نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو
نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن

شازده کوچولو یا شاهزاده کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Prince) داستانی اثر آنتوان دو سنت اگزوپری است که نخستین بار در سپتامبر سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر شد.[۱][۲]

این کتاب به بیش از ۲۸۰ زبان و گویش ترجمه شده[۳][۴] و با فروش بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ محسوب می‌شود. کتاب شازده کوچولو «خوانده شده‌ترین» و «ترجمه شده‌ترین» کتاب فرانسوی‌زبان جهان است و به عنوان بهترین کتاب قرن ۲۰ در فرانسه انتخاب شده‌است. از این کتاب به‌طور متوسط سالی ۱ میلیون نسخه در جهان به فروش می‌رسد. این کتاب در سال ۲۰۰۷ نیز به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شد.[۵][۶]

در این داستان سنت اگزوپری به شیوه‌ای سوررئالیستی به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی می‌پردازد. طی این داستان سنت اگزوپری از دیدگاه یک کودک، که از سیارکی به نام ب۶۱۲ آمده، پرسشگر سؤال‌های بسیاری از آدم‌ها و کارهایشان است.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

به مناسبت هفتادمین سالگرد تولد این رمان شیرین، در ماه مارس ۲۰۱۳ نسخه‌های جدیدی از آن منتشر شد: یک نسخه با جلد مقوایی برای نوجوانان، دیگری به همراه سی دی کتاب گویای شازده کوچولو با صدای ویگو مورتنسن، هنرپیشه فیلم «ارباب حلقه‌ها» و نسخه‌ای مصور به همراه نقاشی‌های ژوان سفار.[۷]

سال ۱۹۳۵، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش می‌کرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همان‌جا فرود آمد.[۸]

همین سانحه دستمایه نگارش شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بی‌نام، پس از فرود در کویر با پسر کوچکی آشنا می‌شود. پسرک به خلبان می‌گوید که از سیارکی دوردست می‌آید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم می‌گیرد برای اکتشاف سیاره‌های دیگر، دیار خود را ترک کند. او هم‌چنین برای خلبان از گل رز محبوبش می‌گوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترک‌ها تعریف می‌کند و از روباهی که او را این‌جا، روی زمین ملاقات کرده‌است، می‌گوید. خلبان و شازده چاهی را می‌یابند که آنها را از تشنگی نجات می‌دهد. او در طی داستان با ماری برخورد می‌کند که زبان رازآلودی دارد. در نهایت شازده کوچولو تصمیم می‌گیرد به سیارک خود بازگردد.

شازده کوچولو ترجمه‌های متعددی به زبان فارسی دارد. محمدجواد کمالی دربارهٔ ترجمه‌های فارسی شازده کوچولو در کتاب تاریخ ترجمهٔ ادبی از فرانسه به فارسی می‌نویسد: .mw-parser-output .templatequote{overflow:hidden;margin:1em 0;padding:0 40px}.mw-parser-output .templatequote .templatequotecite{line-height:1.5em;text-align:right;padding-right:1.6em;margin-top:0}

«داستان زیبا و تفکربرانگیزی که از پرفروش‌ترین کتابها در سطح جهان و اثر برگزیدهٔ قرن بیستم در فرانسه است و پس از انجیل، بالاترین رکورد ترجمه به سایر زبانها را داراست، در ایران بارها از فرانسه یا انگلیسی کم و بیش با همین عنوان به فارسی ترجمه یا بازنویسی شده و همواره در ردیف کتاب‌های پرخواننده قرار داشته‌است.»

در این داستان، شازده از سیارکی به نام ب۶۱۲ می‌آید. سیارکی با این نام در فهرستِ سیارک‌های کشف شده نیست. در سال ۱۹۹۳ سیارک ۴۶۶۱۰ را B-six-cents-douze نام نهادند که به زبان فرانسه معنی ب۶۱۲ می‌دهد. عدد این سیارک در پایه ۱۶ می‌شود ب۶۱۲.

نمایشنامه‌ای به نام در جستجوی دوست بر اساس شازده کوچولو نوشته شده و در پاریس و تهران چاپ شده و بر صحنه رفته‌است. درسال۱۳۹۴ بمناسبت بزرگداشت احمدکامیابی مسک این اثر به کارگردانی حمیدرضا زلقی در شهر اهواز به اجرا درآمد. نویسنده احمد کامیابی مسک می‌باشد.[۹][۱۰]


AragonésDownloads-icon

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن

آنتوان دو سنت‌اگزوپری (به فرانسوی: Antoine de Saint-Exupéry) ‏ (۲۹ ژوئن ۱۹۰۰ – ۳۱ ژوئیهٔ ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان اهل فرانسه بود.[۳] اگزوپری پس از مرگ، تبدیل به قهرمان ملی فرانسه گردید.[۴][۵]

سنت‌اگزوپری در شهر لیون و در یک خانوادهٔ کاتولیک و نخبه‌سالار متولد گردید. شجره‌نامهٔ این خانواده تا چندین قرن قدمت داشت. او سومین فرزند از ۵ فرزند مارتن لوی ماری دو سنت‌اگزوپری و ویکنتس آندره لوییز ماری دو فونس‌کلمب بود.[۶][۷] پدر وی مدیر اجرایی کارگزاری بیمه بود که در ایستگاه قطار بر اثر سکته، قبل از چهارمین سال تولد آنتوان درگذشت. آنتوان در سال ۱۹۳۱ با کانسوئلو سنت‌اگزوپری ازدواج کرد.[۸][۹]

سنت‌اگزوپری تا قبل از جنگ جهانی دوم، خلبان تجاری موفقی بود که در خطوط پست هوایی میان اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی به فعالیت می‌پرداخت اما با آغاز جنگ، هر چند از دیدگاه سن و وضعیت سلامتی در شرایط مطلوبی نبود اما به نیروی هوایی فرانسه آزاد در شمال آفریقا پیوست. در ماه ژوئیه ۱۹۴۴ هواپیمای او در یک پرواز شناسایی بر فراز دریای مدیترانه ناپدید شد و اعتقاد بر این بود که در همان زمان کشته شده‌است.[۳]

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

سنت‌اگزوپری برندهٔ جوایز ادبی معتبر فرانسه و همچنین برندهٔ جایزهٔ کتاب ملی آمریکا گردید.[۱۰] عمده شهرت وی به واسطه کتاب شازده کوچولو[۱۱] و نوشته‌های تغزلی او با عنوان زمین انسان‌ها و پرواز شبانه است.[۳] آثار او، از جمله کتاب شازده کوچولو به ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شده‌است.[۱۲]

به هنگام گشایش جبهه دوم و پیاده شدن قوای متّفقین در سواحل فرانسه، بار دیگر با درجه سرهنگی نیروی هوایی به فرانسه بازگشت. در ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴ برای پروازی اکتشافی برفراز فرانسه اشغال شده از جزیره کرس در دریای مدیترانه به پرواز درآمد، و پس از آن دیگر هیچگاه دیده نشد.

دلیل سقوط هواپیمایش هیچگاه مشخص نشد اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش اینطور به‌نظر می‌رسد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانی‌ها واقع نشده است، زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمی‌شود و احتمال زیاد می‌رود که سقوط هواپیما به‌دلیل نقص فنی بوده است.[۱۳]


LatviešuDownloads-icon


“Guardians of the Future.”Downloads-icon


بایگانی‌شدهDownloads-icon


http://ensani.ir/file/download/article/20110104154102-نگاه%20ماه%20سنت%20اگزوپری%20و%20شازده%20کوچولو%20(آنتوان%20دو)%20عشق%20مرگ%20آفرین%20است%20(راز%20مرگ%20آنتوان%20دو%20سنت%20اگزوپری).pdfDownloads-icon

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن

زبان فرانسوی یا فرانسه (در فرانسوی: Français، تلفظ: فغانسه) یک زبان طبیعی هندواروپایی از خانوادهٔ زبان‌های رومی است که ۱۳۶ میلیون سخنور زبان نخست در فرانسه و آفریقای شمالی و مرکزی دارد.[۵][۶] فرانسوی یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد، یکی از دو زبانِ کاری این سازمان (همراه با انگلیسی) و زبان کاری یا رسمی سازمان‌های متعدد بین‌المللی یا محلی ،از جمله، اتحادیه اروپا می‌باشد. فرانسوی، زبانی است کاملاً علمی و دانشگاهی، و امروزه همچنان، پس از انگلیسی، یکی از مهم‌ترین زبان‌های دیپلماتیک به‌شمار می‌رود. در حدود ۱۹۰ میلیون نفر، فرانسوی را به عنوان زبان دوم صحبت می‌کنند،[۷] و ۲۰۰ میلیون نفر دیگر هم آن را به عنوان یک زبان دوم اکتسابی استفاده می‌کنند.[۸] اجتماعات گویش کننده به فرانسوی در ۵۷ کشور و قلمرو حضور دارند.[۹] بیشتر گویش کنندگان بومی این زبان در فرانسه هستند. بقیهٔ گویش کنندگان به طور عمده در کانادا، به ویژه استان کبک، نیو برانزویک و اونتاریو و نیز بلژیک، سوییس، لوکزامبورگ و مناطقی در ایالت مین آمریکا[۱۰] و لوییزیانا حضور دارند.[۱۱] بیشتر افرادی که فرانسوی زبان دوم آن‌هاست در آفریقای فرانسوی‌زبان[۱۲] زندگی می‌کنند، که با تردید می‌توان گفت تعداد آن‌ها از گویندگان بومی بیشتر است.[۱۳] گرچه زبان اسپانیایی از نظر تعداد افرادی که به یک زبان واحد تکلم می‌کنند در مقام دوم قرار دارد (مقام اول متعلق به زبان چینی می‌باشد).[۱۴]

زبان فرانسوی نیز مانند زبان‌های دیگر در طول تاریخ دچار تغییرات فراوانی شده‌است. کشور فرانسه در روزگار باستان بخش مهمی از سرزمینی پهناور در غرب اروپا به نام گُل بوده‌است. گل‌ها به زبان هم‌خانوادهٔ زبان مردم بریتانیای باستان، یعنی کِلت‌ها صحبت می‌کردند. رواج زبان کِلتی در سرزمین گل تا قبل از هجوم رومیان ادامه داشت. این هجوم در قرن دوم قبل از میلاد صورت گرفت و رومیان به‌تدریج زبان لاتین را در بین مردم فرانسه گسترش دادند. البته این زبان شکل متفاوتی از زبان لاتین اصیل داشت و همان زبانی نبود که در سنای روم بدان صحبت می‌گردید یا درنوشتار نویسندگان کلاسیک می‌آمد. این زبانِ ساده‌تر و بی‌قاعده‌تر که معمولاً توسط سربازان و بازرگانان به فرانسویان آموخته می‌شد، گالو-رومن یا لاتین بومیانه لقب گرفت. زبان لاتین عامیانه نیز در امتداد زمان به زبان فرانسوی کهن تبدیل گشت.

به دلیل حکومت رومی‌ها بر گالیا زبان لاتین به مرور توسط ساکنان این منطقه فرا گرفته شد و حتی شخیصت محلی به خود گرفت به گونه ای که لاتین گالیا با آن لهجه از زبان لاتین که در مناطق دیگر صحبت می‌شد در مبحث گرامر تفاوت‌هایی داشت. لهجه لاتین گالیا سرانجام خانواده زبانی گالی-رومی را خلق کرد که زبان فرانسوی یکی از زبان‌های این خانواده بود. در این زمان تنها زبان طبقه الیت تغییر کرد و وقتی که امپراتوری روم غربی سقوط کرد زبان گالی در میان طبقه الیت درحال فراموشی بود. اما در مناطق روستایی بیشتر جمعیت کماکان به همان زبان صحبت می‌کردند که البته برخی از آن‌ها با لاتین یا یونانی آشنایی داشتند. گسترش لاتین در میان طبقات عامیانه مدت‌ها بعد رخ داد آن هم‌زمانی که مردم محلی و فرانک‌های تازه‌وارد به‌طور همزمان این زبان را فرا گرفتند.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

با وجود تأثیر زیاد رومی‌ها در گالیا زبان گالی احتمالاً تا قرن ششم زنده ماند. این زبان در تکامل لاتین عامیانه به فرانسوی نقش داشت و تعداد زیادی وام واژه نیز از این زبان وارد فرانسوی شد و تحت تأثیر زبان گالی در لاتین تغییرات آوایی و گرامری به وجود آمد.

این زبان در میان قرن‌های ۹ تا ۱۴ میلادی در فرانسه رواج داشت. در واقع مردم فرانسه به‌تدریج شروع به ایجاد تغییرات در زبان لاتین عامیانه کردند. آن‌ها کلمات لاتین را با گلو و گویش خود به شکل متفاوتی تلفظ کردند و برخی از حروف صدادار را برای تلفظ مشکل تشخیص دادند و آن‌ها را از کلمه مورد نظر حذف نمودند. همچنین بسیاری از حروف صامت در کلمات که تأکید روی آن‌ها کمتر بود از واژه‌ها حذف می‌شد.

برای مثال کلمه chef (سرآشپز) و chief (رئیس) در فرانسوی کهن، ریشه در کلمه لاتین capute دارند. کلمه لاتین civitatem که به شهر رم گفته می‌شد، در فرانسوی کهن تبدیل به cité شد که به معنی شهر در حالت عام است. تغییرات بسیار زیادی که نظیر دو مورد پیشین انجام گرفته‌بود، در قرن یازده میلادی کامل شد. این تغییرات اما در نواحی مختلف فرانسه به روش‌های مختلفی صورت گرفت و لهجه‌های متفاوتی پدیدآورد.

در ابتدای قرن نهم، طایفه‌ای به‌نام پاریسی‌ها در یک دهکده ماهیگیری به نام لوتیتا زندگی می‌کردند. این دهکده که در جزیره‌ای میان رودخانه سن قرار داشت، در گذر ایام ترقی کرد و به شهر پاریس تبدیل شد. در ابتدا لهجه مردم این دهکده که فرانسیان نام داشت، چندان پرطرفدار نبود تا اینکه در سال ۹۸۷، کُنت پاریس به نام هوگو کاپه به عنوان پادشاه، و پاریس به عنوان پایتخت فرانسه انتخاب شد. از این پس لهجه فرانسیان که در دربار سلطنت بدان صحبت می‌شد، اهمیت سیاسی فراوانی پیدا کرد و سرانجام همین لهجه به عنوان زبان استاندارد فرانسوی انتخاب گردید. هر چند که تفاوت لهجه‌ها در مناطق جنوبی شامل شهرهای نیس و مارسی یا مناطق شمالی نظیر پیکارد و نورماندی باقی‌ماند و حتی هنوز هم به قوت خود باقی است.

با توجه به گسترش فرانسوی کهن در طول قرون ۹ تا ۱۴ میلادی، ذکر این نکته ضروری است که ادبیات نوشتاری آن روزگار و متون مذهبی و متن مکتوب دادگاه‌ها و مطالبی نظیر آن تحت نفوذ دستگاه کلیسا هنوز به زبان لاتین نوشته می‌شد. این تفاوت میان زبان نوشتار و گفتار تا دوره رنسانس باقی‌مانده بود که از آن پس دوران زبان فرانسوی امروزی آغاز شده‌است.

آوردن واژه‌های تازه از زبان ادبی لاتین به فرانسوی در سدهٔ دوازدهم آغاز شد و در سدهٔ سیزدهم رو به افزایش نهاد. در سدهٔ چهاردهم خط مشی دقیقی برای گسترش زبان فرانسوی از راه وامگیری واژه‌های لاتینی در پیش گرفته شد. شارل پنجم فرانسه (پادشاه فرانسه از ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۰) پشتیبان اهل علم و ادب بود و ایشان را به ترجمهٔ آثار کلاسیک برای کتابخانه خود ترغیب می‌کرد. مترجمان حتی زبردست‌ترین آن‌ها که نیکل اُرسم بود از فقر زبان فرانسوی آن هنگام می‌نالیدند. ارسم در این خصوص نمونهٔ جالبی را که در ترجمهٔ آثار ارسطو به آن برخورده است شاهد می‌آورد:

برای رهایی از این تنگناهای زبانی بود که ارسم و دیگران بر آن شدند تا زبان فرانسوی را با وامگیری از واژگان لاتینی و یونانی توانمند سازند. ایشان این کار را به درستی و بدون زورآور کردن الگوهای دستوری زبان‌های مذکور به زبان فرانسوی انجام دادند یعنی بر خلاف بعضی نویسندگان اسپانیایی مانند گونگورا که این کار را ناشیانه و با افراط انجام دادند و افزون بر واژگان، الگوهای دستوری یونانی و لاتینی را نیز که واقعاً نمی‌توان به آن‌ها رنگ و بوی بومی داد وارد زبان کردند امری که موجب کج‌روی زبان و اندیشه می‌شود.[۱۵]

در سدهٔ شانزدهم میلادی انقلاب فرهنگی بزرگی در سراسر اروپا و به تبع آن در فرانسه رخ‌داد. از قدرت عظیم کلیساها کاسته شد و فرهنگ و هنر و صنعت شکوفا گردید. به این ترتیب بود که زبان لاتین کم‌کم از دستگاه رسمی حذف گردید. در سال ۱۵۳۹ پادشاه فرانسه که فرانسوای اول نام داشت، دستور داد که متون دادگاه‌ها به جای لاتین به زبان فرانسوی نگاشته شود. در همین ایام بود که کشیشی به نام ژان کالون برای اولین بار نوشته‌های مذهبی خود را از لاتین به فرانسوی ترجمه نمود. در سال ۱۵۴۹ مقاله بسیار مهمی با عنوان «در دفاع و اهمیت زبان فرانسوی و هر چه غنی‌تر کردن آن» توسط شاعر و منتقد معروفی به نام یواخیم دو بله نوشته شد. فرانسه در این دوران مانند سایر ملل اروپایی به دوران با عظمت یونان باستان نگاهی دوباره کرد و در نتیجه آن بود که کلمات بسیاری از فرهنگ قدیم یونان به فرانسوی وارد شد. همچنین واژه‌های فراوانی از ایتالیای بعد از رنسانس و حتی از عربی قرض گرفته شده و به سرعت وارد فرانسوی می‌گردید.

هجوم روزافزون کلمات و تغییرات در گرامر در سدهٔ هفدهم میلادی به اوج خود رسیده‌بود. ادبا و زبان‌شناسان به‌تدریج نگران شده و به فکر افتادند تا این زبان پر تلاطم را قاعده‌مند کنند و از ایجاد هرج و مرج در ساختار آن جلوگیری نمایند. در پی همین فعالیت‌ها بود که فرهنگستان فرانسه تشکیل گردید که تا امروز اهمیت خود را حفظ کرده و مرجع تصمیم‌گیرنده دربارهٔ صحت و دقت متون رسمی و ورود کلمات و عبارات جدید به فرهنگ لغت است. می‌توان گفت که حفظ سیاست‌های بسته دربارهٔ دستور زبان و کلمات زبان فرانسوی باعث شده‌است که اولاً ساختار زبان فرانسوی از قرن هفده تاکنون تغییرات چندانی نداشته باشد و دوم این‌که فرهنگ لغات فرانسوی نسبت به انگلیسی بسیار کم حجم‌تر و ساختار و ترتیب کلمات در جمله‌های آن بسیار منظم‌تر از زبان‌های دیگر باشد.

فرانسوی یکی از زبان‌های هندواروپایی است که از زبان‌های رومی تأثیر گرفته و از زبان لاتین مشتق شده‌است، هم‌چنان‌که زبان‌های ملی مانند ایتالیایی، پرتغالی، اسپانیایی، رومانیایی و زبان‌های در اقلیت از اوکسیتان تا ناپل و… چنین هستند. با این وجود نزدیک‌ترین زبان‌های وابسته به آن، زبان‌های زبان‌های اوییل و کرئول‌های فرانسه‌پایه است.

زبان فرانسوی، زبان رسمی ۲۹ کشور است، که بیشتر آن‌ها در فرانسوی به La Francophonie (جوامع فرانسوی‌زبان) معروفند. هم‌چنین یک زبان رسمی تمام دفاتر سازمان ملل و گسترهٔ وسیعی از سازمان‌های بین‌المللی است. طبق اطلاعات اتحادیهٔ اروپا، ۱۲۹ میلیون (یا ۲۶٪ کل جمعیت اتحادیه)، در ۲۷ عضو، به فرانسوی گویش می‌کنند که از میان آن‌ها، ۶۵ میلیون نفر گویشوران بومی‌اند و ۶۹ میلیون نفر ادعا می‌کنند که آن را یا به عنوان زبان دوم یا یک زبان خارجی صحبت می‌کنند و از این لحاظ، فرانسوی در ردهٔ سوم بیشترین گویشوران به عنوان زبان دوم قرار دارد (پس از انگلیسی و آلمانی). بیست درصد از اروپایی‌های غیر فرانسوی‌زبان، قادر به گویش فرانسوی‌اند که تقریباً برابر ۱۴۵٬۶ میلیون نفرند.[۱۶] به علاوه، پیش از میانهٔ قرن ۲۰، فرانسوی به عنوان زبان سرآمد دیپلماسی در بین اروپاییان و نیروهای مستعمره و نیز به عنوان یک زبان بین‌المللی در میان طبقات تحصیل‌کردهٔ اروپا گویش می‌شد.

در نتیجهٔ امپراتوری مستعمراتی فرانسه از قرن ۱۷ تا ۲۰، فرانسه به آمریکا، آفریقا، پلی‌نزی، و حوزهٔ کارائیب معرفی شد.

فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه، درباره تهدیدات مختلف برای آینده زبان فرانسوی از جمله نفوذ بیش از واژگان انگلیسی به زندگی روزمره فرانسویان و نیز آسیب به دستور زبان فرانسه هشدار داد.[۱۷] سیاستمداران فرانسه همیشه، نگرانی‌های خود را از نفوذ گسترده زبان انگلیسی و ضعف زبان فرانسوی ابراز می‌کنند. مارین لوپن نظراتی مبنی بر مقابله با زبان انگلیسی دارد که با نگرانی درباره زبان فرانسوی صحبت می کند. آکادمی فرانسه اظهار دارد؛ استفاده مکرر از واژه های انگلیسی در یک سند ملی، خلاف قانون اساسی فرانسه است.
[۱۸] در هنگام ترکیب با واژگان فرانسوی در جملات روزمره فرانسه‌زبانان چیزی را پدید می‌آورد که خود فرانسوی‌ها اصطلاحا به آن «فرانگله» می‌گویند و منظورشان ترکیب فرانسه و انگلیسی است.[۱۹]

۱۹٫۷۱ درصد از ساکنان اتحادیه اروپا می‌توانند به زبان فرانسوی تکلم کنند که این فرانسوی را به سومین زبان رایج در اتحادیه پس از انگلیسی و آلمانی تبدیل می‌کند.

بر اساس قانون اساسی فرانسه فرانسوی در سال ۱۹۹۲ میلادی به زبان رسمی این کشور تبدیل شد. البته استفاده از این زبان در نوشته‌های رسمی دولت فرانسه از سال ۱۵۳۹ میلادی اجباری بوده‌است. دولت فرانسه موظف است که در اسناد رسمی و قراردادهای قانونی از زبان فرانسوی استفاده کند و همچنین زبان رسمی آموزش هم به جز در مناطقی خاص باید فرانسوی باشد. در آگهی‌ها نیز کلمات خارجی باید ترجمه فرانسوی داشته باشند.

فرانسوی زبان رسمی والونی در بلژیک است. همچنین یکی از دو زبان رسمی بروکسل نیز می‌باشد که زبان دیگر هلندی است. در بروکسل اکثریت جمعیت به زبان فرانسوی به عنوان زبان اول خود تکلم می‌کنند.

در سوئیس نیز چهار زبان رسمی وجود دارد که یکی از آن‌ها فرانسوی است (آلمانی و ایتالیایی به همراه رومانش دیگر زبان‌ها هستند). در منطقه روماندی که ژنو بزرگترین شهر آن است بیشتر مردم به این زبان سخن می‌گویند. در سوئیس طبقه‌بندی‌های سیاسی بر اساس تقسیمات زبانی انجام نشده و برای همین مناطق دو زبانه زیادی وجود دارد. ۲۳ درصد سوئیسی‌ها فرانسوی را به عنوان زبان مادری تکلم می‌کنند. در کل ۵۰ درصد آن‌ها می‌توانند به فرانسوی سخن بگویند.

فرانسوی در موناکو و لوکزامبورگ و همچنین دره استا در ایتالیا زبان رسمی است و در جزایر مانش هم اقلیت‌های فرانسوی زبان وجود دارد. فرانسوی در آندورا نیز صحبت می‌شود.

فرانسوی زبان هندوچین مستعمره سابق فرانسه که شامل کشورهای ویتنام، لائوس و کامبوجیا می‌شود بود و هنوز هم در لائوس و کامبوجیا زبان اداری است در حالی که تأثیر این زبان در آن مناطق رو به کاهش هست. در زمان استعمار ویتنام طبقه الیت به زبان فرانسه صحبت می‌کردند و خدمتکارانشان نیز لهجه فرانسوی مخصوص خودشان را داشتند که البته امروز از بین رفته‌است. پس از پایان حکومت فرانسه در ویتنام جنوبی کماکان از فرانسوی به عنوان زبان اداری و تحصیل و تجارت استفاده می‌شد. پس از پایان جنگ آمریکا در ویتنام و یکپارچگی مجدد این کشور فرانسوی جای خود را به انگلیسی داد. با این وجود میراث فرانسوی‌ها در ویتنام هنوز از بین نرفته‌است و جمعیت سالخورده توانایی صحبت به این زبان را دارد. همچنین زبان دیپلماسی در ویتنام فرانسوی است و تلاش‌هایی برای احیای آن به عنوان زبان آموزش عالی در جریان است. هر سه کشور ویتنام، لائوس و کامبوجیا فرانسوی جز زبان‌های رسمی است و این کشورها عضو OIF نیز می‌باشند.

در لبنان که سابقاً تحت قیومیت فرانسه قرار داشته عربی تنها زبان رسمی است اما در قوانین این کشور قوانینی پیش‌بینی شده که از فرانسوی در برخی موارد استفاده شود. بسیاری از لبنانی‌ها فرانسوی را به عنوان زبان دوم خود فرا می‌گیرند و این زبان در کنار عربی و انگلیسی در مدارس تدریس می‌شود. بر روی اسکناس‌ها، تابلوهای راهنمایی و رانندگی و همچنین پلاک‌های ماشین‌ها نیز در کنار عربی از فرانسوی هم استفاده می‌شود.

امروز حدود ۴۰ درصد از لبنانی‌ها می‌توانند این زبان را به عنوان زبان خارجی صحبت کنند. درصد فراگیری انگلیسی هم ۴۰ درصد است اما استفاده از انگلیسی در رسانه‌ها و مشاغل رو به افزایش است. ۹۰۰٬۰۰۰ محصل در لبنان وجود دارد که قریب به ۵۰۰٬۰۰۰ نفر از آن‌ها در مدارس فرانسوی زبان که ریاضی و علوم در آن‌ها به فرانسه تدریس می‌شوند درس می‌خوانند. درصد فراگیری آموزش فرانسه بسته به نقاط مختلف این کشور متفاوت است. یک سوم دانش آموزانی که در مدارس فرانسوی زبان درس خوانده‌اند برای آموزش عالی به مدارس انگلیسی زبان می‌روند. انگلیسی زبان تجارت و ارتباطات است درحالی که فرانسوی بر جایگاه اجتماعی فرد تأثیر گذار است.

در اسرائیل نیز یک جامعه فرانسوی زبان وجود دارد. بیشتر آن‌ها یهودیانی هستند که از فرانسه به این کشور مهاجرت کردند. یهودیان مراکشی و یهودیان لبنانی نیز از جمله فرانسوی زبانان اسرائیل هستند. در بسیاری از مدارس اسرائیل فرانسوی به عنوان زبان خارجی تدریس می‌شود.

قطر و امارات هر دو عضو OIF هستند اما در این کشورها فرانسوی توسط جمعیت محلی یا کارگران خارجی تکلم نمی‌شود. تنها کسانی که در کشورهای عضو OIF سرمایه‌گذاری کرده‌اند یا ارتباط خانوادگی دارند می‌توانند فرانسوی را صحبت کنند. قطر و امارات به این دلیل به عضویت OIF درآمده اند که در کشورهای فرانسوی زبان و همین‌طور خود فرانسه سرمایه‌گذاری مالی زیادی کرده‌اند. این دو کشور می‌توانند نمایندگانشان را به اجلاس این سازمان ارسال کنند اما حق رای تنها مختص کشورهای فرانسوی زبان است.

اکثریت جمعیت فرانسوی زبان جهان در آفریقا زندگی می‌کند. بر اساس یک گزارش مربوط به سال ۲۰۰۷ حدود ۱۱۵ میلیون نفر در ۳۱ کشور آفریقایی فرانسوی زبان می‌توانند فرانسوی را به عنوان زبان اول یا دوم خود صحبت کنند. این عدد شامل افرادی که در کشورهای غیرفرانسوی زبان آفریقا زبان فرانسوی را به عنوان زبان دوم فرا گرفته‌اند نمی‌شود. با توجه به رشد جمعیت فرانسوی زبانان در آفریقا پیش‌بینی می‌شود که تعداد متکلمان جهانی این زبان تا سال ۲۰۵۰ به ۷۰۰ میلیون نفر برسد. فرانسوی زبانی است که بیشترین رشد را در آفریقا دارد که البته بیشتر متکلمان آن کسانی هستند که با آن به عنوان زبان دوم سخن می‌گویند. زبان فرانسوی در آفریقا در همه مناطق یکسان نیست بلکه بر اثر برخورد فرانسوی با زبان‌های محلی گویش‌های مختلفی از آن وجود دارد.

به دلیل گسترش آموزش و رشد سریع جمعیت در کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقا فرانسوی احتمالاً در این منطقه گسترش پیدا خواهد کرد. در سال‌های اخیر در این قاره لهجه‌های جدیدی نیز پدید آمده که سایر فرانسوی زبانان جهان ممکن است آن را به سختی متوجه شوند. البته در حالت نوشتاری این لهجه‌ها به سایر لهجه‌های فرانسوی جهان نزدیکی بسیار زیادی دارد.

۴۵ درصد جمعیت وانواتو می‌توانند به فرانسوی تکلم کنند و در این کشور زبان رسمی است. در کالدونیای جدید که جز قلمرو کشور فرانسه به حساب می‌آید هم ۹۷ درصد مردم می‌توانند به فرانسوی بنویسند، بخوانند و صحبت کنند. در پلی‌نزی این عدد ۹۵ درصد است حال آن که در والیس و فوتونا ۸۴ درصد جمعیت چنین اند.

پلی‌نزی و والیس و فوتونا درصد کسانی که فرانسوی را در خانه‌هایشان تکلم می‌کنند رو به افزایش است و همین باعث شده تا زبان محلی پلی‌نزی در خطر باشد. در پلی‌نزی در بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ درص کسانی که در خانه فرانسوی صحبت می‌کردند از ۶۷ به ۷۴ رسیده‌است. در والیس و فوتونا نیز به همین ترتیب در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ از ۱۰ درصد به ۱۳ درصد افزایش یافته‌است.

از زمان رسیدن جک کرتبه زبان فرانسوی زبان رسمی جدید بوده‌است. موج‌های مهاجر آمده از فرانسه شرق کانادا را برای سکونت انتخاب کردند. در میان آن‌ها اکدین‌ها چهار استان ساحلی نول اکس، نوو برنسیک، ال د پرنس ادوار و تر نوو را مشغول کردند

در ایران معاصر، زبان فرانسوی بعد از انگلیسی دومین زبان محبوب و مورد توجه است. زبان فرانسوی از عهد صفویه در ایران مورد توجه قرار گرفت. این زبان به ویژه در دوره قاجار از طریق ترجمه کتاب‌های درسی دارالفنون که در اصل به فرانسوی بود، رونق گرفت و بر اثر احیاء صنعت چاپ گسترش یافت. از آنجا که محصلین بیشتر به فرانسه اعزام می‌شدند زبان فرانسوی در کشور رایج و با گستردگی آن نه تنها آثار نویسندگان فرانسه بلکه آثار ادبی بعضی از دیگر زبان‌های اروپایی نیز به فارسی برگردانده شد. نخستین نمایشنامه ای که از فرانسوی به فارسی ترجمه شد، نمایشنامه «مردم‌گریز»، اثر مولیر بود.
ترجمه و نشر کتاب پس از مرگ شاهزاده عباس میرزا، در دوران محمد شاه قاجار دچار فترت شد، ولی در عهد ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه دوباره اوج گرفت. محمد طاهر میرزا، میرزا حبیب اصفهانی و محمدحسن خان اعتماد السلطنه از پرکارترین مترجمان این دوره بودند. پس از روی‌کار آمدن سلسلهٔ پهلوی، روند ترجمه شتاب بیشتری پیدا کرد و تمام قلمروهای علمی و فنی و ادبی را دربرگرفت زیرا تعداد افراد تحصیل‌کرده و میزان روابط همه‌جانبه با کشورهای خارجی افزایش یافت. در این دوره آثار ارزشمند بسیاری به فارسی برگردانده شد و تعداد مترجمان با استعداد و به اصطلاح حرفه‌ای فزونی چشمگیری یافت. ترجمه‌ها تا اوایل دهه ۱۹۳۰، عمدتاً از طریق زبان فرانسوی صورت می‌گرفت ولی پس از جنگ جهانی دوم و تحولات سیاسی و فرهنگی پس از آن، زبان انگلیسی در عرصهٔ ترجمه اهمیت بیشتری یافت و از نظر کمیت، گوی سبقت را ربود؛ هرچند از نظر کیفیت، بهترین ترجمه‌ها کماکان به مترجمانی تعلق داشت که از زبان فرانسوی ترجمه می‌کردند.[۲۰]

از زمان قاجار که بسیاری از رجال سیاسی برای ادامه تحصیل به فرانسه می‌رفتند، بسیاری از واژه‌های فرانسوی از طریق قوانین حقوقی وارد ایران شد و امروزه نیز در زبان فارسی بسیاری از این کلمات استفاده می‌شود و گاهی این کلمات به قدری در زبان فارسی رایج شده‌است که بسیاری از افراد نمی‌دانند که این واژگان فرانسوی هستند. از جمله می‌توان به کلماتی همچون: دوش (حمام)، کروات، مغازه، فامیل، کادو، شوفر، آسانسور، کودتا، رفوزه، پاساژ، ماساژ، مونتاژ، کتلت، املت، توالت، آژانس، اورژانس، مانتو، پالتو و مرسی اشاره کرد[۲۱]

الفبای زبان فرانسوی بر اساس الفبای لاتین است و بیست و شش حرف ساده دارد. افزون بر حرف‌های ساده، حرف ترکیبی «œ» و حرف‌های زبَرنشانه‌دار «à â è é ê ë î ï ô û» نیز در نوشتار این زبان به کار می‌روند.

۸۵ درصد کلمات زبان فرانسوی از لاتین، ۱٫۵ درصد از آلمانی، ۰٫۱ درصد از عربی، ۰٫۱ درصد از اسکاندیناوی، ۱۲ درصد از اسپانیایی و ایتالیایی و انگلیسی و باقی زبان‌ها گرفته شده‌است.

زبان فرانسه از نظر ریشه‌ای نقاط اشتراک زیادی با زبان لاتین دارد. بعضی از مهم‌ترین ویژگی‌های گرامری این زبان عبارتند از:

در زبان فرانسه اسامی همیشه جنسیت گرامری دارند. این جنسیت می‌تواند مذکر یا مؤنث باشد. گذشته از آن حالت جمع نیز به صورت یک جنسیت سوم در این زبان شناسایی می‌شود. جنسیت اسامی را در ساده‌ترین حالت می‌توان از حروف تعریف آن‌ها شناسایی کرد. حرف تعریف le نشان دهنده اسامی مذکر، حرف تعریف la نشان دهنده اسامی مؤنث و حرف تعریف les نشان دهنده اسامی جمع است.[۲۲]

ساختار گرامری حالت جمع برای اسامی به زبان انگلیسی بسیار نزدیک است. در زبان فرانسه هم مانند انگلیسی در یک قاعده کلی برای ساختن حالت جمع یک اسم به آن پسوند s- اضافه می‌کنیم. این قاعده البته دارای استثناهایی هم هست. همچنین تخصیص‌گر به کار رفته با اسم جمع به صورت جمع می‌آید.[۲۳]

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

در زبان فرانسه مانند زبان ایتالیایی سه نوع از حروف تعریف وجود دارد. «حروف تعریف معرفه»، «حروف تعریف نکره» و «حروف تعریف جزئی یا مقداری». حروف تعریف معرفه برای اسامی‌ای به کار می‌رود که برای مخاطب شناخته شده‌است. حروف تعریف نکره برای اسامی‌ای به کار می‌رود که برای مخاطب ناشناخته است یا شناخت آن اهمیتی ندارد و حروف تعریف جزئی یا مقداری برای اشاره به مقادیری از کمیت‌های شمارش‌پذیر یا شمارش‌ناپذیر به کار می‌روند.
در زبان فرانسه در نتیجهٔ هم‌نشینی حروف اضافه با حروف تعریف چهار تکواژ مرکب (au, aux, du, des) به وجود می‌آید. همچنین بسته به خصوصیات آوایی اسم یا صفتی که بعد از این حروف تعریف آورده می‌شود ممکن حذف(élision) یا پیوند(liaison) رخ دهد.[۲۳]

در جمله‌هایی از لحاظ معنایی نیازی به حضور ضمیر فاعلی یا مفعولی در ساختار جمله نیست (مانند جمله «باران می‌بارد») یا مخاطب از روی صرف فعل می‌تواند به آن پی ببرد و حذف ضمیر ضربه‌ای به ساختار دستوری جمله نمی‌زند (مانند حذف ضمیر «من» در جملهٔ «ایرانی هستم») زبان‌هایی که ضمایر فاعلی و مفعولی را در چنین موقعیتهای حذف اجباری یا اختیاری می‌کنند به اصطلاح می‌گویند ضمیرانداز. اگر زبانی به درجه‌ای ضمیرانداز باشد که تنها اجازهٔ حذف ضمیر فاعلی و نه مفعولی را بدهد به آن فاعل تهی می‌گویند. اکثر زبان‌های هند و اروپایی مانند فارسی و همه زبان‌های رومی‌تبار به جز فرانسوی دست‌کم فاعل تهی هستند. زبان فرانسوی نیز تا قرن ۱۶ زبانی فاعل تهی بوده‌است اما پس از آن شبیه اکثر زبان‌های مدرن ژرمنی از جمله انگلیسی غیرضمیرانداز شده‌است؛ بنابراین در جملهٔ «Je suis Français» (ترجمه:من فرانسوی هستم) حضور ضمیر je الزامی است یا مثلاً جملاتی که با عبارت Il faut آغاز می‌شوند با آنکه از لحاظ معناشناسی نیازی به حضور ضمیر il نیست ولی نحو زبان ایجاب می‌کند که این ضمیر وجود داشته باشد و حذف آن باعث نادستوری شدن جمله می‌شود. همین‌طور است در مورد ضمیر il در جمله «Il fait frais”.[۲۴][۲۵]

Meridional French / Standard French (Languages of France) •
Belgian French (Languages of Belgium) •
فرانسوی سوییسی •
Jersey Legal French (جزیره‌های مانش)

Quebec French (Joual) / Brayon / Acadian French (Chiac) / Newfoundland French / Métis French (Canadian French) •
Cajun French / Colonial French / Missouri French / Frenchville (French language in the United States) • Saint-Barthélemy French (French West Indies)

فرانسوی آفریقایی •
فرانسوی مغربی (مغرب عربی)

Vietnamese French (dialect) •
Lao French •
Cambodian French (linguistics) •
Indian French (پودوچری)

French-based creole languages  • Michif language


«حذف ضمیر فاعلی در برخی از زبانهای ایرانی»Downloads-icon

برخی از داستان‌ها به مرتبه‌ای می‌رسند که فرهنگ‌ساز می‌شوند و بخشی از فرهنگ بشری را می‌سازند. شازده کوچولو یکی از این داستان‌ها است. «شازده کوچولو» کتاب قرن فرانسه شناخته شده است و یادمان باشد که فرانسه در سده بیستم یکی از سه کشور فرهنگ ساز جهان بوده است. چنین امتیازی نشان می‌دهد که این کتاب کم حجم بیش از آن که داستانی ساده باشد،‌ فلسفه‌ای بزرگ و شگفت را در پشت خود دارد.

وقتی شش ساله بودم روزی در کتابی راجع به جنگل طبیعی که «سرگذشت‌های واقعی» نام داشت، تصویر زیبایی دیدم. تصویر، مار بوآ را نشان می‌داد که حیوان درنده‌ای را می بلعید.

درآن کتاب گفته بودند که مارهای بوآ شکار خود را بی آنکه بجوند درسته قورت می‌دهند بعد دیگر نمی‌توانند تکان بخورند و در شش ماهی که به هضم آن مشغولند می‌خوابند.

من آن وقت درباره ماجراهای جنگل بسیار فکر کردم و به نوبه خود توانستم با مداد رنگی تصویر شماره ۱ را که نخستین کار نقاشی من بود بکشم. تصویر چنین بود:

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

شاهکار خود را به آدم بزرگ‌ها نشان دادم و از ایشان پرسیدم که آیا از نقاشی من می‌ترسند؟

در جواب گفتند: چرا بترسیم ؟ کلاه که ترس ندارد.

اما نقاشی من شکل کلاه نبود تصویر مار بوآ بود که فیلی را هضم می‌کرد آن وقت من توی شکم مار بوآ را کشیدم تا آدم بزرگ‌ها بتوانند بفهمند. آدم بزرگ‌ها همیشه نیاز به توضیح دارند… 

شازده کوچولو سنت اگزوپری داستان شاعرانه ای است سرشار از استعاره و نماد که خواندن آن هر بار تجربه‌ای نو به دست خواهد داد. این اثر از آثار کلاسیک و ماندگار ادبیات کودکان است که تاکنون به بیش از ۱۰۲ زبان ترجمه شده است و از پر فروش‌ترین آثار دنیاست. سنت اگزوپری این اثر را در سال‌هایی که جهان درگیر جنگ جهانی دوم بود، نوشته است.

شازده کوچولو ترجمه محمد قاضی نخستین اثری است که شورای کتاب کودک در سال ۱۹۸۷ در حوزه‌ی داستان ـ ترجمه برگزید تا به فهرست افتخارIBBY معرفی شود. محمد قاضی ۱۳۳۲ شازده کوچولو را به فارسی ترجمه کرد. از آن زمان تا کنون این اثر بارها از سوی مترجمان گوناگون به فارسی برگردانده شده است .به باور کارشناسان بهترین ترجمه‌ها از این اثر را محمد قاضی و ابوالحسن نجفی انجام داده‌اند.

در این هنگام بود که روباه پیدا شد.
روباه گفت: سلام.
شازده کوچولو سر برگرداند و کسی را ندید ولی مودبانه جواب سلام داد.
صدا گفت: من اینجا هستم زیر درخت سیب…
شازده کوچولو پرسید: تو که هستی؟ چه خوشگلی!…
روباه گفت: من روباه هستم.
شازده کوچولو به او تکلیف کرد که بیا با من بازی کن. من آنقدر غصه به دل دارم که نگو…
روباه گفت: من نمی توانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکرده اند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت: ببخش! اما پس از کمی تامل باز گفت: اهلی کردن یعنی چه؟
روباه گفت: تو اهل اینجا نیستی پی چه می گردی؟
شازده کوچولو گفت: من پی آدم ها می گردم. اهلی کردن یعنی چه؟
روباه گفت :آدم ها تفنگ دارند و شکار می کنند. این کارشان آزاردهنده است. مرغ هم پرورش می دهند و تنها فایده اشان همین است. تو پی مرغ می گردی؟
شازده کوچولو گفت: نه من پی دوست می گردم. نگفتی اهلی کردن یعنی چه؟
روباه گفت: اهلی کردن چیز بسیار فراموش شده ای است. یعنی ایجاد علاقه کردن…

  خلبانی ناچار به فروداضطراری درصحرای افریقا می شود. درآنجا پسربچه ای که شاهزاده ای از سیاره ی دیگر است، می بیند. کودک برای خلبان ماجراهای سفر خود را به سیاره های گوناگون درجست وجوی مفهوم حقیقی زندگی شرح می دهد.

راهنمای گفت و گوی فلسفی
   آنتوان دوسنت اگزوپری در اثر ماندگار خود “شازده کوچولو” با روایتی طولانی و پرمایه، کودکان را مجذوب مفاهیم فلسفی داستان می کند. تجربه های شخصی نویسنده که زمانی خود در بیابان گم شده بوده، ساختار اثر را باورپذیر و بی همتا کرده است. در این داستان، نکات مهم و درخور اندیشه ای  در پیوند مفاهیم واقعی زندگی با افسانه مطرح می شود. در هیچ اثری به اندازه ی شازده کوچولو، شخصیت ها و موقعیت ها چنین قدرتمند و شگفت انگیز توصیف نشده اند. شخصیت شازده کوچولو، با وجود روبه رو شدن با موضوع های خیالی باورپذیراست. نویسنده با قلمی توانا حس تلخ کشمکش شدید خلبان با طبیعت خشن پیرامونش را، که برای او تجربه ای واقعی است، به تصویر کشیده است. درگیر شدن با موضوع های فراواقعی از این دست، به کودکان توانایی می دهد که در زندگی واقعی به خوبی به مسائل و موضوع هایی که با آن ها روبه رو می شوند، فکر کنند.
ذهن خواننده با خواندن ماجراهای سفرها و رنج های شازده کوچولو، با مفاهیم فلسفی گوناگونی همچون قدرت، فناپذیری و تنهایی درگیر می شود. سنجش رفتار مسئولانه ی شازده کوچولو با داشته هایش، و آزمندی مرد تاجر یا کارفرما، کودک را به تفکر درباره ی مفاهیم “مالکیت” و “تصرف” وا می دارد.
مخاطب از راه شناخت روابط شازده کوچولو با دیگران، می تواند مفاهیمی مانند دوستی را ارزش گذاری، و با دید معصومانه ی او، تفکر و ارزش های از پیش تعیین شده ی خود را بازنگری کند.
با اینکه آدم بزرگ های به ظاهر عاقل، به پرسش های شازده کوچولو پاسخ می دهند، کودکان نیز به پرسش ها و قرار گرفتن در موقعیت های او علاقه مندند. همان گونه که از متن پیداست، پاسخ های شخصیت ها، موضوع گفت و گوهای واقعی زندگی آدم هاست، مانند سخن گفتن قاطعانه ی پدر و مادر یا آموزگاری که همانند پادشاه می گوید:”من به تو فرمان می دهم، چون پادشاه هستم.” *
شازده کوچولو هرگز تا پاسخ پرسش خود را نیافته بود، آن را رها نمی کرد. این رفتار الگوی مناسبی است برای کودکان تا بتوانند همچون او برای رسیدن به پاسخ پرسش های شان تلاش کنند و درستی پاسخ ها را نیز به آزمایش بگذارند. روند خوانش انتقادی مفاهیم نهفته در این داستان، افزون بر پرسش های زیر، تفکر فلسفی رادرکودکان پایه گذاری می کند. با انجام فعالیت های مؤثر درباره ی این اثر غنی می توان روحیه ی پرسشگری را در کودکان دبستانی ایجاد کرد و نیرو بخشید.

پرسش هایی برای گفت و گوی فلسفی در باره ی این داستان

بخش اول. صفحه های ١-٢١. فصل ١ – ٧
  داستان شازده کوچولو درباره ی خلبانی است که با هواپیمایش در بیابانی سقوط کرده است. نویسنده ی داستان خلبانی است که خود، سقوط هواپیما و گم شدن در بیابان را تجربه کرده است و با کودکی که به شاهزاده ای از سیاره ی دیگری می ماند، روبه رو می شود.
١. به نظر شما این دیدار به راستی برای نویسنده رخ داده است؟
٢. تفاوت واقعیت و داستان در اینجا چیست؟
٣. آیا رخدادهای این داستان می توانند واقعی باشند؟
٤. آیا می توان رویدادهای این داستان رابه دو بخش واقعی و خیالی تقسیم کرد؟
٥. آیا داستان دیگری خوانده اید که رویدادهای آن آمیزه ای از واقعیت و خیال باشند؟
فصل ٤
  خلبان داستان می گوید: “وقتی با ایشان (آدم بزرگ ها) از دوست تازه ای صحبت می کنید هیچ وقت از شما راجع به آنچه اصل است نمی پرسند. هیچ وقت به شما نمی گویند که مثلاً آهنگ صدای او چطوراست؟ چه بازی هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می کند؟ بلکه از شما می پرسند: چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟” *
٦. شما یک دوست را چطور توصیف می کنید؟
  به اعتقاد خلبان، آدم بزرگ ها هنگامی وجود شازده کوچولو را باور می کنند که به آن ها بگویید:”سیاره ای که شازده کوچولو از آنجا آمده ب٦١٢ است وهرگز حضور او را به این دلیل که بچه ی شیرین زبانی بود، می خندید و گوسفند می خواست باورنمی کنند.” *
٧. به نظر شما دلایل وجود شازده کوچولو چیست؟
  خلبان داستان می گوید:”من اگر در اینجا سعی می کنم بتوانم او را توصیف کنم برای این است که فراموشش نکنم.” *
٨. آیا توصیف افراد، در به یاد آوردن آن ها به شما کمک می کند؟
٩. راه های دیگر به خاطر آوردن افراد چیست؟ (کشیدن تصویری ازآن فرد، مثل خلبان که تصویر شازده کوچولو را کشید.)
  ازحرف های خلبان می فهمیم که شازده کوچولو کم و بیش شش سال پیش از اینجا رفته است.
١٠. حالا که دوست شازده کوچولو یعنی خلبان، پس از شش سال هنوز او را به یاد می آورد، می توان گفت که او هنوز زنده است و ممکن است روی کره ی زمین باشد؟
فصل ٧
  مسئله ی خلبان در داستان این است که اگر نتواند هواپیمایش را تعمیر کند، ممکن است بمیرد، ولی شازده کوچولو فکرمی کند مبارزه ی بین گوسفند و گل ها از هر موضوعی مهم تراست.
١١. به نظر شما کدام مسئله مهم تراست؟ چرا؟
  خلبان ابزارهایش را کنارمی گذارد و شازده کوچولو را در آغوش می گیرد.حالا او فکر می کند که دلجویی از دوستش مهم تراز هر چیزی است، حتی زندگی خودش.
١٢. اگر شما جای او بودید، کدام یک را انتخاب می کردید؟ دلجویی از دوست تان یا تعمیر هواپیما در آن وضعیت؟
١٣. آیا عاقلانه است که مسائل دوست تان را مهم تر از مشکلات خود بدانید؟
١٤. چه زمانی مشکلات شما از همه چیز مهم تر است؟
بخش دوم. صفحات٢٢ -٤٣ . فصل٨ – ١٤
فصل ١٠
  با هم شخصیت افراد به ظاهر قدرتمند داستان را مرور کنیم:
١٥. اگر پادشاه داستان رعیتی نداشت، آیا آن وقت هم به راستی قدرتمند بود؟
١٦. آیا در آن صورت، کسی از دستورهای او پیروی می کرد؟
١٧. چه چیزی به افراد قدرت می  دهد؟
فصل ١١
١٨. به نظر شما کدام شخصیت ستایش شدنی است؟
١٩. چرا فرد خودپسند داستان دلش می خواست همه او را ستایش  کنند؟
٢٠. چرا او خود را سزاوار ستایش می دانست؟
٢١. آیا شما تا به حال تحسین شده اید؟
٢٢. برای چه ویژگی یا فعالیتی؟
٢٣. چه کسی شما را تحسین کرده است؟
٢٣. مفهوم تحسین و ستایش چیست؟
 فصل ١٣
  شخصیت تاجر یا کارفرمای داستان باور دارد که مالک ستاره هاست، چون نخستین بار او به آن ها فکر کرده است.
٢٤. آیا با او موافق اید؟

* جملات ستاره دار از “شازده کوچولو” ترجمه ی محمد قاضی نقل شده است.

www.teachingchildrenphilosophy.org


برگردان: زهرا جوادی

وبلاگ‌ کتاب هدهد با نوشته‌هایی کاربردی برای خانواده‌ها و معلمان

همه حقوق سایت کتابک برای پدیدآورندگان آن محفوظ و  باز نشر نوشته ها و تصویرها با آوردن منبع آزاد است.

Copyright 2008 – 2019


2222222

با کد تخفیف Salam اولین کتابتان را با ۵۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کنید

ممکن است کتاب شازده کوچولو را نخوانده باشید، اما حتما یا یکی از انیمیشن‌های اقتباسی آن را دیده‌اید و یا در گوشه و کنار نقل قول‌هایی از آن خوانده‌اید. تا به امروز بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از این کتاب فروخته شده و به بیش از صد زبان ترجمه شده است. اولین بار این کتاب به زبان انگلیسی منتشر شد. بر اساس این کتاب در سال ۱۹۶۶ یک کمپانی لیتوانیایی-شوروی فیلمی ساخت. در ۱۹۷۴ نیز یک کمپانی فیلمسازی در آمریکا بر اساس آن فیلمی ساخت. جدیدیترین اقتباس از این کتاب در سال ۲۰۱۵ ساخته شده است. انیمیشنی سه‌بعدی و ۱۰۱ دقیقه‌ای محصول کشور فرانسه که برنده جایزه‌های بسیاری بوده است.

اگر از نشیدن قصه‌های کودکانه لذت می‌برید، پیشنهاد می‌کنیم یادداشت «معرفی ۱۰ قصه صوتی کودکانه» را هم بخوانید:

نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

مترجم: احمد شاملو

انتشارات نگاه

داستان کتاب شازده کوچولو درباره‌ی پسرکی است که در سیاره‌ی کوچکی به نام ب۶۱۲ با یک گل سرخ و دو آتشفشان خاموش زندگی می‌کند. پسرک عاشق گل شده، اما گل با با لحنی مغرورانه با او حرف می‌زند. پسرک از دست گل ناراحت می شود و سفری طولانی را آغاز می‌کند.

در این سفر به ۷ سیاره‌ی دیگر می‌رود. در سیاره اول با یک پادشاه آشنا می‌شود. وقتی با پادشاه صحبت می‌کند می فهمد بعضی از آدم‌ها در زندگی فکر می‌کنند بیشتر از بقیه حق زندگی دارند.

در سیاره دوم با یک خودشیفته آشنا می‌شود و می فهمد بعضی‌ها  از خودشان رضایت کامل دارند . و از دیگران مدام ایراد می‌گیرند.

در سیاره سوم، با مِی‌خواره‌ای آشنا می‌شود که مدام حسرت گذشته را می‌خورد و نگران اتفاق‌های آینده است. در عین حال فراموش کرده که باید به لحظه‌ی حال هم فکر کرد.

در سیاره چهارم با یک تاجر آشنا می شود. تاجری که در تمام زندگیش فقط سه بار کارش را متوقف کرده. تاجر همیشه سرش در حساب و کتاب است. اما از زندگی لذت نمی‌برد.

در سیاره پنجم، با یک فانوس‌بان آشنا می‌شود. فانوس‌بان نماد افرادی است که کاری را همیشه انجام می‌دهند، بدون اینکه فکر کنند این کار مفید است، یا نه!

در سیاره ششم با پیرمردی جغرافی‌دان آشنا می‌شود که همیشه از توانایی و دانایی‌اش استفاده می‌کند.

در نهایت به سیاره هفتم، یعنی زمین می رسد. در زمین آدم‌ها احساس تنهایی می‌کنند. چون همه به دنبال به دست آوردن ثروت و قدرت و شهرت هستند.

این داستان از زبان خلبانی روایت می شود که شش سال پیش در صحرایی در آفریقا با شازده کوچولو آشنا می‌شود و شازده کوچولو ماجرای سفرش را برایش می‌گوید.

پیشنهاد می‌کنیم یادداشت زیر را بخوانید و با کتاب‌هایی مشابه شازده کوچولو آشنا شوید.

پیشنهاد می‌کنیم یادداشت « تصویرسازی‌های اگزوپری در کتاب شازده کوچولو» را هم ببینید.

« آدم‌بزرگ‌ها زیادی به اعداد وابسته هستند. زمانی که به آن‌ها می‌گویی دوست جدیدی پیدا کرده‌ای، آن‌ها هیچ وقت از تو نمی‌پرسند صدای دوستت چطور است؟ بازی مورد علاقه‌اش چیست؟ آیا کلکسیونی از پروانه‌ها دارد؟ درعوض آن‌ها از تو می‌پرسند: چند سالش است؟ پدرش چقدر پول دارد؟ آن‌ها واقعا فکر می کنند این بهترین راه برای شناختن آدم‌هاست! »

« این فقط یک سوال درباره‌ی نظم فردی است. بعد از آن شازده کوچولو توضیح می‌دهد. اولین کاری که صبح‌ها درباره‌ی خودتان انجام می‌دهید این است که خودتان را تر و تمیز می‌کنید. مسواک می‌زنید و صورتتان را می‌شویید، مگر نه؟ خب دومین کار باید این باشد که از سیاره‌تان هم مراقبت کنید»

« گل من، مرا با رایحه‌ی خوبش سرشار کرد، او لذت را به زندگی من باز گرداند. من نباید او را ترک کنم. من باید می‌فهمیدم که یک روح شیرین حساس پشت آن همه بازی‌های احمقانه‌اش بوده!»

«می دونی اهلی کردن یعنی چه؟

روباه گفت: خب، چیزی هست که معمولا فراموش می‌شود. من فکر می‌کنم این تقریبا یعنی برقرار کردن نوعی از رابطه.

رابطه؟

بله. برای من تو فقط و فقط یک پسربچه هستی مثل بقیه‌ی پسربچه‌ها، مثل هزاران هزاران پسربچه‌ی دیگر. من نیازی به تو ندارم. و تو هم به من نیازی نداری. برای تو من فقط یک روباه هستم، مثل بقیه‌ی روباه‌ها. مثل هزاران هزار روباه دیگر. اما اگر تو من را اهلی کنی، من و تو، ما یک رابطه می‌سازیم، و بنابراین ما به همدیگر نیاز خواهیم داشت. تو برای من منحصر به فرد می‌شوی. اگر قرار بود تو من را اهلی کنی، کل زندگی من شادتر می‌شود. آن وقت من حتی صدای پای تو را هم می‌شناسم و برای من با صدای پای بقیه فرق پیدا می‌کند. با شنیدن صدای پای بقیه من با هر سرعتی که تو بخواهی، در سوراخی قایم می‌شوم. اما صدای پای تو برای من شبیه موسیقی خواهد شد، و من از سوراخم بیرون می‌آیم، با هر سرعتی که تو بخواهی.»

یکبار که شازده کوچولو خوابش میآمد، من او را در دستانم گرفتم و به راهم ادامه دادم. موقع راه رفتن، من خیلی تکان خوردم. به نظر می‌رسید ظریف‌ترین گنج‌ را در آغوش دارم و هیچ چیز در دنیا به آن اندازه شکننده نیست. در روشنی مهتاب به پیشانی رنگ‌پریده‌اش، به چشمان بسته‌اش و آن طره‌های مویش که در باد حرکت می‌کردند، نگاه کردم و با خودم زمزمه کردم: من به چه چیزی نگاه می‌کنم؟ این‌ها چیزی غیر از ظاهر نیستند. آنچه را واقعا مهم است، من نمی‌توانم ببینم.

من ظرف را به لب‌های او نزدیک کردم. او نوشید، چشم‌هایش را بست. بعد من نوشیدم. شبیه مهمانی آب‌خوری بود. غذای معمولی نبود، اما همانی بود که باید باشد. شیرینی آب در قدم زدن زیر ستاره‌ها، آهنگ قرقره و تلاش برای بالا کشیدن آن سطل بود. این باعث شد من احساس خوبی داشته باشم، خوشحال شوم و تا الان هم این احساسم ادامه داشته باشد.

ستاره‌ها برای آدم‌های مختلف، معنی‌های مختلف دارد. به مسافران می‌گوید کجا هستند، کجا می‌روند. برای بقیه فقط چراغ‌های کوچکی در آسمان هستند. برای دانشمندها، آن‌ها دنیایی ناشناخته هستند که باید کشف شوند و شناخته شوند. برای تاجر آن‌ها طلا هستند. اما همه‌ی ستاره‌ها ساکت می‌مانند. و تو؟ هیچ کس دیگری در دنیا وجود ندارد که ستاره‌ها را مثل تو دیده باشد. برای تو و فقط تو، ستاره‌ها تا ابد می‌خندند.

تا به حال بیش از بیست ترجمه از کتاب منتشر شده است. اما یکی از معروف‌ترین ترجمه‌های کتاب شازده کوچولو، از آن احمد شاملو است. احمد شاملو در سال ۱۳۶۳این کتاب را با نام مسافر کوچولو ترجمه کرد. اما اولین ترجمه این کتاب را محمد قاضی ارائه کرده است. محمد قاضی را بیشتر با ترجمه‌ی کتاب دن‌کیشوت می‌شناسیم. بر اساس این کتاب انتشارات آوانامه کتاب صوتی را با کیفیت سه‌بعدی تهیه و بهنوش فرهودی با کارگردانی آرمان سلطان‌زاده آن را خوانده است.

بخشی از
شازده کوچولو (با صدای سه بعدی) را بشنوید.

پی‌نوشت: برای نوشتن این یادداشت از منابع زیر استفاده کردیم:

مقاله‌ی ۷ timeless life lessons from The Little Prince از وبسایت پنگوئن.

مقاله‌ی THE STRANGE TRIUMPH OF “THE LITTLE PRINCE از وبسایت مجله‌ی نیویورکر.

مقاله‌ی The Little Prince از ویکی‌پدیای انگلیسی.

اصلی‌ترین پیام کتاب شازده کوچولو زندگی در حال و توجه به ابعاد غیر مادی زندگی است. با این کار می‌توان شادتر زندگی کرد.

از کتاب شازده کوچولو تا به حال بیش از ۲۰ ترجمه منتشر شده است. اما اولین و معروف‌ترین ترجمه این کتاب از احمد شاملوست. البته ترجمه محمد قاضی از این کتاب باعث شد، شاملو هم تغییری در ترجمه خود ایجاد کند و وفادارتر به متن شود.

صبا محبی

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

آشنایی با رمان های جدید سال ۹۸ در طاقچه

کتاب‌هایی برای زودرنج‌ها

معرفی بهترین کتاب‌‌های ادبیات انگلیس

وبلاگ طاقچه محلی است برای نوشتن درباره کتاب. اینجا حوالی
کتاب‌ها پرسه می زنیم و با هم درباره کتاب‌ها صحبت می‌کنیم.

کلیه حقوق برای تیم طاقچه محفوظ است

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

برای دانلود قانونی کتاب شازده کوچولو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب شازده کوچولو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

آدمیزاد هیچ گاه جایى که در آن هست را خوش ندارد. کتاب شازده کوچولو به قلم آنتوان دوسنت اگزوپری، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های فرانسوی‌ زبان جهان به شمار می‌آید که در حال حاضر عنوان بهترین کتاب قرن بیستم در فرانسه را از آن خود کرده است. اگزوپری در قالب داستانی فراواقع‌گرا، نگاه تازه‌ای به عشق، زندگی و جهان آدم بزرگ‌ها دارد.

درباره‌ی کتاب شازده کوچولو:

داستان شازده کوچولو (The Little Prince) نخستین بار در سپتامبر سال 1943 در نیویورک منتشر شد و تاکنون به زبان‌ها و گویش‌های متعددی ترجمه شده است. در ایران افراد سرشناسی نظیر احمد شاملو، محمد قاضی و ابوالحسن نجفی این کتاب را ترجمه کرده‌اند.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

آنتوان دو سنت اگزوپری (Antoine de Saint-Exupéry) در سبک سوررئال (فراواقع گرایی) روایتی کاملا باورپذیر خلق کرده است و از زبان پسرکی کوچک، به بیان تفکرات خود از زندگی، عشق و هستی می‌پردازد. داستان کتاب برگرفته از تجربه شخصی نویسنده است. زمانی ‌که اگزوپریِ خلبان، مجبور به فرود اضطراری در صحرای آفریقا می‌شود.

داستان از جایی شروع می‌شود که خلبانی بی‌نام پس از سقوط اضطراری در کویر، با پسرکی به نام شازده که از سیارکی به نام ب 612 آمده است، آشنا می‌شود. شازده برای اکتشافات سیارات دیگر و یافتن حقیقت، راهی سفری طولانی می‌شود و در خلال داستان، ماجرای سفرش را برای خلبان بازگو می‌کند. از آدم‌ بزرگ‌های عجیبی که با آن‌ها روبه‌رو شده گرفته تا ماجرای گل سرخی که معشوقه‌ی اوست. در نهایت شازده کوچولو تصمیم می‌گیرد به سیارک خود نزد گل سرخ بازگردد، زیرا زمین جای آدم‌های عجیب است. جای آدم بزرگ‌ها.

جوایز و افتخارات شازده کوچولو:

– جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ با فروش بیش از 200 میلیون نسخه
– منتخب بهترین کتاب قرن 20 در فرانسه
– بالاترین رکورد ترجمه به سایر زبان‌ها پس از انجیل
– برگزیده به عنوان کتاب سال فرانسه در سال 2007

کتاب شازده کوچولو برای چه کسانی مناسب است؟

شازده کوچولو را باید خواند. نه یک بار بلکه بارها. از کودکی که هنوز با این جهان پُر رمز و راز آشنایی ندارد گرفته تا سالمندی که تجربیات فراوانی از زندگی دارد. اگر به سبک سوررئال (فراواقع گرایی) علاقه‌مندید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.

با آنتوان دو سنت اگزوپری بیشتر آشنا شویم:

قهرمان ملی فرانسه در 29 ژوئن 1900 در شهر لیون به دنیا آمد. او خلبان تجاری موفقی بود که در خلال جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی فرانسه در شمال آفریقا ملحق شد و سرانجام در سال 1994 به دلیل سقوط هواپیما جان خود را از دست داد. وی با کتاب «شازده کوچولو» و نوشته‌های تغزلی با عنوان «زمین انسان‌ها» و «پرواز شبانه» به شهرت رسید.

در بخشی از کتاب شازده کوچولو می‌خوانیم:

شازده کوچولو پرسید: چه جورى مى‌شود یک ستاره را صاحب شد؟
تاجر پیشه بى‌درنگ با اَخم و تخم پرسید: این ستاره‌ها مال کى‌اند؟
چه مى‌دانم؟ مال هیچ‌کس.
پس مال منند، چون من اول به این فکر افتادم.
همین کافى است؟
البته که کافى است. اگر تو یک جواهر پیدا کنى که مال هیچ‌کس نباشد مى‌شود مال تو. اگر جزیره‌یى کشف کنى که مال هیچ‌کس نباشد مى‌شود مال تو. اگر فکرى به کله‌ات بزند که تا آن موقع به سرکسى نزده به اسم خودت ثبتش مى‌کنى و مى‌شود مال تو. من هم ستاره‌ها را براى این صاحب شده‌ام که پیش از من هیچ‌کس به فکر نیفتاده بود آن‌ها را مالک بشود.

برای دریافت کتاب شازده کوچولو و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل

اشتراک در تلگرام

اشتراک در توییتر

اشتراک در فیسبوک

اشتراک در واتس آپ

اشتراک در لینکداین

اشتراک در گوگل پلاس

کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقه‌ها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتاب‌هایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.

برای دانلود قانونی کتاب شازده کوچولو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب شازده کوچولو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

محبوب‌ترین و پرخواننده‌ترین کتاب در دنیا! آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده‌ی مطرح فرانسوی در کتاب شازده کوچولو، قصه‌ی دوست داشتنی سفر یک شاهزاده‌ی جوان از سیاره‌ی خودش به دیگر سیاره‌های کهکشان را به تصویر کشیده است. داستانی فلسفی و تاثیرگذار درباره‌ی تنهایی، عشق و دوستی که در زمره‌ی پرفروش‌ترین و برجسته‌ترین کتاب‌های سراسر جهان قرار دارد.

آنتوان دو سنت اگزوپری (Antoine Saint-Exupery) در کتاب حاضر داستانی فلسفی و نمادین را روایت می‌کند که مطالعه‌ی آن هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان دلچسب است. رمان شازده کوچولو به موضوعات عمیقی می‌پردازد و از همان صفحات اول ما را با راوی داستان آشنا می‌کند. خلبانی مهربان و دوست‌داشتنی راوی کتاب شازده کوچولو است که هواپیمایش در بیابانی سقوط کرده و حالا ماجرای کتاب را با خاطرات دوران کودکی خود آغاز می‌کند.

با این حال که خلبان قصه را تعریف می‌کند اما شخصیت اصلی کتاب شازده کوچولو نام دارد و کودکی‌ست که از سیاره‌اش به زمین سفر کرده و در بیابانی خشک خلبان را ملاقات می‌کند و با او آشنا می‌شود. شازده کوچولو با بیانی جذاب از مسائل عمیقی که شاید بسیاری از انسان‌ها آن‌ها را به فراموشی سپرده‌اند صحبت می‌کند و ماجرای سفرش به کره‌ی زمین و دیگر سیارک‌ها را نیز شرح می‌دهد.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

این کتاب برجسته که اولین بار در سال 1943 به چاپ رسید در ایران با نام‌هایی چون مسافر کوچولو، شهریار کوچولو، شاهزاده کوچولو و… نیز شناخته می‌شود. در نگاه اول ممکن است شازده کوچولو داستانی کودکانه و ساده به نظر بیاید اما چنین تصوری اشتباه است و میلیون‌ها نفر در دنیا همچنان شیفته‌ی مفاهیم ژرف این شاهکار ادبی هستند.

با وجود اینکه آثار مطرح و مشهوری توسط نویسندگان بزرگ فرانسوی در قرن بیستم خلق شد اما رمان شازده کوچولو (The Little Prince) به قدری تاثیرگذار و مهم است که به عنوان کتاب قرن فرانسه انتخاب شد. این اثر ماندگار از پرفروش‌ترین و بهترین کتاب‌های قرن بیستم و بیست و یکم است که تاکنون به بیش از 300 زبان دنیا ترجمه شده و سالانه میلیون‌ها نسخه از آن در سرتاسر جهان به فروش می‌رسد.

استنلی دونن در سال 1974 فیلمی با اقتباس از این رمان محبوب با بازی بازیگرانی چون استیون وارنر، ریچارد کیلی و… کارگردانی کرد.

در سال 2015 انیمیشنی با اقتباس از این کتاب به کارگردانی مارک آزربون و با صداپیشگی جف بریجز، پل راد، ریچل مک آدامز و… در کشور فرانسه ساخته شد که به دلیل سبک انیمیشن و ادای احترام به کتاب شازده کوچولو نقدهای مثبتی گرفت و به فروش خوبی نیز دست پیدا کرد به طوری که موفق‌ترین انیمیشن فرانسوی در دنیا لقب گرفت.

این داستان تحسین شده محدود به هیچ سن و سالی نیست و همه‌ی علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک و ادبیات داستانی از خواندن آن لذت خواهند برد.

او نویسنده و خلبان فرانسوی‌ بود که در سال 1900 میلادی چشم به جهان گشود و در 44 سالگی پس از پرواز بر فراز دریای مدیترانه، دیگر هرگز دیده نشد. ابتدا این طور تصور می‌شد که آنتوان دو سنت اگزوپری هدف حمله آلمان‌ها قرار گرفته است اما سال‌ها بعد و با پیدا شدن لاشه هواپیمای وی مشخص شد که این سقوط ناشی از نقص فنی بوده است.

همچنین بیشتر ما اگزوپری را با کتاب شازده کوچولو می‌شناسیم؛ کتابی که در لیست پرخواننده‌ترین آثار جهان، رتبه سوم را دارد. اما از جمله آثار دیگر او می‌توان به «خلبان جنگ»، «دژ»، «پیک جنوب» و… اشاره کرد.

میلیون‌ها سال است که گل‌ها خار درست مى‌کنند. میلیون‌ها سال است که گوسفندها آن‌ها را به رغم داشتن خار مى‌خورند. اگر آدم درصدد برآید بفهمد چرا گل‌ها این همه زحمت به خودشان مى‌دهند که خار تولید کنند، خارى که هرگز به کارشان نمى‌آید، این کار جدى نیست؟ یعنى جنگ گوسفندها با گل‌ها اهمیتى ندارد؟ یعنى از جمع‌زدن عددهاى آن مرد چاق سرخ‌چهره کارى جدى‌تر و مهم‌تر در جهان وجود ندارد؟ حالا اگر من گلى را مى‌شناسم که در دنیا بى‌همتاست و در هیچ جاى دیگرى جز سیارک من نمى‌روید و گوسفند کوچکى مى‌تواند یک روز صبح فقط با یک ضربه نابودش کند بى‌آن‌که بداند چه کار دارد مى‌کند، این هم دیگر مهم نیست، بله؟

سرخ شد و بعد به گفته‌هایش ادامه داد:

اگر یک نفر گلى را دوست دارد که منحصر به فرد است و در میلیون‌ها و میلیون‌ها ستاره‌ى دیگر نمى‌روید، همین قدر که ستاره‌ها را تماشا کند آدم خوشبختى است. چون به خودش مى‌گوید: «گل من آن‌جا توى یکى از این ستاره‌هاست…» اما اگر گوسفند آن گل را بخورد، براى آن شخص حکم آن را دارد که ناگهان همه‌ى ستاره‌ها خاموش شوند! این هم که طبعا اهمیتى ندارد!

دیگر نتوانست به حرفش ادامه دهد، ناگهان هق‌هق زد زیر گریه. شب شده بود و من ابزارهایم را کنار گذاشته بودم، دیگر چکشم، پیچ دردسرساز، تشنگى و مرگ برایم هیچ اهمیتى نداشتند. توى ستاره‌اى، در سیاره‌اى، یعنى همین زمینى که رویش زندگى مى‌کردم، شازده کوچولویى بود که باید دلدارى‌اش مى‌دادم. او را بغل کردم، به ملایمت تکان تکانش دادم، به او گفتم: «گلى که دوستش دارى در معرض خطر نیست.»

برای دریافت کتاب شازده کوچولو و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل

اشتراک در تلگرام

اشتراک در توییتر

اشتراک در فیسبوک

اشتراک در واتس آپ

اشتراک در لینکداین

اشتراک در گوگل پلاس

کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقه‌ها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتاب‌هایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.

در این مطلب می خواهیم درباره ی چگونگی به تصویر کشیدن «شخصیت های کودک» در داستان ها صحبت کنیم و درک بهتری را از ویژگی های آن ها به دست آوریم.

زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟

آیا کودک شما هر روز مطالعه می کند، نه به خاطر این که مجبور است، بلکه چون خودش دوست دارد؟

مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد

داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

«شازده کوچولو»، این شاهکار ادبی پر از درس هایی است که کودکان را برای ورود به دنیای بزرگترها آماده می کند.

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟

«پرواز شبانه» دومین رمان بلند آنتوان دو سنت اگزوپری است که نخستین بار در سال 1931 در پاریس انتشار یافت توانست با سرعتی باورنکردنی به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در سطح جهان تبدیل شود.

معرفی رمان معروف دنیا که بهترین شاهکارهای ادبی دنیا هستند و هر کتابخونی باید این بهترین کتاب ها رو بخونه . بهترین رمان های دنیا

در این مطلب سعی شده است که با نگاهی گذرا و البته امروزی، تأثیرات و چرایی اهمیت قصه ها و آثار داستانی را با هم بررسی کنیم.

بیایید از دید بچه ها به دنیای عجیب و غریب بزرگسالان نگاه کنیم. چرا بزرگ ترها همیشه «کار» دارند؟ چرا در دشت ها نمی دوند و شکل ابرها را حدس نمی زنند؟ و چرا فکر می کنند بچه ها چیزی نمی دانند؟

هر کس که دوران بچگی خودش را به یاد بیاورد، احتمالاً یادش می آید که چقدر دنیای آدم بزرگ ها به نظرش گیج کننده می آمده: ساکنان دنیای بزرگسالی، همه چیز را بیش از حد جدی می گیرند و درباره ی هر موضوعی به توضیح نیاز دارند. عجب دنیای خسته کننده ای! 

 

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

«شازده کوچولو»، این شاهکار ادبی که در سرتاسر دنیا بیش از 140 میلیون نسخه به فروش رفته (و پس از انجیل، بالاترین رکورد ترجمه به سایر زبان ها را داراست) پر از درس هایی است که کودکان را برای ورود به دنیای بزرگترها آماده می کند. کتابی که هم به کودکان، چیزهایی درباره ی آدم بزرگ ها می آموزد و هم به بزرگترها یاد می دهد چگونه آدم های بهتری باشند.

 

 

راوی شازده کوچولو می گوید:

تفسیر بزرگترها، کسل کننده و بی روح است. انگار قوه ی تخیل، سال هاست از زندگی شان رخت بسته است! آن ها به راوی می گویند کشیدن بوآی باز یا بسته را کنار بگذارد و عوضش حواسش را بیشتر جمعِ جغرافی، تاریخ، حساب و دستور زبان کند. به همین دلیل، در شش سالگی، راوی، دور کار ظریف نقاشی را خط می کشد و دلسرد می شود. همه ی این ها به خاطر آن است که بزرگ ترها نمی خواهند عمیقاً ببینند یا احساس کنند.

 

 

در سیاره ی شازده کوچولو، گلی زیبا می روید. گلی که نمی خواهد جز در اوج درخشندگی، زیبایی اش را نشان دهد. این گل لطیف، که شازده کوچولو از او در همه ی شرایط به خوبی مراقبت می کند، ادعا می کند که به او نیازی ندارد و خودش از پس نیازهایش بر می آید. به همین دلیل، شازده کوچولو تنهایش می گذارد و سفری پر از کشف و شهود را آغاز می کند. او بعدها درباره ی گلش می گوید:

 

 

شازده کوچولو برای سرگرمی و یادگیری شروع به سیاحت می کند. او در اخترَک اول، پادشاهی تنها را در شنلی مخملی می بیند که با شکوه بر تخت پادشاهی تکیه زده و ادعایش این است که بر همه چیز سلطنت می کند. شازده کوچولو دقیقاً از کار او سر در نمی آورد (چرا که سلطنت این پادشاه، توهمی بیش نیست) اما این پادشاه به قهرمان ما می آموزد که  قضاوت خود از قضاوت دیگران خیلی سخت تر است و تنها از طریق قضاوت خودمان می توانیم به رشد فردی دست یابیم.

اگر توانستی درباره ی خودت قضاوت درستی بکنی، معلوم می شود یک فرزانه ی تمام عیاری.

 

 

شازده کوچولو بر دومین اخترک فرود می آید و با مردی خودپسند رو به رو می شود. این مرد دائم به تحسین خودش می پردازد و همواره منتظر موقعی است که هلهله ی ستایشگرانش بلند شود. 

از ملاقات شازده کوچولو و مرد خودپسند می آموزیم که زندگی کردن برای مورد تحسین واقع شدن، به این معناست که فرد، هیچ گاه خودش را تمام و کمال زندگی نمی کند و به همین دلیل نمی تواند هیچ گاه عشق به دیگری را تجربه کند.

 

شازده کوچولو با مردی تجارت پیشه آشنا می شود که همه ی ستارگان را می شمارد تا بتواند تصاحبشان کند. مرد می گوید:

بیش از حد جدی بودن این مرد، زندگی یکنواختی را برایش رقم زده است. او مردی تنهاست که آن قدر حساب و کتاب، وقتش را گرفته که نمی تواند از زیبایی ستارگان لذت ببرد.

 

در اخترکی دیگر، شازده کوچولو با جغرافیدانی آشنا می شود که فقط به تحقیق می پردازد و خودش هیچ جایی نرفته است. او می گوید:

از ملاقات شازده کوچولو و جغرافیدان می آموزیم که افتادن به دام تحقیقات راجع به چیزهایی که می خواهیم کشف کنیم، خیلی ساده است اما این ممکن است باعث شود هیچ وقت از جایمان تکان نخوریم. پس بهتر است از جا بلند شویم و به کشف های واقعی دست بزنیم.

 

عادت ما این است که شخصیت ها را خیلی زود دسته بندی کنیم. مثلاً روباه به نظرمان شخصیتی حیله گر و مکار دارد. اما روباه در این داستان، نه تنها حیله گر نیست، بلکه به دنبال دوست و همراهی واقعی است. همین روباه به شازده کوچولو مهم ترین درس زندگی را می آموزد: «اهلی کردن». آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده ی شازده کوچولو می خواهد به ما بگوید گاهی باید از تصوراتی که به عادت تبدیل شده اند، دست بشوییم و با نگاهی نو به همه چیز بنگریم.


 

 

آنتوان دو سنت گزوپری، خلبان و نویسنده ی محبوب، از سال 1943 که شازده کوچولو برای نخستین بار چاپ شد، در دل دوستداران ادبیات، بیش از پیش جا خوش کرد. در این جا قرار است به نکاتی ناگفته از زندگی او بپردازیم که حتی برای طرفداران پر و پا قرص شازده کوچولو نیز تازه خواهند بود. پس با ایران کتاب همراه شوید تا درباره ی این نویسنده ی خوش ذوق بیشتر بدانیم.

«آنتوان دو سنت اگزوپری» چیزهایی درباره ی سقوط هواپیما می دانست. در داستان شازده کوچولو می خوانیم:

در این جا، سنت اگزوپری از تجربیات شخصی اش در نوشتن استفاده کرده است. پیش از جنگ جهانی دوم، سنت اگزوپری به عنوان یک خلبان، مورد تحسین بود. اما هنگامی که برای شکستن رکورد سریع ترین پرواز بین پاریس و سایگون تلاش می کرد، با هواپیمایش در فاصله ی 125 مایلیِ قاهره سقوط کرد. 

درباره ی این که اگزوپری در نوشتن شازده کوچولو از چه منابعی الهام گرفته، تفاوت نظر وجود دارد. اما یکی از نظریاتی که بر آن اتفاق نظر وجود دارد، این است که داستانی افسانه ای نوشته ی «هانس کریستین اندرسن» بر او تأثیر زیادی داشته است. در اوایل دهه ی 1940، سنت اگزوپری به سبب جراحت های ناشی از سقوط هواپیمایش، در بیمارستانی بستری شده و از گیر افتادن در آن جا سخت در عذاب بود. به همین دلیل، دوستش آنابلا تصمیم گرفت برای او داستانی بخواند. «پری دریایی کوچک» (The Little Mermaid) باعث شد سنت اگزوپری به فکر نوشتن داستانی از جنس داستان های تأثیرگذار هانس کریستین اندرسن بیفتد.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

 

سنت اگزوپری همه ی تصویرسازی های آبرنگی داستان را خودش انجام داده است. او خودش رو هنرمند نمی دانست اما همیشه به کشیدن طرح هایی مشغول بود. طراحی از آدم های کوچک بر کاغذهای باطله از تفریحات محبوب خالق شازده کوچولو بود.

 

 

همسر سنت اگزوپری، کنسوئلو، همان گل سرخی است که شازده کوچولو به آن عشق می ورزد. آنتوان و کنسئولو رابطه ای لطیف داشتند و بیشتر عمرشان را دور از یکدیگر سپری کردند. اما کنسوئلو همیشه الهه ی الهام بخش زندگی آنتوان باقی ماند. همان طور که شازده کوچولو دوست داشت از گلش مراقبت کند، سنت اگزوپری، عشق به کنسوئلو را در قلبش می پروراند.

 

 

در داستان شازده کوچولو، این شهریار دوست داشتنی با گل های دیگری رو به رو می شود (همان طور که سنت اگزوپری با زنان دیگر)، اما روباه به شازده کوچولو یادآوری می کند که گل او در عالم، تک و منحصر به فرد است.

کنسوئلو، کتابی درباره ی زندگی نامه ی آنتوان دو سنت اگزوپری با عنوان «خاطرات گل سرخ» نوشته که ثابت می کند او گل آنتوان بوده است. 

 

سنت اگزوپری هیچ وقت انتشار شازده کوچولو را در زادگاهش، فرانسه ندید. این کتاب برای اولین بار به فرانسوی و انگلیسی منتشر شد، اما فقط در آمریکا. به دلیل دیدگاه های سیاسی و جنجال برانگیز این نویسنده ی فرانسوی، آثار او در فرانسه ی تحت حکومت دولت ویشی (که در آن، شمال فرانسه از جمله پاريس در اشغال ارتش آلمان نازی باقی ماند) جایی نداشتند. پس از آزادی فرانسه، این کتاب در کشور سنت اگزوپری آزاد شد. 

 

وقتی شازده کوچولو در فرانسه موجود شد، یک سال از مردن مشکوک سنت اگزوپری می گذشت. مرگ این نویسنده ی برجسته به اندازه ی زندگی حیرت انگیزش، رازآلود بود. او راه خود را به نیروی هوایی فرانسه باز کرد و با وجود این که در سلامت فیزیکی و روحی اش جای تردید بود، بار دیگر قادر به پرواز شد. در این مأموریت اکتشافی در سال 1944 هواپیمای او ناپدید شد و دیگر هیچ کس خالق شازده کوچولو را ندید. هرگز معلوم نشد که آیا او توسط دشمن کشته شده یا مانوری انتحاری باعث سقوطش بوده است. پیکر او هیچ گاه پیدا نشد. اما در سال 1998 سرنخی از سرنوشت او به دست آمد: دستبند نقره ای سنت اگزوپری که دربردارنده ی هویتش بود توسط یک ماهیگیر در ساحل مارسی در مدیترانه کشف شد. در سال 2000 نیز بقایای هواپیمایش توسط یک غواص پیدا شد. اگر داستان «شازده کوچولو» را بخوانید، می بینید که این پایان سحرانگیز، برای خالق داستان شازده کوچولو شاعرانه ترین پایان است. 

 

شازده کوچولو نگاه ما را به همه چیز تغییر می دهد. پس از مطالعه ی این کتاب، غروب آفتاب برایتان معنای دیگری خواهد داشت و ستارگان دیگر برایتان فقط نقاطی نورانی در آسمان نخواهند بود. سنت اگزوپری در این داستان به ما می گوید: «فقط با چشم دل می توان خوب دید.»

 

اما از خالق شازده کوچولو، آثار دیگری نیز بر جای مانده که خواندنشان ما را در شناخت بهتر این نویسنده ی پر احساس و در درک نگاه عظیم او یاری می کنند. خواندن کتاب های «پرواز شبانه» و «زمین انسان ها» را از دست ندهید.

 


 

 

«لوییس گلیک»، محبوب ترین شاعر ادبی در آمریکا

مسیر حرفه ای غیرمعمول «داشیل هَمِت»

«آلدوس هاکسلی»، خالق رمان «دنیای قشنگ نو» را بهتر بشناسیم

ایران‌کتاب پنج ساله شد

کتاب شازده کوچولو یکی از پرفروش ترین و محبوب ترین داستان های سبک کلاسیک مدرن اثر نویسنده فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری است که اولین بار در سال 1943 و یک سال قبل از سقوط هواپیمای اگزوپری و مرگ او منتشر شده است.

داستان این کتاب درباره پسربچه ای به نام شازده کوچولو است که برای کسب خرد و حکمت به سراسر دنیا مسافرت می کند.

این رمان که با بیان ساده و به ظاهر کودکانه به بیان عمیق ترین آموزه های اخلاقی و فلسفی می پردازد تاکنون به صدها زبان در سراسر دنیا ترجمه شده و جزو پرفروش ترین کتاب های تاریخ جهان محسوب می شود.

راوی داستان مرد خلبانی است که در دوران کودکی خود متوجه شده بزرگسالان دچار کمبود تخیل و فهم کامل هستند، او پس از فرود آمدن در یک صحرا با پسر بچه ای روبه رو می شود که از اخترک B-612 آمده است.

خلبان نام شازده کوچولو به او می دهد و داستان کتاب با صحبت هایی که بین آن دو رد و بدل می شود شکل می گیرد.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو

شازده کوچولو داستان زندگی اش را برای خلبان تعریف می کند، او در اخترک کوچکش بیشتر اوقات خود را صرف کندن نهال های بائوباب می کرده تا مانع بزرگ شدن آن ها و خورده شدن اخترکش شود تا این که روزی گل سرخ زیبایی به شکل انسان روی اخترک به دنیا می آید.

او عاشق گل زیبا می شود اما غرور و خواسته های گل سرخ به قدری زیاد است که شازده کوچولو سرانجام او را رها کرده و سفرش به اخترک های دیگر را آغاز می کند.

شازده کوچولو در هفت اخترک با هفت بزرگسال عجیب آشنا می شود:

در اخترک اول پادشاهی تک و تنها زندگی می کرد که کسی را نداشت تا برایش پادشاهی کند، او از شازده خواست تا زیر دست او شود.

در اخترک دوم با مرد متکبری روبرو شد که از شازده کوچولو خواست تا به ستایش و چاپلوسی اش بپردازد.

در اخترک سوم با فرد دائم الخمری آشنا می شود که برای فراموش کردن می خوارگی اش مدام در حال نوشیدن بود.

اخترک چهارم مکان زندگی تاجری بود که خود را مالک ستارگان می دانست و پیوسته در حال شمارش تعداد دقیق ستاره ها بود.

در اخترک پنجم با فانوس بانی مواجه می شود که خود را موظف می دانست هر شب فانوسی را روشن و صبح روز بعد آن را خاموش کند با این که فاصله بین طلوع و غروب خورشید در اخترک کوچک او تنها یک دقیقه بود.

و در اخترک ششم با جغرافی دانی آشنا شد که درباره اخترک خودش هیچ نمی دانست اما کارش ثبت چیزهایی بود که از افراد خارجی یاد می گرفت. او از شازده کوچولو خواست تا اخترکش را توصیف کند اما گل سرخ را در دفترش ثبت نکرد چون بر این باور بود آن چه عمر کوتاهی دارد نباید ثبت شود.

جغرافی دان به شازده کوچولو توصیه کرد به زمین سفر کند …

شازده کوچولو در سفرش به زمین ماری دید که معتقد بود شازده کوچولو در میان آدم ها هم احساس تنهایی خواهد کرد و هر زمان بخواهد مار می تواند او را به خانه اش برگرداند.

و با یک گل روبرو شد که تنها شش یا هفت آدم دیده بود و گمان می کرد آدم ها گیاهانی هستند که چون در زمین ریشه ندارند باد آن ها را به این سو و آن سو می برد.

او در کوه فریاد کشید و با شنیدن اکوی صدایش به این نتیجه رسید که آدم های زمینی هر چیزی می شنوند دوباره تکرار می کنند.

و با دیدن یک باغ گل رنجید زیرا گل او به دروغ گفته بود در جهان چیزی مانند او وجود ندارد.

در نهایت یک روباه رنجیدگی خاطرش از گل سرخ را پاک کرد و به او نشان داد زمانی را که صرف نگهداری گل سرخ کرده باعث شده رابطه ای زیبا بین آن ها شکل بگیرد و او تا پایان در برابر گلش مسئول است.

راوی و شازده کوچولو هشت روز در صحرا بودند و در پایان شازده از مار خواست تا او را به اخترکش کنار گل سرخ زیبا برگرداند.

1. عاشق اعداد و ارقام نباشیم! بزرگسالان فکر می کنند بهترین راه شناخت در ارقامی است که از دیگران به دست می آورند و برای آشنایی با آن ها به جای آن که از علایق و استعدادهای او بدانند درباره سن، درآمدش، وزنش، متراژ خانه اش و … سوال می کنند.

2. دیگران را نه با کلماتی که به زبان می آورند بلکه براساس کارهایی که انجام می دهند قضاوت کنیم! گل سرخ اگرچه با کلماتش شازده کوچولو را رنجاند اما عطرش را در اختیار او قرار داده و شادی برایش به ارمغان آورده بود و شازده کوچولو به جای رها کردن گل باید می توانست روح دوست داشتنی و لطیف او را از پس کلمات آزاردهنده اش ببیند.

3. همیشه نسبت به چیزی که اهلی کرده ایم مسئول هستیم و این اصل مهمی در زندگی همه انسان هاست که فراموش نکنند زمانی که به کسی ابراز عشق می کنند و یا رابطه دوستانه ای با او برقرار می کنند برای همیشه نسبت به او مسئولیت داشته و نمی توانند او را رها کنند.

4. بسیاری از ما حتی در میان شلوغی آدم ها نیز احساس تنهایی می کنیم و تنهایی تنها با نبودن آدم ها تعریف نمی شود.

5. مدت زمانی که صرف انتظار برای گل سرخ زندگی تان می کنید به آن گل ارزش می دهد. عشق ارزش انتظار را دارد و هرکس در زندگی اش حداقل یک بار فرصت عشق ورزیدن پیدا خواهد کرد، تنها باید بخواهد و در نهایت این صبر است که به عشق ارزش می بخشد.

منابع: britannica – theodysseyonline

فال حافظ

مجله تغذیه و سلامتیپزشکانhttps://rdiet.ir/بهترین جراح بینی در تهرانسایت گوشی و لوازم جانبی موبایلدکتر مغز و اعصابمتخصص تغذیهسایت سلامت و پزشکی سومیتانمونه رپورتاژ آگهی

صفحه اصلیتبلیغات در کوکاتماس با مادرباره ما

سبک زندگیسلامت و پزشکیخواص هاتناسب اندامارزش غذاییپوست و مواطلاعات داروییدانستنی های بارداریگیاهخواریمعرفی فیلمدیالوگ های ماندگارمعرفی کتابچهره هاسرگرمیاشعار زیبامتن زیباسخنان بزرگانپیام تبریکتولدت مبارکمتن انگیزشیمتن عاشقانهترین هادانستنی هادانش و فن آوریدکوراسیون داخلی منزلعکس های جالب و دیدنیگل و گیاهانموضوع انشاآشپزیمتن عاشقانه نابمتن زیبا و دلنشینمتن و جملات

توجه

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

نویسنده ی کتاب شازده کوچولو
نویسنده ی کتاب شازده کوچولو
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *