ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی
ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

چقدر با ضرب المثل های فارسی آشنایی دارید و آن‌ها را به کار می‌برید؟ کشور ما از وسعت زیاد و فرهنگ عامه قوی برخوردار است و به همین دلیل برای هر موضوعی شاید ده‌ها ضرب المثل داشته باشیم. در این مطلب قصد داریم ضمن ارائه لیست ضرب المثل های فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا، معروف‌ترین آن‌ها را در فهرستی جداگانه همراه با معنی ارائه کنیم.

 

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

۱. آب از دستش نمی‌چکد

این مثل در مورد افراد بسیار خسیس استفاده می‌شود.

 

~~✦✦~~

 

۲. آب پاکی را روی دستش ریخت

یعنی ناامید کردن کسی

 

♣ ♣ ♣ ضرب المثل های فارسی و معروف ایرانی ♣ ♣ ♣

 

۳. از کوزه همان برون تراود که در اوست

گفتار و رفتار هر کس بر اساس ذات و درونیات اوست.

 

~~✦✦~~

 

۴. از ماست که بر ماست

در موردی گفته می‌شود که شخصی از نزدیکان خود آسیب ببیند.

 

~~✦✦~~

 

۵. آستین نو بخور پلو

در موردی گفته می‌شود که افراد نادان را در لباس کهنه تحویل نمی‌گیرند و نادانان ظاهرساز را بر صدر می‌نشانند.

 

~~✦✦~~

 

۶. آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزند

یعنی برای آن که آسیبی متوجه تو نشود، نباید جلوی چشم دیگران عرض اندام کنی.

 

~~✦✦~~

 

۷. آشپز که دوتا شد، آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک

یعنی وقتی قرار باشد دو نفر در کاری شریک شوند، حتما آن کار را خراب می‌کنند. (درست انجام ندادن وظیفه در کار گروهی)

 

~~✦✦~~

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

 

۸. آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی

وقتی در جور کردن مقدمات کاری افراط کنند ولی خود کار را به درستی انجام ندهند.

 

~~✦✦~~

 

۹. اگر دعای بچه‌ها اثر داشت، یک معلم زنده نمی‌ماند.

این ضرب المثل را وقتی به کار می‌برند که کسی درباره تأثیر دعای فرزندان چیزی بگوید.

 

~~✦✦~~

 

۱۰. آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟

یعنی کسی که به دیگران خیانتی نکرده است، با این که بخواهند به اعمال او رسیدگی کنند، مشکلی ندارد.

 

♣ ♣ ♣ ضرب المثل های فارسی و معروف ایرانی ♣ ♣ ♣

 

۱۱. اون‌ وقت که جیک‌جیک مستونت بود، یاد زمستونت نبود؟

یعنی آن موقع که باید خودت را برای روزهای سخت آماده بکنی، به بی خیالی و خوش گذرانی مشغول بودی.

 

~~✦✦~~

 

۱۲. به قاطر گفتند: بابات کیه؟ گفت: آقا داییم اسبه.

در مورد اشخاصی گفته می‌شود که می‌خواهند با پارتی بازی و به واسطه اقوام خود به جایی برسند.

 

~~✦✦~~

 

۱۳. چاه کن همیشه ته چاه است

یعنی کسی که توطئه می‌کند تا دیگران را به دردسر بیندازد، خودش دچار دردسر و گرفتاری می‌شود.

 

~~✦✦~~

 

۱۴. چه خوشه میوه فروشی، کس نخره خودت بنوشی.

این مثل را درباره خوراکی فروشان به طنز و طعنه به کار می‌برند.

 

~~✦✦~~

 

۱۵. خدا به آدم گدا، نه عزا بده و نه عروسی

یعنی هر چیزی آدم فقیر را دچار زحمت می‌کند.

 

~~✦✦~~

 

۱۶. خر را که به عروسی می‌برند برای خوشی نیست، برای آبکشی است.

در موردی گفته می‌شود که فردی زحمتکش را به جشنی دعوت می‌کنند ظاهرا او مهمان است ولی در اصل او را برای خدمت کردن دعوت کرده‌اند.

 

~~✦✦~~

 

۱۷. خودشو نمی‌تونه نگه داره چه طور منو نگه می‌داره؟

داستان این ضرب المثل به این صورت است که بر سفره کریم خان زند، لرزانک (چیزی شبیه به ژله) گذاشته بودند. یکی از نزدیکان گفت: میل بفرمایید. خیلی قوت دارد. کریم خان گفت: این که می‌لرزد. چیزی که خودش را نمی‌تواند نگه دارد، چه طور مرا نگه می‌دارد؟

 

♣ ♣ ♣ ضرب المثل های فارسی و معروف ایرانی ♣ ♣ ♣

 

۱۸. در دروازه را می‌توان بست؛ ولی دهان مردم را نمی‌توان بست.

این ضرب المثل درباره حرف مردم است که هیچ گاه تمام نمی‌شود.

 

~~✦✦~~

 

۱۹. دو قورت و نیمش باقیه.

داستان این مثل از این قرار است که روزی حضرت سلیمان تمام حیوانات و پرندگان را به قصر خود دعوت کرد. سپس سفره‌ای پهن کرد و انواع غذاها به مقدار بسیار بر سفره نهاد. پیش از همه نهنگی سر از آب بیرون کرد و از سلیمان غذا خواست. به امر سلیمان لقمه‌ای در دهانش افکندند، بلعید و باز از سلیمان غذا خواست تا آن که تمام غذا را در دهانش ریختند و او بلعید ولی باز طالب غذا بود. سلیمان از خوراک آن حیوان تعجب کرد و از او پرسید: خوراک تو در هر روز چه قدر است. نهنگ گفت: روزی «سه قورت» و تمام این غذاها که به من دادید نیم قورت بود و هنوز دو قورت و نیمم باقیست.

 

~~✦✦~~

 

۲۰. سوزن همه را می‌پوشاند؛ اما خودش لخت است.

این مثل درباره انسان‌های بخشنده‌ای به کار می‌رود که به فکر دیگران هستند و اغلب از خودشان غافل می‌مانند.

 

~~✦✦~~

 

۲۱. عروس که مادر شوهر نداره، اهل محل مادر شوهرشند.

یعنی اهل محل و همسایه‌ها در کار عروس تازه دخالت می‌کنند.

 

~~✦✦~~

 

۲۲. فقیر در جهنم نشسته.

یعنی هر چه از دست انسان فقیر برود، می‌گوید: به جهنم.

 

~~✦✦~~

 

۲۳. ﻓﯿﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩه اش ﺻﺪ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ.

یعنی ارج و قیمت ﺷﺨﺺ نیکوکار در هنگام زندگی و پس از مرگ او به یک میزان است.

 

~~✦✦~~

 

۲۴. ﻓﯿﻞ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻥ!

یعنی ﺩﻭ چیز که از لحاظ شکل و قیافه قابل قیاس نیستند.

 

~~✦✦~~

 

۲۵. فیلش یاد هندوستان کرده

یعنی شخصی به یاد روزگار خوش گذشته افتاده است.

 

~~✦✦~~

 

۲۶. ﻗﺴَم حضرت عباس ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺩﻡ ﺧﺮﻭﺱ ﺭﺍ؟

یعنی چیزی را که می‌گویی دروغ است و دروغ تو کاملا مشخص است.

 

~~✦✦~~

 

۲۷. کاه ﭘﯿﺶ ﺳﮓ ﻭﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ پیشﺧﺮ نهادن

ﮐﺎﺭﯼ را بر خلاف عرف ﻭ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ.

 

~~✦✦~~

 

۲۸. ﮐﺒﮑﺶ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ.

ﺷﺎﺩ ﻭ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﺍﺳﺖ .

 

~~✦✦~~

 

۲۹. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ببرد، ﭘﺎﯾﯿﻦ هم ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ.

یعنی ﺳﺮﺭﺷﺘﻪ هرﮐﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ابداع ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ.

 

~~✦✦~~

 

۳۰. ﮐﻼﻍ ﺳﺮ ﻻﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ.

ﺑﻪ ﺧﻮﯾﺸﺎﻥ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﻥ ﻧﺎﺳﺰﺍﮔﻮﯾﯽ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ. نظیر: فحش به فامیل تف سر بالاست.

 

~~✦✦~~

 

۳۱. ﮐﻼغه می‌گه ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﺷﺪم، یه ﺷﮑﻢ ﺳﯿﺮ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﺪﯾﺪم.

یعنی والدین مجبورند خود را وقف فرزندان خود کنند.

 

~~✦✦~~

 

۳۲. ﮔﺎﻭ ﻧُﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﺮ ده

این ضرب المثل درباره ﮐﺴﯽ به کار می‌رود ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﯾﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺎﺷﺎﯾﺴتی همه نیکی‌ها را که در مقابل افراد انجام داده، بی اثر و ضایع کند.

 

~~✦✦~~

 

۳۳. ﮔﺮﺑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﺩ.

ﻫﯿﭻﮐﺲ بدوﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺍﺟﺮﺕ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ، ﺗﻼﺵ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺐ ﺳﻮﺩ ﺍﺳﺖ.

 

~~✦✦~~

 

۳۴. ﮔﺮﺑﻪ ﺑﻪ ﺩنبه ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﮓ ﺑﻪ ﺷﮑﻤﺒﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ

ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺴﯽﮐﻪ ﭘﺮﺧﻮر ﻭ ﺷﮑﻤﻮست به کار می‌رود.

 

♣ ♣ ♣ ضرب المثل های فارسی و معروف ایرانی ♣ ♣ ♣

 

۳۵. ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﺩﻡ حجله ﺑﺎﯾﺪ کشت.

یعنی ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ هرﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ مواظب سوء استفاده دیگران بود.

 

~~✦✦~~

 

۳۶. ﮔﺮﺑﻪﺭﻗﺼﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ

یعنی ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺗﺮﺍﺷﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﺮﺩﻥ، ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻥ.

 

~~✦✦~~

 

۳۷. ﮔﺮﮒ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺶ

یعنی ﺑﻪﻇﺎﻫﺮ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭ ﻭ ﻣﺼﻠﺢ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﻓﺎﺳﺪ ﻭ ﺭﯾﺎﮐﺎﺭ.

 

~~✦✦~~

 

۳۸. ﮔﺮﮒ ﺩﻫﻦﺁﻟﻮﺩﻩ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﺪﺭﯾﺪﻩ

ﺑﺪﻭﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ عقوبت ﺷﺪﻥ. نظیر: آش نخورده و دهن سوخته.

 

~~✦✦~~

 

۳۹. ﮔﺮﮒ ﻭ ﻣﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏﺟﺎ ﻣﯽﺧﻮﺭﻧﺪ.

این ضرب المثل درباره ﺟﺎیی به کار می‌رود ﮐﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ و کسی به دیگری آزار نمی‌رساند.

 

~~✦✦~~

 

۴۰. ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺮﺱ ﺗﺨﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻡﺑﺮﯾﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ.

ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺁﺩﻡ ﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻓﻦ ﺣﺮﯾﻒ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ

 

~~✦✦~~

 

۴۱. ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺍﻣﺴﺎﻟﯽ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﭘﺎﺭﺳﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

یعنی فردی ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺎﻣﻮﺧﺘﻪ و می‌خواهد به شخص با تجربه‌ای آموزش بدهد. نظیر: غوره نشده، مویز شده.

 

~~✦✦~~

 

۴۲. ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻮﺩﻥ

یعنی فردی بسیار فقیر

 

~~✦✦~~

 

۴۳. مار از پونه بدش می‌آید، در لانه‌اش سبز می‌شود.

این ضرب المثل زمانی استفاده می‌شود که کسی از چیز یا شخصی گریزان باشد و مرتبا با آن رو به رو شود.

 

~~✦✦~~

 

۴۴. ﻣﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﻥ

یعنی ﺁﺩﻡ شروری ﺭﺍ بدون اطلاع ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﺮﺩﻥ.

 

~~✦✦~~

 

۴۵. ماﺭﮔﺰﯾﺪﻩ ﺍﺯ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ.

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺲ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺁﺳﯿﺐ و یا چشم ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ.

 

~~✦✦~~

 

۴۶. مال بد بیخ ریش صاحبش

این ضرب المثل زمانی به کار می‌رود که وسیله‌ای که دارای عیب باشد، همیشه به صاحبش بازمی‌گردد و صاحب آن وسیله هم به ناچار باید آن را بپذیرد.

 

~~✦✦~~

 

۴۷. مال مفت و دل بی‌رحم

هنگامی‌ که فرد به مال مفت و مجانی رسیده و آن را اسراف و ریخت و پاش می‌کند.

 

~~✦✦~~

 

۴۸. مال یک جا می‌رود ایمان هزار جا

این ضرب المثل در موقعیتی استفاده می‌شود که مالی از فردی دزدیده شود و مالباخته بدون اطمینان به همه کس شک و ظن داشته باشد و تهمت بزند.

 

~~✦✦~~

 

۴۹. ماه پشت ابر نمی‌ماند.

یعنی عاقبت حقیقت آشکار می‌شود.

 

~~✦✦~~

 

۵۰. ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺯ «سر» ﮔَﻨﺪﻩ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﯽ ﺯ «ﺩُﻡ»

ﻣﻔﺎﺳﺪ ﻭ ﮔﻤﺮﺍهی‌ها همیشه از کسانی سر می‌زند که در جامعه شناخته شده هستند و مسؤولیتی دارند.

 

~~✦✦~~

 

۵۱. ﻣﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺯﺁﺏ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ.

یعنی هر موقع که ﺳﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﺁﻭﺭﺩﯼ، آن را غنیمت بدان.

 

~~✦✦~~

 

۵۲. مثل زن سعدی

یعنی زنی که همیشه در خیابان در حال گشت و گذار باشد و کم‌تر در خانه به سر ببرد.

 

~~✦✦~~

 

۵۳. مثل سیبی که از وسط نصف شده باشد.

کاربرد این ضرب المثل وقتی است که دو نفر و یا دو چیز شباهت فراوانی به یکدیگر داشته باشند.

 

~~✦✦~~

 

۵۴. مثل عنق منکسره

اشاره به فرد بد اخلاق و ترش رو

 

~~✦✦~~

 

۵۵. مثل کبک سرش را زیر برف کرده.

فردی که متوجه عیب خود نیست و از همه چیز بی خبر است.

 

~~✦✦~~

 

۵۶. مثل ﮐﺒﮏ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﻑ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

یعنی سعی می‌کند از دور و بر خود بی اطلاع بماند؛ چون فکر می‌کند به نفع اوست که بی اطلاع باشد.

 

♣ ♣ ♣ ضرب المثل های فارسی و معروف ایرانی ♣ ♣ ♣

 

۱. از درد ناعلاجی به گربه می‌گه خانوم باجی.

( وقتی که به ناچار مجبور به پذیرش چیز یا کس دیگری بشوند، این ضرب المثل را به کار می‌برند.)

 

~~✦✦~~

 

۲. آش کشک خاله‌ته، بخوری پاته، نخوری پاته.

(یعنی: این کار را باید انجام دهی. چه دلت بخواد چه دلت نخواد.)

 

~~✦✦~~

 

۳. انگور خوب نصیب شغال می‌شه.

(کنایه از دختران زیبا که دچار شوهران زشت و بد اخلاق می‌شوند.)

 

~~✦✦~~

 

۴. آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جو اش خبر ندارد.

(یعنی: آدم فقیر نگران از دست رفتن مالش نیست.)

 

~~✦✦~~

 

۵. پز عالی، جیب خالی.

(یعنی: پرمدعا و بی پول.)

 

از مطالعه بیش از ۶۰ ضرب المثل خنده دار فارسی با معنی و مفهوم آن‌ها در بخش فرهنگ و هنر ستاره غافل نشوید.

 

۱. آب از سر بند بسته می‌شود

معنی: باید هر اصلاحی را از مبدا و منشا آن انجام داد.

 

~~✦✦~~

 

۲. پیل هر چی مردنی بشه د شکمشی یک زانو آوه

معنی: فیل هر چه مردنی‌تر باشد در شکمش یک زانو آب موجود است.

 

~~✦✦~~

 

۳. آو طرف آو ریز خو موره

معنی: آب به طرف آبریز خود می‌رود.

 

~~✦✦~~

 

۴. خوش درخشید، ولی دولت مستعجل بود

معنی: پس از برخورداری از شیرین کامی‌ها و خوشی‌های زودگذر گفته می‌شود یا در جایی که شخصی یا جمعی برای انجام کار دست به کار شوند، ولی حادثه غیرمترقبه‌ای آن‌ها را از ادامه خدمت‌گزاری باز دارد و به نتیجه‌ای نرسیده باشند.

 

~~✦✦~~

 

۵. دیگ شریکی را سر چار راهی مشکن

معنی: کاری که چند تن در آن شریک باشند غالباً به دلیل اختلافات نتیجه خوبی نمی‌دهد. یا به عبارتی آشپز که دوتا میشه غذا یا شور میشه یا بی نمک.

 

~~✦✦~~

 

۶. کار کو داندازه که از دست و پای نندازه

معنی: کار را با قاعده انجام بده تا از دست و پا نیفتی

 

~~✦✦~~

 

۷. دیر آیه درست آیه
معنی: دیر آید درست آید.

 

با مجموعه‌ای از ۳۰ ضرب المثل افغانی با معنی همراه ستاره باشید.

 

سخن آخر

در این مطلب مجموعه کاملی از ضرب المثل های فارسی را با معنی بر اساس حروف الفبا ارائه کردیم. شما چه جمله‌های دیگری از ضرب المثل های معروف ایرانی را به خاطر دارید که مفهوم جالبی دارند؟ در بخش «نظرات و پرسش‌ها»،دیدگاه‌ها و نوشته‌های خود را با ما و خوانندگان ستاره در میان بگذارید و ما را از دانسته ها و نظرات خود بهره‌مند سازید.

با عضویت رایگان در پلتفرم ستاره به گلچینی ازبهترین مطالب و منابع اطلاعاتی به زبان فارسی دست پیدا کرده و از ابزارها و امکانات مخصوص کسب و کارها نیز استفاده نمایید.

ستاره | سرویس سرگرمی – حتما برای شما هم پیش آمده که از شنیدن یک ضرب المثل به خنده بیفتید. این ضرب‌المثل‌های خنده دار تقریبا در تمام زبان‌ها وجود دارد. زبان شیرین فارسی هم پر است از این گونه‌های ضرب المثل خنده دار. ما تعدادی از آن‌ها را به همراه معنی برای شما آماده کرده ایم و در زیر به شما تقدیم می کنیم. 

 

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

 

۱. از اون ماست کل عباس، چشام دید و دلم خواست.
(این ضرب المثل درباره شخص هوسبازی به کار می‌رود که هر چه ببیند، دلش بخواهد.)

 

***

 

۲. از اون نترس که‌های و هو داره، از اون بترس که سر به تو داره.
(یعنی: آن کسی که سر به زیرتر است، آب زیر کاه‌تر است.)

 

***

 

۳. از این حسن تا آن حسن صد گز رسن.
(اشاره به دو چیز ظاهراً مشابه که از نظر ارزش و مقام تفاوت زیادی با هم داشته باشند.)

 

***

 

۴. از تو عباسی، از من رقاصی.
(یعنی: تو پول بپرداز. من هر کاری که تو گفتی، انجام می‌دهم.)

 

***

 

۵. از خر می‌پرسی چهارشنبه کیه؟
(کنایه از آدم‌های ابله که از آن‌ها انتظار فکر کردن و پاسخ درست دارند.)

 

***

 

۶. از درد ناعلاجی به گربه می‌گه خانوم باجی.
( وقتی که به ناچار مجبور به پذیرش چیز یا کس دیگری بشوند، این ضرب المثل را به کار می‌برند.)

 

***

 

۷. از نخورده بگیر، بده به خورده.
(یعنی: آدم‌های دارا حریص‌تر هستند.)

 

***

 

۸. اسب و خر را که یک جا ببندند، اگر هم بو نشوند هم خو می‌شوند.
(این ضرب المثل درباره اهمیت دوستی و تأثیر دوستان بر یکدیگر به کار می‌رود.)

 

***

 

۹. افاده‌ها طبق طبق، سگ‌ها به دورش وَق و وَق.  
(معمولا سگ‌ها به طرف ژنده‌پوش بی چیز پارس می‌کنند؛ بنابراین کسی که تازه به جایی رسیده، نمی‌تواند نزد کسی که سابقه فقر و بی‌نوایی‌اش را می‌داند، فخر فروشی کند.)

 

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

***

 

۱۰. اگر جراحی، پیزی خود تو جا بنداز.
(نظیر: اگر لالایی بلدی، چرا خوابت نمی‌برد؟)

 

***

 

۱۱. اگه باباشو ندیده بود، ادعای پادشاهی می‌کرد.
(این ضرب المثل درباره افراد پرمدعا به کار می‌رود که خانواده‌های معمولی دارند.)

 

***

 

۱۲. اگه پشیمونی شاخ داشت، فلانی شاخش به آسمان می‌رسید.
(کنایه از پشیمانی بسیار)

 

***

 

۱۳. اگه تو مرا عاق کنی، من هم ترا عوق می‌کنم.
(این ضرب المثل درباره کسانی به کار می‌رود که مرتبا سر هر موضوع کوچکی فرزندان خود را به عاق تهدید می‌کنند.)

 

***

 

۱۴. اگه خیر داشت، اسمشو می‌گذاشتند خیرالله.
(منظور انسان‌هایی است که خیرشان به کسی نمی‌رسد.)

 

***

 

۱۵. اگه دعای بچه‌ها اثر داشت، یک معلم زنده نمی‌موند.
(این ضرب المثل را در پاسخ به کسانی به کار می‌برند که می‌گویند دعای بچه‌ها مؤثرتر است.)

 

***

 

۱۶. اگه روت نمی‌شه غربیل بگیر جلوت.  
(به تمسخر به کسی می‌گویند که از انجام کاری یا رفتن به جایی و یا در بیان مطلبی بی‌مورد و بی‌دلیل خجالت بکشد.)

 

***

 

۱۷. اگه کلاغ جراح بود، ماتحت خودشو بخیه می‌زد.
(نظیر: اگه لالائی بلدی، چرا خوابت نمیبره.)

 

***

 

۱۸. اگه لر نره به بازار، بازار می‌گنده.
(کنایه از افرادی که همه چیز‌های بنجل بازار را می‌خرند.)

 

***

ضرب المثل خنده دار انگور خوب نصیب شغال می‌شه

 

(کنایه از دختران زیبا که دچار شوهران زشت و بد اخلاق می‌شوند.)

 

***

 

۲۰. این همه چریدی دنبه‌ات کو؟
(این ضرب المثل درباره انسان‌های پرمدعا و بی خاصیت به کار می‌رود.)

 

***

 

۲۱. آدم گدا، اینهمه ادا؟
(یعنی: انسان فقیر نباید زیاد ناز داشته باشد.)

 

***

 

۲۲. آستین نو بخور پلو.
(یعنی: این آدم پولدار نیست که احترام دارد؛ بلکه مال و اموالش باعث احترام می‌شود.)

 

***

 

۲۳. آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جو اش خبر ندارد.
(یعنی: آدم فقیر نگران از دست رفتن مالش نیست.)

 

***

 

۲۴. آش کشک خاله‌ته، بخوری پاته، نخوری پاته.
(یعنی: این کار را باید انجام دهی. چه دلت بخواد چه دلت نخواد.)

 

***

 

۲۵. با دست پس میزنه، با پا پیش می‌کشه.
(این ضرب المثل را درباره کسی به کار می‌برند که خواهان چیزی است؛ ولی دوست ندارد اشتیاق خود را نشان دهد.)

 

***

 

۲۶. بزک نمیر بهار می‌یاد، کمبزه با خیار می‌یاد.
(یعنی: به کسی و عده‌های دور و دراز دادن.)

 

***

 

۲۷. پز عالی، جیب خالی.
(یعنی: پرمدعا و بی پول.)

 

***

 

۲۸. پسر زائیدم برای رندان، دختر زائیدم برای مردان، خودم موندم سفیل و سرگردان.
(این ضرب المثل درباره کسانی به کار می‌رود که فرزندانش ازدواج کرده اند و به او سرکشی نمی‌کنند.)

 

***

 

۲۹. پول حرام یا خرج شراب شور می‌شه یا شاهد کور.
(یعنی: پولی که از راه حرام به دست آمده باشد، برکت ندارد.)

 

***

 

۳۰. پول که زیاد شد، خانه تنگ می‌شود و زن زشت.
(یعنی: ثروت زیاد انسان را به سرگرمی‌های ناپسند وامی‌دارد.)

 

***

 

۳۱. پول‌دار‌ها کباب بی‌پول‌ها دود کباب.
(یعنی: شخص ثروتمند از مواهب زندگی استفاده می‌کند و بینوا می‌بیند و حسرت می‌کشد.)

 

***

 

۳۲. پیاز هم خودش را داخل میوه‌ها کرده.
(یعنی: آدم بی مایه خودش را در جمع انسان‌های دانا وارد کرده است.)

 

***

 

۳۳. تنبل مرو به سایه، سایه خودش می‌آیه.
(کنایه به آدم‌های تنبل که دوست دارند همه چیز دم دستشان باشد و هیچ زحمتی نکشند.)

 

***

 

۳۴. جوان‌ها در قفسند، پیر‌ها در هوسند.
(یعنی: پیر‌ها بیشتر از جوان‌ها سر و گوششان می‌جنبد.)

 

***

 

۳۵. دیگ به دیگ می‌گه روت سیاه.
(یعنی: کسی که خودش سراپا عیب است، به دیگران طعنه می‌زند.)

 

***

 

۳۶. دیگی که برای من نجوشه، می‌خوام سر سگ توش بجوشه.
(چیزی یا کاری که برای فرد منفعتی نداشته باشد، برایش فرقی ندارد که اصلا باشد یا  نباشد.)

 

***

 

۳۷. رخت بعد از عید به درد گَل منار می‌خورد.
(یعنی: چیزی یا کمکی که بعد از موقع لزوم بدست آید و به موقع و به جا نباشد دیگر به درد نمی‌خورد.)

 

***

 

۳۸. رفت که ریش در بیاورد، سبیلش را هم باخت.
(یعنی: خواست وضع بهتری پیدا کند، آنچه داشت از دست داد.)

 

***

 

۳۹. روزی افتاده دست قوزی.  
(هنگامی که اختیار معاش، دست انسان نالایقی بیفتد.)

 

***

 

۴۰. زن راضی مرد راضی گور پدر قاضی.
(این ضرب المثل هنگامی به کار می‌رود که کسی در کار دو نفر دخالت و یا قضاوت کند؛ در حالی که خود طرفین با هم کنار آمده باشند و از زندگی یا معامله با یکدیگر راضی باشند.)

 

***

 

۴۱. زنی که جهاز نداره این همه ناز نداره، مردی که نون نداره این همه زبون نداره.
(این ضرب المثل ارزش انسان‌ها را به مال و اموالشان می‌داند.)

 

***

 

۴۲. سوسکه بچه‌اش از دیوار بالا می‌رفت، می‌گفت: قربون دست و پای بلوریت.
(یعنی: فرزند هر کسی به نظر او زیبا و  بدون عیب و ایراد است. نظیر: هر کسی را عقل خود به کمال بیند و فرزند خود به جمال.)

 

***

 

۴۳. سیر به پیاز می‌گه پیف پیف! چه قدر بو می‌دی.
(کنایه به کسی است که خود پر از عیب و اشکال است؛ ولی عیب کوچک دیگران را بزرگ جلوه دهد.)

 

***

 

۴۴. شاه می‌بخشه شیخ علی خان نمی‌بخشه! یا: شاه می‌بخشه، میرزا بنویسش نمی‌بخشه.
(یعنی:  بالا دست یا صاحب حق چیزی را ببخشد؛ اما زیر دست خست کرده و از بخشیدن خودداری کند.)

 

***

 

۴۵. شوهری دارم که نود سالشه، ریش سفیدش تا پر شالشه، سه زن داره بازم دلش زن می‌خواد.
(این ضرب المثل در مورد کسانی به کار می‌رود که در سن پیری هم سر و گوششان می‌جنبد.)

 

***

 

۴۶. صنار بده آش به همین خیال باش.
(یعنی: چیزی که تو به آن دل بسته ای، هرگز اتفاق نمی‌افتد.)

 

***

 

۴۷. طرف از بی‌کفنی زنده است.
(یعنی: آن قدر بیچاره است که حتی هزینه مرگش را هم نمی‌تواند پرداخت کند.)

 

***

 

۴۸. عروس تعریفی آخرش شلخته در می‌آید.
(یعنی: کسی که از خودش تعریف کند، نهایتا مشخص می‌شود که کاره‌ای نیست.)

 

***

 

۴۹. عروس تعریفی گوزو از آب دراومد.
(یعنی: کسی که از خودش تعریف کند، نهایتا مشخص می‌شود که هیچ کاره است.)

 

***

 

۵۰. عروس نمی‌تونست برقصه، می‌گفت: اتاق کجه.
(کسی که قادر به انجام کاری نباشد و برای توجیه خود بهانه تراشی کند.)

 

***

ضرب المثل خنده دار عشوه شتری، غمزه خرکی

 

۵۱. عشوه شتری، غمزه خرکی.
(کنایه از  آدم زشت و بد ادا که ناز کند.)

 

***

 

۵۲. عقلش پس کله‌شه.
(کسی که بدون فکر کاری را انجام دهد و پس از به بار آوردن پشیمانی متوجه کار اشتباهش شود.)

 

***

 

۵۳. قربون برم خدا رو، یک بام و دو هوا رو.
(یعنی: در یک مسأله بنا بر مصلحت دو گونه عقیده و دو نوع برخورد متفاوت داشتن.)

 

***

 

۵۴. قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را؟
(به کسی می‌گویند که حقیقتی آشکار را انکار کند و قسم دروغ بخورد.)

 

***

 

۵۵. گاهی به ادا گاهی به اصول، گاهی به خدا گاهی به رسول.
(یعنی کسی که عقیده و اصولی ندارد و بنابر مصلحت رنگ عوض می‌کند و خود را با تغییر موقعیت و با هر عقیده‌ای هم‌آهنگ و هم‌سو می‌کند.)

 

***

 

۵۶. گربه دستش به گوشت نمی‌رسه، می‌گه بو میده.
(در مورد کسی به کار می‌رود که از به دست آوردن خواسته خود محروم و ناامید شده باشد و روی آن چیز عیب بگذارد و این طور خود یا دیگران را قانع می‌کند که مناعت طبع دارد.)

 

***

 

۵۷. مسکین خر اگر چه بی تمییز است؛ چون بار همی‌برد، عزیز است.
(کنایه از آدم‌های زحمت‌کش است که در همه جا راه دارند.)

 

***

 

۵۸. ناز کش داری ناز کن، نداری پاتو رو به قبله دراز کن.
(حسرت کسی را خوردن که مورد مهر و عنایت بی‌حد قرار گرفته است.)

 

***

 

۵۹. نازکش داری ناز کن، نداری پاتو رو به قبله دراز کن.
(این ضرب المثل را افرادی که مورد بی‌مهری قرار گرفته اند، به کار می‌برند.)

 

***

 

۶۰. هر کی گفت: نون و پنیر، تو سرت را بگذار و بمیر.
(این ضرب المثل را درباره آدم بی خاصیت و پر حرف به کار می‌برند.)

 

***

 

۶۱. همه را برق می‌گیرد، ما را چراغ موشی.
(یعنی: اگر آدم‌های درست و حسابی به دیگران جذب می‌شوند، آدم‌های بی ارزش به ما جذب می‌شوند.)

 

***

 

۶۲. یکی می‌مرد ز درد بینوایی، یکی می‌گفت: خانوم زردک می‌خواهی؟
(کنایه از افرادی که شخص دارای مشکل را درک نمی‌کنند.)

 

***

 

۶۳. یکی نون نداشت بخوره پیاز می‌خورد که اشتهاش باز شه.
(این ضرب المثل درباره کسانی به کار می‌رود که به جای پیدا کردن راه حل، خود را دچار مشکلات بیشتر می‌کنند.)

 

***

 

۶۴. یکی یه دونه یا خل می‌شه یا دیوونه.
(کنایه از بچه‌های یکی یک دانه خانواده که لوس می‌شوند.)

 

***

 

۶۵. یه لاش کردیم نرسید. دو لاش کردیم که برسد.
(این ضرب المثل درباره کسانی به کار می‌رود که وقتی کارشان از پیش نمی‌رود، آن را مشکل‌تر می‌کنند.)

 

***

 

۶۶. بهر خران چه کاه برند چه زعفران
(یعنی: کسی که ارزش واقعی یک چیز رو نمی‌دونه)

 

***

 

۶۷. غصه نخور آفتاب از این داغتر نمیشه غلامم از این سیاه تر
(همان معادل ضرب المثل «بالاتر از سیاهی رنگی نیست» می باشد و به معنای این است که از این بدتر دیگه نمی شه.)

 

***

 

۶۸. بز گر از سر چشمه آب میخوره !
(یعنی شخص نالایق همیشه در جایی قرار می‌گیره که حقش نیست.)

 

***

 

۶۹. به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !
(کنایه از افرادی ست که سعی دارند از زیر کار در بروند.)

 

***

 

۷۰. از تو عباسی، از من رقاصی.
(یعنی: تو پول بپرداز. من هر کاری که تو گفتی، انجام می‌دهم.)

 

***

 

۷۱. آش اینجا لواش اینجا کجا برم به از اینجا
(یعنی: وقتی اینجا همه چیز فراهم هست پس دیگه کجا لازمه برم)

 

***

 

۷۲. طرف کله ش بو قورمه سبزی میده
(یعنی: شخص مورد نظر که دنبال دردسر خطرناکی میگرده که می تواند منجر به مسئله خطرناکی بشود.)

 

***

 

۷۳. از درد بی کسی رو آوردیم به چه کسی!
(یعنی: آدم مناسبی نیست که به او تکیه کنیم و مجبور هستیم به افراد نالایق اعتماد کنیم.)

 

***

 

۷۴. دست به تنبک هر کسی بزنی صدا می دهد
(یعنی: پای درد و دل هر کسی بنشینی مشکلات خودش را دارد.)

 

***

 

۷۵. بخور و بخواب کار منه، الله نگهدار منه !
(کنایه از افرادی که تنبل و تن پرور هستند و بدون هیچ تلاشی انتظار روزی را از خدا دارند.)

 

***

 

۷۶. از آتیشش طرف کسی گرم نمیشه، اما از دودش کور میشه!
(یعنی: خیرش نه اما شرش به دیگران می رسد.)

 

❀ ضرب المثل خنده دار کوتاه ❀

 

۷۷. اول اینو که زائیدی بزرگ کن
(یعنی: اول کاری که شروع کردی رو به سرانجام برسون بعد برو سراغ کار دیگه)

 

ضرب المثل خنده دار ایرانی برای پانتومیم

 

۷۸. این حرفها برای فاطی تنبون نمیشه
(یعنی: این وعده و وعید دادن ها کاری را از پیش نمیبره، یا همون معنای با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه)

 

***

 

۷۹. با همین پرو پاچین، میخوای بری چین و ماچین ؟
(یعنی: اسباب تهیه شده یا تدبیر اتخاذ شده برای انجام کار مذکور مناسب نیست.)

 

***

 

۸۰. از هول حلیم توی دیگ افتاد
(یعنی: به خاطر ذوق و طمع و حرص زیاد عجله کردن و دچار ضرر شدن)

 

***

 

۸۱. بازی اشکنک داره؛ سر شکستنک داره !
(یعنی: هر چیزی بهایی دارد.)

 

***

 

۸۲. با کدخدا بساز، ده را بچاپ !
(یعنی: برای انجام کارها باید اول فکری اثربخش کرد)

 

***

 

۸۳. با گرگ دنبه میخوره، با چوپان گریه میکنه !
(این ضرب المثل کنایه از افرادی ست که شخصیت منافق گونه ای دارند و دو رو هستند.)

 

***

 

۸۴. تا گفته ای غلام توام، میفروشنت !
(یعنی: با به کسی ابراز ارادت میکنی سو استفاده می کنند)

 

***

 

۸۵. به بهلول گفتند ریش تو بهتره یا دم سگ؟ گفت اگر از پل جستم ریش من و گرنه دم سگ!
(یعنی: هر چیزی به اندازه کاری که انجام می دهد دارای بهایی است)

 

***

 

۸۶. بچه سر پیری زنگوله پای تابوته!
(بچه که دیر به دنیا بیاد شاهد مرگ پدر و مادرش میشه)

 

***

 

۸۷. بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !
(یعنی: خواستم مشکلی را برطرف کنم اما همان کار دردسر دیگری شد)

 

***

 

۸۸. بد بخت اگر مسجد آدینه بسازد، یا طاق فرود آید، یا قبله کج آید !
(یعنی: شخصی که بخت و اقبال ندارد مقدس ترین کارها را هم درست به سرانجام نمی رساند)

 

***

 

۸۹. به درویشه گفتند بساطتو جمع کن؛ دستشو گذاشت در دهنش !
(این ضرب المثل کنایه از این دارد که باید اصل ماجرا را کنترل کرد)

 

***

 

۹۰. به دعای گربه کوره بارون نمیاد !
(یعنی: با حرف کسی یک کار انجام نمیشه)

 

***

 

۹۱. بدهی بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه !
(یعنی: به یک نفر نباید بیش از اندازه توجه کرد)

 

***

 

۹۲. برادری بجا، بزغاله یکی هفت صنار !
(معادل طنز ضرب المثل «حساب حسابه کاکا برادر» است)

 

***

 

۹۳. برای کسی بمیر که برات تب کنه !
(یعنی: در حق کسی خوبی کن که ارزش کار تو را بداند و او نیز در مقابل لطف تو را جبران کند)

 

❀ ضرب المثل خنده دار کوتاه ❀

 

۹۴. برای همه ی مادره، برای ما زن بابا !
(یعنی: برای همه مایه می گذارد اما برای ما کاری نمی کند)

 

***

 

۹۵. برای یک بی نماز، در مسجد و نمی بندند
(یعنی: برای خطای یک نفر یک اصل همیشگی را کنار نمی گذارند)

 

***

 

۹۶. برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه !
(یعنی: برای یک چیز کوچک هرکاری می کند)

 

ضرب المثل خنده دار و بامزه

 

۹۷. به روباهه گفتند شاهدت کیه ؟ گفت: دمم !
(یعنی: کسی که سعی دارد کارش را به وسیله افرادی که با خودش همراه هستن توجیه کند)

 

***

 

۹۸. به زبون خوش مار از سوراخ در میاد !
(یعنی: با خوشروئی و رفتار مناسب هر کسی حرف شما را قبول می‌کند)

 

***

 

۹۹. بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم کرده !
(یعنی: طرف با این همه تجربه، اصل مطلب رو فراموش کرده)

 

***

 

۱۰۰. برای آنکه مگسی را از پیشانی دوست تان دور کنید، نیازی به استفاده از تیشه نیست
( ضرب المثل چینی که معادل همان ضرب المثل «دوستی خاله خرسه» را دارد)

 

***

 

۱۰۱. پس از اینکه با یک یونانی دست دادید، انگشتان دستان تان را بشمارید
(ضرب المثل آلبانیایی که ریشه در دشمنی بین مردم این کشور با مردمان یونانی دارد و معادل همان ضرب المثل «سلام گرگ بی طمع نیست» است)

 

***

 

۱۰۲. آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد
(کنایه است از این که برایت نقشه شومی کشیده‌ام و حالت را می‌گیرم.)

 

***

 

۱۰۳. احمق چون نمی تواند راه برود ، داد می زند که زمین ناهموار است.
(ضرب المثل هندی و معادل ضرب المثل ایرانی «یارو بلد نیست کشتی بگیره میگه زمینش کجه»)

 

***

 

۱۰۴. احمق از تجربه خود و دانا از تجربه احمق درس می گیرد.
(ضرب المثل آفریقایی و معادل جمله معروف «ادب از که آموختی، گفت از بی ادبان»)

 

***

 

۱۰۵. ما که سیر نخوردیم که از بوش بترسیم
(یعنی: ما کاری نکردیم که نگران عواقبش باشیم)

 

***

 

۱۰۶. خر همیشه خرما نمیرینه
(یعنی: همه چیز همانطور که فکرش رو میکنی پیش نمیره)

 

***

 

۱۰۷. تو به این خریت فهمیدی و ما نفهمیدیم!
(یعنی: حتی نادان ترین افراد معنی مطلب رو گرفتن اما من هنوز نفهمیدم.)

 

***

 

۱۰۸. از ترس، دُمش را روی کولش گذاشت و در رفت!
(یعنی: به سرعت از شرایطی که بود فرار کرد)

 

***

 

۱۰۹. آبکش رو نگاه کن که به کفگیر می‌گه تو سه سوراخ داری
(یعنی: عیب جویی کردن از دیگران با وجودی که خودت اون عیب بزرگتری داری)

 

❀ ضرب المثل خنده دار ❀

 

۱۱۰. آب که سر بالا می‌ره، قورباغه ابوعطا می‌خونه
(یعنی: وقتی همه چیز به هم می ریزه و برعکس میشه)

 

***

 

۱۱۱. آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره
(یعنی: آدم تنبل زیاد حرف میزنه اما کار که بلد نیست)

 

***

 

۱۱۲. آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار می‌کنند، اما قیمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم می‌شه
(یعنی: ارزش واقعی چیزی در زمان خودش معلوم میشه)

 

***

 

۱۱۳. آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد
(یعنی: سعی داشت یه مشکلی رو برطرف کنه اما بدترش کرد)

 

ضرب المثل خنده دار و جالب

 

۱۱۴. اسب‌ها را نعل می‌کردند، کک هم پایش را بلند کرد.
(یعنی: کسی که سعی میکنه خودش رو داخل آدم حسابی ها حساب کنه)

 

***

 

۱۱۵. استخری که آب نداره، این همه قورباغه می‌خواد چه‌کار؟
(یعنی: جایی که امکاناتش نیست این همه خرج و مخارج کردن به چه دردی میخوره)

 

***

 

۱۱۶. اصل کار بر و روست، کچلی زیر موست
(یعنی: باید اصل و اساس کار را درست کرد، جزئیات بی ارزش را باید نادیده گرفت)

 

***

 

۱۱۷. اگر چاه آب ندارد، برای مقنی نان دارد
(یعنی: انجام یک کار بالاخره یک سودی دارد هرچند ما آن سود را نبینیم)

 

***

 

۱۱۸. اگه خاله‌ام ریش داشت، آقا دائیم بود
(یعنی: اگر مشخصات یک چیزی اینجور بود پس معنای دیگری نداره)

 

***

 

۱۱۹. اگه زری بپوشی، اگر اطلس بپوشی، همون کنگر فروشی
(یعنی: ظاهر و شیک پوشی اصل آدم رو مخفی نمیکنه)

 

***

 

۱۲۰. اگه مهمون یکی باشه، صاحبخونه براش گاو می‌کشه
(کنایه از این داره که مهمون زیاد خرج و مخارج بالایی داره و سفره صاحبخونه بینشون تقسیم میشه)

 

***

 

۱۲۱. اول بچش، بعد بگو بی‌نمکه
(یعنی: پیش قضاوتی نکن)

 

***

 

۱۲۲. این بو که میاید بوی کباب نیست بلکه خر داغ می‌کنند.
(یعنی: اینجا گوشت کباب نمی‌کنند بلکه خر داغ می‌کنند. از دور بوی کباب میاد، از نزدیک خر داغ می‌کنند.)

 

همراهان عزیز شما می‌توانید ضرب المثل‌ های ازدواج در شهر‌های مختلف ایران را نیز در سایت ستاره بخوانید. لطفا نظر خود را درباره این مجموعه «ضرب المثل خنده دار» در بخش «ارسال نظر» در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

با عضویت رایگان در پلتفرم ستاره به گلچینی ازبهترین مطالب و منابع اطلاعاتی به زبان فارسی دست پیدا کرده و از ابزارها و امکانات مخصوص کسب و کارها نیز استفاده نمایید.

ضرب المثل‌ها جملات شیرینی هستند که پند و اندرزی را در خود پنهان کرده‌اند. جملاتی که با کنایه می‌تواند رفتار یا حرکت زشتی را نشان دهد. گاه این واژه‌ها با قرارگیری در کنار هم درس زندگی می‌دهند. ضرب المثل‌ها نقش بسیار مهمی در برقراری ارتباط انسان ها با یکدیگر دارند. اگر به استفاده از ضرب المثل‌های فارسی علاقه‌مند بوده و به دنبال مفهوم و معنی انواع ضرب المثل با حرف آ هستید، همراه ما باشید.

 

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

 

۱. آب آبادانی می‌آورد

انواع ضرب المثل با حرف آ

 

۲. آب از آب تکون نخورده

 هیچ اتفاقی نیفتاده.

 

۳. آب سر چشمه گل آلود است

  کار از بیخ عیب دارد، مشکل از اصل و اول کار است.  

 

۴. آب از لب و لوچه راه افتادن یا آب دهان کسی راه افتادن

  از فرط میل و رغبت بیخود شدن، تحریک شدن اشتها یا به کسی متمایل شدن.

 

۵. آب از دستش نمی‌چکد

اشاره به آدم بسیار خسیس.

 

۶. آب باریکه

در آمد و روزی کم اما مستمر و همیشه.

 

۷. آب به آب بخوره زور بر می‌داره

اتحاد و همبستگی موجب قدرت است.

 

۸. آب به آب شدن

از جایی به جایی دیگر رفتن.

 

۹. آب پاکی رو دست کسی ریختن

آخرین جواب رد را به کسی مثل خواستگار یا طلبکار دادن.

 

۱۰. آب تو دلش تکان نمی‌خوره

اشاره به آدم راحت و بی‌دغدغه و آسوده، کسی که هیچ زحمت و اذیت و فشاری برایش وجود ندارد.

 

۱۱. آب خوش از گلو پایین نرفتن

از فرط غم و غصه و مشکل با ناراحتی زندگی کردن، زندگی را با غم و سختی گذراندن.

 

۱۲. آب در کوزه و ما تشنه لبان می‌گردیم

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

از داشتن چیزی یا نعمتی بی اطلاع بودن یا قدر آن را ندانستن و یا خود داشتن و از دیگران طلبیدن.

 

۱۳. آب دهن مرده

غذای بی‌مزه یا چیزِ کم رنگ.

 

۱۴. آب راحت‌تر از شربت پایین می‌رود

زندگی بی‌آلایش راحت‌تر است.

 

۱۵. آب رفته رفته به جو بر نمی‌گردد

چیزی که گذشت دیگر بر نمی‌گردد یا کاری که انجام شد دیگر شده.

 

۱۶. آب زیپو

 غذا یا چای آبکی

 

۱۷. آب زیر پوست رفتن

 چاق و چله شدن، سر حال بودن، بهتر شدن اوضاع.

ضرب المثل‌ با حرف آ

۱۸. آب زیر کاه

 فریب‌کار، تودار، موذی.

 

۱۹. آب شده رفته تو زمین

 گم شدن چیزی که جلو چشم بوده.

 

۲۰. آبغوره گرفتن

گریه دروغی برای جلب ترحم و قیافه حق به جانب گرفتن.

 

۲۱. آب کردن

 فروختن، رد کردن.

 

۲۲. آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب

وقتی که کار خراب شد و آنچه که نباید بشود، شد دیگر زیاد و کمش فرقی نمی‌کند.

 

۲۳. آب که زیاد یک جا بمونه بو می‌گیره

عدم تحرک و فعالیت موجب بیماری و فساد می‌گردد.

 

۲۴. آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا می‌خونه

کنایه از بهم ریختگی و نابسامانی شرایط و عدم هماهنگی.

 

۲۵. آبمان در یک جو نمی‌رود

با هم موافق و هماهنگ نیستیم، سازش نداریم.

 

۲۶. آب نطلبیده مراد است

هرگاه برای کسی ناخواسته آب بیاورند، آن را به فال نیک می‌گیرند و به کامروایی تعبیر می‌کنند.

 

۲۷. آب نمی‌بینه اگر نه شناگر قابلی است

فرصتی به دست نمی‌آورد و گرنه جوهر و توان انجامش را دارد. کسی که کار خوب یا بدی از عهده‌اش بر آید اما زمینه انجام آن کار برایش فراهم نباشد.

 

۲۸. آب‌ها از آسیاب افتاد

جار و جنجال‌ها تمام شد و آرامش برقرار گردید.

 

۲۹. آب در هاونگ کوبیدن

کار عبث و بیهوده انجام دادن.

 

۳۰. آبی ازش گرم نمی‌شه

نفعی از او نمی‌رسد.

 

۳۱. آتش اول خودش را می‌سوزاند

ضرر کار بد اول به خود شخص می‌رسد، ظلم ظالم اول به خودش بر ‌می‌گردد.

 

۳۲. آتش بیار معرکه

دو به هم‌زن، فتنه انگیز.

 

۳۳. آتش زیر خاکستر

فتنه‌ای که فعلا و ظاهراً خاموش باشد.

 

۳۴. آتش که بیفتد خشک و تر با هم می‌سوزد

بلا و ظلم که برسد گناهکار و بی‌گناه با هم از بین می‌روند.

 

۳۵. آتو دست کسی دادن

سند یا نقطه ضعف محکوم کننده‌ای در اختیار کسی گذاشتن، نقطه ضعف به کسی نشان دادن.

 

۳۶. آدم به امید زنده است

اگر امید را از انسان بگیرند، دیگر انگیزه‌ای برای زنده ماندن نخواهد داشت.

 

۳۷. آدم تا کوچکی نکنه بزرگ نمی‌شه

آدم تا شاگردی و فروتنی نکند به مقام بزرگی و استادی نخواهد رسید.

 

۳۸. آدم خوش حساب شریک مال مردم است

آدم خوش حساب را همه قبول دارند، بنابراین همیشه می‌تواند روی کمک دیگران و یا قرض گرفتن از دیگران حساب کند.

 

۳۹. آدم زنده زندگی می‌خواهد

خطاب به کسی که به قید درویشی از مسئولیت‌های زندگی شانه خالی کرده و به مادیات و تامین رفاه نسبی بی‌اعتنا باشد.

 

۴۰. آدمِ زنده وکیل وصی نمی‌خواهد

کسی که خودش حاضر است، لازم نیست کس دیگری به جایش حرف بزند یا تصمیم بگیرد.

 

۴۱. آدم سیر شصت لقمه می‌خوره

برای تشویق یک نفر به غذا خوردن- تعارف کردن.

 

۴۲. آدم عاقل با طناب پوسیده کسی به درون چاه نمی‌رود

انسان عاقل با هر قول و وعده بی‌پایه و اساس کار خطرناک انجام نمی‌دهد.

 

۴۳. آدم گدا، این همه ادا

فرومایه‌ای که فخر فروشی کند.

 

۴۴. آدم گرسنه دین و ایمان نداره

کسی که امور دنیا و زندگیش لنگ است نی‌تواند به فکر آخرت باشد. آدم گرسنه‌ برای سیر کردن شکم خود دست به هرکاری ‌می‌زند.

 

۴۵. آدم ناشی بوق (شیپور) را از سر گشادش می‌زند

کسی که می‌خواهد کاری انجام دهد ولی بلد نیست.

 

۴۶. آدم یک بار پاش تو چاله می‌ره

آدم یک بار اشتباه می‌کند یا گول می‌خورد. سفارش به عدم اشتباه مجدد در انجام کار.

 

۴۷. آردهامو بیختم و الکش رو آویختم

در جوانی همه کارهایم را انجام داده‌ام و اکنون کاری ندارم. آرزو نداشتن.

 

۴۸. آرزو بر جوانان عیب نیست

در مقابل خواسته‌های بر آورده نشدنی جوانان می‌گویند. جوانان باید تمید داشته باشند و برای اهداف آینده تلاش کنند.

 

ضرب المثل‌ با حرف آ

 

۴۹. آرزو بر دل

نا امید و محروم از چیزی که به آن دل بسته شده باشد.

 

۵۰. آره و آرواره (آجر پاره)

کسی که امتحان خود را پس داده و شناخته شده و رو سفید است، دیگر احتیاجی نیست دوباره آزموده شود.

 

۵۱. آستر رویه را نگه می‌داره زن و شوهر همدیگر را

همانطور که آستر از قدر و اعتبار رویه محافظت می‌کند. زن و شوهر نیز باید احترام و آبروی یکدیگر را نگه دارند؛ زیرا عزت و اعتبار هر یک منوط به ارزش و آبرو و اعتبار دیگری است.

 

۵۲. آستین بالا زدن

اقدام جدی و همّت برای انجام کار خیر، مثل راه انداختن عروسی، رفع گرفتاری، رفع بیکاری، و….

 

۵۳. آستین نو بخور پلو

فقط به ظاهر آراسته کسی توجه کردن، ارزش افراد را باظاهر سنجیدن.

 

۵۴. آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه

با احتیاط و بی‌‌سر و صدا عمل کن تا کسی کاری به کارت نداشته باشه.

 

۵۵. آسمان به زمین بیاید، زمین به آسمان برود

یکدندگی و لجاجت بر سر انجام کاری یا داشتن عقیده‌ای.

 

۵۶. آسمان جٌل

مفلس و بی‌ پول و درویش مآب و در عین حال بی‌ خیال و آسان‌گیر.

 

۵۷. آسمان ریسمان به هم بافتن

مطالب بی سر و ته، پر حرفی‌های بی معنی.

 

۵۸. آسمان سوراخ شده فلانی یا فلان چیز ازش افتاده

اشاره به تعریف بی‌جا و بزرگ نمایانه از کسی یا چیزی تا حد بی‌همتا جلوه دادن آن. کنایه از کسی که برای خودش بیشتر از اندازه ارزش و اعتبار قائل است.

 

۵۹. آسمان که به زمین نیامده

طوری نشده، اتفاقی نیفتاده.

 

۶۰. آسیاب به نوبت

تذکر به رعایت نوبت.

 

۶۱. آش با جاش

طمع و خواستن همه چیز با هم (مثل کسی که به جای تشکر از خود آش در ظرف آن هم طمع می‌بندد). بد و خوب را با هم خواستن.

 

۶۲. آشپزخانه امام رضاست، نه مال داراست نه مال گداست

استفاده همگانی از چیزی.

 

۶۳. آشپز که دوتا شد، آش یا شور می‌شود یا بی نمک

کاری که دو رئیس داشته باشد، درست از آب در نمی‌آید. لوث شدن مسئولیت.

 

ضرب المثل‌ با حرف آ

 

۶۴. آش کشکه خالته، بخوری پاته نخوری پاته

اجبار در قبول و انجام کاری که بر کسی تحمیل شده.

 

۶۵. آش نخورده و دهن سوخته

خلافی انجام ندادن و بدنام و گناهکار شدن. بدون انجام دادن کار خلاف و گناهکار شناخته شدن.

 

۶۶. آش و لاش

سخت زخمی و مجروح شدن و به صورت لاشه در آمدن. به سختی مجروح شدن، له شدن.

 

۶۷. آفتاب از کدوم طرف در آمده؟

اتفاق عجیب و امر خلاف عادت، معمولاً در تعارف و خوش و بش با مهمان می‌گویند.

 

۶۸. آفتاب جا کردن

از بیکاری در آفتاب خوابیدن.

 

۶۹. آفتابه لب بام

کسی که پیر شده و اثرات مرگ در او ظاهر شده باشد.

 

۷۰. آفتابه خرج لحیم

خرج بیهوده برای تعمیر وسیله‌ای که از کار افتاده و ارزش درست شدن ندارد.

 

۷۱. آفتابه دزد

دزد درمانده‌ای که چیز بی ارزشی مثل آفتابه را بدزدد.

 

۷۲. آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی

تشریفات و امکانات زیاد اما کیفیت کم.

 

۷۳. آقای خودش و نوکر خودش

کسی که برای خودش کار کند و تحت فرمان کسی نباشد و طبعاً خوب و آبرومند هم برای خودش خرج کند.

 

۷۴. آمد ابروشو درست کنه، چشمش را کور کرد

آمد کار را درست کند خراب‌ترش کرد.

 

۷۵. آمد ثواب کنه کباب شد

کسی که کار خیری انجام دهد و گرفتار شود.

 

۷۶. آمد نیامد داشتن

عقیده‌ای خرافی راجع به اینکه: انجام بعضی کارها یا بعضی چیزها یا بعضی روزها و یا حتی بعضی اشخاص و… خوش یمن است و شانس و خوبی می‌آورد و بعضی نحس و بدیمن بوده و بدی و غم به همراه می‌آورد.

 

۷۷. آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بالاخره آمدی ولی دیر

 

۷۸. آنانکه غنی‌ترند محتاج‌ترند

افرادی که ثروتمند هستند بیشتر حرص ما می‌زنند.

 

۷۹. آنچه با تدبیر توان کرد با زور بازو میّسر نشود

خیلی از مسائل و مشکلات و گره‌های کور زندگی بدون نیاز به نیروی جسمانی، با قدرت عقل و درایت انسان قابل حل است.

 

۸۰. آنچه بر خود نمی‌پسندی بر دیگران هم نپسند

دیگران را هم مثل خودت و نزدیکانت بدان.

 

۸۱. آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری

تعریف از کسی که دارای فضائل و خوبی‌های فراوانی چه ظاهری و چه معنوی باشد.

 

۸۲. آنچه نصیب است نه کم می‌دهند، گر نستانی به ستم می‌دهند

قسمت هرچه باشد همان می‌شود.

 

۸۳. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است

کسی که کار خلافی انجام نداده از چیزی نمی‌ترسد.

 

۸۴. آن را که عیان است چه جاجت به بیان است

چیزی که روشن است احتیاج به گفتن ندارد.

 

۸۵. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت

گذشته باز نمی‌گردد.

 

۸۶. آن سرش ناپیدا

نا مشخص بودن آینده.

 

۸۷. آنقدر عقب رفت تا از آن طرف پشت بام افتاد

افراط و تفریط و نداشتن اعتدال در انجام کاری.

 

۸۸. آنقدر سمن هست که یاسمن توش گُمه

تعداد افراد یا چیزهای خاص مورد توجه آنقدر زیاد است که دیگران به حساب نمی‌آیند.

 

۸۹. آنقدر مار خورد تا افعی شده

اشاره به شخص با تجربه، زیرک و دانا، کسی که بیشتر از بُعد منفی مد نظر باشد.

 

۹۰. آن کس که نداند و بداند که نداند، آخر خرک لنگ به منزل می‌رسد

کسی که از نادانی خویش با خبر است و بداند که از انجام کاری، بر می‌آید.

 

۹۱. آواز دُهل شنیدن از دور خوش است

شنیدن وصف خوشی‌ها همیشه واقعیت ندارد.

 

۹۲. آه از نهاد بر آمدن

سخت ضربه خوردن و به جِلِز و ولز افتادن چه از لحاظ جسمی (مثل زمین خوردن) و چه روحی (مثل شنیدن خبر ناگوار از قبیل ضرر و زیان، عزل شدن ناگهانی از کاری و…).

 

۹۳. آهای آهای خبر دار، این مهمونه یا سمسار؟

اشاره به مهمانی که چشمش و حواسش به جای اینکه به صاحبِ‌خانه باشد، به سر و وضع و اسباب خانه است.

 

۹۴. آه ندارد با ناله سودا کند

وصف درماندگی و نداری کسی، اغلب در زمان تحقیر کردن به کار می‌رود.

 

۹۵. آهن سردکوبیدن

کار بی‌حاصل و بیهوده کردن.

 

۹۶. آینه‌اش پاک نیست

ناخالص است، صاف و ساده نیست.

 

۹۷. آینه‌اش را گم کرده

عیب‌جو و بدگو، عیب خود را در دیگران می‌بیند. عیب خود را ندیدن.

 

۹۸. آینه به دست زنگی

عیب خود را روی دیگران گذاشتن (زشت روئی آینه‌ای پیدا کرد، وقتی خود را در آن دید به آینه گفت: زشت بودی که به دورت انداخته‌اند).

 

۹۹. آیینه دِق

انسان اخمو، بد اخلاق، و عنق و یا هر چیزی که انسان را به یاد غم بیندازد.

 

۱۰۰. آیه یأس خواندن

حرف‌های نا امید کننده زدن.

با عضویت رایگان در پلتفرم ستاره به گلچینی ازبهترین مطالب و منابع اطلاعاتی به زبان فارسی دست پیدا کرده و از ابزارها و امکانات مخصوص کسب و کارها نیز استفاده نمایید.

گاهی بیان یک ضرب المثل تاثیری بیش از ساعت‌ها سخنرانی خواهد گذاشت. جملاتی که به طور کنایه آمیز و پندآموز به ما درس زندگی و رستگاری می‌دهند. ضرب المثل‌های فارسی از جمله منابع عظیم این امثال هستند که در دسته‌های مختلفی قرار می‌گیرند. در این بخش به بررسی معنا و مفهوم انواع ضرب المثل با حرف س خواهیم پرداخت.

 

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

 

سالی که نکوست از بهارش پیداست

چیز یا کار بد و نادرستی که آخر و نتیجه اش از همان اول معلوم باشد.

 

سایه کسی را با تیر زدن

دشمنی و کینه بیش از حد نسبت به کسی داشتن.

 

سبزی کسی را پاک کردن

نزد کسی چاپلوسی و مجیز گفتن، تملق گویی کسی به منظور خاصی.

 

سبک سنگین کردن

درباره خوب و بد حرف یا کاری فکر کردن و سنجیدن.

 

سبیلش آویزان شده

کسل و دمغ شدن به جهت ناکام ماندن و کنف و نامید شدن.

 

سبیل کسی را چرب کردن

برای پیشبرد کار با پول و رشوه طرف را راضی کردن.

 

سال به سال دریغ به پارسال

افسوس گذشته و اینکه هرسال از سال قبل بدتر است.

 

ضرب المثل‌ با حرف س

 

ستاره سهیل شده

کسی را خیلی دیر به دیر بتوان دید.

 

سحر خیز باش تا کامروا شوی

صبح زود از خواب بیدار شدن هم باعث سرحالی است و هم می‌توان به تمام کار های روزانه رسیدگی کرد.

 

سخت بگیری، سخت می‌گذره

کارها را باید ساده و آسان گرفت تا زندگی یه راحتی سپری شود.سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت کوش.

 

سخن را سر است ای خردمند و بن میاور سخن در میان سخن

دوری کردن از میان حرف دیگران پریدن

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

 

سراپا گوش بودن

با دقت و حواس جمع گوش کردن.

 

سر از پا نشناختن

خوشحالی و شادمانی بیش از حد.

 

سر بسته گفتن

مطلبی‌ را کامل و روشن بیان نکردن و آن را لفافه و به طور مختصر گفتن.

 

سر به بیابان گذاشتن

به ستوه آمدن و فرار کردن از خانه و کاشانه برای آسوده بودن.

 

سر به زنگاه

درست به موقع و در زمان حساس.

 

سر به سر، بی‌دردسر

چیزی را با چیز دیگر مبادله و معاوضه کردن.

 

سر به سنگ خوردن

بر اثر کار یا راهی اشتباه شکست خوردن و رنج و مرارت کشیدن را تحمل کردن اما تجربه آموختن، گوشمالی و تنبه شدن در اثر گردش زمان.

 

سر به هوا

کسی که دقت و تمرکز ندارد و حواسش جمع و دقیق نیست.

 

سر بی‌گناه پای دار می‌رود اما بالای دار نمی‌رود

بی‌گناه ممکن است برای مدتی متهم شود، اما بالاخره بی‌گناهی‌اش ثابت می‌شود.

 

سر پیاز ی یا ته پیاز؟

به کسی می‌گویند که بدون حق و اجازه خود را داخل حرف و کاری که مربوط به او نیست بکند(یعنی تو چیکاره‌ای).

 

سر پیری و معرکه گیری

به کسی گفته می‌شود که در سن پیری کاری را که در شأن او نیست انجام دهد.

 

سر خر را برگرداندن

تغیر دادن راه، یا عوض کردن حرف، تغییر مسیر دادن.

 

سر دیگ حلیم، روغن می‌رود

زودتر از موقع و با عجله سر کاری رفتن.

 

سر را با پنبه بریدن

با نرم خویی و زیرکانه کار و نیت ناپسند خود را عملی ساختن و کسی را گرفتار کردن.

 

سرش برای فلان کار درد می‌کنه

بسیار مشتاق انجام آن کار و تحمل مشکلات احتمالی‌اش است.

 

سرش بره قولش نمی‌ره

آدم بسیار خوش قول و مورد اطمینان.

 

سرش به تنش زیادی می‌کنه

کسی که سراغ خطر بزرگی می‌رود.

 

سرش به تنش می‌ارزه

به شخص محترم و درست حسابی‌می‌گویند.

 

سرش تو لاک خودشه

کاری به کار کسی نداره.

 

سر قبری گریه کن که مرده توش باشه

انجام کاری که فایده داشته باشد.

 

سر کسی را زیر آب کردن

کسی را مخفی و پنهان کردن یا کشتن و از بین بردن.

 

سر کسی شیره مالیدن

گول زدن و مغبون کردن.

 

سر کیسه را شل کردن

خرج کردن و بخشیدن.

 

سرِ رشته گم کردن

راه رسیدن به مقصود را از دست دادن

 

سرش از خودش نیست

جوانمرد و بخشنده است

 

سرش برود زبانش نمی رود

سخت حاضر جواب است

 

سُرنا را از سر گشادش می‌زند

کار را از راه و روش معمول آن انجام نمی‌دهد

 

ضرب المثل‌ با حرف س

 

سر گنده‌اش زیر لحاف است

وقتی جزء ناچیزی از حقیقتی آشکار شده و هنوز قسمت بزرگ مشکل کار و گرفتاری، باقی مانده و در پیش باشد.

 

سرم را بشکن نرخم را نشکن

در دو معنی:

   1- کسی که حاضر است سرش بشکند اما قدر و ارزشش کم نشود.

   2- حرف کاسب و کارگری که با او زیاد چانه بزنند و او حاضر به کم کردن نرخش نباشد.

 

سُر و مُر و گنده

چاق و سلامت و سرحال.

 

سرمه را از چشم می‌دزدد

کسی که در دزدی مهارت فراوانی دارد.

 

سر و ته یک کرباس

همه یک جور و مثل هم.

 

سر و دست شکستن

شدیدا طالب چیزی یا کسی بودن و نسبت به آن اشتیاق فراوان نشان دادن.

 

سرو گوش آب دادن

کسب اطلاع کردن، به دست آوردن خبر.

 

سری تو سرها در آوردن

برای خود، کسی و کاره‌ای شدن، بزرگ و با قابلیت و سرشناس شدن.

 

سری که درد نمی‌کنه دستمال نمی‌بندند

بیهوده و بی‌مورد نباید خود را به دردسر انداخت و مشکل و نگرانی به ‌وجود آورد.

 

سفره دل را باز کردن

حرف دل و راز خود را با دیگران در میان گذاشتن.

 

سفره نینداخته، بوی مشک می‌دهد

تقدیم هدیه یا انجام کار بی‌ارزشی که زورکی و خارج از حد توان باشد، بهتر و آبرومندتر است که انجام نشود.

 

سفره اش همیشه پهن است

اسرار خود و خانواده اش را به طول و تفصیل برای دیگران شرح می دهد

 

سفید سفید صد تومن، سرخ و سفید سیصد تومن، حالا که رسید به سبزه هرچی بگی می‌ارزه

برتری دختر گندمین یا سبزه رو بر دیگران.

 

سق سیاه

نفرین گیرا، بدنفوسی که پیش بینی‌اش درست از آب درآید.

 

سکوت علامت رضاست

سکوت در برابر نظرخواهی یا در قبال انجام کار و یا معامله، به منزله پذیرفتن و رضایت به انجام آن کار می‌باشد.

 

سکه یک پول سیاه کردن

خفیف و بی‌آبرو کردن، بی‌حرمت و بی‌ارزش نمودن (در حد بی‌ارزشی یک پول سیاه).

 

سگ دو زدن

تلاش و دوندگی بیش از حد در پی کسب روزی یا برای انجام کاری.

 

سِگِرمه‌ها تو هم رفتن

اخم کردن.

 

سگ زرد برادر شغال است

 دو چیز یا دو نفر که در بدی مثل هم باشند.

 

سگ سوزن خورده

بی‌قرار، سردرگم و پریشانی که بی‌وقفه و بی‌هدف در تلاش و تقلا باشد.

 

سگش به از خودشه

 در مورد کسی یا بچه‌ای که از او تعریف بی‌مورد شده می‌گویند.

 

سگش به این می‌ارزد

مبالغه در برتری چیزی یا فردی بر چیز یا فرد مشابهش.

 

سگ صاحبش را نمی شناسد

ازدحام مردم در آنجا زیاد است

 

سلام سلامتی است

 کم‌ترین فایده سلام خیری است که در این کلمه وجود دارد و شخص با ادای آن در واقع برای طرف مقابل آرزوی سلامتی و برکت می‌کند.

 

سلام گرگ بی‌طمع نیست

باز کردن باب دوستی و صمیمیت از سوی بیگانه که با سلام آغاز می‌شود ممکن است از روی طمع و چشم داشت باشد باید مواظب بود.

 

سنبه‌اش پر زور است

خیلی عصبانی و ناراحت است.

 

سنگ بزرگ علامت نزدن است

طرح‌ها و نقشه‌ها و یا تهدیدهای بزرگ و بیش از حد توانایی که انجام آن غیر ممکن باشد.

 

سنگ به در بسته می‌خورد

همه گرفتاری‌ها برای آدم بیچاره و گرفتار پیش می‌آید، بدبختی روی بدبختی آمدن.

 

سنگ تمام گذاشتن

کاری را به طور کامل و به نحو احسن و شایسته انجام دادن و از هیچ چیز کم نگذاشتن.

 

سنگ روی سنگ بند شدن

چیزی در جای خودش باقی نماندن و هرج و مرج بوجود آمدن.

 

سنگ کسی را به سینه زدن

از کسی طرفداری وجانب‌داری کردن.

 

سنگ مفت، گنجشک مفت

استفاده از فرصت‌های مناسب که احتمال سود بردن دارد و اگر فایده نداشته باشد ضرری هم ندارد.

 

سنگ‌ها را واکندن

دو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو روشن و مشخص شود.

 

سنگ روی یخ شدن

پیش دیگران شرمسار شدن

 

سوتی دادن

خرابکاری و اشتباه غیر عمدی و سهل‌ انگارانه، خطا و اشتباه ساده‌لوحانه.

 

سوسکه بچه‌اش از دیوار بالا می‌رفت، می‌گفت قربون دست و پای بلوریت

اشاره به لوس و ناز کزدن بچه و اینکه: فرزند هر کسی به نظر خودش زیبا و بدون عیب و ایراد است. و یا هر کس عقل خود به کمال می‌بیند و فرزند خود به جمال.

 

سه تار زدن

به هدر دادن و از بین بردن مال و سرمایه در راه بیهوده.

 

ضرب المثل‌ با حرف س

 

سیاه کاسه

خسیس، بخیل

 

سیب پای درختش می‌افتد

ماهیت و شخصیت هر کس نشان دهنده خانواده و اصالت اوست و از آنجا سرچشمه می‌گیرد.

 

سیب زمینی بی‌رگ

کسی که از چیزی ناراحت و دلخور نمی‌شود و هیچ چیز برایش ناخوشایند نیست. خون‌سرد و بی‌تفاوت.

 

سیب سرخ برای دست چلاق خوبه

چیز یا شخص خوب و شایسته نصیب آدم بد و نالایق شدن.

 

سیر از گرسنه خبر نداره، سوار از پیاده

ثروتمند و توانگر از حال و درد فقیر و بی‌نوا بی‌خبر است.

 

سیر به پیاز می‌گه بد بو

کسی که خودش پر از عیب و ایراد است اما کوچک‌ترین عیب دیگران را بزرگ جلوه می‌دهد.

 

سیزده بدر سال دگر خونه شوهر بچه بغل

شعری که معمولا دختران در روز سیزده بدر هنگام گره زدن سبزه می‌خوانند.

 

سیلی نقد به از حلوای نسیه

هرچه نقد به دست آید هر چند کم و اندک باشد بهتر از چیزی است که زیاد اما دیر و با وعده و وعید به دست آید.

 

از اینکه با مطالعه انواع ضرب المثل با حرف س همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. آیا ضرب المثل‌های دیگری می‌شناسید که با حرف س آغاز شده باشند؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک گذارید.

با عضویت رایگان در پلتفرم ستاره به گلچینی ازبهترین مطالب و منابع اطلاعاتی به زبان فارسی دست پیدا کرده و از ابزارها و امکانات مخصوص کسب و کارها نیز استفاده نمایید.

روزانه

در این بخش مجموعه ای از ضرب المثل های معروف و زیبای فارسی با همراه ترجمه را گردآوری کرده ایم که در مکالمات روزمره ایرانیان بسیار ذکر می شود.

یکدم نشد که بی سر خر زندگی کنیم

همیشه مزاحم داشتن

***

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

یک گل از صد گلش شکفته بودن

در اوج جوانی بودن

***

یک پا پیش و یک پا پس بگذاشتن

یعنی بین دو راهی بودن

***

دهنش آستر دارد

به کسی گفته می شود که خوراکیهای خیلی داغ را به راحتی بخورد

***

دل دادن و قلوه گرفتن

منظور آن است که آنقدر محو در سخنان کس شدن و شیفته او گشتن

***

درخت هرچه بارش بیشتر سرش پایین تر

هر کس رتبه و دانش فزونی یابد افتاده تر می شود

***

سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند

در همیشه به یک پاشنه نمی گرده

دنیا این جور نمی ماند

***

در خانه ات را ببند , همسایه ات را دزد نکن

مواظب مالت باش تا به کسی تهمت دزدی نزنی

***

دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد

در مورد کسانی گفته می شود که از دانایی و هوشیاری زیاد سئوال می کنند و آدم نادان نمی داند و نمی پرسد

***

خوشا چاهی که آب از خود برآرد

در مورد کسانی است که خودشان از خود جوهری دارند.

***

خرس در کوه بوعلی سیناست

کسی که سواد کم دارد , در برابر بیسوادان می شود گفت که او دانشمند روزگار است

***

خر که جو دید کاه نمی خوره

در مورد کسانی گفته می شود که بهره فراوان ببرند با بهره کم نسازند

***

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

خانه اگر پر از دشمن باشد بهتره تا خالی باشد

اگر خانه خالی باشد یا در آن افراد کم باشند مورد حمله دزدان شود

***

حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی

پول و هزینه زیادی صرف کسی شود که کاره ایی از آب در نیاید

***

حوض نساخته , قورباغه پیدا شد

در مورد کسی است که کاری برای جائی انجام نداده ولی برای آنجا می خواهد رئیس و مدیر انتخاب کند

**

حرف راست را باید از بچه شنید

صحبت درست را که کودک می گوید صحیح است

***

حرف حساب جواب نداره

درست گفتن مسئله ای در باره حق کسی

***

جیبش را تار عنکبوت گرفته است

مواقعی گفته می شود که کسی بی پول باشد

***

جهود دعاش را آورده

وقتی کسی پیش دیگران محبوب می شود

***

جنگ زرگری

جنگ و جدال دروغین که برای گول زدن باشد

***

جایی رفت که عرب نی انداخت

کنایه از این است که بازگشتی ندارد

***

توی دعوا نان و حلوا خیر نمی کنند

توی شلوغی کسی به فکر کسی نیست

***

تو بگی ف من میگم فرح زاد

موقعی گفته می شود که کسی بخواهد از هوش خود تعریف کند

***

ترمزش را بپیچ

عصبانی مشو

***

تا گوساله گاو شود دل مادرش آب شود

تا زمانی که پسر مثل پدر گردد جگرها خون شود

***

تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

از نادانی دیگران سود بردند

***

بی ابر باران کردن

خیلی بهانه جویی کردن

***

به گوش خر یاسین خواندن

برای کسی که پند و اندرز فایده نداشته باشد

***

به ماه میگه تو در نیا من در میام

برای کسانی گفته می شود که از خود خیلی تعریف می کنند

***

بند را آب برد

همه سرمایه را از دست داد

***

بزک نمیر بهار میاید کمبزه با خیار می یاد

وعده سر خرمن به کسی دادن

***

برای کسی بمیر که برات تب کنه

برای کسی ناراحت باش که به دردت بخورد

***

برای شیطان پاپوش می دوزد

خیلی مزور و حیله گر است

***

باید گذاشت در کوزه آبش را خورد

دیگه نباید فکر آن را کرد

***

بادنجان بم آفت ندارد

کنایه از این است که یک أدم زشت خو دیرتر می میرد

***

با کسی که علی گفت عمر نمی گوید

با کسی که دوست شد دشمنی نمی کند

***

اگر خواهی اندوهگین نباشی , حسود مباش

حسادت باعث غم و غصه می شود

***

او را با صد من شکر هم نمی توان خورد

در موردی گفته می شود که کسی فیافه زننده و تلخی داشته باشد

***

انگشت کوچک فلانی هم نمی شود

در مقایسه خیلی اختلاف است

***

اسب را گم کرده پی نعلش می گردد

کار اصلی را رها کردن و به حاشیه پرداختن

***

از خرس موی کندن غنیمته

از کسی که پولداره و خسیس , پول جزیی گرفتن حساب است

***

اجاره نشین خوش نشینه

کسی که خونه ندارد و اجاره نشین است در هر جایی که خوشش آمد زندگی می کند

***

آفتابه لگن هفت دست , شام و ناهار هیچی

جایی که همه امکانات باشد , ولی از عمل خبری نباشد


فال شمع روزانه + معانی و نحوه گرفتن فال شمع

فال تاروت روزانه | فال تاروت صغیر و کبیر و معانی آنها در این…

***

آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه

مواظب باش که آسیب نبینی

***

آدم ناشی سرنارا از سر گشاد میزنه

کسی که کاری را می خواهد انجام بدهد ولی بلد نیست

***

نمونه پیامک ضرب المثل زیبا
آدم تا کوچکی نکنه به بزرگی نمیرسه

برای رسیدن به مرتبه عالی باید از رتبه های پایین گذشت

***

آبی که در یک جا مونده می گنده

زیاد در یک مکان ماندن مساوی با بی ارزش شدن

***

آب که سر بالابره , قورباغه ابوعطا می خونه

کسی که به مرادش برسد خوشحال و شاد شود و خودش را گم کند

***

آب نمی بینه ولی شناگر ماهریه

فرصتی به دست نمی آره ولی امکانش باشد از دستش بر می آید و ارزشی هم بر دیگری قائل نیست

***

آب را زیر هفت طبقه زمین می بیند

باهوش و زرنگ بودن

***

آب در جوی داشتن

غنی و ثروتمند بودن

***

آب از او گرم نمیشه

نباید به او امیدوار باشیم

***

آب از سرش گذشت

کارش درست نیست و بالا خره موفق نمی شود

***

ﯾﻪ ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﻫﺎ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺁﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﺭﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺷﺐ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ: D

***

یک دروغ تبدیل به راست می شود وقتی که انسان باورش کند.

***

یه مثل هندی :ریشه تمام نزاعها سه چیزند :زر زن زمین

***

یه مثل المانی هست که میگه….. گاهی دروغ همان کار را میکند که یک چوب با انبار باروط میکند

***

ی قانونی هست ک میگه :شب قبل کنکور هیچی نخون؛ ب مغزت مهلت بده اون چیزایی ک تو یک سال نخوندی یادت بیاد

***

ی ضرب المثل هست ک میگه :دریا یکرنگ است و ماهیها رنگارنگ

***

گفتمش با غم هجران چه کنم؟
گفت :بسوز
گفتمش چاره ی این سوز بگو
گفت :بساز

***

گریه کردن هم دل خوش می خواهد.

***

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی یا انقدر صبر کن که زیر پات علف سبز شه!
به حرف کدومش گوش کنیم

***

کمرنگ ترین جوهر بهتر از قوی ترین حافظه است. (مثل چینی)

***

کفش گشاد که پوشیدی منتظر زمین خوردن باش.
ضرب المثل چینی

***

کسانی که به پشتکار خود اعتماد دارند، ارزشی برای شانس قایل نیستند. مثل ژاپنی

***

چاقو دسته خودش را نمی برد.
چاه مکن بحر کسی :خسته میشی…… ضرب المثل شیرازی

***

پیشونی
ما رو کجا میشونی…..

***

پهلوان روی تشک مسابقه، پهلوان نمی شود، بلکه روی تشک، دیگران از پهلوانی او باخبر می شوند.((ضرب المثل))

***

پلی که خنده را به گریه می پیوندد زیاد دراز نیست.((مثل امریکایی))

***

یک پرنده در دست، بهتر از دو پرنده در شاخ و برگ.

***

یک نفر نمی تواند در آن واحد در دو قایق پارو بزند.

***

یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون آورند.

***

یک احمق از کار خود بیشتر سر در می آورد تا یک عاقل از کار غیر.

***

وقتی با یه آدم احمق بحث می کنی، انگار دو تا احمق دارند با هم بحث می کنند.

***

وقتی کمتر سزاوارم به من عشق بورز که آن زمان نیازمندترم.

***

وقت جوانی به خود میگفتم شیر، شیر است اگرچه پیر باشد؛

***

هیچ وقت به اندازه زمانی که سر و کارمان با احمق است، نیاز به هوش زیاد نداریم.

***

هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت مشورت کن تا با چشمهایت.

***

همیشه حق با کسی نیست که بهتر سخن می گوید.

***

همیشه بوی عطر به آن دستی که گل هدیه می دهد باقی خواهد ماند.

***

هرگز خطاهایتان را بیش از حد بزرگ نکنید، این کار را بهترین دوستانتان بدون هیچ چشم داشتی برایتان انجام میدهند.

***

هرچقدر عطرت رو عوض کنی بازهم تنت بوی کثیف خیانت میدهد عزیز لعنتی ام!!!

***

هرکس کتاب را به امانت (عاریه) داد، یک دستش را باید برید و هرکس پس بدهد، هر دو دستش را.

***

هر کس می تواند خودکشی کند، اما هر فردی لیاقت ندارد زندگی کند.((مثل یونانی))

***

نگارش اندیشه ها، سرمایه ی آینده است.

***

نه در تعریف مردم شرکت کن و نه در تحقیر دیگران.((مثل اندونزی))

***

نمی دونم چرا ضرب المثل گاو نه من شیر وکه می شنوم یاد مردا می افتم خودمم نمی دونم چرا؟؟؟؟؟

***

نبودن آزادی از زیادی اش بهتر است.((مثل روسی))

***

میگویند دل به دل راه داره پس چرا… وقتی دلم راشکستی دلت نشکست؟؟

***

میهمان روز اول زر باشد، روز دوم نقره، روز سوم آهن، روز چهارم سفال و روز پنجم خاکستر که در کوچه ریزند.

فال شمع روزانه + معانی و نحوه گرفتن فال شمع

فال تاروت روزانه | فال تاروت صغیر و کبیر و معانی آنها در این طالع بینی

جوک کوتاه یک خطی + جک و لطیفه خنده در حد انفجار خفن

فال عشق و احساس روزانه (تشخیص عشق با طالع بینی و فال)

فال حافظ به چه معنا می باشد و آداب گرفتن فال

فال هفتگی ❤️ 25 تا 31 تیر ماه + فال جدید هفته pmc شگفت انگیز

مطالب جدید

قشنگ ترین جملات در مورد گل با اشعار احساسی و عکس نوشته درباره گل ها

جملات زیبای گرنت کاردون درباره موفقیت و متن های انگیزشی او برای کپشن


فال شمع روزانه + معانی و نحوه گرفتن فال شمع

اطلاعات جالب سریال پیکی بلایندرز | داستان سریال و بیوگرافی بازیگران

فال روزانه واقعی امروز + فال و طالع بینی شما با حوادث و اتفاقات روز

فال تاروت روزانه | فال تاروت صغیر و کبیر و معانی آنها در این طالع بینی

متن انتظار ماه محرم با جملات و اشعار پیشواز رسیدن عاشورا و شهادت امام…

معرفی بهترین عمده فروشی لباس راحتی زنانه در تهران

نگهداری و پرورش گیاه کروتون + روش های تکثیر این گیاه زیبا

تقویت یادگیری و حافظه و راه های بالا بردن تمرکز ذهن

جوک کوتاه یک خطی + جک و لطیفه خنده در حد انفجار خفن

بهترین روتین مراقبت از پوست چرب و مختلط چیست؟

روند

مینویسم – مجله تفریحی ، آموزشی ، خبری ، هنری ، ورزشی ، سبک زندگی

در این مطلب انواع ضرب المثل های قدیمی ایرانی را با شما به اشتراک می گذاریم.

ضرب‌المثل ها جملاتی کوتاه و پند آموزی هستند که دنیایی از حرف پشت آنها نهفته . اما شاید داستان های آنها از یادها رفته باشد اما امروزه حتی در صحبت های روزمره بارها و بارها برای خلاصه کردن مطلب و تاثیر بیشتر از آنها استفاده می کنیم. در این مطلب می توانید با ضرب المثل های قدیمی ایرانی با معنی آشنا شوید. در صورت تمایل از ضرب المثل های انگلیسی درباره زندگی و ضرب المثل در مورد ازدواج نیز بازدید نمایید.

آهسته بیا آهسته برو گربه شاخت نزند

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

معنی : پنهان کردن مطلب، بی سر وصدا انجام دادن کاری

«کاربردی ترین ضرب المثل های ایرانی با معنی»

 احترام امام زاد ه با متولی آن است

معنی : احترام هر کس را باید نزدیکان او حفظ نمایند.

 از خر شیطان پیاده شدن

معنی : لج بازی نکردن

«بهترین ضرب المثل قدیمی ایرانی با معنی»

از کاه کوه ساختن

معنی : چیز کوچک وبی اهمیت را بزرگ جلوه دادن

 اسب راگم کردن وپی نعلش گشتن

معنی : اصل رااز دست دادن و به دنبال فرع آن گشتن

«معروفترین ضرب المثل قدیمی و کهن فارسی»

اگر کاه از تو نیست کاهدان از تو است

معنی : به آدم پرخور گفته می شود.

ایراد بنی اسرائیلی گرفتن

معنی : خرده گیری نابه جا و غیر وارد

«ضرب المثل ایرانی زیبا با معنی»

با پای بروی کفش پاره می شود وباسر بروی کلاه

معنی : در هر حال کار خرج دارد

آش دهانسوزی نیست

معنی : بسیار مطلوب و محبوب نیست.

آب از دستش نمی چکد

معنی : خیرش به کسی نمی رسد.

از این ستون به آن ستون فرجی است

معنی : گذشت زمان ممکن است برای حل مشکل تو مؤثر واقع شود.

«بهترین ضرب المثل قدیمی ایرانی به همراه معنی»

معنی : کسی که کارش در ست است از حساب و کتاب ترسی ندارد.

معنی : جواب نادانها را نباید داد.

«بهترین ضرب المثل  قدیمی فارسی»

 جنگل مولاست

معنی : جماعتی نامناسب در جایی جمع شده اند.

 جنگ دو سردارد

معنی : یعنی پایان جنگ گاهی پیروزیست و گاهی شکست است.

«انواع ضرب المثل های قدیمی ایرانی»

جهان ای برادر نماند بر کس دل اندر جهان آفرین بند و بسضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

معنی : دوری از دل بستن به دنیا (نزدیک شدن به خدا)

چو فردا شد فکر فردا کنیم

معنی : از حالا جوش فردا را نزنیم.

«ضرب المثل جذاب فارسی با معنی»

 چاقو دسته خودش را نمی بره

معنی : خویشان و بستگان برای همدیگر ناراحتی تولید نمی کنند.

چشمش آلبالو گیلاس می چینه

معنی : چیزی را به طور درست نمی بیند.

«ضرب المثل های ایرانی قدیمی با معنی»

 حساب حسابه، کاکابرادر

معنی : مثل، برادریمان سر جاش بزغاله یکی هفت صنار.

حسود هرگز نیاسود

معنی : از بخل و کینه به جایی نمی رسد.

«ضرب المثل های کهن ایرانی»

حرفهای گنده تر از دهنش می زنه

معنی : سخنان نامناسب زدن

 حرف حساب جواب نداره

معنی : درست گفتن مسئله ای درباره حق کسی.

«ضرب المثل های کهن ایرانی همراه با معنی»

خواب زن چپ می زند

معنی : در موری گفته می شود که خواب به تعبیرش خود باشد و بالعکس.

 درخت هرچه بارش بیشتر می شود سر فروتر می رود.

معنی : در ستایش فروتنی افراد دارای مقام ویا ثروت

«ضرب المثل ایرانی زیبا»

ریگ تو کفششه

معنی : منظور داشتن نقشه ی بدی در فکر

 دشمن دانا به از دوست نادان

معنی : دانایی و فهمیدگی گرچه در دوست باشد ، خوب است.

«ضرب المثل فارسی کهن»

روده بزرگه ، روده کوچکه رو خورد

معنی : وقتی که انسان خیلی گرسنه باشد.

رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن

معنی : آرامش.

 زدیم و نگرفت!

معنی : کسی که خود را به خطر بیاندازد و نتیجه ای نداشته باشد.

«ضرب المثل جالب و زیبای ایرانی»

 زیر کاسه ، نیم کاسه است

معنی : یعنی فریب و حقه ای در کار است.

کبکش خروس می خونه

معنی : خیلی خوشحال است.

«ضرب المثل های قدیمی با معنی»

 زیر رنج بود گنج های پنهانی

معنی : نتیجه دادن زحمات

 کارها به صبر برآید و مستعجل به سر در آید

معنی : صبر.

«ضرب المثل قدیمی فارسی با معنی»

سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند

معنی : وقتی احتیاج به کاری نیست دنبال کار اضافی نرو.

«بهترین ضرب المثل  جذاب فارسی»

کرم بین و لطف خداوند گار گر بنده کرده است و او شرمسار

معنی : در نکوهش بدکاری

سکوت نشانه ی رضایت است

معنی :‌ وقتی کسی ساکت است رضایتش را نشان می دهد.

«بهترین ضرب المثل ایرانی با معنی»

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

معنی : صبر کردن.

 سگ زرد برادر شغال است

معنی : ‌ یعنی در یک جنسند.

«ضرب المثل ایرانی قدیمی با معنی»

گاو پیشانی سفید است

معنی : همه کس و در همه جا او را می شناسند.

مگواندوه خویش با دشمنان که لامول گویند شادی کنان

معنی : دشمن را به ناراحتی خود شاد نکن

«ضرب المثل ایرانی زیبا قدیمی با معنی»

 مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

معنی : کسی از چیزی ضرر دیده از آن چیز برای هیشه رعب ووحشت دارد

مسکین خر اگر چه تمیز است چون با رهمی برد عزیز است

معنی : زحمتکشی

«ضرب المثل های قدیمی ایرانی با معنی»

نم پس نمی دهد

معنی : کارش عیب و ایراد ندارد.

 ضرب، ضرب اول!

معنی : در مبارزه آن کسی برنده است که ضربه اول را زده باشد.

«ضرب المثل کاربردی ایرانی با معنی»

گاومون زائیده!

معنی : دردسر به سراغ آدم آمدن.

نفس از جای گرم برآمدن

معنی : در مورد شخصی گفته می شود که بی خیال مستمندان باشد.

«ضرب المثل کهن فارسی با معنی»

 نا بینا به کار خویش بیناست !

معنی : هر کسی در انجام کاری مهارت دارد.

دهنش بوی شیر می دهد

معنی : بی تجربگی فرد

«ضرب المثل  فارسی قدیمی با معنی»

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

معنی : ارزش وقت را دانستن

سالی که نکوست از بهارش پیداست

معنی : مواقعی گفته می شود که کاری بر وفق مراد باشد.

«ضرب المثل زیبای قدیمی با معنی»

ضعیفی که با قوی دلاور کند یار دشمن است در هلاک خویش

معنی : هرکس باید به توان خودش کاری را انجام دهد.

 قصاص در این دنیاست

معنی : یعنی هر کس نتیجه اعمال خود را در زندگی می بیند.

«ضرب المثل کاربردی ایرانی با معنی»

سیر به پیاز میگه پیف پیف چقدر بو می دی

معنی :‌ کنایه به کسی است که خود پر از عیب و اشکال است ولی عیب کوچک دیگران را بزرگ جلوه دهد.

 طوطی وار یاد گرفتن

معنی : مطلبی را سرسری یاد گرفتن

«ضرب المثل های کهن ایرانی با معنی»

 قرآن بر سر زبان است و در میان جان

معنی : دیانت

وقت نداره سرشو بخارونه

معنی : منظور آنست که گرفتار است.

«ضرب المثل های معروف قدیمی با معنی»

وفاداری مدار از بلبلان چشم که هردم بر گلی دیگر سرآیند.

معنی : بی وفایی

طاووس‌ را به‌ نقش و نگاری‌ که هست‌ خلق‌ تحسین‌ کنند و او خجل از پای‌ زشت‌ خویش.

معنی : ظاهر بینی افراد

«ضرب المثل قدیمی ایرانی با معنی»

وجود یکی است ولی شکم دوتاست

معنی : یعنی دو نفر هر چقدر به یکدیگر نزدیک باشند باز هم از هم جدا هستند.

شتر در خواب بیند پنبه دانه ؟

معنی : کنایه از آدمی است که آرزوهای دور و درازی دارد.

«بهترین ضرب المثل فارسی قدیمی با معنی

عقل اون پاره سنگ بر می داره

معنی : عقل ندارد.

قوز بالاقوز !

معنی : کار را خراب تر از آنچه که بود کردن.

«ضرب المثل های معروف فارسی با معنی»

شتر سواری دولا دولا نمی شود

معنی : کار را باید با آگاهی انجام داد.

عاقبت حق به حقدار رسید

معنی :همیشه در سرانجام هر کار کسی که حق دارد برنده است.

معنی : بعد از هر سختی آسانی هست.

عالم نا پرهیزگار کور شعله دارست

معنی : در نکوهش دانشمند بی تقوا ونترس از خدا

«بهترین ضرب المثل  ایرانی قدیمی با معنی»

 صدا از ته چاه بر آمدن

معنی : ضعیف بودن

هشتش گرو نهش است

معنی : آه در بساط ندارد.

«ضرب المثل کهن ایرانی با معنی»

 فکر نان کن که خربزه آب است

معنی : دل به چیزهای بیهوده نبستن

هر که آمد عمارتی نو ساخت رفت و منزل بدیگری پرداخت

معنی : بی وفابودن روزگار

«ضرب المثل ایرانی قدیمی»

 شتری که در خانه ی همه را می زند

معنی : عاقبتی که برای همه است.

 هر که با بزرگان ستیز و خون خود ریزد!

معنی : پا از گلیم خود دراز کردن

«ضرب المثل ایرانی معروف با معنی»

شاهنامه آخرش خوش است

معنی : همیشه در اول کار نباید قضاوت کرد.

عروس تعریفی آخرش شلخته در می آید

معنی : دوری از تکبر ویا خودتعریفی

«ضرب المثل معروف ایرانی با معنی»

صد تا چاقو بسازه ، یکیش دسته نداره

معنی : یعنی هیچوقت به‌حرفش اعتماد نکن.

***————————–***

 عطای او را بلقای او بخشیدم

معنی : در مورد افردای که خیر و شر آنها یکی است.

«ضرب المثل ایرانی کهن با معنی»

صابوش به جامه‌ی کسی خوردن

معنی : یعنی ضرور و زیان به او هم رسیده.

***————————–***

فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه !

معنی : هیچ گاه از ظاهر کسی نمی توان قضاوت کرد.

«ضرب المثل فارسی قدیمی با معنی»

 فلانی اجاقش کوره

معنی : منظور از کسی است که بچه دار نمی شود.

 فرق است میان آنکه یارش در بر آنکه دو چشم انتظارش بر در

معنی : انتظار.

«ضرب المثل ایرانی قدیمی با معنی»

 یک پاش لب گور است

معنی : پیر است

یار دیرینه ‌مرا گونه ‌زبان توبه مده که مرا تو به ‌شمشیری نخواهد بودن

معنی : سرسختی

«ضرب المثل های قدیمی کاربردی با معنی»

 یاسین به گوش خر خواندن

معنی : پند بی فایده به کسی دادن

یک چشم گریان و یک خندان

معنی : در مورد کسی گویند که دو گانه عمل می کند.

«ضرب المثل ایرانی قدیمی با معنی»

 یک دست صدا نداره

معنی : باید با دیگران متحد بود

داستان ضرب المثل حناش دیگه رنگی نداره چیست؟

ضرب المثل های جالب درباره ازدواج

ضرب المثل در مورد سخنان بیهوده زدن

ضرب المثل در مورد دروغگویی و راستگویی

ضرب المثل درباره عیب جویی و مسخره کردن دیگران

داستان ضرب المثل خرش از پل گذشت چیست؟

داستان ضرب المثل سنگ تمام گذاشتن

ضرب المثل های خنده دار ایرانی

داستان ضرب المثل دوستی خاله خرسه چیست؟

ضرب المثل با شعر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

Δdocument.getElementById( “ak_js_1” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );

عناوین روز

راهنمای خرید انواع پارچه های خنک تابستانی؛ رایج در بازار ایران

طرز تهیه سبزی قورمه سبزی برای فریزر؛ بدون تغییر مزه و رنگ

روش صحیح نگهداری مواد غذایی در فریزر + مدت زمان نگهداری

طرز تهیه شیر بادام در منزل به روش ساده با ماندگاری بالا

بهترین فیلم های ناتالی پورتمن؛ به گزارش متاکریتیک وب سایت بین المللی


روش نگهداری آب نارنج که تلخ نشود

نگهداری آلبالو در فریزر برای آلبالو پلو با ماندگاری طولانی

عکس نوشته من دختر مردادی ام فانتزی زیبا برای پروفایل

آخرین اخبار

توقف سریال جیران آیا واقعیت دارد؟ علت چیست؟

ازدواج جنیفر لوپز و بن افلک / عشق ۱۸ ساله به ثمر نشست!

خرید و دانلود قانونی سریال جیران (قسمت اول تا ۲۳)

قیمت ماشین آریا جدید سایپا + امکانات فنی و ظاهری

کنسرت ناصر زینعلی در تهران ۳ و ۴ مرداد ۱۴۰۱

آخرین مقالات

دانلود آهنگ تولد مرداد ماهی (۹ آهنگ شاد برای دختر و پسر متولد مرداد)

طرز تهیه بلینی روسی (پنکیک ساده اما خوشمزه و شیک)

عکس پروفایل مردادی ها (جدید، جذاب و خاص دخترونه و پسرونه)

دانلود آهنگ قاسم آبادی ریمیکس شاد و جدید گلچین

دانلود آهنگ قاسم آبادی سوری سوری تند با کیفیت بالا

متن کامل سوره بقره بدون ترجمه و با ترجمه + pdf با فونت درشت

دانلود آهنگ بگو بینم اسمت چیه از مسعود صادقلو

اشعار مولانا در مورد دنیا (زیبا، عارفانه و پند آموز)

اشعار دلتنگی مولانا درباره هجر، فراق، دوری و جدایی (زیبا و عاشقانه)

عکس نوشته تبریک تولد مردادی ها (مرداد ماهی جان تولدت مبارک)

بهترین حرکات یوگا برای کاهش درد پریود (۷ حرکت یوگا در دوران قاعدگی)

آموزش طرز تهیه ۶ نوع غذا با نودل (سریع و ساده)


آهنگ قاسم آبادی بی کلام شاد گلچین جدید

پخت و پز با انواع روغن های آشپزی (در دمای بالا و پایین)

ضرب المثل های ایرانی تاریخچه ای طویل دارند و تعداد بسیاری از آن ها از ایرانیان باستان به یادگار مانده است. در این بخش از آسمونی ضرب المثل های کوتاه را به همراه معنی از کمترشنیده شده ها تا معروفترین ها به ترتیب حروف الفبا برای شما عزیزان قرار داده ایم.

ضرب المثل، شیوه ای از بیان می باشد که دارای جنبه بخش پندآموز است. بسیاری از آنها ضرب المثل های اصیل هستند که دیگر داستان آنها فراموش شده اند و پیشینه پیدایش آنها دیگر مشخص نیست. ضرب المثل هایی که امروزه از انها استفاده می کنیم درواقع همان ضرب المثل های قدیمی هستند.

اطلاعاتی از اصل ماجرا و علت ایجاد ضرب المثل ها در اختیار نیست. بسیاری از آنها که امروزه استفاده می شوند، در اصل بصورت لحظه ای ایجاد شده و در بین مردم رواج پیدا کرده اند.

اگر به دنبال ضرب المثل با معنی بگردید متوجه خواهید شد نه تنها تعداد آنها بیشمار است بلکه معنی بسیاری از آنها را یا قبلا نمی دانستید یا درست متوجه نشده بودید. پس بد نیست نگاهی به مطالبی با عنوان ضرب المثل ایرانی یا ضرب المثل فارسی بیندازید؛ از ضرب المثل کوتاه با معنی یا ضرب المثل ساده، یادگیری را شروع کنید. ضرب المثل با توضیح باید همراه باشد تا سوءبرداشت پیش نیاید و جایگاه صحیح آن را بدانیم.

ضرب المثل های فارسی تنوع بسیار زیادی دارند و تقریباً سه نوع مثل وجود دارد:ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

در بخش زیر، چند ضرب المثل معروف را به ترتیب حروف الفبا در اختیار قرار داده ایم. سعی کردیم از معروف ترین ضرب المثل ها استفاده کنیم. ضرب المثل های فارسی با معنی بهترین شیوه فراگیری و مطالعه مَثَل هستند. به چند مورد از ضرب المثل های معروف ایرانی توجه کنید.

یک لحظه صبر کنید! قبل از مطالعه ادامه مطلب، آیا می توانید حداقل 30 ضرب المثل با معنی را نام ببرید؟

هنوز هم ضرب المثل های اصیل ایرانی زیادی هستند که در مطلب گنجانده نشده اند. اگر می توانید حدس بزنید جای چه ضرب المثل هایی در این مطلب خالیست!

فارغ‌التحصیل از رشته کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آبادانشیفته کتاب، سفر و دلخوشی‌های کوچکChange YOURSELF; So You Have Done Your Part In Changing The WORLD! ✌

3 هفته پیش

آش کشک خاله ات رو بخوری پاته نخوری پاته:
آش کشک خالته. بخوری پاته، نخوری پاته.
دیگ به دیگ میگه روت سیاه. سه پایه میگه صل علی
یه ایراداتی داره

4 هفته پیش

موش تو سوراخ نميرفت جارو ب دمش ميبست .
هر كه طاووس خواهد جور هندوستان كشد.
كم گوي و گزيده گوي چون در تا ز اندك تو جهان شود پر لاف از سخن چو در توان زد ان خشت بود كه پر توان زد.
بني ادم اعضاي يكديگرند چو در افرينش ز يك گوهرند چو عضوي به درد اورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار. …

5 ماه پیش

بسيار عالى بود.

6 ماه پیش

این دیگه چه ترجمه ایه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

6 ماه پیش

آب که سربالا میره قورباغه ابوعطا میخونه
The water that rises above the frog eats Abu Atta

7 ماه پیش

شتر دیدی ندیدی
آشپز که دوتا بشه آش یا شور میشه یا بی نمک‌

7 ماه پیش

عالی بود ممنون از شما

8 ماه پیش

عالی بود ممنون

2 سال پیش

عالی

3 سال پیش

من یا همه این را خیلی دوست دارم ممنون

3 سال پیش

ضرب المثل های ایرانی عالی است ( آناهیتا هستم)♡♡♡♡♡♡♡

3 سال پیش

خیلی عالی ولی کاش هر حرفی ۱۰۰۰تا بود
آناهیتا هستم
ممنونم از گوگل
ضرب المثل هاهم عالللللللللللللللللللللللی است

3 سال پیش

سلام/ برای یه بازی لازم داشتم استفاده کردم
GOD BLESS!
ممنون

3 سال پیش

اینها بعضیا شون کنایه است لطفا جدا کنید به هر حال خوب بود

3 سال پیش

عالی بوددد خانم

3 سال پیش

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

عالی بود

3 سال پیش

آخه اینم شد ضربالمثل

3 سال پیش

زر نظر

3 سال پیش

ایران 3 0چین

3 سال پیش

بد نبود

3 سال پیش

سلام. برای اینکه به کسی بگیم آدم خاص و متفاوتی باشه تا بهتر نتیجه بگیره کسی از دوستان پیشنهادی داره؟

3 سال پیش

عالی مرسی

3 سال پیش

عالي بود اما اي کاش دقت هم در آن جاي داشت غلط و اشتباهات زيادي داره، به عنوان به نحوه صحيح دو مورد اشاره مي شود
مثل خواب نوشين بامداد رحيل باز دارد پياده را ز سبيل ( مصرع دومي که ذکر شد کاملا اشتباه است و روح سعدي را مي آزارد)
نور علي نور ( علا کاملا غلط است)
در هر حال کا …

3 سال پیش

عالی مرسی

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به شرکت درگاه داده آسمان می باشد، باز نشر مطالب با ذکر منبع و لینک آسمونی Asemooni.com مجاز است

‘);

mywindow.document.close(); // necessary for IE >= 10
mywindow.focus(); // necessary for IE >= 10*/

// mywindow.print();
// mywindow.close();

return true;
}
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-sharepost-link.print’, function(){
var content = $(“#hdl-content”).html();
var title = $(“#hdl-title”).html();
PrintElem(content, title);
});
$(document).on(‘click’, ‘.do-copy’, function(){
var val = $(this).attr(‘data-value’);
var $temp = $(“”);
$(“body”).append($temp);
$temp.val(val).select();
document.execCommand(“copy”);
$temp.remove();
});
$(document).on(‘click’, ‘.show-remain-of-comments’, function(){
var content = $(this).parent().attr(‘data-content’);
$(this).parent().html(content);
});
var persianNumbers = [‘۰’, ‘۱’, ‘۲’, ‘۳’, ‘۴’, ‘۵’, ‘۶’, ‘۷’, ‘۸’, ‘۹’],
numberToPersian = function (str)
{
if(typeof str === ‘string’)
{
for(var i=0; i= limit) {
val.value = val.value.substring(0, limit);
$(‘#’+counter_id).text(limit+” واژه وارد شده است.”);
} else {
var remain = limit – len;
$(‘#’+counter_id).text(remain+” واژه مانده”);
}
};
$(document).on(‘click’, ‘.question-row’, function() {
$(‘.answer-row’).each(function(){
if( !$(this).hasClass(‘hide’) ) {
$(this).slideUp(500, function(){
$(this).addClass(‘hide’).removeAttr(‘style’);
});
}
});
$(this).parent().find(‘.answer-row’).hide().removeClass(‘hide’).slideDown(500);
});
if ( $(‘#hdl-carousel-popular’).length ) {
var hdlCrslSelectedBox = $(‘#hdl-carousel-popular’).flickity({
rightToLeft: true,
cellAlign: ‘right’,
contain: true,
pageDots: false,
autoPlay: true,
selectedAttraction: 0.01,
friction: 0.15,
freeScroll: true,
cellSelector: ‘.hdl-crsl-cell’,
on: {
pointerUp: function( event, pointer ) {
hdlCrslSelectedBox.flickity(‘playPlayer’);
}
}
});
}
var hdlCrslCategories = $(‘#hdl-carousel-categories’).flickity({
rightToLeft: true,
cellAlign: ‘right’,
contain: true,
pageDots: false,
autoPlay: true,
selectedAttraction: 0.01,
friction: 0.15,
freeScroll: true,
cellSelector: ‘.hdl-crsl-cats-cell’,
on: {
pointerUp: function( event, pointer ) {
hdlCrslCategories.flickity(‘playPlayer’);
}
}
});

$(document).ready(function () {
let p = $( “#respond” ).first();
$(“#insert-comment”).on(‘click’, function () {
// console.log(p);
$(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
});
$(“#hdl-insert-comment, #hdl-single-post-header-insert-comment, #hdl-add-your-comment”).on(‘click’, function (e) {
e.preventDefault();
$(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
return false;
});
$(“#hdl-single-post-header-show-new-comment”).on(‘click’, function(e) {
e.preventDefault();
$([document.documentElement, document.body]).animate({
scrollTop: $(“#hdl-add-your-comment”).offset().top
}, 1000);
});
$(“#hdl-more-tags”).on(‘click’, function (e) {
e.preventDefault();
$(this).remove();
$(‘.hdl-post-footer-tag’).removeClass(‘hdl-hidden’);
return false;
});
// if ( $(‘.alert’).length ) {
// setTimeout(function() {
// $(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
// }, 500);
// }
});

$(document).ready(function () {
$( “#active” ).prev().addClass(“prev”);
$( “#active” ).next().addClass(“next”);
});

$(document).ready(function () {
$( “.btn-refresh” ).click(function () {
$.ajax({
method:’GET’,
url: “https://asemooni.com/comments/refresh-captcha”,
success: function (data) {
$(‘.captcha span’).html(data);
}
});
});
});

$(document).ready(function() {

// var images = $(“.entry-content”).find(‘img’);
// var title = ”;
// var width = ‘fit-content’;
// $.each(images, function(){
// title = $(this).attr(‘title’);
// width = $(this).attr(‘width’);
// width = typeof width !== ‘undefined’ && width !== false ? width+”px” : ‘fit-content’;
// if( typeof title !== ‘undefined’ && title !== false ) {
// $(‘

‘+title+’

‘).insertAfter($(this));
// }
// });

$(document).on(‘click’, ‘.hdl-subjects-toggle-txt’, function() {
var subjectList = $(this).parents(‘.hdl-subjects’).first().find(‘ul’).first();
$(this).html($(this).html() == ‘بستن’ ? ‘باز کردن’ : ‘بستن’);
subjectList.slideToggle();
});
const Toast = Swal.mixin({
toast: true,
customClass: {
container : ‘swal-support-rtl’
},
showConfirmButton: false,
timer: 3000,
timerProgressBar: true,
position: ‘top’,
didOpen: (toast) => {
toast.addEventListener(‘mouseenter’, Swal.stopTimer);
toast.addEventListener(‘mouseleave’, Swal.resumeTimer);
}
});

$(document).on(‘click’, ‘#hdl-submit-reason’, function(){
var post = $(‘.hdl-col-likes-holder’).attr(‘data-post’);
var option = $(‘input[name=”reason”]:checked’).val();
var description = $(‘#hdl-reason-desc’).css(‘display’) == ‘block’ ? $(‘textarea[name=”hdl-reason-desc”]’).val() : ”;
$(this).attr(‘disabled’, ‘disabled’).html(”);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/dislike’,
method: ‘POST’,
data: {post:post, option:option, description:description},
success: function (response) {
$(‘.hdl-colbtn-dislikes’).addClass(‘active’);
$(‘.hdl-colbtn’).addClass(‘no-action’);
$(‘#likes-count’).html(response.likes);
$(‘#dislikes-count’).html(response.dislikes);
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این مطلب با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function (err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
}
});
});

$(document).on(‘change’, ‘input[name=”reason”]’, function() {
if( $(this).val() == 10 ) {
$(‘#hdl-reason-desc’).slideDown();
} else {
$(‘#hdl-reason-desc’).slideUp();
}
});
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-colbtn-likes:not(.no-action)’, function() {
var post = $(‘.hdl-col-likes-holder’).attr(‘data-post’);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/like’,
method: ‘POST’,
data: {post:post},
success: function (response) {
$(‘.hdl-colbtn-likes’).addClass(‘active’);
$(‘.hdl-colbtn’).addClass(‘no-action’);
$(‘#likes-count’).html(response.likes);
$(‘#dislikes-count’).html(response.dislikes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این مطلب با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function (err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
});

$(document).on(‘click’, ‘.hdl-colbtn-dislikes:not(.no-action)’, function() {
$(‘#hdl-reason-box’).fadeIn();
});
$(document).on(‘click’, ‘#hdl-cancel-reason’, function() {
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
});

$(document).on(‘click’, ‘.comment-like:not(.not-allowed)’, function(){
var comment = $(this).data(‘comment’);
var post = $(this).data(‘post’);
var parentReply = $(this).parent();
if ( post && comment ) {
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/comment/like’,
method: ‘POST’,
data: {comment:comment, post:post},
success: function(response) {
parentReply.find(‘.comment-like, .comment-dislike’).addClass(‘not-allowed’);
parentReply.find(‘.comment-like .comment-like-value’).html(response.likes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این نظر با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function(err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
} else {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: شما قبلاً به این نظر امتیاز داده اید!’
});
}

});

$(document).on(‘click’, ‘.comment-dislike:not(.not-allowed)’, function(){
var comment = $(this).data(‘comment’);
var post = $(this).data(‘post’);
var parentReply = $(this).parent();
if ( post && comment ) {
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/comment/dislike’,
method: ‘POST’,
data: {comment:comment, post:post},
success: function(response) {
parentReply.find(‘.comment-like, .comment-dislike’).addClass(‘not-allowed’);
parentReply.find(‘.comment-dislike .comment-dislike-value’).html(response.dislikes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این نظر با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function(err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
} else {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: شما قبلاً به این نظر امتیاز داده اید!’
});
}
});

$(document).on(‘click’, ‘#load-more-comments’, function() {
var from = parseInt($(this).attr(‘data-from’));
var post = $(this).attr(‘data-post’);

$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/load-more-comments’,
method: ‘POST’,
data: {post:post, from:from},
success: function (response) {
if ( response.count > 0 ) {
$(‘#load-more-comments’).attr(‘data-from’, from + response.count);
$(‘.comments-list’).append(response.output);
}
if ( response.count

مجموعه ای از ضرب المثل های ایرانی به ترتیب حروف الفبا و مثل های قدیمی ایران باستان و ضرب المثل با معنی کلاس پنجم و ضرب المثل خنده دار با معنی و ضرب المثل با معنی کلاس چهارم و ضرب المثل های ایرانی با معنی و ضرب المثل با معنی کلاس ششم و داستان ضرب المثل های معروف و ضرب المثل های رایج فارسی و ضرب المثل با معنی کلاس سوم در نم نمک.

ضرب المثل یا زبانزد گونه ای از بیان است که معمولا تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفته اند ، و پیشینه برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست ، با این حال ، در سخن به کار می روند.

در این مطلب مجموعه کاملی از ضرب المثل های فارسی را با معنی بر اساس حروف الفبا ارائه کردیم.

آب از دستش نمی چکد

آب از سرچشمه گل آلود است

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

آب را از سرچشمه باید بست

آب از آب تکان نمیخورد

آب از سرش گذشته

آب پاکی روی دستش ریخت

آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم

آب زیر پوستش افتاده

آب زیر پوستش رفته است

آب که یک جا بماند می گندد

آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری

آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب(آب که از سر گذشت ، چه یک ذرع چه صد ذرع چه یک نی چه چه صد نی)

آب که سر بالا میره ، قورباغه ابوعطا میخونه

آب نمی بینه و گرنه شناگر قابلیه

آب ها از آسیاب افتادن

آبی از او گرم نمیشه

آتش بیار معرکه

آتش زیر خاکستر

آتش زده به مالش

آتش که گرفت خشک و تر میسوزد

آخر شاه منشی ، کاه کشی است

آدم با کسی که علی گفت ، عمر نمیگه

آدم بد حساب ، دوبار میده

آدم تنبل ، عقل چهل وزیر داره

آدم خوش معامله شریک مال مردمه

آدم دست پاچه ، کار را دوبار میکنه

آدم زنده ، زندگی میخواد

آدم گدا ، اینهمه ادا؟

آدم گرسنه ، خواب نان سنگک می بینه

آدم ناشی ، سرنا را از سر گشادش میزنه

آرد خودمونو بیختیم ، الک مونو آویختیم

آرزو بر جوانان عیب نیست

آستین نو پلو بخور

آسمان به زمین نمی آید

آسمان و ریسمان به هم بافتن

آسمان همه جاش یه رنگه

آسوده کسی که خر نداره — از کاه و جوش خبر نداره

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه

آسیاب به نوبت

آشپز که دوتا شد ، آش یا شوره یا بی نمک

آش نخورده و دهن سوخته

آفتابه خرج لحیمه

آفتابه لگن هفت دست ، شام و ناهار هیچی

آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار میکنند ، اما قیمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم میشه

آمدم ثواب کنم ، کباب شدم

آمد زیر ابروشو برداره ، چشمش را کور کرد

آنانکه غنی ترند ، محتاج ترند

آنچه دلم خواست نه آن شد — آنچه خدا خواست همان شد .

آنرا که حساب پاکه ، از محاسبه چه باکه؟

آنقدر بایست ، تا علف زیر پات سبز بشه

آنقدر سمن هست ، که یاسمن توش گمه

آنقدر مار خورده تا افعی شده

آن ممه را لولو برد

آنوقت که جیک جیک مستانت بود ، یاد زمستانت نبود؟

آواز دهل شنیده از دور خوشه

اجاره نشین خوش نشینه

ارزان خری ، انبان خری

از آب گل آلود ماهی گرفتن

از اسب افتاده ایم ، اما از نسل نیفتاده ایم

از اونجا مونده ، از اینجا رونده

از اون نترس که های و هوی داره ، از اون بترس که سر به تو داره

از این امامزاده کسی معجز نمی بینه

از این دم بریده هر چی بگی بر میاد

از این ستون بآن ستون فرجه

از بی کفنی زنده ایم

از دست پس میزنه ، با پا پیش میکشه

از تنگی چشم پیل معلومم شد — آنانکه غنی ترند محتاج ترند

از تو حرکت ، از خدا برکت .

از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است

از خر افتاده ، خرما پیدا کرده

از خرس موئی ، غنیمته

از خر میپرسی چهارشنبه کیه؟

از خودت گذشته ، خدا عقلی به بچه هات بده

از درد لا علاجی به خر میگه خانمباجی

از دور دل و میبره ، از جلو زهره رو

از سه چیز باید حذر کرد ، دیوار شکسته ، سگ درنده ، زن سلیطه

از شما عباسی ، از ما رقاصی

از کوزه همان برون تراود که در اوست ((گر دایره کوزه ز گوهر سازند))

از کیسه خلیفه می بخشد

از گدا چه یک نان بگیرند و چه بدهند

از گیر دزد در آمده ، گیر رمال افتاد

از ماست که بر ماست

از مال پس است و از جان عاصی

از مردی تا نامردی یک قدم است

از من بدر ، به جوال کاه

از نخورده بگیر ، بده به خورده

از نو کیسه قرض مکن ، قرض کردی خرج نکن

از هر چه بدم اومد ، سرم اومد

از هول هلیم افتاد توی دیگ

از یک گل بهار نمیشه

از این گوش میگیره ، از آن گوش در میکنه

اسباب خونه به صاحبخونه میره

اسب پیشکشی رو ، دندوناشو نمیشمرند

اسب ترکمنی است ، هم از توبره میخوره هم ازآخور

اسب دونده جو خود را زیاد میکنه

اسب را گم کرده ، پی نعلش میگرده

اسب و خر را که یکجا ببندند ، اگر همبو نشند همخو میشند

استخری که آب نداره ، اینهمه قورباغه میخواد چکار؟

اصل کار برو روست ، کچلی زیر موست

اکبر ندهد ، خدای اکبر بدهد

اگر بیل زنی ، باغچه خودت را بیل بزن

اگر برای من آب نداره برای تو که نان داره

اگر بپوشی رختی ، بنشینی به تختی ، تازه می بینمت بچشم آن وختی

اگه باباشو ندیده بود ، ادعای پادشاهی میکرد

اگه پشیمونی شاخ بود ، فلانی شاخش بآسمان میرسید

اگه تو مرا عاق کنی ، منهم ترا عوق میکنم

اگر جراحی ، پیزی خود تو جا بنداز

اگه خدا بخواهد ، از نر هم میدهد

اگه خاله ام ریش داشت ، آقا دائیم بود

اگه خیر داشت ، اسمشو می گذاشتند خیرالله

اگر دانی که نان دادن ثواب است — تو خود میخور که بغدادت خرابست

اگه دعای بچه ها اثر داشت ، یک معلم زنده نمی موند

اگه زاغی کنی ، روقی کنی ، میخورمت

اگه زری بپوشی ، اگر اطلس بپوشی ، همون کنگر فروشی

اگه علی ساربونه ، میدونه شترو کجا بخوابونه

اگه کلاغ جراح بود ، ماتحت خودشو بخیه میزد .

اگه لالائی بلدی ، چرا خوابت نمیبره

اگه لر ببازار نره بازار میگنده

اگه مردی ، سر این دسته هونگ (هاون) و بشکن

اگه بگه ماست سفیده ، من میگم سیاهه

اگه مهمون یکی باشه ، صاحبخونه براش گاو می کشه

اگه نخوردیم نون گندم ، دیدیم دست مردم

اگه نی زنی چرا بابات از حصبه مرد

اگه هفت تا دختر کور داشته باشه ، یکساعته شوهر میده

اگه همه گفتند نون و پنیر ، تو سرت را بگذار زمین و بمیر

امان از خانه داری ، یکی میخری دو تا نداری

امان ازدوغ لیلی ، ماستش کم بود آبش خیلی

انگور خوب ، نصیب شغال میشه

اوسا علم این یکی رو بکش قلم

اولاد ، بادام است اولاد اولاد ، مغز بادام

اول بچش ، بعد بگو بی نمکه

اول برادریتو ثابت کن ، بعد ادعای ارث و میراث کن

اول بقالی و ماست ترش فروشی

اول پیاله و بد مستی

اول ، چاه را بکن ، بعد منار را بدزد

ای آقای کمر باریک ، کوچه روشن کن و خانه تاریک

این امامزاده را که با هم ساختیم

این تو بمیری ، از آن تو بمیری ها نیست

اینجا کاشون نیست که کپه با فعله باشه

این حرفها برای فاطی تنبون نمیشه

این قافله تا به حشر لنگه

اینکه برای من آوردی ، ببر برای خاله ات

اینو که زائیدی بزرگ کن

این هفت صنار غیر از اون چارده شی است

اینهمه چریدی دنبه ات کو؟

اینهمه خر هست و ما پیاده میریم

با آل علی هر که در افتاد ، ور افتاد .

با اون زبون خوشت ، با پول زیادت ، یا با راه نزدیکت

با این ریش میخواهی بری تجریش؟

با پا راه بری کفش پاره میشه ، با سر کلاه

با خوردن سیرشدی با لیسیدن نمیشی

باد آورده را باد میبرد

با دست پس میزنه ، با پا پیش میکشه

بادنجان بم آفت ندارد

بارون آمد ، ترکها بهم رفت

با رمال شاعر است ، با شاعر رمال ، با هر دو هیچکدام با هرهیچکدام هر دو

بازی اشکنک داره ، سر شکستنک داره

بازی بازی ، با ریش بابا هم بازی

با سیلی صورت خودشو سرخ نگه میداره

بار کج به منزل نمیرسد

با کدخدا بساز ، ده را بچاپ

با گرگ دنبه میخوره ، با چوپان گریه میکنه

بالابالاها جاش نیست ، پائین پائین ها راش نیست

بالاتو دیدیم ، پائینتم دیدیم

با مردم زمانه سلامی و والسلام

با یک تیر دو نشان زدن

با نردبان به آسمون نمیشه رفت

با همین پرو پاچین ، میخواهی بری چین و ماچین؟

باید گذاشت در کوزه آبش را خورد

با یکدست دو هندوانه نمیشود برداشت

با یک گل بهار نمیشه

با یک گل بهار نمیشه

با یک گل بهار نمیشه

به اشتهای مردم نمیشود نان خورد

به بهلول گفتند ریش تو بهتره یا دم سگ؟ گفت اگر از پل جستم رریش من و گرنه دم سگ

بجای شمع کافوری چراغ نفت میسوزد

بچه سر پیری زنگوله پای تابوته

بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه ، شوهرم شد

بخور و بخواب کار منه ، خدا نگهدار منه

بد بخت اگر مسجد آدینه بسازد — یا طاق فرود آید ، یا قبله کج آید

به درویشه گفتند بساطتو جمع کن ، دستشو گذاشت در دهنش

به دعای گربه کوره بارون نمیاد

به هزار و یک دلیل

بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه

برادران جنگ کنند ، ابلهان باورکنند

برادر پشت ، برادر زاده هم پشت

خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بکش

برادری بجا ، بزغاله یکی هفت صنار

برای کسی بمیر که برات تب کنه

برای همه مادره ، برای ما زن بابا

برای یک بی نماز ، در مسجد و نمی بندند

برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه

بر عکس نهند نام زنگی کافور

برو کار می کن ، مگو چیست کار

بزبون خوش مار از سوراخ در میاد

بزک نمیر بهار میاد — کنبزه با خیار میاد

بز گر از سر چشمه آب میخوره

به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چیزم مثل همه کسه؟

به شتر مرغ گفتند بار ببر ، گفت : مرغم ، گفتند : بپر ، گفت : شترم

بعد از چهل سال گدایی ، شب جمعه را گم کرده

بعد از سی سال نوروز به شنبه افتاد

بعد از هفت کره ، ادعای بکارت

بقاطر گفتند بابات کیه؟ گفت : آقادائیم اسبه

به روباهه گفتند شاهدت کیه؟ گفت : دمبم

به کیشی آمدند به فیشی رفتند

به گربه گفتند گهت درمونه ، خاک پاشید روش

به کچله گفتند : چرا زلف نمیزاری؟ گفت : من از این قرتی گیریها خوشم نمیاد

به کک بنده که رقاص خداست

بگو نبین ، چشممو هم میگذارم ، بگو نشنو در گوشمو میگیرم ، اما اگر بگی نفهمم ، نمیتونم

بگیر و ببند بده دست پهلوون

بلبل هفت تا بچه میزاره ، شیش تاش سسکه ، یکیش بلبل

بمالت نناز که بیک شب بنده ، به حسنت نناز که بیک تب بنده

بماه میگه تو در نیا من در میام

بمرغشان کیش نمیشه گفت

بمرگ میگیره تا به تب راضی بشه

بوجار لنجونه از هر طرف باد بیاد ، بادش میده

بهر کجا که روی آسمان همین رنگه

به یکی گفتند : سرکه هفت ساله داری؟ گفت : دارم و نمیدم ، گفتند : چرا؟ گفت : اگر میدادم هفت ساله نمیشد

به یکی گفتند : بابات از گرسنگی مرد . گفت : داشت و نخورد؟

بمیر و بدم

به گاو و گوسفند کسی کاری نداره

بیله دیگ ، بیله چغندر

پا را به اندازه گلیم باید دراز کرد

پای خروستو ببند ، بمرغ همسایه هیز نگو

پایین پایین ها جاش نیست ، بالا بالا ها راش نیست

پز عالی ، جیب خالی

پس از چهل سال چارواداری ، الاغ خودشو نمیشناسه

پس از قرنی شنبه به نوروز میافته

پستان مادرش را گاز گرفته

پسر خاله دسته دیزی

پسر زائیدم برای رندان ، دختر زائیدم برای مردان ، موندم سفیل و سرگردان

پدر کو ندارد نشان از پدر — تو بیگانه خوانش نخوانش پسر

پشت تاپو بزرگ شده

پنج انگشت برادرند ، برابر نیستند

پوست خرس نزده میفروشه

پول است نه جان است که آسان بتوان داد

پول پیدا کردن آسونه ، اما نگهداریش مشکله

پول حرام ، یا خرج شراب شور میشه یا شاهد کور

پولدارها به کباب ، بی پولها به بوی کباب

پول ما سکه عُمَر داره

پیاده شو با هم راه بریم

پیاز هم خودشو داخل میوه ها کرده

پی خر مرده میگرده که نعلش را بکنه

پیراهن بعد از عروسی برای گل منار خوبه

پیرزنه دستش به درخت گوجه نمیرسید ، می گفت : ترشی بمن نمیسازه

پیش از آخوند منبر نرو

پیش رو خاله ، پشت سر چاله

پیش قاضی و معلق بازی

ضرب المثل تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

تابستون پدر یتیمونه

تا پریشان نشود کار بسامان نرسد

تا تریاق از عراق آرند ، مار گزیده مرده باشد

تا تنور گرمه نون و بچسبون

تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ میان بیرون

تا شغال شده بود به چنین سوراخی گیر نکرده بود

تا کرکس بچه دارشد ، مردار سیر نخورد

تا گفته ای غلام توام ، میفروشنت

تا گوساله گاو بشه ، دل مادرش آب میشه

تا مار راست نشه توی سوراخ نمیره

تا نازکش داری نازکن ، نداری پاهاتو دراز کن

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

تا هستم بریش تو بستم

تب تند عرقش زود در میاد

تخم دزد ، شتر دزد میشه

تخم نکرد نکرد وقتی هم کرد توی کاهدون کرد

تا تو فکر خر بکنی ننه ، منو در بدر میکنی ننه

ترب هم جزء مرکبات شده

ترتیزک خریدم قاتق نونم بشه ، قاتل جونم شد

تره به تخمش میره ، حسنی به باباش

تعارف کم کن و بر مبلغ افزا

تغاری بشکنه ماستی بریزد — جهان گردد به کام کاسه لیسان

تف سر بالا ، بر میگرده بریش صاحبش

تلافی غوره رو سر کوره در میاره

تنبان مرد که دو تا شد بفکر زن دوم میافته

تنبل مرو به سایه ، سایه خودش میآیه

تنها به قاضی رفته خوشحال برمی گرده

تیری که در رفت به دست نیاید

تو از تو ، من ازبیرون

تو بگو ((ف)) من میگم فرحزاد

توبه گرگ مرگه

تو که نی زن بودی چرا آقا دائیت از حصبه مرد

تومون خودمونو میکشه ، بیرونمون مردم را

توی دعوا نون و حلوا خیر نمیکنند

توی هچل افتادن

ضرب المثلی که با این حرف شروع شود نداریم.

جا تره و بچه نیست

جاده دزد زده تا چهل روز امنه

جایی نمیخوابه که آب زیرش بره

جایی که میوه نیست چغندر ، سلطان مرکباته

جنگ اول به از صلح آخر

جواب ابلهان خاموشیست

جواب های ، هویه

جوانی کجائی که یادت بخیر

جوجه را آخر پائیز میشمرند

جوجه همیشه زیر سبد نمیمونه

جور استاد به ز مهر پدر

جون به عزرائیل نمیده

جهود ، خون دیده

جهود ، دعاش را آورده

جیبش تار عنکبوت بسته

جیگر جیگره ، دیگر دیگره

چار دیواری اختیاری

چاقو دسته خودشو نمیبره

چاه کن همیشه ته چاهه

چاه مکن بهر کسی ، اول خودت ، دوم کسی

چاه نکنده منار را می دزدد

چرا توپچی نشدی

چراغی که به خونه رواست ، به مسجد حرام است

چشته خور بدتر از میراث خوره

چشم داره نخودچی ، ابرو نداره هیچی

چشمش آلبالو گیلاس می چینه

چشمش هزار کار میکنه که ابروش نمیدونه

چغندر گوشت نمیشه ، دشمنم دوست نمیشه

چنار در خونه شونو نمی بینه

چوب خدا صدا نداره ، هر کی بخوره دوا نداره

چوب دو سر طلا ست

چوب را که برداری ، گربه دزده فرار میکنه

چوب معلم گله ، هر کی نخوره خله

چو به گشتی ، طبیب از خود میازار — چراغ از بهر تاریکی نگه دار

چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن — که گوهر فرو شست یا پیله ور

چه خوشست میوه فروشی — گر کس نخرد خودت بنوشی

چه عزائیست که مرده شور هم گریه میکنه

چه علی خواجه ، چه خواجه علی

چه مردی بود کز زنی کم بود

چیزی که شده پاره ، وصله ور نمی داره

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

چیزی که عوض داره گله نداره

ضرب المثلی که با این حرف شروع شود نداریم.

خار را در چشم دیگران می بینه و تیر را در چشم خودش نمی بینه

خاشاک به گاله ارزونه ، شنبه به جهود

خاک خور و نان بخیلان مخور ((… خار نه ای زخم ذلیلان مخور))

خاک کوچه برای باد سودا خوبه

خال مهرویان سیاه و دانه فلفل سیاه — هر دو جانسوز است اما این کجا و آن کجا؟

خاله ام زائیده ، خاله زام هو کشیده

خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز

خاله سوسکه به بچه اش میگه : قربون دست و پای بلوریت

خانه ای را که دو کدبانوست ، خاک تا زانوست

خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالی باشه

خانه خرس و بادیه مس؟

خانه داماد عروسیست ، خانه عروس هیچ خبری نیست

خانه دوستان بروب و در دشمنان را مکوب

خانه قاضی گردو بسیاره شماره هم داره

خانه کلیمی نرفتم وقتی هم رفتم شنبه رفتم

خانه نشینی بی بی از بی چادریست

خانه همسایه آش میپزند بمن چه؟

خدا به آدم گدا ، نه عزا بده نه عروسی

خدا برف را به اندازه بام میده

خدا جامه میدهد کو اندام؟ نان میدهد کو دندان؟

خدا خر را شناخت ، شاخش نداد

خدا داده بما مالی ، یک خر مانده سه تا نالی

خدا دیر گیره ، اما سخت گیره

خدا را بنده نیست

خدا روزی رسان است ، امااِهنی هم می خواد

خدا سرما را بقدر بالا پوش میده

خدا شاه دیواری خراب کنه که این چاله ها پر بشه

خدا گر ببندد ز حکمت دری — ز رحمت گشاید در دیگری

خدا میان دانه گندم خط گذاشته

خدا میخواهد بار را بمنزل برساند من نه ، یک خر دیگه

خدا نجار نیست اما در و تخته رو خوب بهم میندازه

خدا وقتی بخواد بده ، نمیپرسه تو کی هستی؟

خدا وقتی ها میده ، ور ور جماران هم ، ها میده

خدا همه چیز را به یک بنده نمی ده

خدا همونقدر که بنده بد داره ، بنده خوب هم داره

خدایا آنکه را عقل دادی چه ندادی و آنکه را عقل ندادی چه دادی؟ ((خواجه عبدالله انصاری))

خدا یه عقل زیاد بتو بده یه پول زیاد بمن

خر ، آخور خود را گم نمیکنه

خراب بشه باغی که کلیدش چوب مو باشه

خر ، ار جل ز اطلس بپوشد خر است

خر است و یک کیله جو

خر از لگد خر ناراحت نمیشه

خر باربر ، به که شیر مردم در

خر به بوسه و پیغام آب نمی خوره

خربزه شیرین مال شغاله

خربزه که خوردی باید پای لرزش هم بشینی

خربزه میخواهی یا هندوانه : هر دو دانه

خر بیارو باقلا بار کن

خر ، پایش یک بار به چاله میره

خرج که از کیسه مهمان بود — حاتم طایی شدن آسان بود

خر چه داند قیمت نقل و نبات؟

خر خالی یرقه میره

خر ، خسته – صاحب خر ، ناراضی

خر خفته جو نمی خوره

خر در گل ماندن

خر دیزه است ، به مرگ خودش راضی است تا ضرر بصاحبش بزنه

خر را با آخور میخوره ، مرده را با گور

خر را جایی می بندند که صاحب خر راضی باشه

خر را که به عروسی میبرند ، برای خوشی نیست برای آبکشی است

خر را گم کرده پی نعلش میگرده

خر ، رو به طویله تند میره

خرس ، تخم میکنه یا بچه؟ از این دم بریده هر چی بگی برمیاد

خرس در کوه ، بو علی سیناست

خرس شکار نکرده رو پوستشو نفروش

خر سواری را حساب نمیکنه

خر ، سی شاهی ، پالون دو زار

خر کریم را نعل کردن

خر که جو دید ، کاه نمیخوره

خر ، که علف دید گردن دراز میکنه

خر گچ کش روز جمعه از کوه سنگ میاره

خر لخت راپالانشو بر نمیدارند

خر ما از کرگی دم نداشت

خر ناخنکی صاحب سلیقه میشود

خروار نمکه ، مثقال هم نمکه

خر وامانده معطل چشه

خروسی را که شغال صبح میبره بگذار سر شب ببره

خر ، همان خره پالانش عوض شده

خریت ارث نیست بهره خداداده س

خری که از خری وابمونه باید یال و دمشو برید

خوشبخت آنکه خورد و کِشت ، بدبخت آنکه مرد و هِشت

خواب پاسبان ، چراغ دزده

خنده کردن دل خوش میخواد و گریه کردن سر وچشم

خواهر شوهر ، عقرب زیر فرشه

خواست زیر ابروشو برداره ، چشماشو کور کرد

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

خوبی لر به آنست که هر چه شب گوید روزنه انست

خودتو خسته ببین ، رفیقتو مرده

خودشو نمیتونه نگهداره چطور منو نگهمیداره؟

خود گوئی و خود خندی ، عجب مرد هنر مندی

خودم کردم که لعنت بر خودم باد

خوردن خوبی داره ، پس دادن بدی

خوشا بحال کسانی که مردند و آواز ترا نشنیدند

خوشا چاهی که آب از خود بر آرد

خوش بود گر محک تجربه آید بمیان — تا سیه روی شود هر که دراو غش باشد .

خوش زبان باش در امان باش

خولی بکفم به که کلنگی بهوا

یک ده آباد به از صد شهر خراب

خونسار است و یک خرس

خیر در خانه صاحبش را میشناسد

خیک بزرگ ، روغنش خوب نمیشه

دادن بدیوانگی گرفتن بعاقلی

دارندگیست و برازندگی

داری طرب کن ، نداری طلب کن

داشتم داشتم حساب نیست ، دارم دارم حسابه

دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد

دانا گوشت میخورد نادان چغندر

دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه — هر دو جانسوز است اما این کجا و آن کجا

دایه از مادر مهربانتر را باید پستن برید

دختر ، تخم تر تیزک است

دختر تنبل ، مادر کدبانو را دوست داره

دخترمیخوهی ماماش را بین — کرباس میخواهی پهناش را ببین

دختر همسایه هر چه چل تر برای ما بهتر

دختری که مادرش تعریف بکنه برای آقا دائیش خوبه

درازی شاه خانم به پهنای ماه خانم در

در بیابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام

در بیابان لنگه کفش ، نعمت خداست

در پس هر گریه آخر خنده ایست

در جنگ ، حلوا تقسیم نمیکنند

در جوانی مستی ، در پیری سستی ، پس کی خدا پرستی؟

در جهان هر کس که داره نان مفت ، میتواند حرفهای خوب گفت

در جهنم عقربی هست که از دستش به مار غاشیه پناه میبرند

در جیبش را تار عنکبوت گرفته است

در چهل سالگی طنبور میآموزد در گور استاد خواهد شد

در حوضی که ماهی نیست ، قورباغه سپهسالاره

در خانه ات را ببند همسایه تو دزد نکن

در خانه اگر کس است یکحرف بس است

در خانه بیعاره ها نقاره میزنند

در خانه مور ، شبنمی طوفانست

در خانه هر چه ، مهمان هر که

درخت اگر متحرک شدی ز جای بجای — نه جور اره کشیدی نه جفای تبر

درخت پر بار ، سنگ میخوره

درخت پر بار ، سنگ میخوره

درخت کاهلی بارش گرسنگی است

درخت کج جز بآتش راست نمیشه

درخت گردکان باین بلندی — درخت خربزه الله اکبر

درخت هر چه بارش بیشتر بشه ، سرش پائین تر میاد

درد دل خودم کم بود ، اینهم قرقر همسایه

درد ، کوه کوه میاد ، مومو میره

در دروازه را میشه بست ، اما در دهن مردم و نمیشه بست

در دنیا همیشه بیک پاشنه نمیچرخه

در دنیا یه خوبی میمونه یه بدی

در دیزی بازه ، حیای گربه کجا رفته

در زمستان ، الو ، به از پلوه

در زمستان یه جل بهتر از یه دسته گله

درزی در کوزه افتاد

در زیر این گنبد آبنوسی ، یکجا عزاست یکجا عروسی

درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی — جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را . (( نظیری نیشابوری))

در شهر کورها یه چشمی پادشاست

در شهر نی سواران باید سوار نی شد

در عفو لذتیست که در انتقام نیست

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست (( حافظ شیرازی))

در کف شیر نر خونخواره ای — غیر از تسلیم و رضا کو چاره ای؟

در مجلس خود راه مده همچو منی را — کافسرده دل افسرده کند انجمنی را

درم داران عالم را کرم نیست — کریمان را بدست اندر درم نیست

در مسجده ، نه کند نیست نه سوزوندنی

در نمک ریختن توی دیگ باید به مرد پشت کرد

درویش از ده رانده ، ادعای کدخدائی کند

درویش مومیائی ، هی میگی و نمیائی

درویش را گفتند : در دکانتو ببند دهنشو هم گذاشت

در ، همیشه بیک پاشنه نمیگرده

درهفت آسمان یک ستاره نداره

دزد ، آب گرون میخوره

دزد بازار آشفته میخواهد

دزد باش و مرد باش

دزد به یک راه میرود ، صاحب مال به هزار راه

دزد حاضر و بز حاضر

دزد ناشی به کاهدون میزنه

دزدی آنهم شلغم؟

دزدی که نسیم را بدزدد دزد است

دست بالای دست بسیار است . ((در جهان پیل مست بسیار است …))

دست به دنبک هر کی بزنی صدا میده

دست بریده قدر دست بریده را میدونه

دست بشکند در آستین ، سر بشکند درکلاه

دست بیچاره چون بجان نرسد — چاره جز پیرهن دریدن نیست

دست بی هنر کفچه گدئیست

دست پشت سر نداره

دست پیش را گرفته که پس نیفته

دستت چربه ، بمال سرت

دستت چو نمیرسد به خانم — دریاب کنیز مطبخی را

دستت چو نمیرسد به کوکو ، خشکه پلو را فرو کو

دست تنگی بدتر از دلتنگی است

دست خالی برای تو سر زدن خوبه

دست در کاسه و مشت در پیشانی

دست ، دست را میشناسه

دست دکاندار تلخ است

دست راست را از چپ نمیشناسه

دستش به خر نمیرسه پالان خر را بر میدارد

دستش به دم گاو بند شده

دستش به عرب و عجم بند شده است

دستش بدهنش میرسه

دستش در کیسه خلیفه است

دستش را به کمرش گرفته که از بیگی نیفته

دستش شیره ایست یا دستش چسبناک است

دستش را توی حنا گذاشت

دست شکسته بکار میره ، دل شکسته بکار نمیره

دست شکسته وبال گردنه

دستش نمک نداره

دست کار دل و نمیکنه و دل کار دست و نمیکنه

دستش کجه

دست که به چوب بردی گربه دزده حساب کار خودشو میکنه

دست که بسیار شد برکت کم می شود

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل . ((پای ما لنگ است و منزل بس دراز)) (( حافظ شیرازی))

دست ننت درد نکنه

دست و روت را بشور منم بخور

دست و رویش را با آب مرده شور خانه شسته است

دستی را که حاکم ببره خون نداره یا دیه نداره

دستی را که نمیتوان برید باید بوسید

دستی را که از من برید ، خواه سگ بخورد خواه گربه

دشمنان در زندن با هم دوست شوند

دشمن دانا بلندت میکند — بر زمینت میزند نادان دوست

دشمن دانا که غم جان بود — بهتر از دوست که نادان بود . (( نظامی))

دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد . ((دانی که چه گفت زال با رستم گرد)) (( سعدی))

دعا خانه صاحبش را میشناسد

دعا کن ((الف)) بمیره یا دعا کن بابات بمیره

دعوا سر لحاف ملا نصرالدین بود

دل اگر دل باشد ، آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

دلاکها که بیکار میشوند سر هم را میتراشند

دل بیغم دراین عالم نباشد — اگر باشد بنی آدم نباشد .

دل سفره نیست که آدم پیش هر کس باز کنه

دلش درو طاقچه نداره

دلم خوشه زن بگم اگر چه کمتر از سگم

دلو همیشه از چاه درست در نمیاد

دماغش را بگیری جانش در میاد

دم خروس از جیبش پیداست

دمش را توی خمره زده است

دندن اسب پیشکشی را نمیشمارند

دنده را شتر شکست ، تاوانش را خر داد

دنیا پس از مرگ ما ، چه دریا چه سراب

دنیا دمش درازه

دنیا جای آزمایش است ، نه جای آسایش

دنیا ، دار مکافاته

دنیا را آب ببره او راخواب میبره

دنیا را هر طور بگیری میگذره

دنیایش مثل آخرت یزیده

دنیا محل گذره

دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست که به درد هم برسند

دو خروس بچه از یک مرغ پیدا میشوند ، یکی ترکی میخونه یکی فارسی

دود از کنده بلند میشه

دود ، روزنه خودشو پیدا میکنه

دو دستماله میرقصه

دور اول و بد مستی؟

دور دور میرزا جلاله ، یک زن به دو شوهر حلاله

دوری و دوستی

دوست آنست که بگریاند. دشمن آنست که بخنداند

دوست همه کس ، دوست هیچکس نیست

دوستی بدوستی در ، جو بیار زرد آلو ببر

دوستی دوستی از سرت میکنند پوستی؟

دوستی خاله خرسه

دوصد گفته چو نیم کردار نیست

دو صد من استخوان باید که صدمن بار بردارد

دوغ در خانه ترش است

دوغ و دوشاب در نظرش یکیست

دو قرت و نیمش باقیه

دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو — دوتای جامه اگر کهنه است و گر از نو .

هزار مرتبه بهتر بنزد ابن یمین — زفرمملکت کیقباد و کیخسرو .

ده انگشت را خدا برابر نیافریده

ده ، برای کدخدا خوبه و برادرش

ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند .

دهنش آستر داره

دهنش چاک و بست نداره

دهن مردم را نمیشود بست

دهنه جیبش را تار عنکبوت گرفته

دیده می بینه ، دل میخواد

دیر آمده زود میخواد بره

دیر زائیده زود میخواد بزرگ کنه

دیشب همه شب کمچه زدی کو حلوا؟

دیگ به دیگ میگه روت سیاه ، سه پایه میگه صل علی

دیگران کاشتند ما خوردیم ، ما میکاریم دیگران بخورند

دیگ ملا نصرالدین است

دیوار حاشا بلنده

دیوار موش داره ، موش هم گوش داره

دیوانه چو دیوانه به بیند خوشش آید

ذات نایافته از هستی بخش — کی تواند که شود هستی بخش؟ ((جامی))

ذره ذره کاندرین ارض و سماست — جنس خود را همچو کاه و کهرباست . ((مولوی))

ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود

راستی هیبت اللهی یا میخواهی منو بترسونی؟

راه دزد زده تا چهل روز امنه

راه دویده ، کفش دریده

رحمت بکفن دزد اولی

رخت دو جاری را در یک طشت نمیشه شست

رستم است و یکدست اسلحه

رستم در حمام است

رستم صولت و افندی پیزی

رسیده بود بلایی ولی به خیر گذشت . ((نریخت درد می و محتسبز دیر گذشت …)) ((آصفی هروی))

رطب خورده کی منع رطب چون کند

رفت زیر ابروش را برداره چشمش را هم کور کرد

رفت به نان برسه بجان رسید

رفتم ثواب کنم کباب شدم

رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبید دلم پوسید

رفتم شهر کورها ، دیدم همه کور ، منهم کور

رقاصه نمیتونست برقصه میگفت زمین کجه

رند را بند و قحبه را پند سود نکند

رنگم ببین و حالمو نپرس

روبرو خاله و پشت سر چاله

روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد

روز از نو ، روزی از نو

روزگار آئینه را محتاج خاکستر کند

روزگار است اینکه گه عزت دهد و گه خوار دارد — چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد .((قائم مقام فراهانی))

روزه خوردنشو دیدم ، ولی نماز کردنش را ندیده ام

روزی به قدمه

روزی گریه دست زن شلخته است

روضه خوان پشمه چال است

روغن چراغ ریخته وقف امامزاده

روغن روی روغن میره ، بلغور ، خشک میمونه

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز — تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی . ((عبید زاکانی))

روی گدا سیاهه ولی کیسه اش پره

ریسمان سوخت و کجیش بیرون نرفت

ریش و قیچی هر دو در دست شماست

ریگی در کفش داشتن

ز آب خرد ، ماهی خرد خیزد — نهنگ آن به که از دریا گریزد

زاغم زد و زو غم زد ، پس مانده کلاغ کورم زد

زبان بریده بکنجی نشسته صم بکم — به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم . ((سعدی))

زبان خر را خلج میدونه

زبان خوش ، مار را از سوراخ بیرون می آورد

زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد — بهوش باش که سر در سر زبان نکنی .

زبان گوشت است بهر طرف که بچرخانی میچرخه

زخم زبان بدتر از زخم شمشیر است

زدی ضربتی ضربتی نوش کن

زرد آلو را میخورند برای هسته اش

زرنگی زیاد فقر میآره

زرنگی زیاد مایه جوانمرگیست

ز عشق تا بصبوری هزار فرسنگ است ((دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است؟)) ((سعدی))

زعفران که زیاد شد بخورد خر میدهند

زکوة تخم مرغ یک دانه پنبه دونه است

زمانه ایست که هر کس بخود گرفتار است ((تو هم در آینه حیران حسن خویشی …)) ((آصفی هروی))

زمانه با تو نسازد ، تو با زمانه بساز

زمستان رفت و رو سیاهی به زغال موند

زمین و زمان را به هم دوختن

زن آبستن گل میخوره اما گل داغستان

زن ازغازه سرخ رو شود و مرد از غزا

زن بد را اگر در شیشه هم بکنند کار خودشو میکنه

زن بلاست ، اما الهی هیچ خانه ای بی بلا نباشه

زن بیوه را میوه اش میخواهند

زن تا نزائیده دلبره ، وقتیکه زائید مادره

زن جوان را تیری به پهلو نشیند به که پیری

زن راضی ، مرد راضی ، گور پدر قاضی

زن سلیطه سگ بی قلاده است

زن که رسید به بیست ، باید بحالش گریست

زنگوله پای تابوت

زن نجیب گرفتن آسونه ، ولی نگهداریش مشکله

زن و شوهر جنگ کنند ، ابلهان باور کنند

زنی که جهاز نداره ، اینهمه ناز نداره

زورش بخر نمیرسه پالون خر را بر میداره

زور داری ، حرفت پیشه

زور دار پول نمیخواد ، بی زور هم پول نمیخواد

زهر طرف که کشته شود اسلام است

زیر آب زنی

زیر اندزش زمین است و رواندازش آسمون

زیر پای کسی پوست خربزه گذاشتن

زیر دمش سست است

زیر دیگ اتش است و زیر آدم آدم

زیر سرش بلنده

زیر شالش قرصه

زیر کاسه نیم کاسه ایست

زیره به کرمان میبره

سال به دوازده ماه ما می بینیم یکدفعه هم تو ببین

سال به سال دریغ از پارسال

سالها میگذاره تا شنبه به نوروز بیفته

سالی که نکوست از بهارش پیداست

سبوی خالی را بسبوی پر مزن

سبوی نو آب خنک دارد

سبیلش آویزان شد

سبیلش را باید چرب کرد

سپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزت برسد

سخن خود تو کجا شنیدی ، اونجا که حرف مردمو شنیدی

سر بریده سخن نگوید

سر بزرگ بلای بزرگ داره

سر بشکنه در کلاه ، دست بشکنه در آستین

سر بی صاحب میتراشه

سر بیگناه ، پای دار میره اما بالای دار نمیره

سر پیری و معرکه گیری

سر تراشی را از سر کچل ما میخواد یاد بگیره

سر حلیم روغن میرود

سر خر باش ، صاحب زر باش

سر را با پنبه میبرد

سر را قمی می شکنه تاوانش را کاشی میده

سر زلف تو نباشد سر زلف دگری

سرش از خودش نیست .

سرش به تنش زیادی میکنه

سرش به کلاش میارزه

سرش بوی قرمه سبزی میده

سرش توی حسابه

سرش توی لاک خودشه

سرش جنگه اما دلش تنگه

سرش را پیراهن هم نمیدونه

سر قبری گریه کن که مرده توش باشه

سر قبرم کثافت نکن از فاتحه خواندنت گذشتم

سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی

سر کچل و عرقچین

سرکه مفت از عسل شیرین تره

سرکه نقد بهتر از حلوای نسیه است

سرکه نه در راه عزیزان بود — بار گرانیست کشیدن بدوش ((سعدی))

سر گاو توی خمره گیر کرده

سر گنجشکی خورده

سر گنده زیر لحافه

سرم را میشکنه نخودچی جیبم میکنه

سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی — که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی .

سرنا را از سر گشادش میزنه

سرناچی کم بود یکی هم از غوغه اومد

سری را مه درد نیمکند دستمال مبند

سری که عشق ندارد کدوی بی بار است . ((لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است …))

سری که عشق ندارد کدوی بی بار است . ((لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است …))

سزای گرانفروش نخریدنه

سسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله

سفره بی نان جله ، کوزه بی آب گله

سفره نیفتاده (نینداخته) بوی مشک میده

سفره نیفتاده یک عیب داره سفره افتاده هزار عیب

سفید سفید صد تومن ، سرخ و سفید سیصد تومن ، حالا که رسید به سبزه هر چی بگی میارزه

سقش سیاه است

سگ بادمش زیر پاشو جارو میکنه

سگ باش ، کوچک خونه نباش

سگ پاچه صاحبش را نمیگیره

سگ ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت

سگ چیه که پشمش باشه

سگ در حضور به از برادر دور

سگ در خانه اش تازی می شود

سگ در خانه صاحبش شیره

سگ داد و سگ توله گرفت

سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه

سگ را که چاق کنند هار میشه

سگ زرد برادر شغاله

سگست آنکه با سگ رود در جوال

سگ سفید ضرر پنبه فروشه

سگ سیر دنبال کسی نمیره

سگش بهتر از خودشه

سگ که چاق سد گوشتش خوراکی نمیشه

سگ گر و قلاده زر؟

سگ ماده در لانه ، شیر است

سگ نازی آباده ، نه خودی میشناسه نه غریبه

سگ نمک شناس به از آدم ناسپاس

سگی به بامی جسته گردش به ما نشسه

سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد

سگی که پارس کنه ، نمیگیره

سلام روستایی بی طمع نیست

سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد

سنگ به در بسته میخوره

سنگ بزرگ علامت نزدنه

سنگ بنداز بغلت واشه

سنگ خاله قورباغه را گرو میکشه

سنگ کوچک سر بزرگ را میشکنه

سنگ مفت ، گنجشک مفت

سنگی را که نتوان برداشت باید بوسد و گذاشت

سواره از پیاده خبر نداره ، سیر از گرسنه

سودا ، به رضا ، خویشی بخوشی .

سودا چنان خوشست که یکجا کند کسی ((دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم)) ((قصاب کاشانی))

سودا گر پنیر از شیشه میخوره

سودای نقد بوی مشک میده

سوراخ دعا را گم کرده

سوزن ، همه را میپوشونه اما خودش لخته

سوسکه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت : قربون دست و پای بلوریت

سهره (سیره) رنگ کرده را جای بلبل میفروشه

سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟

سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده

سیبی که بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره

سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد ((تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد))

سیلی نقد به از حلوای نسیه

شاگرد اتو گرم ، سرد میارم حرفه ، گرم میارم حرفه

شاه خانم میزاد ، ماه خانم درد میکشه

شاه می بخشه شیخ علیخان نمی بخشه

شاهنامه آخرش خوشه

شب دراز است و قلندر بیکار

شب سمور گذشت و لب تنور گذشت

شب عید است و یار از من چغندر پخته میخواهد — گمانش میرسد من گنج قارون زیر سر دارم

شبهای چهارشنبه هم غش میکنه

شپش توی جیبش سه قاب بازی میکنه

شپش توی جیبش منیژه خانومه

شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خره

شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه

شتر پیر شد و شاشیدن نیاموخت

شتر خوابیده شم بلندتر از خر ایستاده است

شتر در خواب بیند پنبه دانه — گهی لف لف خورد گه دانه دانه

شتر دیدی ندیدی؟

شتر را چه به علاقه بندی؟

شتر را گفتند : چرا شاشت از پسه؟ گفت : چه چیزم مثل همه کسه

شتر را گفتند : چرا گردنت کجه؟ گفت : کجام راسته

شتر را گفتند : چکاره ای؟ گفت : علاقه بندم . گفتند : از دست و پنجه نرم و نازکت پیداست

آن یکی می گفت استر را که هی — از کجا می آیی ای فرخنده پی

گفت : از حمام گرم کوی تو — گفت : خود پیداست از زانوی تو

شتر را گم کرده پی افسارش میگرده

شتر سواری دولا دولا نمیشه

شتر که نواله میخواد گردن دراز میکنه

شتر کجاش خوبه که لبش بده؟

شتر گاو پلنگ

شتر مرد و حاجی خلاص

شتر مرغ را گفتند : بار بردار . گفت : من مرغم . گفتند : پرواز کن . گفت : من شترم

شترها را نعل میکردند ، کک هم پایش را بلند کرد

شراب مفت را قاضی هم میخوره

شریک اگر خوب بود خدا هم شریک میگرفت

شریک دزد و رفیق قافله

شست پات توی چشمت نره

شش ماهه به دنیا اومده

شعر چرا میگی که توی قافیه اش بمونی؟

شغال ، پوزش بانگور نمیرسه میگه ترشه

شغال ترسو انگور خوب نمیخوره

شغال که از باغ قهر کنه منفعت باغبونه

شغالی که مرغ میگیره بیخ گوشش زرده

شکمت گوشت نو بالا آورده

شکم گرسنه ایمان ندارد

شکم گشنه ، گوز فندقی

شلوار نداره ، بند شلوارش را می بنده

شمر جلودارش نمیشه

شنا بلد نیست زیر آبکی هم میره

شنونده باید عاقل باشه

شنیدی که زن آبستن گل میخوره اما نمیدونی چه گلی

شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم

شوهر برود کاروانسرا ، نونش بیاد حرمسرا

شوهرم شغال باشد ، نونم در تغار باشد

شیر بی یال و اشکم که دید — اینچنین شیری خدا هم نافرید . ((مولوی))

صابونش به جامه ما خورده

صبر کوتاه خدا سی ساله

صداش صبح در میاد

صد پتک زرگر ، یک پتک آهنگر

صد تا گنجشک با زاق و زوقش نیم منه

صد تا چاقو بسازه ، یکیش دسته نداره

صد تومن میدم که بچه ام یکشب بیرون نخوابه وقتی خوابید ، چه یکشب چه هزار شب

صد رحمت به دزد سر گردنه

صد رحمت به کفن دزد اولی

صد سال گدائی میکنه هنوز شب جمعه را نمیدونه

صد سر را کلاه است و صد کور را عصا

صد من پرقو یکمشت نیست

صد من گوشت شکار به یک چس تازی نمیارزه

صد موش را یک گربه کافیه

صفراش به یک لیمو می شکنه

صنار جیگرک سفره قلمگار نمی خواد

صنار میگیرم سگ اخته میکنم ، یه عباسی میدم غسل میکنم

ضرب خورده جراحه

ضرر را از هر جا جلوشو بگیری منفعته

ضامن روزی بود روزی رسان

ضرر بموقع بهتر از منفعت بیموقعه

ضرر کار کن ، کار نکردنه

طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است

طالع اگر اری برو دمر بخواب

طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق — تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش((سعدی))

طبل تو خالیست

طبیب بیمروت ، خلق را رنجور میخواهد

طشت طلا رو سرت بگیر و برو

طعمه هر مرغکی انجیر نیست

طمع آرد بمردان رنگ زردی

طمع پیشه را رنگ و رو زرده

طمع را نباید که چندان کنی — که صاحب کرم را پشیمان کنی

طمع زیاد مایه جونم مرگی (جوانمرگی) است

طمعش از کرم مرتضی علی بیشتره

ظالم پای دیوار خودشو میکنه

ظالم دست کوتاه

ظالم همیشه خانه خرابه

ظاهرش چون گور کافر پر حلل — باطنش قهر خدا عزوجل

عاشقان را همه گر آب برد — خوبرویان همه را خواب برد . ((ایرج میرزا))

عاشق بی پول باید شبدر بچینه

عاشقم پول ندارم کوزه بده آب بیارم

عاشقی پیداست از زاری دل — نیست بیماری چو بیماری دل . ((مولوی))

عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد ((حافظ))

عاشقی کار سری نیست که بر بالین است ((سعدی))

عاقبت جوینده بابنده بود ((مولوی))

عاقبت گرگ زاده گرگ شود — گر چه باآدمی بزرگ شود . ((سعدی))

عاقل بکنار آب تا پل میجست — دیوانه پا برهنه از آب گذشت

عاقل گوشت میخوره ، بی عقل بادمجان

عالم بی عمل ، زنبور بی عسله

عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشکل

عالم ناپرهیزکار ، کوریست مشعله دار

عبادت بجز خدمت خلق نیست — به تسبیح و سجاده و دلق نیست ((سعدی))

عجب کشگی سابیدیم که همش دوغ پتی بود

عجله ، کار شیطونه

عطایش را به لقایش بخشید

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

عذر بدر از گناه

عروس بی جهاز ، روزه بی نماز ، دعای بی نیاز ، قرمه بی پیاز

عروس تعریفی عاقبت شلخته در آمد

عروس که بما رسید شب کوتاه شد

عروس مردنی را گردن مادر شوهر نگذارید

عروس میاد وسمه بکشه نه وصله بکنه

عروس نمیتونست برقصه میگفت : زمین کجه

عروس را که مادرش تعریف کنه برای آقا دائیش خوبه

عروس که مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند

عزیز کرده خدا را نمیشه ذلیل کرد

عزیز پدر و مادر

عسس بیا منو بگیر

عسل در باغ هست و غوره هم هست

عسل نیستی که انگشتت بزنند

عشق پیری گر بجنبد سر به رسوائی زند

عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند

عقلش پاره سنگ بر میداره

عقل که نیست جون در عذابه

عقل مردم به چشمشونه

عقل و گهش قاطی شده

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد . (( … دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست)) ((سعدی))

علاج بکن کز دلم خون نیاید . ((سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل …)) ((میر والهی))

علف بدهان بزی باید شیرین بیاد

عیدت را اینجا کردی نوروزت را برو جای دیگه

عیسی به دین خود ، موسی به دین خود

غاز میچرونه

غربال را جلوی کولی گرفت و گفت : منو چطور می بینی؟ گفت : هر طور که تو منو میبینی

غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو

غلیان بکشیم یا خجالت ((مائیم میان این دو حالت …))

غم مرگ برادر را برادر مرده میداند

غوره نشده مویز شده است

فردا که برمن و تو وزد باد مهرگان — آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست؟ ((ناصر خسرو))

فرزند بی ادب مثل انگشت ششمه ، اگر ببری درد داره ، اگر هم نبری زشته

فرزند عزیز نور دیده — از دبه کسی ضرر ندیده

فرزند کسی نمیکند فرزندی — گر طوق طلا به گردنش بر بندی

فرزند عزیز دردونه ، یا دنگه یا دیوونه

فرشش زمینه ، لحافش آسمون

فرش ، فرش قالی ، ظرف ، ظرف مس ، دین ، دین محمد

فضول را بجهنم بردند گفت : هیزمش تره

فقیر ، در جهنم نشسته است

فکر نان کن که خربزه آبه

فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه

فلک فلک ، بهمه دادی منقل ، به ما ندادی یک کلک

فواره چون بلند شود سرنگون شود

فیل خوابی می بیند و فیلبان خوابی

فیلش یاد هندوستان کرده

فیل و فنجان

فیل زنده اش صد تومنه ، مرده شم صد تومنه

قاپ قمار خونه است

قاتل بپای خود پای دار میره

قاچ زین را بگیر اسب دوانی پیشکشت

قاشق سازی کاری نداره ، مشت میزنی توش گود میشه ، دمش را میکشی دراز میشه

قاشق نداری آش بخوری نونتو کج کن بیل کن

قاطر را گفتند : پدرت کیست؟ گفت : اسب آقادائیمه

قاطر را گفتند : پدرت کیست؟ گفت : اسب آقادائیمه

قاطر پیش آهنگ آخرش توبره میشه

قبا سفید قبا سفیده

قبای بعد از عید برای گل منار خوبه

قدر زر ، زرگر شناسد قدر گوهر ، گوهری .

قران کنند حرز و امام مبین کشند ((یاسین کنند ورد وبه طاها کشند تیغ …))

قربون برم خدا رو ، یک بام و دو هوا رو ، اینور بام گرما را اون ور بام سرمارو

قربون بند کیفتم ، تا پول داری رفیقتم

قربون سرت آقا ناشی ، خرجم با خودم آقام تو باشی

قربون چشمهای بادومیت – ننه من بادوم

قربون چماق دود کشت کاه ، بده جوش پیشکشت

قرض که رسید به صد تومن ، هر شب بخور قیمه پلو

قسر در رفتن

قسمت را باور کنم یا دم خروس را؟

قسم نخور که باور کردم

قلم ، دست دشمنه

قم بید و قنبید ، اونهم امسال نبید

قوم و خویش ، گوشت هم را میخورند استخوان هم را دور نمیندازند .

کاچی بهتر از هیچی است

کار از محکم کاری عیب نمیکنه

کار بوزینه نیست نجاری

کار خر و خوردن یابو

کارد ، دسته خودشو نمی بره

کار نباشه زرنگه

کار ، نشد نداره

کار هر بز نیست خرمن کوفتن — گاو نر میخواهد و مرد کهن .

کاری بکن بهر ثواب – نه سیخ بسوزه نه کباب

کاسه گرمتر از آش

کاسه جائی رود که شاه تغار باز آید

کاسه را کاشی میشکنه ، تاوانش را قمی میده

کاشکی را کاشتند سبز نشد

کاشکی ننم زنده میشد – این دورانم دیده میشد

کافر همه را بکیش خود پندارد

کاه از خودت نیست کاهدون که از خودته

کاه بده ، کالا بده ، دو غاز و نیم بالا بده

کاه پیش سگ ، استخوان پیش خر

کاه را در چشم مردم می بینه کوه را در چشم خودش نمی بینه

کاهل به آب نمیرفت ، وقتی میرفت خمره میبرد

کباب پخته نگردد مگر به گردیدن

کبکش خروس میخونه

کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز

کپه هم با فعله است؟

کجا خوشه؟ اونجا که دل خوشه

کج میگه اما رج میگه

کچلی را گفتند : چرا زلف نمیگذاری؟ گفت : من از این قرتی گریها خوشم نمیاد

کچل نشو که همه کچلی بخت نداره

کچلیش ، کم آوازش

کدخدا را ببین ، ده را بچاپ

کرایه نشین ، خوش نشینه

کرم داران عالم را درم نیست — درم داران عالم را کرم نیست

کرم درخت از خود درخته

کژدم را گفتند : چرا بزمستان در نمیآئی؟ گفت : بتابستانم چه حرمت است که در زمستان نیز بیرون آیم؟

کس را وقوف نیست که انجام کار چیست ((هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار)) [ [ حافظ ]]

کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من

کسی دعا میکنه زنش نمیره که خواهر زن نداشته باشه

کسی را در قبر دیگری نمی گذارند

کسی که از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نمیشه

کسی که از گرگ میترسه گوسفند نگه نمیداره

کسی که را مادرش زنا کنه ، با دیگران چها کنه

کسی که منار میدزده ، اول چاهش را میکنه

کسی که خربزه می خوره ، پای لرزش هم میشینه

کشته از بسکه فزونست کفن نتوان کرد

کفاف کی دهد این باده بمستی ما — خم سپهر تهی شد ز می پرستی ما .

کف دستی که مو نداره از کجاش میکنند؟

کفتر صناری ، یاکریم نمیخونه

کفتر چاهی جاش توی چاهه

کفشات جفت ، حرفات مفت

کفشاش یکی نوحه میخونه ، یکی سینه میزنه

کفگیرش به ته دیگ خورده

کلاغ آمد چریدن یاد بگیره پریدن هم یادش رفت

کلاغ از وقتی بچه دار شد ، شکم سیر بخود ندید

کلاغ از باغمون قهر کرد ، یک گردو منفعت ما

کلاغ از باغمون قهر کرد ، یک گردو منفعت ما

کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیره راه رفتن خودش هم یادش رفت

کلاغ ، روده خودش در آمده بود اونوقت میگفت : من جراحم

کلاغ سر لونه خودش قارقار نمیکنه

کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

کلاه را که به هوا بیندازی تا پائین بیاید هزار تا چرخ میخوره

کلاه کچل را آب برد گفت : برای سرم گشاد بود

کلاهش پس معرکه است

کلفتی نون را بگیر و نازکی کار را

کلوخ انداز را پاداش سنگ است — جواب است ای برادر این نه جنگ است .

کله اش بوی قرمه سبزی میده

کله پز برخاست سگ جایش شنست

کله گنجشکی خورده

کمال همنشین در من اثر کرد — وگر نه من همان خاکم که هستم . [ [ سعدی]]

کم بخور همیشه بخور

کمم گیری کمت گیرم – نمرده ماتمت گیرم

کنار گود نشسته میگه لنگش کن

کنگر خورده لنگر انداخته

کور از خدا چی میخواهد؟ دو چشم بینا

کور خود و بینای مردم

کورشه اون دکانداری که مشتری خودشو نشناسه

کور را چه به شب نشینی

کور کور را میجوره آب گودال را

کور می شوم ، لال می شوم ، اما خر نمی شوم

کور هر چی توی چنته خودشه خیال میکنه توی چنته رفیقش هم هست

کوری دخترش هیچ ، داماد خوشگل هم میخواهد

کوزه خالی ، زود از لب بام میافته

کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره

کوزه نو آب خنک داره

کوزه نو دو روز آب را سرد نگه میداره

کوسه دنبال ریش رفت سیبیلشم از دست داد

کوسه و ریش پهن

کو فرصت؟

کوه بکوه نمیرسه ، آدم به آدم میرسه

کوه ، موش زائیده

گابمه و آبمه و نوبت آسیابمه

گاو پیشانی سفیده

گاوش زائیده

گاو نه من شیر

گاه باشد که کودک نادان — بغلط بر هدف زند تیری

گاهی از سوراخ سوزن تو میره گاهی هم از دروازه تو نمیره

گدارو که رو بدی صاحبخونه میشه

نرمی ز حد مبر که چو دندان مار ریخت —- هر طفل نی سوار کند تازیانه اش [ [ صائب]]

گذر پوست به دباغخانه میافته

گر بدولت برسی مست نگردی مردی

گر بری گوش و گر زنی دمبم — بنده از جای خود نمی جنبم

گربه برای رضای خدا موش نمیگیره

گربه تنبل را موش طبابت میکنه

گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده

گربه را دم حجله باید کشت

گربه را اگر در اطاق حبس کنی پنجه بروت میزنه

گربه را گفتند : گهت درمونه خاک پاشید روش

گربه روغن میخوره خانم دهنش بو میکنه

گربه شب سموره

گربه شیر است در گرفتن موش — لیک موش است در مصاف پلنگ

گربه مسکین اگر پر داشتی — تخم گنجشک از زمین بر داشتی

گر تو بهتر میزنی بستان بزن

گر تو قرآن بدین نمط خوانی — ببری رونق مسلمانی را [[ سعدی]]

گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را ((در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند …)) [[ حافظ]]

گر جمله کائنات کافر گردند — بر دامن کریاش ننشیند گرد

گر حکم شود که مست گیرند — درشهرهر آنچه هست گیرند

گر در همه دهر یک سر نیشتر است — بر پای کسی رود که از همه درویشتر است

گر در یمنی چو با منی پیش منی — ور پیش منی چو بی منی در یمنی

گرد نام پدر چه میگردی؟ — پدر خویش باش اگر مردی [[ سعدی]]

گرز به خورند پهلوون

گر زمین و زمان بهم دوزی — ندهندت زیاده از روزی

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازیم

گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟

گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده

گرهی که با دست باز میشه نباید با دندان باز کرد

گفت پیغمبر که چون کوبی دری — عاقبت زآن در برون آید سری

گفت : چشم تنگ دنیا دار را — یا قناعت پر کند یا خاک گور [[ سعدی]]

گفت : چشم تنگ دنیا دار را — یا قناعت پر کند یا خاک گور [[ سعدی]]

گفت : خونه قاضی عروسیست . گفت : بتو چه؟ گفت : مرا هم دعوت کرده اند . گفت : بمن چه؟

گفت : استاد شاگردان از تو نمیترسند. گفت : منهم از شاگردها نمیترسم

گفتند : خرس تخم میذاره یا بچه؟ گفت : از این دم بریده هر چی بگی بر میاد

گفتند : خربزه و عسل با هم نمیسازند . گفت : حالا که همچین ساخته اند که دارند منو از وسط بر میدارند

گفتند : خربزه میخوری با هندوانه؟ گفت : هر دودانه

گفت : نوری خونه است؟ گفتند : علاوه بر نوری دخترش هم خونه است . گفت : نور علی نور

گفتم آدم نمی شوی ، نگفتم شاه نمی شوی

گل زن و شوهر را از یک تغار برداشته اند

گله گیهات بسرم ایشالاه عروسی پسرم

گلو هفت بند دارد

گنج بی مار و گل بی خار نیست — شادی بی غم در این بازار نیست [[ مولوی]]

گنجشک امسال رو باش که گنجشک پارسالی را قبول نداره

گنجشک با باز پرید افتاد و ماتحتش درید

گنجشک با زاغ زوغش بیست تاش یه قرونه ، گاو میش یکیش صد تومنه

گندم از گندم بروید جو ز جو (( از مکافات عمل غافل نشو …)) [[ مولوی]]

گندم خوردیم از بهشت بیرونمان کردند

گوساله بسته را میزنه

گوسفند امام رضا را تا چاشت نمیچرونه

گوسفند بفکر جونه ، قصاب به فکر دنبه

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من — آنچه البته بجائی نرسد فریادست [[ یغمای جندقی]]

گوشت جوان لب طاقچه است

گوشت را از ناخن نمیشه جدا کرد

گوشت را از بغل گاو باید برید

گوشت رانم را میخورم منت قصاب رو نمیکشم

گوهر پاک بباید که شود قابل فیض — ورنه هر سنگ و گلی لولو مرجان نشود [[ حافظ]]

گهی پشت به زین و گهی زین به پشت

گه جن خورده

گیرم پدر تو بود فاضل — از فضل پدر تو را چه حاصل [[ نظامی]]

گیرم که مار چوبه کند تن بشکل مار — کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست [[ خاقانی]]

گیسش را توی آسیا سفید نکرده

لاف در غریبی ، گور در بازار مسگرها

لالائی میدونی چرا خوابت نمیبره

لب بود که دندون اومد

لر اگر ببازار نره بازار میگنده

لقمان حکیم را گفتند : ادب از که آموختی؟ گفت : از بی ادبان [[گلستان سعدی]]

لگد به گور حاتم زده

لولهنگش آب میگیره

لیلی را از چشم مجنون باید دید

ما از خیک دست برداشتیم خیک از ما دست بر نمیداره

ما اینور جوب تو اونور جوب

ما اینور جوب تو اونور جوب ، فحش بده فحش بستون ، پیراهن یکی شانزده تومنه

ما درون را بنگریم و حال را

مادر را دل سوزد ، دایه را دامن

مادر زن خرم کرده ، توبره بر سرم کرده

مادر که نیست با زن بابا باید ساخت

مادر مرده را شیون میاموز

مارا باش که از بز دنبه میخواهیم

مار بد بهتر بود از یار بد

مار پوست خودشو ول میکنه اما خوی خودشو ول نمیکنه

مار تا راست نشه بسوراخ نمیره

مار خورده افعی شده

مار خیلی از پونه خوشش میاد دم لونه اش سبز میشه

مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه

مار گیر را آخرش مار میکشه

مار مهره ، هر ماری نداره

مار هر کجا کج بره توی لونه خودش راست میره

ماست را که خوردی کاسه شو زیر سرت بزار

ماستها را کیسه کردند

ماست مالی کردن

ماستی که ترشه از تغارش پیداست

ماست نیستی که انگشتت بزنند

ما صد نفر بودیم تنها ، اونها سه نفر بودند همراه

ما که خوردیم اما نگی یارو خر بود سیرابیت نپخته بود

ما که در جهنم هستیم یک پله پائین تر

ما که رسوای جهانیم غم عالم پشمه

مال است نه جان است که آسان بتوان داد

مال بد بیخ ریش صاحبش

مال به یکجا میره ایمون به هزار جا

مالت را خار کن خودت را عزیز کن

مال خودت را محکم نگهدار همسایه را دزد نکن

مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم

مال دنیا وبال آخرته

مال ما گل مناره ، مال مردم زیر تغاره

مال مفت صرافی نداره

پول باد آورده چند و چون نداره

مال ممسک میراث ظالمه

مال همه ماله ، مال من بیت الماله

ماما آورده را مرده شور میبره

ماما که دو تا شد سر بچه کج در میاد

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون — او بمطلب ها رسید و ما هنوز آواره ایم .

ماه درخشنده چو پنهان شود — شب پره بازیگر میدان شود

ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم

ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه

ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است

ماهی ماهی رو میخوره ، ماهی خوار هر دو را

ماهی و ماست؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست؟

مبارک خوشگل بود ابله هم درآورد

مثقال نمکه خروار هم نمکه

مثل سیبی که از وسط نصف کرده باشند

مثل کنیز ملا باقر

مرد چهل ساله تازه اول چلچلیشه

مرد خردمند هنر پیشه را — عمر دو بایست در این روزگار *** تا به یکی تجربه آموختن — با دگری تجربه بردن بکار . [[ سعدی ]]

مرد که تنبوتش دو تا شد بفکر زن نو میافته

مرده را رو که رو بدی بکفن خودش میرینه

مردی را پای دار میبردند زنش میگفت : یه شلیته گلی برای من بیار

مردی که نون نداره اینهمه زبون نداره

مرغ بیوقت خوان را باید سر برید

مرغ زیرک که میرمید از دام – با همه زیرکی بدام افتاد

مرغ گرسنه ارزن در خواب می بینه

مرغ ، هم تخم میکمه هم چلغوز

مرغ همسایه غازه

مرغی را که در هواست نباید به سیخ کشید

مرغ یه پا داره

مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه

مرگ برای من ، گلابی برای بیمار

مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیکنه

مرگ خر عروسی سگه

مرگ خوبه اما برای همسایه

مرگ میخواهی برو گیلان

مرگ یه بار شیون یه بار

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد ((نابرده رنج گنج میسر نمی شود …)) [[ سعدی ]]

مزد خر سور چرونی خر سواریست

مزد دست مهتر چس یابوست

مسجد نساخته گدا درش ایستاده

مشتری آخر شب خونش پای خودشه

مشک خالی و پرهیز آب

معامله با خودی غصه داره

معامله نقد بوی مشک میده

معما چو حل گشت آسان شود

مغز خر خورده

مفرداتش خوبه اما مرده شور ترکیبشو ببره

مگس به فضله ش بشینه تا مورچه خور دنبالش میدوه

مگه سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟

مگه کاشونه که کپه با فعله است؟

ملا شدن چه آسون ، آدم شدن چه مشکل

ملا نصرالدین صنار میگرفت سگ اخته میکرد یکعباسی میداد میرفت حموم

من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم — تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال . [[ سعدی ]]

من از بیگانگان هرگز ننالم — که با من هر چه کرد آن آشنا کرد . [[ حافظ]]

من از تو پول خواستم نه فتوا

من کجا و خلیفه در بغداد

من میگم خواجه ام تو میگی چند تا چه داری؟

من میگم نره تو میگی بدوش

من میگم انف ، تو نگو انف ، تو بگو انف

من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش — چون بفکر سوختن افتاده ای مردانه باش . [[ مرتضی قلیخان شاملو]]

من نوکر حاکمم نه نوکر بادنجان

موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحب خونه را

موش به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست

موش چیه که کله پاچش باشه

موش زنده بهتر از گربه مرده است

موش به همبونه (انبار) کار نداره همبونه به موش کار داره

موش و گربه که با هم بسازند دکان بقالی خراب میشه

مهتاب نرخ ماست را میشکنه

مهره مار داره

مه فشاند نور و سگ عوعو کند — هر کسی بر طینت خود می تند [[ مولوی ]]

مهمون باید خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه ، خون گریه کنه

مهمون تا سه روز عزیزه

مهمون خر صاحبخونه است

مهمون که یکی شد صاحبخونه گاو میکشه

مهمون مهمون و نمیتونه ببینه صاحبخونه هر دو را

مهمون ناخونده خرجش پای خودشه

مهمون هر کی ، و در خونه هر چی

میون حق و باطل چهار انگشته

میون دعوا حلوا خیر نمی کنند

میون دعوا نرخ معین میکنه

می بخور ، منبر بسوزان ، مردم آزاری مکن

میخوای عزیز بشی یا دور شو یا کور شو

میراث خرس به کفتار میرسه

میراث خوار بهتر از چشته خوره

میوه خوب نصیب شغال میشه

میهمان راحت جان است و لیکن چو نفس — خفه سازد که فرود آید و بیرون نرود

نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت

ناز عروس به جهازه

نازکش داری ناز کن ، نداری پاهاتو دراز کن

نبرد رگی تا نخواهد خدای ((اگر تیغ عالم جنبد ز جای …))

نخود توی شله زرد

نخودچی توی جیبم میکنی اونوقت سرم را میشکنی؟

نخودچی شو دزدیده

نخود همه آش

ندید بدید وقتی بدید به خود برید

نذر میکنم واسه سرم خودم میخورم و پسرم

نردبون ، پله به پله

نردبون دزدها

نزدیک شتر نخواب تا خواب آشفته نبینی

نزن در کسی را تا نزنند درت را

نسیه نسیه آخر بدعوا نسیه

نشاشیدی شب درازه

نشسته پاکه

نفسش از جای گرم در میاد

نکرده کار نبرند بکار بیلش می شکنه می مونه تو کار

نگاه بدست ننه کن مثل ننه غربیله کن

نوشدارو بعد از مرگ سهراب

نوکر باب ، شیش ماه چاقه شیش ماه لاغر

نوکر بی جیره و مواجب تاج سر آقاست

نوکه اومد به ببازار کهنه می شه دلازار

نون اینجا آب اینجا – کجا بروم به از اینجا؟

نون بدو ، آب بدو ، تو بدنبالش بدو

نون بده ، فرمون بده

نون بهمه کس بده ، اما نان همه کس مخور

نونت را با آب بخور منت آبدوغ نکش

نون خونه رئیسه ، سگش هم همراهشه

نون خودتو میخوری حرف مردم و چرا میزنی؟

نون خود تو میخوری حلیم حاج عباسو هم میزنی؟

نون را به اشتهای مردم نمیشه خورد

نون را باید جوید توی دهنش گذاشت

نونش توی روغنه

نونش را پشت شیشه میماله

نون گدائی رو گاو خورد دیگه بکار نرفت

نون نامردی توی شکم مرد نمیمونه

نون نداره بخوره پیاز میخوره اشتهاش واشه

نون نکش آب لوله کش

نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمانی

نه آفتاب از این گرم تر میشود و نه غلام از این سیاه تر

نه از من جو ، نه از تو دو ، بخور کاهی برو راهی

نه باون خمیری نه باین فطیری

نه به اون شوری شوری نه باین بی نمکی

نه بباره نه به داره ، اسمش خاله موندگاره

نه بر مرده بر زنده باید گریست ((گر این تیر از ترکش رستمی است …)) [[ فردوسی ]]

نه پسر دنیائیم نه دختر آخرت

نه پشت دارم نه مشت

نه پیر را برای خر خریدن بفرست نه جوان را برای زن گرفتن

نه خانی اومده نه خانی رفته

نه چک زدم نه چونه ، عروس اومد به خونه

نه خود خوری نه کس دهی گنده کنی به سگ دهی

نه در غربت دلم شاد و نه روئی در وطن دارم — الهی بخت برگردد از طالع که من دارم .

نه در غربت دلم شاد و نه روئی در وطن دارم — الهی بخت برگردد از طالع که من دارم .

نه دزد باش نه دزد زده

نه راه پس دارم نه راه پیش

نه سر پیازم نه ته پیاز

نه سر کرباسم نه ته کرباس

نه سرم را بشکن نه گردو توی دومنم کن

نه سیخ بسوره نه کباب ((کاری بکن بهر ثواب …))

نه عروس دنیا نه داماد آخرت

نه شیر شتر نه دیدار عرب

نه قم خوبه نه کاشون لعنت به هر دوتاشون

نه مال دارم دیوان ببره نه ایمان دارم شیطان ببره

نه نماز شبگیر کن نه آب توی شیر کن

نه هر که سر نتراشد قلندری داند

نی به نوک دماغش نمیرسه

نیش عقرب نه از ره کین است — اقتضای طبیعتش این است

نیکی و پرسش؟

وای بباغی که کلیدش از چوب مو باشه

وای به خونی که یکشب از میونش بگذره

وای به کاری که نسازد خدا

وای به مرگی که مرده شو هم عزا بگیره

وای به وقتی که بگندد نمک

وای به وقتی که چاروادار راهدار بشه

وای بوقتی که قاچاقچی گمرکچی بشه

وعده سر خرمن دادن

وقت خوردن ، خاله ، خواهر زاده را نمیشناسه

وقت مواجب سرهنگه ، وقت کار کردن سربازه

وقتی که جیک جیک مستونت بود یاد زمستونت نبود؟

وقتی مادر نباشه با زن بابا باید ساخت

هادی هادی اسم خودتو بما نهادی

هر جا که آشه ، کل ، فراشه

هر جا خرسه ، جای ترسه

هر جا سنگه بپای احمد لنگه

هر جا که پری رخیست دیوی با اوست

هر جا که گندوم نده مال من دردمنده

هر جا که نمک خوری نمکدون نشکن

هر جا مرغ لاغره ، جایش خونه ملا باقره

هر جا هیچ جا ، یک جا همه جا

هر چه از دزد موند ، رمال برد

هر چه بخود نپسندی بدیگران نپسند

هر چه بگندد نمکش میزنند — وای به وقتی که بگندد نمک

هر چه به همش بزنی گندش زیادتر میشه

هر چه پول بدی آش میخوری

هر چه پیش آید خوش آید

هر چه خدا خواست همان شود — هر چه دلم خواست نه آن شد

هر چه خورده نریده

هر چه دختر همسایه چل تر ، برای ما بهتر

هر چه در دیگ است به چمچه میاد

هر چه دیر نپاید دلبستگی را نشاید

هر چه رشتم پنبه شد

هر چه سر ، بزرگتر درد بزرگتر

هر چه عوض داره گله نداره

هر چه کنی بخود کنی گر همه نیک و بد کنی

هر چه که پیدا میکنه خرج اتینا میکنه

هر چه مار از پونه بدش میاد بیشتر در لونه اش سبز میشه

هر چه میگم نره ، بازم میگه بدوش

هر چه نصیب است نه کم میدهند — ور نستانی به ستم میدهند

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست — ورنه تشریف توبر بالای کس کوتاه نیست .[[ حافظ ]]

هر چیز که خوار آید یکروز به کار آید

هر خری را به یک چوب نمیرونند

هر دودی از کباب نیست

هر رفتی ، آمدی داره

هر سخن جائی و هر نکته مقامی دارد

هر سرازیری یک سر بالائی داره

هر سرکه ای از آب ، ترش تره

هر سگ در خونه صاحابش شیره

هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی

هر کس از هر جا رونده است با ما برادر خونده است

هر کسی پنج روزه نوبت اوست ((دور مجنون گذشت و نوبت ماست …)) [[ حافظ ]]

هر که با مادر خود زنا کنه با دگران چها کنه

هر که بامش بیش برفش بیش

هر که بیک کار ، بهمه کار – هر که بهمه کار بهیچ کار

هر که به امید همسایه نشست گرسنه میخوابه

هر که تنها قاضی رفت خوشحال بر میگرده

هر که خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه

هر که خری نداره غمی نداره

هر که خیانت ورزد دستش در حساب بلرزد

هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد گوید

هر که را زر در ترازوست زور در بازوست

هر که را طاووس باید جور هندوستان کشد

هر که را مال هست و عقلش نیست — روزی آن مال مالشی دهدش *** وانکه را عقل هست و مالش نیست— روزی آن عقل بالشی دهدش .[[ عمادی شهریاری]]

هر که را میخواهی بشناسی یا باهاش معامله کن یا سفر کن

هر که شیرینی فروشد مشتری بروی بجوشد

هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد

هر کی بفکر خویشه کوسه بفکر ریشه

هر کی خر شد ، ما پالونیم

هر کی که زن نداره ، آروم تن نداره

هر کی که زن نداره ، آروم تن نداره

هر گردی گردو نیست

هر گلی زدی سر خودت زدی

هزار تا چاقو بسازه یکیش دسته نداره

هزار تا دختر کور و یکروزه شوهر میده

هزار دوست کمه ، یک دشمن بسیار

هزار قورباغه جای یه ماهی رو نمیگیره

هزار وعده خوبان یکی وفا نکند

هشتش گرو نه است

هلو برو تو گلو

هم از توبره میخوره هم از آخور

هم از شوربای قم افتادیم هم از حلیم کاشون

همان آش است و همان کاسه

همان خر است و یک کیله جو

هم چوب را خوردیم هم پیاز را و هم پول را دادیم

هم حلوای مرده هاست هم خورش زنده ها

هم خدا را میخواهد هم خرما

همدون دوره و کردوش نزدیک

همدون دوره و کردوش نزدیک

همسایه نزدیک ، بهتر از برادر دور

همسایه ها یاری کنید تا من شوهر داری کنم

هم فاله و هم تماشا

همکار همکار و نمیتونه ببیند

هم لحافه و هم تشک

هم میترسم هم میترسونم

همنشین به بود تا من از او بهتر شوم

همه ابری هم بارون نداره

همه خرها رو به یک چوب نمیرونند

همه رو مار میگزه مارو خر چسونه

همه سروته یه کرباسند

همه قافله پس و پیشیم

همه کاره و هیچ کاره

همه ماری مهره نداره

همه ماهی خطر داره بدنامیشو صفر داره

هر مرغی انجیر نمیخوره

همیشه آب در جوی آقا رفیع نمیره به دفه هم در جوی آقا شفیع میره

همیشه به کار خیر بگو ان شاء الله

همیشه خره خرما نمیرینه

همیشه روزگار بانسان رو نمیکنه

همیشه شعبان ، یکبا ر هم رمضان

همیشه ما میدیدیم یه دفعه هم تو ببین

همینو که زائیدی بزرگش کن

هنوز باد به زخمش نخورده

هنور دهنش بوی شیر میده

هنوز سر از تخم در نیاورده

هنوز غوره نشده مویز شده

هوو هوو را خوشگل میکنه جاری جاری را کدبانو

هیچ ارزونی بی علت نیست

هیچ انگوری دوبار غوره نمیشه

هیچ بده را به هیچ بستانی کاری نیست

هیچ بدی نرفت که خوب جاش بیاد

هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه

هیچ تقلبی بهتر از راستی نیست

هیچ چراغی تا به صبح نمیسوزه

هیچ چیز شرط هیچ چیز نیست

هیچ دوئی نیست که سه نشه

هیچ دودی بی آتش نیست

هیچ عروس سیاه بختی نیست که تا چهل روز سفید بخت نباشه

هیچکاره ، رقاص پای نقاره

هیچکاره و همه کاره

هیچکس در پیش خود چیزی نشد

هیچکس را توی گور دیگری نمیگذارن

هیچکس روزی دیگری را نمیخوره

هیچکس نمیگه ماست من ترشه

هیچ گرونی بی حکمت نیست

یابو برش داشته

یابوی اخته و مرد کوسه سن و سالشون معلوم نیست

یابوی پیش آهنگ آخرش توبره کش میشه

یا خدا یا خرما

یاربد ، بدتر بود از یار بد

یارب مباد آنکه گدا معتبر شود

یار در خانه و گرد جهان میگردیم

یار قدیم ، اسب زین کرده است

یار ، مرا یاد کنه ولو با یک هل پوک

یارو خر را رنگ می کنه جای گور خر می فروشه

یا زنگی زنگ باش یا رومی روم

یا علی غرقش کن منهم روش

یا کوچه گردی یا خانه داری

یا مرد باش یا نیمه مرد یا هپل هپو

یا مرگ یا اشتها

یا مکن با پیلان دوستی — یا بنا کن خانه در خورد پیل[[ سعدی ]]

یعنی کشک

یکی رو تو ده راه نمی دادند سراغ کدخدارو میگرفت

یک ارزن از دستش نمی ریزه

یک مرده بنام به که صد زنده به ننگ

یک انار و صد بیمار

یک بز گر گله را گر میکند

یکخورده شاخ بهتر از هزار ذرع دمه

یک داغ دل بس است برای قبیله ای

یکدم نشد که بی سر خر زندگی کنیم

یک دست صدا ندارد

یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب

یک بار جستی ملخه ، دو بار جستی ملخه ، آخر به دستی ملخه

یه بام و دو هوا

یه پا چارق ، یه پا گیوه

یه پاش این دنیا یه پاش اون دنیاست

یه پول جیگرک سفره قلمکار نمیخواد

یه تب یه پهلوان و میخوابونه

یه تخته اش کمه

خل و کم عقل است

یه جا میل و مناره را نمی بینه یه جا ذره رو در هوا میشماره

یه مثقال گه توی شکمش نیست میخواد به شمس العماره برینه

یه چیز بگو بگنجه

یه حموم خرابه چهل تا جومه دار نمیخواد

یه خونه داریم پنبه ریسه ، میون هفتاد ورثه

یه دست به پیش و یه دست به پس

یه دستم سپر بود ، یه دستم شمشیر ، با دندونام که نمیتونم بجنگم

یه دیوانه سنگی به چاه میندازه که صدعاقل نمیتونه بیرون بیاره

یه روده راست توی شیکمش نیست

یه روزه مهمونیم و صد ساله دعاگو

یه روز حلاجی میکنه سه روز پنبه از ریش ور میچینه

یه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون کره

یه سال روزه بگیر آخرش با فضله سگ افطار کن

یه سوزن بخودت بزن و یه جوالدوز به مردم

یه سیب و که به هوا بندازی تا بیاد پائین هزار تا چرخ میخوره

یه شکم سیر بهتر از صد شکم نیم سیر

یه عمر گدائی کرده هنوز شب جمعه رو نمیدونه

یه کاسه چی صد تا سرناچی

یه کفش آهنی میخواد و یه عصای فولادی

یه کلاغ و چهل کلاغ

یه گوشش دره یه گوشش دروازه

یه لاش کردیم نرسید دو لاش کردیم که برسد

یه لقمه نون پرپری من بخورم یا اکبری

یه مرید خر بهتر از یه ده شیش دانگ

یه مو از خرس کندن غنیمته

یه مویز و چل قلندر

یه نه بگو ، نه ماه رو دل نکش

یه وقت از سوراخ سوزن تو میره یه وقت از در دروازه تو نمیره

یکی به نعل و یکی به میخ

یکی چهارشنبه پول پیدا میکنه یکی گم میکنه

یکی کمه ، دوتا غمه ، سه تا خاطر جمه

یکی مرد و یکی مردار شد یکی به غضب خدا گرفتار شد

یکی میبره یکی میدوزد

یکی گفت : مادرم را میفروشم . گفتند : که چطور مادرت را میفروشی؟ گفت : قیمتی میگم که نخرند

یکی میمرد ز درد بینوایی – یکی میگفت خانوم زردک میخواهی؟

یکی نون نداشت بخوره پیاز میخورد که اشتهاش واشه

یکی یه دونه یا خل میشه یا دیوونه

1. از درد ناعلاجی به گربه می گه خانوم باجی.(وقتی که به ناچار مجبور به پذیرش چیز یا کس دیگری بشوند ، این ضرب المثل را به کار می برند.)

2. آش کشک خاله ته ، بخوری پاته ، نخوری پاته.(یعنی : این کار را باید انجام دهی. چه دلت بخواد چه دلت نخواد.)

3. انگور خوب نصیب شغال می شه.(کنایه از دختران زیبا که دچار شوهران زشت و بد اخلاق می شوند.)

4. آسوده کسی که خر ندارد ، از کاه و جو اش خبر ندارد.(یعنی : آدم فقیر نگران از دست رفتن مالش نیست.)

5. پز عالی ، جیب خالی.(یعنی : پرمدعا و بی پول.)

1. آب از سر بند بسته می شود : باید هر اصلاحی را از مبدا و منشا آن انجام داد.

2. پیل هر چی مردنی بشه د شکمشی یک زانو آوه : فیل هر چه مردنی تر باشد در شکمش یک زانو آب موجود است.

3. آو طرف آو ریز خو موره : آب به طرف آبریز خود می رود.

4. خوش درخشید ، ولی دولت مستعجل بود : پس از برخورداری از شیرین کامی ها و خوشی های زودگذر گفته می شود یا در جایی که شخصی یا جمعی برای انجام کار دست به کار شوند ، ولی حادثه غیرمترقبه ای آن ها را از ادامه خدمت گزاری باز دارد و به نتیجه ای نرسیده باشند.

5. دیگ شریکی را سر چار راهی مشکن : کاری که چند تن در آن شریک باشند غالبا به دلیل اختلافات نتیجه خوبی نمی دهد. یا به عبارتی آشپز که دوتا میشه غذا یا شور میشه یا بی نمک.

6. کار کو داندازه که از دست و پای نندازه : کار را با قاعده انجام بده تا از دست و پا نیفتی

7. دیر آیه درست آیه : دیر آید درست آید.

مرا برای نظرات کاربرانی بعدی به یاد بسپار

All Rights Reserved – © 2016 – 2022

در میان پدیده های زبانی که مشخصه فرهنگ مردم است ، بدون شک این ضرب المثل با معنی وجود دارد. این یک شکل زبانی است ، عمدتاً به شکل شفاهی ، که از طریق آن خرد اجداد در مورد زندگی روزمره منتقل می شود. ضرب المثل ها با مشکلات ، شادی ها و نگرانی های زندگی روزمره ارتباط دارند ، بنابراین بازتابی از زندگی بشر هستند. زبان فارسی ، مانند سایر فرهنگ ها ، دارای مجموعه ای از ضرب المثل های جمع آوری شده در مجموعه های مختلف و فرهنگ نامه های پارمیولوژی است.

به معانی این است که نباید جلوی چشم دیگران باشی چون احتمال آسیب دیدن را داری.

به معنای این است که متوجه آسیب نزدیکان خود شود.

به معنای این است که افراد نادان را در لباس های کهنه تحویل نمی گیرند و افراد نادان را بر صدر می نشانند.ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

به معنای این است که کسی را ناامید کند.

در مورد افراد خسیس این ضرب المثل به کار می رود.

به معنی این است که 2 نفر در کاری شراکت کنند احتا خرابکاری آن بسیار زیاد است.

به معنای این است که درباره ی دعای کودکان سخنی شنیده شود.

به معنای این است که خوراکی فروشان برای طعنه و طنز به کار میبرند.

به معنای آن است که افراد فقیر در هر کاری دچار زحمت می شوند.

به معنای این است ، فردی را که به مهمانی دعوت می کنند در ظاهر او مهمان است ولی فرد را برای خدمت کردن دعوت کرده اند.

به معنای این است که بر سفره کریم خان زند ، لرزانک (چیزی شبیه به ژله) گذاشته بودند. یکی از نزدیکان گفت : میل کنید ، بسیار قوی است. کریم خان زند گفت: این که می‌لرزد . چیزی که خودش را نمی‌تواند نگه دارد، چه طور مرا نگه می‌دارد؟

به معنای این است که حرف مردم انتها ندارد.

داستان این ضرب المثل از این قرار است که روزی روزگاری حضرت سلیمان تمامی پرندگان و حیوانات را به قصر خود دعوت کرد. سپس سفره‌ای برای آنها پهن کرد و انواع و اقسام غذاها به مقدار بسیار بر سر سفره نهاد. پیش از همه نهنگی سر از آب بیرون کرد و از حضرت سلیمان غذا خواست. به امر سلیمان لقمه‌ای بزرگ در دهانش افکندند، بلعید و باز از حضرت سلیمان غذا خواست تا آن که تمام غذا را در دهانش ریختند و او بلعید ولی باز طالب غذا بود. حضرت سلیمان از خوراک آن حیوان تعجب کرد و از او پرسید: غذای تو در هر روز چه مقدار است. نهنگ گفت: روزی “سه قورت” و تمام این غذاها که به من دادید نیم قورت بود و هنوز دو قورت و نیمم باقیست.

معنی این ضرب المثل این است که هر جیزی از دست فقیر برود می گوید به جهنم.

به معنای این است که قیمت و ارج اشخاص نیکوکار در هنگام زندگی و بعد از مرگ به یک میزان است .

یعنی شخصی یاد روزگار خوش گذشته اش افتاده است.

به معنای این است که حرفی که تو میزنی دروغ است و دروغ تو کاملا مشخص است.

به معنای این است که شاد و سرحال هستی.

به معنای این است که سررشته هر امری دست ابداع ککنده می باشد.

ضرب المثل به این معنی استکه اشخاص نزدیک و خویشاوندان حرف گویی شایسته نیست. به معنای فحش به فامیل تف سر بالا می باشد.

به معنای این است که والدین مجبورند خود را صرف فرزندان خود کنند.

به معنای این است که در مورد کسی به کار می رود که با حرکت و حرف های خود همه خوبی ها را مقابل افراد انجام داده ، بدون اثر و ضایع است.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

Δdocument.getElementById( “ak_js_1” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل یکی را به ده راه نمی دادند سراغ کدخدا را می گرفت

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل روغن ریخته نذر امامزاده شده + خلاصه داستان

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل هر پستی، بلندی دارد

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل پاشنه آشیل + ریشه ضرب المثل

در ادامه با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل دزد آمد و هیچ نبرد + با مثال

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل به گردن گرفتن

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل‌های ایرانی

0

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل یک شبه ره صد ساله رفتن

در این پست با معنی و مفهوم این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

ضرب المثل‌های ایرانی

0

آشنایی با معنی و مفهوم ضرب المثل تعارف شاه عبدالعظیمی + ریشه ضرب المثل

در این پست با معانی، ریشه و مفهوم اصلی این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید با دانشچی همراه باشید.

وب‌سایت دانش‌چی با هدف یک سایت آموزشی، تحقیقی، وبگردی و اطلاع رسانی در جهت پیشرفت علمی دانش آموزان، دانشجویان و کاربران اینترنت راه‌اندازی شده است.

کلافه و سردرگم و مردد بودن، هم و غم پیدا کردن راه چاره داشتن.

کسی که در حق دیگری خدمت و خوبی کرده و دست آخر هم بدهکار شده و دچار زخم‌زبان و توقعات بی‌جا گردد.

خدا را در همه جا می‌توان یافت و به او توجه کرد.

به کسی که در غم و اندوه فرو رفته باشد می‌گویندضرب المثلهای فارسی همراه با معنی

جواب کردن، عذر کسی را خواستن و بیرون کردن. در برخی موارد در هنگام خروج میهمان کفش را جفت می‌کردند


ترسیدن و به هول و ولا و دلشوره افتادن

کسی که در سر هوای کارها و اقدامات خطرناک و دردسر آفرین و خارج از توان خود بپروراند.


وصف تیره‌روزی و اندازه و ملال فراوان

جواب بچه بهانه‌گیر را با ننه (مامان) گفتن بی‌امان خواهش و بهانه داشته باشد و اشاره به اینکه: مادر عاشق با گذشت است که همیشه در مقابل آزار و اذیت یا کوتاهی و نادانی فرزندش گذشت کرده و نیم من می‌شود.

اشاره مزاح‌گونه به بعضی خصلت‌های نه چندان خوب مردم این دو شهر (صد البته که در همه جا آدم‌های خوب و بد وجود دارند).

منظور دنیا و بی‌وفائی آن است که هر روز بر وفق مراد کسی است و روز بعد از او روی می‌گرداند.


ناز بیخودی که اصلاً هم به طرف نمی‌آید

بدون محاسبه و بی‌حساب و کتاب شروع به کاری کردن

یک چیز یا کار درست و حسابی و کامل بهتر از چندین کار جور واجورِ ناقص و بدردنخور می‌باشد.

حرف مهمان یا تازه واردی که با بی‌اعتنایی میزبان روبرو شده باشد.

متغیرالحال، دو شخصیته، کسی که هر وقت یک حالت و یک رفتار را در پیش بگیرد.

دوپهلو و دوجور حرف زدن، کلام بینابین و ناواضح، مراعات هر دو طرف را کردن و مقصود خود را در لفافه بین نمودن.

بعضی‌ها معتقدند تک فرزندها به دلیل لوس و از خود راضی بودن، عقل و رفتار چندان منطقی و درست حسابی و قابل قبولی ندارند.

قدر و ارزش هر کار و هنری را خبره و هنرمند در آن می‌داند

در یک مسئله و امری واحد بنا بر مصلحت دو گونه عقیده و دو برخورد متفاوت داشتن.

هنگامی بالادست یا صاحب حق چیزی را ببخشد اما زیر دست خساست کرده و از بخشیدن خودداری کند.


کم بیا، کم برو تا شیرین و عزیز باشی

هیچ‌گاه نباید ناامید شد همیشه روزنه امیدی وجود دارد.

علاقه شدید در مورد کاری یا نسبت به چیزی و کسی که که معمولاً به همان اندازه هم زود از بین ‌می‌رود


اشاره به یچه یا آدم شرور و شیطان و پرآزار.


رحم وشفقت نسبت به ظالم، ستم بر مظلوم است

قطع امید و صرف‌نظر، باز کردن گوش و شنیدن حرفی که آخرین امید ناامید می‌کند، فکری را از سر بیرون کردن. حاضر به شنیدن حرفی که به ضرر فرد می‌باشد

هر اوجی حضیضی و هر خیزی افتی دارد، کسی که در اوج غرور و برتری باشد عاقبت به خواری و حقارت می‌رسد


اصرار و لجاجت، یکدندگی و پافشاری رو حرف خود.

حرف آدم حسود یا حسرت‌کس در مورد کسی که به مقصود خود رسیده و دق می‌کند اما خود از مثل آن محروم است



در این رابطه بیشتر بخوانید:


ضرب المثل “با آب حمام دوست می گیرد”


ضرب المثل ” اینها همه شعر است “


ضرب المثل ” آره آورده “




تهیه و گردآوری مجله دلگرم


مرضیه ملایری

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی




درج کامنت برای این مطلب غیر فعال است

ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی
ضرب المثلهای فارسی همراه با معنی
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *