ما اسم عذاب قوم ثمود

ما اسم عذاب قوم ثمود
ما اسم عذاب قوم ثمود

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید

ثَمود قومی عرب که با انکار دعوت صالح پیامبر به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده که در ساختن خانه از سنگ مهارت داشتند. خدا صالح(ع) را به سوی آنان فرستاد. آنان معجزه پیامبر خود را که به ناقه صالح شهرت دارد، کشتند و در پی آن به عذاب الهی گرفتار شدند. داستان قوم ثمود در تورات نیامده، اما یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را در مناطق شمالی شبه‌جزیره عربستان تأیید می‌کند.

برخی ثمود را واژه‌ای عربی و به معنای آب اندک[۱] و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانسته‌اند.[۲] ثمود نام قبیله[۳] و نام جد قبیله ثمود[۴] بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است[۵] همچنین برخی مفسران منظور از اصحاب الحجر در آیه ۸۰ سوره حجر را قوم ثمود دانسته‌اند و حجر نام سرزمینی بوده که در آن می‌زیستند.[۶]

قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوه‌ها و سنگ‌ها،[۷] ساختن کاخ در دشت‌ها،[۸] و نیز سرزمین آباد و حاصلخیز آنان[۹] اشاره کرده و گفته است که آنان خانه‌های خود را از سنگ می‌ساختند.[۱۰]

در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده[۱۱] و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از قوم عاد آمده است.[۱۲]
برخی از قوم ثمود با تعبیر «عاد الآخره» یاد کرده‌اند.[۱۳]
برخی گفته‌اند این ترتیب قرآنی، ترتیب تاریخی آن‌ها را نیز می‌رساند.[۱۴] به گزارش آذرنوش، یاد کرد از ثمودیان در منابع باستانی، عمدتا مربوط به فاصله زمانی بین قرن هشتم پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی است.[۱۵] اما بر اساس منابع تاریخی مسلمانان، زمان نبوت صالح، مقدم بر پیامبری حضرت ابراهیم بوده[۱۶] و همچنین میان قوم عاد و ثمود حدود ۵۰۰ سال فاصله بوده است.[۱۷] در برخی از منابع از نوادگان سام بن نوح معرفی شده‌اند.[۱۸]

ما اسم عذاب قوم ثمود

گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری[۱۹] و در مسیر حجاز به شام[۲۰] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به تبوک هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.[۲۱] جوادعلی، بلندی‌های حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.[۲۲] قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است.

بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.[۲۳] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را می‌پرستیدند.[۲۴] بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، این قوم صخره بزرگی را می‌پرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد می‌آمدند و برایش قربانی می‌کردند[۲۵] همچنین افزوده شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبه‌های منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانسته‌اند که مسیحیت در دوره‌ای میان آنان رواج داشته است.[۲۶]

آنان از حضرت صالح، برای اثبات مدعایش، تقاضای معجزه کردند[۲۷] بر پایه روایات، از او خواستند تا شتر ماده‌ای را دل کوه، بیرون آورد[۲۸] خدا خواسته آنان را برآورد و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آمد، صالح به آنان هشدار داد، تا متعرض ناقه نشوند.[۲۹] اما قوم ثمود ناقه را کشتند.[۳۰] در منابع اسلامی این شتر به ناقه صالح مشهور است. برخی از مفسران شیعه با استناد به روایتی از پیامبر(ص)به همانندی کشنده ناقه صالح(اشقی الاولین) با قاتل امام علی(ع)(اشقی الآخرین) اشاره کرده‌اند.[۳۱]

قرآن از ۹ گروه در قوم ثمود یاد کرده که هم‌سوگند شدند تا صالح و خانواده‌اش را به قتل برسانند [۳۲] البته بنا بر برخی گزارش‌ها آنها ۹ تن بودند و در غاری پنهان شدند، غار بر سرشان فرو ریخت و نابود شدند.[۳۳]

قوم ثمود، در برابر دعوت صالح به دو یا سه گروه[۳۴] تقسیم شدند واکنش بیشتر آنان به دعوت او منفی بود،[۳۵] اما عده کمی از او پیروی کردند.

پس از آنکه قوم ثمود ناقه را کشتند، صالح به آنان خبر داد، پس از سه روز به عذاب خدا گرفتار می‌شوند.[۳۶]بنا بر برخی گزارش‌ها، در روز اول رنگ رخسار آنان زرد، روز دوم سرخ و روز سوم سیاه شد و سپس به عذاب الهی گرفتار و نابود شدند.[۳۷] قرآن از عذاب قوم ثمود با نام‌های صاعِقَه، [۳۸]صَیحه[۳۹] و رَجفه[۴۰] یاد کرده است. برخی از نویسندگان این عناوین را مراحل مختلف عذاب دانسته‌اند.[۴۱]

گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه[۴۲] و یا رمله از شهرهای فلسطین[۴۳] مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام صالح پیامبر در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانسته‌اند.[۴۴] ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته[۴۵] اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.[۴۶]برخی دیگر بنی‌هلال را فرزندان قوم ثمود می‌دانند.[۴۷]

سنگ‌نگاره‌ها، سنگ‌نوشته‌ها و بناهای بسیاری در کوه اثالث و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده‌ که برخی احتمال داده‌اند این بناها آرامگاه ثمودیان بوده است.[۴۸] در کتیبه‌های منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بت‌های معروف عربی شمالی، صلم از بت‌های منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است[۴۹]

گفته شده داستان قوم ثمود در تورات نیامده است. از این‌رو برخی از باستان‌شناسان در وجود این قوم تردید کرده بودند،[۵۰] اما از قرن نوزدهم میلادی(سیزدهم قمری) یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را تأیید کرده است.[۵۱]


صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید

ثَمود قومی عرب که با انکار دعوت صالح پیامبر به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده که در ساختن خانه از سنگ مهارت داشتند. خدا صالح(ع) را به سوی آنان فرستاد. آنان معجزه پیامبر خود را که به ناقه صالح شهرت دارد، کشتند و در پی آن به عذاب الهی گرفتار شدند. داستان قوم ثمود در تورات نیامده، اما یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را در مناطق شمالی شبه‌جزیره عربستان تأیید می‌کند.

برخی ثمود را واژه‌ای عربی و به معنای آب اندک[۱] و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانسته‌اند.[۲] ثمود نام قبیله[۳] و نام جد قبیله ثمود[۴] بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است[۵] همچنین برخی مفسران منظور از اصحاب الحجر در آیه ۸۰ سوره حجر را قوم ثمود دانسته‌اند و حجر نام سرزمینی بوده که در آن می‌زیستند.[۶]

قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوه‌ها و سنگ‌ها،[۷] ساختن کاخ در دشت‌ها،[۸] و نیز سرزمین آباد و حاصلخیز آنان[۹] اشاره کرده و گفته است که آنان خانه‌های خود را از سنگ می‌ساختند.[۱۰]

در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده[۱۱] و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از قوم عاد آمده است.[۱۲]
برخی از قوم ثمود با تعبیر «عاد الآخره» یاد کرده‌اند.[۱۳]
برخی گفته‌اند این ترتیب قرآنی، ترتیب تاریخی آن‌ها را نیز می‌رساند.[۱۴] به گزارش آذرنوش، یاد کرد از ثمودیان در منابع باستانی، عمدتا مربوط به فاصله زمانی بین قرن هشتم پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی است.[۱۵] اما بر اساس منابع تاریخی مسلمانان، زمان نبوت صالح، مقدم بر پیامبری حضرت ابراهیم بوده[۱۶] و همچنین میان قوم عاد و ثمود حدود ۵۰۰ سال فاصله بوده است.[۱۷] در برخی از منابع از نوادگان سام بن نوح معرفی شده‌اند.[۱۸]

ما اسم عذاب قوم ثمود

گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری[۱۹] و در مسیر حجاز به شام[۲۰] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به تبوک هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.[۲۱] جوادعلی، بلندی‌های حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.[۲۲] قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است.

بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.[۲۳] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را می‌پرستیدند.[۲۴] بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، این قوم صخره بزرگی را می‌پرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد می‌آمدند و برایش قربانی می‌کردند[۲۵] همچنین افزوده شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبه‌های منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانسته‌اند که مسیحیت در دوره‌ای میان آنان رواج داشته است.[۲۶]

آنان از حضرت صالح، برای اثبات مدعایش، تقاضای معجزه کردند[۲۷] بر پایه روایات، از او خواستند تا شتر ماده‌ای را دل کوه، بیرون آورد[۲۸] خدا خواسته آنان را برآورد و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آمد، صالح به آنان هشدار داد، تا متعرض ناقه نشوند.[۲۹] اما قوم ثمود ناقه را کشتند.[۳۰] در منابع اسلامی این شتر به ناقه صالح مشهور است. برخی از مفسران شیعه با استناد به روایتی از پیامبر(ص)به همانندی کشنده ناقه صالح(اشقی الاولین) با قاتل امام علی(ع)(اشقی الآخرین) اشاره کرده‌اند.[۳۱]

قرآن از ۹ گروه در قوم ثمود یاد کرده که هم‌سوگند شدند تا صالح و خانواده‌اش را به قتل برسانند [۳۲] البته بنا بر برخی گزارش‌ها آنها ۹ تن بودند و در غاری پنهان شدند، غار بر سرشان فرو ریخت و نابود شدند.[۳۳]

قوم ثمود، در برابر دعوت صالح به دو یا سه گروه[۳۴] تقسیم شدند واکنش بیشتر آنان به دعوت او منفی بود،[۳۵] اما عده کمی از او پیروی کردند.

پس از آنکه قوم ثمود ناقه را کشتند، صالح به آنان خبر داد، پس از سه روز به عذاب خدا گرفتار می‌شوند.[۳۶]بنا بر برخی گزارش‌ها، در روز اول رنگ رخسار آنان زرد، روز دوم سرخ و روز سوم سیاه شد و سپس به عذاب الهی گرفتار و نابود شدند.[۳۷] قرآن از عذاب قوم ثمود با نام‌های صاعِقَه، [۳۸]صَیحه[۳۹] و رَجفه[۴۰] یاد کرده است. برخی از نویسندگان این عناوین را مراحل مختلف عذاب دانسته‌اند.[۴۱]

گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه[۴۲] و یا رمله از شهرهای فلسطین[۴۳] مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام صالح پیامبر در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانسته‌اند.[۴۴] ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته[۴۵] اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.[۴۶]برخی دیگر بنی‌هلال را فرزندان قوم ثمود می‌دانند.[۴۷]

سنگ‌نگاره‌ها، سنگ‌نوشته‌ها و بناهای بسیاری در کوه اثالث و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده‌ که برخی احتمال داده‌اند این بناها آرامگاه ثمودیان بوده است.[۴۸] در کتیبه‌های منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بت‌های معروف عربی شمالی، صلم از بت‌های منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است[۴۹]

گفته شده داستان قوم ثمود در تورات نیامده است. از این‌رو برخی از باستان‌شناسان در وجود این قوم تردید کرده بودند،[۵۰] اما از قرن نوزدهم میلادی(سیزدهم قمری) یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را تأیید کرده است.[۵۱]


صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید

ثَمود قومی عرب که با انکار دعوت صالح پیامبر به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده که در ساختن خانه از سنگ مهارت داشتند. خدا صالح(ع) را به سوی آنان فرستاد. آنان معجزه پیامبر خود را که به ناقه صالح شهرت دارد، کشتند و در پی آن به عذاب الهی گرفتار شدند. داستان قوم ثمود در تورات نیامده، اما یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را در مناطق شمالی شبه‌جزیره عربستان تأیید می‌کند.

برخی ثمود را واژه‌ای عربی و به معنای آب اندک[۱] و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانسته‌اند.[۲] ثمود نام قبیله[۳] و نام جد قبیله ثمود[۴] بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است[۵] همچنین برخی مفسران منظور از اصحاب الحجر در آیه ۸۰ سوره حجر را قوم ثمود دانسته‌اند و حجر نام سرزمینی بوده که در آن می‌زیستند.[۶]

قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوه‌ها و سنگ‌ها،[۷] ساختن کاخ در دشت‌ها،[۸] و نیز سرزمین آباد و حاصلخیز آنان[۹] اشاره کرده و گفته است که آنان خانه‌های خود را از سنگ می‌ساختند.[۱۰]

در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده[۱۱] و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از قوم عاد آمده است.[۱۲]
برخی از قوم ثمود با تعبیر «عاد الآخره» یاد کرده‌اند.[۱۳]
برخی گفته‌اند این ترتیب قرآنی، ترتیب تاریخی آن‌ها را نیز می‌رساند.[۱۴] به گزارش آذرنوش، یاد کرد از ثمودیان در منابع باستانی، عمدتا مربوط به فاصله زمانی بین قرن هشتم پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی است.[۱۵] اما بر اساس منابع تاریخی مسلمانان، زمان نبوت صالح، مقدم بر پیامبری حضرت ابراهیم بوده[۱۶] و همچنین میان قوم عاد و ثمود حدود ۵۰۰ سال فاصله بوده است.[۱۷] در برخی از منابع از نوادگان سام بن نوح معرفی شده‌اند.[۱۸]

ما اسم عذاب قوم ثمود

گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری[۱۹] و در مسیر حجاز به شام[۲۰] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به تبوک هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.[۲۱] جوادعلی، بلندی‌های حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.[۲۲] قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است.

بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.[۲۳] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را می‌پرستیدند.[۲۴] بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، این قوم صخره بزرگی را می‌پرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد می‌آمدند و برایش قربانی می‌کردند[۲۵] همچنین افزوده شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبه‌های منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانسته‌اند که مسیحیت در دوره‌ای میان آنان رواج داشته است.[۲۶]

آنان از حضرت صالح، برای اثبات مدعایش، تقاضای معجزه کردند[۲۷] بر پایه روایات، از او خواستند تا شتر ماده‌ای را دل کوه، بیرون آورد[۲۸] خدا خواسته آنان را برآورد و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آمد، صالح به آنان هشدار داد، تا متعرض ناقه نشوند.[۲۹] اما قوم ثمود ناقه را کشتند.[۳۰] در منابع اسلامی این شتر به ناقه صالح مشهور است. برخی از مفسران شیعه با استناد به روایتی از پیامبر(ص)به همانندی کشنده ناقه صالح(اشقی الاولین) با قاتل امام علی(ع)(اشقی الآخرین) اشاره کرده‌اند.[۳۱]

قرآن از ۹ گروه در قوم ثمود یاد کرده که هم‌سوگند شدند تا صالح و خانواده‌اش را به قتل برسانند [۳۲] البته بنا بر برخی گزارش‌ها آنها ۹ تن بودند و در غاری پنهان شدند، غار بر سرشان فرو ریخت و نابود شدند.[۳۳]

قوم ثمود، در برابر دعوت صالح به دو یا سه گروه[۳۴] تقسیم شدند واکنش بیشتر آنان به دعوت او منفی بود،[۳۵] اما عده کمی از او پیروی کردند.

پس از آنکه قوم ثمود ناقه را کشتند، صالح به آنان خبر داد، پس از سه روز به عذاب خدا گرفتار می‌شوند.[۳۶]بنا بر برخی گزارش‌ها، در روز اول رنگ رخسار آنان زرد، روز دوم سرخ و روز سوم سیاه شد و سپس به عذاب الهی گرفتار و نابود شدند.[۳۷] قرآن از عذاب قوم ثمود با نام‌های صاعِقَه، [۳۸]صَیحه[۳۹] و رَجفه[۴۰] یاد کرده است. برخی از نویسندگان این عناوین را مراحل مختلف عذاب دانسته‌اند.[۴۱]

گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه[۴۲] و یا رمله از شهرهای فلسطین[۴۳] مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام صالح پیامبر در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانسته‌اند.[۴۴] ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته[۴۵] اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.[۴۶]برخی دیگر بنی‌هلال را فرزندان قوم ثمود می‌دانند.[۴۷]

سنگ‌نگاره‌ها، سنگ‌نوشته‌ها و بناهای بسیاری در کوه اثالث و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده‌ که برخی احتمال داده‌اند این بناها آرامگاه ثمودیان بوده است.[۴۸] در کتیبه‌های منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بت‌های معروف عربی شمالی، صلم از بت‌های منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است[۴۹]

گفته شده داستان قوم ثمود در تورات نیامده است. از این‌رو برخی از باستان‌شناسان در وجود این قوم تردید کرده بودند،[۵۰] اما از قرن نوزدهم میلادی(سیزدهم قمری) یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را تأیید کرده است.[۵۱]


صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید

ثَمود قومی عرب که با انکار دعوت صالح پیامبر به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده که در ساختن خانه از سنگ مهارت داشتند. خدا صالح(ع) را به سوی آنان فرستاد. آنان معجزه پیامبر خود را که به ناقه صالح شهرت دارد، کشتند و در پی آن به عذاب الهی گرفتار شدند. داستان قوم ثمود در تورات نیامده، اما یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را در مناطق شمالی شبه‌جزیره عربستان تأیید می‌کند.

برخی ثمود را واژه‌ای عربی و به معنای آب اندک[۱] و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانسته‌اند.[۲] ثمود نام قبیله[۳] و نام جد قبیله ثمود[۴] بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است[۵] همچنین برخی مفسران منظور از اصحاب الحجر در آیه ۸۰ سوره حجر را قوم ثمود دانسته‌اند و حجر نام سرزمینی بوده که در آن می‌زیستند.[۶]

قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوه‌ها و سنگ‌ها،[۷] ساختن کاخ در دشت‌ها،[۸] و نیز سرزمین آباد و حاصلخیز آنان[۹] اشاره کرده و گفته است که آنان خانه‌های خود را از سنگ می‌ساختند.[۱۰]

در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده[۱۱] و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از قوم عاد آمده است.[۱۲]
برخی از قوم ثمود با تعبیر «عاد الآخره» یاد کرده‌اند.[۱۳]
برخی گفته‌اند این ترتیب قرآنی، ترتیب تاریخی آن‌ها را نیز می‌رساند.[۱۴] به گزارش آذرنوش، یاد کرد از ثمودیان در منابع باستانی، عمدتا مربوط به فاصله زمانی بین قرن هشتم پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی است.[۱۵] اما بر اساس منابع تاریخی مسلمانان، زمان نبوت صالح، مقدم بر پیامبری حضرت ابراهیم بوده[۱۶] و همچنین میان قوم عاد و ثمود حدود ۵۰۰ سال فاصله بوده است.[۱۷] در برخی از منابع از نوادگان سام بن نوح معرفی شده‌اند.[۱۸]

ما اسم عذاب قوم ثمود

گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری[۱۹] و در مسیر حجاز به شام[۲۰] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به تبوک هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.[۲۱] جوادعلی، بلندی‌های حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.[۲۲] قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است.

بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.[۲۳] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را می‌پرستیدند.[۲۴] بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، این قوم صخره بزرگی را می‌پرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد می‌آمدند و برایش قربانی می‌کردند[۲۵] همچنین افزوده شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبه‌های منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانسته‌اند که مسیحیت در دوره‌ای میان آنان رواج داشته است.[۲۶]

آنان از حضرت صالح، برای اثبات مدعایش، تقاضای معجزه کردند[۲۷] بر پایه روایات، از او خواستند تا شتر ماده‌ای را دل کوه، بیرون آورد[۲۸] خدا خواسته آنان را برآورد و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آمد، صالح به آنان هشدار داد، تا متعرض ناقه نشوند.[۲۹] اما قوم ثمود ناقه را کشتند.[۳۰] در منابع اسلامی این شتر به ناقه صالح مشهور است. برخی از مفسران شیعه با استناد به روایتی از پیامبر(ص)به همانندی کشنده ناقه صالح(اشقی الاولین) با قاتل امام علی(ع)(اشقی الآخرین) اشاره کرده‌اند.[۳۱]

قرآن از ۹ گروه در قوم ثمود یاد کرده که هم‌سوگند شدند تا صالح و خانواده‌اش را به قتل برسانند [۳۲] البته بنا بر برخی گزارش‌ها آنها ۹ تن بودند و در غاری پنهان شدند، غار بر سرشان فرو ریخت و نابود شدند.[۳۳]

قوم ثمود، در برابر دعوت صالح به دو یا سه گروه[۳۴] تقسیم شدند واکنش بیشتر آنان به دعوت او منفی بود،[۳۵] اما عده کمی از او پیروی کردند.

پس از آنکه قوم ثمود ناقه را کشتند، صالح به آنان خبر داد، پس از سه روز به عذاب خدا گرفتار می‌شوند.[۳۶]بنا بر برخی گزارش‌ها، در روز اول رنگ رخسار آنان زرد، روز دوم سرخ و روز سوم سیاه شد و سپس به عذاب الهی گرفتار و نابود شدند.[۳۷] قرآن از عذاب قوم ثمود با نام‌های صاعِقَه، [۳۸]صَیحه[۳۹] و رَجفه[۴۰] یاد کرده است. برخی از نویسندگان این عناوین را مراحل مختلف عذاب دانسته‌اند.[۴۱]

گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه[۴۲] و یا رمله از شهرهای فلسطین[۴۳] مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام صالح پیامبر در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانسته‌اند.[۴۴] ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته[۴۵] اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.[۴۶]برخی دیگر بنی‌هلال را فرزندان قوم ثمود می‌دانند.[۴۷]

سنگ‌نگاره‌ها، سنگ‌نوشته‌ها و بناهای بسیاری در کوه اثالث و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده‌ که برخی احتمال داده‌اند این بناها آرامگاه ثمودیان بوده است.[۴۸] در کتیبه‌های منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بت‌های معروف عربی شمالی، صلم از بت‌های منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است[۴۹]

گفته شده داستان قوم ثمود در تورات نیامده است. از این‌رو برخی از باستان‌شناسان در وجود این قوم تردید کرده بودند،[۵۰] اما از قرن نوزدهم میلادی(سیزدهم قمری) یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را تأیید کرده است.[۵۱]


صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید

ثَمود قومی عرب که با انکار دعوت صالح پیامبر به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده که در ساختن خانه از سنگ مهارت داشتند. خدا صالح(ع) را به سوی آنان فرستاد. آنان معجزه پیامبر خود را که به ناقه صالح شهرت دارد، کشتند و در پی آن به عذاب الهی گرفتار شدند. داستان قوم ثمود در تورات نیامده، اما یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را در مناطق شمالی شبه‌جزیره عربستان تأیید می‌کند.

برخی ثمود را واژه‌ای عربی و به معنای آب اندک[۱] و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانسته‌اند.[۲] ثمود نام قبیله[۳] و نام جد قبیله ثمود[۴] بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است[۵] همچنین برخی مفسران منظور از اصحاب الحجر در آیه ۸۰ سوره حجر را قوم ثمود دانسته‌اند و حجر نام سرزمینی بوده که در آن می‌زیستند.[۶]

قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوه‌ها و سنگ‌ها،[۷] ساختن کاخ در دشت‌ها،[۸] و نیز سرزمین آباد و حاصلخیز آنان[۹] اشاره کرده و گفته است که آنان خانه‌های خود را از سنگ می‌ساختند.[۱۰]

در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده[۱۱] و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از قوم عاد آمده است.[۱۲]
برخی از قوم ثمود با تعبیر «عاد الآخره» یاد کرده‌اند.[۱۳]
برخی گفته‌اند این ترتیب قرآنی، ترتیب تاریخی آن‌ها را نیز می‌رساند.[۱۴] به گزارش آذرنوش، یاد کرد از ثمودیان در منابع باستانی، عمدتا مربوط به فاصله زمانی بین قرن هشتم پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی است.[۱۵] اما بر اساس منابع تاریخی مسلمانان، زمان نبوت صالح، مقدم بر پیامبری حضرت ابراهیم بوده[۱۶] و همچنین میان قوم عاد و ثمود حدود ۵۰۰ سال فاصله بوده است.[۱۷] در برخی از منابع از نوادگان سام بن نوح معرفی شده‌اند.[۱۸]

ما اسم عذاب قوم ثمود

گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری[۱۹] و در مسیر حجاز به شام[۲۰] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به تبوک هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.[۲۱] جوادعلی، بلندی‌های حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.[۲۲] قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است.

بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.[۲۳] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را می‌پرستیدند.[۲۴] بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، این قوم صخره بزرگی را می‌پرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد می‌آمدند و برایش قربانی می‌کردند[۲۵] همچنین افزوده شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبه‌های منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانسته‌اند که مسیحیت در دوره‌ای میان آنان رواج داشته است.[۲۶]

آنان از حضرت صالح، برای اثبات مدعایش، تقاضای معجزه کردند[۲۷] بر پایه روایات، از او خواستند تا شتر ماده‌ای را دل کوه، بیرون آورد[۲۸] خدا خواسته آنان را برآورد و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آمد، صالح به آنان هشدار داد، تا متعرض ناقه نشوند.[۲۹] اما قوم ثمود ناقه را کشتند.[۳۰] در منابع اسلامی این شتر به ناقه صالح مشهور است. برخی از مفسران شیعه با استناد به روایتی از پیامبر(ص)به همانندی کشنده ناقه صالح(اشقی الاولین) با قاتل امام علی(ع)(اشقی الآخرین) اشاره کرده‌اند.[۳۱]

قرآن از ۹ گروه در قوم ثمود یاد کرده که هم‌سوگند شدند تا صالح و خانواده‌اش را به قتل برسانند [۳۲] البته بنا بر برخی گزارش‌ها آنها ۹ تن بودند و در غاری پنهان شدند، غار بر سرشان فرو ریخت و نابود شدند.[۳۳]

قوم ثمود، در برابر دعوت صالح به دو یا سه گروه[۳۴] تقسیم شدند واکنش بیشتر آنان به دعوت او منفی بود،[۳۵] اما عده کمی از او پیروی کردند.

پس از آنکه قوم ثمود ناقه را کشتند، صالح به آنان خبر داد، پس از سه روز به عذاب خدا گرفتار می‌شوند.[۳۶]بنا بر برخی گزارش‌ها، در روز اول رنگ رخسار آنان زرد، روز دوم سرخ و روز سوم سیاه شد و سپس به عذاب الهی گرفتار و نابود شدند.[۳۷] قرآن از عذاب قوم ثمود با نام‌های صاعِقَه، [۳۸]صَیحه[۳۹] و رَجفه[۴۰] یاد کرده است. برخی از نویسندگان این عناوین را مراحل مختلف عذاب دانسته‌اند.[۴۱]

گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه[۴۲] و یا رمله از شهرهای فلسطین[۴۳] مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام صالح پیامبر در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانسته‌اند.[۴۴] ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته[۴۵] اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.[۴۶]برخی دیگر بنی‌هلال را فرزندان قوم ثمود می‌دانند.[۴۷]

سنگ‌نگاره‌ها، سنگ‌نوشته‌ها و بناهای بسیاری در کوه اثالث و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده‌ که برخی احتمال داده‌اند این بناها آرامگاه ثمودیان بوده است.[۴۸] در کتیبه‌های منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بت‌های معروف عربی شمالی، صلم از بت‌های منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است[۴۹]

گفته شده داستان قوم ثمود در تورات نیامده است. از این‌رو برخی از باستان‌شناسان در وجود این قوم تردید کرده بودند،[۵۰] اما از قرن نوزدهم میلادی(سیزدهم قمری) یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را تأیید کرده است.[۵۱]


چکیده شبهه: اسلام نه فقط اعتنایی به نیازهای بشر ندارد، بلکه در ضدیت با آنها است. توضیح مطلب این که: الف. اسلام اعتنایی به نیازهای بشر ندارد چرا که اولویت اسلام و قرآن، نیازهای الله است: الله انسانها …

با وجود اعتقاد شیعیان اثناعشری به دوازده امام، چرا این مذهب به عنوان «#مذهب_جعفری» شناخته می شود؟

ما اسم عذاب قوم ثمود

در آیات قرآن کریم واژه «شيعه» بار معنایی منفی دارد، پس چرا به پيروان اهل بيت عليهم السلام شيعه مي گويند؟

پيش‌درآمدقرآن کريم با صراحت هرچه تمام، وجود هرگونه اختلاف، تناقض، تضاد و باطل را از ساحت مقدس خود دور مي‌داند.[1] زيرا از جانب خداوند حکيم و عليم نازل شده[2] و علم مطلق او به همه‌چيز، مانع نفوذ باطل در کلام اوست. قرآن کتاب هدايت است و در طي 23 سال بر قلب مبارک پيامبر رحمت فرود آمده است. پراکندگي موضوعات قرآن در ميان آيات متعدد و سوره‌هاي گوناگون، مانع يکپارچگي آن نيست. براي به دست آوردن نظر قرآن راجع به يک موضوع خاص، به جمع‌آوري همه‌ي آيات و بررسي آن‌ها در کنار هم نيازمنديم. برخي از آيات ممکن است در نگاه اول با هم اختلاف داشته باشند. ولي با تأمل در همه‌ي آيات به صورت يکپارچه، اختلاف برمي‌خيزد و ائتلاف مي‌نشيند. کساني که به انگيزه خرده‌گيري بر آيات يا جستن نقص‌ها و ضعف‌ها به قرآن مراجعه مي‌کنند، به خيال خود به آنچه مي‌خواهند مي‌رسند؛ چون هدفي جز آن ندارند! آن‌ها نمي‌خواهند قرآن را کتاب خدا و عاري از هرگونه نقص بيابند؛ از اين رو به متشابهات چنگ زده[3] و بر اختلافات ظاهري تکيه مي‌کنند. قرآن کتاب هدايت است براي متقين.[4] کساني که با فطرت پاک و دور از آلودگي به شبهه‌ي علمي و شهوت عملي به قرآن مي‌رسند و  مقصود خود را در آن مي‌يابند و با ريسمان قرآن به حقيقت پيوند مي‌خورند.[5] در نوشتار حاضر به يکي از برداشت‌هاي نادرست از برخي آيات قرآن اشاره کرده و پس از بررسي به نقد آن خواهيم پرداخت.                                              چکيده‌ي شبههدر چند سوره از قرآن، داستان قوم ثمود و صالح پيامبر ذکر شده است. در اين آيات به بيان نافرماني قوم ثمود و چگونگي هلاکت آن‌ها مي‌پردازد. برخلاف تصريح قرآن مبني بر نبود تناقض در آن و مصون‌بودن از تحريف و تصرف، مي‌بينيم که اين داستان، به دلائل نامعلوم، دچار تناقض و تضاد مي‌شود. يعني در هرسوره‌اي که اين جريان بازگو مي‌شود، علت نابودي آن‌ها، چيزي متفاوت از علتي است که در سوره‌ي ديگر بيان مي‌شود. ضمن اينکه نابودي يک قوم، صرفا به دليل شکستن پاي شتربچه‌اي و نيز تقسيم‌بندي آب يک رودخانه ميان مردم و يک شتر عادلانه نيست!                                                                                                          چکيده ي نقدقرآن کريم از هرگونه تغيير، محفوظ (و انا له لحافظون) و به تصريح خود، هرگونه اختلاف ناشي از تصرف بشري در آيات آن مردود است ( لوجدوا فيه اختلافا کثيرا). بادقت در آياتي که به ذکر سرگذشت عبرت‌آموز قوم ثمود به خوبي درميابيم که نه تنها ذره‌اي تناقض و تضاد در آن نيست، بلکه با ظرافتي بغايت دقيق، واقعه‌اي واحد را با چند بيان، که همگي به نوعي مکمل يکديگرند، همچون حلقه هاي زنجير به هم متصل ميکند و يکپارچه و واحد، به بيان ما وقع مي پردازد. از طرفي عدم آگاهي از مباني فکري اسلام و تعاليم ناب اين شريعت آسماني، نبايد باعث ايجاد نگاه غيرمنطقي و غير منصفانه به مباحث توحيدي همچون عدل الهي، حکمت، عصمت انبياءعليهم السلام و مباني ديگر گردد.مقدمهسرگذشت اقوام در قرآن، با هدف عبرت‌آموزي و پندگيري بيان شده است؛ تا انسان‌ها با آگاهي از اوضاع و احوال ايشان، خود را از اشتباهات و مهلکات دور بدارند؛ اما نکته‌ي حائز اهميت اين است که قرآن کريم، کتاب قصه‌سرايي نيست تا با ذکر جزئيات، باعث دورشدن از هدف گردد؛ بلکه تنها به آن قسمتي از واقعه اشاره مي‌کند که پيامي در بر دارد و به مخاطب هشدار مي‌دهد که درصورت عبرت نگرفتن و توجه نکردن به سرگذشت پيشينيان، به سرنوشت مشابه آن‌ها، دچارخواهد شد.                                                        عذاب قوم ثمود چه بود؟آياتي که به بيان سرنوشت قوم ثمود پرداخته‌اند، در چند سوره‌ي مختلف پراکنده است. ابتدا برداشت کلي از آيات را بيان مي‌کنيم و سپس به ذکر ارتباط ميان آن‌ها مي‌پردازيم:_  سپس «ناقه» را پى كردند … سرانجام زمين لرزه آن‌ها را فرا گرفت.[6]طبق اين دو آيه، قوم ثمود به علت پي‌کردن و کشتن ناقه، به زمين لرزه گرفتار شده و هلاک گشتند._  به علت اينکه مردم، ناقه را از پاي درآوردند، صيحه‌اي آن‌ها رافراگرفت و در خانه‌هاشان کشته شدند.[7]_  در سوره‌ي مبارکه‌ي شعرا بدون اينکه به نوع عذاب اشاره کند، تنها هلاکت آن قوم، در پي کشتن ناقه را بيان مي‌کند.[8]_  درجاي ديگر، بدون اينکه سخن از کشتن ناقه به ميان بيايد، توطئه عليه جان صالح نبي را علت نابودي قوم ثمود معرفي مي‌کند.[9]_  در سوره‌ي  قمر باز هم مي‌بينيم که علت نابودي قوم ثمود، کشتن ناقه است؛ با اين تفاوت که اين بار قاتل، يک نفر است نه چندنفر.[10]_   در نهايت در سوره‌ي شمس همان قضيه‌ي پي کردن ناقه و هلاک‌شدن قوم ثمود بيان مي‌شود.[11] طبق نظر غالب مترجمان و بنابرگواهي تاريخ، قوم ثمود به دو عذاب دچار شدند؛ البته با اين توضيح که در مرحله‌ي اول، تعدادي از آن‌ها و درمرحله‌ي بعد، باقي افراد قوم هلاک مي‌شوند؛ اما اين بار به سببي متفاوت و به نوعي ديگر از عذاب الهي. آيات سوره‌ي نمل به عذاب مرحله‌ي اول اشاره مي‌کند. ابتدا چنين به نظر مي‌رسد که برخلاف عذاب بيان شده براي قوم ثمود در آيات سوره‌هاي ديگر، خداوند، آن‌ها را به سبب توطئه بر عليه صالح پيامبر عليه السلام به هلاکت رساند؛ اما ملا محسن فيض کاشاني در کتاب تفسير خود، الاصفي، اين جريان را چنين  نقل مي‌کند.                                                                                                  شب هنگام گروهي از قوم آمدند تا صالح پيامبر را بکشند. در نزد صالح فرشتگاني بودند که از او حفاظت مي‌کردند؛ پس چون آمدند تا صالح را بکشند، فرشتگان آن‌ها را با سنگ در خانه‌ي صالح کشتند. پس در خانه‌ي    صالح کشته شدند و باقي قوم او را زمين لرزه در بر گرفت و در خانه‌هاشان به رو افتاده جان دادند.[12]علامه طباطبايي در تفسر الميزان مي‌نويسد: قوم ثمود با سرپيچي از دستور الهي و کشتن شتربچه، مستوجب عقاب شدند. وقتي حضرت صالح به آن‌ها سه روز مهلت داد، با هم قرار گذاشتند صالح را به قتل برسانند؛ به همين منظور عده‌اي از آن‌ها شبانه به خانه‌ي او هجوم آوردند تا کار او را يکسره کنند. اما خداوند با پرندگاني نامرئي و بوسيله‌ي سنگ‌هايي که بر سرشان فرود آمد، آن‌ها را کشت و در نيت شوم‌شان ناکام ماندند. بعد از اين جريان و بعد از اتمام سه روز مهلت، عذاب دوم که همان کشته‌شدن باقي قوم بوسيله ي صيحه‌ي آسماني يا همان صاعقه بود، اتفاق افتاد و به هلاکت همه‌ي آن‌ها منجر شد.                                                     سر اختلاف در بيان عذاب‌هاي قوم ثموددر مورد اختلاف آيات سوره‌هاي اعراف، قمر، هود، شمس و شعرا در ذکر نوع عذاب قوم ثمود، گفتني است آيه‌اي که در آن از کلمه‌ي عذاب استفاده شده، حاوي واژه‌اي عام است که مصاديقي دارد و اين مصاديق در آيات ديگر بيان شده است. پس کلمه‌ي رجفه، صيحه وصاعقه، همگي مصداق عذابند و نمي‌توان به دليل اختلاف ظاهري الفاظ، به تناقض حکم کرد. ثانيا تفاوت ظاهري ميان نوع عذاب نيز با تأمل در آيات از ميان مي‌رود.                                                                                                                           کلمه‌ي ” رجفة” به معناى لرزيدن و اضطراب شديد است؛ مانند زلزله در زمين و تلاطم در دريا. “جاثمين” در آيه 94  سوره‌ي هود  و آيه‌ي 94 سوره‌ي اعراف آمده، از ريشه‌ي ” جثوم” است به معناي به سينه درافتادن شتر. از طرف ديگر نوعا صاعقه‏هاى آسماني بدون صيحه و صداي هولناک و نيز بدون زلزله نيست؛ چون معمولا اين گونه صاعقه‏ها باعث اهتزاز جو مى‏شود و اهتزاز جوى نيز وقتى به زمين مى‏رسد، باعث لرزيدن زمين شده، ايجاد زلزله مى‏كند. ممکن است گفته  شود که وجه تسميه” صاعقه” به” رجفه” اين است كه صاعقه باعث تكان خوردن دل‌ها و لرزيدن اندام آدمى است. با اين توضيح، توهم تناقض، مرتفع مي‌شود. زيرا قوم ثمود با همان صاعقه که سبب لرزيدن دل‌ها تا سرحد مرگ مي‌شود و ترس شديدي را در دل‌ها مي‌افکند، عذاب شدند و همه مردند.                                                                                                   سبب نزول عذاب بر قوم ثموددر شمار قابل توجهي از ترجمه‌ها،«عقر» به پي‌کردن ترجمه شده است که ترجمه‌ي دقيقي نيست. همين امر باعث توهم عدم مناسبت جرم وعذاب شده است! بايد علت عذاب قوم ثمود، تنها شکستن پاي ناقه يا صرفا پي‌کردن آن نبود؛ بلکه عذاب ان‌ها نافرماني از قوانين الهي و تجري بر خداوند بود که با کشتن ناقه به اوج خود رسيده بود. آن‌ها ‌خود از صالح خواسته بودند تا براي اتمام حجت از جانب خدا شتري را از دل کوه بيرون بياورد و آنان اگر چنين صحنه‌اي را ببينند، ايمان مياورند؛ اما چون خواسته آن‌ها برآورده شد، ساز ستيز برزدند و به کشتن ناقه مصمم شدند. “عقر ناقه” به معناى نحر آن است و كلمه” نحر” و” عقر” به معناى طريقه خاصى است كه به آن طريقه شتر را سر مى‏برند؛ يعنى پاى حيوان را بسته رو به قبله مى‏نشانند و سپس با كارد رگ گردنش را قطع مى‏كنند و چون سست شد، سرش را مى‏برند.[13]از اين رو جرم آنان تنها کشتن ناقه نبود تا ميان جرم و مجازات تناسبي نباشد؛ جرم آنان غرق شدن در نافرماني خدا و فساد بي‌اندازه در ميان‌شان بود. صالح آنان را از بدرفتاري نهي کرد؛ ولي او را مسخره کرده و به آزار وي روي آوردند و چون با کشتن ناقه همه‌ي تلاش‌ها را به بن‌بست کشاندند، به عذاب الهي دچار شدند.                                                      مؤمنان رهايي يافتند!برطبق تصريح قرآن کريم همه قوم ثمود هلاک نشدند؛ بلکه خداوند صالح پيامبر و مؤمنان را به رحمت خود نجات داد. همواره روش خداوند در سرکوبي ظالمان (همچون داستان نوح نبي ع و …) چنين  بوده است که با نجات گروه مؤمنان و حق جويان، تنها معاندان و مخالفان لجوج را به عقوبت دچار مي‌کند. در مواردي که برخي از مؤمنان  هم جزء هلاک شده‌گانند، جايي است که با ترک امر به معروف و نهي از منکر، نسبت به رفتار کافران، بي‌تفاوت بوده و موجبات تجري آنان را فراهم مي‌کرده‌اند.                                                      تقسيم آب، چرا و چگونه؟!پس از آنکه ناقه از دل کوه بيرون آمد و حجت خداوند بر قوم ثمود تمام شد، خداوند مقرر کرد تا آب رودخانه يک روز از آن مردم و يک روز از آن ناقه باشد. روزي که آب از آن ناقه بود، مردم از شير پربرکت او استفاده مي‌کردند و همه را کفايت مي‌کرد. از اين رو تقسيم آب ميان مردم و شتربچه بي‌عدالتي نبود؛ بلکه به سود مردم آن ديار بود. علاوه بر اينکه اين تقسيم‌بندي، نوعي امتحان هم براي آن قوم محسوب مي‌شد تا ميزان اطاعت‌پذيري آن‌ها از پيامبرشان سنجيده شود. مردمي که بخواهند با حق مخالفت کنند، تنها دنبال بهانه‌اند وگرنه تقسيم آب ميان آن‌ها و شتربچه، نمي‌توانست دليل موجهي براي کشتن آن ناقه باشد!                         پي‌نوشت‌ها:[1] . فصلت/42[2] . نمل/6[3] . آل عمران/7[4] بقره/2[5] . آل عمران/103[6]. آيه 78 سوره اعراف، براي توضيح بيشتر رجوع کنيد به: مکارم شيرازي ، ناصر، ترجمه ي قرآن، دارالقرآن الکريم،(دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامي)چاپ دوم،1373ه ش،ج1،ص160[7] . هود/67-65[8] . شعرا/158و157[9] . نمل/52-49[10] . قمر/32-29[11] . سوره شمس آيه 14[12] . فأتوا صالحا ليلا ليقتلوه، و عند صالح ملائكة يحرسونه، فلمّا أتوه قاتلتهم الملائكة في دار صالح رجما بالحجارة، فأصبحوا في داره مقتّلين و أخذت قومه الرّجفة” فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثمين. فيض کاشاني ملا محسن، الاصفي في تفسير القرآن،مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي،قم ، 1418 ق،نوبت چاپ اول،ح 2، ص 912[13] . رک: ترجمه ي تفسير الميزان ، موسوي همداني ، سيد محمد باقر، قم، جامعه ي مدرسين، چاپ پنجم، 1374 ه ش، ج 10 ، ص 466.



در قرآن گفته شده است که خداوند تمام قوم ثمود را نابود کرد پس از آنکه یکی از آنها شتر حضرت صالح را پی کرد خداوند چرا تمام آنان را به گناه یک نفر عذاب کرد



ما اسم عذاب قوم ثمود

در این شکی نیست که خداوند هیچگاه افراد را بدون انجام جرم مجازات نخواهد کرد چنان که می فرماید:

« هیچ گناهکاری گناه دیگری را متحمل نمی شود»(انعام 164)

قوم ثمود وقتی از حضرت صالح معجزه خواستند به فرمان خداوند ناگهان شتر ماده ای از دل سنگهای کوه بیرون آمد. همگی این صحنه را دیدند و گروهی ایمان آوردند و گروه بیشتری راه عناد و انکار را در پیش گرفتند.

حضرت صالح توصیه کرد که به این شتر کمترین آزاری نرسانید که عذاب الهی به سراغ شما خواهد آمد. آنها به این سخن اعتنا نکردند و آن شتر را با ضرباتی بر پای او کشتند و زلزله عظیمی آمد و زمین را شکافت و کافران و خانه هایشان در دل زمین فرو ریخت.

معروف این است که قاتل این شتر مردی سنگدل به نام « قدار بن سلف » بود.(بحار الانوار ج11 ص386)

ولی در آیه قرآن تعبیر « فعقروها » ( آن شتر را از پای در آوردند) به صورت صیغه جمع آمده است و قتل را به همه آن ها نسبت می دهد. (شعراء 157)

وهمه آنان مجازات شدند چنان که فرمود: « آنها او را تکذیب کردند و ناقه را پی کردند و به هلاکت رساندند لذا پروردگارشان آنها را به خاطر گناهی که مرتکب شده بودند در هم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح نمود»

شمس14

صحیح است که یک نفر ناقه را پی کرد اما دیگران نیز از دو جهت در عمل او سهیم بودند:

1- اینگونه توطئه ها معمولا توسط گروه و جمعیتی طراحی می شود سپس به دست فرد معینی یا افراد معدودی به اجرا در می آید.

2- همگی آنان به عمل آن فرد راضی بودند و این رضایت را با دعوت کردن و تشویق او به انجام آن عمل زشت ابراز کردند.

همان گونه که در آیه 29 قمر آمده است:

« آنها یکی از یاران خود را صدا زدند او به سراغ این کار آمد و ( ناقه ) را پی کرد»تفسیر نمونه ج27 ص57

حضرت علی علیه السلام فرمود:

« ناقه ثمود را تنها یک نفر به هلاکت رساند ولی خداوند همه را مشمول عذاب ساخت چرا که همگی به این امر رضایت دادند »نهج البلاغه خطبه201

امام رضا علیه السلام فرمود:

« اگر کسی در شرق عالم قتلی انجام دهد و دیگری در غرب عالم راضی به آن قتل باشد در پیشگاه خدا شریک قاتل خواهد بود»وسائل الشیعه ج16 ص139

امام صادق علیه السلام فرمود:

« کسی که ظلم کند و کسی که او را یاری کند و کسی که راضی به ظلم آنان باشد هر سه در گناه شریکند»الکافی ج2 ص333

بنابراین نه تنها شرکت در عمل یا تهیه مقدمات و اعانت بر اثم سبب شرکت در نتیجه است بلکه رضایت قلبی نیز همین کار را می کند لذا در زیارت اربعین می خوانیم: « خداوند لعنت کند گروهی را که جنایت جانیان را در کربلا شنیدند و به آن رضایت دادند»(زیارت اربعین امام حسین علیه السلام )

شاید مراد پرسشگر مسئله استدراج باشد، كه در قرآن و روایات دربارة آن بحث شده، والذین كذبوا بایتنا سنستدرجهم من حیث لایعلمون یعنی آنهایی كه آیات ما را تكذیب كردند تدریجاً از آن راه كه نمی دانند، گرفتار م…

یكی از نام‌های خداوند اسم شریف حكیم است، پس همه كارهای او بر اساس حكمت و مصلحت انجام می‌شود، اما باید توجه داشت كه اگر گفته می‌شود كارهای خداوند حكمت و مصلحت دارد، مراد آن است كه كار خداوند عین حكمت و…

از آنجايي كه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه بر اساس مباني اسلام شكل گرفته بديهي است كه در زمينة عدالت نيز مقرّراتي داشته باشد. لذا در اصول متعددي به اجراي حق و عدالت اشاره شده است براي مثال اصل او…

حکومت عدل گستر حضرت مهدی علیه السلامدیدگاه مذاهب اسلامی درباره حکومت عدل گستر حضرت مهدی علیه السلام چیست؟
احادیث بسیار زیادی در متون اسلامی اعم از شیعه و سنی بر این امر اتفاق دارند که امام زمان علیه …

انتقام از نوادگان و اعقاب قاتلان امام حسین علیه السلام در عصر ظهوردر روایات گفته شده است که امام زمان عج نوادگان و اعقاب قاتلان امام حسین ع را به خاطر عمل آباء و اجدادشان خواهند کشت وقتی اینها خودشان …

نقش «عدالت و دادگری» در موفقیت مدیران«عدالت و دادگری» چه نقشی در موفقیت مدیران دارد؟
پاسخ اجمالی

«عدالت» در مفهوم گسترده اسلامی اش فراتر از «دادگری» بوده و به م…

در مورد یاد شده کینه به دل داشتن کار درستی نیست و گناه محسوب می‌شود. باید سعی شود هرطوری شده مشکل حل شود و نسبت به رفتارها و تهمت‌ها عفو را پیشه‌ خویش قرار داد. زیرا عفو و گذشت خصلت انسان‌های شایسته ا…

اگر با انگیزه دینی کسی را نفرین کند، هیچ محذور و اشکالی ندارد، مثلاً به خاطر این که کسی به پیشوایان دین ظلم کرده است و یا کسی که حقیقتی را عمداً و بدون عذر شرعی انکار کرده و یا بر علیه عقاید مذهبی و د…

بسیاری از مورخین و محدثین سن حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را در حدود 25 تا 28 سال دانسته اند. و در آن زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، نیز 25 ساله بودند، بنابراین تفاوت سنی بین پیامبر اکرم و حضر…

پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاهیان عمر بن سعد به خیمه های اهل بیت حمله کردند و به غارت اموال پرداختند. لباس رویین زنان را کشیدند؛ زیورآلات آنان را به غارت بردند؛ متن عربی بیشتر روایات، به معنای برهنه ش…

امام احمد، ترمذی و حاکم روایت کرده اند (حاکم آن را به شرط بخاری صحیح دانسته است) ابن حزیمه، طبرانی، ابن ندی، منذری و ابن ماجه از عثمان بن حنیف روایت کرده اند: «مردی نابینا به محضر حضرت پیامبر مشرف شد …

هجمه های تبلیغاتی علیه ساخت وساز حرم های شریف، آن هم در دوره ای که بیش از همۀ ادوار تاریخی نسبت به تخریب آن ها به بهانۀ شهرسازی یا حتی با انفجار و. .. اقدام می شود، مقاصد و اهداف دیگری دارد. گریه کردن…

دوستی با جن های مسلمان و استفاده از آنها
آیا می توان با جن های مسلمان دوست شد و آنها را بعنوان استاد برای درمان بیماریها استفاده کرد؟

در عقیده اسلامی جن موجودی است مختار، مکلف، مخلوق از آتش،…

دعا برای باطل كردن سحراگر كسی زبان بند شده باشد آیا دعایی برا ی باطل كردنش وجود دارد؟ 2-اگردختری خوا ستگارهایی داشته با شد ولی این خواستگارها نتوانند بیان كنند آنهم بمدت 10 سا ل ودختر هم یك دختر مذهبی…

طریقه ی انجام غسل از طریق دوش حمام
آیا می شود با دوش حمام غسل کرد؟

1)- غسل به دو صورت انجام می گیرد ارتماسی و ترتیبی، ارتماسی یعنی اینکه انسان به نیت غسل تمام بدن را در آب فرو ببرد مثلاً د…

ثمود نام يکي از اقوامي است که در قرآن ذکر شده است. اين قوم به سبب انکار پيامبرشان صالح, دچار عذاب خداوند شدند که به اين موضوع در آيات زير اشاره شده است


۱- سوره: ۷ , آیه: ۷۳

و به سوى [قوم] ثمود صالح برادرشان را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را بپرستيد براى شما معبودى جز او نيست در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان دليلى آشكار آمده است اين ماده‏شتر خدا براى شماست كه پديده‏اى شگرف است پس آن را بگذاريد تا در زمين خدا بخورد و گزندى به او نرسانيد تا [مبادا] شما را عذابى دردناك فرو گيرد

۲- سوره: ۱۱ , آیه: ۶۱

ما اسم عذاب قوم ثمود

و به سوى [قوم] ثمود برادرشان صالح را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را بپرستيد براى شما هيچ معبودى جز او نيست او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد پس از او آمرزش بخواهيد آنگاه به درگاه او توبه كنيد كه پروردگارم نزديك [و] اجابت‏كننده است

۳- سوره: ۲۷ , آیه: ۴۵

و به راستى به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستاديم كه خدا را بپرستيد پس به ناگاه آنان دو دسته متخاصم شدند

۴- سوره: ۱۱ , آیه: ۹۵

گويى در آن [خانه‏ها] هرگز اقامت نداشته‏اند هان مرگ بر [مردم] مدين همان گونه كه ثمود هلاك شدند

۵- سوره: ۴۱ , آیه: ۱۷

و اما ثموديان پس آنان را راهبرى كرديم و[لى] كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند پس به [كيفر] آنچه مرتكب مى‏شدند صاعقه عذاب خفت‏آور آنان را فروگرفت

۶- سوره: ۳۸ , آیه: ۱۳

و ثمود و قوم لوط و اصحاب ايكه [نيز به تكذيب پرداختند] آنها دسته‏هاى مخالف بودند

۷- سوره: ۴۱ , آیه: ۱۳

پس اگر روى برتافتند بگو شما را از آذرخشى چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم

۸- سوره: ۲۲ , آیه: ۴۲

و اگر تو را تكذيب كنند قطعا پيش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نيز] به تكذيب پرداختند

۹- سوره: ۲۹ , آیه: ۳۸

و عاد و ثمود را [نيز هلاك نموديم] قطعا [فرجام آنان] از سراهايشان بر شما آشكار گرديده است و شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست و از راه بازشان داشت با آنكه [در كار دنيا] بينا بودند

۱۰- سوره: ۱۴ , آیه: ۹

آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنانكه بعد از ايشان بودند [و] كسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد به شما نرسيده است فرستادگانشان دلايل آشكار برايشان آوردند ولى آنان دستهايشان را [به نشانه اعتراض] بر دهانهايشان نهادند و گفتند ما به آنچه شما بدان ماموريت داريد كافريم و از آنچه ما را بدان مى‏خوانيد سخت در شكيم

۱۱- سوره: ۴۰ , آیه: ۳۱

[از سرنوشتى] نظير سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنها [آمدند] و [گرنه] خدا بر بندگان [خود] ستم نمى‏خواهد

۱۲- سوره: ۶۹ , آیه: ۴

ثمود و عاد آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند

۱۳- سوره: ۶۹ , آیه: ۵

اما ثمود به [سزاى] سركشى [خود] به هلاكت رسيدند

۱۴- سوره: ۱۷ , آیه: ۵۹

و [چيزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان آنها را به دروغ گرفتند و به ثمود ماده‏شتر داديم كه [پديده‏اى] روشنگر بود و[لى] به آن ستم كردند و ما معجزه‏ها را جز براى بيم‏دادن [مردم] نمى‏فرستيم

۱۵- سوره: ۵۴ , آیه: ۲۳

قوم ثمود هشداردهندگان را تكذيب كردند

۱۶- سوره: ۹ , آیه: ۷۰

آيا گزارش [حال] كسانى كه پيش از آنان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و شهرهاى زير و رو شده به ايشان نرسيده است پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند خدا بر آن نبود كه به آنان ستم كند ولى آنان بر خود ستم روا مى‏داشتند

۱۷- سوره: ۵۱ , آیه: ۴۳

و در [ماجراى] ثمود [نيز عبرتى بود] آنگاه كه به ايشان گفته شد تا چندى برخوردار شويد

۱۸- سوره: ۸۹ , آیه: ۹

و با ثمود همانان كه در دره تخته‏سنگها را مى‏بريدند

۱۹- سوره: ۹۱ , آیه: ۱۱

[قوم] ثمود به سبب طغيان خود به تكذيب پرداختند

ما اسم عذاب قوم ثمود

۲۰- سوره: ۸۵ , آیه: ۱۸

فرعون و ثمود بر تو آمد

۲۱- سوره: ۵۳ , آیه: ۵۱

و ثمود را [نيز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت

۲۲- سوره: ۵۰ , آیه: ۱۲

پيش از ايشان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود

۲۳- سوره: ۲۵ , آیه: ۳۸

و [نيز] عاديان و ثموديان و اصحاب رس و نسلهاى بسيارى ميان اين [جماعتها] را [هلاك كرديم]

۲۴- سوره: ۲۶ , آیه: ۱۴۱

ثموديان پيامبران [خدا] را تكذيب كردند

۲۵- سوره: ۱۱ , آیه: ۶۸

گويا هرگز در آن [خانه‏ها] نبوده‏اند آگاه باشيد كه ثموديان به پروردگارشان كفر ورزيدند هان مرگ بر ثمود


ParsQuran.com

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


بازدید محتوا


همکاری


ابزارها


نسخه‌برداری

ما اسم عذاب قوم ثمود


در پروژه‌های دیگر

ثَمود نام قومی بود از مردمان شبه جزیره عربستان که در هزاره قبل از میلاد تا زمان بعثت محمد در عربستان زندگی می‌کردند.
با این وجود که به باور تاریخ‌دانان خاستگاه مردم ثمود جنوب شبه جزیره عربستان بود اما بنا به روایت‌های سنتی عربی، ثمودی‌ها به سوی شمال کوچیده و در دامنه‌های کوه اثلب در نزدیکی مداین صالح (حجر) نشیمن گزیدند.

سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نوشته‌های بسیاری از ثمودیان در کوه اَثلَب و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده‌است.[۱]

در داستان‌های قرآن گفته شده که قوم ثمود به وسیله عذاب الهی از میان رفته‌است.

برای نخستین بار، در ۷۱۵ قبل از میلاد،در کتیبه سارگون دوم، پادشاه آشور، به نام این قوم برمی‌خوریم، که آن‌ها را در میان مردمان شرق و مرکز شبه جزیره عربستان برمی شمارد که تحت فرمانبری آشوریان بوده‌اند. این قوم از مدت‌ها پیشتر در آن سرزمین می زیسته‌اند.[۲]

این قوم بزرگ علی‌رغم عمر دراز، هرگز نتوانست دولت قدرتمندی به وجود آورد و پیوسته به صورت قوم‌های پراکنده یا احیاناً شهرنشین روزگار می‌گذراندند تا سرانجام نابود شدند، یا در دیگر اقوام آمیخته و نامشان از یادها برفت. تمدن ثمودی تحت تأثیر مستقیم نبطیان بود، چنان که پنداری ایشان چیزی عمده از خود نداشتند. خط و زبان نبطی در میان ثمودیان رواج داشت که حتی پس از انقراض آنان باز ثمودیان برخی آثار خود را به آن خط و زبان تهیه می‌کردند. مثلاً نوشته‌های معبد رَوَافه که حدود یک قرن پس از میلاد توسط ثمود بنا شد به دو زبان نبطی و یونانی است .[۳]

پیامبری به نام صالح در قوم ثمود زاده شد و در میان ایشان پرورش یافت، قوم ثمود گروهی از مردم بودند که در سرزمینی بین یهودیه و حجاز می‌زیستند. قوم ثمود در خانه‌هایی سنگی می‌زیستند که درون کوه‌ها تراشیده شده بود.[۴] قوم ثمود به پرستش بت‌های سنگی و چوبی می‌پرداختند.[۵] صالح تلاش می‌کرد تا قوم خود را از پرستش بت‌ها بازدارد و ایشان را به یکتاپرستی فرا بخواند، اما قوم ثمود سخن او را نپذیرفتند [۶] و از وی درخواست معجزه کردند؛ بر اساس روایات اسلامی، روزی سنگ بزرگی از کوه شکافت و شتر ماده‌ای از آن بیرون آمد؛ صالح به قوم ثمود هشدار داد که به شتر آسیبی نرسانند.[۷] اما قوم ثمود، شتر را گرفتند و کشتند. پس از سه روز عذاب بر ثمود فروفرستاده شد؛ و پس از عذاب شدیدی که از آن در قرآن به صیحه تعبیر شده‌است؛ ثمودیان نابود شدند.[۸]

نام‌ها و صفات بیان شده در قرآن

اِسرافیل • جَبرَئیل (جِبریل، روح‌الأمین) و روح‌القُدُس • عِزرائیل (مَلَک‌ُالموت) • میکائیل (میکال) • هاروت و ماروت • فرشته روح

اِبلیس یا شَیطان • عِفریت

حورٌ عین • غِلمان و وِلدان

آدم • اِبراهیم (خلیل‌الله) • اِدریس • اِسحاق • اِسماعیل (ذبیح‌الله) • اِلیاس (اِلیاسین) • اَلْیَسَع • اَیّوب • داوود • ذوالکِفل • زَکریّا • سُلیمان • شُعیب • صالِح • عُزَیر • عِمران بن ماثان (پدر مریم) • عیسیٰ مَسیح (روح‌الله) • لوط • محمّد یا احمد • موسیٰ (کلیم‌الله) • نوح • هارون • هود • یَحییٰ • یَعقوب (اسرائیل) • یوسُف • یونُس (ذو النّون، صاحِبِ الحوت)

اِرمیا بن حلقیّا • سَموئیل (اُشْموئیل) • یوشَع بن نون

ذو القَرنَین • طالوت • لُقمان • مَریَم

آسیة بنت مزاحم (همسر فرعون‏) • آصِف بن بَرخیا • بِلقیس (ملکه سَبَأ) • بِنیامین • جادوگران فرعون • حَبیب نَجّار (مؤمن آل‌یاسین‏) • خِضر • شَمعون الصَّفا (شمعون فطرس) • کالِب بن یوفَنّا (همراه یوشع) • مؤمن آل‌فرعون (حزبیل/حزقیل بن صبورا)

آزَر (عموی ابراهیم) • جالوت • سامِریّ • فِرعون • قارون • هامان

ابرهه • بُختُ‌نَصَّر • بَرصیصا • بَلعَم باعورا • پوتیفار (عزیز مصر) • پولس • زُلِیخا یا راعیل (زن عزیز مصر) • شَدّاد • شَمعون بن یعقوب‏ • قاتلان ناقه صالح (قدار بن سالف و مصدع بن دهر (مصدع بن مهرج)) • نمرود • ولید بن ریّان یا آمنحوتپ چهارم آخِناتون (پادشاه مصر زمان یوسف)

ابولَهَب • زید بن حارثه

اِلیصابات یا ایشاع (همسر زکریّا) • حَوّا (همسر آدم) • ساره (همسر ابراهیم، مادر اسحاق) • صَفورا (همسر موسی) و لیّا (خواهر صفورا) • کُلثُم یا کُلثوم (خواهر موسی) • هابیل (پسر آدم) • یوکابِد (مادر موسی) • دختران لوط (ریثا، زعورا و…)

ابیونا (مادر ابراهیم) • پسر لقمان • تارَح یا تارَخ (پدر ابراهیم) • حَنّة (حَنّا) بنت فاقوذ (مادر مریم) • دختران محمد • راحیل (همسر یعقوب) • رَحمه (همسر ایّوب) • شمخا بنت أنوش (مادر نوح) • عِمران (پدر موسی) • لمِک بن مَتْوشَلَخ (پدر نوح) • هاجَر (همسر ابراهیم، مادر اسماعیل)

اُمّ‌جَمیل (زن ابولهب) • قابیل (پسر آدم) • کنعان یا یام (پسر نوح) • والِهه یا واهِله (همسر لوط) • والِعه یا واعِله (همسر نوح) • همسران محمد • برادران یوسُف • فرزند سلیمان (جسد مرده) • فرزندان ایّوب

اصحاب رَسّ • رومیان • قُریش • بنی‌اسرائیل • عرب و عجم • قوم اِلیاس (اِلیاسین) • قوم ابراهیم • قوم تُبَّع • قوم ثَمود (قوم صالح، اصحاب حِجر) • قوم شُعیب (اصحاب مَدیَن (اهل مدین) و اصحاب اَیکه) • قوم سَبَأ • قوم عاد (قوم هود) • قوم لوط (مؤتفکات) • قوم نوح • قوم یونُس • یأجوج و مأجوج

ایرانیان • بنی امیه • بنی قُریظه • بنی قَینُقاع • بنی نَضیر • بنی‌هاشم • عمالقه

اسباط • اسباط بنی‌اسرائیل • اصحاب اخدود • اصحاب الجنة (صاحبان باغ سوخته) • اصحاب سبت • اصحاب سفینه نوح • اصحاب فیل • اصحاب القریة (اصحاب یاسین) • اصحاب کهف و رقیم • اهل‌بیت • اهل یَثرب یا اهل مدینه • حواریان (انصار عیسی) • نقبای بنی‌اسرائیل
آل‌ابراهیم • آل‌داوود • آل‌عمران • آل‌لوط • آل‌موسی و آل‌هارون • آل‌یعقوب • اهل نوح • پیامبران اولوا العَزْم

اصحاب صُفّه • اصحاب عقبه • اهل قبا • اهل مکّه • امت اسلام (امت محمد) • اوس و خزرج • مهاجرین و انصار • حزب‌الله • قبطیان (آل‌فرعون، قوم فرعون)

اهل ذِمّه • اهل کتاب • صابئان • کافران • مَجوس (زرتشتیان) • مسلمانان • مشرکان • منافقان • نصاری (اهل انجیل، مسیحیان) • یهود • اَحبار (عالمان یهود) • رَبّانیّون (عالمان دین) • رَهبان (عابدان و زاهدان مسیحی) • قِسّیسین (عالمان مسیحی)

اَحقاف • ارض مقدس(فلسطین و شام) • ارم • باب حطه • بابِل • بَدر • حِجر • حُنَین • رَسّ • سَبَأ • طور سینا (طور سینین، کوه طور) • عرفات و مشعر الحرام • کعبه (بیت الحرام، بیت العتیق) • کوه جودی • کوه صفا و مروه • مجمع البحرین • مَدیَن • مدینه (پیشتر یَثرب) • مسجد الأقصیٰ • مسجد الحرام • مسجد ضِرار • مِصر • مقام ابراهیم • مَکّه (بَکّه، بَلَد الأمین، اُمّ‌القریٰ) • مؤتفکة (سدوم) • وادیِ طُویٰ

انطاکیه (انتاکیه) • ایله • بهشت شَدّاد • بیت المقدس و اریحا • بین‌النهرین • حِجْرِ اِسماعیل و حَجَرُ الأسوَد • حُدَیبیّه • دار الندوة • رود اردن • رود فلسطین • رود نیل • سدِّ ذو القَرنین • سدّ مَأرِب • صحرای سینا و تیه • طائف • غار حَرا و غار ثور • غار اصحاب کهف • مسجد قُبا و مسجد النبی • نینوا • کنعان

بیعه (کلیسا) • صَلات (کنیسه، کنشت) • صومعه (دِیر) • مِحراب • مسجد

اِنجیل عیسی • تورات (صُحُف موسی) • زَبور داوود • صُحُف ابراهیم • قَرآن محمّد

ابابیل • سگ اصحاب کهف • شتر صالح • گاو بنی اسرائیل و گوساله سامری • ماهی یونس • هدهد سلیمان

الواح موسی • تابوت بنی اسرائیل (صندوق عهد) • تخت بلقیس • درخت ممنوعه آدم • صور اسرافیل • عصای موسی • کشتی نوح • مائده آسمانی حواریون

بَعل • لات، عُزّیٰ و مَنات • وَدّ، سُواع، یَغوث، یَعوق و نَسر • (جِبت و طاغوت • اَنصاب)

حجةالوداع • صلح حدیبیه • عمرةالقضا • غدیر خم • غزوه اُحُد • غزوه اَحزاب (خندق) • غزوه بَدر • غزوه تبوک • غزوه حُنَین • غزوه خیبر • فتح المبین • فتح مکه • لیلةالمبیت • ماجرای افک • مباهله • یوم‌الدار

تمت الكتابة بواسطة: Ahmed Shaban

آخر تحديث: ٠٨:١٨ ، ٢٣ مايو ٢٠٢٢

قام قوم ثمود بقتل الناقة التي أرسلها الله -تعالى- آيةً لهم ودليل على بطلان عبادة الأصنام، ولم يصغوا لتحذير نبيهم الذي وعدهم بالعذاب إذا قاموا بقتل الناقة، وعندما علم النبي صالح -عليه السلام- غضب كثيراً، ووعدهم بحلول العذاب عليهم بعد ثلاثة أيام، قال -تعالى-: (فَعَقَروها فَقالَ تَمَتَّعوا في دارِكُم ثَلاثَةَ أَيّامٍ ذلِكَ وَعدٌ غَيرُ مَكذوبٍ).[١][٢]

ومرت ثلاثة أيام على الكافرين من قوم صالح، وهم يهزؤون من العذاب وينتظرون، وفي فجر اليوم الرابع: انشقت السماء بصيحة جبارة واحدة، وأهلكت الصيحة الجبال؛ فهلك فيها كل شيء حي، وما هي إلا صرخة واحدة لم يكد أولها يبدأ وآخرها يجيء حتى كان كفار قوم صالح قد صعقوا جميعاً صعقة واحدة، أما الذين آمنوا بسيدنا صالح، فكانوا قد غادروا المكان مع نبيهم ونجوا.[٢]

قوم ثمود قبيلة من القبائل العربية، التي كانت تعبد الأصنام، وترجع في أصولها إلى أولاد سام بن نوح، وسميت بهذا الاسم نسبة إلى أحد أجدادها، وهو ثمود بن عامر بن إرم بن سام بن نوح، وأرسل الله -عز وجل- لهم نبياً من قومهم، وهو سيدنا صالح الذي ينتمي إلى قبيلة ثمود، لكي يدعوهم إلى عبادة الله -عز وجل-، قال -تعالى-: (يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ).[٣][٤]

ما اسم عذاب قوم ثمود

ولكن قوم ثمود لم يصغوا لدعوة نبيهم صالح -عليه السلام-، وأخذوا يتهمونه بالكذب وأنه يتهم آلهتهم بأنها بلا قيمة، وهو ينهاهم عن عبادتها ويأمرهم بعبادة الله وحده، فكانت لدعوته صدى كبير وهزت كبيرهم وصغيرهم، وكان صالح معروفاً بالحكمة والنقاء والخير.[٥]

وكان لنبي الله صالح مكانة مرموقة بين أقرانه، وكان يحظى باحترام الكبير والصغير قبل أن يُوحي الله إليه، ويرسله بالدعوة إليهم، حيث قالوا له كما ذكر بالقرآن الكريم: (قالُواْ يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَـذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ)،[٦] هذا ردهم على دعوة نبيهم الذي أرد لهم الخير.[٥]

كذب قوم ثمود دعوة ورسالة نبي الله صالح الذي كان يُعرف بصدقة وحكمته بينهم، ولكن عندما دعاهم إلى ترك عبادة الأصنام كذبوه، وطالبوه بمعجزة تثبت أنه نبيٌّ من عند الله، فأرسل الله -تعالى- إليهم معجزة خرجت من الصخر الذي كانوا يصنعون بيوتهم منه، حيث عُرف عن قوم ثمود باستخدام الصخر في البناء، وكانوا أقوياء قد فتح الله عليهم ورزقهم من كل شيء.[٧]

والمعجزة التي أرسلها الله لهم ناقة خرجت من صخرة من جبل بعد أن انشقت، لتكون معجزة قوية يصدقونها، وهذه الناقة التي ولدت بغير الطريقة المعروفة، جعلت قوم ثمود يندهشون، وكان حليبها يكفي آلاف الرجال والنساء والأطفال.[٧]

وطلب منهم نبي الله أن يتركوها تأكل من الأرض، وألا يمسها أحد بسوء، ومن يفعل ذلك سوف يلاقي عذاباً أليماً، هذا ما كان واضحاً في الآية الكريمة، التي تروي قصة معجزة نبي الله صالح، قال -تعالى-: (وَيَا قَوْمِ هَـذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ).[٨][٧]

تم الإرسال بنجاح، شكراً لك!

جميع الحقوق محفوظة ©
موضوع 2022

جميع الحقوق محفوظة ©
موضوع 2022

ما اسم عذاب قوم ثمود
ما اسم عذاب قوم ثمود
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *