داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی
داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

فیودار داستایفسکی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را در سال ۱۸۶۴ منتشر کرد. یکی از عجیب‌ترین رمان‌هایش که در آن به پیچیده‌ترین جنبه‌های روانشناختی انسان پرداخته است. منتهی با فرمی که از دیگر آثار او فاصله بسیار زیادی دارد.

حمیدرضا آتش برآب، مترجم کتاب، در ابتدای کتاب در یادداشتِ طولانی مترجم نوشته است:داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

آقایان! خانمها! گوش کنید! شما یکی از دشوارترین، دراماتیک‌ترین و غیر قابل هضم‌ترین رمانها را در دست دارید.
اکنون چیزی بیش از صد و پنجاه سال از نگارش این اثر می‌گذرد، نخستین رمان تک‌گویی درونی و اولین جریان صدای وجدان که تاریخ ادبیات به خاطر می‌آورد. حتی پیش از ولوله‌ی جوشانِ جیمز جویس، ایتالو ازوو، روبرت موزیل، آلفرد دولبین و ژان پل سارتر. این رمان تسلایی اندک است که انسهان‌های باهوش را به هیچ نمی‌رساند، اما دیوانه‌ها با آن حتما به جایی می‌رسند. دُزِ بسیار قوی و کشنده‌ای دارد و برای بسیاری همان بهتر که هرگز آن را تورق نکنند.

داستایفسکی نیز در ابتدای کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و پیش از شروع رمانش این‌طور نوشته است:

البته که هم یادداشت‌ها و هم نویسنده‌اش خیالی است. اما آدم‌هایی مثل نویسنده‌ی این یادداشت‌ها، نه تنها در جامعه‌ی ما امکان حضور دارند، بلکه باید باشند تا تجسم شرایطی شوند که همین جامعه، محصول آن است.
سعی کردم روشن‌تر از معمول نماینده‌ی گذشته‌ای را پیش چشم بیاورم که دورانش سپری شده، اما تا زمانِ ما دوام آورده است.
در این بخش، که زیرزمین نام دارد، شخصیت ما خود را معرفی می‌کند و نظراتش را عرضه می‌دارد، گویی می‌خواهد علل یا ضرورت حضورش در جمع را توضیح دهد. در بخشِ بعدی، یادداشت‌های همین آدم درباره‌ی برخی حوادث زندگی‌اش آمده است.

[ مطلب مرتبط: کتاب شیاطین اثر داستایفسکی ]

داستایفسکی در یادداشت‌های زیرزمینی از زبان مردی سخن می‌گوید که از آگاهیِ زیاد نسبت به سایر مردم عادی، به کنج انزوای زیرزمینش خزیده و گویی مقابل فلاکت روزگار و جهالت مردم مشغول طغیانی منفعلانه است. زیرزمین در اینجا نمادی از بریدگی از اجتماع و بیگانگی است.

او نسبت به همه‌چیز، شکایت دارد. خودش را از دیگران جدا می‌داند و در مقابل تمام رفتارهای انسان‌های اطرافش و روشن‌بینی‌های دروغین طغیان می‌کند. طغیانی منفعلانه که تنها در اعتراض و نوشتنِ یادداشت‌هایش در کنج همان زیرزمین خلاصه می‌شود. او رنج می‌کشد و دلیل رنج کشیدنش را دانستنِ بیش از حد می‌داند. و از همین رو خودش را در بخشی به یک موش تشبیه می‌کند که در میان این مردم به ناچار به گوشه‌ای خزیده و پناه برده است.

همانطور که داستایفسکی پیش از شروع رمان می‌گوید، در بخشِ اول کتاب یعنی زیرزمین، مرد زیرزمین سعی در معرفی خودش به ما دارد. ولی او هرچقدر که بیشتر از خودش می‌گوید ما کمتر او را می‌شناسیم. ما به حرف‌های او اعتماد زیادی نداریم زیرا آنقدر گفته‌هایش پاراروکسی و متناقض است که ما تا آخر نمی‌توانیم هویتِ ثابت و مشخصی را به او نسبت بدهیم.

شاید حتی خودش هم از این هویت مشخص دوری می‌کند. او کیست؟ خودش هم نمی‌داند. زیرا تمام حرف‌هایش ضد و نقیض است. برای مثال او لحظه‌ای خود را موجود خبیثی می‌داند، در صورتی که لحظه بعد این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید که آزارش به مورچه هم نمیرسد. او از طرفی پارانوئید دارد و همینطور شخصی سادومازوخیسمی است. چرا که بعضی اوقات از قصد موجب آزار دیگران می‌شود، و از طرفی سعی دارد خودش را خوار و خفیف نشان دهد، و گویا از اینکه دیگران او را تحقیر کنند لذت می‌برد. انگار که این مورد تحقیر واقع شدن هدف اوست.

 از دیگر خصایص عجیب او این است که از همان ابتدا خود را موجود بیمار و ضعیفی نشان می‌دهد که درد‌های جسمی زیادی دارد ولی حتی از دکتر رفتن هم طفره می‌رود.

خلاصه کلام اینکه او از خودش و موجودیتش بیزار است و این حس را به دست خودش به دیگران هم منتقل می‌کند. او انسان منزجر‌کننده‌ است که گویی خودش این باعث این انزجار است.

[ مطلب مرتبط: کتاب بیچارگان – اولین رمان داستایفسکی ]

داستایفسکی در این کتاب خالق عجیب‌ترین و پیچیده‌ترین شخصیتی است که چون هرانچه در ذهنش هست را به همان شکلِ هرچند وقیح بالا می‌آورد، از خودش موجودی منفور ساخته است. بی‌شک هر جنبه از پریشانی‌های مرد زیرزمینی در جلد هر انسان دیگری رخنه کرده است. ولی تنها اوست که به نمایندگی از همه جامعه، آنها را به فریادِ بلند اعلام می‌کند. در واقع او با بیانِ خودش به عنوانِ «من» نمایانگرِ «ما» است. نمایانگر انسان و تمام واقعیت‌هایش.

بار حقارت و انزجاری که انسان‌ها به دوش می‌کشند و برای کم کردنِ این بار، آن را روی شانه دیگری خالی می‌کنند. آیا ما شیفتگانِ قدرت، مشغول کار دیگری هستیم؟ جز اینکه قدرت خراب شده روی سرمان که ما را حقیر کرده، روی سر دیگری آوار کنیم تا بزرگ شویم؟!

انسانی که از زندگی واقعی روی گردانده، اگر او را به آرزویش هم برسانند باز خود را بدبخت می‌پندارد. هدفی ندارد و نمی‌داند کیست. دائما به دنبال رنج است و اگر رنجی را از او کم کنند، او باز رنج دیگری را بر خودش تحمیل می‌کند. و اگر دایره آزادی‌اش را بیشتر کنید، باز با ساختن بهانه‌ای مثل آقابالاسر، دایره اختیاراتش را به دست خودش کوچک‌تر می‌کند. انسان با ذهن هزارتوی مرموز و پیچیده‌اش که هیچ وقت نمی‌توان سر از کارش درآورد. گاه از قصد مطابق امیالش پیش نمی‌رود و خواستار عذاب به دستِ خویش است. انسانی که گاه حاضر است از روی اختیار راه اشتباه را پیش بگیرد، در آن راه زجر بکشد، ولی خودش را به خودش ثابت کند و اختیارش را نشان دهد. انسان موجود عجیبی است که گم شده، فردیت ندارد و ترجیح می‌دهد زیر سایه امنِ همان اسم بشریت پنهان بماند.

افکار و اندیشه‌های داستایفسکی در این کتاب از زبان مرد زیرزمینی گفته می‌شوند و گویی در داستان‌های دیگرش از منظر فکر خارج شده و رنگِ عمل به خود می‌گیرند. می‌شود ریشه تمام کارهای قهرمانان داستایفسکی را از لابلای این یادداشت‌ها بیرون کشید. یادداشت‌های مردی پارادوکسالیست که در رنج خود دست و پا می‌زند. ضدقهرمانی که تمام قهرمان‌های داستایفسکی از دل او متولد می‌شوند. و ما را با این پرسش بزرگ تنها می‌گذارد:

کدام بهتر است؟ خوشبختیِ ارزان، یا رنجِ متعالی؟

[ مطلب مرتبط: کتاب جنایت و مکافات – همراه با اینفوگرافیک رمان ]

مرد زیرزمینی با مخاطب بر سر بحث‌های فلسفی می‌نشیند و ذهن ما و خودش را درباره مسائل پیرامون آن به چالش می‌کشد. ولی فقط دیوانه‌وار تک‌گویی می‌کند. سوالات فلسفی و چالش‌برانگیز طرح می‌کند، بدونِ اینکه انتظار پاسخی از سمتِ ما که تنها گوش‌هایی مقابل ذهن پریشان او هستیم داشته باشد. او فقط افکارش را روی کاغذ می‌آود و حتی انکار می‌کند که کسی آنها را خواهد خواند. انگار که او با خودش مشغول صحبت و درگیری است و نوشتن بهانه برای تخلیه ذهنِ کلافه شده خودش است.

در صفحات ۶۷ و ۶۸ کتاب یادداشت‌های زیرزمینی می‌خوانیم:

بگویید ببینم، کدام شیر پاک خورده‌ای بود که اولین بار در آمد گفت، آدمها فقط به این دلیل دست به کار بد می‌زنند که علایق واقعیشان را تشخیص نمی‌دهند؟ اگر بیاییم و روشنشان کنیم و چشمشان روی علایق واقعی و طبیعیشان باز شود، آن وقت درجا بدی را می‌گذارند کنار و خوب و نیکوکار می‌شوند، چون وقتی آدم آگاه شود و سود واقعی‌اش را بشناسد، نفع شخصی‌اش را در همین نیکی می‌بیند آن وقت از آنجا که مسلما هیچ آدمیزادی نمی‌آید خلاف نفع شخصی‌اش عمل کند، در نتیجه مجبور است که خوب باشد… اینها را کی گفته، ها؟ آه طفل معصوم، ای وروجک بی‌گناهی که برداشته‌ای و چنین اراجیفی را به هم بافته‌ای! اولا طی این هزاران سال کِی بوده که آدمیزاد فقط طبق نفع شخصی خودش عمل کند؟ پس با آن میلیون واقعیتی که شهادت می‌دهند آدم‌ها آگاهانه – با علم کامل به نفع حقیقیشان – آن را رها کرده‌اند و کم اهمیت دانسته‌اند و به راه دیگری رفته‌اند، چه می‌کنی؟ آنهایی که بی‌توجه به سودشان و اما و اگر رفته‌اند چه؟ آن هم بدون اینکه اجباری به چنین کاری داشته باشند، انگار فقط دلشان نمی‌خواسته به راه از پیش تعیین شده بروند و از سر لجاجت و خود سری راه دیگری را انتخاب کرده‌اند که سخت و پر سنگلاخ است و باید آن را در ظلمات جست. پس به نظر می‌رسد که واقعا خود این خود سری و اختیار برایشان بهتر و خوشایندتر از هر منفعتی بوده… منفعت!

در بخش دوم که «به مناسبتِ برف نمناک» نام دارد. مرد زیرزمینی به شرح بخش‌هایی از اتفاقات قدیمِ زندگی‌اش برای خواننده می‌پردازد. سبک و شرایط زندگی‌اش و اتفاقاتی که بی‌تاثیر در راه یافتنش به زیرزمین و انتخابِ انزوا و گوشه‌گیری نبوده‌اند.

او از سختی‌هایی که در محل کارش می‌کشیده و حقارت‌هایی که از سمت بالا دستانش به او تحمیل شده می‌گوید. از انزجاری که نسبت به همه همکارانش داشته است. و ما متوجه می‌شویم که از همان زمان هم با اطرافیانش آبش در یک جوب نمی‌رفته و به‌نوعی غریب و بیگانه بوده است. در قسمتی از کتاب یادداشت‌های زیرزمینی در این باره می‌خوانیم:

او زندگی سطح متوسط و حتی رو به پایینی داشته و در آن دوره، به پوچی محض می‌رسد. آنگاه پوچی و گودالِ تهیِ زندگی‌اش با شهوترانی و ولگردی پر می‌شود. در همین بخش از داستان که او در حالِ زوال است، شاهد رفتار عجیب او هستیم که به گمانم بی‌ربط به شخصیت مازوخیسمی‌اش هم نیست:

شبی از کنار میکده می‌گذشتم، در روشنای پنجره چشمم افتاد به چندتا مرد که دور میز بیلیارد با چوب بیلیارد افتاده بودند به جان هم و یکی را زدند از پنجره پنجره انداختند بیرون. اگر هر وقت دیگری بود از این حرکت منزجر و ناراحت می‌شدم، اما در آن لحظه به کسی که بیرونش انداخته بودند حسودی‌ام شد. چنان به او غبطه خوردم که دلم خواست بروم داخل و کنار میز بیلیارد بپلکم و شلوغ کاری در بیاورم تا مگر از پنجره بیندازنم بیرون. رفتم داخل. مست نبودم، اما می‌گویید چه می‌کردم؟ می‌دانید اعصاب نداشتن آدم را وادار به چه کارهایی می‌کند؟! رفتم، اما اتفاقی نیفتاد. انگار لیاقت پرت شدن از پنجره را هم نداشتم. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۱۱۴)

ما شاهد درگیری‌های هر روزه او و جدالش با بالادستانش هستیم. جدال با کسانی که از جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به او برخوردارند. و همیشه مورد تحقیر آنها قرار می‌گیرد. گویا که اینجا هم قدرت تنها در جایگاه اجتماعی افراد خلاصه می‌شود.

این مبحث از کتاب ما را به یاد کتاب همزاد داستایفسکی می‌اندازد. وقتی که از همه همکارانش که جایگاه خوبی دارند بیزار است، از طرفی خود را با همه‌شان بیگانه و جدا می‌داند. و از طرفی هم دلش می‌خواهد یکی مثل آنها باشد. و با وجود وضعیت بدش بنوعی سری در سرها بلند کند.

از دید من چالش برانگیزترین و مهم‌ترین بخش اتفاقات مرد زیرزمینی مواجه شدنش با زنی روسپی و بیچاره در یک میکده است. در این بخش شخصیت داستان به نوعی از نظر بیچارگی با زن احساس همذات‌پنداری می‌کند، دلش به حال او می‌سوزد و می‌خواهد راهنمایی‌اش کند تا اختیار زندگی‌اش را به دست بگیرد و برده و بازیچه‌ای در دست دیگران نباشد.

مرد زیرزمینی، کسی که تابه‌حال هیچ عاطفه‌ای از سمت کسی ندیده، سعی دارد به زن بفهماند که او نیز همینطور تنهاست و هیچ کس را ندارد. او تمام افکارش را برای زن رو میکند و ذره ذره طوری حقیقت را جلوی چشمش می‌گذارد که اشک زن درمی‌آید. و در اینجا، وقتی مرگ زن را جلوی چشمانش تصویر سازی می‌کند، حتی ما نیز عمقِ تاثیرگذاریِ دردناک حرف‌هایش را حس می‌کنیم.

داستایفسکی به بیشترین مساله‌ای که در اینجا اشاره دارد، بارِ حقارتی است که بر دوش می‌کشیم. این بار روی شانه‌هایمان سنگینی می‌کند، و دلمان می‌خواهد هرطور شده روی دیگری آوارش کنیم. و این کارِ هر روزه ماست. همیشه از بالادست‌هایمان، تو سری خورده‌ایم، پس سعی داریم که در جایی بدبخت‌تر از خودمان را گیر بیاوریم و به آن تو سری بزنیم. همانطور که وقتی آن زن پیش مرد زیرزمینی برمی‌گردد با این رنج که عظیم است ولی حقیقیست روبرو می‌شود:

آن روز سر ضیافت کسانی که باهاشان قرار داشتم من را تحقیر کردند و رنجاندند. باید رنج و خشمم را سر کسی خالی می‌کردم و از یکی انتقام می‌گرفتم. قرعه افتاد به نام تو. من هم حرصم را سر تو خالی کردم و دستت انداختم. تحقیرم کرده بودند. من هم می‌خواستم یکی را تحقیر کنم. سکه‌ی یک پولم کرده بودند، من هم می‌خواستم قدرتم را نشان یکی بدهم… (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۲۳۶)

هرچند که این موجود منزجر زیرزمینی عجیب و بیگانه است. ولی در جامعه کم نیستند انسان‌هایی از جنسِ مردزیرزمینی، که از رنجِ دانستن، به گوشه‌ای از انزوایشان خزیده‌اند، انسان‌هایی که به سببِ اندیشه‌های آگاهانه و طغیانگرشان، اگر زمانی از پیله خود بیرون بیایند و وارد پیاده‌روی اجتماع شوند، قادرند دست به هر کاری بزنند.

همان‌طور که قبلا اشاره کردیم، ضدقهرمانِ داستان، ما را با این پرسش روبه‌رو می‌کند که به‌راستی خوشبختی ارزان بهتر است یا رنج متعالی؟ انگار که تمام داستان و تمام پریشانی‌های ذهن مرد زیرزمین در همین جمله خلاصه می‌شود. و گویا که او خودش، با اختیار و با وجود آگاهی از عذاب کشیدن، گزینه دوم را برای سبک زندگی‌اش «انتخاب کرده است».

اگر می‌خواهید فلسفه و اندیشه‌های روانشناختی داستایفسکی را بهتر درک کنید و بدانید که پشتِ هرکدام از رفتارهای عصیان گونه قهرمانان داستایفسکی، چه افکار و دلایلی پنهان است این کتاب عجیب و متفاوت را از او بخوانید.داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

در انتهای این کتاب چهارده تفسیر به دست مترجمان جمع آوری شده که هر کدام از زاویه‌ای متفاوت مرد زیرزمینی را مورد بررسی قرار داده‌اند. و خواندنِ آنها، هرچند که انرژی زیاید می‌طلبد، خالی از لطف نیست و قطعا شناخت بهتری را از شخصیت داستان به دست می‌دهد.

[ مطلب مرتبط: کتاب خاطرات خانه مردگان – ثمره دوره چهار ساله‌ داستایفسکی در زندان اومسک واقع در سیبری ]

آدم‌های مستقل و کارامد برای این فعال به نظر می‌رسند که به واقع احمق هستند و ذهن محدودی دارند. چه طور بگویم؟ آهان! آنها بخاطر عقل محدود، دم دستی‌ترین دلایل را که ممکن است دلایل درجه دوم و سوم باشد، به جای دلایل اصلی می‌گیرند. به این ترتیب خیلی زودتر و آسان‌تر از بقیه قانع می‌شوند و سریع فکر می‌کنند اساس کار را یافته‌اند و به ریشه‌ی مساله رسیده‌اند. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۶۰)

آدمیزاد انتقام می‌گیرد، چون عدالت را در این می‌بیند. پس دلیل اولیه و اصلی را پیدا کرده، اساس کار را یافته و آن همان عدالت است. در نتجیه از همه جهت خیالش راحت می‌شود و با آرامش انتقامش را می‌گیرد و موفق هم هست، چون باور دارد کاری شرافتمندانه و عادلانه می‌کند. من اما اینجا نه عدالتی می‌بینم، و نه در این کار، نیکی و خیری می‌یابم. و به تبع آن، تنها از روی خباثت است که دست به انتقام می‌زنم. تنها خباثت می‌تواند همه تردیدم را از بین ببرد و بر همه چیز غلبه کند. همین طور است، تنها خباثت می‌تواند در کنار دلیل اصلی بنشیند و ترکیب کاملا موفقی به دست بدهد و آن دلیل اصلی را تکمیل کند، چرا که خباثت خودِ دلیل نیست. اما چه کنم که خباثت هم ندارم. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۶۱)

بهترین تعریف آدمیزاد این است: موجودی دوپا و نانجیب. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۸۳)

چه انتظاری می‌توان از انسان داشت؟ این موجودی که چنین خصایص غریبی دارد؟ همه مواهب و نعمتهای زمینی را به پایش بریزید، تا خرخره در سعادت غرقش کنید، هر پنج انگشتتان را هم در عسل فرو کنید و به دهانش بگذارید، چنان از پول بی‌نیازش کنید که دیگر جز خوردن و خوابیدن و تلاش برای ادامه تاریخ پر افتخار بشری کاری نداشته باشد، همین آدم اما از روی حق ناشناسی و فقط برای آزار و اذیت به شما صدمه می‌زند و خصومت می‌ورزد. همین آدم حتی همه آنچه را به او داده‌اید به خطر میاندازد و عمدا بدترین و بیهوده‌ترین هوس را دنبال می‌کند، بدترین دیوانه بازی و ضرر مالی را به بار می‌آورد، آن هم تنها برای اینکه وضعیت مرفه و راحت و معقولش را قربانی فانتزی‌ها و خیالپردازی‌های خویش کند. دقیقا وهم انگیزترین آرزو و پست‌ترین حماقت را می‌خواهد، فقط و فقط برای اینکه به خودش ثابت کند – نکته ضروری و لازمش همین است – آدم هنوز آدم است و نه کلید پیانو که قوانین طبیعت به دست خد آن را بنوازند و حتی تهدیدش کنند تا آخر عمر هدایتش خواهند کرد تا نتواند بیرون از محدوده تقویم و قوانین خواسته‌ای داشته باشد. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۸۵)

به نظر من دانش و آگاهی بزرگترین بدبختی بشر است، اما خوب می‌دانم که بشر آن را دوست دارد و با هیچ سرگرمی و رضایتمندی دیگری عوضش نمی‌کند. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۹۱)

می‌دانی لیزا، البته از خودم دارم حرف می‌زنم! اگر از بچگی خانواده‌ای داشتم، آن وقت اینی نبودم که الان داری می‌بینی. بیشتر وقتها به این فکر می‌افتم. آخر خانواده هرقدر هم که بد باشد باز هم پدر و مادرند، غریبه که نیستند و دشمن آدم نمی‌شوند. گیرم سالی، ماهی هم فقط یک بار عشقشان را ابراز کنند. در هر حال می‌دانی آنجا توی خانه‌ی خودت هستی. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۱۹۱)

از دست عادت کار زیادی بر می‌آید! خدا می‌داند که عادت چه‌ها با آدمی می‌کند. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۲۰۰)

در عمل می‌دانی دلم واقعا چه می‌خواهد؟ این که تو و امثال تو به درک واصل شوید! من آرامش می‌خواهم. بله، حاضرم کل دنیا را به یک پول سیاه بدهم تا راحتم بگذارند و آرامشم حفظ شود. مثلا اگر قرار باشد دنیا خداب شود، ولی من چایم را بخورم، می‌گویم به درک! بگذار خراب شود، در عوض همیشه بتوانم با آرامش چایم را بخورم. (کتاب یادداشت‌های زیرزمینی – صفحه ۲۳۷)

👤 نویسنده مطلب: نگار نوشادی 

نظر شما در مورد کتاب یادداشت‌های زیرزمینی چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. از میان کتاب‌های داستایفسکی کدام یک را خوانده‌اید؟

» معرفی چند کتاب دیگر از داستایفسکی:

کافه‌بوک، پاتوقی برای عاشقان کتاب است. ما در کافه‌بوک اعتقاد داریم که باید کتاب خوب بخوانیم و به همین خاطر، در انتخاب کتاب خوب به شما کمک می کنیم. (در شبکه های اجتماعی هم، همراه ما باشید.)

کتاب فرارتراز یک رمان حتی عالیست،نمیدونم چه واژه ای برای اون بکار ببرم فقط میدونم این کتاب نه رمانه،نه کتاب فلسفه و اموزش فلسفه است،نه راوانشناسیه،ووودر حالی که همه اینها توش هست ولی فراتراز همه این موصوعات و مضامینه،میشه گفت این کتاب به مثابه یه چکشی میمونه که شما مدام اونو میزنین توسرتون و با هر ضربه،وجدانتون بیدارتر میشه و همین ترغیبتون میکنه فکر کنید،فکر کنید و بیشتر فکر کنید و با هربار فکر کردن انگار از حیوانیت وجودیتون بیشتر اگاه میشوید و این غمگین کننده است ولی ازاونور هم به آدمیت و انسانیتتون بیشتر اگاه میشوید که این یک خوشحالی وشادی همراه با یک رنج همراهه،همون رنج متعالی که استاد فرمودن

عالی بود عالی

بشریت مدیون این بشر است. داستایوفسکی و رمان دو واژه مترادف هستند. آدمیزاد از پیچیده ترین پدیده های گیتی است و شگفتا داستایوفسکی که با تحلیل درون این موجود دو پا و نا نجیب همه را انگشت به دهان گذاشته. رمز گشایی آن چه در افکار یک انسان اندوهگین میگذرد. اگر این رمان است بقیه ی کتاب ها چه چیزی هستند؟

سلام
یکی از بهترین کتابهایی بود که بیشاز ۵ بار تا به حال صوتی آنرا گوش کرده ام.

این اثر رو باید با قدرت منطق و احساس و تحلیل درگیر کنیم
و نباید خودمون رو در تمام سطرها دخیل کنیم
و نتیجه.ی این اثر اینه که بشر تا زمانی که در بند واقعیته و میخواد مطیع طبیعت باشه باید قید انسانیت رو بزنه
اما اگر در ورای طبیعت قدم بزاره و واقعیات رو در آیینه ی حقایق محو کنه،انسان بودن رو تجربه خواهد کرد
واقعا بشر گاهی اوقات اینقدر بده که اگه گاو یا گوسفندی ذات این بشر روببینه میفهمه که در برابر بشر ترقی کرده کع گاو شده

ما در این دنیا برای قضاوت زندگی نمی کنیم.مگر از کوته فکری که نقطه اتمام فکره.پس شناختی نیست.
آدم ها قربانی اعتیاد های مختلف آمدکه شاید فراوان باشند.
برداشت من از چند صفحه این کتاب!

چند درصد از من واقعی ما حتما با راوی این رمان شباهت داره،واقعا جالب بود

بخش اول کتاب خیلی بهتر از بخش دوم کتاب بود
خیلی تفسیر و تحلیل های جالب و عمیقی از ذات انسان داشت. من ترجمه نسرین مجیدی رو خوندم که خیلی خیلی خوب و روان و درست بود. از آثار داستایوفسکی برادران کارامازوف رو بیشتر دوست داشتم چون به نظرم حرف هایی که داستایوفسکی میزنه اصلا مناسب یه کتاب صد و خورده صفحه ای مناسب نیست. به نظرم یادداشت های زیرزمینی رو با شتاب و عجله تموم کرده.

کتاب ظاهرا نقد تمدن غرب و تربیت انسان به عنوان یک حیوان دست اموز است در بخش اول از قسمت ۷ به بعد بیشتر این منظور مطرح میشود که انسان پیچیده تر از ان است که به عنوان یک موجود مکانیکی تربیت شود او در انی می تواند همه چیز را بهم زند

تا قبل از خواندن این کتاب فکر میکردم برادران کارامازوف و جنایت و مکافات بهترین آثار داستایوفسکی اند.
ولی الان میتونم بگم شاهکار اصلی این کتابه

کسی میتونه طرح جلد اثر کیه؟من خیلی وقته درگیرشم

باسلام
به قول آقای آتش برآب :
این کتاب رو خودستایان بخوانند تا منفجر شوند.

کاملا گیج کننده و وقت تلف کردن حیف ده دقیقه وقتم

واقعا متاسفم…
شما اگه یکی از عمیق ترین کتابای دنیا رو خوب درک نکردین و متوجه نشدین دلیل بر این نمیشه که اینجوری نظر بدید…
فقط اسم داستایفسکی بعنوان نویسنده این اثر میتونه همه ما رو مجاب کنه که این کتاب رو با دقت تمام بخونیم.

ممنون واقعا تحلیل جالبی بود

ترجمه کی رو بخرم بهتره؟؟؟؟

پیشنهاد ما همین ترجمه‌ای است که معرفی کردیم.

با سلام و تشکر برای سایت خوبتون که با توضیحات جامع به ما در تصمیم گیری برای خرید کمک میکنید ولی من هرچه گشتم این کتاب را ناموجود یافتم اگر جایی را اطلاع دارید که بتوان این کتاب را (ترجیحا با ترجمه آقای آتش بر آب ) تهیه کرد ممنون میشوم بگویید

سلام. از باغ کتاب تهران میتونید تهیه کنید

خب در واقع این کتاب نخوندم ولی به خاطر این معرفی دقیق شما حتمن خواهم خواند

کتابی پر از سوال های گوناگون که هدف از آنها بنظر بنده تفکر عمیق خواننده است و چه غمگین که این کتاب ارزشمند را سرسری خواند و بدون تفکر و بدون تعمق از آن گذشت.
یک نمونه سوال که در متن به آن برخوردم و بسیار مرا به فکر واداشت اینست.
کدام بهتراست؟
خوشبختی سریعی که آسان و ارزان بدست آمده باشد ویا دردورنج معلوم، مشخص و عالی؟ (ترجمه رحمت الهی)

کتابی که میتونه بعضی از زوایای دید شما رو عوض کنه. کاملا فلسفی و روانشناختی هست. اینقدر سطح بالاست که بعد از این دیگه نمیتونید به کتاب های سطحی حتی نگاهی بیندازید. قطعا کتاب خوبیه. حسی شبیه به خواندن ۱۹۸۴ بهم دست داد

با سلام
یکی از عمیق ترین کتابهایی بود که خواندم از اون کتابهایی هست که باید چند بار بخونی و در هر بار خواندن زوایای بیشتری از کتاب برات روشن میشه

این کتاب فوق العاده ست، با خوندن این کتاب بیشتر میشه من واقعی رو شناخت.

ترغیب شدم تا بخونم این کتاب رو

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

ما در وب‌سایت معرفی کتاب کافه‌بوک اعتقاد داریم که باید کتاب خوب خواند و به همین خاطر در انتخاب آن به شما کمک می‌کنیم. هدف نهایی ما ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است.

بازنشر مطالب حتما باید با ذکر منبع باشد. در غیر این صورت قابل پیگیری است CopyRight &copy 2016. All Rights Reserved For kafebook.ir

کالای دیجیتال

خودرو، ابزار و تجهیزات صنعتی

مد و پوشاک

کالاهای سوپرمارکتی

اسباب بازی، کودک و نوزاد

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

محصولات بومی و محلی

زیبایی و سلامت

خانه و آشپزخانه

کتاب، لوازم تحریر و هنر

ورزش و سفر

/

کتاب شعر و ادبیات نشر علمی فرهنگی

۴.۴

(۶۴)

۴۵ دیدگاه

۱ پرسش

۹۸% (۴۰) نفر از خریداران، این کالا را پیشنهاد کرده اند

ویژگی‌ها

قطع :

رقعی

نوع جلد :

گالینگور

گروه سنی :

بزرگسال

درخواست مرجوع کردن کالا در گروه کتاب شعر و ادبیات با دلیل “انصراف از خرید” تنها در صورتی قابل تایید است که کالا در شرایط اولیه باشد (در صورت پلمپ بودن، کالا نباید باز شده باشد).

برای سفارش‌ بالای ۵۰۰ هزار تومان

ناموجود

این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم

امکان تحویل اکسپرس

۲۴ ساعته، ۷ روز هفته

امکان پرداخت در محل

هفت روز ضمانت بازگشت کالا

ضمانت اصل بودن کالا

کالاهای مشابه

 

تنها ۱ عدد در انبار باقی مانده

 

موجود در انبار دیجی کالا

 

 

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

تنها ۳ عدد در انبار باقی مانده

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

تنها ۳ عدد در انبار باقی مانده

موجود در انبار دیجی کالا

 

 

 

 

 

 

مشخصات

نویسنده

فیودار داستایفسکی

مترجم

حمیدرضا آتش برآب

شابک

۹۷۸۶۰۰۲۱۷۷۶۰

ناشر

علمی و فرهنگی

موضوع

داستان های روسی

قطع

رقعی

نوع جلد

گالینگور

گروه سنی

بزرگسال

تعداد صفحه

۵۷۶

تعداد جلد

۱

وزن

۶۰۵ گرم

آیا این دیدگاه مفید بود؟

۰

۰

آیا این دیدگاه مفید بود؟

۰

۰

آیا این دیدگاه مفید بود؟

۰

۰

سلام چاپ چندمه؟

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

تنها ۱ عدد در انبار باقی مانده

ارسال فروشنده

 

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

ارسال فروشنده

 

موجود در انبار دیجی کالا

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

 

رویه های بازگشت کالا

شناسه کالا: DKP-1891229

تلفن پشتیبانی ۶۱۹۳۰۰۰۰ – ۰۲۱

۷ روز هفته، ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم

اﻣﮑﺎن ﺗﺤﻮﯾﻞ اﮐﺴﭙﺮس

امکان پرداخت در محل

۷ روز ﻫﻔﺘﻪ، ۲۴ ﺳﺎﻋﺘﻪ

هفت روز ضمانت بازگشت کالا

ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺻﻞ ﺑﻮدن ﮐﺎﻟﺎ

با دیجی‌کالا

خدمات مشتریان

راهنمای خرید از دیجی‌کالا

یک خرید اینترنتی مطمئن، نیازمند فروشگاهی است که بتواند کالاهایی متنوع، باکیفیت و دارای قیمت مناسب را در مدت زمانی کوتاه به دست مشتریان خود برساند و ضمانت بازگشت کالا هم داشته باشد؛ ویژگی‌هایی که فروشگاه اینترنتی دیجی‌کالا سال‌هاست بر روی آن‌ها کار کرده و توانسته از این طریق مشتریان ثابت خود را داشته باشد.

تقریبا می‌توان گفت محصولی وجود ندارد که دیجی‌کالا برای مشتریان خود در سراسر کشور فراهم نکرده باشد. شما می‌توانید در تمامی روزهای هفته و تمامی شبانه روز یا در روزهای خاصی مثل حراج شگفت انگیز دیجی‌کالا که محصولات دارای تخفیف عالی می‌شوند، سفارش خود را به سادگی ثبت کرده و در روز و محدوده زمانی مناسب خود، درب منزل تحویل بگیرید. بعضی از گروه‌های اصلی و زیر مجموعه‌های پرطرفدار محصولات دیجی‌کالا شامل مواردی می‌شود که در ادامه به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

انواع گوشی موبایل از برندهای مختلفی مثل آیفون،  گوشی سامسونگ، گوشی نوکیا، گوشی شیائومی، گوشی هواوی، و…، انواع کنسول بازی ps4 و ps5، انواع تبلت‌های پرطرفدار مثل تبلت سامسونگ نوت 10، انواع هندزفری مثل هندزفری بی سیم، تلوزیون از برندهای مختلف مثل تلویزیون سامسونگ، سونی و…، انواع مانیتور، کیس، کیبورد، مودم از برندهای مختلف مثل مودم ایرانسل، آنتن و … تنها بخشی از محصولاتی هستند که زیر مجموعه کالای دیجیتال در دیجی‌کالا قرار دارند.

انواع خودروهای ایرانی و خارجی از برندهای مطرحی مثل هوندا، کیا و…، موتور سیکلت از برندهایی مثل کویر موتور و…، لوازم جانبی خودرو مثل سیستم صوتی تصویر، ضبط و…، لوازم یدکی مثل دیسک و صفحه کلاج و… و لوازم مصرفی خودرو مثل کفپوش سانا در این گروه قرار می‌گیرند.

محصولاتی مثل انواع لباس مثل لباس مجلسی زنانه و مردانه، لباس راحتی، لباس ورزشی، اکسسوری، کیف، کفش، عینک آفتابی، لباس زیر، شال و روسری و… جزو مواردی هستند که می‌توانید آن‌ها را از برندهای مطرح ایرانی و خارجی موجود در دیجی کالا مثل آدیداس، نایکی، دبنهامز، آلدو، درسا و… خریداری کنید.

در این دسته از کالاهای دیجی‌کالا، انواع لوازم بهداشتی و حمام کودک و نوزاد، انواع پوشاک و کفش، تبلت، اسباب‌بازی، لوازم اتاق خواب کودک، لوازم ایمنی، لوازم شخصی و غذا خوری و … قرار می‌گیرد تا خرید را برای پدر و مادرها به کاری سریع و آسان تبدیل کند.

هر چیزی از مواد خوراکی که به آن نیاز دارید، در سوپرمارکت دیجی‌کالا پیدا می‌شود، محصولات پرطرفداری مثل کره بادام‌زمینی، عسل، سس، قهوه، زعفران، شکلات، انواع نان و … از برندهای معتبر و معروفی مثل نستله، نوتلا، استارباکس، مزمز، چی توز و … همگی در اختیار شما هستند و تا رسیدن به آشپزخانه شما تنها چند کلیک فاصله دارند.

انواع لوازم آرایش مثل لاک، رنگ مو، لوازم آرایش لب، چشم، صورت و… همگی در دیجی‌کالا موجود هستند. همچنین محصولات بهداشتی مثل انواع شامپو، کرم، ماسک صورت، ضد تعریق، ماسک مو  و…، انواع لوازم شخصی برقی، ست هدیه، بهترین انواع عطر و اسپری، انواع زیورآلات طلا و نقره مثل سرویس طلا، سرویس نقره و… به همراه وسایل مراقبت شخصی طبی در گروه زیبایی و سلامت دیجی‌کالا قرار می‌گیرد. در این بخش برندهای مطرحی مثل اسنس، پنبه ریز، سینره و… حضور دارند.

یکی از متنوع‌ترین بخش‌های دیجی‌کالا، بخش لوازم خانه و آشپزخانه است که از محصولاتی مثل صندلی گیمینگ در بخش صندلی‌ها گرفته تا انواع مبل راحتی، انواع آبگرمکن مثل آبگرمکن بوتان، لباسشویی‌های متنوع مثل انواع لباسشویی اسنوا، شیرآلات مختلف مثل شیرآلات قهرمان و…، ظروف و همچنین لوازم برقی آشپزخانه مثل توستر و… را شامل می‌شود و امکان خریدی عالی را برای مشتریان فراهم کرده است. در بخش لوازم خانگی دیجی‌کالا، برندهای معتبری مثل تفال، اخوان، فیلیپس، ال جی، اسنوا، جی پلاس و… حضور دارند.

بخش هنر، کتاب، رمان و لوازم تحریر دیجی‌کالا نیز یکی از متنوع‌ترین بخش‌های این فروشگاه اینترنتی است. انواع کتاب و مجله، بازی، لوازم تحریر، سازهایی مثل پیانو، سنتور، هنگ درام  و… با بهترین قیمت‌ها و از بهترین برندها در دسترس شما قرار دارند.

هر نوع وسیله و لباس ورزشی که فکرش را کنید، انواع وسایل کمپینگ و کوهنوردی، ساک و قمقمه ورزشی و… در این بخش قرار می‌گیرند. همچنین شما می‌توانید وسایل مد نظر خود را بر اساس نوع ورزش (آبی، هوازی، بدنسازی و…) در دسته‌بندی‌های دیجی‌کالا پیدا کنید.

و در آخر دیجی‌کالا از طریق به فروش رساندن محصولات بومی و سنتی متفاوتی مثل انواع خوراکی، گلیم و گبه، ابزار و … تلاش کرده تا بین هنر ایرانی و متقاضیان آن کوتاه‌ترین راه را پیدا کند. در این بخش شما می‌توانید انواع محصولات از جمله ظروف زیبای مخصوص به سفره هفت‌سین  و پذیرایی از مهمانان در روزهای نوروز، انواع آیینه و شمعدان و هر آن چیزی را که برای خلق زیبایی در روزهای بهاری به آن نیاز دارید، با قیمت مناسب و تنوع بسیار بالا انتخاب کنید. دیجی‌کالا همچنین برای اینکه حال و هوای عید را به اعضای خود هدیه کند، تقویم ۱۴۰۱، انواع ایده عکس پروفایل عید نوروز، آهنگ‌های عید نوروز و موزیک‌های شاد بهاری، وسایل مربوط به خانه‌تکانی و انواع لباس های عید  را برای شما فراهم کرده است تا بتوانید در کنار خرید خود، از این حال و هوای تازه نهایت لذت را ببرید.

در راستای توجه ویژه به شفافیت به عنوان یکی از اصلی‌ترین ارزش‌های محوری دیجی‌کالا، با شروع سال ۱۳۹۸ داستان‌پردازی با داده‌های آماری و ارائه گزارش‌های سالانه آغاز شد. مسیری که دستاورد آن تا امروز چندین گزارش سالانه و تخصصی مثل گزارش سالانه ۱۳۹۸، گزارش سالانه ۱۳۹۹ و گزارش سالانه ۱۴۰۰  دیجی‌کالا هستند. علاوه بر این، گزارش منابع انسانی سال ۱۳۹۹، گزارش منابع انسانی سال ۱۴۰۰  و همچنین گزارش کتاب دیجی‌کالا، از دیگر گزارش‌های تخصصی دیجی‌کالا به حساب می‌آیند. انتشار این گزارش‌ها امکان رصد شفاف‌تر و دقیق‌تر خدمات دیجی‌کالا را فراهم می‌کند، وضعیت بازار آنلاین کشور را به نمایش می‌گذارد و به تمامی کسب‌وکارهای ایرانی کمک می‌کند تا با فرایندهای فروش و عرضه آنلاین کالاهای خود بیشتر آشنا شوند.


خیارشور و ترشیجاتDownloads-icon

برای دانلود قانونی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

اثری کوتاه از نویسنده‌ی برجسته‌ی روس. فئودور داستایوفسکی در کتاب یادداشت‌های زیرزمینی به روایت داستان مردی می‌پردازد که از زندگی معمول انسان‌ها فاصله گرفته و شکاف عمیقی میان خود و جامعه احساس می‌کند. روایتی قدرتمند و در مواقعی پوچ، از هبوطی زیرزمینی.

در میان همه‌ی آثار فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoevsky) یادداشت‌های زیرزمینی (Notes from Underground) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این منظر که منتقدان آن را کلید فهم باقی آثارش می‌دانند و بسیاری آن را اولین رمان اگزیستانسیالیسم نامیده‌اند. نویسنده در این اثر با ظرافتی درخشان گزارشی از وضعیت انسان در دوره‌ی کنونی ارائه داده است.

راویِ انقلابی‌ترین رمان داستایوفسکی، مردی ناشناس است؛‌ کسی که تا انتها نامش را نخواهیم فهمید. او که از زندگی روزمره‌ی خود فاصله گرفته، شروع به نوشتن می‌کند. او سنگینی بار یک خاطره‌ی قدیمی را بر شانه‌هایش احساس می‌کند و امیدوار است که با نوشتن، آن خاطره او را رها سازد. او خود دلیل نوشتنش را این‌گونه شرح می‌دهد. مرد زیرزمینی، این راوی بی‌نام و نشان چهل‌ساله که سابقاً کارمند دولت بوده، در دو بخش داستان یادداشت‌های زیرزمینی را به پیش می‌برد. او در قسمت اول به شرح دیدگاه‌ها و احساساتش می‌پردازد. در واقع بخش اول رمان یک مونولوگ تلخ است. او نومیدانه تلاش می‌کند تا علتی برای بودن در صحنه‌ی هستی بیابد. خودآگاهی بیش از حد روایتگرِ داستان در بسیاری از موارد به خودسرزنش‌گری منجر می‌شود. او در قسمت دوم از حوادث زندگی‌اش سخن می‌گوید.داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

کتاب یادداشت‌های زیرزمینی سفری‌ست به درون ذهن انسان، جایی که عمیق‌ترین و پنهان‌ترین خواسته‌هایش در آنجا جای گرفته است. این رمان اولین بار در سال 1864 در روسیه منتشر شد و تا امروز از برجسته‌ترین آثار اگزیستانسیالیسم شناخته می‌شود. چرا که آیینه‌ای‌ست تمام‌نما از روزگار ما و به نقد احوال انسان بیمار امروز می‌پردازد که بیماری و رنج تا عمق استخوان‌هایش ریشه دوانیده است. داستایوفسکی در این اثر روان‌شناختی نیز، همچون باقی آثارش در به تصویر کشیدن دسیسه‌های کنجکاو ذهن ماهرانه عمل کرده و شاید همین موضوع است که او را از سایر داستان‌نویسان روسی و یادداشت‌های زیرزمینی را از باقی آثار داستانی متمایز می‌سازد. چرا که داستایوفسکی قبل از آن که روان‌شناسی وجود داشته باشد، روان‌شناس بوده است!

این رمان همچنان در روزگار ما طنین‌انداز است. چرا که درون‌مایه‌ی آن، مضامین امروز جامعه‌ی کنونی ماست. از آرمان‌شهری و صنعت‌گرایی گرفته تا سلطه‌ی احتمالی علم و فناوری بر حقیقت. هنر داستایوفسکی در این اثر به خوبی نمایان می‌شود. او انگیزه‌های پیچیده‌ی انسانی را کنار می‌گذارد و توانایی این را دارد که در یک جمله، هم‌زمان هم دلخراش باشد و هم مخاطبش را به خنده افکند. او از طریق کاوش‌های دقیق در جامعه‌ی خود به حقایقی جاودان برخورد کرده و با تحلیل دقیق رفتار، تونل‌هایی به پنهان‌ترین اعماق ذهن انسان می‌کشد. سبک خارق‌العاده‌ی کتاب که به شکلی درخشان قواعد ادبی را زیر پا می‌گذارد، در ابتدا مخاطبان روس را شوکه کرده بود. اما ویژگی‌های منحصربه‌فرد و خیره‌کننده‌ی آن بعدتر الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان شد.

در سال 1995 فیلمی با اقتباس از این اثر ساخته شد.

– اثری درخشان و فوق‌العاده لذت بخش. (Library Journal)
– رمانی تاریک با رگه‌های سیاسی که نشان‌دهنده‌ی داستایفسکی در اوج توانایی‌هایش است. (آمازون)
– این کتاب یکی از ضدقهرمان‌های برجسته‌ی ادبیات را به مخاطبین معرفی می‌کند. (Barnes & Noble)

اگر به رمان‌های فلسفی و روان‌شناختی علاقه دارید، بی‌تردید شاهکار نویسنده‌ی روس شما را شیفته‌ی خود خواهد کرد.

به هیچ طریقی نمی‌توان از تاثیر این نویسنده‌ی روس بر ادبیات جهان چشم پوشید. فئودور داستایوفسکی در اغلب رمان‌هایش به توصیف زندگی در جهانی می‌پردازد که سست شدن بنیان‌های اخلاقی زیستن در آن را به امری دشوار تبدیل کرده است. در حدود سال 1849 بود که شرکت در پاره‌ای از فعالیت‌های سیاسی منجر به محکومیت و تبعید او شد. این نویسنده‌ی جوان پیش از تبعید سه رمان خانم صاحب‌خانه،‌ همزاد و مردم فقیر را تالیف کرده بود. با این همه، می‌توان آغاز حقیقی نبوغ او را پس از به پایان رسیدن دوران محکومیتش دانست.

کتاب جنایت و مکافات اثری بود که شهرت فراوانی برای نگارنده‌اش رقم زد و با استقبال گسترده‌ی مخاطبان روبه‌رو شد. برخی او را «پیامبر روسیه» لقب داده‌اند. این نویسنده‌ی پرکار آثار فراوانی، از جمله رمان، داستان کوتاه و مقالات و چندین نامه، در کارنامه‌ی ادبی خود دارد. از میان مهم‌ترین کتاب‌های داستایوفسکی می‌توان به برادران کارامازوف، ابله،‌ جوان خام، جن‌زدگان و خاطرات خانه‌ی اموات اشاره کرد.

آه، اگر می‌دانستم که از سر تنبلی است که کاری انجام نمی‌دهم باز هم به خود احترام می‌گذاشتم زیرا حداقل قادر بودم که تنبل باشم، یعنی حداقل صفت و خاصیت مثبتی در من وجود داشت که می‌توانستم به آن باور داشته باشم. آنگاه سوال می‌کردند: او چگونه انسانی است؟ و جواب می‌دادند: یک آدم تنبل و بی‌کار. می‌دانید شنیدن این جمله تا چه حد خوشایند بود! این نشان می‌داد که قابل تعریف هستم. یعنی مردم حرفی دارند که درباره من بگویند، واژه تنبل هم نامی است، می‌تواند شغلی باشد یا صفتی برای یک فرد. باور کنید همین‌طور است. در این‌صورت نیز یکی از اعضای بهترین باشگاه‌ها می‌شدم شغلی داشتم و برای خود ارزش قائل بودم. آقایی را می‌شناختم که در تمام عمر به این افتخار می‌کرد که طعم انواع شراب‌ها را می‌شناسد و این را از امتیازات خود می‌دانست و هرگز به توانائی‌هایش شک نداشت. او از دنیا رفت، اما با آرامش و با وجدانی آسوده و پیروز، حق هم داشت. من هم باید برای خود شغلی انتخاب کنم، باید یک آدم بی‌کاره و پرحرف باشم، نه یک آدم معمولی، مثلاً مردی که خوبی‌ها و زیبایی‌ها را می‌شناسد.

چطور است؟ خوشتان آمد؟ مدت‌ها است که در چنین رؤیایی به سر می‌برم. اندیشه خوبی‌ها و زیبایی‌ها چهل سال تمام است که بر روی دوشم سنگینی می‌کند. بله، الان چهل سال دارم و شرایط فرق می‌کند. باید برای خود کاری پیدا کنم و با آن سرگرم شوم، خلاصه این‌که به سلامتی همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها بنوشم. باید از هر فرصتی استفاده کنم، قطره اشکی در پیاله‌ام بریزم و به افتخار خوبی‌ها و سلامتی‌ها بنوشم. هر چیز زشت و پلیدی را به خوبی و زیبایی تبدیل کنم و در جستجوی خوبی و زیبایی باشم. باید مثل یک اسفنج اشک بریزم و با دیدن هر تابلوی نقاشی به سلامتی آن هنرمند بنوشم چون شیفته خوبی‌ها و زیبایی‌ها هستم. با خواندن هر نوشته‌ای فوراً به سلامتی نویسنده‌اش بنوشم چون عاشق خوبی‌ها و زیبایی‌ها هستم.

برای دریافت کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل

اشتراک در تلگرام

اشتراک در توییتر

اشتراک در فیسبوک

اشتراک در واتس آپ

اشتراک در لینکداین

اشتراک در گوگل پلاس

کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقه‌ها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتاب‌هایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.

Notes from Underground (pre-reform Russian: Записки изъ подполья; post-reform Russian: Записки из подполья, Zapíski iz podpólʹya; also translated as Notes from the Underground or Letters from the Underworld) is a novella written in 1864 by Fyodor Dostoevsky, and is considered by many to be one of the first existentialist novels.[1]

The novella presents itself as an excerpt from the rambling memoirs of a bitter, isolated, unnamed narrator (generally referred to by critics as the Underground Man), who is a retired civil servant living in St. Petersburg. The first part of the story is told in monologue form through the Underground Man’s diary, and attacks contemporary Russian philosophy, especially Nikolay Chernyshevsky’s What Is to Be Done?.[2] The second part of the book, called “Apropos of the Wet Snow”, describes certain events that appear to be destroying and sometimes renewing the underground man, who acts as a first person, unreliable narrator and anti-hero.[3]

The novella is divided into two parts.

Serving as an introduction into the mind of the narrator, the first part of Notes from Underground is split into nine chapters:

The narrator observes that utopian society removes suffering and pain, but man desires both things and needs them in order to be happy. He argues that removing pain and suffering in society takes away a man’s freedom. He says that the cruelty of society makes human beings moan about pain only to spread their suffering to others.
داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

Unlike most people, who typically act out of revenge because they believe justice is the end, the Underground Man is conscious of his problems and feels the desire for revenge, but he does not find it virtuous; the incongruity leads to spite towards the act itself with its concomitant circumstances. He feels that others like him exist, but he continuously concentrates on his spitefulness instead of on actions that would help him avoid the problems that torment him. The main issue for the Underground Man is that he has reached a point of ennui[4] and inactivity.[5] He even admits that he would rather be inactive out of laziness.

The first part also gives a harsh criticism of determinism, as well as of intellectual attempts at dictating human action and behavior by logic, which the Underground Man discusses in terms of the simple math problem: two times two makes four (cf. necessitarianism). He argues that despite humanity’s attempt to create a utopia where everyone lives in harmony (symbolized by The Crystal Palace in Nikolai Chernyshevsky’s What Is to Be Done?), one cannot avoid the simple fact that anyone, at any time, can decide to act in a way that might not be considered to be in their own self-interest; some will do so simply to validate their existence and to protest and confirm that they exist as individuals. The Underground Man ridicules the type of enlightened self-interest that Chernyshevsky proposes as the foundation of Utopian society. The idea of cultural and legislative systems relying on this rational egoism is what the protagonist despises. The Underground Man embraces this ideal in praxis, and seems to blame it for his current state of unhappiness.[6]

The second part of the story consists of three main segments that further develop the Underground Man’s consciousness.

The first segment is the Underground Man’s obsession with an officer who once insulted him in a pub. This officer frequently passes him by on the street, seemingly without noticing his existence. He sees the officer on the street and thinks of ways to take revenge, eventually borrowing money to buy an expensive overcoat and intentionally bumping into the officer to assert his equality. To the Underground Man’s surprise, however, the officer does not seem to notice that it even happened.

The second segment is a going away dinner party with some old school friends to bid Zverkov, one of these friends, goodbye as he is being transferred out of the city. The Underground Man hated them when he was younger, but after a random visit to Simonov’s, he decides to meet them at the appointed location. They fail to tell him that the time has been changed to six instead of five, so he arrives early. He gets into an argument with the four of them after a short time, declaring to all his hatred of society and using them as the symbol of it. At the end, they go off without him to a secret brothel, and, in his rage, the underground man follows them there to confront Zverkov once and for all, regardless if he is beaten or not. He arrives at the brothel to find Zverkov and the others already retired with prostitutes to other rooms. He then encounters Liza, a young prostitute, with whom he goes to bed.

The story cuts to Liza and the Underground Man lying silently in the dark together. The Underground Man confronts Liza with an image of her future, by which she is unmoved at first, but after challenging her individual utopian dreams (similar to his ridicule of the Crystal Palace in Part 1), she eventually realizes the plight of her position and how she will slowly become useless and will descend more and more, until she is no longer wanted by anyone. The thought of dying such a terribly disgraceful death brings her to realize her position, and she then finds herself enthralled by the Underground Man’s seemingly poignant grasp of the destructive nature of society. He gives her his address and leaves.

He is subsequently overcome by the fear of her actually arriving at his dilapidated apartment after appearing such a “hero” to her and, in the middle of an argument with his servant, she arrives. He then curses her and takes back everything he said to her, saying he was, in fact, laughing at her and reiterates the truth of her miserable position. Near the end of his painful rage he wells up in tears after saying that he was only seeking to have power over her and a desire to humiliate her. He begins to criticize himself and states that he is in fact horrified by his own poverty and embarrassed by his situation. Liza realizes how pitiful he is and tenderly embraces him. The Underground Man cries out “They—they won’t let me—I—I can’t be good!”

After all this, he still acts terribly toward her, and, before she leaves, he stuffs a five ruble note into her hand, which she throws onto the table (it is implied that the Underground Man had sex with Liza and that the note is payment). He tries to catch her as she goes out to the street, but he cannot find her and never hears from her again. He tries to stop the pain in his heart by “fantasizing.”

And isn’t it better, won’t it be better?… Insult—after all, it’s a purification; it’s the most caustic, painful consciousness! Only tomorrow I would have defiled her soul and wearied her heart. But now the insult will never ever die within her, and however repulsive the filth that awaits her, the insult will elevate her, it will cleanse her…

He recalls this moment as making him unhappy whenever he thinks of it, yet again proving the fact from the first section that his spite for society and his inability to act makes him no better than those he supposedly despises.

The concluding sentences recall some of the themes explored in the first part, and he tells the reader directly, “I have merely carried to an extreme in my life what you have not dared to carry even halfway.” The work as a whole ends with a note from the author that while there was more to the text, “it seems that we may stop here.”

The narration by the Underground Man is laden with ideological allusions and complex conversations regarding the political climate of the period. Using his fiction as a weapon of ideological discourse, Dostoevsky challenges the ideologies of his time, mainly nihilism and rational egoism.[6]

In Part 2, the rant that the Underground Man directs at Liza as they sit in the dark, and her response to it, is an example of such discourse. Liza believes she can survive and rise up through the ranks of her brothel as a means of achieving her dreams of functioning successfully in society. However, as the Underground Man points out in his rant, such dreams are based on a utopian trust of not only the societal systems in place, but also humanity’s ability to avoid corruption and irrationality in general. The points made in Part 1 about the Underground Man’s pleasure in being rude and refusing to seek medical help are his examples of how idealised rationality is inherently flawed for not accounting for the darker and more irrational side of humanity.

The Stone Wall is one of the symbols in the novel and represents all the barriers of the laws of nature that stand against man and his freedom. Put simply, the rule that two plus two equals four angers the Underground Man because he wants the freedom to say two plus two equals five, but that Stone Wall of nature’s laws stands in front of him and his free will.

In the 1860s, Russia was beginning to absorb the ideas and culture of Western Europe at an accelerated pace, nurturing an unstable local climate. There was especially a growth in revolutionary activity accompanying a general restructuring of tsardom where liberal reforms, enacted by an unwieldy autocracy, only induced a greater sense of tension in both politics and civil society. Many of Russia’s intellectuals were engaged in a debate with the Westernizers on one hand, and the Slavophiles on the other, concerned with favoring importation of Western reforms or promoting pan-Slavic traditions to address Russia’s particular social reality. Although Tsar Alexander emancipated the serfs in 1861, Russia was still very much a post-medieval, traditional peasant society.

When Notes from Underground was written, there was an intellectual ferment on discussions regarding religious philosophy and various ‘enlightened’ utopian ideas.[7] The work is a challenge to, and a method of understanding, the larger implications of the ideological drive toward a utopian society.[1] Utopianism largely pertains to a society’s collective dream, but what troubles the Underground Man is this very idea of collectivism. The point the Underground Man makes is that individuals will ultimately always rebel against a collectively imposed idea of paradise; a utopian image such as The Crystal Palace will always fail because of the underlying irrationality of humanity.

Although the novel is written in first-person narrative, the “I” is never really discovered. The syntax can at times seem “multi-layered;” the subject and the verb are often at the very beginning of the sentence before the object goes into the depths of the narrator’s thoughts. The narrator repeats many of his concepts.[8]

In chapter 11, the narrator refers to his inferiority to everyone around him and describes listening to people as like “listening through a crack under the floor.” The word “underground” actually comes from a bad translation into English. A better translation would be a crawl space: a space under the floor that is not big enough for a human, but where rodents and bugs live. According to Russian folklore, it is also a place where evil spirits live.[citation needed]

The challenge posed by the Underground Man towards the idea of an “enlightened” society laid the groundwork for later writing. The work has been described as “probably the most important single source of the modern dystopia.”[9]

Notes from Underground has had an impact on various authors and works in the fields of philosophy, literature, and film, including:[10]



Since Notes from Underground was first published in Russian, there have been a number of translations into English over the years, including:

در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.

در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.

نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.

نگارش به سبک «جریان سیال ذهن» این امکان را برای مخاطبین فراهم می آورد که افکار درونی شخصیت ها را «بشنوند»

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.

«شب‌های روشن» نیز مانند همه‌ی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روان‌شناسانه پرداخت شده است.

کالای دیجیتال

خودرو، ابزار و تجهیزات صنعتی

مد و پوشاک

کالاهای سوپرمارکتی

اسباب بازی، کودک و نوزاد

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

محصولات بومی و محلی

زیبایی و سلامت

خانه و آشپزخانه

کتاب، لوازم تحریر و هنر

ورزش و سفر

/

کتاب شعر و ادبیات نشر علمی فرهنگی

۴.۴

(۶۴)

۴۵ دیدگاه

۱ پرسش

۹۸% (۴۰) نفر از خریداران، این کالا را پیشنهاد کرده اند

ویژگی‌ها

قطع :

رقعی

نوع جلد :

گالینگور

گروه سنی :

بزرگسال

درخواست مرجوع کردن کالا در گروه کتاب شعر و ادبیات با دلیل “انصراف از خرید” تنها در صورتی قابل تایید است که کالا در شرایط اولیه باشد (در صورت پلمپ بودن، کالا نباید باز شده باشد).

برای سفارش‌ بالای ۵۰۰ هزار تومان

ناموجود

این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم

امکان تحویل اکسپرس

۲۴ ساعته، ۷ روز هفته

امکان پرداخت در محل

هفت روز ضمانت بازگشت کالا

ضمانت اصل بودن کالا

کالاهای مشابه

 

تنها ۱ عدد در انبار باقی مانده

 

موجود در انبار دیجی کالا

 

 

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

تنها ۳ عدد در انبار باقی مانده

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

تنها ۳ عدد در انبار باقی مانده

موجود در انبار دیجی کالا

 

 

 

 

 

 

مشخصات

نویسنده

فیودار داستایفسکی

مترجم

حمیدرضا آتش برآب

شابک

۹۷۸۶۰۰۲۱۷۷۶۰

ناشر

علمی و فرهنگی

موضوع

داستان های روسی

قطع

رقعی

نوع جلد

گالینگور

گروه سنی

بزرگسال

تعداد صفحه

۵۷۶

تعداد جلد

۱

وزن

۶۰۵ گرم

آیا این دیدگاه مفید بود؟

۰

۰

آیا این دیدگاه مفید بود؟

۰

۰

آیا این دیدگاه مفید بود؟

۰

۰

سلام چاپ چندمه؟

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

تنها ۱ عدد در انبار باقی مانده

ارسال فروشنده

 

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

ارسال فروشنده

 

موجود در انبار دیجی کالا

تنها ۲ عدد در انبار باقی مانده

 

رویه های بازگشت کالا

شناسه کالا: DKP-1891229

تلفن پشتیبانی ۶۱۹۳۰۰۰۰ – ۰۲۱

۷ روز هفته، ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم

اﻣﮑﺎن ﺗﺤﻮﯾﻞ اﮐﺴﭙﺮس

امکان پرداخت در محل

۷ روز ﻫﻔﺘﻪ، ۲۴ ﺳﺎﻋﺘﻪ

هفت روز ضمانت بازگشت کالا

ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺻﻞ ﺑﻮدن ﮐﺎﻟﺎ

با دیجی‌کالا

خدمات مشتریان

راهنمای خرید از دیجی‌کالا

یک خرید اینترنتی مطمئن، نیازمند فروشگاهی است که بتواند کالاهایی متنوع، باکیفیت و دارای قیمت مناسب را در مدت زمانی کوتاه به دست مشتریان خود برساند و ضمانت بازگشت کالا هم داشته باشد؛ ویژگی‌هایی که فروشگاه اینترنتی دیجی‌کالا سال‌هاست بر روی آن‌ها کار کرده و توانسته از این طریق مشتریان ثابت خود را داشته باشد.

تقریبا می‌توان گفت محصولی وجود ندارد که دیجی‌کالا برای مشتریان خود در سراسر کشور فراهم نکرده باشد. شما می‌توانید در تمامی روزهای هفته و تمامی شبانه روز یا در روزهای خاصی مثل حراج شگفت انگیز دیجی‌کالا که محصولات دارای تخفیف عالی می‌شوند، سفارش خود را به سادگی ثبت کرده و در روز و محدوده زمانی مناسب خود، درب منزل تحویل بگیرید. بعضی از گروه‌های اصلی و زیر مجموعه‌های پرطرفدار محصولات دیجی‌کالا شامل مواردی می‌شود که در ادامه به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

انواع گوشی موبایل از برندهای مختلفی مثل آیفون،  گوشی سامسونگ، گوشی نوکیا، گوشی شیائومی، گوشی هواوی، و…، انواع کنسول بازی ps4 و ps5، انواع تبلت‌های پرطرفدار مثل تبلت سامسونگ نوت 10، انواع هندزفری مثل هندزفری بی سیم، تلوزیون از برندهای مختلف مثل تلویزیون سامسونگ، سونی و…، انواع مانیتور، کیس، کیبورد، مودم از برندهای مختلف مثل مودم ایرانسل، آنتن و … تنها بخشی از محصولاتی هستند که زیر مجموعه کالای دیجیتال در دیجی‌کالا قرار دارند.

انواع خودروهای ایرانی و خارجی از برندهای مطرحی مثل هوندا، کیا و…، موتور سیکلت از برندهایی مثل کویر موتور و…، لوازم جانبی خودرو مثل سیستم صوتی تصویر، ضبط و…، لوازم یدکی مثل دیسک و صفحه کلاج و… و لوازم مصرفی خودرو مثل کفپوش سانا در این گروه قرار می‌گیرند.

محصولاتی مثل انواع لباس مثل لباس مجلسی زنانه و مردانه، لباس راحتی، لباس ورزشی، اکسسوری، کیف، کفش، عینک آفتابی، لباس زیر، شال و روسری و… جزو مواردی هستند که می‌توانید آن‌ها را از برندهای مطرح ایرانی و خارجی موجود در دیجی کالا مثل آدیداس، نایکی، دبنهامز، آلدو، درسا و… خریداری کنید.

در این دسته از کالاهای دیجی‌کالا، انواع لوازم بهداشتی و حمام کودک و نوزاد، انواع پوشاک و کفش، تبلت، اسباب‌بازی، لوازم اتاق خواب کودک، لوازم ایمنی، لوازم شخصی و غذا خوری و … قرار می‌گیرد تا خرید را برای پدر و مادرها به کاری سریع و آسان تبدیل کند.

هر چیزی از مواد خوراکی که به آن نیاز دارید، در سوپرمارکت دیجی‌کالا پیدا می‌شود، محصولات پرطرفداری مثل کره بادام‌زمینی، عسل، سس، قهوه، زعفران، شکلات، انواع نان و … از برندهای معتبر و معروفی مثل نستله، نوتلا، استارباکس، مزمز، چی توز و … همگی در اختیار شما هستند و تا رسیدن به آشپزخانه شما تنها چند کلیک فاصله دارند.

انواع لوازم آرایش مثل لاک، رنگ مو، لوازم آرایش لب، چشم، صورت و… همگی در دیجی‌کالا موجود هستند. همچنین محصولات بهداشتی مثل انواع شامپو، کرم، ماسک صورت، ضد تعریق، ماسک مو  و…، انواع لوازم شخصی برقی، ست هدیه، بهترین انواع عطر و اسپری، انواع زیورآلات طلا و نقره مثل سرویس طلا، سرویس نقره و… به همراه وسایل مراقبت شخصی طبی در گروه زیبایی و سلامت دیجی‌کالا قرار می‌گیرد. در این بخش برندهای مطرحی مثل اسنس، پنبه ریز، سینره و… حضور دارند.

یکی از متنوع‌ترین بخش‌های دیجی‌کالا، بخش لوازم خانه و آشپزخانه است که از محصولاتی مثل صندلی گیمینگ در بخش صندلی‌ها گرفته تا انواع مبل راحتی، انواع آبگرمکن مثل آبگرمکن بوتان، لباسشویی‌های متنوع مثل انواع لباسشویی اسنوا، شیرآلات مختلف مثل شیرآلات قهرمان و…، ظروف و همچنین لوازم برقی آشپزخانه مثل توستر و… را شامل می‌شود و امکان خریدی عالی را برای مشتریان فراهم کرده است. در بخش لوازم خانگی دیجی‌کالا، برندهای معتبری مثل تفال، اخوان، فیلیپس، ال جی، اسنوا، جی پلاس و… حضور دارند.

بخش هنر، کتاب، رمان و لوازم تحریر دیجی‌کالا نیز یکی از متنوع‌ترین بخش‌های این فروشگاه اینترنتی است. انواع کتاب و مجله، بازی، لوازم تحریر، سازهایی مثل پیانو، سنتور، هنگ درام  و… با بهترین قیمت‌ها و از بهترین برندها در دسترس شما قرار دارند.

هر نوع وسیله و لباس ورزشی که فکرش را کنید، انواع وسایل کمپینگ و کوهنوردی، ساک و قمقمه ورزشی و… در این بخش قرار می‌گیرند. همچنین شما می‌توانید وسایل مد نظر خود را بر اساس نوع ورزش (آبی، هوازی، بدنسازی و…) در دسته‌بندی‌های دیجی‌کالا پیدا کنید.

و در آخر دیجی‌کالا از طریق به فروش رساندن محصولات بومی و سنتی متفاوتی مثل انواع خوراکی، گلیم و گبه، ابزار و … تلاش کرده تا بین هنر ایرانی و متقاضیان آن کوتاه‌ترین راه را پیدا کند. در این بخش شما می‌توانید انواع محصولات از جمله ظروف زیبای مخصوص به سفره هفت‌سین  و پذیرایی از مهمانان در روزهای نوروز، انواع آیینه و شمعدان و هر آن چیزی را که برای خلق زیبایی در روزهای بهاری به آن نیاز دارید، با قیمت مناسب و تنوع بسیار بالا انتخاب کنید. دیجی‌کالا همچنین برای اینکه حال و هوای عید را به اعضای خود هدیه کند، تقویم ۱۴۰۱، انواع ایده عکس پروفایل عید نوروز، آهنگ‌های عید نوروز و موزیک‌های شاد بهاری، وسایل مربوط به خانه‌تکانی و انواع لباس های عید  را برای شما فراهم کرده است تا بتوانید در کنار خرید خود، از این حال و هوای تازه نهایت لذت را ببرید.

در راستای توجه ویژه به شفافیت به عنوان یکی از اصلی‌ترین ارزش‌های محوری دیجی‌کالا، با شروع سال ۱۳۹۸ داستان‌پردازی با داده‌های آماری و ارائه گزارش‌های سالانه آغاز شد. مسیری که دستاورد آن تا امروز چندین گزارش سالانه و تخصصی مثل گزارش سالانه ۱۳۹۸، گزارش سالانه ۱۳۹۹ و گزارش سالانه ۱۴۰۰  دیجی‌کالا هستند. علاوه بر این، گزارش منابع انسانی سال ۱۳۹۹، گزارش منابع انسانی سال ۱۴۰۰  و همچنین گزارش کتاب دیجی‌کالا، از دیگر گزارش‌های تخصصی دیجی‌کالا به حساب می‌آیند. انتشار این گزارش‌ها امکان رصد شفاف‌تر و دقیق‌تر خدمات دیجی‌کالا را فراهم می‌کند، وضعیت بازار آنلاین کشور را به نمایش می‌گذارد و به تمامی کسب‌وکارهای ایرانی کمک می‌کند تا با فرایندهای فروش و عرضه آنلاین کالاهای خود بیشتر آشنا شوند.


خیارشور و ترشیجاتDownloads-icon

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید

یادداشت‌های زیرزمینی (روسی: Записки из подполья) رمانی اثر نویسندهٔ سرشناس روس، فیودور داستایفسکی است.این رمان به عنوان اولین رمان اگزیستانسیالیسم شناخته می شود. این رمان توسط رحمت الهی و اخیرا هم توسط حمید رضا آتش برآب به فارسی برگردانده شده است.

بر یادداشت های زیرزمینی تفسیرهای زیادی نوشته شده است.داستایوفسکی در این رمان یک شخصیت نمادین خلق می کند.مرد زیرزمینی قهرمان نیست.او برای رسیدن به ایده ها و آرمان هایش ناتوان است.او سرشار از تناقض است.فردی تحقیر شده در اجتماع.او به درون خود می رود تا خودش را بیابد.در این اثر ما دیگر با اشرف مخلوقات رو به رو نیستیم.انسان به دنبال ارضای امیالش است و بس هرچند این امیال ویرانگر باشند.مرد زیرزمینی با انکار مداوم خود سعی در نفی همه چیز دارد.او تعلق به دنیایی که در آن زندگی می کند ندارد.یک پوچی مطلق که نشان از خودآگاهی دارد.دنیا هم او را نمی بیند.اسم داستان هم بر همین اساس است.

فئودورداستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی را سال 1864 نوشت.در چهل سالگی بعد از گذراندن تمام مشکلات مثل بیماری،زندان،فقر،تبعیدو…

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن

فیودور میخایلوویچ داستایِفسکی (روسی: Фёдор Михайлович Достоевский[الف]؛ IPA: [ˈfʲɵdər mʲɪˈxajləvʲɪdʑ dəstɐˈjɛfskʲɪj] ( شنیدن) یا داستایِوسکی؛ زادهٔ ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ – درگذشتهٔ ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱[۱][ب])، نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. بسیاری او را بزرگترین نویسنده روان‌شناختی جهان به حساب می‌آورند. سوررئالیستها، مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایِفسکی ارائه کرده‌اند.

اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی‌ست عصیان زده، بیمار و روان‌پریش. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد.
در اکثر داستانهای او مثلث عشقی دیده می‌شود، به این معنی که خانمی در میان عشق دو مرد یا آقایی در میان عشق دو زن قرار می‌گیرد. در این گره‌افکنی‌ها بسیاری از مسایل روانشناسانه که امروز تحت عنوان روانکاوی معرفی می‌شود، بیان می‌شود و منتقدان، این شخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آن‌ها را ستایش کرده‌اند.

مترجمان مختلف نام این نویسنده را به اشکال متفاوتی در فارسی نوشته‌اند: «داستایوفسکی»، «داستایِفسکی» و «داستایِوسکی» که مورد دوم تلفظ صحیح نام اوست. خشایار دیهیمی در ترجمهٔ زندگینامهٔ داستایِفسکی نوشتهٔ ادوارد هلت کار نام او را به شکل «داستایِفسکی» آورده‌است. نام کوچک او نیز در متون ترجمه‌شده به اشکال «فیودور» و «فئودور» آمده‌است. با توجه به تلفظ روسی نام او، «فیودور داستایِفسکی» صحیح است.
در بین عامه فارسی زبانان به داستایوفسکی معروف است.
داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

واقعاً نمی‌دانم چرا در ایران به داستایوفسکی شناخته می‌شود. بکار بردن چنین تلفظی تنها به دلیل اشتباه مترجمان و ترجمه از زبان‌های واسطه رخ داده‌است. حرف «о» پیش از تکیه در زبان روسی تلفظی شبیه به «a» کوتاه پیدا می‌کند و به همین علت نام Dostoevsky به صورت «داستایِفسکی» تلفظ می‌شود، نه «داستویفسکی» یا «دوستویفسکی».

فیودور میخایلاویچ فرزند دوم خانواده داستایِفسکی در ۱۱ نوامبر۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. در ده‌سالگی والدینش مزرعه‌ای کوچک در حومه شهر تولا در نزدیکی مسکو خریدند که از آن به بعد تابستان‌ها را در این مکان می‌گذراندند.
در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسهٔ شبانه‌روزی منتقل شدند و سه سال آنجا ماندند. در پانزده‌سالگی مادرش از دنیا رفت. در همان سال امتحانات ورودی دانشکدهٔ مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویهٔ ۱۸۳۸ وارد دانشکده شد. در تابستان ۱۸۳۹ خبر فوت پدرش به او رسید.

در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغ‌التحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. تا تابستان ۱۸۴۴ سهم ارث پدری‌اش به خاطر ولخرجی‌های مختلف به اتمام رسید. اوژنی گرانده اثر بالزاک را ترجمه کرد و در همین سال از ارتش استعفا کرد.
در زمستان ۱۸۴۴–۱۸۴۵ رمان کوتاه بیچارگان را نوشت که بدین وسیله وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ در سن پترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. طی دو سال بعد داستان‌های همزاد، آقای پروخارچین و زنِ صاحبخانه را نوشت.

یک جاسوس پلیس در این محفل رخنه کرد و موضوعات بحث این روشنفکران را به مقامات امنیتی روسیه گزارش داد. پلیس مخفی در روز ۲۲ آوریل ۱۸۴۹ او را به جرم براندازی حکومت دستگیر کرد.

دادگاه نظامی برای او تقاضای حکم اعدام کرد که در ۱۹ دسامبر مشمول تخفیف شد و به چهار سال زندان در سیبری و سپس خدمت در لباس سرباز ساده تغییر یافت اما برای نشان دادن قدرت فائقه حکومت تزاری این زندانیان را در برابر جوخه‌های آتش نمایشی قرار دادند. در نمایشی که با دقت طراحی شده بود بامداد روز ۲۲ دسامبر ۱۸۴۹ داستایِفسکی و سایر زندانیان را به میدان رژه یک پادگان بردند. در آن‌جا چوبه‌های اعدام و داربست‌هایی برپا شده بود و روی آن را با پارچه‌های سیاه پوشانده بودند. جرایم و مجازات آن‌ها قرائت شد و کشیشی ارتدکس از آن‌ها خواست به خاطر گناهانشان طلب بخشش کنند. سه نفر از این زندانیان را به چوبه‌ها بستند تا برای اعدام حاضر شوند. در آخرین لحظات این مراسم اعدام ساختگی طبل‌های نظامی با صدای بلند به نواختن درآمد و جوخه آتش تفنگ‌های خود را که به سوی آن‌ها نشانه رفته بود بر زمین گذاشتند. تجربه شخصی او از قرار گرفتن در آستانه مرگ باعث شد که به تاریخ و آن زمانه مشخص از منظر ویژه‌ای بنگرد. سال‌ها بعد او در جایی گفت: «به خاطر ندارم که در هیچ لحظه دیگری از عمرم به اندازه آن روز خوشحال بوده باشم.»[۳]
در زمان تبعید و زندان حملات صرع که تا پایان عمر گرفتار آن بود بر او عارض گشت.

داستایِفسکی در ۱۵ فوریه ۱۸۵۴ از زندان بیرون آمد تا دورهٔ بعدی مجازاتش را در لباس سرباز عادی طی کند. به عنوان مأمور خدمت در گردان هفتم پیاده‌نظام سیبری به سمی (سمیپالاتینسک) اعزام شد.
در ۶ فوریه ۱۸۵۷ بعد از دو سال عشق جانفرسا با «ماریا دیمیتریونا» بیوهٔ یک کارمند گمرک ازدواج کرد. در بهار ۱۸۵۹ استعفایش از ارتش پذیرفته شد و توانست به نزدیکی مسکو نقل مکان کند. دو داستان خواب عموجان و دهکدهٔ ستیپان چیکاوا را نوشت و به چاپ رسانید. در سال ۱۸۵۹ عرض‌حالی برای الکساندر دوم که تازه بر تخت نشسته بود فرستاد و بدین وسیله اجازه یافت به سن پترزبورگ برود. یک سال بعد او به جمع ادیبان و روشنفکران شهر سن پترزبورگ ملحق شد.[۳]
در نشریه‌ای که برادرش منتشر می‌کرد ‐ «ورمیا» ‐ شروع به روزنامه‌نگاری کرد. از ژوئن تا اوت ۱۸۶۲ به اروپا سفر کرد. داستانی به نام ماجرای بی‌شرمانه را در «ورمیا» به چاپ رسانید. در ماه ژوئن ۱۸۶۳ «ورمیا» تعطیل شد. قسمتی از تابستان و پاییز ۱۸۶۳ را با معشوقش در اروپا گذراند. در ۱۰ ژوئیه ۱۸۶۴ «میخاییل داستایِفسکی» برادر بزرگش درگذشت. در ۱۶ آوریل ۱۸۶۴ ماریا دیمیتریونا درگذشت.
در فاصله سال‌های ۶۴–۱۸۶۲ کتاب‌های خاطرات خانه اموات و آزردگان را به چاپ رسانید.

در ۱۸۶۶ جنایت و مکافات را نوشت و در اکتبر همان سال رمان قمارباز را در ۲۶ روز نوشت این کار با تندنویسی «آنا گریگوریونا» انجام شد. در ۱۵ فوریه ۱۸۶۷ با آنا ازدواج کرد و در آوریل همان سال با همسرش به اروپا سفر کرد و تا تابستان ۱۸۷۱ به روسیه بازنگشت. در این سفر بارها پول خود را در قمار از دست داد. سال اول سفر را در سوئیس و سال دوم را در ایتالیا و دو سال آخر را در دِرِسدِن گذراند.

در فوریهٔ سال ۱۸۶۸ دخترش «سوفیا» به دنیا آمد که بیشتر از سه ماه زنده نماند. نوشتن ابله را در ژانویهٔ ۱۸۶۹ در فلورانس به پایان رسانید و همیشه شوهر را در پاییز همان سال در درسدن نوشت. در ماه سپتامبر ۱۸۶۹ دختر دومش به نام «لیوبوف» به دنیا آمد.
در ژوئیهٔ ۱۸۷۱ نوشتن جن‌زدگان را به پایان رسانید. در تابستان همان سال پسرش به نام «فدیا» به دنیا آمد.
در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجلهٔ «گراژ دانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد. جوان خام را در زمستان ۷۵‐۱۸۷۴ نوشت که در طول سال ۱۸۷۵ در مجله «اوتچستیه زابیسکی» انتشار یافت.
«آلیوشا» آخرین فرزندش در ماه اوت ۱۸۷۵ به دنیا آمد که در سه سالگی بر اثر حمله صرع در گذشت.
دفتر یادداشت روزانه یک نویسنده را طی سال‌های ۷۷‐۱۸۷۶ به همین نام در روزنامه منتشر کرد.
برادران کارامازوف در طول سال‌های ۷۹‐۱۸۸۰ به تدریج در «روسکی وستنیک» منتشر شد

داستایِفسکی سرانجام در اوایل فوریهٔ سال ۱۸۸۱ در اثر خون‌ریزی ریه درگذشت.

در ۷ فوریه (مطابق تقویم سبک قدیم: ۲۶ ژانویه) ۱۸۸۱ خواهرش نزد وی آمد، و از او خواست تا سهم خودش از املاک به ارث رسیده از عمه‌شان را به خواهرانش بدهد.
ممکن است که این مکالمه ناخوشایند باعث تشدید بیماری وی (آمفیزم) شده باشد.
پس از ۲ روز، در ۹ فوریه (مطابق تقویم سبک قدیم: ۲۸ ژانویه) ۱۸۸۱ در شصتمین سال از زندگی خود، داستایِفسکی در گذشت.
تشخیص، سل ریوی، برونشیت مزمن و بیماری مزمن انسدادی ریه بود.

داستایِفسکی در آثار خود شخصیت‌هایی را حلاجی می‌کرد که حتی آدمکشی را زیر لوای مرام و اعتقادات ایدئولوژیک خود موجه می‌دانستند. به همین خاطر آثار این نویسنده در تمام سال‌هایی که از آن می‌گذرد، چه در دوران قدرت‌گیری حکومت‌های تمامیت‌خواه قرن بیستم و چه امروزه که «کارزار علیه ترور» در جریان است، با چالش‌های زمانه تناسب دارند. او به خصوص به افکار و ایده‌هایی که پس از ده سال تبعید و بازگشت به سن پترزبورگ در میان روشنفکران رواج یافته بود به دیده شک می‌نگریست.[۳]

مخالفت و اعلام جرم داستایِفسکی علیه نهیلیسم روسی در کتاب او با عنوان تسخیرشدگان (جن زدگان) به خوبی منعکس شده‌است. این کتاب که در سال ۱۸۷۲ چاپ شد به خاطر زبان آمرانه و نصیحت گونه آن مورد انتقاد قرار گرفته ولی بدون تردید او می‌خواست نشان دهد که افکار مرسوم در میان روشنفکران آن نسل می‌توانند خطرناک باشند. داستانی که داستایِفسکی در این کتاب نقل می‌کند در قالب یک طنز سیاه و گزنده، روشنفکران هم دوره خود را به خاطر بازی کردن با ایده‌های انقلابی بدون آنکه بدانند انقلاب در عمل به چه معنایی است به نقد می‌کشد. داستان کتاب را در واقع می‌توان نسخه‌ای از حوادث واقعی دانست که در زمانی که داستایِفسکی مشغول نگارش کتاب بود اتفاق می‌افتاد. داستایِفسکی در داستان تسخیر شدگان استدلال می‌کند که فراموش کردن موازین اخلاقی و انسانی به خاطر افکار آزادیخواهانه به نوعی تمامیت‌خواهی و استبداد بدتر از گذشته منجر می‌شود.[۳]

مارشال برمن در کتاب تجربه مدرنیته برای توضیح مدرنیزاسیون از بالا و توسعه نیافتگی دوران تزاری در روسیه، شهر سن پترزبورگ و بلوار معروف نووسکی را مثال زده و برای توضیح آن از آثار فئودور داستایِفسکی استفاده کرده‌است.[۴]

شاید بتوان گفت مشهورترین دیدگاه داستایِفسکی که از زبان یکی از شخصیت‌های رمان برادران کارامازوف بیان می‌شود، این جمله باشد که «اگر خدایی وجود نداشته باشد، همه‌چیز مجاز است». ژیل دلوز و ژاک لاکان، متفکران معاصر فرانسوی خلاف این عقیده را دارند. لاکان معتقد است دقیقاً وجود منع الهی است که زمینهٔ گناه را فراهم می‌سازد. به باور دلوز نیز قضیه کاملاً برعکس چیزی است که داستایِفسکی می‌گوید، زیرا به واسطهٔ وجود خداست که همه‌چیز مجاز است.[۵]

مقاله اصلی:کتاب‌شناسی فیودور داستایفسکی

درباره کتاب:

 

داستایوفسکی از جمله متفکران برجسته عصر حاضر است. در اهمیت او همین بس که بزرگان تفکر معاصر غرب به آثارش توجه داشته اند و از او ستایش کرده اند. داستایفسکی از نویسندگان اندک شماری است که نیهیلیسم روزگار ما را به ژرفی دریافته و بیان کرده است.

در میان آثار او، «یادداشت های زیرزمینی» آیینه تمام نمای روزگار ما و نقد حال انسان بیمار آخرالزمان است که بیماری تا عمق وجودش ریشه دوانیده است، ولی او هم چنان از باور آن سر باز می زند. این حکایات از ارزش های از ارزش افتاده ای سخن می دارد که منشأ بحران عالم غربی است.

تعریض ها و کنایات داستایوفسکی در این یادداشت ها همه به قدرتی است که قائمه عالم کنونی است و این عالم را راه برده اما اکنون دچار تزلزل و بحران سهمناکی است که نشانه هایش در همه عالم پیداست. داستان «یادداشت های زیرزمینی» گزارشی است از وضع بشر در دوره جدید، گزارشی که به جامه مبدل افسانه درآمده است.

ثبت نام شما با موفقیت انجام شد

این مطلب را به دوست خود ارسال کنید

اطلاعات شما نزد کتاب وب کاملا محفوظ می باشد

خرید کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی با چهارده تفسیر اثر فیودور داستایوفسکی و ترجمه حمیدرضا آتش‌ برآب از انتشارات علمی و فرهنگی با ارسال رایگان به سراسر کشور

این محصول را به اشتراک بگذارید

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

 

اگر دوست دارید بدانید آدم‌های گوشه‌گیر و منزوی چطور دنیا را نگاه می‌کنند، کتاب یادداشت‌های زیرزمینی فیودور داستایوفسکی گزینه‌ی خوبی است. دیدن دنیا از چشم یک آدم تنها تجربه‌ی جالبی است. مخصوصاً اگر آدمی که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را از زبان او می‌خوانیم، حواس‌جمع هم باشد. حواسش به احوالات و احساسات خودش و تمام ریزه‌کاری‌ها و نقص‌های دنیا و کارهای دست و اشتباه مردم باشد. شاید این روزها بعضی از ما به این آدم‌ها بگوییم بدبین، ولی فیودور داستایوفسکی با این نظر موافق نیست. داستایفسکی می‌گوید آدمی که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی از زبان اوست، خودش تجسم شرایطی است جامعه‌ی ما را به این شکل در آورده است:  هم یادداشت‌ها و هم نویسنده‌اش خیالی است؛ اما آدم‌هایی مثل نویسنده‌ی  این یادداشت‌ها، نه‌تنها در جامعه‌ی  ما امکان حضور دارند، بلکه باید باشند تا تجسم شرایطی شوند که همین جامعه محصول آن است. کتاب یادداشت‌های زیرزمینی فیودور داستایوفسکی با این جملات آغاز می‌شود:

من آدم خبیثی هستم، آقایان!… اصلاً راحتتان کنم؛ مریضم. هیچ جذابیتی هم ندارم. غلط نکنم کبدم هم مشکل دارد. بااین‌همه سر سوزنی از دردهام سر در نمی‌آورم و حقیقتش نمی‌دانم دقیقاً چه مرگم هست.

و با همین جملات تکلیف ما روشن می‌شود که با چه جور کتابی سر و کار داریم.

 شخصیت اصلی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی آدم تودار و گوشه‌گیر و اهل فکری است و زندگی پیچیده و پر از تناقضی دارد. البته افکارش  و حرفایش به اندازه‌ی زندگی‌اش پیچیده نیست. از کلمه‌ی زیرزمین در اسم کتاب پیداست که این آدم از جامعه بریده است و از این گسست رنج می‌کشد. از خیلی چیزهای دیگر هم رنج می‌کشد: مهم‌تر از همه، از زندگی و از خودش. او به هیچ چیز باور ندارد. هیچ هدفی در زندگی ندارد. خودش هم می‌داند این وضع بدی است ولی قصد عوض شدن ندارد. حمیدرضا آتش برآب مترجم کتاب یادداشت‌های زیرزمینی در پایان مقدمه‌ی کتاب به‌درستی می‌گوید:

کتاب یادداشت‌های زیرزمینی یکی از آن کتاب‌هایی است که می‌توان با خود برداشت به جزیره‌ای مهجور برد و تا آخر عمر آنجا سر کرد. خواندن این رمان برای کسانی که از منظر روانی ضعیف هستند، جایز نیست. برعکس، باید روی جلدش اضافه شود: این رمان را خودستایان بخوانند تا منفجر شوند!

بخش نخست کتاب «زیرزمین» نام دارد و راوی در این بخش، خودش، دنیایش و افکار درونی‌اش را به ما معرفی می‌کنم. از تمام چیزهایی که به آنها اعتقاد ندارد می‌گوید. از چیزهایی که فکر و ذکر مردم شده ولی او اصلاً به آنها باور ندارد. این بخش از کتاب یادداشت‌های زیرزمینی انگار مقدمه‌ای است برای بخش دوم که قرار است راوی برای ما تعریف کند چطور شد که به این روز افتاد و چرا چنین نگاه تلخی به دنیا و آدم‌های اطراف و خودش دارد. در پایان همین بخش است که نگاه تلخش به دنیا را به زیبایی هر چه تمام‌تر خلاصه می‌کند:

سرانجام باید بگویم دلتنگ و ملول‌ام و هیچ کاری نمی‌کنم. نوشتن؛ راستی که انگار برای خودش کاری است. می‌گویند با کار کردن، خُلق آدمیزاد نرم و دلش پاک می‌شود. اما حتی این هم شانس می‌خواهد.

بخش دوم کتاب با عنوان «به‌مناسبت برف نمناک» با یک شعر شروع می‌شود. این بخش را راوی با تعریف کردن دنیای جوانی‌اش شروع می‌کند. زمانی که 24ساله بوده و در اداره‌ای کار می‌کرده است. سپس روحیات درونی خودش و رفتار آدم‌های اطرافش را نقد می‌کند. از درگیری‌های درونی‌اش می‌گوید. ولی از درگیری‌های بیرونی‌اش عملاً چیزی نمی‌بینیم. چون اصلاً بیرون با چیزی درگیر نمی‌شود. چیزی درگیرش نمی‌کند. راوی از آن آدم‌هایی است که هر اتفاق کوچکی در بیرون برایش می‌افتد، در درونش هزار و یک جور کلنجار و وسوسه‌ی و فکرهای پیچیده می‌بافد تا دلیلی سر هم کند؛ ولی بی‌فایده.  در پایان این بخش، آدم‌های اطرافش و شاید خود ما را که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را از زبان او خوانده‌ایم به سختی نقد می‌کند که

«شما حق ندارید من را قضاوت کنید!»: ببینید، من در زندگی شخصی، کارهایی کرده‌ام که شما جرأت انجام نیمی از آنها را هم ندارید. دور و برتان را خوب نگاه کنید! ما حتی نمی‌دانیم خودِ این زندگی چه هست و چه نام دارد؟ اگر کتاب‌هامان را از ما بگیرند و تنها رهامان کنند، به‌آنی گم و پریشان می‌شویم و دیگر نمی‌دانیم چه باید بکنیم و چه نباید.

 

و داستایفسکی در پایان می‌گوید:

یادداشت‌های این آقای تناقض‌گو در اینجا به پایان نمی‌رسد؛ چون طاقت نیاورد و همین‌طور به نوشتن ادامه داد. اما به نظر می‌رسد که می‌توان همین جا دست نگه داشت

مترجم به کتاب یادداشت‌های زیرزمینی چهارده تفسیر هم اضافه کرده که به درک دقیق و عمیق افکار راوی و دیدگاه‌های داستایوفسکی کمک بسیاری می‌کند. با خواندن این مقالات می‌توان با دنیای کتاب یادداشت‌های زیرزمینی از منظر روانشناسی، فلسفه، نقد ادبی، هنر و اخلاق آشنا شد.

در رمان «گناه از کیست؟» نوشته‌ی الکساندر هرتسن، یکی از شخصیت‌ها می‌گوید:

من روس هستم. زندگی به من آموخته است بیندیشم، اما اندیشیدن به من راه زیستن را نیاموخته است.

این جمله بهترین تعریف از قهرمانان رمان‌های داستایوفسکی و به‌ویژه راوی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی است. فیودور داستایوفسکی در سال 1821 به دنیا آمد و در سال 1881 از دنیا رفت. زندگی پرماجرایی داشت. در 28سالگی به جرم فعالیت‌های سیاسی دستگیر و به سیبری تبعید شد. در ابتدا قرار بود اعدام شود ولی به او تخفیف خورد. نگهبانان به او نگفتند تخفیف خورده و برای ترساندن او، مراسم اعدام را برگزار کردند و درست لحظه‌ی آخر واقعیت را به او گفتند. این اتفاق تأثیر شدیدی بر تمام عمر او گذاشت.  با شروع به نویسندگی به سرعت مشهور شد. ولی ابتلا به صرع، مرگ همسر اول و بردارش، و عادت به عیاشی و قمار، زندگی او را دچار پستی و بلندی‌های زیادی کرد. از قضا داستایوفسکی بهترین آثارش از جمله برادران کارامازوف را در اوج این اتفاقات نوشت. داستایوفسکی بی‌‌شک در کنار تولستوی مشهورترین نویسنده‌ی ادبیات روسیه است. 150 سال از زمانی که داستایفسکی بهترین رمان‌ها و داستان‌هایش را نوشت می‌گذرد. ولی روانشناسی شخصیت‌‌های آثار او آنقدر دقیق و زنده و انسانی است که وقتی کتاب‌های او را می‌خوانیم نمونه‌ی زنده‌ی آنها را در خودمان و اطرافیان می‌بینیم.  

فیودور داستایوفسکی رمان‌ها و داستان کوتاه‌های زیادی نوشته است که بهترین آنها با دقیق‌ترین ترجمه به فارسی را در زیر نام می‌بریم:

ما آب حیات می فروشیم.

کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور

فروشگاه اینترنتی کتاب وب

 

 

566

فیودور داستایوفسکی

حمیدرضا آتش‌ برآب

انتشارات علمی و فرهنگی

11

1401

9786001217760

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعق به سایت کتاب وب می باشد.هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد

طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات توسط مدیروب

برای دانلود قانونی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

اثری کوتاه از نویسنده‌ی برجسته‌ی روس. فئودور داستایوفسکی در کتاب یادداشت‌های زیرزمینی به روایت داستان مردی می‌پردازد که از زندگی معمول انسان‌ها فاصله گرفته و شکاف عمیقی میان خود و جامعه احساس می‌کند. روایتی قدرتمند و در مواقعی پوچ، از هبوطی زیرزمینی.

در میان همه‌ی آثار فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoevsky) یادداشت‌های زیرزمینی (Notes from Underground) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این منظر که منتقدان آن را کلید فهم باقی آثارش می‌دانند و بسیاری آن را اولین رمان اگزیستانسیالیسم نامیده‌اند. نویسنده در این اثر با ظرافتی درخشان گزارشی از وضعیت انسان در دوره‌ی کنونی ارائه داده است.

راویِ انقلابی‌ترین رمان داستایوفسکی، مردی ناشناس است؛‌ کسی که تا انتها نامش را نخواهیم فهمید. او که از زندگی روزمره‌ی خود فاصله گرفته، شروع به نوشتن می‌کند. او سنگینی بار یک خاطره‌ی قدیمی را بر شانه‌هایش احساس می‌کند و امیدوار است که با نوشتن، آن خاطره او را رها سازد. او خود دلیل نوشتنش را این‌گونه شرح می‌دهد. مرد زیرزمینی، این راوی بی‌نام و نشان چهل‌ساله که سابقاً کارمند دولت بوده، در دو بخش داستان یادداشت‌های زیرزمینی را به پیش می‌برد. او در قسمت اول به شرح دیدگاه‌ها و احساساتش می‌پردازد. در واقع بخش اول رمان یک مونولوگ تلخ است. او نومیدانه تلاش می‌کند تا علتی برای بودن در صحنه‌ی هستی بیابد. خودآگاهی بیش از حد روایتگرِ داستان در بسیاری از موارد به خودسرزنش‌گری منجر می‌شود. او در قسمت دوم از حوادث زندگی‌اش سخن می‌گوید.داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

کتاب یادداشت‌های زیرزمینی سفری‌ست به درون ذهن انسان، جایی که عمیق‌ترین و پنهان‌ترین خواسته‌هایش در آنجا جای گرفته است. این رمان اولین بار در سال 1864 در روسیه منتشر شد و تا امروز از برجسته‌ترین آثار اگزیستانسیالیسم شناخته می‌شود. چرا که آیینه‌ای‌ست تمام‌نما از روزگار ما و به نقد احوال انسان بیمار امروز می‌پردازد که بیماری و رنج تا عمق استخوان‌هایش ریشه دوانیده است. داستایوفسکی در این اثر روان‌شناختی نیز، همچون باقی آثارش در به تصویر کشیدن دسیسه‌های کنجکاو ذهن ماهرانه عمل کرده و شاید همین موضوع است که او را از سایر داستان‌نویسان روسی و یادداشت‌های زیرزمینی را از باقی آثار داستانی متمایز می‌سازد. چرا که داستایوفسکی قبل از آن که روان‌شناسی وجود داشته باشد، روان‌شناس بوده است!

این رمان همچنان در روزگار ما طنین‌انداز است. چرا که درون‌مایه‌ی آن، مضامین امروز جامعه‌ی کنونی ماست. از آرمان‌شهری و صنعت‌گرایی گرفته تا سلطه‌ی احتمالی علم و فناوری بر حقیقت. هنر داستایوفسکی در این اثر به خوبی نمایان می‌شود. او انگیزه‌های پیچیده‌ی انسانی را کنار می‌گذارد و توانایی این را دارد که در یک جمله، هم‌زمان هم دلخراش باشد و هم مخاطبش را به خنده افکند. او از طریق کاوش‌های دقیق در جامعه‌ی خود به حقایقی جاودان برخورد کرده و با تحلیل دقیق رفتار، تونل‌هایی به پنهان‌ترین اعماق ذهن انسان می‌کشد. سبک خارق‌العاده‌ی کتاب که به شکلی درخشان قواعد ادبی را زیر پا می‌گذارد، در ابتدا مخاطبان روس را شوکه کرده بود. اما ویژگی‌های منحصربه‌فرد و خیره‌کننده‌ی آن بعدتر الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان شد.

در سال 1995 فیلمی با اقتباس از این اثر ساخته شد.

– اثری درخشان و فوق‌العاده لذت بخش. (Library Journal)
– رمانی تاریک با رگه‌های سیاسی که نشان‌دهنده‌ی داستایفسکی در اوج توانایی‌هایش است. (آمازون)
– این کتاب یکی از ضدقهرمان‌های برجسته‌ی ادبیات را به مخاطبین معرفی می‌کند. (Barnes & Noble)

اگر به رمان‌های فلسفی و روان‌شناختی علاقه دارید، بی‌تردید شاهکار نویسنده‌ی روس شما را شیفته‌ی خود خواهد کرد.

به هیچ طریقی نمی‌توان از تاثیر این نویسنده‌ی روس بر ادبیات جهان چشم پوشید. فئودور داستایوفسکی در اغلب رمان‌هایش به توصیف زندگی در جهانی می‌پردازد که سست شدن بنیان‌های اخلاقی زیستن در آن را به امری دشوار تبدیل کرده است. در حدود سال 1849 بود که شرکت در پاره‌ای از فعالیت‌های سیاسی منجر به محکومیت و تبعید او شد. این نویسنده‌ی جوان پیش از تبعید سه رمان خانم صاحب‌خانه،‌ همزاد و مردم فقیر را تالیف کرده بود. با این همه، می‌توان آغاز حقیقی نبوغ او را پس از به پایان رسیدن دوران محکومیتش دانست.

کتاب جنایت و مکافات اثری بود که شهرت فراوانی برای نگارنده‌اش رقم زد و با استقبال گسترده‌ی مخاطبان روبه‌رو شد. برخی او را «پیامبر روسیه» لقب داده‌اند. این نویسنده‌ی پرکار آثار فراوانی، از جمله رمان، داستان کوتاه و مقالات و چندین نامه، در کارنامه‌ی ادبی خود دارد. از میان مهم‌ترین کتاب‌های داستایوفسکی می‌توان به برادران کارامازوف، ابله،‌ جوان خام، جن‌زدگان و خاطرات خانه‌ی اموات اشاره کرد.

آه، اگر می‌دانستم که از سر تنبلی است که کاری انجام نمی‌دهم باز هم به خود احترام می‌گذاشتم زیرا حداقل قادر بودم که تنبل باشم، یعنی حداقل صفت و خاصیت مثبتی در من وجود داشت که می‌توانستم به آن باور داشته باشم. آنگاه سوال می‌کردند: او چگونه انسانی است؟ و جواب می‌دادند: یک آدم تنبل و بی‌کار. می‌دانید شنیدن این جمله تا چه حد خوشایند بود! این نشان می‌داد که قابل تعریف هستم. یعنی مردم حرفی دارند که درباره من بگویند، واژه تنبل هم نامی است، می‌تواند شغلی باشد یا صفتی برای یک فرد. باور کنید همین‌طور است. در این‌صورت نیز یکی از اعضای بهترین باشگاه‌ها می‌شدم شغلی داشتم و برای خود ارزش قائل بودم. آقایی را می‌شناختم که در تمام عمر به این افتخار می‌کرد که طعم انواع شراب‌ها را می‌شناسد و این را از امتیازات خود می‌دانست و هرگز به توانائی‌هایش شک نداشت. او از دنیا رفت، اما با آرامش و با وجدانی آسوده و پیروز، حق هم داشت. من هم باید برای خود شغلی انتخاب کنم، باید یک آدم بی‌کاره و پرحرف باشم، نه یک آدم معمولی، مثلاً مردی که خوبی‌ها و زیبایی‌ها را می‌شناسد.

چطور است؟ خوشتان آمد؟ مدت‌ها است که در چنین رؤیایی به سر می‌برم. اندیشه خوبی‌ها و زیبایی‌ها چهل سال تمام است که بر روی دوشم سنگینی می‌کند. بله، الان چهل سال دارم و شرایط فرق می‌کند. باید برای خود کاری پیدا کنم و با آن سرگرم شوم، خلاصه این‌که به سلامتی همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها بنوشم. باید از هر فرصتی استفاده کنم، قطره اشکی در پیاله‌ام بریزم و به افتخار خوبی‌ها و سلامتی‌ها بنوشم. هر چیز زشت و پلیدی را به خوبی و زیبایی تبدیل کنم و در جستجوی خوبی و زیبایی باشم. باید مثل یک اسفنج اشک بریزم و با دیدن هر تابلوی نقاشی به سلامتی آن هنرمند بنوشم چون شیفته خوبی‌ها و زیبایی‌ها هستم. با خواندن هر نوشته‌ای فوراً به سلامتی نویسنده‌اش بنوشم چون عاشق خوبی‌ها و زیبایی‌ها هستم.

برای دریافت کتاب یادداشت‌های زیرزمینی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل

اشتراک در تلگرام

اشتراک در توییتر

اشتراک در فیسبوک

اشتراک در واتس آپ

اشتراک در لینکداین

اشتراک در گوگل پلاس

کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقه‌ها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتاب‌هایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.

برای خرید و دانلود  کتاب یادداشت های زیرزمینی  نوشته  فئودور داستایفسکی  و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر،  اپلیکیشن طاقچه  را رایگان نصب کنید.

داستایفسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در شهر مسکو و در خانواده‌ای بسیار مذهبی چشم به جهان گشود. این موضوع باعث شد خود او نیز در طی حیات خود انسانی مذهبی باقی بماند. او در مدرسه آموزش‌های نظامی می‌دید، اما خودش به ادبیات علاقه‌ی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشته‌های اولیه‌ی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بی‌ثبات ترسیم می‌کنند.

فئودور داستایفسکی، یکی از تاثیرگذارترین رمان‌نویسان جهان است که در طول زندگی‌اش در زادگاه خود بسیار مشهور بود و اکنون نیز در جهان کمتر کسی او را نمی‌شناسد. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است به نحوی که سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایفسکی ارائه کرده‌اند. عمده داستان‌های او همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی ا‌ست عصیان زده، بیمار و روان‌پریش.

داستایوفسکی در سال ۱۸۴۳ نخستین رمان خود به نام بیچارگان را نوشت که داستانی درباره‌ی کارگران فقیر دولتی بود و مورد تشویق یک منتقد خوش‌نام واقع شد، اما رمان دوم داستایوفسکی، همزاد (۱۸۴۶) و همچنین نوشته‌های بعدی او طی دهه‌ی ۱۸۴۰ با استقبال چندانی مواجه نشدند. با این حال همزاد امروزه به عنوان یکی از رمان‌های جلوتر از زمان خود شناخته می‌شود. عدم موفقیت همزاد موجب شد زندگی داستایوفسکی از سال ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۹ گرفتار بی‌هدفی شده و همچنین دست‌نوشته‌هایش بیشتر شبیه تجربه‌هایی با فرم‌های مختلف به نظر برسند.

در زمستان ۱۸۴۴-۱۸۴۵ رمان کوتاه «مردم فقیر» را نوشت که بدین وسیله وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ در سن پترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. طی دو سال بعد داستان‌های «همزاد»، «آقای پروخارچین» و «خانم صاحبخانه» را نوشت.داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی

در فاصله سال‌های ۱۸۶۲ تا ۱۸۶۴ کتاب‌های «خاطرات خانه اموات» و «آزردگان» را به چاپ رساند. در ۱۸۶۶ «جنایت و مکافات» را نوشت و در اکتبر همان سال رمان «قمارباز» را در ۲۶ روز نوشت.

نوشتن «ابله» را در ۱۸۶۹ به پایان رساند و «همیشه شوهر» را در پاییز همان سال نوشت.

در ژوئیه ۱۸۷۱ «جن‌زدگان»، در زمستان ۱۸۷۵ «جوان خام» و در طول سال‌های ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۰، «برادران کارامازوف» را نوشت.

در رمان‌های او درکی عمیق نسبت به چگونگی کارکرد ذهن انسان و همچنین مسائل پیچیده‌ی روانی به چشم می‌خورد. نفوذ روان‌شناختی نوشته‌های داستایفسکی به تاریک‌‌ترین حفره‌های روح انسان‌ها، تاثیری بی‌سابقه بر ادبیات قرن بیستم گذاشت، تا جایی که بسیاری او را یکی از بزرگ‌ترین روان‌شناسان تاریخ ادبیات می‌خوانند. تخصص او در تجزیه و تحلیل حالات روحی بیمارگونه‌ای که منجر به جنون، قتل و خودکشی می‌شود و همچنین در کشف احساساتی مانند تحقیر، خودویران‌گری، سلطه‌ی ظالمانه و خشم قاتل منجر به تصویرسازی‌هایی در رمان‌هایش شده که آن‌ها را در دل تاریخ ادبیات ماندگار کرده‌اند.

فئودور داستایفسکی پس از فرستادن فصل آخر برادران کارامازوف برای ناشرش، در ۲۸ ژانویه‌ی ۱۸۸۱ در سن پطرزبورگ چشم از جهان فروبست. او در زمان مرگش بر قله‌ی ادبیات روسیه قرار داشت و بسیاری از مردم روسیه در سوگ از دست دادن او فرو رفتند. داستایوفسکی در زمان مرگش در اروپا نیز تا حدی شناخته شده بود و امروزه نیز در حوزه‌های ادبی، سینمایی و ادبی استقبال زیادی از آثار او‌ می‌شود.

کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی به قلم داستایفسکی از آثار برتر او است که خانم نسرین مجیدی آن را ترجمه کرده است. این کتاب از زبان مردی صحبت می‌کند که به‌خاطر آگاهی بیشتری که نسبت به سایر مردم عادی دارد، به گوشه‌ی تنهایی در زیرزمینش گناه برده است.

در کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی سرگذشت مردی را می‌خوانیم که در مقابل تمام رفتارهای انسان‌های اطرافش و روشن‌بینی‌های دروغین آن‌ها طغیان می‌کند و خودش را از بقیه جدا می‌داند. این طغیان‌ها تنها در نوشتن یادداشت‌هایش در کنج همان زیرزمین خلاصه می‌شود. مرد زیرزمینی ذهن را به چالش می‌کشد. سوالات فلسفی طرح می‌کند، اما انتظار پاسخی از طرف ما را ندارد و فقط دیوانه‌وار تک‌گویی می‌کند. او افکارش را فقط روی کاغذ می‌آورد و انکار می‌کند که کسی آنها را خواهد خواند. انگار که او با نوشتن را بهانه‌ای برای تخلیه ذهن کلافه شده خودش می‌داند.

این مرد گوشه‌گیر و تنها کاملا خیالی و ساخته ذهن نویسنده است.

کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی می‌تواند برای کسانی که قبلا نیز کتاب های داستایوفسکی را مطالعه کردند و به رمان‌های طولانی علاقه دارند جذاب باشد.

فئودور داستایوفسکی نویسنده‌ی مشهور و تاثیرگذار روسی بود. او در بیشتر داستان‌های خود درمورد سرگذشت مردمانی عصیان زده، بیمار و روان‌پریش است. او در ابتدا برای زندگی به کار ترجمه پرداخت. در اکثر داستان‌های او مثلث عشقی دیده می‌شود که یعنی خانمی میان عشق دو مرد و یا آقایی میان عشق دو زن قرار گرفته است.

داستایوفسکی در سال 1843 با درجه افسری از دانشکده‌ی نظامی فارغ‌التحصیل شد و شغلی در اداره مهندسی وزارت جنگ پیدا کرد، تا تابستان سال 1844 که سهم ارثی پدری‌اش به خاظر ولخرجی‌های متفاوت تمام شد و اورژنی گرانده را ترجمه کرده و همان سال از ارتش استعفا داد. در زمستان 1855 رمان کوتاه بیچارگان را نوشت و این گونه وارد محافل نویسندگان و ساختارشکنان بزرگ در شهر سنت‌پترزبورگ شد و شهرتی برای خود کسب کرد. دو سال بعد داستان‌های همزاد، آقای پروخارچین و زن صاحبخانه را نوشت. یک جاسوس پلیس به‌صورت مخفیانه وارد محافل و جلسات آنان شد و موضوعات بحث آن‌ها را به مقامات روسیه گزارش داد و او در روز 22 آوریل 1849 به جرم براندازی حکومت دستگیر شد. دادگاه برای او تقاضای حکم اعدام کرد که تا پای چوبه دار هم رفت اما مشمول به تخفیف شد و به چهار سال حبس در زندان و سپس خدمت در لباس سرباز ساده تغییر یافت. در زمان تبعید و زندان به حملات صرع که تا پایان عمر گرفتارش بود دچار شد و سرانجام در فوریه سال 1881 بر اثر خونریزی ریه درگذشت.

بسیاری از منتقدان فئودور داستایوفسکی را به‌عنوان بزرگ‌ترین نویسنده روان‌شناختی جهان می‌شناسند. رمان یادداشت‌های زیرزمینی او اولین نوشته ادبی اگزیستانسیالیسم در جهان است. اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر نمونه‌هایی از کارهای ترجمه او است.

وقتی می‌گویم کارمند لجباز و بدخویی بودم دروغ می‌گویم. از سر لجبازی دروغ گفتم. در حقیقت هرگز بدذات نبوده‌ام. خودم را با ارباب رجوع و آن افسر مغرور سرگرم می‌کردم، در حقیقت اصلاً نمی‌توانستم بدجنس باشم. حتی در همان لحظات بدخویی نیز از احساساتی کاملاً متضاد در درون خویش آگاه بودم و همین عواطف دگرگونه و متضاد در وجودم خودنمایی می‌کردند. خوب می‌دانستم که همیشه و در تمام زندگیم چنین احساسات خوبی نیز وجود داشته اما هرگز اجازه بروز نیافته است. چنین عواطفی آن‌قدر عذابم می‌دادند تا شرمنده می‌شدم، مرا عصبی می‌کردند و تا سرحد جنون می‌کشاندند. آقایان عزیز، شاید فکر می‌کنید از این بابت شرمسارم و اظهار ندامت می‌کنم و طلب بخشایش دارم؟ اطمینان دارم که این‌ها فقط تصورات شما است… به هرحال، اصلاً برای من فرقی نمی‌کند که شما چگونه فکر می‌کنید…

نه‌تنها نمی‌دانستم چگونه باید لجباز باشم، بلکه هیچ چیز نمی‌دانستم، نه می‌توانستم بدخو باشم و نه مهربان، نه پست فطرت و نه صادق، نه قهرمان نه حشره، هیچ نمی‌دانستم و حالا زندگیم را در این گوشه می‌گذرانم، و خود را با خیال این بدذاتی به مسخره می‌گیرم، یک مرد عاقل جداً نمی‌تواند چیزی بشود، فقط احمق‌ها هستند که به جائی می‌رسند. بله، مرد متعلق به قرن نوزدهم از نظر اخلاقی باید موجودی فاقد شخصیت باشد. یک مرد دارای شخصیت و فعال موجودی است گرفتار محدودیت‌ها. این نتیجه‌گیری من پس از چهل سال زندگی است. اکنون چهل سال دارم و می‌دانید که چهل سال یعنی عمری بس طولانی، یعنی نهایت پیری.

(۳-۱۴-[۲۲])
“آگاهی خواستگاه رنج است”
این کتاب تفسیری از همین جمله ی داستایفسکیه؛ آگاهیِ زیاد، انسان رو به انزوا میکشونه. کتابی به شدت انسان محور و فلسفی که رگه هایی از طنز هم در اون وجود داره، همین ویژگی باعث شده تا

یک نوشته ی صادقانه و حیرت انگیز از طرف کسی که میتونه بخونه و دنیای اطرافش رو می تونه پیش بینی کنه تقدیم به همه آدم های احمق دور و برش

کتابی روانشناختی ازنویسنده ای بزرگ باترجمه ای خوب وقابل قبول، کتابی فلسفی، اجتماعی، روانشناسانه و…در کل؛ شاهکاری برای دوستداران داستایوفسکی ، فوق العاده ،بخوانید، ممنون ازطاقچه.

دوستان واقعاً واقعاً ترجمش خوب نیست ؟ من هنوز نخریدمش خواستم نظرتونو بپرسم ترجمه دیگری که میتونه بهتر باشه سراغ دارید معرفی کنید ممنون .

چه ترجمه مزخرفی

یه ترجمه‌ی مزخرف

طاقچه سایت و اپلیکیشن دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است. در طاقچه هزاران کتاب، مجله، روزنامه و کتاب گویا را می‌توانید دانلود کنید و با موبایل، تبلت و رایانه آن‌ها را بخوانید. در طاقچه کتاب‌های روانشناسی، رمان و داستان، کتاب‌های تاریخی، کتاب فلسفی و هزاران کتاب رایگان برای دانلود وجود دارد.

© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه کتاب الکترونیک طاقچه است.

داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی
داستایوفسکی یادداشت های زیرزمینی
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *