داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه
داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

ستاره | سرویس هنر – حضرت سلیمان یکی از پیامبران خدا است که خداوند حکمت بسیار زیادی به او ارزانی کرده بود. حضرت سلیمان به اذن خدا بر تمامی موجودات زنده مسلط بود و زبان حیوانات را می‌فهمید. از اینرو داستان‌های زیادی از ایشان وجود دارد. در این مطلب به شرح داستان مورچه و حضرت سلیمان برای کودکان خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

 

 

داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه‌ای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل می‌کرد.

سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می‌کرد که دید او نزدیک آب رسید، در همان لحظه قورباغه‌ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.

سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می‌کرد. ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه‌ی گندم را همراه خود نداشت سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید و داستان او را پرسید؛ مورچه گفت:

ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می‌کند؛ خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی‌تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می‌کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده تا مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کند؛ پس این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می‌برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می‌گذارد. من نیز از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می‌رسانم و دانه گندم را نزد او می‌گذارم و سپس باز می‌گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می‌شوم.

او در میان آب شناوری کرده و مرا به بیرون آب دریا می‌آورد و دهانش را باز می‌کند و من از دهان او خارج می‌شوم.

سلیمان به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می‌بری آیا سخنی از او شنیده‌ای؟

مورچه گفت آری او می‌گوید: ” یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک” یعنی ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی‌کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن…

 

داستان حضرت سلیمان در قرآن را نیز در ستاره بخوانید.

با عضویت رایگان در پلتفرم ستاره به گلچینی ازبهترین مطالب و منابع اطلاعاتی به زبان فارسی دست پیدا کرده و از ابزارها و امکانات مخصوص کسب و کارها نیز استفاده نمایید.

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

داستان کوتاه حضرت سلیمان و مورچه روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل می کرد سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید در همان لحظه قورباغه ای سرش را […]

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد

که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل می کرد

سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسیدداستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود

مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت

سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد

ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود آن مورچه آز دهان او بیرون آمد

ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید

و داستان او را پرسید مورچه گفت : ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد

و کرمی در درون آن زندگی می کند خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود

و من روزی او را حمل می کنم خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده

و ببرد این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد

و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم

و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم

و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده

مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم

سلیمان به مورچه گفت : وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می بری آیا سخنی از او شنیده ای ؟

مورچه گفت آری او می گوید : ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر

این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن

داستان کوتاه و خنده دار پرسش و پاسخ   نمکستان» با یکی دیگر از داستان های کوتاه و خنده دار در خدمتتان هستیم. عنوان این داستان، پرسش و پاسخ است. امیدواریم با خواندن این داستان خنده بر لبان شما نقش ببندد. در زمان قدیم که هر آبادی و هر طایفه‌ای یک رئیس مطاع و مستبد […]

متن کامل داستان خیر و شر: بازنویسی شده به زبان امروزی و مصور داستان خیر و شر یکی از داستان های کهنی است که حکیم نظامی گنجه ای در هفت پیکر به نظم کشیده است. زنده یاد مهدی آذر یزدی که متخصص داستان نویسی برای کودکان بر اساس داستان های قدیمی بود، داستان خیر و شر […]

داستان کوتاه و پندآموز کلاغ و کبوتر در این پست، داستان کوتاه و پندآموز کلاغ و کبوتر را برای تان آماده کردیم که تقدیم حضورتان می شود. این داستان کوتاه و جداب مناسب کودکان و نوجوانان است. امیدواریم از خواندن آن لذت ببرید. روزی بود، روز گاری بود. یک روز کبوتری به جوجه خود پرواز […]

Δ

چشم یکی  از مهمترین و حساسترین عضوهای بدن است. همانطور که گفتیم عضو حساسی است که اگر دچار مشکل شود و به موقع رسیدگی نشود فاجعه بزرگی در زنگ یک انسان رخ میدهد.

دست و پای بعضی افراد حتی در هوای خوب هم همیشه سرد است. بیشتر اوقات این سرد بودن پاسخ طبیعی بدن به تنظیم دمای بدن است، که جای نگرانی نیست.

برخی از بیماری‌های ویروسی در شرایط خاص و در فصل‌های خاصی شیوع پیدا می‌کنند. مثلا فصل تابستان بیماری‌های مخصوص به خود را دارد و این ویروس‌ها در این فصل‌ها با شدت بیشتری شیوع پیدا می‌کنند و شدت درگیری با بیماری‌ هم به نسبت زمان‌های دیگر شدیدتر است.

طرز تهیه شیرینی کلمپه مخصوص کرمان نمکستان : برای این پست آموزش طرز تهیه شیرینی کلمپه مخصوص کرمان خوشمزه و لذیذ را آماده کرده ایم ، برای مشاهده این آموزش شیرینی پزی و کیک این پست را دنبال کنید. مواد لازم برای قسمت میانی کلمپه :   خرمای چرخ کرده    ۱۵۰ گرم   پودر هل […]

آموزش مرحله به مرحله طرز تهیه کیک پسته ای خوشمزه و خوش رنگ نمکستان » برای این پست آموزش طرز تهیه کیک پسته ای خوشمزه و خوش رنگ را آماده کرده ایم ، برای مشاهده این آموزش شیرینی پزی این پست را دنبال کنید. مواد مورد نیاز برای تهیه کیک پسته ای :   تخم مرغ    ۴ […]

مطابق با آزمایش‌ها و بررسی‌های انجام‌ شده آجیل‌ها منبعی غنی از انواع ویتامین‌ها و عناصر فسفر، روی، مس، پتاسیم و… هستند. این ماده غذایی خوشمزه برای جنین و مادر فواید بسیار زیادی دارد.داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

آموزش مرحله به مرحله تهیه دسر پودینگ برنجی نمکستان» برای این پست آموزش مرحله به مرحله تهیه دسر پودینگ برنجی خوشمزه و لذیذ را آماده کرده ایم، برای مشاهده این آموزش آشپزی این پست را دنبال کنید. مواد مورد نیاز برای تهیه ی پودینگ برنجی:   برنج نپخته    ۳/۴ لیوان   شیر    ۲ لیوان […]

آموزش کامل طرز تهیه پنکیک موز و لیمو دز منزل نمکستان : برای این پست آموزش طرز تهیه پنکیک موز و لیمو را آماده کرده ایم برای مشاهده آموزش طرز تهیه دسر این پست را دنبال کنید. پنکیک یا کرپ انواع بسیار متنوعی دارد که بسته به مواد آن می توان بعنوان صبحانه یا دسر سرو کرد. ماده […]

آیا می دانستید بلندترین مناره‌ های کشورمان ایران در مسجد جامع شهر یزد قرار دارند؟ آیا می دانستید اولین شهر زیبای ایران که به ثبت جهانی رسید شهر یزد است؟

خواب خنک و راحت در فصل تابستان نمکستان : تابستان شروع شده و اولین دغدغه ی هر شخصی خنک ماندن و خنک خوابیدن است. معمولا افراد برای خنکی خود و یا منزلشان از وسایل سرمایشی مانند کولر و پنکه های سقفی و زمینی استفاده مینمایند.  اما ما برای شما راه کار های جالبی تهیه کرده […]

کمی چرت زدن در طی روز قدرت حافظه و اعتماد به نفس را افزایش می دهد. در تحقیقات انجام شده چرت زدن باعث برگشتن نیروی قدرت مغز میشود. چون نیرو و انرژی ذهن تازه شده و باعث فعال تر و هوشیار تر شدن میشود.

برج‌های خنک کن تجهیزاتی کاربردی به منظور دفع حرارت و ایجاد برودت هستند که سازنده آنها را برای استفاده در کارخانجات صنعتی، پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها، آپارتمان‌های (اداری، تجاری) و… میسازد.

در گذشته مادربزرگ ها برای درمان گرما زدگی، به سراغ تهیه شربت آلبالو می رفتند. اما امروزه از این شربت بیشتر برای پذیرایی در مهمانی ها و مجالس استفاده می کنند.

آب کرفس خواص بسیار زیادی برای سلامتی دارد و مصرف آن می تواند به عنوان خارج کننده مایع اضافی در بدن عمل کند و همچنین تهیه آن در منزل بسیار آسان می باشد و هزینه چندانی هم ندارد.

در شهر پهناور مشهد، هتل‌های متعددی ساخته شده است، اما هتل درویشی یکی از متفاوت‌ترین آنهاست که تجربه اقامت در آن، تجربه‎‌ای متمایز خواهد بود. ما در این مقاله این هتل را به شما معرفی خواهیم کرد و درباره نحوه رزرو آنلاین آن به شما خواهیم گفت. پس تا انتها همراه ما باشید.

نارسایی مزمن کلیه در واقع، از بین رفتن تدریجی عملکرد کلیه است. کلیه مواد زائد و مایعات اضافی را از خون فیلتر می کند، و این مواد زائد از طریق ادرار دفع می شوند.

ورزش کردن همیشه برای بدن و سلامتی مفید نبوده، گاهی اوقات ورزشکاران در حین ورزش دوچار مسدومیت های میشوند که پارگی مینیسک زانو یکی از شایعترین آنهاست.

امکان نمونه گیری در منزل برای انجام آزمایشات دیگر هیچ بهانه‌ای برای پشت‌گوش انداختن چکاپ‌های دوره‌ای باقی نخواهد ماند. نمونه دادن در منزل از جمله موهبت‌هایی است که در عصر کرونایی امروزی می‌تواند افراد زیادی را خوشحال کند

گیاهان مناسب برای تصفیه هوای خانه نمکستان : فضای خانه معمولا سرشار از انواع بوها و هوای مانده است. وجود گیاه در هر خانه برای تصفیه هوای آن خانه مفید و ضروریست. ما در ادامه ی این مطلب برای شما لیستی از انواع گیاهان که خاصیت پاک کنندگی هوا را دارند تهیه کرده ایم. برای […]

نحوه ی پاک کردن لکه ی لاک از روی فرش و مبل نمکستان : بارها برای مخصوصا خانم ها پیش آمده است که هنگام لاک زدن ناخن، ظرف لاک برعکس شده  یا از براش لاک قطره ای لاک بر روی فرش ریخته است. این اتفاق ممکن است برای مبل و یا صندلی های مبلی نیز […]

ورق گرم که توسط طیف گسترده‌ای از تولیدکنندگان فولاد کشور تولید می‌شود، یکی از محصولات بسیار پرکاربرد در صنعت می باشد. این ورق‌ها با ویژگی‌های مکانیکی، مشخصات ظاهری و درصد خلوص متفاوت، با استانداردهای جهانی در ابعاد و سایزهای گوناگون تولید و عرضه می‌شوند.

هایپر کلسمی یا افزایش کلسیم زمانی رخ میدهد که سطح کلسم خون فرد در بدن از حالت نرمال باللتر برود.این اتفاق یا همان بالاتر رفتن اندازه کلسم خون باعث ضعیف شدن استخوان، تداخل در فعالیت مغز و قلب و همچنین ایجاد سنگ کلیه در فرد بیمار شود.

آیا می‌توانید با نوزاد خود یک سفر هوایی راحت را تجربه کنید؟ آیا از امکانات ایرلاین‌ها برای مسافران نوزاد اطلاعات کافی دارید؟ اگر به دنبال پاسخ مناسب به سوال‌های بالا هستید، تا انتهای این محتوا با ما همراه باشید.

سیاتیک به دردی اطلاق می شود که در مسیر عصب سیاتیک بروز می کند، که از ناحیه تحتانی کمر از طریق باسن و باسن شما و یا پایین هر پا شاخه می شود.

ارتباط سلامتی بدن انسان با نوع تغذیه‌ای که دارد از دیرباز محل گفتگو و اختلاف نظرهای گوناگون بوده است. اختلاف نظر نه از این حیث که عده‌ای چنین گزاره‌ای را رد کرده باشند؛ بلکه از این جهت که کدام سبک غذایی و استفاده از چه مواد مغذی در ارتباط با سلامت کدام ارگان‌های حیاتی بدن است.

طرز تهیه لوکوم پرتقالی یک دسر ترکیه ای نمکستان : برای این پست آموزش طرز تهیه لوکوم پرتقالی خوشمزه یک دسر ترکیه ای خوشمزه و لذیذ را آماده کرده ایم ، برای مشاهده این آموزش شیرینی پزی این پست را دنبال کنید. مواد مورد نیاز برای طرز تهیه لوکوم دسر ترکی :   آب پرتقال     ۲ لیوان […]

طرز تهیه پاپ کیک بسیار خوشمزه نمکستان : پاپس کیک بسیار آسان بوده و از خورده های کیک شکلاتی تهیه میشود. به عنوان میان وعده این کیک یک خوراکی جذاب و خوشمزه است. در بخش آشپزی نمکستان، طرز تهیه دسر با ما همراه باشید : مواد مورد نیاز برای تهیه پاپس کیک :   کیک […]

شیر توپی یا بال ولو یکی از رایج ‌ترین و کاربردی‌ ترین شیرهای صنعتی می باشند که بسیارمورد استفاده قرار می‌ گیرند. این شیرها همان ‌طور که کاربرد بسیار زیادی دارند دارای جزئیات ساده ای هم هستند.

شما چه میزان اطلاعات از بازار مالی فارکس دارید؟ قطعاً آموزش فارکس با میداس سرمایه همان چیزی است که شما را در این راه به موفقیت می رساند

وب سایت جدول یاب در راستای معرفی خود به مخاطبین اقدام به ارائه اپلیکیشن جدول یاب برای گوشی های موبایل کرده است.

با آموزش طرز تهیه کوکو پیازچه از سری آموزش های آشپزی سایت نمکستان در خدمتتون هستیم.

لوله های برونشی هوا را از نای به ریه ها منتقل می کنند. وقتی این لوله ها ملتهب شوند، مخاط می تواند ایجاد شود. این حالت برونشیت نامیده می شود و باعث ایجاد علائمی می شود که شامل سرفه، تنگی نفس و تب پایین است.

