یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود سوسک خوش بالایی بود,دختر زیبایی بود.صورتی مثال ماه با 2تا چشم سیاه,قد نگو بالا بلند,مونگومثل کمند,از شبق مشکی ترک,از کمندبلند ترک…بابای سوسکه ولی خیلی فقیر,ناتوان بود وتودردوغم اسیر.تاکه روزی از روزا تاجری از تاجرا شهره ی خوشکلی سوسکو شنیدمرغ دل از قفس پرید.نامه ای نوشت برای پدرش خواستگاری کرد از اون دختر از گل بهترش.پدرش با خاله این قصه رو گفت,خاله هم نشست و حرفاش وشنفت:
((این قدر دعوا چرا خاله سوسکه پر ادا؟چی باید ادات کنم؟بگوچی صدات کنم؟))
-((به من بگو:ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟)) ((ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟))
-((میرم برهمدون٬شو کنم بررمضون ٬ نون گندم بخرم٬منت مردم نبرم.میرم که غوغابکنم٬دشمنورسوا بکنم.)) ((این همه راهوبری تاهمدون؟پیش آقارمضون؟من خودم فدات می شم٬نوکربابات میشم٬خاک زیرپات میشم.))
-((اگه من زنت یشم وصله ی تنت بشم٬دنیا که یک جور نمیشه٬بدون نمک شورنمیشه٬وقتی دعوامون بشه٬قهربین ۲تامون بشه٬من و باچی میزنی؟)) ((بله؟دعوامون بشه؟قهربین ۲تامون بشه؟اگه هی کفش بخوای لباس بخوای٬باحرف من تو٬راه نیایبا ایت ساطورقصابی دمارتودر میارم٬داغون پاغونت می کنم.))عکس کتاب داستان عروسی خاله سوسکه
-((واه٬واه٬واه واه واه٬من زن قصاب نمیشم)) ((چرا نمیشی؟))
-((اگربشم کشته میشم٬به خونم آغشته میشم.)) خاه سوسکه رفت ورفت تارسیدبه خرازی٬مردخرازبه اوگفت:((خاله سوسکه نازنازی٬رخت ولباس پوس پیازی.با اون لب مثل انار٬باقدسرووچنار٬کجا میری بی کس ویار؟))
-((این چه حرف زدنه؟تربیتم خوب چیزیه٬وقاحتم حدی داره٬نزاکتم خوب چیزیه.)) ((این قدر دعواچرا؟خاه سوسک پرادا؟بگو که چی چی بگم٬نگی من بایدبرم!))
-((به من بگو:ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟)) ((ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟))
-((میرم برهمدون٬شو کنم بررمضون٬واسه پدرعصابشه٬گره ی فقرش وابشه.)) ((خاله سوسکه پاکوتاه٬شیرین ادا٬ترمه قبا٬ای باباجسارته٬می بخشیا٬وصله ی تنم میشی؟))
-((واسه خواستگاری٬بروپیش پدرم٬شرمی کن حیایی کن٬ای خدا خاک به سرم.)) ((توفقط جواب بگو٬میرم پیش بابات٬لال بشه زبون من قربون شرم وحیات.))
-((اگه من زنت یشم وصله ی تنت بشم٬یه روز دعوامون بشه ٬قهربین دوتامون بشه٬منوباچی میزنی؟)) ((خدانیاره اون روزو چشام نبینه اون روزو ولی اگه دعوامون بشه٬قهربین ۲تامون بشه٬بااین سوزن خیاطی٬حالت رومن جا میارم.جونی برات نمیزارم.))
-((واه٬واه٬واه واه واه٬چه چیزا٬من زن خراز نمیشم٬اگربشم کشته میشم به خونم آغشته میشم!)) خاله سوسکه رفت ورفت تا رسیدبه جوی آب.خواست که از آب رد بشه٬لغزیدش به توی آب.تاکه موشی مهربون٬سوسکه رو دید٬بی درنگ میون جوی آب پرید.دم خودروپیش خاله جون آوردبا دمش خاله روازآب بیرون کشید.خاله سوسکه چشم گشود٬دل زموش ماربود. موشه گفت:((ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬ازاین وراکجامیری؟اگه جای دورمیری٬پس چراتنها میری؟))
-((میرم بر همدون٬شوکنم بررمضون٬نون گندم بخورم٬هی بخورم هی بخوابم.)) اشکی ازچشم آقا موشه چکید٬خبرخوبی نبود که اون شنید.آقاموش عاشق قصه ی ما٬باصدایی پرزشرم وحیا٬گفت به او:((شیرین ادا٬ترمه قبا٬چشمون سیاه٬دلبری٬نقل تری٬ازهمه قشنگ تری٬توی سوسکانوبری٬میدونی دوست دارم؟میدونی جای تودرقلب منه؟هرچی ازمحبتم برات بگم بازم کمه؟ژ٬میتونم ازشماخواهشی کنم؟با من عروسی بکنی؟))
-((اگه من زنت بشم٬وصله ی تنت بشم٬شب که از راه برسه٬تاریکی بی حساب بیاد٬مئ کجالالا کنم؟توچشمام که خواب بیاد؟میدونی عروس خانوم لونه میخواد٬خونه میخواد٬یه جایی که گرم باشه٬یه جایی که نرم باشه.)) ((گمونم روخیک شیره خونه ی خوبی باشه٬ای همسرم٬ازبرگ گل نازک ترم.))
-((خیک شیره٬واه واه واه ٬چسبی بشم؟خداپناه.)) ((خیک روغن چجوره؟نگیرانقدربهونه.))
-((خیک روغن نمیخوام٬نگوکه بایدبیام.چرب میشه تن وبدنم٬میریزه موی سرم.)) ((غصه نخورقشنگ من٬خوشگل ملنگ من٬هرچی موش وگربه هست٬فدای ناز نگات٬بخوره توسرمن٬تموم این دردروبلات.هرچی که ازم بخوای ٬برات فراهم میارم.برای تومهربون سنگ تموم من میزارم.))
-((اگه من زنت یشم وصله ی تنت بشم٬یه روز دعوامون بشه ٬قهربین دوتامون بشه٬منوباچی میزنی؟)) ((زدن چیه خاک به سرم٬توهستی چون تاج سرم٬اگرکه دعوامون بشه ٬قهربین ۲تامون بشه٬ازدلت در میارم٬جون سر راهت میزارم.))
-((حالا که فهمیدم توهستی مهربون٬زنت میشم از دل وجون.)) خاله سوسکه دروغ نگم عاشق موشه شده بود٬حرفای موش عزیز٬سوسکه روراضی کرده بود٬خاله سوسکه وآقا موش عروسی کردند. بچه ها٬خوش وخرم زندگی کردندباهم٬شکرخدا.بادابادامبارک بادا..ایشاالله مبارک بادا…بادابادامبارک بادا…ایشاالله مبارک بادا. ((خاله سوسکه نازنازی٬رخت ولباس پوست پیازی٬بگوکه کجامیری.بی کس وتنها میری؟))
-((خاله سوسکه ودردپدرم چرامیزاری سربه سرم؟من که ازگل بهترم٬تودخترا تاج سرم٬خاله سوسکه کدومه؟بی تربیت بی نزاکت٬حرف نزنی سنگین تری!)) ((این قدر دعوا چرا خاله سوسکه پر ادا؟چی باید ادات کنم؟بگوچی صدات کنم؟))
-((به من بگو:ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟)) ((ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟))
-((میرم برهمدون٬شو کنم بررمضون ٬ نون گندم بخرم٬منت مردم نبرم.میرم که غوغابکنم٬دشمنورسوا بکنم.)) ((این همه راهوبری تاهمدون؟پیش آقارمضون؟من خودم فدات می شم٬نوکربابات میشم٬خاک زیرپات میشم.))
-((اگه من زنت یشم وصله ی تنت بشم٬دنیا که یک جور نمیشه٬بدون نمک شورنمیشه٬وقتی دعوامون بشه٬قهربین ۲تامون بشه٬من و باچی میزنی؟)) ((بله؟دعوامون بشه؟قهربین ۲تامون بشه؟اگه هی کفش بخوای لباس بخوای٬باحرف من تو٬راه نیایبا ایت ساطورقصابی دمارتودر میارم٬داغون پاغونت می کنم.))
-((واه٬واه٬واه واه واه٬من زن قصاب نمیشم)) ((چرا نمیشی؟))
-((اگربشم کشته میشم٬به خونم آغشته میشم.)) خاه سوسکه رفت ورفت تارسیدبه خرازی٬مردخرازبه اوگفت:((خاله سوسکه نازنازی٬رخت ولباس پوس پیازی.با اون لب مثل انار٬باقدسرووچنار٬کجا میری بی کس ویار؟))
-((این چه حرف زدنه؟تربیتم خوب چیزیه٬وقاحتم حدی داره٬نزاکتم خوب چیزیه.)) ((این قدر دعواچرا؟خاه سوسک پرادا؟بگو که چی چی بگم٬نگی من بایدبرم!))
-((به من بگو:ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟)) ((ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬اغربخیر٬کجامیری؟))
-((میرم برهمدون٬شو کنم بررمضون٬واسه پدرعصابشه٬گره ی فقرش وابشه.)) ((خاله سوسکه پاکوتاه٬شیرین ادا٬ترمه قبا٬ای باباجسارته٬می بخشیا٬وصله ی تنم میشی؟))
-((واسه خواستگاری٬بروپیش پدرم٬شرمی کن حیایی کن٬ای خدا خاک به سرم.)) ((توفقط جواب بگو٬میرم پیش بابات٬لال بشه زبون من قربون شرم وحیات.))
-((اگه من زنت یشم وصله ی تنت بشم٬یه روز دعوامون بشه ٬قهربین دوتامون بشه٬منوباچی میزنی؟)) ((خدانیاره اون روزو چشام نبینه اون روزو ولی اگه دعوامون بشه٬قهربین ۲تامون بشه٬بااین سوزن خیاطی٬حالت رومن جا میارم.جونی برات نمیزارم.))
-((واه٬واه٬واه واه واه٬چه چیزا٬من زن خراز نمیشم٬اگربشم کشته میشم به خونم آغشته میشم!)) خاله سوسکه رفت ورفت تا رسیدبه جوی آب.خواست که از آب رد بشه٬لغزیدش به توی آب.تاکه موشی مهربون٬سوسکه رو دید٬بی درنگ میون جوی آب پرید.دم خودروپیش خاله جون آوردبا دمش خاله روازآب بیرون کشید.خاله سوسکه چشم گشود٬دل زموش ماربود. موشه گفت:((ای خاله قزی٬کفش قرمزی٬ازاین وراکجامیری؟اگه جای دورمیری٬پس چراتنها میری؟))
-((میرم بر همدون٬شوکنم بررمضون٬نون گندم بخورم٬هی بخورم هی بخوابم.)) اشکی ازچشم آقا موشه چکید٬خبرخوبی نبود که اون شنید.آقاموش عاشق قصه ی ما٬باصدایی پرزشرم وحیا٬گفت به او:((شیرین ادا٬ترمه قبا٬چشمون سیاه٬دلبری٬نقل تری٬ازهمه قشنگ تری٬توی سوسکانوبری٬میدونی دوست دارم؟میدونی جای تودرقلب منه؟هرچی ازمحبتم برات بگم بازم کمه؟ژ٬میتونم ازشماخواهشی کنم؟با من عروسی بکنی؟))
-((اگه من زنت بشم٬وصله ی تنت بشم٬شب که از راه برسه٬تاریکی بی حساب بیاد٬مئ کجالالا کنم؟توچشمام که خواب بیاد؟میدونی عروس خانوم لونه میخواد٬خونه میخواد٬یه جایی که گرم باشه٬یه جایی که نرم باشه.)) ((گمونم روخیک شیره خونه ی خوبی باشه٬ای همسرم٬ازبرگ گل نازک ترم.))
-((خیک شیره٬واه واه واه ٬چسبی بشم؟خداپناه.)) ((خیک روغن چجوره؟نگیرانقدربهونه.))
-((خیک روغن نمیخوام٬نگوکه بایدبیام.چرب میشه تن وبدنم٬میریزه موی سرم.)) ((غصه نخورقشنگ من٬خوشگل ملنگ من٬هرچی موش وگربه هست٬فدای ناز نگات٬بخوره توسرمن٬تموم این دردروبلات.هرچی که ازم بخوای ٬برات فراهم میارم.برای تومهربون سنگ تموم من میزارم.))
-((اگه من زنت یشم وصله ی تنت بشم٬یه روز دعوامون بشه ٬قهربین دوتامون بشه٬منوباچی میزنی؟)) ((زدن چیه خاک به سرم٬توهستی چون تاج سرم٬اگرکه دعوامون بشه ٬قهربین ۲تامون بشه٬ازدلت در میارم٬جون سر راهت میزارم.))
-((حالا که فهمیدم توهستی مهربون٬زنت میشم از دل وجون.)) خاله سوسکه دروغ نگم عاشق موشه شده بود٬حرفای موش عزیز٬سوسکه روراضی کرده بود٬خاله سوسکه وآقا موش عروسی کردند. بچه ها٬خوش وخرم زندگی کردندباهم٬شکرخدا.بادابادامبارک بادا..ایشاالله مبارک بادا…بادابادامبارک بادا…ایشاالله مبارک بادا. ((مرا با چی می زنی؟ ” گفت: “با دم نرم و نازکم” گفت: “راستی راستی می زنی؟” گفت: “نه دمم را به سرمه می زنم و به چشمت می کشم” گفت: “حالا که این طور است زنت می شم.”
باری کارها را راست و درست کردند و هر چه موش و سوسک تو شهر بود وعده گرفتند و عروسی را راه انداختند. شب عروسی دیگ ها را بار گذاشتند، قندها را به آب ریختند، بزن و بکوب خوبی هم راه انداختند. کارها که رو براه شد، عروس را با باینگه و دار و دسته اش به خانه داماد آوردند. داماد هم تا سر کوچه با ساقدوش ها پیشواز آمد. آخر سر، کار چاق کن ها دست عروس را گرفتند و گذاشتند توی دست داماد و مبارک باد را خواندند. دیگر زندگی را درست کردند، خاله سوسکه سر و سامانی پیدا کرد. چند روزی گذشت. آقا موشه دنبال کارش رفت، و خاله سوسکه افتاد توی خانه داری. یک روز عرق چین و پیراهن و زیر شلواری آقا موشه را برد دم آب که بشورد، پاش سرید افتاد توی آب. به هزار زحمت خودش را به علفی رساند و آن جا بند شد.
پی چاره می گشت و می خواست تا غرق نشده آقا موشه را خبر دار کند، در این میان یکی از سوارهای شاهی پیدا شد. خاله سوسکه فریاد زد: “ای سوارک – رکی، دم اسبت اردکی، بتو می گویم، به اسب دلدلت می گویم، به قبای پرگلت می گویم، برو تو آشپزخانه شاه، آن جا آقا موشک را بگو، بلبله گوشک را بگو، سنجاب پوشک را بگو، که نازت، نازنینت، گل بستانت، چراغ شبستانت، تو آب افتاده، خودت را با نردبان طلا برسان و از آب بکشش بیرون.”
سوار آمد به خانه ی شاه و تو آب افتادن خاله سوسکه و حرف هاش را برای شاه و وزیر تعریف کرد و آن ها را خنداند، نگو؟ آقا موشه هم که همان وقت از آشپزخانه به کنج اتاق آمده بود، این ها را شنید. مثل برق و باد خودش را رساند دم آب، بنا کرد توی سرش زدن، که: ای حلال و همسرم، خاک عالم بر سرم، که گفت تو آب بیفتی؟ زود باش دستت را بده بکشمت بیرون، گفت: ” وا دستم نازک است ور میاد.” گفت: “پاتو بده” گفت: “پام رگ به رگ می شود” گفت: “زلفت را بده” گفت: “پریشان می شود” گفت: “پس چه کنم چاره کنم؟” گفت: “من که به تو پیغام دادم، که نردبان طلا بیار، تا بیام بیرون.” موشه دوید، رفت تا دکان سبزی فروشی یک هویج دزدید، با دندانش جوید و دندانه – دندانه اش کرد و آورد برای خاله سوسکه و گذاشت توی آب. خاله سوسکه با قر و غمزه، یواش یواش آمد بالا و آقا موشه کولش گرفت و بردش خانه، رختخواب را پهن کرد و خواباندش. صبح که از خواب بیدار شد، استخوان درد گرفته بود و سرما سختی هم خورده بود.عکس کتاب داستان عروسی خاله سوسکه
آقا موشه دستپاچه شد، که: نکند، سینه پهلو کرده باشد! تند و تیز به سراغ حکیم رفت. حکیم آمد و گفت: “چاییده، باید شوربای شلغم بخورد” بیچاره آقا موشه باز رفت، این طرف و آن طرف دنبال شلغم دزدی و لپه دزدی و چیزهای دیگر. وقتی که همه را فراهم کرد، رفت توی آشپزخانه و یک دیگ را بارگذاشت و زیرش را آتش کرد،آب که جوش آمد، لپه و لوبیا را ریخت، بعد هم شلغم ها را پوست کند و خرد کرد و ریخت توی دیگ. اما همین که آمد بهم بزند افتاد توی دیگ آش، از آن طرف خاله سوسکه هر چه صبر کرد دید آقا موشه نیامد. هم دلواپس شده بود هم گرسنه بنا کرد به صدا زدن: “آقا موشه، آقا موشه!” دید جوابی نمی آید. به هزار زحمت چادرش را پیچید دور کمرش و آمد توی آشپزخانه، دید: آقا موشه نیست. رفت سر دیگ، کفگیر را گرفت که دیگ را بهم بزند (چشت چیز بد نبیند) دید آقا موشه پخته و بریان توی دیگ آش شنا می کند… دوبامبی زد تو سرش. بنای گریه و زاری گذاشت.
گیس کشی کرد، سینه کوبید، اشک ریخت تا از حال رفت – همسایه ها خبر شدند، آمدند مشت و مالش دادند، کاه گل به دماغش رساندند، گلاب به صورتش زدند، تا به حال آمد و گفت: “دیگه زندگی به چه درد می خوره؟” باری شب و روز خوراک خاله سوسکه اشک چشم بود و خون جگر، سر هفته که شد، با در و همسایه سر خاکش رفت، چله اش را هم گرفت. سالش را هم برگزار کرد. بعد از آن هم هر چه خواستگار آمد جواب داد و گفت: “من بعد از آن نازنین دو کار نمی کنم: نه اسم شوهر می آورم، نه سیاهی از خود دور می کنم!” اینست که از آن روز تا حالا خاله سوسکه از غم آقا موشه سیاه پوش است. این بود سرگذشت خاله سوسکه.))
این داستانو خوندی؟ داستان سفید برفی
یکی از زیباترین و جذاب ترین قصه های دوران کودکی همه ما، قصه خاله سوسکه است که بارها شنیده ایم اما از آن خسته نشده این و همچنان مشتاق شنیدن آن هستیم. در این مطلب می توایند این قصه زیبا را مطالعه نموده و همچنین برای کودکانتان بخوانید.
داستان خاله سوسکه داستانی در رابطه با زندگی سوسک جوانی است که قصد ازدواج دارد و بعد از مدتی با آقای موش ازدواج می کند و زندگی آنها خود داستان های زیبایی را می سازد. در این مقاله این داستان زیبا و دوست داشتنی را ارائه داده ایم که می تواند علاوه بر یادآوری و مرور خاطرات کودکی شما، داستانانی جذاب و دوست داشتنی برای کودک تان باشد. تا پایان با داستان خاله سوسکه و روایت زیبای زندگی او همراه ما باشید.
همانطور که گفتیم در این بخش قصه خاله سوسکه را با روایتی زیبا و جذاب برای کودکان مطرح می کنیم که این قصه کودکانه زیبا می تواند برای همه شما جذاب و خواندنی باشد. این قصه جالب خاله سوسکه را در ادامه مشاهده فرمایید.
عکس کتاب داستان عروسی خاله سوسکه
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود….
در سالهای دور، در شهری زیبا یه خاله سوسکه قشنگی بود که یه روز پیراهنی از پوست پیاز، روسری از پوست سیر، چادری از پوست بادمجان و یه جفت کفش خیلی قشنگ از پوست سنجد دوخت و پوشید و بیرون رفت. رفت و رفت و رفت تا به بقال رسید. بقال گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– میرم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟
بقال سنگ ترازو رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن بقال نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.
بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به قصاب رسید. قصاب گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– میرم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون پتنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟
قصاب ساتور رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن قصاب نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.
بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به بزاز رسید. بزاز گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– میرم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟
بزاز مترش رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن بزاز نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.
بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به خیاط رسید. خیاط گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت:من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟
– میرم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟
خیاط قیچی رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن خیاط نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.
بعد رفت و رفت و رفت تا به کنار چشمه رسید. آقا موشه همین که خاله سوسکه رو دید یه دل نه صد دل عاشق شد
و به خاله سوسکه گفت: ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، زنم میشی؟
خاله سوسکه گفت: اگه من زنت بشم، وقتی دعوامون بشه، منو با چی میزنی؟
– با دم نرم و نازکم.
– راستی راستی میزنی؟
– نه، نمیزنم!
– زنت میشم.
خلاصه آنها با هم عروسی کردند…
در اینجای قصه خاله سوسکه ، چند روزی از ازدواج آنها می گذشت که، یه روز خاله سوسکه رفت لب چشمه که یه دفعه پاش سر خورد و افتاد توی آب.(اوخ اوخ اوخ…)
خاله سوسکه داد زد: آقا موشه…آقا موشه…گل گلدونت، چراغ ایونت، تو آب افتاده، داره غرق میشه.
آقا موشه مثل برق و باد خودش رو به رودخونه رسوند و گفت: خاله قزی جون! دستت رو بده من!
– وا دستم که میشکنه.
– پس پات رو بده.
– پام رگ به رگ میشه.
– پس چی کار کنم؟؟
– یه نردبان برام بیار.
آقا موشه زور یه هویج برداشت و با دندانش جوید و برای خاله سوسکه توی آب انداخت. خاله سوسکه از نردبان بالا رفت و با آقا موشه به خانه رفتند و زندگی خوبی داشتند.
امیدواریم از خواندن قصه خاله سوسکه لذت برده باشید و این داستان زیبا و خواندنی را در کنار سایر قصه های کودکانه جدید برای بچه ها تعریف نمایید. پیشنهاد می کنیم از دیگر داستان ها و همچنین قصه های شیرین بچه ها در بخش داستان کودک دیدن فرمایید.
منبع : آرگا
دوست داشتنی ترین وسایل کودک و نوزاد رو اینجا ببین
روتختی های شیک و لاکچری رو اینجا ببینید
اتاق کودک با این وسایل خوشگل میشه!
انواع دستبند نقره شیک و خاص رو اینجا ببینید
سلام خیلی ممنون از قصه های آموزنده که ارائه کردید من هر شب برای پسرم از این قصه ها می خونم
قشنگ بود منو برد به بچگی هام
مبشه داستان عروسی دختر خاله عنکبوت رو هم بذارین
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام
ایمیل
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
کالای دیجیتال
خودرو، ابزار و تجهیزات صنعتی
مد و پوشاک
اسباب بازی، کودک و نوزاد
کالاهای سوپرمارکتی
عکس کتاب داستان عروسی خاله سوسکه
زیبایی و سلامت
خانه و آشپزخانه
کتاب، لوازم تحریر و هنر
ورزش و سفر
محصولات بومی و محلی
/
کتاب شعر و ادبیات انتشارات میامین
۴.۷
(۳)
۲ دیدگاه
ویژگیها
ردهبندی کتاب :
اشعار فارسی (شعر و ادبیات)
قطع :
خشتی
نوع جلد :
شومیز
گروه سنی :
الف، ب
نسخه الکترونیکی
برای سفارش بالای ۵۰۰ هزار تومان
ویژه اعضای دیجیپلاس
فروشندگان این کالا
کمال اندیشه
منتخب
۹۳.۴%
رضایت از کالا
عملکرد
عالی
ارسال دیجیکالا از ۱ روز کاری دیگر
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کمال اندیشه
منتخب
۹۳.۴%
رضایت از کالا
عکس کتاب داستان عروسی خاله سوسکه
عملکرد
عالی
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ارسال دیجیکالا از ۱ روز کاری دیگر
۱ امتیاز دیجیکلاب
قیمت بهتری سراغ دارید؟
امکان تحویل اکسپرس
۲۴ ساعته، ۷ روز هفته
امکان پرداخت در محل
هفت روز ضمانت بازگشت کالا
ضمانت اصل بودن کالا
کالاهای مشابه
مشخصات
نویسنده
فاطمه ستاری
شابک
۹۷۸۹۶۴۵۹۰۴۳۵۵
ناشر
میامین
موضوع
شعر کودکان ، داستان های آموزنده حیوانات
ردهبندی کتاب
اشعار فارسی (شعر و ادبیات)
قطع
خشتی
نوع جلد
شومیز
گروه سنی
الف
ب
تعداد صفحه
۱۲
وزن
۵۰ گرم
آیا این دیدگاه مفید بود؟
۰
۰
آیا این دیدگاه مفید بود؟
۰
۰
کتاب عروسی خاله سوسکه اثر فاطمه ستاری انتشارات میامین
رویه های بازگشت کالا
شناسه کالا: DKP-6761159
تلفن پشتیبانی ۶۱۹۳۰۰۰۰ – ۰۲۱
۷ روز هفته، ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم
اﻣﮑﺎن ﺗﺤﻮﯾﻞ اﮐﺴﭙﺮس
امکان پرداخت در محل
۷ روز ﻫﻔﺘﻪ، ۲۴ ﺳﺎﻋﺘﻪ
هفت روز ضمانت بازگشت کالا
ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺻﻞ ﺑﻮدن ﮐﺎﻟﺎ
با دیجیکالا
خدمات مشتریان
راهنمای خرید از دیجیکالا
یک خرید اینترنتی مطمئن، نیازمند فروشگاهی است که بتواند کالاهایی متنوع، باکیفیت و دارای قیمت مناسب را در مدت زمانی کوتاه به دست مشتریان خود برساند و ضمانت بازگشت کالا هم داشته باشد؛ ویژگیهایی که فروشگاه اینترنتی دیجیکالا سالهاست بر روی آنها کار کرده و توانسته از این طریق مشتریان ثابت خود را داشته باشد.
تقریبا میتوان گفت محصولی وجود ندارد که دیجیکالا برای مشتریان خود در سراسر کشور فراهم نکرده باشد. شما میتوانید در تمامی روزهای هفته و تمامی شبانه روز یا در روزهای خاصی مثل حراج شگفت انگیز دیجیکالا که محصولات دارای تخفیف عالی میشوند، سفارش خود را به سادگی ثبت کرده و در روز و محدوده زمانی مناسب خود، درب منزل تحویل بگیرید. بعضی از گروههای اصلی و زیر مجموعههای پرطرفدار محصولات دیجیکالا شامل مواردی میشود که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
انواع گوشی موبایل از برندهای مختلفی مثل آیفون، گوشی سامسونگ، گوشی نوکیا، گوشی شیائومی، گوشی هواوی، و…، انواع کنسول بازی ps4 و ps5، انواع تبلتهای پرطرفدار مثل تبلت سامسونگ نوت 10، انواع هندزفری مثل هندزفری بی سیم، تلوزیون از برندهای مختلف مثل تلویزیون سامسونگ، سونی و…، انواع مانیتور، کیس، کیبورد، مودم از برندهای مختلف مثل مودم ایرانسل، آنتن و … تنها بخشی از محصولاتی هستند که زیر مجموعه کالای دیجیتال در دیجیکالا قرار دارند.
انواع خودروهای ایرانی و خارجی از برندهای مطرحی مثل هوندا، کیا و…، موتور سیکلت از برندهایی مثل کویر موتور و…، لوازم جانبی خودرو مثل سیستم صوتی تصویر، ضبط و…، لوازم یدکی مثل دیسک و صفحه کلاج و… و لوازم مصرفی خودرو مثل کفپوش سانا در این گروه قرار میگیرند.
محصولاتی مثل انواع لباس مثل لباس مجلسی زنانه و مردانه، لباس راحتی، لباس ورزشی، اکسسوری، کیف، کفش، عینک آفتابی، لباس زیر، شال و روسری و… جزو مواردی هستند که میتوانید آنها را از برندهای مطرح ایرانی و خارجی موجود در دیجی کالا مثل آدیداس، نایکی، دبنهامز، آلدو، درسا و… خریداری کنید.
در این دسته از کالاهای دیجیکالا، انواع لوازم بهداشتی و حمام کودک و نوزاد، انواع پوشاک و کفش، تبلت، اسباببازی، لوازم اتاق خواب کودک، لوازم ایمنی، لوازم شخصی و غذا خوری و … قرار میگیرد تا خرید را برای پدر و مادرها به کاری سریع و آسان تبدیل کند.
هر چیزی از مواد خوراکی که به آن نیاز دارید، در سوپرمارکت دیجیکالا پیدا میشود، محصولات پرطرفداری مثل کره بادامزمینی، عسل، سس، قهوه، زعفران، شکلات، انواع نان و … از برندهای معتبر و معروفی مثل نستله، نوتلا، استارباکس، مزمز، چی توز و … همگی در اختیار شما هستند و تا رسیدن به آشپزخانه شما تنها چند کلیک فاصله دارند.
انواع لوازم آرایش مثل لاک، رنگ مو، لوازم آرایش لب، چشم، صورت و… همگی در دیجیکالا موجود هستند. همچنین محصولات بهداشتی مثل انواع شامپو، کرم، ماسک صورت، ضد تعریق، ماسک مو و…، انواع لوازم شخصی برقی، ست هدیه، بهترین انواع عطر و اسپری، انواع زیورآلات طلا و نقره مثل سرویس طلا، سرویس نقره و… به همراه وسایل مراقبت شخصی طبی در گروه زیبایی و سلامت دیجیکالا قرار میگیرد. در این بخش برندهای مطرحی مثل اسنس، پنبه ریز، سینره و… حضور دارند.
یکی از متنوعترین بخشهای دیجیکالا، بخش لوازم خانه و آشپزخانه است که از محصولاتی مثل صندلی گیمینگ در بخش صندلیها گرفته تا انواع مبل راحتی، انواع آبگرمکن مثل آبگرمکن بوتان، لباسشوییهای متنوع مثل انواع لباسشویی اسنوا، شیرآلات مختلف مثل شیرآلات قهرمان و…، ظروف و همچنین لوازم برقی آشپزخانه مثل توستر و… را شامل میشود و امکان خریدی عالی را برای مشتریان فراهم کرده است. در بخش لوازم خانگی دیجیکالا، برندهای معتبری مثل تفال، اخوان، فیلیپس، ال جی، اسنوا، جی پلاس و… حضور دارند.
بخش هنر، کتاب، رمان و لوازم تحریر دیجیکالا نیز یکی از متنوعترین بخشهای این فروشگاه اینترنتی است. انواع کتاب و مجله، بازی، لوازم تحریر، سازهایی مثل پیانو، سنتور، هنگ درام و… با بهترین قیمتها و از بهترین برندها در دسترس شما قرار دارند.
هر نوع وسیله و لباس ورزشی که فکرش را کنید، انواع وسایل کمپینگ و کوهنوردی، ساک و قمقمه ورزشی و… در این بخش قرار میگیرند. همچنین شما میتوانید وسایل مد نظر خود را بر اساس نوع ورزش (آبی، هوازی، بدنسازی و…) در دستهبندیهای دیجیکالا پیدا کنید.
و در آخر دیجیکالا از طریق به فروش رساندن محصولات بومی و سنتی متفاوتی مثل انواع خوراکی، گلیم و گبه، ابزار و … تلاش کرده تا بین هنر ایرانی و متقاضیان آن کوتاهترین راه را پیدا کند. در این بخش شما میتوانید انواع محصولات از جمله ظروف زیبای مخصوص به سفره هفتسین و پذیرایی از مهمانان در روزهای نوروز، انواع آیینه و شمعدان و هر آن چیزی را که برای خلق زیبایی در روزهای بهاری به آن نیاز دارید، با قیمت مناسب و تنوع بسیار بالا انتخاب کنید. دیجیکالا همچنین برای اینکه حال و هوای عید را به اعضای خود هدیه کند، تقویم ۱۴۰۱، انواع ایده عکس پروفایل عید نوروز، آهنگهای عید نوروز و موزیکهای شاد بهاری، وسایل مربوط به خانهتکانی و انواع لباس های عید را برای شما فراهم کرده است تا بتوانید در کنار خرید خود، از این حال و هوای تازه نهایت لذت را ببرید.
در راستای توجه ویژه به شفافیت به عنوان یکی از اصلیترین ارزشهای محوری دیجیکالا، با شروع سال ۱۳۹۸ داستانپردازی با دادههای آماری و ارائه گزارشهای سالانه آغاز شد. مسیری که دستاورد آن تا امروز چندین گزارش سالانه و تخصصی مثل گزارش سالانه ۱۳۹۸، گزارش سالانه ۱۳۹۹ و گزارش سالانه ۱۴۰۰ دیجیکالا هستند. علاوه بر این، گزارش منابع انسانی سال ۱۳۹۹، گزارش منابع انسانی سال ۱۴۰۰ و همچنین گزارش کتاب دیجیکالا، از دیگر گزارشهای تخصصی دیجیکالا به حساب میآیند. انتشار این گزارشها امکان رصد شفافتر و دقیقتر خدمات دیجیکالا را فراهم میکند، وضعیت بازار آنلاین کشور را به نمایش میگذارد و به تمامی کسبوکارهای ایرانی کمک میکند تا با فرایندهای فروش و عرضه آنلاین کالاهای خود بیشتر آشنا شوند.
داستان خاله سوسکه داستانی در رابطه با زندگی سوسک جوانی است که قصد ازدواج دارد و بعد از مدتی با آقای موش ازدواج می کند و زندگی آنها خود داستان های زیبایی را می سازد. در این مقاله این داستان زیبا و دوست داشتنی را ارائه داده ایم که می تواند علاوه بر یادآوری و مرور خاطرات کودکی شما، داستانانی جذاب و دوست داشتنی برای کودک تان باشد. تا پایان با داستان خاله سوسکه و روایت زیبای زندگی او همراه ما باشید.
همانطور که گفتیم در این بخش قصه خاله سوسکه را با روایتی زیبا و جذاب برای کودکان مطرح می کنیم که این قصه کودکانه زیبا می تواند برای همه شما جذاب و خواندنی باشد. این قصه جالب خاله سوسکه را در ادامه مشاهده فرمایید.
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود….در سالهای دور، در شهری زیبا یه خاله سوسکه قشنگی بود که یه روز پیراهنی از پوست پیاز، روسری از پوست سیر، چادری از پوست بادمجان و یه جفت کفش خیلی قشنگ از پوست سنجد دوخت و پوشید و بیرون رفت. رفت و رفت و رفت تا به بقال رسید. بقال گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟– پس چی بگم؟– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟– میرم کمی گردش کنم.– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟بقال سنگ ترازو رو برداشت و گفت: با این.خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن بقال نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به قصاب رسید. قصاب گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟– پس چی بگم؟– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟– میرم کمی گردش کنم.– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟– اگه من زنت بشم، وصله اون پتنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟قصاب ساتور رو برداشت و گفت: با این.خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن قصاب نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به بزاز رسید. بزاز گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا میری؟خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا میذاری سر به سرم؟؟– پس چی بگم؟– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا میری؟– میرم کمی گردش کنم.– خاله قزی زنم میشی؟ وصله این تنم میشی؟ دگمه پیرهنم میشی؟– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی میزنی؟بزاز مترش رو برداشت و گفت: با این.خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن بزاز نمیشم؛ اگر بشم، کشته میشم.
عکس کتاب داستان عروسی خاله سوسکه
امیدواریم از خواندن قصه خاله سوسکه لذت برده باشید و این داستان زیبا و خواندنی را در کنار سایر قصه های کودکانه جدید برای بچه ها تعریف نمایید. پیشنهاد می کنیم از دیگر داستان ها و همچنین قصه های شیرین بچه ها در بخش داستان کودک دیدن فرمایید.
منبع : آرگا
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
کتاب داستان برجسته عروسی خاله سوسکه
آشنا کردن بچه ها با کتاب از همان دوران کودکی می تواند در علاقه مند شدن او به کتابخوانی در بزرگسالی نیز تاثیر گذار باشد. علاوه بر اینکه می توان به کمک کتاب های مخصوص کودکان، مفاهیم مورد نیازی که میخواهیم، به صورت غیر مستقیم آموزش داد. اغلب کتاب هایی که برای کودکان طراحی می شوند، به صورت مصور با استفاده از رنگ های شاد می باشد و متن های نوشته شده در کتاب اغلب به صورت شعر یا متن های کوتاه هستند تا کودک ارتباط بهتری با آن برقرار کند.
ما در نی نی بازار برای کودکان شما کتاب ها و محصولات آموزشی قرار داده ایم تا در راستای رشد و آموزش فرزند دلبندتان قدمی برداریم. کتاب داستان برجسته عروسی خاله سوسکه از جمله کتاب های داستانی فانتزی برای کودکان است که در کنار دیگر محصولات آموزشی در سایت نی نی بازار قرار داده ایم.
در کتاب داستان برجسته عروسی خاله سوسکه داستان معروف خاله سوسکه با عکس های برجسته به صورت جذاب و دوست داشتنی برای کودکان شرح داده شده است. داشتن تصاویر برجسته، سبب می شود کودک ارتباط بیشتری با قصه برقرار کند و بیشتر وارد فضای داستان شود. در نتیجه کودک به خواندن داستان علاقه مند تر خواهد شد و همینطور بیشتر در ذهن او خواهد ماند. استفاده از طرح های شاد و کودکانه موجب شادابی کودک و جذب بیشتر او به ارتباط با کتاب می شود. در عروسی خاله سوسکه نیز از رنگ و طرح های شادی استفاده شده است.
کتاب داستان برجسته عروسی خاله سوسکه مناسب گروه سنی الف و ب می باشد. این کتاب از انتشارات برف می باشد. شما عزیزان می توانید این محصول را به صورت آنلاین خریداری کنید تا ما در اسرع وقت درب منزل تحویلتان دهیم.0
دیدگاهتان را بنویسید