خواص دارویی و گیاهی
1.
That’s
a
much
better
idea
.
1. آن ایده خیلی بهتر است.
2.
Your
apartment
is
much
bigger
than
mine
.
2. آپارتمان تو خیلی بزرگتر از مال من است.
معنی کلمه how much به فارسی
مترادف:
a lot
lots
plenty
متضاد:
few
little
1.
“Is
there
any
wine
left
?
”
“Not
much
.
”
1. “آیا شرابی باقی مانده است؟” “نه زیاد.”
2.
I’d
love
to
come
but
I’ve
got
too
much
work
.
2. من دوست دارم بیایم اما خیلی زیاد کار دارم.
3.
I’ve
had
so
much
food
.
3. من خیلی زیاد غذا خورده ام.
4.
Peter
didn’t
say
much
in
the
meeting
.
4. “پیتر” در جلسه حرف زیادی نزد.
5.
She
doesn’t
earn
much
money
.
5. او پول زیادی در نمی آورد.
1.
Much
work
remains
to
be
done
.
1. کار زیادی برای انجام دادن باقی میماند.
1.
I’m
not
much
of
a
cook
.
1. من یک آشپز تمام و کمال نیستم.
2.
It’s
not
much
of
a
job
,
but
it
pays
the
bills
.
2. شغل تمام و کمالی نیست، اما با آن پول مختصری درمیآورم.
1
عمومی::
چقدر چهاندازه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
ترتیب بر اساس:
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
واژه: too much
زخرف را بخوانید.زخم را بخوانید.زخم بندی را بخوانید.معنی کلمه how much به فارسی
این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیلی زیاد، خیلی زیاد است.
10
دیدگاهتان را بنویسید