راشیتیسم بیماری نرمی و تضعیف استخوان ها معمولا در کودکان است و بیشتر مواقع به دلیل کمبود شدید و طولانی مدت ویتامین D است.

طرز تهیه سیب زمینی رژیمی و کم کالری نمکستان » برای این پست آموزش سیب زمینی رژیمی و کم کالری خوشمزه و لذیذ را آماده کرده ایم ، برای مشاهده این آموزش طرز تهیه غذای رژیمی این پست را دنبال کنید. مواد مورد نیاز برای تهیه سیب زمینی رژیمی و کم کالری :   سیب زمینی درشت     […]

پلو لیموزین نوعی پلوی مخلوط و خوشمزه است که می توانید در وعده های ناهار یا شام همراه با خورشت های مورد علاقه تان سرو کنید.

همه شرکت‌ها پس از به ثبت رسیدن، در صورت نیاز می‌توانند اساسنامه یا تصمیمات شرکت را بروزرسانی کنند که در این صورت ملزم به ثبت تغییرات شرکت نیز خواهند بود.

برای این پست آموزش طرز تهیه خورش ونوشک از غذاهای لذیذ کشورمان را آماده کرده ایم . برای مشاهده این آموزش آشپزی ، این پست را دنبال کنید.

برای این پست آموزش طرز تهیه خورش متن جن از محبوب ترین غذاهای استان گیلان را آماده کرده ایم.

تنبلی تخمدان یا سندرم پلی­ کیستیک polycystic ovary syndrome  وضعیتی است که موجب می­شود فرد دچار بی­نظمی دوران قاعدگی ،جوش های چرکی ،پوست چرب ،رشد مو های زائد صورت و بدن ،اکانتوزیس نیگریکانسیا یا ریزش موی سر می­شود.

ممکن است دندان ها به دلایل مختلف زرد شوند یا تغییر رنگ دهند. اگر می خواهید آن ها را روشن تر و سفیدتر کنید، می توانید با روش های جدید دندانپزشکی این کار را انجام دهید

تمام حقوق این وب سایت برای مجله اینترنتی نمکستان محفوظ است.

نشر مطالب با ذکر نام “نمکستان” و لینک به مطلب بلامانع است.

© 2022 Namakstan.net

هتل های لاکچری و ارزان با آفرهای تابستانه رزرو کن!

16 روش زیبایی دندان که تا حالا نمی دونستی !!!

داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

حضرت سلیمان (ع

) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون

آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.

سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو

رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .

سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.

مورچه گفت : ” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی

وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد

.

این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در

آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او

در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم .”

سلیمان به مورچه گفت : (( وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟ ))

مورچه گفت آری او می گوید :

ای خدایی

که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن

منبع:.seemorgh.com

داستان های جالب و خواندنی

سفید کردن دندان با مواد مخصوص در 1 جلسه

از بین بردن موهای زائد بدن در کمترین زمان !!

با این عینک های آفتابی خاص به استقبال تابستان میریم

رفع افتادگی پلک بدون جراحی در کمترین زمان !

ازفرم سینه هات ناراضی و بی اعتماد به نفسی؟

فقط کافیه ثبت نام کنی و 7000 ساتوشی بیت کوین هدیه بگیری

ارزانترین بلیط هواپیما مشهد برای عیدغدیر

اقامتگاهِ لاکچری و ارزانِ سفرهای تیر ماه را اینجا پیداکن!

یه سفر تابستونی مهیج،با هتل جنگلی در دیدنی ترین جای ایران

هوش کودکتو با این بازی فکری افزایش بده ! به تفکیک رده سنی

سفری مجلل و ارزان را با این پرواز تجربه کن!

پر فروش ترین عینک های آفتابی امسال رو اینجا ببین ◀

چه کسانی نباید از لیزر موهای زائد استفاده کنند ؟!

1 گام مهم برای بالا بردن امنیت خانه !

دلچسب ترین سفر زندگیت روتجربه کن|رزرو تور

مشاهده راهکار نوشیدن آب سالم ◀ کلیک کنید

همین حالا با کمترین قیمت لاکچری ترین هتل خارجی رو رزرو کن

اقامتگاهٍ ارزان و لاکچکری برای سفر را اینجا پیدا کن؟

چطور آب سالم بنوشیم؟! ◀مشاهده راهکار

میخوای درآمد کلان داشته باشی؟ این صرافی ایمن راهشو دارهداستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

امکانات ویژه هتل مد نظرتو اینجا مقایسه کن !

وقتی سفر لازمی چاره کارت اینجاس◀یه سفر تابستونه دلچسب

تا 50% تخفیف مجلل ترین تالارها + مشاهده لیست مزون و آتلیه

خرید و فروش امن و آسان بیش از ۳۵۰ ارز دیجیتال

رزرو ارزانترین بلیط هواپیما برای سفر های لوکس تیر ماه

10میلیون تومان جایزه نقدی به نفر دوم این مسابقه◀صرافی امن

دنبال راهکاری ساده برای افزایش فالوور پیجتی

30 میلیون تومان کمک هزینه سفر◀معامله کن و درمسابقه اول شو

7000 بیت کوین و ساتوشی باثبت نام هدیه بگیر◀ایمن معامله کن

سفر های تابستونه را با این پرواز لذت بخش تر کن

کالا ها و خدمات منتخب

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2022


قصه کودکانه/ حضرت سلیمان (ع)

کودکانه/ در زمان پيامبري حضرت داوود (ع) باغباني به نام شمعيل ، باغ زيبا و پرباري داشت و بخاطر اين نعمت خدا را سپاس ميگفت . در همان حوالي چوپان جواني هم به نام سرمد هر روز گله گوسفندانش را به هنگام باز گرداندن از صحرا از کنار باغ شمعيل عبور ميداد . يک روز گله گوسفندان سرمد از بوي خوش برگهاي درخت مو از خود بيخود شده و به سمت باغ حرکت کردند و سرمد هر چقدر تلاش کرد نتوانست مانع خراب کاريهاي آنها شود . بعد از گذشت چند ساعت باغ شمعيل به ويرانه اي تبديل شد و او با عصبانيت از سرمد خواست که براي برقراري عدالت بين شان به نزد داوود نبي بروند . وقتي داوود مي انديشيد تا راه حلي براي اين مسئله بيابد فرشته وحي بر او فرود آمد و گفت : بهتر است به اين بهانه پسرانت را محک بزني هر کدام از پسرانت که بتواند عادلانه ترين راه را پيشنهاد کند ، جانشين تو خواهد شد بعد از گذشت چند روز يکي از پسران حضرت داوود (ع) که سليمان نام داشت راه حل مشکل را پيدا کرده و به نزد پدر آمد و پاسخ آن اين بود که سرمد بايد گوسفندانش را تا زماني که باغ دوباره ميوه بدهد در اختيار شمعيل بگذارد تا در اين مدت او ، از شير و پشم آنها استفاده کند و وقتي که باغ دوباره محصول داد گوسفندان را به صاحبش سرمد باز گرداند . بعد از اين جريان فرشته وحي نازل شد و گفت: اي داوود ، خداوند با شنيدن قضاوت عادلانه سليمان ، او را به جانشيني تو برگزيد. داوود ( ع ) هم اين مطلب را به همه گفت و از آنها خواست که پس از وي از سليمان اطاعت کنند. سليمان مدتها به فکر فرو مي رفت و دوباره اين وظيفه و رسالت فکر مي کرد و مي دانست که مسووليت سنگيني بر دوش او نهاده شده است .

روزي کنار دريا قدم مي زد و از خدا مي خواست که آنقدر به او نيرو دهد که به راحتي بتواند انسانها را به خدا پرستي و عدالت دعوت کند . در همين لحظه بود که ماهي عجيب سرش را از آب بيرون آورد و يک قطعه درخشان به سليمان داد . سليمان با تعجب نگاه مي کرد اين جسم درخشان انگشتري با نگين گرانبها و پرارزش بود ، وقتي آن را به دست کرد فرشته اي به او گفت : « تو فرشته خدا هستي » از آن به بعد سليمان گفتگوي تمام موجودات را مي شنيد و مي فهميد و همچنين صداي باد را هم مي شنيد که به او مي گفت : اي پيامبر خدا من فرمانبردار تو هستم و هر کجاي اين دنيا که اراده کني تو را خواهم برد . موجودات نامرئي دنيا که تا آن روز هيچ چشمي آنها را نديده بود يکي پس از ديگري پيش چشمان حيرت زده سليمان ظاهر مي شدند و در مقابلش تعظيم مي نمودند ، در همين زمان بود که سليمان بر روي زمين نشست به سجده رفت و از خدا خواهش کرد که او را راهنمايي کند که از نعمت هاي بي نظيرش چگونه براي سعادت انسانها بهره ببرد . وقتي سر از خاک بر مي داشت به باد فرمان داد تا تختش را به ميدان بزرگ شهر آورده و بر زمين گذارد . مردم با ديدن سليمان جوان و ابهتي که پيدا کرده بود شگفت زده شده بودند . سليمان لب به سخن گشود و گفت : من از طرف خدا براي راهنمايي شما برگزيده شده ام و ماموريت دارم همه مردم جهان را به پرستش خداي يکتا و اطاعت از فرمانهايش دعوت کنم. يک روز کنار ساحل مورچه اي را ديد که دانه گندمي را به دهان گرفته و به سوي دريا مي رود سليمان با نگاهش او را تعقيب کرد ، در همين لحظه قورباغه اي از آب بيرون آمد و دهانش را باز کرد و مورچه داخل دهان او رفت .

قورباغه زير آب رفت و پس از مدتي برگشت، دهانش را باز کرد و همان مورچه از دهانش بيرون آمد . سليمان دستش را مقابل مورچه گرفت و مورچه بر کف دست او ايستاد سليمان از مورچه پرسيد : دانه گندم را کجا بردي؟ مورچه پاسخ داد در اعماق اين دريا صخره اي است که يک شکاف کوچک درون آن وجود دارد داخل آن شکاف ، کرم نابينايي است که نمي تواند غذايش را بدست بياورد من از طرف خدا ماموريت دارم که غذاي او را ببرم ، قورباغه هم ماموريت دارد تا مرا جا بجا کند آن کرم مرا نمي بيند ولي هر بار که برايش غذا مي برم ، مي گويد : خدايا از اين که مرا فراموش نکرده اي تو را شکر مي کنم . سليمان از شنيدن اين ماجرا به انديشه اي عميق فرو رفت. روزي سليمان به لشکريانش دستور داد تا آماده شوند و همگي با هم به همراه سليمان به زيارت خانه خدا بروند . در مسير حرکت شان به طائف رسيدند که معروف به سرزمين مورچگان بود پادشاه مورچه ها به آنها دستور داد تا به لانه هاي خود در زير زمين بروند . وقتي سليمان به نزديکي پادشاه مورچه ها رسيد با مهرباني از او پرسيد ؛ آيا نمي داني که پيامبران بر آفريده هاي او ظلم نمي کنند؟ متعجم از اين که دستور دادي آنها پنهان شوند. پادشاه مورچه ها گفت : اين کار را به دليل آن انجام دادم که شايد تو و سپاهت ناخواسته آنها را لگدمال کنيد و نيز آنها با ديدن نعمت هاي خدادادي و شکوه فراوان آن در شما نعمت هايي را که خدا به خودشان عطا کرده فراموش کنند. سليمان از پادشاه مورچه ها خداحافظي کرد و رفت. در مسير مکه احساس کرد هدهد پيک مخصوص خود را نمي بيند لحظاتي بعد هدهد را ديد که بازگشته است. هدهد گفت : من در همين حوالي مشغول پرواز بودم که به سرزمين سبا رسيدم حاکم آن سرزمين زني به نام بلقيس است و آنچه که مرا خيلي عذاب ميدهد اين است که مردم سرزمين سبا خورشيد را مي پرستند و در برابرش سجده مي کنند. سليمان نامه اي براي ملکه سبا نوشت و آنرا به هدهد سپرد تا برايش ببرد و از او خواست در همان نزديکي پنهان شود و ببيند که بعد از خواندن نامه چه مي کند . ملکه سبا نامه را چندين بار خواند و با تعجب به وزيرانش مي گفت ؛ اين نامه از طرف سليمان است او اين نامه را با نام خدا شروع کرده و از من خواسته است که تسليم او بشوم و به خداي يکتا ايمان بياورم ،سپس از وزيرانش خواست که او را ياري کنند . وزيران گفتند ما نيروي جنگي زيادي داريم و آمادگي لازم براي مقابله با سليمان را داريم . بلقيس گفت : هميشه جنگ چاره ساز نيست من بايد سليمان را امتحان کنم اگر از پادشاهان باشد به هر قيمتي تاج و تخت و پول مي خواهد و اگر پيامبر خدا باشد به دنيا علاقه اي ندارد و فقط به مردم نيکي مي کند . سپس دستور داد که هداياي فراواني براي سليمان بفرستند وقتي هدايا را براي سليمان بردند به شدت عصباني شد و گفت : من پيامبر خدا هستم چرا شما فکر کرديد که من دنيا دوست هستم و از ديدن هديه ها خوشحال مي شوم ، خداوند بيشتر و بهتر از اينها را به من بخشيده است سپس هدايا را پس فرستاد . سليمان بعد از رفتن فرستادگان بلقيس گفت : اين زن خيلي داناست بايد بيشتر در مورد او تحقيق کنيم کدام يک از شما قبل از رسيدن او به اينجا مي توانيد تخت عظيم او را نزد من بياوريد. يکي از جنيان که کارهاي خارق العاده مي کرد با خواندن اسم اعظم خداوند تخت بلقيس را در آنجا حاضر کرد .

سليمان دستور داد تا تغييراتي در اين تخت عظيم بوجود بياورند و ببينند که آيا بلقيس تخت خود را خواهد شناخت يا نه ؟ بعد از مدتي ملکه سبا با همراهانش از راه رسيدند بلقيس تخت خود را شناخت و از زيبايي عجيب و شگفت آوري که در آن به وجود آورده بودند خيلي خوشحال شد و تعريف کرد . بلقيس بعد از مشاهده و درک خوبيهاي سليمان و يارانش به خدا ايمان آورد و از گذشته اش توبه کرد . بعد از مدتي سليمان به او پيشنهاد ازدواج داد ، پس از ازدواج به اتفاق هم براي زيارت خانه کعبه رفتند در راه بازگشت از شام هنگاميکه از فلسطين مي گذشتند کمي براي استراحت توقف کردند همانجا فرشته وحي نازل شد و گفت : اي سليمان اين جا مقدس است و فرشتگان و پيامبران در اين جا نازل مي شوند پس مسجدي با شکوه براي عبادت خدا بساز . سليمان به همراه جنيان به محل رفته و دستور داد که مسجد با شکوهي در آنجا بسازند و نيز دستور داد برج بلندي هم در کنار آن مسجد برايش بنا کنند تا از آنجا به کار معماران نظارت داشته باشد. با آن که کار ساختمان تمام نشده بود وليکن بناي محراب تمام شده بود . روزي از روزها درختي را ديد و از او پرسيد اسم تو چيست و براي چه کاري آمده اي ؟ درخت گفت : اسم من ويراني است براي اين آمده ام که تو از چوب من براي تکيه خودت عصايي تهيه کني سليمان دانست که زمان مرگش فرا رسيده است ولي سعي کرد که با همان عصا طوري ايستاده تکيه کند که معماران با ديدن او فکر کنند که زنده است و دلگرم باشند و کار خود را انجام بدهند. وقتي فرشته مرگ به سراغش آمد او گفت: من مدت زيادي در اين جا زندگي کرده ام ولي اکنون که دنيا را ترک مي کنم فکر مي کنم چند روزي بيشتر در آن نبوده ام فرشته مرگ لبخندي زد و گفت : اين حرفي است که من تا حالا زياد شنيده ام جسم بي جان سليمان يکسال همان طور که به عصا تکيه کرده بود ايستاد باقي مانده و افرادش بر اين گمان که زنده است و آنها را مي بيند حسابي کار مي کردند تا کار مسجد الاقصي هم پايان رسيد . سپس خدا موريانه ها را فرستاد تا عصاي سليمان را بجوند و اين کار انجام شد ، پيکر سليمان به زمين افتاد و همه دانستند سليمان نبي از دنيا رفته است .

تبلیغات


(۱۸:۰۷) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵

داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه


(۱۷:۳۶) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۷:۳۵) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۶:۲۵) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۵:۴۸) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۵:۲۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۵:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۴:۳۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۴:۱۵) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۴:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۳:۴۵) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۳:۳۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۳:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۲:۳۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۲:۱۵) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۱:۳۴) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۱:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۰:۴۲) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۱۰:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۰۹:۳۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۰۹:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۰۸:۴۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۰۸:۱۳) ۱۴۰۱/۰۴/۲۵


(۲۲:۵۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۲۲:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۲۱:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۲۰:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۹:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۸:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۷:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۶:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۵:۱۱) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۵:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۳:۵۶) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۳:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۲:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴

داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه


(۱۱:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۱۰:۱۸) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۰۹:۰۷) ۱۴۰۱/۰۴/۲۴


(۲۲:۵۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۲۲:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۲۱:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۲۰:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۹:۰۴) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۸:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۷:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۶:۰۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۵:۲۴) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۴:۳۰) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳


(۱۳:۴۱) ۱۴۰۱/۰۴/۲۳

برای دانلود قانونی کتاب حضرت سلیمان (ع) و مورچه باهوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب حضرت سلیمان (ع) و مورچه باهوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

کتاب حضرت سلیمان (ع) و مورچه باهوش نوشته‌ی اکبر احمدی، داستانی زیبا و آموزنده برگرفته از داستان‌های قرآن کریم هست که به صورت ساده‌ای بازنویسی و تصویرگری شده است.

قرآن زیباترین و دلنشین‌ترین کلام هستی داستان‌های زیبایی دارد که پر از درس‌های جالب و آموزنده است. در این داستان می‌خوانید که چطور حضرت سلیمان (ع) با گروهی از مورچه‌ها روبرو می‌شود و با یکی از آن‌ها صحبت می‌کند و می‌بینید که چطور یک مورچه ضعیف و ناتوان به سوالات پیامبر خدا به زیبایی جواب می‌دهد و او را به تعجب وا می‌دارد.

در بخشی از کتاب حضرت سلیمان (ع) و مورچه باهوش می‌خوانیم:داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

رئیس مورچه‌ها که زرنگ و با‌هوش بود با خودش فکری کرد و بعد نگاهی به بقیه مورچه‌ها انداخت و با صدای بلندی فریاد کشید:

“آهای مورچه‌ها! زود باشید به داخل خانه‌هایتان فرار کنید تا یک وقت سلیمان و سپاهیانش ندانسته شما را زیر پا له نکنند.”

مورچه‌ها هم که از کار کردن خسته شده بودند، هیچ چون و چرایی نکردند، کار خودشان را رها کردند و از روی ترس با عجله به سمت خانه‌هایشان فرار کردند. رئیس مورچه‌ها هم برای اینکه بتواند اطراف را بهتر ببیند از ساقه بوته پشت سرش بالا رفت و روی یکی از برگ‌هایش ایستاد تا وقتی سپاهیان رفتند مورچه‌ها را دوباره صدا بزند و سر کارشان برگرداند.

بله بچه‌ها، آن‌ها سپاهیان حضرت سلیمان (ع) بودند که در نزدیکی شهر مکه زندگی می‌کردند. سلیمان (ع) روی یک شتر بلند قد در داخل کجاوه نشسته بود و با شکوه و عظمت پیشاپیش سپاه حرکت می‌کرد. او هم پیامبر بود و هم پادشاهی نیرومند و ثروتمند و خداوند بزرگ به او قدرت داده بود تا بتواند با حیوانات حرف بزند. سپاهیان سلیمان (ع) شامل انسان‌ها، جن‌ها، و پرندگان بودند و علاوه بر این باد هم گوش به فرمان او بود و اگر می‌خواست با کسی صحبت کند، که از او دور بود، باد صدا‌ها را برای او می‌برد و می‌آورد. سلیمان (ع) پرنده‌ای به نام شانه به سر یا هدهد هم داشت که پیام‌رسان بود و در اطراف پرواز می‌کرد و خبرهای خوب و بد را برای او می‌آورد.

قسمت اول: فرار مورچه ها
قسمت دوم: گفتگوی مورچه با حضرت سلیمان (ع)

برای دریافت کتاب حضرت سلیمان (ع) و مورچه باهوش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

ارسال کتابراه به دوستان از طریق پیامک یا ایمیل

اشتراک در تلگرام

اشتراک در توییتر

اشتراک در فیسبوک

اشتراک در واتس آپ

اشتراک در لینکداین

اشتراک در گوگل پلاس

کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید. در کتابراه برای همه سلیقه‌ها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… کتاب‌هایی پیدا می شود. همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است.

گیسوم سامانۀ سفارش و پیگیری تهیۀ کتابه. شما سفارش میدین و ما اگر کتاب رو داشتیم یا تونستیم پیدا کنیم، شرایط خرید کتاب رو براتون فراهم می‌کنیم.

انیمیشن دیدنی از داستان زندگی حضرت سلیمان نبی .

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12 داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

می گویند از توانایی های حضرت سلیمان که خداوند به او داده بود صحبت کردن با حیوانات بوده است و داستان های زیادی در رابطه با وی مطرح می شود و در قران نیز گفته شده است. در پرشین وی با داستان جالب حضرت سلیمان و مورچه آشنا می شوید با ما همراه شوید

روزی حضرت سلیمان (ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه‌ ای افتاد که دانه‌ گندمیرا با خود به طرف دریا حمل می‌کرد.سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می‌کرد که در همان لحظه قورباغه‌ ای سرش را از آب دریا بیرون آوردو دهانش را گشود، مورجه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.

سلیمان (ع) مدتی به فکر فرو رفت و شگفت زده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت. سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید.

مورچه گفت: «ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی توخالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می‌ کندکه نمی‌ تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می‌ کنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.

قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می‌ برد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ می‌ گذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه‌ گندم را نزد او می‌ گذارم و سپس باز می گردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا می‌ اورد و دهانش را باز می‌ کند و من از دهان او خارج می شوم.»داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه

سلیمان (ع) به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می‌ بری، آیا سخنی از او شنیده‌ ای؟

مورچه گفت: آری او می‌گوید «یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک،لا تنس عبادک المومنین برحمتک» ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموشنمی‌ کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.

باشگاه خبرنگاران

از مجموعه پیام های تبریک از راه دور این مطلب ایده گرفته و آن را برای تبریک به عزیزانی که در کنارتان نیستند استفاده کنید.

متن تبریک تولد برای اقوام ، دوستان ، عزیزان و یاران !

Copyright (c) 2006-2021 persianv.com All Rights Reserved

© باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت persianv.com مجاز میباشد .

داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه
داستان کودکانه حضرت سلیمان و مورچه
0


منتشر شده

در

توسط

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *