مانند “ابن مقفع” و “سهل بن هارون” و “سلم رئیس بیت‌ الحکمه” و… است.»

ترجمه کلیله و دمنه از عربی به فارسیترجمه از سانسکریت به فارسی : این نکته نیز جالب توجه است که یک بار نیز به فرمان پادشاه ادب‌ دوست هند اکبرشاه همایون کتاب “پنچه تنتره” مستقیماً از سنسکریت به فارسی ترجمه شده‌است. مسئول این ترجمه شخصی بود به نام مصطفی خالقداد عباسی. به گفتهٔ او «حکم شد که هرچه خشک و تر در آن کتاب باشد به همان ترتیب رقم نماید تا قدر تفاوت اصل سخن و ترتیب آن و زیادتی و نقصان ظاهر گردد.» ∗

بازنویسی از فارسی به فارسی : ملا حسین کاشفی در قرن دهم هجری تصنیفی (بازنویسی‌ای) از روی کلیلهٔ بهرامشاهی ترتیب داد و نام اثر را انوار سهیلی گذاشت. بعدها شیخ عبدالکریم سودایی دستگردی این کتاب را به صورت منظوم درآورد که این کتاب به همین نام در سال ۱۳۷۰ منتشر شد.

ترجمه از فارسی به کرمانجی : سین محمدی از روی نسخه فارسی کلیله ودمنه ترجمه‌ای به زبان کرمانجی خراسان ترتیب داده است. این ترجمه از روی “کتاب کلیله و دمنه بهرامشاهی” اثر فاخر نصرالله منشی انجام یافته‌ است که به دست مجتبی مینوی تهرانی تصحیح و با دقت مطابقه شده‌ است. ترجمه سین محمدی در سال ۱۳۹۱ه.ش معادل ۱۴۳۳ه.ق و۲۰۱۲ میلادی به همت انتشارات جهانی در شهر بجنورد به چاپ رسیده‌ است این کتاب از نظر ویژگی‌های ادبی و لغوی و سبک نگارش و اشتمال آن بر واژه‌های نو و کمیاب و ضرب المثل‌ ها و اشعار کرمانجی و فارسی کم نظیر است . از دیگر امتیازات ترجمه سین محمدی نسبت به کارهای مشابهی که تاکنون بر کتاب کلیله و دمنه فارسی انجام شده‌است این است که اشعار ومثل‌ ها و کنایات متن نصرالله منشی به صورت اصل حفظ شده و چیزی از اصل کتاب کم نشده است. علاوه براین تاکنون ۹ ترجمه دیگر در زبان‌ های کردی و کرمانجی از کلیله و دمنه صورت پذیرفته‌ است :

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

تمامی حقوق متعلق به سایت موج باز است و هرگونه کپی برداری از مطالب منوط به دریافت اجازه کتبی است.

بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

کلیله و دمنه اثر کیست را از این سایت دریافت کنید.

خرید و دانلود دانلود کتاب کلیله و دمنه | اثر ابوالمعالی نصرالله منشی اثر ابوالمعالی نصرالله منشی از انتشارات فردوس. اپلیکیشن فیدیبو، حس خوب کتاب خواندن 🙂 دانلود انواع کتاب صوتی، الکترونیکی و پی دی اف (pdf) فارسی.

نویسنده ی کلیله و دمنه

نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی

نسخه الکترونیک دانلود کتاب کلیله و دمنه | اثر ابوالمعالی نصرالله منشی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!

۱۱۰,۰۰۰ تومان

دانلود رایگان فیدیبو

مطالعه نسخه نمونه خرید نسخه الکترونیک اشتراک گذاری

حتما شما هم با شنیدن نام کتاب کلیله و دمنه، به یاد کتاب فارسی دبستان خود می افتید و برخی داستان های کلیله و دمنه را به خاطر می آوردید. در این مقاله قرار است در مورد این کتاب جذاب که اسرار نگفته زیادی دارد بیشتر صحبت کنیم. پس اگر دوست دارید در مورد این اثر نفیس بیشتر اطلاعات داشته باشید، با ما همراه شوید.

کلیله و دمنه یکی از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می رود که قدمت آن به بیش از 2000 سال گذشته می رسد. این اثر از ابتدا نگارش ایرانی نداشته و توسط فیلسوفی اهل هند، به نام «بدیا» نوشته شده و بعد از نگارش به شاه هند یعنی «دبشلیم» تقدیم شده است.

جالب است بدانید این کتاب داستانی در اصل به زبان سانسکریت نوشته شده است و در زمان ساسانیان به دست نصرالله منشی به زبان فارسی میانه ترجمه شد.

مجتبی مینوی یکی از بزرگان درعرصه نویسندگی و ترجمه و همچنین ویراستاری، درباره کتاب کلیله و دمنه این چنین نظر داده که: «کتاب کلیله و دمنه مجموعه‌ ای از دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم آن را گرد آوردند و به زبان های مختلف آن را ترجمه کرده اند و برای نسل های آینده به ارث گذاشته اند تا توسط مردم خوانده شود و از حکمت و پندهای آن بیاموزند.»

ابوالمعالی نصرالله منشی این رمان پند آموز را به زبانی ساده تر و با استفاده از روش ترجمه آزاد به فارسی میانه ترجمه کرد. در خصوص نوع ترجمه و نگارش این اثر باید در نظر داشته باشیم که نویسنده با حفظ فهوای کلام کتاب اصلی، اثری نو و متناسب با زبان پارسی را به مخاطبان خود ارائه کرده است. شاید همین باعث شده تا اگر از مخاطبی در مورد نویسنده این رمان بپرسید نامی به غیر از نصرالله منشی به گوشتان نخورد.

نکته جالبی که در مورد ترجمه این اثر ارزشمند باید بدانیم این است که، تا سال ها پیش مردم تنها ترجمه روان کلیله ودمنه را ترجمه نصرالله منشی می دانستند. این در حالی است که سالیان دور در کتابخانه سرای استانبول ترجمه فارسی دست نویسی توسط «محمدابن عبدالله بخاری» به جا مانده که موجب شده نظر مردم در مورد ترجمه آزاد نصرالله منشی تغییر کند؛ چرا که بهترین نکته ای که در مورد آن می توان یافت این است که محمدابن بخاری بدون دست بردن بر اصل داستان تمام نوشته های زبان اصلی کتاب را به فارسی برگردانده که این نکته نظر بسیاری از صاحب نظران ادبی را در مورد کلیله و دمنه برانگیخت.

داستان کلیله و دمنه در زمان ساسانیان در ایران سر و صدای زیادی کرد و با توجه به ترجمه این اثر به زبان پهلوی به درخواست شاه، رودکی شاعر پر آوازه آن زمان ماموریت به نظم درآوردن این اثر را پذیرفت.

نکته قابل توجه در مورد ابیات رودکی این است که او در بیشتر ابیات خود نکاتی را اضافه و کم کرده و چندان به متن اصلی داستان پایبند نبوده است. اما با این حال این اثر منظوم یکی از ارزشمند ترین آثار رودکی به حساب می آید.

متاسفانه در حال حاضر از مجموع دوازده هزار بیت رودکی تنها 129 بیت موجود است که آن هم با تلاش استاد نفیسی از منابع مختلف و کتاب های متوع قدیمی جمع آوری شده است.

حتما شما هم تا اینجای مقاله کنجکاو داستان حیوانات این کتاب شده اید. همانطور که از نام کتاب مشخص است قسمت عمده قصه های پندآموز گذری بر اتفاقات و پیشامدهای دو شغال به نام های کلیله و دمنه است.

بزرگترین ویژگی کتاب کلیله و دمنه حکایت های به هم پیوسته بین حیواناتی است که در یک جامعه در کنار هم ظاهر می شوند، حرف می زنند، گاهی دعوا می کنند، گاهی به هم کمک می کنند و حتی علیه هم توطئه می چینند. در قسمت هایی از داستان شاهد برپایی دادگاهی هستیم که حیوانات برای پیدا کردن حق در آن جمع شده اند. به طور کلی تمام آنچه در یک جامعه انسانی وجود دارد در کلیه و دمنه وجود دارد اما با ظاهری دیگر و جامعه ای متفاوت تر!

البته این را در نظر داشته باشید که، تمام باب های نثر کلیله و دمنه از زبان حیوانات نیست بلکه در بسیاری از حکایت ها تنها آموزنده بودن بودن داستان مدنظر نویسنده بوده است و نویسنده گاهی با استعاره ها و ایجاد نمادهای مختلف داستان را به انتها می رساند.

حکایت های پندآموز کلیله و دمنه با توجه به ترجمه ای که از متن پهلوی آن صورت گرفته است، شامل 10 باب است که در هر کدام داستان های جذاب و هیجان انگیزی حول رویدادهای مختلف پیش می آید.

– باب شیر و گاو

– باب کبوتر طوق‌ دار

– باب بوزینه و سنگ‌ پشت

– باب بی‌ تدبیری – باب موش و گربه – باب بوم و زاغ – باب شاه و پنزوه – باب تورگ-شغال

– باب بلاد و برهمنان

– باب شاه موشان و وزیرانش

رمان کلیله و دمنه داستان های جذاب فراوانی دارد. خوبی داستان های این رمان کوتاه بودن و روان بودن آن است؛ چرا که مخاطب با یکبار خواندن آن فهوای کلام نویسنده را در ک می کند. در ادامه یکی از معروف ترین حکایت های کتاب کلیله و دمنه را با هم مرور می کنیم.

آورده‌اند؛ بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر کردن داشت. بازرگان صد من آهن داشت که در خانه دوستی تمام آن را به رسم امانت گذاشت و رفت؛ اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد. بازرگان، روزی به طلب آهن امانتی اش نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی می‌کرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد چیزی ازآن باقی مگذاشت.

منبع : fidibo.com

کلیله و دمنه را مطمئنا بارها نامش را حتی از بچه های کوچک شنیده اید اما هنوز نمی دانید اثر کیست و یا داستان راجع به چه چیزی است. در ادامه جواب سوال کلیله و دمنه اثر کیست؟ را خواهید یافت.

toranj 06 آذر 1396 نظر خود را بنویسید

کلیله و دمنه را مطمئنا بارها نامش را حتی از بچه های کوچک شنیده اید اما هنوز نمی دانید اثر کیست و یا داستان راجع به چه چیزی است. در ادامه جواب سوال کلیله و دمنه اثر کیست؟ را خواهید یافت.

از متولدین 50 به بعد در کتاب های فارسی دبستان داستانی از کلیله و دمنه را خواندند که معلمان تاکید بسیار داشتند که این یکی از زیباترین و پر محتوا ترین داستانی است که می توانید تا به حال خوانده باشید. این کتاب ازنظر و لفظ وهمچنین معانی بدیع و نثر سنگینش از بزرگترین و قویترین آثار منثور فارسی است. در ابتدا به زبان سانکسیریت بوده که بعدها به فارسی ترجمه شده است. ادامه مطلب را دنبال کنید تا به سوال کلیله و دمنه اثر کیست؟ برسید.

اصل کتاب «کلیله و دمنه» هندی و به زبان سانسکریت است و « پنچاتنترا » یعنی پنج کتاب یا پنج پند دارد. نام مؤلف کتاب مشخص نیست و گویا تعدادی قصه عامیانه است که در کنار هم جمع شده.

از منظر این کتاب، انسان مطلوب کسی است که سرشار از عشق به زندگی، تحرک و پویایی باشد و با درایت از عهده حل مشکلات بر آید، تا می تواند در رویارویی با خطرها هوشمندی خود را به کار گیرد و آسان اما سربلند از ماجرا بیرون آید، از هر واقعه تجربه‌ای بیندوزد و در واقعه بعدی، آن تجربه را به کار گیرد.

پنجاتنترا خیلی زود جای خود را در ادب عالم باز کرد. در زمان ساسانیان به دستور انو شیروان، برزویه‌ی طبیب این کتاب را به پهلوی ترجمه کرد. از ترجمه اخیر در سال 570 میلادی کتابی با نام کلیلگ و دمنگ به زبان سریایی برگردانده شد. در قرن هشتم میلادی، ابن مقفع آن را به عربی ترجمه کرد و این ترجمه منشاء تمام ترجمه‌های ایرانی، اروپایی و. . . شد.

در حدود سال 539 هجری قمری نیز ابوالمعانی نصرالله بن عبدالحمید منشی کلیله و دمنه را از عربی به فارسی برگرداند. ابو المعالی مردی صاحب ذوق، نکته پرداز و سخن‌شناس بود. سرسپردگی‌اش به دانش و ادبیات، او را بر آن داشت تا خانه‌اش را مجمع فضلا و ادبا قرار دهد. در این جمع، شعر و ادب نقل محفل بود. از میان این جمع، دوستی به نام علی بن ابراهیم اسماعیل نسخه ای از کلیله و دمنه عربی به او هدیه کرد.نویسنده ی کلیله و دمنه

ابو المعالی شیفته این کتاب شد و به فکر ترجمه آن افتاد. پس دست‌به‌کار شد و ترجمه بخش‌هایی از آن را هم به نظر دوستان صاحب‌ذوق و هم به نظر بهرام شاه غزنوی رساند. تایید هر دو و تاکید آنان بر ادامه کار مشوق او گردید. احاطه او بر علوم زمان مانع از آن شد که تنها بر ترجمه خشک و یکنواختی از آن اکتفا کند. بدین ترتیب یکی از زیبا ترین نثرهای زبان فارسی به وجود آمد.

این ترجمه ترجمه بسیار زیبایی بود و از همان ابتدا شیفتگان بسیار داشت. از آن نسخه‌ها فراهم آمد و تا دوردست‌ترین سرزمین‌های پارسی‌زبان نفوذ کرد و سرمشق نویسندگان و گویندگان همه نسل‌‌ها گردید.

این کتاب از حیث زیبائی اسلوب و لفظ وهمچنین افاده معانی بدیع و نثر سنگینش از بزرگترین و قویترین آثار منثور فارسی است ، در اصل به زبان سنسکریت ( زبان هند قدیم) از مشهورترین روایات تألیف «بیدپای» فیلسوف هندی بوده و با نام پنجه تنتره در پنج باب (کتاب) تدوین شده است.

نخستین ترجمه ای که از کتاب کلیله و دمنه شده به زبان تبتی بوده، ولی متأسفانه این نسخه را حوادث روزگار از میان برده است. این اثر را در زمان انوشروان ساسانی، وزیر دانشمندش برزویه طبیب از زبان سنسکریت به پهلوی برگرداند و خود ابواب و حکایات چندی بر آن افزود که اغلب از مآخذ دیگر هندی گرفته شده بود.

بعضی بابهای دیگر مأخذ هندی دارند و برخی دیگر به هنگام ترجمه آن از سنکسریت، بدان افزوده شده است، زیرا بدون تردید نمی توان داستان مأموریت برزویه در هندوستان و همچنین زندگانی برزویه طبیب را به متن کلیله و دمنه هندوان نسبت داد. ده بابی را که به هندوان نسبت می دهند عبارتند از: 1- باب الاسد و الثور 2- باب الفحص عن امر دمنة 3- باب الحمامة المطوقة 4- باب البوم و الغربان 5- باب الملک و الطائر فنزه 6- باب السنور و الجرذ 7- باب الاسد و ابن آوی 8- باب القرد و السلحفاة 9- باب الاسوار و اللبوة 10 – باب الناسک و الضیف.

کلیله و دمنه مجموعه داستانهایی است که از زبان حیوانات که در عصر ساسانیان به زبان پهلوی ترجمه شده است. اصل کتاب به زبان هندی (سنسکریت) بود به نام پنجه تنتره در پنج باب. برزویه مروزی طبیب محقق و دانشمند عصر انوشروان خسرو پسر قباد پادشاه ساسانی (جلوس 531؛ مرگ 579م.) آن را از هند به ایران آورد و به زبان پهلوی برگردانید و ابواب و حکایات دیگری بر آن بیفزود که بیشتر آنها از مآخذ دیگر هندی بود. بعد از گرایش ایران به اسلام و آغاز تمدن اسلامی، عبدالله (روزبه) مقفـّع از مردم فارس،‌ این کتاب را از پهلوی به عربی ترجمه کرد و آن را کلیله و دمنه نام نهاد. این بزرگمرد مترجم بسیاری از آثار فارسی به عربی است و در اواخر نیمه اول قرن دوم هجری به تحریک سفیان بن معاویه و موافقت منصور دومین خلیفه عباسی در سن 36 سالگی به قتل رسید. ابوالفضل محمد بلعمی (م. 330 هـ.ق.)، وزیر نصر بن احمد سامانی، کلیله و دمنه ابن مقفـّع را به فرمان امیر نصر (جلوس 301؛ م. 330 هـ.ق.) که از مروّجان زبان و ادب فارسی بود، به نثر فارسی ترجمه کرد. آن گاه ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی (م. 329هـ.ق.)، استاد شاعران آغاز قرن چهارم، از ترجمه فارسی بلعمی، کلیله و دمنه منظومی فراهم آورد که ابیات پراکنده‌ای از آن در دست است و با این بیت آغاز کرده بود:

هر که نامُخت از گذشتِ روزگار

نیز ناموزد ز هیچ آموزگار

منبع : www.alodoctor.com

کلیله و دمنه اثر کیست،نویسنده کلیله و دمنه کیست،نام نویسنده کلیله و دمنه چیست،کلیله و دمنه،کلیله و دمنه متعلق به کدام کشور است،نویسنده کلیله و دمنه کجایی است

کلیله و دمنه اثر کیست؟

پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسپون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومت ساسانی محسوب می‌شدند. دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته‌ شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران تحت سلطهٔ اعراب مسلمان درآمد.

کلیله و دمنه در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر می‌دانند.

نام پهلوی کلیله و دمنه ، کلیلگ و دمنگ بود : کلیله و دمنه مجموعه داستانهایی است از زبان حیوانات که در عهد ساسانیان از زبان سنسکریت به پهلوی نقل شده است.

ترجمه پهلوی کلیله و دمنه هم‌ اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته است.

بعد از حمله عرب به ایران ، عبدالله بن مقفع آنرا از پهلوی به عربی ترجمه کرده است : پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد.

کلیله و دمنه ابن مقفع را در عهد نصر بن احمد سامانی و به فرمان او ابوالفضل محمد بلعمی به نثر فارسی ترجمه کرد. ترجمهٔ ابن مُقَفّع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است اما میان نسخ مختلف آن، گاه تفاوت‌ های زیادی دیده می‌شود و از اصل این ترجمه اثری در دست نیست.

رودکی به فرمان امیر نصر بن احمد ، کلیله و دمنه را به نظم در آورد : کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شده‌ است. از جمله به دستور نصر بن احمد سامانی، ابوالفضل بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند و سپس رودکی (در سال ۳۲۰ ق.) از کلیله و دمنه ی ترجمه بلعمی منظومه ای را به نظم درآورد. اما امروز ترجمهٔ بلعمی از بین رفته و از اثر رودکی جز چند بیت پراکنده باقی نمانده‌ است.

ترجمه‌ ای از کلیله و دمنه به زبان سریانی امروز موجود است که این ترجمه نزدیک‌ ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.

آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسی‌ گوی هندی است که درای نثری روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیار دانش داده‌ است.

در ترجمهٔ سریانی‌ ای که از روی متن پهلوی صورت گرفته‌ است کلیله و دمنه ده باب است:

باب شیر و گاو باب کبوتر طوق‌ دار

باب بوزینه و سنگ‌ پشت

باب بی‌ تدبیری باب موش و گربه باب بوم و زاغ باب شاه و پنزوه باب تورگ (شغال) باب بلاد و برهمنان

باب شاه موشان و وزیرانش

مجتبی مینوی ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم ایرانی، دربارهٔ کتاب کلیله و دمنه گفته است : «کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌ های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هر گونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند.»

منبع : mojbaz.com

بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

این مطالب توسط ربات جمع آوری شده است در صورت نارضایتی به ما اطلاع دهید تا محتوای مطلب شما را حذف کنیم.

از متولدین 50 به بعد در کتاب های فارسی دبستان داستانی از کلیله و دمنه را خواندند که معلمان تاکید بسیار داشتند که این یکی از زیباترین و پر محتوا ترین داستانی است که می توانید تا به حال خوانده باشید. این کتاب ازنظر و لفظ وهمچنین معانی بدیع و نثر سنگینش از بزرگترین و قویترین آثار منثور فارسی است. در ابتدا به زبان سانکسیریت بوده که بعدها به فارسی ترجمه شده است. ادامه مطلب را دنبال کنید تا به سوال کلیله و دمنه اثر کیست؟ برسید.

اصل کتاب «کلیله و دمنه» هندی و به زبان سانسکریت است و « پنچاتنترا » یعنی پنج کتاب یا پنج پند دارد. نام مؤلف کتاب مشخص نیست و گویا تعدادی قصه عامیانه است که در کنار هم جمع شده.از منظر این کتاب، انسان مطلوب کسی است که سرشار از عشق به زندگی، تحرک و پویایی باشد و با درایت از عهده حل مشکلات بر آید، تا می تواند در رویارویی با خطرها هوشمندی خود را به کار گیرد و آسان اما سربلند از ماجرا بیرون آید، از هر واقعه تجربه‌ای بیندوزد و در واقعه بعدی، آن تجربه را به کار گیرد.پنجاتنترا خیلی زود جای خود را در ادب عالم باز کرد. در زمان ساسانیان به دستور انو شیروان، برزویه‌ی طبیب این کتاب را به پهلوی ترجمه کرد. از ترجمه اخیر در سال 570 میلادی کتابی با نام کلیلگ و دمنگ به زبان سریایی برگردانده شد. در قرن هشتم میلادی، ابن مقفع آن را به عربی ترجمه کرد و این ترجمه منشاء تمام ترجمه‌های ایرانی، اروپایی و. . . شد.در حدود سال 539 هجری قمری نیز ابوالمعانی نصرالله بن عبدالحمید منشی کلیله و دمنه را از عربی به فارسی برگرداند. ابو المعالی مردی صاحب ذوق، نکته پرداز و سخن‌شناس بود. سرسپردگی‌اش به دانش و ادبیات، او را بر آن داشت تا خانه‌اش را مجمع فضلا و ادبا قرار دهد. در این جمع، شعر و ادب نقل محفل بود. از میان این جمع، دوستی به نام علی بن ابراهیم اسماعیل نسخه ای از کلیله و دمنه عربی به او هدیه کرد.ابو المعالی شیفته این کتاب شد و به فکر ترجمه آن افتاد. پس دست‌به‌کار شد و ترجمه بخش‌هایی از آن را هم به نظر دوستان صاحب‌ذوق و هم به نظر بهرام شاه غزنوی رساند. تایید هر دو و تاکید آنان بر ادامه کار مشوق او گردید. احاطه او بر علوم زمان مانع از آن شد که تنها بر ترجمه خشک و یکنواختی از آن اکتفا کند. بدین ترتیب یکی از زیبا ترین نثرهای زبان فارسی به وجود آمد.این ترجمه ترجمه بسیار زیبایی بود و از همان ابتدا شیفتگان بسیار داشت. از آن نسخه‌ها فراهم آمد و تا دوردست‌ترین سرزمین‌های پارسی‌زبان نفوذ کرد و سرمشق نویسندگان و گویندگان همه نسل‌‌ها گردید.

کلیله و دمنه اثری ادبی و اخلاقی است که از قدیمترین و معروفترین متون ادبیات جهان بشمار می رود و تاکنون به بسیاری از زبانهای مختلف عالم ترجمه شده است و به لحاظ اهمیت و کثرت ترجمه ها از مبانی ادبیات تطبیقی محسوب می شود . این کتاب ترجمه ابوالمعالی نصراله منشی می باشد.این کتاب از حیث زیبائی اسلوب و لفظ وهمچنین افاده معانی بدیع و نثر سنگینش از بزرگترین و قویترین آثار منثور فارسی است ، در اصل به زبان سنسکریت ( زبان هند قدیم) از مشهورترین روایات تألیف «بیدپای» فیلسوف هندی بوده و با نام پنجه تنتره در پنج باب (کتاب) تدوین شده است.نخستین ترجمه ای که از کتاب کلیله و دمنه شده به زبان تبتی بوده، ولی متأسفانه این نسخه را حوادث روزگار از میان برده است. این اثر را در زمان انوشروان ساسانی، وزیر دانشمندش برزویه طبیب از زبان سنسکریت به پهلوی برگرداند و خود ابواب و حکایات چندی بر آن افزود که اغلب از مآخذ دیگر هندی گرفته شده بود.کتاب کلیله و دمنه پانزده باب دارد که در اصل پنج باب بوده است و سه باب دیگر آن مأخوذ از کتاب بزرگ مهابهاراتا، حماسه ملی هند است که نه تنها یکی از آثار بسیار بزرگ هند باستان بشمار می رود بلکه یکی از آثار ادبی و حماسی بزرگ دنیاست.بعضی بابهای دیگر مأخذ هندی دارند و برخی دیگر به هنگام ترجمه آن از سنکسریت، بدان افزوده شده است، زیرا بدون تردید نمی توان داستان مأموریت برزویه در هندوستان و همچنین زندگانی برزویه طبیب را به متن کلیله و دمنه هندوان نسبت داد. ده بابی را که به هندوان نسبت می دهند عبارتند از: 1- باب الاسد و الثور 2- باب الفحص عن امر دمنة 3- باب الحمامة المطوقة 4- باب البوم و الغربان 5- باب الملک و الطائر فنزه 6- باب السنور و الجرذ 7- باب الاسد و ابن آوی 8- باب القرد و السلحفاة 9- باب الاسوار و اللبوة 10 – باب الناسک و الضیف.

کلیله و دمنه مجموعه داستانهایی است که از زبان حیوانات که در عصر ساسانیان به زبان پهلوی ترجمه شده است. اصل کتاب به زبان هندی (سنسکریت) بود به نام پنجه تنتره در پنج باب. برزویه مروزی طبیب محقق و دانشمند عصر انوشروان خسرو پسر قباد پادشاه ساسانی (جلوس 531؛ مرگ 579م.) آن را از هند به ایران آورد و به زبان پهلوی برگردانید و ابواب و حکایات دیگری بر آن بیفزود که بیشتر آنها از مآخذ دیگر هندی بود. بعد از گرایش ایران به اسلام و آغاز تمدن اسلامی، عبدالله (روزبه) مقفـّع از مردم فارس،‌ این کتاب را از پهلوی به عربی ترجمه کرد و آن را کلیله و دمنه نام نهاد. این بزرگمرد مترجم بسیاری از آثار فارسی به عربی است و در اواخر نیمه اول قرن دوم هجری به تحریک سفیان بن معاویه و موافقت منصور دومین خلیفه عباسی در سن 36 سالگی به قتل رسید. ابوالفضل محمد بلعمی (م. 330 هـ.ق.)، وزیر نصر بن احمد سامانی، کلیله و دمنه ابن مقفـّع را به فرمان امیر نصر (جلوس 301؛ م. 330 هـ.ق.) که از مروّجان زبان و ادب فارسی بود، به نثر فارسی ترجمه کرد. آن گاه ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی (م. 329هـ.ق.)، استاد شاعران آغاز قرن چهارم، از ترجمه فارسی بلعمی، کلیله و دمنه منظومی فراهم آورد که ابیات پراکنده‌ای از آن در دست است و با این بیت آغاز کرده بود:هر که نامُخت از گذشتِ روزگارنیز ناموزد ز هیچ آموزگار
نویسنده ی کلیله و دمنه

نصرالله منشی می‌گوید: از این ترجمه‌ها چیزی به دست ما نرسیده است. در عهد بهرامشاه غزنوی (512ـ547 هـ.ق.) منشی دیوان وی، ابوالمعالی نصرالله بن محمد بن عبدالحمید بن احمد بن عبدالصمد شیرازی، که خود در غزنین متولد شده و همانجا نشو و نما یافته بود، کلیله و دمنه پسر مقفـّع را بار دیگر به نثر فارسی ترجمه کرد و گذشته از نقل اصل هندی دو سه حکایت ایرانی واسلامی بر آن بیفزود و آن را کلیله و دمنه بهرامشاهی نامید که تاریخ ترجمه آن باید حدود سالهای 536 تا 539 هـ.ق. باشد.گرچه کتاب کلیله و دمنه به اکثر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده، ترجمه فارسی نصرالله منشی با هیچ ترجمه‌ای قابل قیاس نیست. او در این ترجمه به هیچ وجه خود را مقید به متابعت اصل و پیروی متن نکرده بلکه ترجمه و نگارشی آزاد از آن فراهم آورده است. در حقیقت این ترجمه بهانه‌ای بود برای عرض هنر و خلق اثری به زبان فارسی. نثر استوار و شیوه گفتار و حد فصاحت و بلاغت، این اثر را در ردیف اُمّهات آثار ادبی فارسی چون تاریخ بیهقی واسرارالتوحید محمد بن منور و گلستان سعدی قرار داده است. مرحوم استاد مجتبی مینوی، که این تلخیص از متن تصحیح شده وی فراهم آمده است، در پیشانی کتاب می‌گوید: «این مجموع تا زبان فارسی میان مردمان متداول است به هیچ تأویل مهجور نگردد.» و همو در مقدمه گوید: «انصافاً نثر فارسی را به ذروه اعلا رسانیده است و کمال قدرت و حد توانایی خویش را در بیان مطالب و نویسندگی، در این کتاب به منصه ظهور نشانیده.»شهرت ایرانگیر نصرالله منشی در قرون بعد از برکت انشای همین اثر بود و نویسندگان و منشیان بعد از وی همه این اثر را مطالعه کرده و از تأثیر آن برکنار نمانده‌اند. بعضی بصراحت گفته‌اند که در نویسندگی ریزه‌خوار خوان بیدریغ نعمت وی بوده ولی هیچ یک در نویسندگی به قدرت خلّاقه وی دست نیافته‌اند و آثار تصنع و تقلید در آثارشان نمایان است. در میان چهل اثر از آثار نویسندگان قرون هفتم تا نهم تنها خواجه نصیرالدین طوسی (م. 672 هـ.ق.) در اخلاق ناصری تا حدی به سبک وی دست یافته است هر چند که آن قدرت که در این کتاب در بیان مقاصد و ادای معانی هست در اخلاق خواجه طوسی دیده نمی‌شود. سلامت انشا و استواری ترکیب عبارات و زیبایی اسلوب و پیرایه سخن تا بدان پایه است که اگرنثر آن را بهترین و عالی‌ترین نمونه نثر فارسی به شمار آوریم هم از انصاف دور نیفتاده و گزاف نگفته‌ایم. هر چند که این نثر با صنایع لفظی و معنوی همراه است، نویسنده هرگز مغلوب صنعت ‌سازی و لفظ پردازی نشده و در هیچ کجا از شیوایی و رسایی غافل نمانده و همتی مصروف ذکر صنعت نکرده است. آیات قرآنی و احادیث نبوی و امثال و اشعار عربی و فارسی آن چنان طبیعی در جای جای این اثر گنجانیده شده که گویی جزئی از متن است و عبارت بدون آن ناتمام و خواننده گمان ندارد که اثری مترجَم در پیش رو دارد.کسانی مانند ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری در انوار سهیلی و ابوالفضل رکنی در عیار دانش که به گمان خود ترجمه ساده‌تری از کلیله و دمنه به دست داده‌اند، به اعتقاد من، هنری نـَنـُموده و کاری در خور اعتنا نکرده‌اند که در بحث ادبیات تطبیقی:میان ماه من تا ماه گردونتفاوت از زمین تا آسمان استو در مثل چنان است که بخواهیم کلیله و دمنه رودکی را ـ اگر از میان نرفته بود، با کلیله و دمنه منظوم احمد بن محمود قانعی طوسی (م. بعد از 672 هـ.ق.) مقایسه کنیم.ابوالمعالی نصرالله در زمان خسرو ملک (555ـ582 هـ.ق.) به وزارت رسید و به علت احراز همین مقام است که عوفی در لباب الالباب نام او را در شمار وزرا و صدور آورده است. این ادیب سخندان‌ِ سخنور بر اثر حسد حاسدان که یوسفان از مکرشان در چاه‌اند به زندان افتاد و پیش ازسال زوال غزنویان هند (583) به قتل رسید. او در وقت وداع‌ِ جان، این رباعی بر زبان براند:ازمسند عزّ اگر چه ناگه رفتیمحمداً لله که نیک آگه رفتیمرفتند و شدند و نیز آیند و روندما نیز توکّلتُ علی الله رفتیم

ترنج پارسا

واقعا عالی بود منکه میخوام برای مدرسم ببرم خیلی راضی هستم

مژگان

خیلییییییی بده

نازنین

عالی

دکتر محسن مراتی

دکتر مریم اکبری

کلینیک جراحی، زیبایی و لیزر هستیا

دکتر وحید عارفی

کلینیک دندانپزشکی دکتر کیانیان

دکتر مهدی خانلری

1878 بازدید

1667 بازدید

1348 بازدید

1155 بازدید

1292 بازدید

2894 بازدید

1576 بازدید

23 شهریور 1401

22 شهریور 1401

19 شهریور 1401

17 شهریور 1401

13 شهریور 1401

12 شهریور 1401

08 شهریور 1401

ترجمه کلیله و دمنه اثر کیست را از سایت پست روزانه دریافت کنید.

حتما شما هم با شنیدن نام کتاب کلیله و دمنه، به یاد کتاب فارسی دبستان خود می افتید و برخی داستان های کلیله و دمنه را به خاطر می آوردید. در این مقاله قرار است در مورد این کتاب جذاب که اسرار نگفته زیادی دارد بیشتر صحبت کنیم. پس اگر دوست دارید در مورد این اثر نفیس بیشتر اطلاعات داشته باشید، با ما همراه شوید.

کلیله و دمنه یکی از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می رود که قدمت آن به بیش از 2000 سال گذشته می رسد. این اثر از ابتدا نگارش ایرانی نداشته و توسط فیلسوفی اهل هند، به نام «بدیا» نوشته شده و بعد از نگارش به شاه هند یعنی «دبشلیم» تقدیم شده است.نویسنده ی کلیله و دمنه

جالب است بدانید این کتاب داستانی در اصل به زبان سانسکریت نوشته شده است و در زمان ساسانیان به دست نصرالله منشی به زبان فارسی میانه ترجمه شد.

مجتبی مینوی یکی از بزرگان درعرصه نویسندگی و ترجمه و همچنین ویراستاری، درباره کتاب کلیله و دمنه این چنین نظر داده که: «کتاب کلیله و دمنه مجموعه‌ ای از دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم آن را گرد آوردند و به زبان های مختلف آن را ترجمه کرده اند و برای نسل های آینده به ارث گذاشته اند تا توسط مردم خوانده شود و از حکمت و پندهای آن بیاموزند.»

ابوالمعالی نصرالله منشی این رمان پند آموز را به زبانی ساده تر و با استفاده از روش ترجمه آزاد به فارسی میانه ترجمه کرد. در خصوص نوع ترجمه و نگارش این اثر باید در نظر داشته باشیم که نویسنده با حفظ فهوای کلام کتاب اصلی، اثری نو و متناسب با زبان پارسی را به مخاطبان خود ارائه کرده است. شاید همین باعث شده تا اگر از مخاطبی در مورد نویسنده این رمان بپرسید نامی به غیر از نصرالله منشی به گوشتان نخورد.

نکته جالبی که در مورد ترجمه این اثر ارزشمند باید بدانیم این است که، تا سال ها پیش مردم تنها ترجمه روان کلیله ودمنه را ترجمه نصرالله منشی می دانستند. این در حالی است که سالیان دور در کتابخانه سرای استانبول ترجمه فارسی دست نویسی توسط «محمدابن عبدالله بخاری» به جا مانده که موجب شده نظر مردم در مورد ترجمه آزاد نصرالله منشی تغییر کند؛ چرا که بهترین نکته ای که در مورد آن می توان یافت این است که محمدابن بخاری بدون دست بردن بر اصل داستان تمام نوشته های زبان اصلی کتاب را به فارسی برگردانده که این نکته نظر بسیاری از صاحب نظران ادبی را در مورد کلیله و دمنه برانگیخت.

داستان کلیله و دمنه در زمان ساسانیان در ایران سر و صدای زیادی کرد و با توجه به ترجمه این اثر به زبان پهلوی به درخواست شاه، رودکی شاعر پر آوازه آن زمان ماموریت به نظم درآوردن این اثر را پذیرفت.

نکته قابل توجه در مورد ابیات رودکی این است که او در بیشتر ابیات خود نکاتی را اضافه و کم کرده و چندان به متن اصلی داستان پایبند نبوده است. اما با این حال این اثر منظوم یکی از ارزشمند ترین آثار رودکی به حساب می آید.

متاسفانه در حال حاضر از مجموع دوازده هزار بیت رودکی تنها 129 بیت موجود است که آن هم با تلاش استاد نفیسی از منابع مختلف و کتاب های متوع قدیمی جمع آوری شده است.

حتما شما هم تا اینجای مقاله کنجکاو داستان حیوانات این کتاب شده اید. همانطور که از نام کتاب مشخص است قسمت عمده قصه های پندآموز گذری بر اتفاقات و پیشامدهای دو شغال به نام های کلیله و دمنه است.

بزرگترین ویژگی کتاب کلیله و دمنه حکایت های به هم پیوسته بین حیواناتی است که در یک جامعه در کنار هم ظاهر می شوند، حرف می زنند، گاهی دعوا می کنند، گاهی به هم کمک می کنند و حتی علیه هم توطئه می چینند. در قسمت هایی از داستان شاهد برپایی دادگاهی هستیم که حیوانات برای پیدا کردن حق در آن جمع شده اند. به طور کلی تمام آنچه در یک جامعه انسانی وجود دارد در کلیه و دمنه وجود دارد اما با ظاهری دیگر و جامعه ای متفاوت تر!

البته این را در نظر داشته باشید که، تمام باب های نثر کلیله و دمنه از زبان حیوانات نیست بلکه در بسیاری از حکایت ها تنها آموزنده بودن بودن داستان مدنظر نویسنده بوده است و نویسنده گاهی با استعاره ها و ایجاد نمادهای مختلف داستان را به انتها می رساند.

حکایت های پندآموز کلیله و دمنه با توجه به ترجمه ای که از متن پهلوی آن صورت گرفته است، شامل 10 باب است که در هر کدام داستان های جذاب و هیجان انگیزی حول رویدادهای مختلف پیش می آید.

– باب شیر و گاو

– باب کبوتر طوق‌ دار

– باب بوزینه و سنگ‌ پشت

– باب بی‌ تدبیری

– باب موش و گربه

– باب بوم و زاغ

– باب شاه و پنزوه

– باب تورگ-شغال

– باب بلاد و برهمنان

– باب شاه موشان و وزیرانش

رمان کلیله و دمنه داستان های جذاب فراوانی دارد. خوبی داستان های این رمان کوتاه بودن و روان بودن آن است؛ چرا که مخاطب با یکبار خواندن آن فهوای کلام نویسنده را در ک می کند. در ادامه یکی از معروف ترین حکایت های کتاب کلیله و دمنه را با هم مرور می کنیم.

آورده‌اند؛ بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر کردن داشت. بازرگان صد من آهن داشت که در خانه دوستی تمام آن را به رسم امانت گذاشت و رفت؛ اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد. بازرگان، روزی به طلب آهن امانتی اش نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی می‌کرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد چیزی ازآن باقی مگذاشت.

 بازرگان در جواب آن مرد چنین پاسخ داد: راست می‌گویی! موش خیلی آهن دوست دارد و دندان او برخوردن آن قادر است. دوستش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته و داستانش را باور کرده است. پس گفت: امروز به خانه من مهمان باش. بازرگان گفت: فردا باز آیم. بازرگان ازخانه آن مرد رفت و چون به سر کوی رسید، پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد. چون بجستند از پسر اثری نشد. پس ندا در شهر دادند تا پی از آن پسر گیرند.

 بازرگان گفت: من عقابی دیدم که کودکی می‌ برد. مرد فریاد برداشت که دروغ و محال است، چگونه می‌گویی عقاب کودکی را ببرد؟ بازرگان خندید و گفت: در شهری که موش صد من آهن بتواند بخورد، عقابی کودکی بیست کیلویی را نتواند گرفت؟ مرد دانست که قصه چیست و در پاسخ بازرگان گفت: آری موش نخورده است! پسر باز ده و آهن بستان. به راستی که هیچ چیز بدتر از آن نیست که در سخن کریم و بخشنده باشی ودر هنگام عمل سرافکنده و خجل!

داستان های کلیله و دمنه تنها برای بزرگسالان جذاب نیست. چرا که تک تک داستان های پند آموز این رمان می تواند برای کودکان و نوجوانان بسیاری مفید باشد.

 البته امروزه و با توجه به اینکه کتاب های صوتی جذاب و انیمیشن های زیادی با اقتباس از داستان های اصلی کلیله و دمنه مخصوص کودکان ساخته شده است؛ انتظار می رود کودکان و نوجوانان نسبت به قصه های این رمان معروف آَشنایی بیشتری داشته باشند. البته در نظر داشته باشید داستان های کلیله و دمنه برای کودکان به صورت خلاصه تر از داستان های اصلی و با جملات روان تر و ساده تری ارائه می شود. برای مثال داستانی که در بالا در مورد حکایت بازرگان و دوست زرنگش نوشته شده برای کودکان به این شکل باز نویسی خواهد شد تا بتوانند درک بهتری از داستان داشته باشند:

روزی روزگاری در گوشه ای از شهر بازرگان فقیری زندگی می کرد. بازرگان قصه ما روزی قصد سفر کرد تا بتواند شرایط زندگی اش را تغییردهد اما چون تنها سرمایه اش در زندگی 100 من آهن بود قرار شد تا آهن ها را پیش دوستش به امانت بگذارد و با خیال راحت به سفر برود. اما پس از اینکه بازرگان از شهر خارج شد دوستش تمام آهن ها را فروخت و پولش را برای خود نگه داشت.

روزها گذشت و بالاخره بازرگان از سفر برگشت و برای اینکه امانتی های خودش را تحویل بگیرد به منزل دوستش رفت. دوست بی معرفت در جواب بازرگان برای پس گرفتن آهن ها گفت: دوست من فردای روزی که تو از خانه من رفتی و من آهن های امانتی را در انباری قایم کردم متوجه شدم موشی که در انباری من زندگی می کرد تمام آهن ها را خورده است.

بازرگان پس از شنیدن حرف های دوستش گفت: راست می گویی موش ها عاشق آهن هستند. مدت ها گذشت و دوست بازرگان حس کرد بازگان داستان خورده شدن آهن توسط موش ها را باور کرده است تا اینکه یک روز پسر آن مرد مفقود شد.

مرد به دنبال پسرش شهر را گشت تا ابنکه به بازرگان رسید واز او درباره پسر گمشده اش خبر گرفت. بازرگان در جواب دوستش گفت: من عقابی را دیدم که پسر بچه ای را با خود برد! فکر می کنم آن پسر تو باشد. مرد در جواب بازرگان شاکی شد که چطور ممکن است عقاب پسری را با خود ببرد! بازرگان خندید و گفت در شهری که موش ها آهن می خورند عقاب ها هم پسر بچه ها را با خود می برند پس جای تعجب نیست!

مرد که از رفتار خودش پشیمان و سرافکنده شده بود به بازرگان گفت: درست می گویی حق با توست پسر من را تحویل بده و من تمام 100 من آهن را به تو بر می گردانم! راست می گویند که؛ هیچ چیز سخت تر از آن نیست که هنگام صحبت کردن به راحتی در مورد کرامت و بزرگی صحبت کنی اما پای عمل که پیش می آید خجالت زده و سرافکنده باشی!نویسنده ی کلیله و دمنه

حکایت های عبرت آموز کلیله و دمنه، داستان روزمره گی های است که هیچ گاه قدیمی نمی شود و مردم با خواندن هر باب از صفحات این کتاب می توانند تجربیات جدیدی برای زندگی خود به دست بیاورند. پس تا دیر نشده مخاطب این کتاب شوید و از حکایت های کوتاه آن بزرگنرین درس های زندگی را به ارمغان ببرید.

منبع مطلب : fidibo.com

مدیر محترم سایت fidibo.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.

کَلیله و دمنه کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایت‌های گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شده‌است. نام آن از نام دو شغال با نام‌های کلیله و دمنه گرفته شده‌است. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستان‌های آن در هند و در حدود سال‌های ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد به‌وقوع می‌پیوندند.[۱]

مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب می‌گوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند.[۲]

کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهم‌ترین آن‌ها پنجه تنتره (به سانسکریت पञ्चतन्त्र؛ Panchatantra) به معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و بدستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شده‌است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر می‌دانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هم‌اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته‌است؛ اما ترجمه‌ای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیک‌ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.∗

.

پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد ترجمهٔ ابن مُقَفّع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است اما میان نسخ مختلف آن گاه تفاوت‌های زیادی دیده می‌شود.

ابن ندیم در الفهرست∗ کلیله و دمنه را در شمار «کتاب‌های هند در افسانه و اَسمار و احادیث» آورده‌است و دربارهٔ آن گوید:

ترجمهٔ عربی ابن مقفع پایهٔ ترجمه‌های دیگر قرار گرفت و کتاب از عربی به فارسی، یونانی، ترکی، اسپانیایی، روسی، آلمانی ترجمه شد.

کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شده‌است. از جمله به دستور نصر بن احمد سامانی، ابوالفضل بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند و سپس رودکی (در سال ۳۲۰ ق.[۳]) آن را به نظم درآورد.[۴] اما امروز ترجمهٔ بلعمی از بین رفته و از اثر رودکی جز چند بیت پراکنده باقی نمانده‌است.

در قرن ششم هجری یکی از دبیرهای دربار غزنوی، به نام نصرالله منشی (منشی بهرام‌شاه غزنوی) کلیله و دمنه را به فارسی برگردان کرد.[۵] این ترجمه ترجمه‌ای آزاد است و نصرالله هرجا لازم دانسته‌است ابیات و امثال بسیار از خود و دیگران آورده‌است. ترجمهٔ نصرالله منشی همان ترجمه‌ای است که از آن به عنوان کلیله و دمنه در زبان فارسی یاد می‌شود. گاه نیز آن را کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی خوانند.

تا چند سال پیش گمان می‌رفت که برگردان نصرالله منشی، یگانه برگردان فارسی است که از کلیله و دمنه در دست است و کسی از برگردان دیگر این کتاب آگاهی نداشت. تا آن‌که در سال ۱۹۶۱ در کتابخانهٔ توپقاپوسرای استانبول، برگردان فارسی دیگری از کلیله و دمنه پیدا شد. این برگردان از سوی کسی به نام محمد بن عبدالله بخاری انجام شده‌است و از زندگی او هیچ آگاهی در دست نیست. تنها از دیباچه کتابش چنین برمی‌آید که از وابستگان دستگاه اتابکان حلب سوریه بوده‌است. شگفت است که بخاری برگردان خود را هم‌زمان با نصراله منشی انجام داده‌است، بی‌آن‌که آن دو از کار یکدیگر باخبر باشند. اما از آن باارزش‌تر آن است که برگردان محمد بخاری، وارون نثر دشوار و سنگین نصراله منشی، بسیار روان و ساده است.[۵] برخلاف نصرالله منشی محمد بخاری به عبارت‌پردازی نپرداخته و کاملاً به متن اصلی وفادار مانده‌است. خود این موضوع را تصریح کرده‌است*[۱]

البته پس از رودکی و پیش از این دو تن نیز ترجمه‌های زیادی از این اثر صورت گرفته بود ولی هیچ‌یک به دست ما نرسیده‌است. نصرالله منشی خود در دیباچهٔ ترجمه‌اش به این موضوع اشاره کرده‌است.*[۲]

آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسی‌گوی هندی. نثر این اثر روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیار دانش داده‌است. ∗

این نکته نیز جالب توجه است که یک بار نیز به فرمان پادشاه ادب‌دوست هند اکبرشاه همایون کتاب پنچه تنتره مستقیماً از سنسکریت به فارسی ترجمه شده‌است. مسئول این ترجمه شخصی بود به نام مصطفی خالقداد عباسی. به گفتهٔ او «حکم شد که هرچه خشک و تر در آن کتاب باشد به همان ترتیب رقم نماید تا قدر تفاوت اصل سخن و ترتیب آن و زیادتی و نقصان ظاهر گردد.» ∗

ملا حسین کاشفی در قرن دهم هجری تصنیفی (بازنویسی‌ای) از روی کلیلهٔ بهرامشاهی ترتیب داد و نام اثر را انوار سهیلی گذاشت.
بعدها شیخ عبدالکریم سودایی دستگردی این کتاب را به صورت منظوم درآورد که این کتاب به همین نام در سال ۱۳۷۰ منتشر شد.[۶]

سین محمدی از روی نسخه فارسی کلیله و دمنه ترجمه‌ای به زبان کرمانجی خراسان ترتیب داده‌است. این ترجمه از روی کتاب کلیله و دمنه بهرامشاهی اثر فاخر نصرالله منشی انجام یافته‌است که به دست مجتبی مینوی تهرانی[۲] تصحیح و با دقت مطابقه شده‌است. ترجمه سین محمدی در سال ۱۳۹۱ه‍.ش معادل ۱۴۳۳ه‍.ق و۲۰۱۲ میلادی به همت انتشارات جهانی در شهر بجنورد به چاپ رسیده‌است این کتاب از نظر ویژگی‌های ادبی و لغوی و سبک نگارش و اشتمال آن بر واژه‌های نو و کمیاب و ضرب‌المثل‌ها و اشعار کرمانجی و فارسی کم‌نظیر است. از دیگر امتیازات ترجمه سین محمدی نسبت به کارهای مشابهی که تاکنون بر کتاب کلیله و دمنه فارسی انجام شده‌است این است که اشعار و مثل‌ها و کنایات متن نصرالله منشی به صورت اصل حفظ شده و چیزی از اصل کتاب کم نشده‌است.

علاوه بر این تاکنون ۹ ترجمه دیگر در زبان‌های کردی و کرمانجی از کلیله و دمنه صورت پذیرفته‌است. اولین ترجمه کردی کلیله و دمنه به سال ۱۹۳۴ میلادی به همت ملا کریم زنگنهانجام گرفته‌است. این اثر به گویش کردی/ سورانی شهر سلیمانیه کردستان عراق است.

دومین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی از سوی ماموستا «عمر توفیق الخطاط» به ثمر نشسته‌است. عمر توفیق الخطاط کلیله دمنه خود را در سال ۱۹۷۰ میلادی به کردی سورانی کردستان عراق است برگردانده است. او اهل شهر حلبچه است.

سومین ترجمه کلیله دمنه به زبان کردی به شخصی به نام «دلاور» میرسد. دلاور در سال ۲۰۰۱ میلادی قطعاتی از کلیله و دمنه را از عربی به کردی سورانی برگردانده و در شهر سلیمانیه به چاپ رسانده‌است.

چهارمین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی توسط «محمد امین دوسکی» در سال ۲۰۰۴ میلادی در شهر دهوک کردستان عراق و با لهجه کردی کورمانجی حاصل شده‌است.

پنجمین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی در سال ۲۰۱۱ میلادی در کردستان ترکیه از جانب «علی کارادنیز» به ثمر رسیده و توسط نشر نوبهار طبع گردیده‌است. ترجمه کارادنیز دومین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی کورمانجی نیز بحساب می‌آید. علی کارادنیز نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار کرد کردستان ترکیه است.

ترجمه ششم از کتاب کلیله و دمنه به زبان کردی را استاد احمد قاضی در سال ۲۰۱۳ میلادی در شهر مهاباد ایران انجام داده‌است. احمد قاضی کار خود را از روی ترجمه فارسی «ابوالمعانی نصرالله بن عبدالحمید منشی» کلیله و دمنه را به زبان کردی برگردانده است. ترجمه کلیله و دمنه احمد قاضی دارای ویژگی‌های منحصر به فرد در ترجمه و تاریخ نثر کردی سورانی است.

هفتمین ترجمه کردی کتاب کلیله و دمنه در سال ۲۰۱۵ میلادی توسط فردی به نام «محمد چیا» در شهر سلیمانیه عراق انجام گرفته‌است. .

هشتمین ترجمه کردی کلیله و دمنه را در سال ۲۰۱۷ میلادی «دکتر محمد عبدو علی» در عفرین کردستان سوریه انجام داده‌است. متن مرجع وی نیز ترجمه عربی کلیله و دمنه ابن المقفع است. این اثر به زبان کردی کرمانجی است و نویسنده آن، محمد عبدو علی، در حال حاضر از پیشگامان ادبیات و زبان کردی کرمانجی در کردستان سوریه قلمداد می‌شود.

نهمین ترجمه از کلیله و دمنه به زبان کردی متعلق به «محمد صلاح گلالی» است که اطلاع از آن در دست نیست.

پیشتر گفتار ابن ندیم پیرامون باب‌های کلیله و دمنه ذکر شد.
در ترجمهٔ سریانی‌ای که از روی متن پهلوی صورت گرفته‌است کلیله و دمنه ده باب است:∗

در کلیله و دمنهٔ نصرالله منشی، در فصل مقدمهٔ ابن مقفع آمده‌است که کلیله و دمنه پانزده باب است و در اصل کتاب که متعلق به هندیان بوده‌است ۱۰ باب بوده‌است و پارسیان پنج باب دیگر به آن افزوده‌اند.∗ باب‌های با اصل هندی به صورت زیر ذکر شده‌است:

باب‌های الحاقی پارسیان از قرار زیر است:

عبدالحسین زرین‌کوب در کتاب دو قرن سکوت از ابوریحان بیرونی نقل می‌کند که:

در ترجمهٔ بخاری

باب‌های تحریرهای مختلف در جدول زیر نشان داده شده‌اند.

کلیله و دمنه در پاریس به سال ۱۸۱۶ م توسط دانشمند دی‌ساسی همراه با معلقه لبید بن ربیعة المخضرم به طبع رسید.

ولف ترجمه کلیله و دمنه به آلمانی را در اشتوتکارت در سال ۱۸۳۷ م منتشر ساخت. این ترجمه مجدداً در سال ۱۸۳۹ منتشر شد.

این کتاب در استراسبورگ آلمان به سال ۱۹۱۲ با مقدمه برزویه و ترجمه نوار او که به طبع رسید.

چاپ‌های دیگری از این کتاب در بولاق ۱۲۴۸، ۱۲۵۱، ۱۲۸۵ ه، قاهره ۱۲۹۷، ۱۳۰۵، ۱۳۲۳، ۱۳۴۳ ه، توسط نشر حلمی طباره و مصطفی المنفوطی به سال ۱۹۲۶ م، و توسط نشر محمد حسن المرصفی به سال ۱۹۲۷ م، در بیروت در سال‌های ۱۸۷۸، ۱۸۸۲، ۱۸۹۰ ۱۸۹۲، و غیره صورت گرفته‌است.

ترجمهٔ انگلیسی این اثر در آکسفورد به سال ۱۸۱۹ منتشر شده‌است. فاندیک این ترجمه را بار دیگر در قاهره به سال ۱۹۰۵ م منتشر کرده‌است. همچنین ترجمهٔ ایتالیایی درسان ریمو به سال ۱۹۱۰ م و ترجمه‌ای روسی در مسکو ـ لنینگراد در سال ۱۹۳۴ م، ترجمه‌ای فرانسوی به سال ۱۹۳۶ م از این کتاب منتشر شده‌است.

چاپ منقح کلیله و دمنه با تصحیح و توضیح مجتبی مینوی تهرانی توسط انتشارات امیرکبیر در ۱۳۴۳ به‌طبع رسیده‌است.

منبع مطلب : fa.wikipedia.org

مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.

مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

کلیله ودمنه اثرمنظوم این شاعرایرانیست

رودکی

اثر کی هست؟

کلیله ودمنه اثرکیست

کلیله دمنه اثر

کلیله و دمنه اثر کیست

رودکی

این مطالب توسط ربات جمع آوری شده است در صورت نارضایتی به ما اطلاع دهید تا محتوای مطلب شما را
حذف کنیم. این سایت توسط سرور های قدرتمند پارس
وب سرور پشتیبانی میشود.

بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

نویسنده کلیله و دمنه کیست را از این سایت دریافت کنید.

کلیله و دمنه اثر کیست،نویسنده کلیله و دمنه کیست،نام نویسنده کلیله و دمنه چیست،کلیله و دمنه،کلیله و دمنه متعلق به کدام کشور است،نویسنده کلیله و دمنه کجایی است

نویسنده ی کلیله و دمنه

کلیله و دمنه اثر کیست؟

پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسپون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومت ساسانی محسوب می‌شدند. دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته‌ شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران تحت سلطهٔ اعراب مسلمان درآمد.

کلیله و دمنه در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر می‌دانند.

نام پهلوی کلیله و دمنه ، کلیلگ و دمنگ بود : کلیله و دمنه مجموعه داستانهایی است از زبان حیوانات که در عهد ساسانیان از زبان سنسکریت به پهلوی نقل شده است.

ترجمه پهلوی کلیله و دمنه هم‌ اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته است.

بعد از حمله عرب به ایران ، عبدالله بن مقفع آنرا از پهلوی به عربی ترجمه کرده است : پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد.

کلیله و دمنه ابن مقفع را در عهد نصر بن احمد سامانی و به فرمان او ابوالفضل محمد بلعمی به نثر فارسی ترجمه کرد. ترجمهٔ ابن مُقَفّع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است اما میان نسخ مختلف آن، گاه تفاوت‌ های زیادی دیده می‌شود و از اصل این ترجمه اثری در دست نیست.

رودکی به فرمان امیر نصر بن احمد ، کلیله و دمنه را به نظم در آورد : کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شده‌ است. از جمله به دستور نصر بن احمد سامانی، ابوالفضل بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند و سپس رودکی (در سال ۳۲۰ ق.) از کلیله و دمنه ی ترجمه بلعمی منظومه ای را به نظم درآورد. اما امروز ترجمهٔ بلعمی از بین رفته و از اثر رودکی جز چند بیت پراکنده باقی نمانده‌ است.

ترجمه‌ ای از کلیله و دمنه به زبان سریانی امروز موجود است که این ترجمه نزدیک‌ ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.

آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسی‌ گوی هندی است که درای نثری روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیار دانش داده‌ است.

در ترجمهٔ سریانی‌ ای که از روی متن پهلوی صورت گرفته‌ است کلیله و دمنه ده باب است:

باب شیر و گاو باب کبوتر طوق‌ دار

باب بوزینه و سنگ‌ پشت

باب بی‌ تدبیری باب موش و گربه باب بوم و زاغ باب شاه و پنزوه باب تورگ (شغال) باب بلاد و برهمنان

باب شاه موشان و وزیرانش

مجتبی مینوی ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم ایرانی، دربارهٔ کتاب کلیله و دمنه گفته است : «کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌ های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هر گونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند.»

منبع : mojbaz.com

خرید و دانلود دانلود کتاب کلیله و دمنه | اثر ابوالمعالی نصرالله منشی اثر ابوالمعالی نصرالله منشی از انتشارات فردوس. اپلیکیشن فیدیبو، حس خوب کتاب خواندن 🙂 دانلود انواع کتاب صوتی، الکترونیکی و پی دی اف (pdf) فارسی.

نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی

نسخه الکترونیک دانلود کتاب کلیله و دمنه | اثر ابوالمعالی نصرالله منشی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!

۱۱۰,۰۰۰ تومان

دانلود رایگان فیدیبو

مطالعه نسخه نمونه خرید نسخه الکترونیک اشتراک گذاری

حتما شما هم با شنیدن نام کتاب کلیله و دمنه، به یاد کتاب فارسی دبستان خود می افتید و برخی داستان های کلیله و دمنه را به خاطر می آوردید. در این مقاله قرار است در مورد این کتاب جذاب که اسرار نگفته زیادی دارد بیشتر صحبت کنیم. پس اگر دوست دارید در مورد این اثر نفیس بیشتر اطلاعات داشته باشید، با ما همراه شوید.

کلیله و دمنه یکی از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می رود که قدمت آن به بیش از 2000 سال گذشته می رسد. این اثر از ابتدا نگارش ایرانی نداشته و توسط فیلسوفی اهل هند، به نام «بدیا» نوشته شده و بعد از نگارش به شاه هند یعنی «دبشلیم» تقدیم شده است.

جالب است بدانید این کتاب داستانی در اصل به زبان سانسکریت نوشته شده است و در زمان ساسانیان به دست نصرالله منشی به زبان فارسی میانه ترجمه شد.

مجتبی مینوی یکی از بزرگان درعرصه نویسندگی و ترجمه و همچنین ویراستاری، درباره کتاب کلیله و دمنه این چنین نظر داده که: «کتاب کلیله و دمنه مجموعه‌ ای از دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم آن را گرد آوردند و به زبان های مختلف آن را ترجمه کرده اند و برای نسل های آینده به ارث گذاشته اند تا توسط مردم خوانده شود و از حکمت و پندهای آن بیاموزند.»

ابوالمعالی نصرالله منشی این رمان پند آموز را به زبانی ساده تر و با استفاده از روش ترجمه آزاد به فارسی میانه ترجمه کرد. در خصوص نوع ترجمه و نگارش این اثر باید در نظر داشته باشیم که نویسنده با حفظ فهوای کلام کتاب اصلی، اثری نو و متناسب با زبان پارسی را به مخاطبان خود ارائه کرده است. شاید همین باعث شده تا اگر از مخاطبی در مورد نویسنده این رمان بپرسید نامی به غیر از نصرالله منشی به گوشتان نخورد.

نکته جالبی که در مورد ترجمه این اثر ارزشمند باید بدانیم این است که، تا سال ها پیش مردم تنها ترجمه روان کلیله ودمنه را ترجمه نصرالله منشی می دانستند. این در حالی است که سالیان دور در کتابخانه سرای استانبول ترجمه فارسی دست نویسی توسط «محمدابن عبدالله بخاری» به جا مانده که موجب شده نظر مردم در مورد ترجمه آزاد نصرالله منشی تغییر کند؛ چرا که بهترین نکته ای که در مورد آن می توان یافت این است که محمدابن بخاری بدون دست بردن بر اصل داستان تمام نوشته های زبان اصلی کتاب را به فارسی برگردانده که این نکته نظر بسیاری از صاحب نظران ادبی را در مورد کلیله و دمنه برانگیخت.

داستان کلیله و دمنه در زمان ساسانیان در ایران سر و صدای زیادی کرد و با توجه به ترجمه این اثر به زبان پهلوی به درخواست شاه، رودکی شاعر پر آوازه آن زمان ماموریت به نظم درآوردن این اثر را پذیرفت.

نکته قابل توجه در مورد ابیات رودکی این است که او در بیشتر ابیات خود نکاتی را اضافه و کم کرده و چندان به متن اصلی داستان پایبند نبوده است. اما با این حال این اثر منظوم یکی از ارزشمند ترین آثار رودکی به حساب می آید.

متاسفانه در حال حاضر از مجموع دوازده هزار بیت رودکی تنها 129 بیت موجود است که آن هم با تلاش استاد نفیسی از منابع مختلف و کتاب های متوع قدیمی جمع آوری شده است.نویسنده ی کلیله و دمنه

حتما شما هم تا اینجای مقاله کنجکاو داستان حیوانات این کتاب شده اید. همانطور که از نام کتاب مشخص است قسمت عمده قصه های پندآموز گذری بر اتفاقات و پیشامدهای دو شغال به نام های کلیله و دمنه است.

بزرگترین ویژگی کتاب کلیله و دمنه حکایت های به هم پیوسته بین حیواناتی است که در یک جامعه در کنار هم ظاهر می شوند، حرف می زنند، گاهی دعوا می کنند، گاهی به هم کمک می کنند و حتی علیه هم توطئه می چینند. در قسمت هایی از داستان شاهد برپایی دادگاهی هستیم که حیوانات برای پیدا کردن حق در آن جمع شده اند. به طور کلی تمام آنچه در یک جامعه انسانی وجود دارد در کلیه و دمنه وجود دارد اما با ظاهری دیگر و جامعه ای متفاوت تر!

البته این را در نظر داشته باشید که، تمام باب های نثر کلیله و دمنه از زبان حیوانات نیست بلکه در بسیاری از حکایت ها تنها آموزنده بودن بودن داستان مدنظر نویسنده بوده است و نویسنده گاهی با استعاره ها و ایجاد نمادهای مختلف داستان را به انتها می رساند.

حکایت های پندآموز کلیله و دمنه با توجه به ترجمه ای که از متن پهلوی آن صورت گرفته است، شامل 10 باب است که در هر کدام داستان های جذاب و هیجان انگیزی حول رویدادهای مختلف پیش می آید.

– باب شیر و گاو

– باب کبوتر طوق‌ دار

– باب بوزینه و سنگ‌ پشت

– باب بی‌ تدبیری – باب موش و گربه – باب بوم و زاغ – باب شاه و پنزوه – باب تورگ-شغال

– باب بلاد و برهمنان

– باب شاه موشان و وزیرانش

رمان کلیله و دمنه داستان های جذاب فراوانی دارد. خوبی داستان های این رمان کوتاه بودن و روان بودن آن است؛ چرا که مخاطب با یکبار خواندن آن فهوای کلام نویسنده را در ک می کند. در ادامه یکی از معروف ترین حکایت های کتاب کلیله و دمنه را با هم مرور می کنیم.

آورده‌اند؛ بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر کردن داشت. بازرگان صد من آهن داشت که در خانه دوستی تمام آن را به رسم امانت گذاشت و رفت؛ اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد. بازرگان، روزی به طلب آهن امانتی اش نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی می‌کرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد چیزی ازآن باقی مگذاشت.

منبع : fidibo.com

بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

این مطالب توسط ربات جمع آوری شده است در صورت نارضایتی به ما اطلاع دهید تا محتوای مطلب شما را حذف کنیم.

نویسنده ی کلیله و دمنه
نویسنده ی کلیله و دمنه
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *