خواص دارویی و گیاهی
مترادف:
for
1.
I’ve
wasted
too
much
time
on
this
already
.
1. من زمان زیادی را برای این (کار) هدر دادم.
2.
She
refuses
to
spend
more
than
$30
on
a
pair
of
shoes
.
2. او نپذیرفت که بیشتر از 30 دلار برای یک جفت کفش خرج کند.
معني on به فارسي
1.
My
birthday’s
on
the
30th
of
May
.
1. تولد من (در) روز سی ام ماه می است.
2.
Some
of
the
stores
aren’t
open
on
Sundays
.
2. بعضی از مغازه ها (در) روزهای یکشنبه باز نیستند.
3.
What
are
you
doing
on
Friday
?
3. (در) روز جمعه چه می کنی؟
1.
Our
house
is
the
first
on
the
left
after
the
post
office
.
1. خانه ی ما اولی در سمت چپ بعد از اداره ی پست است.
2.
They
lived
on
a
farm
.
2. آنها در یک مزرعه زندگی می کنند.
3.
Turn
right
on
Broadway
.
3. در (خیابان) “برادوی” به راست بپیچید.
1.
Does
this
radio
run
on
batteries
?
1. آیا این رادیو با باطری کار می کند؟
2.
I
bought
it
on
the
Internet
.
2. آن را از اینترنت خریدم.
3.
You’ll
cut
yourself
on
that
knife
if
you’re
not
careful
.
3. اگر مواظب نباشی، خودت را با آن چاقو خواهی برید.
مترادف:
over
متضاد:
under
underneath
1.
I
dropped
my
pen
on
the
floor
.
1. من خودکارم را بر زمین انداختم.
2.
Look
at
all
the
books
on
your
desk!
2. نگاه کن به این همه کتاب روی میزت!
3.
Ouch!
You
stepped
on
my
foot
.
3. آخ! (روی) پایم را لگد کردی.
4.
We
could
hang
this
picture
on
the
wall
next
to
the
door
.
4. ما میتوانیم این عکس را روی دیوار کنار در نصب کنیم.
5.
We
put
any
medicines
on
a
high
shelf
.
5. ما هر نوع دارویی را روی قفسهای بلند قرار میدهیم.
6.
Which
finger
do
you
wear
your
ring
on
?
6. بر روی کدام انگشت حلقهات را میگذاری؟
7.
You’ve
got
blood
on
your
shirt
.
معني on به فارسي
7. روی پیراهنت خون هست.
1.
There’s
nothing
on
TV
right
now
.
1. هیچی الان از تلویزیون پخش نمیشود.
1.
How
many
people
are
on
your
staff
?
1. کارکنان شما چند نفر عضو دارد؟
2.
There
are
14
people
on
the
Board
of
Trustees
.
2. 14 نفر عضو هیئت امنا هستند.
1.
I
hit
my
head
on
the
shelf
as
I
was
standing
up
.
1. در حالیکه که می خواستم بایستم، سرم را به تاقچه [قفسه] زدم.
2.
I’m
going
on
a
business
trip
.
2. به سفری کاری خواهم رفت.
مترادف:
about
1.
a
book
on
plants
1. کتابی درباره گیاهان
1.
He
called
to
say
he’s
on
the
bus
and
will
be
here
in
a
few
minutes
.
1. او زنگ زد تا بگوید سوار اتوبوس است و تا چند دقیقه ی دیگر می رسد.
2.
We
went
to
France
on
the
ferry
.
2. ما سوار بر (با) کشتی به فرانسه رفتیم.
مترادف:
wear
1.
She
has
on
a
black
coat
.
1. او پالتوی سیاهی به تن دارد.
2.
Why
don’t
you
put
your
new
dress
on
?
2. چرا پیراهن جدیدت را نمی پوشی؟
مترادف:
functioning
working
متضاد:
off
1.
The
light
has
been
on
all
day
.
1. چراغ تمام روز را روشن بوده است.
1.
Is
the
party
still
on
for
tomorrow
?
1. هنوز آن مهمانی برای فردا برقرار است؟
1.
The
man
shouted
at
us
,
but
we
just
walked
on
.
1. آن مرد سر ما فریاد کشید ولی ما به راه رفتن ادامه دادیم.
1.
She
called
me
on
her
return
from
New
York
.
1. او به محض بازگشتش از نیویورک با من تماس گرفت.
1.
Where
are
my
car
keys
?
1. کلید ماشین من کجاست؟
2.
Where
did
you
put
my
umbrella
?
2. چتر من را کجا گذاشته ای؟
معني on به فارسي
3.
Where
does
he
live
?
3. او کجا زندگی میکند؟
1.
I’ve
reached
the
stage
where
I
just
don’t
care
anymore
.
1. من به مرحله ای رسیده ام (به) جایی که دیگر اهمیتی نمی دهم.
1.
Drinks
will
be
served
from
seven
o’clock
.
1. نوشیدنی ها از ساعت 7 سرو می شود.
2.
It’s
about
two
kilometers
from
the
airport
to
your
hotel
.
2. از فرودگاه تا هتل شما تقریبا دو کیلومتر راه است.
معني on به فارسي
3.
juice
made
from
oranges
and
mangoes
.
3. آبمیوه ساخته شده از پرتقال و مانگوست.
4.
Most
of
the
paintings
in
this
room
date
from
the
seventeenth
century
.
4. بیشتر نقاشی های این اتاق تاریخش از قرن هفدهم است.
5.
She
sent
me
a
postcard
from
Majorca
.
5. او از “مایورکا” برای من کارت پستال فرستاد.
6.
She
took
her
hairbrush
from
her
handbag
and
began
to
brush
her
hair
.
6. او شانه اش را از کیف دستی اش درآورد و شروع به شانه زدن موهایش کرد.
7.
So
did
you
really
walk
all
the
way
from
Bond
Street
?
7. پس تو واقعا تمام راه را از خیابان باند پیاده آمدی؟
8.
The
museum
is
open
from
9
:
30
to
6
:
00
Tuesday
to
Sunday
.
8. موزه سه شنبه تا یکشنبه از ساعت 9:30 تا 6:00 باز است.
9.
The
wind
is
coming
from
the
north
.
9. باد از شمال می وزد.
10.
We’re
about
a
mile
from
home
.
10. ما تقریبا یک مایل از خانه فاصله داریم.
11.
What
time
does
the
flight
from
Amsterdam
arrive
?
11. چه زمانی پرواز از آمستردام می رسد؟
1.
“Where
are
you
from
?
”
“I’m
from
Italy
.
”
1. “اهل کجایی؟” “من اهل ایتالیا هستم.”
2.
I
come
from
Spain
.
2. من از اسپانیا می آیم [من اهل اسپانیا هستم].
3.
I
wonder
who
this
card
is
from
.
3. متعجبم که این کارت از کجا [از طرف چه کسی] آمده است.
1.
Children
are
dying
from
this
disease
.
1. کودکان دارند به دلیل [از] این بیماری میمیرند.
2.
You
could
tell
she
wasn’t
lying
from
the
fear
in
her
voice
.
2. بواسطه [از روی] ترس در صدایش، می توانستی بگویی [بفهمی] که او دروغ نمی گفت.
1.
The
house
is
two
miles
from
here
.
1. آن خانه در فاصله دو مایلی اینجاست [آن خانه دو مایل با اینجا فاصله دارد یا آن خانه در دو مایلی اینجاست].
1.
My
book
is
different
from
yours
.
معني on به فارسي
1. کتاب من با کتاب شما تفاوت دارد.
زبان انگلیسی یکی از زبان های هندواروپایی از شاخهٔ ژرمنی است. خود شاخهٔ ژرمنی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می شود و انگلیسی به ژرمنی غربی تعلق دارد. این زبان در انگلستان و جنوب شرقی اسکاتلند تکامل یافته است. از دیگر زبان های شاخه ژرمنی می توان به آلمانی، هلندی، دانمارکی، سوئدی و نروژی اشاره کرد. امروزه نزدیک به نیمی از مجموعه واژگان و دستور زبان انگلیسی از ریشهٔ ژرمنی است و نیم دیگر را وام واژه ها تشکیل می دهد. بیشتر این وام واژه ها از زبان های لاتین، فرانسوی، بخشی از یونانی و دیگر زبان ها وارد انگلیسی شده اند. زبان انگلیسی باستان شباهت بسیار زیادی به زبان آلمانی باستان داشته است چون انگلیسی زبان ها عمدتاً اقوام ژرمنی بودند که از آلمان وارد بریتانیا شدند و به نوعی زبان آلمانی را می توان مادر زبان انگلیسی دانست.
انگلیسی، زبان مادری نزدیک به ۳۷۵ میلیون نفر در دنیا است. پس از زبان چینی ماندارین و اسپانیایی، انگلیسی سومین زبان دنیا از نظر تعداد سخنوران است. اما اگر تعداد کسانی که زبان مادری آن ها انگلیسی است و کسانی که تنها به این زبان سخن می گویند را با هم بشماریم، آنگاه می توان گفت که انگلیسی پرکاربردترین زبان در سطح جهان است. البته اگر با مجموعهٔ زبان های چینی مقایسه شود ممکن است که در جایگاه دوم قرار گیرد.
فارسی یا پارسی یکی از زبان های هندواروپایی در شاخهٔ زبان های ایرانی جنوب غربی است که در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان به آن سخن می گویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از دو زبان رسمی افغانستان (در کنار پشتو) است. زبان رسمی کشور هندوستان نیز تا پیش از ورود استعمار انگلیس، فارسی بود. فا، fa: نماد زبان فارسی. زبان فارسی را پارسی نیز می گویند. زبان فارسی در افغانستان به طور رسمی دری و در تاجیکستان تاجیکی خوانده شده است. در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبان شناسان اروپایی در برلین، زبان های یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به شمار می آید که یکم، باستانی باشد، دوم، ادبیات غنی داشته باشد و سوم در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد.
دیکشنری (Dictionary) که گاهی اوقات به عنوان یک واژه نامه، فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه شناخته می شود، مجموعه ای از کلمات در یک یا چند زبان خاص است، که اغلب بر اساس حروف الفبا مرتب سازی می شود، و ممکن است شامل اطلاعاتی در مورد تعاریف، کاربردها، ریشه شناسی، تلفظ، ترجمه، و غیره باشد. واژه نامه کتابی است که معانی لغات یک زبان در آن توضیح داده شده باشد. واژه ها به صورت الفبایی مرتب شده اند و معمولاً املا و تلفظ و معنای هر کلمه یاد شده است. فرهنگ لغات در یک رشته خاص، معمولاً حاوی معانی هر واژه است. اگرچه تصور می شود که دیکشنری فقط با واژه ها سر و کار دارد ولی دامنه پوشش آن اغلب می تواند از این هم فراتر برود.
دیکشنری آنلاین (Online Dictionary) وب سایت و یا اپلیکیشنی است که به صورت اینترنتی خدماتی مربوط به دیکشنری ها و فرهنگنامه ها را ارائه می دهد. مانند سایت دیکشنری آبادیس. در دیکشنری آنلاین شما با وارد کردن هر واژه ای در بخش مشخص شده و زدن دکمه جستجو، به سرعت معنی و توضیحات مربوطه را می توانید مشاهده کنید.
معني on به فارسي
تلفظ (Pronunciation) از مباحث ویژه دانش زبان شناسی است که در آن به روند و نحوه ادای هجاها و واج ها میان اهل زبان پرداخته می شود. یک واژه به گونه های متفاوتی تلفظ می گردد. چگونگی تلفظ یک واژه که از واج ها و هجا تشکیل شده ممکن است تحت تاثیر عواملی مانند سن و سال، طبقه اجتماعی، قومیت، سواد، جنسیت و مخاطب متفاوت باشد.
10
دیدگاهتان را بنویسید