داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ
داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

سایت اقدام پژوهی –  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  –  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 – درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل   را بنویسید.

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

سوال  :

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

پاسخ :

مقدمه: هر کسی در زندگی تصمیمات زیادی را می گیرد و به دنبال آن تصمیم ها مسیر زندگی خود را برمی گزیند اما گاهی دچار اشتباه می شوند و ناگزیر به جبران آن می شود اما بعضی اوقات این اشتباهات آنقدر پیش و پا افتاده است که تنها حسرت و پشیمانی را برایت به جا خواهد گذاشت.

تنه انشاء: آدم عاقل قبل از هر تصمیمی درست فکر می کند. تمام راه ها و جوانب رسیدن به هدف را بالا و پایین می کند تا در نهایت مسیر درست و نزدیکتر را برگزیند و آن را ادامه دهد. گاهی ممکن است خطا رود و این قابلیت را داشته باشد که مسیر رفته را بازگردد و از آن درس عبرت بگیرد.

اما زمانی که به تصمیم خود پافشاری کند و تمام مال و ثروت و عمر و جوانی خود را در این مسیر صرف کند و در انتهای راه دریابد که تمام این مدت اشتباه رفته است تنها برایش حسرت و پشیمانی به جا می ماند. چرا باید آدم عاقل که خدا در وجودش قدرت اراده و تصمیم گیری را نهفته است

و این قابلیت را برایش تعبیه ساخته است که با کمک عقل خود کارها را انجام دهد، کاری را انجام دهد که پشیمانی ثمره ی آن باشد؟! پس چه شد آن انسانی که اشرف مخلوقات نامیده شد و از تمام موجودات بالاتر و ارجع تر شمرده شد! انسان عاقل باید از تمام کارها و تجربیات خود و دیگران درس عبرت بگیرد

و آن را در ذهن خود ثبت کرده تا در زمان نیاز به آن رجوع کرده و با کمک اندوخته ها و عقل خود تمام مشکلات را از سر راه خود کنار زند. این ها همه خصوصیات انسان عاقل است. همان انسان عاقلی که اگر کاری را انجام داد با عقل و تفکر آن را انجام می دهد و یا اگر در آن شکست خورد به جای پشیمانی در صدد جبران آن بر می خیزد و با تمام جان و دل برای جبران آن تلاش می کند.

نتیجه گیری: اندیشیدن قبل از هر کاری تنها راهت را آسان تر خواهد کرد. بنابراین باید این ضرب المثل را سر لوحه ی زندگی قرار داد و همچون افراد عاقل در تصمیم گیری ها درست انتخاب کرد تا در انتهای کار برایت پشیمانی به ارمغان نیاید.

 

 

کاربرد ضرب المثل :

درمورد افراد و کسانی به کار میرود که هنگام انجام کاری ، بدون فکر به آینده در مورد آن

تصمیم میگیرند و آن را انجام میدهند.

معنی ضرب المثل :

عاقل کاری را که بداند انجام دادنش اشتباه است انجام نمیدهد.

درمورد کسانی به کار میرود که برای انجام دادن کاری ، جوانب آن را در نظر نگرفته و دچار پشیمانی میشوند.

انسان عاقل به دنبال کاری نمیرود که حسرت به دنبال داشته باشد.

 

داشتان :

در گذشته های دور در میان مردمی که هر کدام به تنهایی یک داستانی در زندگی دارند و می توان از سرگذشت زندگیشان یک کتاب نوشت پیرمردی سالخورده و دنیا دیده به همراه همسرش زندگی می کردند که از دار دنیا یک گاو داشتند  که زندگیشان را با آن می گذراندند. با شیر آن شام می خوردند، با پنیر آن صبحانه و با کره ی آن ناهار. زن خانه با گرفتن شیر و کارهای خانه روزش را سپری می کرد و مرد خانه با به چرا بردن گاو در دشت و تمییز کردن تهویله روزش را می گذراند. گذشت و گذشت تا رسید به روزی که مشتری دندان گردی برای گاو پیدا شد و به ازای مبلغ خوبی خواستار خرید گاو شد. پیرمرد نیز با یک تصمیم عجولانه گاو را فروخت تا به امید اینکه با به دست آوردن پول فروش گاو زندگیشان را بچرخاند.گاو را فروخت در حالی که پیرزن راضی به این کار نبوند. بعد از مدتی پول آنها به اتمام رسید در حالی که پیرمرد و پیرزن هیچ کاری در توان نداشتند که انجام دهد.

پیرمرد که از فروختن گاو بسیار پشیمان شده بود زیرا که به راحتی مایحتاج زندگیشان را بدون دغدغه و استرس فراهم می کرد و پیرزن که دیگر از این وضعیت خسته و شاکی شده بود با تشر به پیرمرد که تنها کارش افسوس خوردن بود گفت:چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی؟ پشیمانی سودی ندارد. برخیز و به دنبال کاری برو و ما را از این وضعیت نجات ده، با یک جا نشستن و زانوی غم بغل گرفتن هیچ کاری پیش نمی رود.

 

مقدمه : به نام خدایی که انسان را کامل آفرید و به او عقل و اراده و اختیار داد و او را بر سایر موجودات برتری داد. انسان این موجود دو پا کارهای عجیب و غریب کارهای زیادی انجام می دهد به خاطر عجله و فکر نکردن به سرانجام کار ،که باعث ندامت و پشیمانی او می شود ، مانند آن پسری که حاضر شد به خاطررسیدن به دختر مورد علاقه اش مادرش را بکشد و جگر او را در آورد تا برای دختر مورد علاقه اش ببرد و هنگامی که پایش به سنگ گیر کرد و می خواست به زمین بخورد جسد مادرش گفت آ خ پسرم مواظب باش ، در این هنگام پسر از کاری که کرده بود پشیمان شد ولی چه فایده که پشیمانی فایده ای نداشت .

بدنه : بیشتر افراد بعد از انجام کار چنان پشیمان و نادم میشوند که گاهی اوقات دست به خود کشی می زنند. مانند قاتلی که بعد از ارتکاب قتل پشیمان میشود ولی افسوسکه بی فایده است و باید به جای جانی که گرفته است جان خود را بدهد .بیشتر اتفاقات زندگی انسان اینگونه است مثلا راننده ای که به خاطر لج و لج بازی با راننده کناری با سرعت بالا سبقت بی مورد می گیرد و در این حالت تصادف میکند و جان خود و افراد همراهش را به خطر می اندازد و باعث مرگ ، معلو لیت و مصدومیت سایرین میشود و باعث خسارات جبران ناپذیری میشود که پشیمانی و ندامت یک عمر را در پی دارد.جوانان ونوجوانانی که بخاطر اینکه انرژی خود را تخلیه کنند در چهارشنبه آ خر سال به انواع واقسام مواد محترقه دست می زنند که غیر استاندارد هستند و با یک اشتباه منفجر میشوند و باعث انفجار و مرگ ونابودی خود و آرزو هایشان میشوند و ندامت و پشیمانی یک عمر حاصل آن میشودما انسانها هر روز در معرض انواع و اقسام تصمیمات قرار میگیریم که تصمیم درست و نادرستی که می گیریم در سرنوشت ما تاثیر دارد و تصمیماتی مانند انتخاب دوست ، انتخاب نوع سرگرمی ، انتخاب شغل ، انتخاب مسیر سفر و صدها انتخاب دیگر که با آن مواجه خواهیم شد .

نتیجه گیری : بیایید در این روزهای پایان سال قدری در مورد کارها و تصمیماتمان بیشتر فکر کنیم و بیاندیشیم که صلاح کار ما کجاست و بهترینها را انتخاب کنیم که هیچگاه باعث پشیمانی و ندامت ما نشود و بگوییم چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی

در طول سالیان دراز و در زمان های قدیم در بین افرادی که هر کدام به تکی یک قصه در زندگی دارند می توان درباره سرگذشت زندگی یک پیرمرد سالخورده و دنیا دیده به همراه زنش اشاره کرد که با هم زندگی می کردند و از دار دنیا فقط یک گاو داشتند آنها زندگی خودشان را با آن گاو می گذراندند. از شیر آن شام می خوردند و با پنیر آن صبحانه می‌خوردند و باکره آن هم ناهار می‌خوردند.  همسر پیرمرد کارهای زندگی را با دوشیدن شیر گاو و تمیز کردن خانه به سر می‌برد و مرد نیز گاو شیرده را به چرا می برد و از او مراقبت می کرد و تویله را تمیز می کرد.روزگاران بسیار زیادی گذشت تا روزی که یک فرد بسیار متنوع و پولدار برای خرید گاو قیمت بسیار زیادی را بر روی گاز گذاشت و پیرمرد با تصمیمی بسیار عجولانه و بدون فکر گاو را فروخت در حالی که پیرزن خانه راضی به فروش این گاو نبود و به پیرمرد می گفت که این گاو زندگی ما را می چرخاند و نباید آن گاو را بفروشیم. مرد در فکر این بود که با پولی که با فروشگاه به دست می‌آید می‌تواند زندگی خودشان را بچرخانند ولی روزی رسید که تمام پولی که از فروش گاز به دست آورده بودند تمام شد در حالی که پیرمرد و پیرزن هیچ کاری برای انجام دادن نداشتند. پیرمرد بسیار از این که گاو را فروخته بود پشیمان بوده و در خانه می نشست و افسوس میخورد در حالی که می‌توانست با گاو تمام مایحتاج زندگی خود را فراهم کند ولی با تصمیمی اشتباه آن گاو را فروخته بود و همسر پیرمرد که از این وضعیت پیرمرد خسته شده بود چاک چ باز آرد پشیمانی بلند کار بیرون بیاور با یک جا نشستن و غصه خوردن و زانو و بغل کردن چیزی درست نمی شود و هیچ کاری پیش نمی رود.

 

توجه :

حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر

برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :

 

انشا در مورد ارتباط با خود

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

انشا پایه هشتم در مورد تصور ذهنی از عکس صفحه ۵۶

انشا به روش سنجش و مقایسه با موضوع عشق و نفرت

انشا در مورد 22 بهمن

انشا در مورد زلزله

انشا در مورد دوست

انشا درباره سنجش و مقایسه مرگ و زندگی

انشای با موضوع کشتی نفت کش سانچی

انشا در مورد دل که پاک است، زبان بی باک است پایه دهم

انشا درمورد علم و دانش

انشا ازاد و ذهنی در مورد ادم فضایی

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

انشای آزاد با موضوع امام رضا(ع)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشاء در مورد مشقت

انشا در مورد اذان

انشا در مورد فیل و فنجان

انشا در مورد گذر از رودخانه پایه نهم

انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی

انشا در مورد تابستان خود را چگونه گذراندید

انشا درباره ماه محرم

انشا در مورد شعر یکی برسرشاخ ،بن می برید

انشا پایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینیدبنویسید

انشاء با موضوع نوجوانی

انشا انگلیسی در مورد تلفن همراه با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد گاو به همراه ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد پول با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد دیابت با ترجمه فارسی

موضوع انشا انگلیسی با موضوع آب با ترجمه فارسی

انشا آزاد درباره تفاوت افکار در انسان ها

انشا آزاد درباره آدم دروغگو

انشا آزاد در مورد تخیل و دنیای غیرواقعی

انشا درمورد پستچی

انشا درمورد دغدغه های زندگی در روستا

انشا درمورد عهد و پیمان

انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی

انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد

انشاء در مورد صدا شر شر آب

انشاء از زبان ابر

انشا در مورد صدای زنگ آخر

انشا در مورد تیم والیبال کلاس ما

انشا در مورد ناخن

انشا در مورد درد دندان

انشا درباره محل زندگی ما

انشا در مورد اسمان شب

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا با موضوع کفش

انشا ء در مورد کلاغ

انشا درباره پاییز

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره حیاط مدرسه

انشا در مورد عینک

انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشاپایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینید بنویسید

انشا درمورد جان بخشی به اشیاء تک درخت کویر

انشا تصور ذهنی در مورد صحنه ورود یک موش به خانه

انشاء با موضوع برف با رعایت مراحل نوشتاری

انشا تصور کنید یک جنگلبان هستید

انشا پایه هشتم تصویر نویسی دو عکس صفحه ۸۴

انشا درمورد پروانه ایی هستید که در تاریکی شب شمعی روشن پیدا کرده اید

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشای آزاد اگر معلم نگارش بودید پایه هشتم صفحه ۸۱

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح شهر

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا در مورد حس و حال حمل یک قالب یخ بدون دستکش

انشا در مورد توصیف طعم بستنی یخی

انشا در مورد توصیف برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم صفحه ۶۲

انشا در مورد طعم لبوی داغ در یک روز برفی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا با موضوع طعم خورشت قورمه سبزی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا در مورد بوی سیر پایه هشتم صفحه۶۲

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران پایه هشتم

انشا پایه هشتم صدای باران

انشا با موضوع صدای وزش شدید باد

انشا در مورد صدای لالای مادر

انشا مقایسه زندگی شهری و روستایی

انشا درباره پرواز بدون بال با رعایت قالب نوشتاری

انشا در مورد همنشین پایه نهم

انشا درمورد عاقیبت فرار از مدرسه با قالب داستان

انشا درمورد هدف زندگی در قالب نامه ی غیر رسمی

انشاء درباره صبر و شکیبایی پایه نهم

انشاء پایه نهم درباره همنشین بد

انشا در مورد درختی را با ویژگی های پا در هواست ریشه هایش در ابر فرو رفته است

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه ۹۳

انشا درباره بهار پرهیاهو پایه نهم صفحه۳۱

انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم صفحه ۸۱

انشا در مورد هدف زندگی

انشا در مورد کودکی من پایه نهم صفحه ۸۱

انشا طنز وغیر طنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی

انشای طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی

انشا طنز و غیر طنز در مورد ربات پیشخدمت پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز درمورد انتقال خون پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد سایه آدم پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد کمک به همسایه پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز پایه نهم در مورد تلفن همراه

انشا با موضوع شانس

انشا در مورد دیدن مورچه ای که باری را می کشد

انشا در مورد هوش انسان

انشا درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند

انشا درباره معرفی رشته برق پایه دهم

انشا درباره درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم صفحه 83

انشاء ذهنی درباره آرزو پایه دهم درس دوم

انشاء مقایسه آدم دروغگو و راستگو در آینه

انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم

انشاء با موضوع با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

انشا پایه دهم در مورد سنجش و مقایسه پنجره و پرده پایه دهم

انشای در مورد مقایسه مادر و شمع

انشا با ویژگی مقایسه ی صحرا با دریا

انشای مقایسه قلم با خون شهید با اسلحه با درخت

انشا درباره چاه کن همیشه ته چاه است

انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم

انشاء تصویر نویسی از منظره ایی از چند گلدان شمعدانی

انشاء با موضوع عاقبت فرار از زندان

انشا با موضوع ارایه های ادبی درباره انتظار کشیدن

انشا با موضوع یکی از خاطره های زندگی

انشا درباره از کوزه همان برون تراود که در اوست پایه دوازدهم

انشا درباره نامه خصوصی به معلم درس نگارشتان بنویسید و دیدگاهتان را در مورد این درس و روش تدریس ایشان با وی در میان بگذارید

انشا درباره نامه ای به وزیر علوم بنویسید و با ارائه دلایل منطقی خواستار حذف کنکور شوید

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم

انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد

انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در مورد خاطره ی یک روز در کلاس پایه دوازدهم

انشا درباره جنگل پایه دوازدهم

انشا ادبی درمورد گرانی پایه دوازدهم

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست – انشا

انشا پایه یازدهم در مورد شخصیت نویسی درباره خدای دلم

انشاء با رعایت مراحل نوشتن متنی درباره دانشگاه

انشا درمورد عجله کار شیطان است

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

انشا درباره آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

گسترش انشا آب ریخته جمع شدنی نیست

فداکاری یعنی چه انشاء درباره فداکاری

انشاء درباره گفتگو خیالی جنگل و کویر

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان

انشا در مورد سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا با ویژگی های گفت و گو

انشا با موضوع متنی با رعایت زمان و مکان و حال و هوا و جزییات بنویسید

چرا والدین حق دارند از فرزندانشان بپرسند به کجا می روند؟

انشاء درباره شهید سلیمانی

اقدام پژوهی انشا

انشا درباره ضرب المثل گیرم پدر تو باشد فاضل از بهر پدر تو را چه حاصل

انشا در مورد تصورات ما از گم شدن در جنگل

انشا درمورد چهار فصل(بهار،تابستان،پاییز و زمستان)

انشا درباره نامه ایی برای یک شهید بنویسید

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی

انشا در مورد وسط حرف دیگران پریدن

انشا درباره زندگی حیوانات وحشی

انشا با موضوع داستان نویسی

انشا در مورد جلسه امتحان پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره خط فقر

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره راه های درست مصرف کردن آب

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

انشا درباره اگر نامه بودید و در زمان سفر می کردید چه پیامی را به خوانندگان خود می دادید

جواب فعالیت انشا پایه هفتم در مورد فداکاری صفحه 92

انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

انشا درباره عجله کار شیطان است پایه یازدهم صفحه ۱۰۲

روش آموزش انشا در پایه سوم

انشا در مورد در باران

انشا درباره کوچ پرستوها

نوشتن انشاهای خلاق

نقش والدین در علاقه مند کردن فرزندانشان به مطالعه:

انشا درباره محیط زیست

تحقیق درباره برنامه ریزی برای آموزش بهتر انشاء

علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی

روش تدریس درس املا و انشاء

نگارش انشاء

نوشتن انشاهای خلاق

تدریس درس املا و انشاء

مقاله درباره چونگی برنامه ریزی برای انشا به دانش آموزان

دو انشائ درباره توصیف زمستان

انشا درباره نماز

 

 

سوال  :

مثل نویسی پایه ی یازدهم صفحه/۸۳   چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

 

 

کاربرد ضرب المثل :

درمورد افراد و کسانی به کار میرود که هنگام انجام کاری ، بدون فکر به آینده در مورد آن

تصمیم میگیرند و آن را انجام میدهند.

معنی ضرب المثل :

عاقل کاری را که بداند انجام دادنش اشتباه است انجام نمیدهد.

درمورد کسانی به کار میرود که برای انجام دادن کاری ، جوانب آن را در نظر نگرفته و دچار پشیمانی میشوند.

انسان عاقل به دنبال کاری نمیرود که حسرت به دنبال داشته باشد.

 

داشتان :

در گذشته های دور در میان مردمی که هر کدام به تنهایی یک داستانی در زندگی دارند و می توان از سرگذشت زندگیشان یک کتاب نوشت پیرمردی سالخورده و دنیا دیده به همراه همسرش زندگی می کردند که از دار دنیا یک گاو داشتند  که زندگیشان را با آن می گذراندند. با شیر آن شام می خوردند، با پنیر آن صبحانه و با کره ی آن ناهار. زن خانه با گرفتن شیر و کارهای خانه روزش را سپری می کرد و مرد خانه با به چرا بردن گاو در دشت و تمییز کردن تهویله روزش را می گذراند. گذشت و گذشت تا رسید به روزی که مشتری دندان گردی برای گاو پیدا شد و به ازای مبلغ خوبی خواستار خرید گاو شد. پیرمرد نیز با یک تصمیم عجولانه گاو را فروخت تا به امید اینکه با به دست آوردن پول فروش گاو زندگیشان را بچرخاند.گاو را فروخت در حالی که پیرزن راضی به این کار نبوند. بعد از مدتی پول آنها به اتمام رسید در حالی که پیرمرد و پیرزن هیچ کاری در توان نداشتند که انجام دهد.

پیرمرد که از فروختن گاو بسیار پشیمان شده بود زیرا که به راحتی مایحتاج زندگیشان را بدون دغدغه و استرس فراهم می کرد و پیرزن که دیگر از این وضعیت خسته و شاکی شده بود با تشر به پیرمرد که تنها کارش افسوس خوردن بود گفت:چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی؟ پشیمانی سودی ندارد. برخیز و به دنبال کاری برو و ما را از این وضعیت نجات ده، با یک جا نشستن و زانوی غم بغل گرفتن هیچ کاری پیش نمی رود.

 

مقدمه : به نام خدایی که انسان را کامل آفرید و به او عقل و اراده و اختیار داد و او را بر سایر موجودات برتری داد. انسان این موجود دو پا کارهای عجیب و غریب کارهای زیادی انجام می دهد به خاطر عجله و فکر نکردن به سرانجام کار ،که باعث ندامت و پشیمانی او می شود ، مانند آن پسری که حاضر شد به خاطررسیدن به دختر مورد علاقه اش مادرش را بکشد و جگر او را در آورد تا برای دختر مورد علاقه اش ببرد و هنگامی که پایش به سنگ گیر کرد و می خواست به زمین بخورد جسد مادرش گفت آ خ پسرم مواظب باش ، در این هنگام پسر از کاری که کرده بود پشیمان شد ولی چه فایده که پشیمانی فایده ای نداشت .

بدنه : بیشتر افراد بعد از انجام کار چنان پشیمان و نادم میشوند که گاهی اوقات دست به خود کشی می زنند. مانند قاتلی که بعد از ارتکاب قتل پشیمان میشود ولی افسوسکه بی فایده است و باید به جای جانی که گرفته است جان خود را بدهد .بیشتر اتفاقات زندگی انسان اینگونه است مثلا راننده ای که به خاطر لج و لج بازی با راننده کناری با سرعت بالا سبقت بی مورد می گیرد و در این حالت تصادف میکند و جان خود و افراد همراهش را به خطر می اندازد و باعث مرگ ، معلو لیت و مصدومیت سایرین میشود و باعث خسارات جبران ناپذیری میشود که پشیمانی و ندامت یک عمر را در پی دارد.جوانان ونوجوانانی که بخاطر اینکه انرژی خود را تخلیه کنند در چهارشنبه آ خر سال به انواع واقسام مواد محترقه دست می زنند که غیر استاندارد هستند و با یک اشتباه منفجر میشوند و باعث انفجار و مرگ ونابودی خود و آرزو هایشان میشوند و ندامت و پشیمانی یک عمر حاصل آن میشودما انسانها هر روز در معرض انواع و اقسام تصمیمات قرار میگیریم که تصمیم درست و نادرستی که می گیریم در سرنوشت ما تاثیر دارد و تصمیماتی مانند انتخاب دوست ، انتخاب نوع سرگرمی ، انتخاب شغل ، انتخاب مسیر سفر و صدها انتخاب دیگر که با آن مواجه خواهیم شد .

نتیجه گیری : بیایید در این روزهای پایان سال قدری در مورد کارها و تصمیماتمان بیشتر فکر کنیم و بیاندیشیم که صلاح کار ما کجاست و بهترینها را انتخاب کنیم که هیچگاه باعث پشیمانی و ندامت ما نشود و بگوییم چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی

در طول سالیان دراز و در زمان های قدیم در بین افرادی که هر کدام به تکی یک قصه در زندگی دارند می توان درباره سرگذشت زندگی یک پیرمرد سالخورده و دنیا دیده به همراه زنش اشاره کرد که با هم زندگی می کردند و از دار دنیا فقط یک گاو داشتند آنها زندگی خودشان را با آن گاو می گذراندند. از شیر آن شام می خوردند و با پنیر آن صبحانه می‌خوردند و باکره آن هم ناهار می‌خوردند.  همسر پیرمرد کارهای زندگی را با دوشیدن شیر گاو و تمیز کردن خانه به سر می‌برد و مرد نیز گاو شیرده را به چرا می برد و از او مراقبت می کرد و تویله را تمیز می کرد.روزگاران بسیار زیادی گذشت تا روزی که یک فرد بسیار متنوع و پولدار برای خرید گاو قیمت بسیار زیادی را بر روی گاز گذاشت و پیرمرد با تصمیمی بسیار عجولانه و بدون فکر گاو را فروخت در حالی که پیرزن خانه راضی به فروش این گاو نبود و به پیرمرد می گفت که این گاو زندگی ما را می چرخاند و نباید آن گاو را بفروشیم. مرد در فکر این بود که با پولی که با فروشگاه به دست می‌آید می‌تواند زندگی خودشان را بچرخانند ولی روزی رسید که تمام پولی که از فروش گاز به دست آورده بودند تمام شد در حالی که پیرمرد و پیرزن هیچ کاری برای انجام دادن نداشتند. پیرمرد بسیار از این که گاو را فروخته بود پشیمان بوده و در خانه می نشست و افسوس میخورد در حالی که می‌توانست با گاو تمام مایحتاج زندگی خود را فراهم کند ولی با تصمیمی اشتباه آن گاو را فروخته بود و همسر پیرمرد که از این وضعیت پیرمرد خسته شده بود چاک چ باز آرد پشیمانی بلند کار بیرون بیاور با یک جا نشستن و غصه خوردن و زانو و بغل کردن چیزی درست نمی شود و هیچ کاری پیش نمی رود.

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این
سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام و نام خانوادگی نام فایل و ایمیل خود را به شماره همراه 09159886819 ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل به ایمیل
شما  فرستاده می شود .

سایت آموزش و پرورش

رتبه الکسا سایت

ویکی پدیا

معلم سایت

از اينکه به سايت ما آمده ايد بسيار خوشحاليم. به دليل بروز بودن سايت لطفا از صفحات ديگر هم بازديد نماييد.

در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم مجموعه ای از انشا چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی را برای شما عزیزان آورده ایم. امیدواریم بهره کافی را ببرید.

مقدمه: هر کسی در زندگی تصمیمات زیادی را می گیرد و به دنبال آن تصمیم ها مسیر زندگی خود را برمی گزیند اما گاهی دچار اشتباه می شوند و ناگزیر به جبران آن می شود

اما بعضی اوقات این اشتباهات آنقدر پیش و پا افتاده است که تنها حسرت و پشیمانی را برایت به جا خواهد گذاشت.

تنه انشاء: آدم عاقل قبل از هر تصمیمی درست فکر می کند. تمام راه ها و جوانب رسیدن به هدف را بالا و پایین می کند تا در نهایت مسیر درست و نزدیکتر را برگزیند و آن را ادامه دهد.

گاهی ممکن است خطا رود و این قابلیت را داشته باشد که مسیر رفته را بازگردد و از آن درس عبرت بگیرد.

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

اما زمانی که به تصمیم خود پافشاری کند و تمام مال و ثروت و عمر و جوانی خود را در این مسیر صرف کند و در انتهای راه دریابد که تمام این مدت اشتباه رفته است تنها برایش حسرت و پشیمانی به جا می ماند.

چرا باید آدم عاقل که خدا در وجودش قدرت اراده و تصمیم گیری را نهفته است و این قابلیت را برایش تعبیه ساخته است که با کمک عقل خود کارها را انجام دهد، کاری را انجام دهد که پشیمانی ثمره ی آن باشد؟!

پس چه شد آن انسانی که اشرف مخلوقات نامیده شد و از تمام موجودات بالاتر و ارجع تر شمرده شد!

انسان عاقل باید از تمام کارها و تجربیات خود و دیگران درس عبرت بگیرد و آن را در ذهن خود ثبت کرده تا در زمان نیاز به آن رجوع کرده و با کمک اندوخته ها و عقل خود تمام مشکلات را از سر راه خود کنار زند.

این ها همه خصوصیات انسان عاقل است. همان انسان عاقلی که اگر کاری را انجام داد با عقل و تفکر آن را انجام می دهد و یا اگر در آن شکست خورد به جای پشیمانی در صدد جبران آن بر می خیزد و با تمام جان و دل برای جبران آن تلاش می کند.

نتیجه گیری: اندیشیدن قبل از هر کاری تنها راهت را آسان تر خواهد کرد. بنابراین باید این ضرب المثل را سر لوحه ی زندگی قرار داد و همچون افراد عاقل در تصمیم گیری ها درست انتخاب کرد تا در انتهای کار برایت پشیمانی به ارمغان نیاید.


مقدمه : به نام خدایی که انسان را کامل آفرید و به او عقل و اراده و اختیار داد و او را بر سایر موجودات برتری داد.

انسان این موجود دو پا کارهای عجیب و غریب کارهای زیادی انجام می دهد به خاطر عجله و فکر نکردن به سرانجام کار که باعث ندامت و پشیمانی او می شود ،

مانند آن پسری که حاضر شد به خاطر رسیدن به دختر مورد علاقه اش مادرش را بکشد و جگر او را در آورد تا برای دختر مورد علاقه اش ببرد و هنگامی که پایش به سنگ گیر کرد و می خواست به زمین بخورد جسد مادرش گفت آ خ پسرم مواظب باش ،

در این هنگام پسر از کاری که کرده بود پشیمان شد ولی چه فایده که پشیمانی فایده ای نداشت .

بدنه : بیشتر افراد بعد از انجام کار چنان پشیمان و نادم میشوند که گاهی اوقات دست به خود کشی می زنند. مانند قاتلی که بعد از ارتکاب قتل پشیمان میشود ولی افسوس که بی فایده است و باید به جای جانی که گرفته است جان خود را بدهد .

بیشتر اتفاقات زندگی انسان اینگونه است مثلا راننده ای که به خاطر لج و لج بازی با راننده کناری با سرعت بالا سبقت بی مورد می گیرد و در این حالت تصادف میکند و جان خود و افراد همراهش را به خطر می اندازد

و باعث مرگ ، معلولیت و مصدومیت سایرین میشود و باعث خسارات جبران ناپذیری میشود که پشیمانی و ندامت یک عمر را در پی دارد.

جوانان و نوجوانانی که بخاطر اینکه انرژی خود را تخلیه کنند در چهارشنبه آخر سال به انواع و اقسام مواد محترقه دست می زنند که غیر استاندارد هستند و با یک اشتباه منفجر میشوند و باعث انفجار و مرگ و نابودی خود و آرزوهایشان می شوند و ندامت و پشیمانی یک عمر حاصل آن میشود.

ما انسانها هر روز در معرض انواع و اقسام تصمیمات قرار میگیریم که تصمیم درست و نادرستی که می گیریم در سرنوشت ما تاثیر دارد و

تصمیماتی مانند انتخاب دوست ، انتخاب نوع سرگرمی ، انتخاب شغل ، انتخاب مسیر سفر و صدها انتخاب دیگر که با آن مواجه خواهیم شد.

نتیجه گیری : بیایید در این روزهای پایان سال قدری در مورد کارها و تصمیماتمان بیشتر فکر کنیم و بیاندیشیم که صلاح کار ما کجاست و بهترینها را انتخاب کنیم که هیچگاه باعث پشیمانی و ندامت ما نشود و بگوییم چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی.


همه ما انسان ها در زندگیمان به موقعیت هایی بر می خوریم که باید بسته به آن موقعیت تصمیم درستی بگیریم . در بسیاری از این موقعیت ها می توانیم به راحتی تصمیم بگیریم و به نتایج دلخواه خود برسیم .

اما گاهی اوقات هم پیش می آید که در موقعیتی قرار می گیریم که تصمیم گرفتن و انتخاب کردن راه درست برایمان سخت می شود .

انسان ها معمولا در اینگونه مواقع به دو روش عمل می کنند . برخی از افراد بدون مشورت کردن با دیگران و سنجیدن موقعیت دست به انتخاب و کارهایی می زنند که در نهایت منجر به پشیمانی آن ها می شود .

اما عده ای دیگر در چنین موقعیت هایی با دیگران مشورت می کنند و سعی می کنند با آگاهی کامل کاری را انجام دهند .

این گونه افراد کمتر دچار شکست و پشیمانی می شوند . مفهوم این جمله که چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی هم در واقع به همین موضوع اشاره می کند .

برای یک انتخاب درست باید عاقلانه و آگاهانه تصمیم گرفت و دست به عمل زد .


مقدمه: ضرب المثل چرا عاقل کند کاری ریشه در یک بیت شعر دارد که می‌گوید:

زلیخا مرد از این حسرت که یوسف گشت زندانی / چرا عاقل کند کاری ، که باز آرَد پشیمانی؟

خب اکثر ما می‌دانیم که زلیخای عاشق که به خیال خود حال یوسف پیامبر را گرفته بود و با تهمت، او را روانه ی زندان کرده بود، از دوری یوسف پدرش در آمده و به غلط کردم افتاد.

اگر چه خداوند کریم در نهایت دلش سوخت و زلیخا را جوان کرد و به عشقش رساند، اما برای همه‌ی ما این چنین معجزاتی اتفاق نمی‌افتد و اگر کاری کنیم که بازآرد پیشمانی… کلاهمان پس معرکه است!

بدنه انشا: اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که وقتی از چیزی حرصتان می‌گیرد لجباز می‌شوید و دیگر تا دلتان را خالی نکنید و آشوبی به پا نکنید هیچ چیزی حالی‌تان نیست، منتظر عواقبش باشید.

شاید هم وقتی دلتان می‌خواهد کاری انجام دهید آنقدر غرق در رویاهای پوچ می شوید که اگر زمین و زمان جمع شوند و به شما بگویند آقا جان نکن! این کار اشتباه است! باز هم کار خودتان را می‌کنید.

خب با عرض پوزش باید بگویم شما هم حق‌تان است هر بلایی که سرتان بیاید. اون وقت که جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

آدم عاقل قبل از اینکه خون خودش را برای کاری یا حرفی کثیف کند، به نتیجه و عواقب آن می‌اندیشد.

حالا هی بروید بدون فکر هر کاری دلتان می‌خواهد بکنید و بعد که در گِل ماندید، بنشینید به آه و ناله کردن که این چه سرنوشتی است من دارم؟ ای بابا! آخر چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی؟

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

نتیجه: بیایید برای یک بار هم که شده به معنای دقیق ضرب المثل‌ها قکر کنیم و آن‌ها را در زندگی خود به کار بگیریم نه اینکه فقط معنای آن‌ها را برای معلممان بگوییم یا انشایی در موردش بنویسیم!

البته بعضی افراد هم از این جمله برای سرزنش دیگران استفاده می‌کنند اما این عزیزان انگار حواسشان نیست که خودشان چقدر اشتباه کرده اند و همچنان مرتکب اشتباه می‌شوند.

یکی نیست بگوید شما اگر راست می‌گویی جلوی اشتباهات خودت را بگیر. قبل از اینکه کاری کنیم یا حرفی بزنیم کمی فکر کنیم. فقط کمی…


در طول سالیان دراز و در زمان های قدیم در بین افرادی که هر کدام به تکی یک قصه در زندگی دارند می توان درباره سرگذشت زندگی یک پیرمرد سالخورده و دنیا دیده به همراه زنش اشاره کرد که با هم زندگی می کردند و از دار دنیا فقط یک گاو داشتند.

آنها زندگی خودشان را با آن گاو می گذراندند. از شیر آن شام می خوردند و با پنیر آن صبحانه می‌خوردند و باکره آن هم ناهار می‌خوردند.

همسر پیرمرد کارهای زندگی را با دوشیدن شیر گاو و تمیز کردن خانه به سر می‌برد و مرد نیز گاو شیرده را به چرا می برد و از او مراقبت می کرد و تویله را تمیز می کرد.

روزگاران بسیار زیادی گذشت تا روزی که یک فرد بسیار متنوع و پولدار برای خرید گاو قیمت بسیار زیادی را بر روی گاز گذاشت و پیرمرد با تصمیمی بسیار عجولانه و بدون فکر گاو را فروخت در حالی که پیرزن خانه راضی به فروش این گاو نبود

و به پیرمرد می گفت که این گاو زندگی ما را می چرخاند و نباید آن گاو را بفروشیم. مرد در فکر این بود که با پولی که با فروشگاه به دست می‌آید می‌تواند زندگی خودشان را بچرخانند ولی روزی رسید که تمام پولی که از فروش گاز به دست آورده بودند تمام شد.

در حالی که پیرمرد و پیرزن هیچ کاری برای انجام دادن نداشتند. پیرمرد بسیار از این که گاو را فروخته بود پشیمان بوده و در خانه می نشست و افسوس میخورد در حالی که می‌توانست با گاو تمام مایحتاج زندگی خود را فراهم کند

ولی با تصمیمی اشتباه آن گاو را فروخته بود و همسر پیرمرد که از این وضعیت پیرمرد خسته شده بود چاک چ باز آرد پشیمانی بلند کار بیرون بیاور با یک جا نشستن و غصه خوردن و زانو و بغل کردن چیزی درست نمی شود و هیچ کاری پیش نمی رود.



همچنین بخوانید:

10 انشا درمورد بار کج به منزل نمیرسد مناسب برای تمامی مقاطع


15 انشا با موضوع آزاد مناسب برای تمامی مقاطع

10 انشا درمورد امام رضا (ع) مناسب برای تمامی پایه ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

نتایج جستجو برای عبارت :


حل المسائل آنالیز ریاضی رودین pdfDownloads-icon

در تلاش هستیم تا آموزش های کاربردی در دسته بندی های متنوع را با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم.

در گذشته های دور در میان مردمی که هر کدام به تنهایی یک داستانی در زندگی دارند و می توان از سرگذشت زندگیشان یک کتاب نوشت پیرمردی سالخورده و دنیا دیده به همراه همسرش زندگی می کردند که از دار دنیا یک گاو داشتند که زندگیشان را با آن می گذراندند.

با شیر آن شام می خوردند، با پنیر آن صبحانه و با کره ی آن ناهار. زن خانه با گرفتن شیر و کارهای خانه روزش را سپری می کرد و مرد خانه با به چرا بردن گاو در دشت و تمییز کردن تهویله روزش را می گذراند. گذشت و گذشت تا رسید به روزی که مشتری دندان گردی برای گاو پیدا شد و به ازای مبلغ خوبی خواستار خرید گاو شد. پیرمرد نیز با یک تصمیم عجولانه گاو را فروخت تا به امید اینکه با به دست آوردن پول فروش گاو زندگیشان را بچرخاند.گاو را فروخت در حالی که پیرزن راضی به این کار نبود. بعد از مدتی پول آنها به اتمام رسید در حالی که پیرمرد و پیرزن هیچ کاری در توان نداشتند که انجام دهد.

پیرمرد که از فروختن گاو بسیار پشیمان شده بود زیرا که به راحتی مایحتاج زندگیشان را بدون دغدغه و استرس فراهم می کرد و پیرزن که دیگر از این وضعیت خسته و شاکی شده بود با تشر به پیرمرد که تنها کارش افسوس خوردن بود گفت:چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی؟ پشیمانی سودی ندارد. برخیز و به دنبال کاری برو و ما را از این وضعیت نجات ده، با یک جا نشستن و زانوی غم بغل گرفتن هیچ کاری پیش نمی رود.

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

گردآوری توسط: تحقیقستان

این مقاله چقدر براتون مفید بود؟

از ۱ تا ۵ به این مقاله امتیاز بدید

میانگین رتبه 0 / 5. تعداد امتیاز ها: 0

تا حالا امتیازی ثبت نشده است! برای این مقاله امتیاز ثبت کنید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

نام *

ایمیل *

درباره ما

تحقیقستان رسانه و مرجعی نوآور برای انتقال دانش روز دنیا به منظور رشد فردی و افزایش دانش عمومی افراد می‌باشد که گنجینه‌ای از آموزش ها، مقالات ارزشمند در زمینه های متنوع و محصولات کاربردی را برای عموم افراد در دسترس قرار میدهد. تحقیقستان فعالیت خود را در تاریخ ۱۳۹۶/۰۲/۰۱ آغاز نموده است.

اطلاعات تماس

دسترسی سریع

نماد اعتماد

تمامی حقوق برای تحقیقستان محفوظ است

مثل نویسی چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی پایه یازدهم مقدمه:  هر کسی در زندگی تصمیمات زیادی را می…

دومورد باغی پر از گل ها بخش آغازین مبانی و پایانی…

عالی بود…

ممنون عالی بود…

خوب بود…

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

دومورد باغی پر از گل ها بخش آغازین مبانی و پایانی…

عالی بود…

ممنون عالی بود…

خوب بود…

شیعه نیوز: اطراف و جوانب امور را قبلا از نظر می گذرانند ، پست وبلند و زیروبم هر امری را در بوته سنجش و آزمایش قرار می دهند و سپس دست به کار می شوند تا اگر زیان وضرری معنا و مادتا برآن مترتب باشند در مقابل عمل انجام شده قرار نگرفته انگشت ندامت و پشیمانی به دندان نگیرند و بر گذشته افسوس و حسرت نخورند. در غیراین صورت اطلاق عنوان عاقل بر چنان افرادی دور از عقل واندیشه خواهد بود .

داستان شورانگیز زلیخا نسبت به یوسف پیغمبر به قدری مشهور و زبانزد خاص وعام است که همه کس کم و بیش به آن واقف است .

یوسف صدیق فرزند یعقوب و راحیل بر اثر حسادت برادرانش در چاه افتاد و مالک بن دعر که با کاروانش از آن سوی می گذشت وی را نجات داده به عزیز مصر قطیربن رحیب یا فوطیفرع که در زمان سلطنت ریان بن ولید فرعون مصر می زیست به قیمت قابل توجهی فروخت . عزیز مصر یوسف را به خانه برد و به همسرش زلیخا گفت :« او را گرامی بدار. شاید روزی از او بهره برگیریم و وی را به فرزندی بپذیریم زیرا در ناصیه اش اصالت و گوهر و نجابت ذاتی کاملا هویداست.» زلیخا که خود فرزند نداشت در پرورش و تربیت یوسف همت گماشت تا به حد کمال رسید ولی زیبایی و جذابیتش چنان محرک و خیره کننده شده بود که دل و جان زلیخا را به یغما برد واورا ازاوج غرور و نخوت به حضیض زبونی و بیچارگی کشانید .

زلیخا برای تحریک یوسف که از ارتکاب گناه امتناع داشت و مخصوصا حاضر نبود نسبت به ولی نعمت خود عزیز مصر خیانت کند به هر وسیله ای متوسل شد و« جامه ای ازخز و دیبا به قامتش برید و کمرهای مرصع از گهرهای درخشان و تاجهای مذهب به عدد سیصد و شصت برایش مهیا ساخت . هر روز به دوشش خلعتی نو می انداخت و تاجی تازه بر فرقش می آراست . خوردنیهای گوناگون از سینه مرغ و مربای خوشگوار وشربت ناب و مغز بادام آماده می کرد تا یارش به هر چه میل کند حاضر سازد . شبها از دیبا و حریر برایش بستر می ساخت . و ازهر دری با وی سخن می گفت .

ولی یوسف پارسا و پرهیزگار با وجود آنکه درعنفوان جوانی و غرورجوانی می زیست طنازی و عشوه گری زلیخا و آن همه امکانات را نادیده شمرد و نور تقوی و صفای ایمان چنان بر او هی زد که بدون ترس و تامل دست رد بر سینه زلیخا نهاد . زلیخا چون از همه طرف راه چاره و کامجویی را مسدود دید به اخافه و ارعاب یوسف برخاست و با حربه تهمت و افتراء ، شوهرش عزیز مصر را بر آن داشت که او را در سیاهچال جای دهد تا شاید رنج و شکنجه زندان بر سر راهش آورد و مسئول دلداده اش زلیخا را اجابت کند ولی خلف صدق یعقوب وسلاله ابراهیم خلیل به خانه جدید گام نهاده خوف زندان را در مقابل خوف و مشیت الهی به هیچ گرفت و در آن چهار دیواری تنگ وتاریک نیز به هدایت و ارشاد زندانیان و ترغیب و دلالت آنان به قبول توحید و پرستش خدای یگانه و احراز ملاهی ومناهی پرداخت .

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

هر روز وساعتی که سپری می شد زلیخا به انتظار انصراف تصمیم و بازگشت محبوب بود ولی سالها گذشت ویوسف همچنان مانند کوهی استوار در چهار گوشه زندان باقی ماند و اوقات را به عبادت پروردگار وهدایت و ارشاد زندانیان گمراه مصروف داشته ازاینکه از کید ومکر زلیخا و سایر زیبارویان مصری رهایی یافت خدا را شکر می گذارده است .

اینجا بود که زلیخا از کرده پشیمان شد و از اینکه یوسف را به زندان انداخت انگشت حسرت و ندامت به دندان گزید و زلیخای آشفته را درغم فراق معشوق و هجران دلداده اش بی تاب و نالان ساخت به قسمی که خواب و خوراک وآسایش از وی سلب گردید و نشاط جوانی و زیباییش به زشتی و کراهت گرایید . بعضی از شبها از دوری یوسف بی تاب می شد که با دایه وفادارش در تاریکی شب به زندان می رفت و در گوشه ای آن قدر محبوبش را نظاره می کرد که سپیده صبح می دمید و آن گاه به خانه باز می گشت .

اگر چه زلیخا پس از رهایی یوسف از زندان و فوت همسرش مشمول وعنایت الهی قرارگرفته به فرمان خدا و با اعاده همان زیبایی و طنازی دوران جوانی به وصال محبوب رسید . ولی آن حسرت وندامت اولیه که ناشی از عدم تعقل ودوراندیشی بود بعدها به صورت ضرب المثل درآمده در افواه ملل و اقوام مختلفه مورد استشهاد و تمثیل قرار گرفت .

منبع : ایران بانو

در ادامه این مطلب با معنی، مفهوم و ریشه ضرب المثل چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی، بیشتر آشنا خواهید شد. با پرشین استار همراه باشید؛

انسان خردمند و دانا قبل از هر کاری با تفکر، تامل و سنجیدن تمامی جوانب، سعی می کند از پشیمانی و زیانی که ممکن است گریبانش را بگیرد پیشگیری کند زیرا کاری که بدون فکر و اندیشه انجام شود قطعا پشیمانی به بار می آورد.

انسان عاقل توسط اندیشه ی خود، عواقب کاری که می خواهد انجام دهد را پیش بینی می کند و در صورتی که عاقبت خوشی را برای آن متصور نباشد آن کار را شروع نمی کند.

اما انسان بی فکر هیچ وقت به عاقبت کارها فکر نمی کند و عجولانه و بدون اندیشه کارها را شروع می کند و در پایان دچار دردسرهایی می شود که او را سخت پشیمان می کند.

بدین ترتیب ضرب المثل «چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی» درباره کسانی به کار می رود که قبل از شروع یک کار درباره آن تحقیق و بررسی انجام نمی دهند و در نتیجه دچار پشیمانی می شوند.

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ

در قرن 17 میلادی شخصی به نام اورنگ زیب پادشاه هند بود، او یک دختر زیبارو و شاعر داشت که به «مخفی» معروف بود.

مخفی خواستگارهای زیادی داشت اما چون عاشق یکی از کاتبین دربار به نام «عاقل خان» شده بود به همه ی خواستگارانش جواب رد می داد، پدر مخفی اصرار زیادی برای ازدواج او داشت اما مخفی هر بار که با اصرار پدر مواجه می شد با این جمله او را قانع می کرد که :«دوست دارم پیش شما بمانم».

در یکی از روزها جاسوسان به اورنگ زیب اطلاع دادند که دخترش عاشق عاقل خان شده است و این مسئله برای عاقل خان که فقط یک کاتب درباره بود بسیار مشکل آفرین بود زیرا او حتی اجازه نداشت با دختر پادشاه حرف بزند چه برسد به اینکه عاشق او هم شده باشد.

اورنگ زیب ابتدا حرف جاسوسان را باور نکرد و برای این که به واقعیت ماجرا پی ببرد دستور داد که از آن پس کاتبان به جای روزها، شب ها به درباره رفته و گزارشات و تاریخ را بنویسند، او با این ترفند می خواست با چشم خود ببیند که عاقل خان و مخفی همدیگر را ملاقات می کنند.

یکی از دوستان عاقل خان با شنیدن خبرها به او اطلاع داد که این تصمیم پادشاه برای به دام انداختن اوست، عاقل خان هم چون علاقه ای به مخفی نداشت و دنبال دردسر نبود به بهانه ی بیماری در کاخ حضور پیدا نکرد و در برنامه ی کاتبان که شبها اجرا می شد حاضر نشد.

مخفی چندین شب منتظر دیدار عاقل خان ماند اما چون خبری از او نشد این مصرع «شنیدم که ترک منزل کرد عاقل خان به نادانی »را برای او سرود و توسط قاصد به دستش رساند.

عاقل خان هم در جواب این نیم بیت را گفت: چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟

در ادامه بخوانید : داستان ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر

تعبیر خواب دانلود آهنگ سرگرمی شعرهای زیبا عکس تبریک تولد جملات عاشقانه جملات زیبا عکس نوشته

متن زیبامتن سنگینکپشن زیبا و مفهومیسوالات جرات حقیقتشعر عاشقانهمتن عاشقانه جدیدتولدت مبارک رفیقفال حافظ

کپی برداری از مطالب سایت پرشین استار برای وب سایت های اینترنتی اکیدا ممنوع است و پیگرد قانونی دارد!

استفاده از مطالب سایت پرشین استار در سایت های خبرخوان، آی فریم و لینک باکس ها اکیدا ممنوع است.

تماس با ما

داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ
داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآ
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *