خواص دارویی و گیاهی
ویکی واژه عربی به فارسی و فارسی به عربی شامل ترجمه بیش از 23000 کلمه عربی به فارسی و عربی به عربی می باشد.
در این نسخه از ویکی واژه از واژه نامه های لسان العرب و الصحاح نیز استفاده شده است. برای تایپ کلمه مد نظر نیازی به استفاده از اعراب نیست این در حالی است که کلمات یافت شده با اعراب نمایش داده می شوند
از آنجاییکه جستجو در ویکی واژه بر اساس ترتیب حروف الفبا و به صورت لیستی از تمامی کلمات صورت می گیرد و حروف عربی و فارسی مشترک هستند در صورت ارائه ویکی واژه فارسی به عربی و عربی به فارسی در قالب یک محصول، کلمات فارسی و عربی در هم آمیخته می شد. لذا با ارائه دو محصول و کاهش قیمت هر دو این نقیصه بر طرف شد.معنی کلمه عربی لیت به فارسی
سرزمین خورشید سعی دارد تا مجموعه ای غنی از واژه نامه های مختلف را در اختیار شما قرار دهد. تیم توسعه ویکی واژه پذیرای پیشنهادات شما در زمینه واژه نامه های مختلف در قالب فایلهایی با پسوندهای زیر برای ارائه آن در قالب ویکی واژه است.bgl, ifo, xdb, dct, m2, sdb
پس از نصب این برنامه اگر نسخه هایی قدیمی تری از ویکی واژه با واژه نامه متفاوت در اختیار دارید، با اجرای هر کدام که شماره نسخه (ورژن کد) پایین تری از دیگری دارد، شاهد حذف آیکن و ویجت مربوط به آن خواهید بود و تنها آیکن و ویجت نسخه ای باقی خواهد ماند که شماره نسخه بالاتری نسبت به بقیه داشته باشد.
بنابراین با انتخاب آیکون ویکی واژه می توانید به تمامی واژه نامه های نصب شده در دستگاه خود از طریق دکمه تعبیه شده در کنار جعبه متن کلمه و همچنین قسمت تنظیمات برنامه، دسترسی داشته باشید.
در این حالت اگر به مشکلی در اجرا و یا استفاده از ویجت برخورد کردید، کافی است یک بار دستگاه خورد را خاموش و روشن کنید و بعد از آن مبادرت به اجرای برنامه و یا قرار دادن ویجت در صفحه خانگی بفرمایید.
دکمه تلفظ ویکی واژه صرفا برای کلمات و ترجمه انگلیسی کاربرد دارد و قابلیت تلفظ کلمات و ترجمه فارسی و یا عربی آنها وجود ندارد
*امکان جستجو به صورت آفلاين (بدون نياز به اينترنت) و نمايش ليست کاملي از کلمات موجود بمنظور مشاهده کلمات مرتبط
* قابليت انتقال برنامه به کارت حافظه (SD card)، نصب ديتابيس بصورت خودکار برروي کارت حافظه بمنظور تسريع در عمليات بارگذاري و بارگذاري بر روي حافظه اصلي در صورت موجود نبودن کارت حافظه و يا اتصال به رايانه
* سرعت جستجوي فوق العاده به همراه امکان ترجمه آني
* قابليت کامل سازي خودکار کلمات با تايپ حروف ابتدايي آنها
* کاربري سهل و آسان با ظاهري زيبا و کارآمد
*حجم بسيار کم برنامه
* داراي سيستم نظارت بر حافظه موقت گوشي به منظور ترجمه و تلفظ خودکار در مرورگر و ساير برنامه هاي کاربرديبا استفاده از امکان دسترسي سريع در هر برنامه اي از گوشي، کافيست لغت مورد نظر خود را در حافظه کپي کنيد و معني لغت را بلافاصله بر روي صفحه مشاهده کنيد و تلفظ آن را بشنويد (فعالسازي از طريق منو برنامه)
*نمايش کلمات و ترجمه آنها در قالب ويجت در صفحه خانگي براي تسريع در ترجمه، تلفظ و دسترسي به برنامه (در صورت انتقال برنامه به کارت حافظه اين امکان غير فعال خواهد شد)
*امکان کار در حالت افقي و عمودي
*امکان تلفظ و انتقال کلمه انتخابي و ترجمه آن به حافظه موقت جهت استفاده در برنامه هاي ديگر يا ارسال از طريق پيامک.
*امکان انتقال کلمه انتخابي و ترجمه آن به جعبه لايتنر در صورت نصب
* قابل نصب بر روي اندرويد 2.0 به بالا (بدون نياز به داشتن فونت فارسي)
نام *
پست الکترونیکی *
متن نظر *
کد امنیتی *
ویکی بازار
30003300030002 [javascript protected email address]/*<![CDATA[*/eval("var a="T9osX0k@.vPg+fH3RtFDU6yZESciw2CzBa_JpmdrKq-OnMGQjL7hW1Ne8AIub4Vl5Yx";var b=a.split("").sort().join("");var c="LNGeflLhL-qxqqIoLI";var d="";for(var e=0;e<c.length;e++)d+=b.charAt(a.indexOf(c.charAt(e)));document.getElementById("e731805997").innerHTML="“+d+”””)/*]]>*/ www.wikibazaar.ir
نادر گلستانی داريانی در زندگی پربار ۶۰ ساله خود بيش از ۷۰ عنوان كتاب در زمينه زبانپژوهی و فرهنگنويسی و واژهنامه منتشر كرده كه در ميان آنها فرهنگهای آلمانی-فارسی جايگاه ويژهای دارد.
نادر گلستانی داریانی در سال ۱۳۳۶ در تهران زاده شد. او پس از تحصيل در رشته مهندسی برق و اخذ تخصص در شاخه فشار قوی، در رشته ادبيات آلمانی فوق ليسانس گرفته و از آن پس يكسره به پژوهش در زمينه زبان و تأليف واژهنامه برای زبانهای آلمانی، انگليسی، ايتاليايی و فرانسه پرداخته است.
اسكندر آبادی با نادر گلستانی داریانی درباره آثار و كارهايش گفتگويی داشته كه در زير میخوانيد.
دویچه وله: در حالی كه انتشار يك واژهنامه گاه ۱۰ تا ۱۲ سال طول میكشد، شما ۷۰ كتاب و رساله پژوهشی كه بسياری از آنها واژهنامه هستند منتشر كردهايد. آيا نگران دقت كار نبودهايد؟
نادر گلستانی داریانی: نخست بايد ديد ما فرهنگ را برای چه كسانی تأليف میكنيم. آيا مخاطبان ما مترجمان، دانشجويان و زباندانان هستند يا كسانی كه زبان مقصد را اصلا نمیدانند. شما ممكن است سالهای زيادی را صرف تأليف يك فرهنگ بكنيد ولی روش كارتان نارسايی داشته باشد. من فرهنگهای آلمانی-فارسیای را میشناسم كه بيشتر واژهها را توضيح دادهاند تا برابرگذاری كنند كه به نظر من مهمتر است. برای مثال ديدهام كه لغت Bremse آلمانی را علاوه بر ترمز، “مگس اسب” معنی كردهاند، در صورتی كه معادل آن در فارسی “خرمگس” است يا مثلا Brötchen را “نانك” گفتهاند با اينكه ما اصطلاح “نان كلوچه” يا “نان همبِرگِر” را داريم، ولو آنكه همبِرگر فرنگی باشد. مهم اين است كه نانوايی آخری را میفهمد ولی به احتمال قوی نانك را خير.معنی کلمه عربی لیت به فارسی
نكته ديگر اينكه اگر من سالها فقط روی يك فرهنگ كار كنم، بايد بدانم كه با گذشت زمان، زبان دگرگون میشود و من بیشك بايد به اين تغييرها توجه كنم تا فرهنگ من كهنه نشود. به هر روی من كوشيدهام فرهنگهای دقيق و واژههای كاربردی برابرنهاده در اختيار خوانندگان فارسیزبان بگذارم. مثلا من برای واژه Technik آلمانی سه معنی آوردهام: يكی فن يا فنآگاهی يا همان تكنولوژی، ديگر مهندسی و سوم روش كه هركدام معادلهای اصطلاح Technik به فارسی هستند در صورتیكه در فرهنگهای ديگر اين لغت تنها به معنای فن آمده است.
آخرين اثر شما “راهنمای نگارش و ويرايش” بيشتر تشريحی و توصيفی است يا آموزشی؟
بخشی از اين كتاب مجموعهای است از نكاتی كه پيشتر در پيشگفتارهای فرهنگهای من آمده و در آنها به مشكل سرهمنويسی و جدانويسی و درستترنويسی واژهها و اصطلاحها پرداختهام. برای نمونه ديدهام بعضیها در استفاده از “ام” زيادهروی میكنند و مثلا شايد را “شایاد” و سپاسگزارم را “سپاسگزارام” مینويسند. از سوی ديگر زيستشناسی را سرهم مینويسند كه ناخوشنماست.
در بخش ديگری از كتاب به املای لغات پرداختهام. برای نمونه صندلی در اصل بايد با “س” نوشته شود زيرا منظور همان چوب سندل است كه در يونانی هم ساندالون میگويند و به همين هوا دمپايیهايی كه از اين چوب میساختهاند را در آلمانی Sandal میگفته و میگويند. يا مثلا طراوت كه از تراويدن آمده را میشود با “ت” نوشت. همينطور طوطی و طاووس كه واژههای هندی هستند و در اصل میشود با “ت” نوشت.
شما چندين واژه ساختهايد مانند “نگريك” برای تئوريك يا “نگرمند” برای نظرپرداز. گرايش شما در فرهنگنويسی بيشتر به سمت واژهسازی است يا واژهيابی؟
من بسته به نياز و وجود واژهها هر دو كار را میكنم. اگر واژه مناسبی در ادبيات و فرهنگهای قديم پيدا كنم، از آن بهره میگيرم مثل “بزمآورد” كه در قديم بوده و به جای ساندويچ گذاشتهام يا “ترسآگاهی” به جای كلمه عربی احترام. ولی مواردی هم هستند كه واژهسازی لازم میشود. مثلا برای فويل Foil “نازبرگ” و برای رادار “ردآر” انتخاب كردهام كه اگرچه تركيبی از واژه عربی “رد” و “آر” فارسی است ولی روان و به كلمه رادار نزديك است.
اصولا از نظر واژگانی، زبان عربی آنقدرها كه معمولا ما فكر میكنيم از زبانهای هند و اروپايی دور نيست. نمونهاش واژه كابل فرانسوی يا كِيبِل انگليسی است كه همان حبل به معنی ريسمان است. يا كُفر عربی به معنی پوشاندن كه ريشهاش بیگمان به كاوِر cover انگليسی يا كوفِر Koffer آلمانی به معنای چمدان يا كووره couvrer فرانسوی به معنی پوشاندن میخورد.
اخيرا انتشاراتی آلمانی لانگِنشايد يك واژهنامه دوسويه آلمانی و فارسی درآورده و در آن هر جا واژه دری با فارسی معمول در ايران فرق داشته را جدا معنی كرده است. مثلا “خانهداری” كه در افغانستان به معنای همآغوشی هم به كار میرود. شما در فرهنگهایتان تا چه اندازه به اين تفاوتها اشاره كردهايد؟
من از آغاز كار، تنها به زبان فارسی معمول در ايران پرداختهام. البته كه نكته يادشده جالب است ولی فرهنگنويس هم بايد معيار محدودی داشته باشد كه كارش دقيق و مشخص باشد. در فرهنگهای آلمانی هم همه مولفان به اختلافات درونزبانی آلمان، اتريش و سوئيس اشاره نمیكنند.
به نظر شما مرز استفاده از واژگان بيگانه كجاست؟ مثلا شما با تركيبهايی مثل شيمیدان و كامپيوتركار موافقيد؟
اين اكثريت سخنگويان به يك زبان هستند كه اين مرز را تعيين میكنند. واژههايی مثل كامپيوتر و تلفن جا افتاده، ولی من با كلمههای مصنوعی مانند مدرنيت به جای مدرنيته موافق نيستم. در ضمن تأكيد دارم كه اصطلاحات درست به كار بروند چون گاه حتی در كلمات فارسی هم غلطهای مشهور و مصطلح داريم. مثلا وقتی ما از روزانه و ماهانه صحبت میكنيم، ديگر ماهيانه و ساليانه اشتباه است.
شما فرهنگهايی برای زبانهای گوناگون تأليف كردهايد. با كدام زبان خارجی آسانتر و با ميل بيشتر كار میكنيد؟
هر زبانی ويژگی و امتيازهای خودش را دارد. همين زبان تركی خودمان: چه ضرب المثلهای جالب و زيبايی دارد! انگليسی مثلا برای ترجمه و معناهای گوناگون يك واژه بخصوص، خيلی به كار میآيد و در توصيف خيلی قوی و غنی است و ايتاليايی و فرانسوی خيلی آهنگين هستند. ولی من زبان آلمانی را زبان دوم جهان میدانم. آلمانی يك زبان كاملا ساختارمند و غنی است. به همين خاطر هم فرهنگها و كتابهای پژوهشی در هر رشته كه تصور كنيد به اين زبان هست.
به صفحه خود در فیس بوک پیوند دهید:Share
9
دیدگاهتان را بنویسید