صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید
بازدید محتوا
همکاری
ابزارها
نسخهبرداری
داستان چیست
در پروژههای دیگر
فهرست
داستان، حکایت، قصه، نقل، روایت یا مَتَل، به نثر یا نظمی گفته میشود که روایتی تخیّلی در آن نقل میشود. داستان شامل انواع رمان، داستان کوتاه و داستانک میشود. از ابر متنها هم در داستانهای امروزی استفاده میشود. داستان یکی از انواع ادبی است؛ شامل آثاری که از تخیّل نویسنده خلق میشوند و حوادث و شخصیتهای آن میتوانند واقعی نباشند.
داستانهای عامیانه و افسانههای درون آنها هیچگاه به عنوان مدرکِ قابل استناد استفاده نمیشوند، اغلب آنها بسته به فرهنگ شکل گرفته در آن منطقه دستخوش تغیراتی هم از لحاظ زبانی و لهجه و هم از لحاظ ساختار میشوند، در این میان تنها چیزی که دست نخورده باقی میماند ریشهٔ تاریخی داستان عامیانه است، نام داستان عامیانه اولین بار توسط بانویی به نام مادام دالنویی در اواخر قرن هفدهم مصطلح گردید، بسیاری از داستانهای عامیانه، تاریخی افزون بر یکصد ساله دارند که به نظر میرسد با تغییرات، در فرهنگهای مختلف جهان همراه بودهاند، بررسی و یافتن تاریخِ ایجاد داستانهای عامیانه با توجه به اینکه تنها فُرمها و شکلهای ادبی باقی میمانند، کاری محال و تقریباً غیرممکن است، با این حال به گفتهٔ محققان در دانشگاههای دورهام و لیسبون، ممکن است ریشهٔ اصلی داستانهای عامینهٔ امروزی به هزاران سال پیش نیز بازگردد، داستانهای عامیانه در ردههای مختلفی طبقهبندی میشوند و در این مورد سیستم طبقهبندی آرنه تامپسون و آنالایز مورفولوژیک از ولادیمیر پراپ قابل توجه هستند
با توجه به بحثهای افلاطون و ارسطو در باب ماهیتِ ادبیات که محاکات است، لغاتی چون داستان و حکایت و افسانه باید در اصل به مفهوم شبیهسازی و محاکات دلالت داشته باشند.
اما در مورد واژه داستان در حواشی برهان قاطع آمدهاست که میتوان آن را هم ریشه دادستان در زبان پهلوی و به معنای حق و قانون دانست. البته علاوه بر این، دادستان به معنای پروسه و روند نیز به کار میرفتهاست و از این رو داستان یعنی یک جریان و روند و با قصه در زبان عربی شباهت معنایی مییابد.
با وجود این، به نظر میرسد واژهٔ داستان ریشه «دا» و «داتن» باشد به معنی آفریدن و ساختن مثل دادار، بغداد و بامداد. از این رو معنای آن به fiction در زبان انگلیسی که معادل جعل خیالی است نزدیک خواهد بود.[۱]
همچنین ممکن است واژهٔ داستان مرکب از دو بخش «دا» و «ستان» باشد. «دا» از ریشهٔ هندواروپایی: *dʰē-؛ ریشهٔ فارسی باستان و اوستایی: dā- (آفریدن، ساختن)؛ سنسکریت: dʰā- و فارسی میانه: dah- (آفریدن) است و «ستان» پسوند مکان و زمان است، بدین رو داستان؛ «جا» و «گاهِ» آفریدن است.
داستان کوتاه گونهای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم کمتری دارد و نویسنده در آن برشی از زندگی یا حوادث را مینویسد درحالی که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبههای مختلف زندگی یک یا چند شخصیت میپردازد و دستش برای استفاده از کلمات باز است. به همین دلیل ایجاز در داستان کوتاه مهم است و نویسنده نباید به موارد حاشیهای بپردازد.
داستان بلند به گونهای از داستانها گفته میشود که خصوصیات رمان و داستان کوتاه را هر دو در خود داشته باشد. در داستان بلند درست مانند داستان کوتاه معنا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و فشردگی معنایی وجود دارد. همچنین شخصیتها و زمان پیوسته در حرکت هستند، تمامی شخصیتها به صورتی هماهنگ در جهت تصویر معناهای اصلی داستان نقش آفرینی میکنند و پیرنگ نیز از استحکام و انسجام بالایی برخوردار است. حال اینکه داستان بلند همچون رمان، شخصیتها را گسترش نمیدهد و اما موضوع نیز بیشتر از وضعیتی که در داستان کوتاه دارد در آن گسترده میگردد. پرورش شخصیت و معنا در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت میپذیرد و تا اندازهای به خصوصیات رمان نزدیک میشود.
رُمان متنی روایتگر و داستانی است که در قالب نثر نوشته میشود. در قرن هجدهم کلمهٔ «رمان» بیشتر برای اشاره به قصّههای کوتاه در مورد عشق و توطئه به کار میرفت. در ۲۰۰ سال اخیر رمان تبدیل به یکی از مهمترین اشکال ادبی شدهاست.
کلمهٔ «رمان» از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شدهاست. رمان در فارسی قالب ادبی مدرنی بهشمار میرود؛ یعنی رمان در ادبیات فارسی، دیگر به معنای پیشین نیست و در معنای مدرن آن زیرمجموعه داستان طبقهبندی میشود.
داستان فلَش، داستانک یا داستان کوتاه، قالبی در داستاننویسی است که در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته میشود و در پی یک کشف ضربهزننده است. این کشف میتواند غافلگیر کردن خواننده و ایجاد شوک، شوخی یا نمایش لحظهای زیبا باشد.
در فارسی میتوان آن را «داستان ناگهان»، «داستان لحظه»، و «داستان آنی».
روایت، داستانی در یک قالب ساختاری است که به صورت سخن، نوشتار، سرود، فیلم، کار تلویزیونی، بازی کامپیوتری، عکاسی، تئاتر یا سکانسی از یک رخداد قصهای یا غیرقصهای را توصیف میکند.
داستان، فراوردهای تخیلی است که در جهان خود، واقعی نمایانده میشود. واژهٔ داستان ممکن است به عنوان مترادفی برای روایت استفاده شود. همچنین میتواند به عنوان کلمهٔ ارجاعی به سکانسهای توضیح داده شده در روایت تلقی گردد. یک روایت ممکن است توسط یک شخصیت در خلال روایت بزرگتر، نقل شود. یک بخش مهم از روایت، شیوه روایت است. شیوههای بهکاررفته برای برقراری ارتباط در روایت به عنوان یک عملکرد را روایتگری مینامند.
در کنار بیان، استدلال و توصیف (روایت)، روایت جزء چهارم شیوه بیان در کلام تعریف میشود. در تعریف دقیقتر، روایت شیوهای قصهنویسی فارسی است که در آن راوی مستقیماً با خواننده ارتباط برقرار میکند.
داستانها یک جنبهٔ پراهمیت فرهنگ بهشمار میآیند. بسیاری از کارهای هنری و اکثر کارهای ادبی را داستان میگویند؛ در حقیقت بشریت از داستانها شکل گرفتهاست.
اون فلانگان از دانشگاه دوک استاد تحقیقات حس آگاهی مینویسد: «شواهد قویاً نشان میدهند که انسان در تمام فرهنگها برای ارزشگذاری هویت خود از نوعی فرم روایتی استفاده میکند. ما داستان سرایان دیرینه هستیم.»
از دیدگاه روایتشناختی، روایت همان بازنمایی قصه (یعنی یک رخداد یا مجموعهای از رخدادها) است. برخی پژوهشگران مدعیاند بدون حضور کسی که روایت را نقل کند (یعنی راوی) روایتی نیز در کار نیست اما بسیاری از نمایشها و فیلمها در این دیدگاه نادیده گرفته شدهاند؛ زیرا نمایش و فیلم معمولاً بدون راوی قصهگویی میکنند. روایتها دو جزء اصلی دارند: قصه و گفتمان روایی.[۲]
داستانها، خاستگاه باستانی دارند که در فرهنگهای مصر باستان، یونان باستان، چین و هندوستان وجود دارند. داستانها یک مؤلفه بارز از ارتباطات انسانی هستند که به عنوان تمثیل و نمونه برای روشن کردن اهداف مورد استفاده قرار میگیرد. داستان سرایی احتمالاً یکی از ابتداییترین فرمهای سرگرمی است. روایت همچنین ممکن است به پروسههای روان شناختی شخصی، حافظه و معناسازی اشاره کند.
به نظر پژوهشگران منشأ روایتهایی که از جهان وجود دارد عواملی مانند اساطیر، ادیان، تاریخ، ادبیات و یافتههای علمی است. بعضی از نظریهپردازان باور دارند که نخستین روایتها از اساطیر سرچشمه گرفتهاند. روایتهای اساطیری سعی داشتند چیستی و چرایی جهان را برای انسان توضیح بدهند. بسیاری از محققان انسان را ذاتاً حیوانی قصهگو میدانند که میکوشد هر چه را که پیرامونش وجود دارد در قالب داستان بریزد تا آشفتگیها و پراکندگیهای دنیایش را سر و سامان بدهد. گروهی نیز معتقدند نیاز ناگزیر ما به ارتباط انسانی، موجب شده که داستانگویی بخش جداییناپذیری از هویت انسانی شود. انسان با داستان دنیایی پیدا میکند که میتواند آن را با دیگران به اشتراک بگذارد.
صرفنظر از میزان درستی و اعتبار هر یک از این ادعاها، انسان همواره مشغول بازگویی و بازسازی داستانهایی است که پیشتر شنیدهاست. در گذر زمان، بازگویی و بازسازی روایتهای اولیه، گاه در ساحت خیال و گاه در فضای واقعی و تاریخی دنبال شده و داستانهای جدیدی از جهان به وجود آمدهاست. راویان داستانها دانسته و ندانسته و تحت تأثیر تجربههای فردی یا خیالپردازی محض یا متأثر از رخدادهای تاریخی، سمت و سوی داستانها را تغییر میدهند. بعضی از این داستانها به روایتهای جمعی تبدیل میشوند. روایتهای جمعی به تعبیر ژان فرانسوا لیوتار ابرروایتهایی هستند که روایتهای کوچکتر را در دل خود جای میدهند و افراد زیادی قطعیت و حقیقت آنها را میپذیرند. بعضی از روایتها هم فردی هستند و در مقیاس کوچکتری فقط به راوی تعلق دارند و منحصر به او باقی میمانند.[۳]
نشانهشناسی با ساختمانهای قالببندی شده منحصر به فرد معناها به نام نشانه آغاز میشود و معنیشناسی راهی است برای آن که کدها به هم پیوند بخورند تا پیام دریافت شود. این بخشی از یک سیستم ارتباطی است که از اِلمانهای لفظی و غیر لفظی استفاده میکند تا بیانی را با مدالیتهها و فرمهای گوناگون ایجاد کند.
رومن یاکوبسن در: «دربارهٔ رئالیسم در هنر» استدلال میکند که ادبیات به عنوان یک نهاد مستقل وجود ندارد، او و بسیاری از نشانهشناسان این نظر را قبول دارند که همه متنها چه نوشتاری و چه گفتاری همسانند، مگر آن که برخی نویسندگان متنهای خود را با خصوصیات مشخص ادبی کدگذاری کنند تا از دیگر فرمهای بیان مشخص باشند. با این حال یک تمایل روشن به تشخیص فرم روایت ادبی به صورت مستقل از دیگر فرمهای روایت وجود دارد. این نگاه اولین بار در کار فرمالیستهای روس نظیر تحلیلهای ویکتور شکلوسکی از رابطه ساخت و سبک و کارهای ولادیمیر پراپ دیده شد، که وی تحلیلهایی را دربارهٔ طرحهای مورد استفاده در افسانههای پریان انجام داد و ۳۱ ترکیب کارکردی معین را مشخص نمود. این تمایل (یا تمایلها) در کارهای گروه پراگ و اندیشمندان فرانسوی از جمله کلود لوی استراوس و رولاند بارت نیز جریان یافت. این تمایل، به تحلیل ساختاری روایت و بدنهٔ پر نفوذ مدرنیته انجامید و این پرسشهای مهم معرفتشناسی را مطرح کرد:
از منظری متداول در نشانهشناسی و تئوری ادبی، روایتْ یک داستان یا بخشی از یک داستان است، ممکن است به زبان آورده شود، نوشته شود یا تصور شود و یک یا چند زاویه دید را برای برخی نقشها و ناظرها یا همهٔ آنان ارائه میدهد.
در داستانهایی که به صورت شفاهی بیان میشوند، یک نفر داستان را بیان میکند، یک راوی که مخاطبان یا او را میبیند یا صدایش را میشوند کسی که لایههای معنایی غیر زبانی را به متن میافزاید. راوی همچنین این فرصت را دارد تا واکنش مخاطب در برابر داستان را مشاهده کند تا روش بیان خود را با مضمونهای روشن با بالابردن میل مخاطب اصلاح کند.
تفاوتهای این روش با قالب نوشتاری که در آن نویسنده واکنشهای محتمل خوانندگان را در حال رمزگشایی متن میسنجد تا انتخاب نهایی کلمات به امید رسیدن به واکنش مطلوب را انجام دهد، قابل تمییز است.
قالب هر چه که باشد، ممکن است مضمون به مردم و اتفاقات جهان واقعی مربوط باشد که با نام روایتگر تجربههای شخصی شناخته میشود. زمانی که مضمون ساختگی باشد، روشهای دیگری اعمال میشوند. متن صدای روایتگر است، در حالی که راوی متعلق به جهانی ساختگی یا خیالی و نه واقعی است. راوی میتواند یکی از شخصیتهای داستان باشد. رولان بارت این بخش از شخصیتها را با عنوان «موجود کاغذی» تعریف میکند و داستان شامل روایتگرهای تجربه شخصی که توسط نویسنده خلق شدهاند، میشود. زمانی که افکار آنان نیز دخیل باشند با عنوان کانونیسازی درونی (internal focalization) شناخته میشود، هنگامی که ذهن هر شخصیت روی رویداد خاص متمرکز میشود، متن واکنشهای او را بازتاب میکند.
در قالبهای نوشتاری، خواننده صدای راوی را هم از طریق مضمون و هم سبک نگارش میشنود. نویسنده میتواند صداها را برای حالات و مواقع مختلف رمز گذاری کند و صداها میتوانند هم آشکار و هم پنهان باشند و از نشانههایی که عقاید، ارزشها و نظرات آرمانی راوی را آشکار میسازند میتوان وضعیت نویسنده را نسبت به مردم، رویدادها و چیزها بازشناخت.
تمیز دادن روایتگر اول شخص از سوم شخص مرسوم است:
ژرارد ژنه به ترتیب از اصطلاحات «خودگو» و «برونگو» استفاده میکند. یک راوی «خودگو» تجارب شخصی و ذهنی خود را به عنوان شخصیتی از داستان تشریح میکند. این گونه راوی نمیتواند چیزی بیش از آنچه در واکنشهای دیگر شخصیتها آشکار میشود را بداند. یک روای «برونگو» تجربههای شخصیتهایی که در داستان ظاهر میشوند را تشریح میکند و اگر رویدادهای داستان از دید «کانونیکننده درونی» سوم شخص دیده شود از اصطلاح روایت مجازی استفاده میشود. در برخی داستانها نویسنده، آشکارا بر همه چیز واقف است و از هر دو زاویه دید استفاده میکند و نظر خود را دربارهٔ هر رویداد بیان میدارد.
اشتوتان تودوروف (۱۹۶۹) اصطلاح narratology (روایتشناسی) را برای تحلیلهای ساختار گرایانه روایتهایی که عنصر سازنده آنها در کارکردها و روابط آنان معین میشوند، ابداع کرد.
برای این منظور داستان آن چیزی است که روایت شدهاست و موضوعها، موتیوها(بن مایه) و خطوط پیرنگ در سکانسها را با ترتیب زمانی معمول بیان میکند. از این رو پیرنگ، ساختار منطقی و علی یک داستان را نشان میدهد و چرایی وقوع را توضیح میدهد. اصطلاح «نثر»، انتخابهای نگارشی را توضیح میدهد که چگونگی روایت متن و ظهور آن در مقابل مخاطب را تعیین میکند.
ممکن است ترتیبهای نگارشی رویدادها را به ترتیب زمانی نشان ندهند و از پسنگاه استفاده کنند به عنوان مثال برای فاش کردن انگیزشها در یک لحظهٔ دراماتیک.
هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم زیبایی شناسانه است. معمولاً تعداد زیادی از المانهای زیبایی شناسانه در داستانهای خوب پرداخت شده، وارد عمل میشوند. این المانها شامل ایدههای ضروری ساختار روایت با شروع و میانه و پایان یا شرح– توسعه– نقطه اوج – پایان، با رویدادهای مهم و محرک که در خطوط پیرنگ به صورت منسجم ساختار بندی شدهاند، قابل تشخیصاند. باتمرکز ویژه روی بیثباتی که شامل یادآوری گذشته، توجه به اتفاقات حال و پیشبینی آینده یا پس آمد میشود، تمرکز قابل توجه به شخصیتها و شخصیت پردازی که «تقریباً مهمترین مولفه رمان است.» (دیوید لاج، هنر داستان سرایی، ۶۷)، برانگیختن تأویلهای گوناگون باایجاد صداهای مختلف در نمایش «صدای انسان یا چندین صدا از چندین انسان که با لهجهها، ریتمها و تپقهای بسیار سخن میرانند.» (لاج، هنر داستان سرایی، ۹۷- برای بسط این نظر نگاه کنید به تئوری میخاییل باختین)، داشتن صدای راوی یا شبه راوی که به خودی خود برای مخاطبین هنگام خواندن، «نشانه گذاری» و «کشمکش» میکند، (نگاه کنید به تئوری واکنش خوانندهها) گفتگو با فشار سخن وری، فرایند دیالکتیکی بیان که گاهی اوقات وقتی که روایت به پیرنگ مقید شده باشد زیر لایه سطحی پنهان است و در دیگر وقتها مشاجره کردن برای یا علیه وضعیتهای گوناگون، تکیه محکم بر شکل زیبایی شناسانهٔ استاندارد امروزی، استفاده ویژه از استعاره، مجاز، مجاز مرسل کنایه (برای بسط این نظر نگاه کنید به فرا تاریخ، نوشته هایدن وایت) درگیری درون متنی با ارتباطات، مراجعات، اشارات، تشابهات و توازی زمانی و غیره آشکارتر است. در الباقی ادبیات و بهطور معمول در تلاشهایی برای نوشتن رمان آموزنده توضیح ترقی هویت با تلاش برای نشان دادن شایستگی شخصیت و جامعه، مرسوم است.
در فلسفه ذهن، علوم اجتماعی و سایر رشتههای بالینی شامل پزشکی، روایت میتواند به روانشناسی بشر اشاره کند. پروسه روایت شخصی با حس شخص یاهویت فرهنگی سروکار دارد و در ایجاد و ساخت و ساز حافظهها به طبیعت بنیادی شخصی استدلال میکند.
تقسیمبندی روایت مثبت و منطقی دلالت بر توسعهٔ بیماری و اختلالهای روانی دارد و اصطلاحاً گفته میشود که نقش مهمی را در بهبودی باز میکند. روایت درمانی یک مکتب روان درمانی است.
روایت بیماری، یک راه برای کسی است که تحت تأثیر یک بیماری واقع شده تا تجربههای حسی وی را خلق کند. آنان معمولاً از یک یا چند الگوی از پیش نظم یافته پیروی میکنند، روایت تلافی گونه، روایت آشفتگی یا روایت جستجو گونه.
شخص، بیماری را به عنوان یک حالت دایمی میبیند که بدتر خواهد شد و بدون خصلت رهایی است. بیماری آلزایمر نمونهای از این نوع است، بیمار بدتر و بدتر میشود و هیچ امیدی برای بازگشت وی به دنیای عادی وجود ندارد. نوع اصلی سوم، روایت جستجو گونه، تجربه وضعیت بیمار به عنوان یک فرصت برای دگرگون کردن خود به یک فرد بهتر از میان بدبختی و باز فراگرفتن آنچه که در زندگی مهم است.
نتیجه جسمانی بیماری نسبت به دگرگونی روحی و روانشناسی از اهمیت کم تری برخوردار است. نمونهای بارز آن منظرهٔ موفق در شفای سرطان سینهاست.
در تاریخشناسی، بر طبق گفتهٔ لارنس استون، روایت شیوهٔ بیانی سنتی، توسط تاریخ نویسان مورد استفاده بودهاست.
در ۱۹۷۹، در یک دوره وقتی که تاریخ اجتماعی جدید به مدل تحلیلی علمی–اجتماعی نیاز داشت، استون روایت عقبگردی را کشف کرد. لارنس استون این موضوع را در سال ۱۹۷۹ شروع کرد. او روایت را این گونه تعریف کرد:
به ترتیب وقوع سازمان یافتهاست، روی داستان منسجم متمرکز میشود، جنبهٔ توصیفی آن نسبتاً بیش از جنبهٔ تحلیلی است، برای مردم صرفاً به عنوان یک توصیف خیالی اهمیتی نداشت بلکه با ویژه و خاص بودن بیش از اجتماعی و آماری بودن سروکار داشت.
وی گفت که “بیشتر تاریخ نویسان در حال تلاش برای پی بردن به اینکه چه چیزی در ذهن مردم گذشته بود و چه چیزی زندگی گذشته، دوست داشتنی بود، هستند، سؤالاتی که مارا به ضرورت استفاده از روایت آگاه میکند.
تاریخ نویسان ملزم به نزدیک شدن به علوم اجتماعی هستند، به هر حال از محدودیت روایت و برتری آن برای حکایت، نسبت به تحلیل و تمثیلها ی زیرکانه بیش از نظم (قاعده) آماری انتقاد شدهاست.
داستانهای عامیانه و افسانههای درون آنها هیچگاه به عنوان مدرکِ قابل استناد استفاده نمیشوند، اغلب آنها بسته به فرهنگ شکل گرفته در آن منطقه دستخوش تغیراتی هم از لحاظ زبانی و لهجه و هم از لحاظ ساختار میشوند، در این میان تنها چیزی که دست نخورده باقی میماند ریشهٔ تاریخی داستان عامیانه است، نام داستان عامیانه اولین بار توسط بانویی به نام مادام دالنویی در اواخر قرن هفدهم مصطلح گردید، بسیاری از داستانهای عامیانه، تاریخی افزون بر یکصد ساله دارند که به نظر میرسد با تغییرات، در فرهنگهای مختلف جهان همراه بودهاند، بررسی و یافتن تاریخِ ایجاد داستانهای عامیانه با توجه به اینکه تنها فُرمها و شکلهای ادبی باقی میمانند، کاری محال و تقریباً غیرممکن است، با این حال به گفتهٔ محققان در دانشگاههای دورهام و لیسبون، ممکن است ریشهٔ اصلی داستانهای عامینهٔ امروزی به هزاران سال پیش نیز باز گردد، داستانهای عامیانه در ردههای مختلفی طبقهبندی میشوند و در این مورد سیستم طبقهبندی آرنه تامپسون و آنالایز مورفولوژیک از ولادیمیر پراپ قابل توجه هستند
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید
بازدید محتوا
همکاری
ابزارها
نسخهبرداری
داستان چیست
در پروژههای دیگر
فهرست
داستان کوتاه گونهای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم بسیار کمتری دارد و نویسنده در آن برشی از زندگی یا حوادث را مینویسد درحالی که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبههای مختلف زندگی یک یا چند شخصیت میپردازد و دستش برای استفاده از کلمات باز است. به همین دلیل ایجاز در داستان کوتاه مهم است و نویسنده نباید به موارد حاشیهای بپردازد.
تعریف داستان کوتاه، تفاوت این نوع ادبی را با انواع دیگر مشخص میکند. بهطور کلی داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشوند که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه مثل دریچه یا دریچههایی است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی، برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده فقط امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع است نگاه کند.
شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. «ادگار آلن پو» نویسنده آمریکایی میگوید:
داستان کوتاه قطعهای تخیلی است که حادثه واحدی را، خواه مادی باشد و خواه معنوی، مورد بحث قرار دهد. این قطعه تخیلی بدیع باید بدرخشد، خواننده را به هیجان بیاورد، یا در او اثر گذارد باید از نقطه ظهور تا پایان داستان در خط صاف و همواری حرکت کند.
داستان کوتاه «باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. ادگار آلن پو» در این مورد نیز گفتهاست:
داستان کوتاه” روایتی است که بتوان آن را در یک نشست (بین نیم ساعت تا دو ساعت) خواند. همه جزئیات آن باید پیرامون یک موضوع باشد و یک اثر را القا کند، یک اثر واحد را
در داستان کوتاه تعداد شخصیتها محدود است. فضای کافی برای تجزیه و تحلیلهای مفصل و پرداختن به امور جزئی در تکامل شخصیتها وجود ندارد و معمولاً نمیتوان در آن تحول و تکامل دقیق اوضاع و احوال اجتماعی بررسی کرد. حادثه اصلی به نحوی انتخاب میشود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین کند و حوادث فرعی باید همه در جهت کمک به این وضع باشند. البته بسیاری از داستانهای کوتاه خوب هم هست که در آن این قوانین رعایت نشدهاست.
داستان کوتاه ممکن است خیلی کوتاه باشد و مثلاً حدود ۵۰۰ کلمه بیشتر نداشته باشد. در داستان کوتاه شخصیت قبلاً تکوین یافتهاست و پیش چشم خوانندهٔ منتظر، در گیرودار کاری است که به اوج و لحظه حساس و بحرانی خود رسیده یا در جریان کاری است که قبلاً وقوع یافته اما به نتیجه نرسیدهاست. پس میتوان گفت که
داستان کوتاه اثری است کوتاه که درآن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیتی اصلی را دریک واقعهٔ اصلی نشان میدهد، و این اثر بر روی هم تأثیرِ واحدی را القا میکند
تاریخ داستاننویسی به کمتر از چهار قرن پیش میرسد. رماننویسی به شیوه کلاسیک و امروزی آن اوایل قرن هفدهم و با رمان معروف دن کیشوت اثر میگل د سروانتس متولد شد. داستان کوتاه گذشتهٔ کوتاهتری نسبت به رماننویسی دارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم خلق شدند. با این حال رد پای داستان کوتاه را دیرتر هم میتوان یافت: قرن چهاردهم میلادی و در دکامرون اثر جووانی بوکاچیو و نیز حکایتهای کنتربری نوشته جفری چاوسر. در ایران و در قرن هفتم هجری گرچه حکایات گلستان سعدی از جهت کوتاهی و وحدت موضوع به آنچه که امروزه به آن داستان کوتاه میگویند کم شباهت نیست، اما این قصهها و حکایات با همه اهمیت واعتبارشان به دلیل عدم شخصیت پردازی نمیتوانند داستان کوتاه – به مفهوم امروزی آن- تلقی شوند. دراوایل قرن نوزدهم، ادگار آلن پو (۱۸۴۹–۱۸۰۹) در آمریکا و نیکلای گوگول (۱۸۵۲–۱۸۰۹) در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود.
آلن پو (۱۸۴۹–۱۸۰۹) و نیکلای گوگول (۱۸۵۲–۱۸۰۹) را پدران داستاننویسی کوتاه میدانند؛ آلن پو نخستین بار داستان کوتاه را تعریف کرد و با نوشتن داستانهای کوتاه مرگ سرخ و آوار خانه آشر کوتاهنویسی را آغاز کرد. گوگول نیز داستانهای کوتاه واقع گرایانه مینوشت و داستان «شنل» او را آغازگر سبک واقع گرایی دانستهاند و اشارهٔ داستایوفسکی به داستان «شنل» او ناظر به همین معناست که «همهٔ ما از زیر شنل گوگول بیرون آمدهایم!»
این نوع داستاننویسی در قرن نوزدهم شکل گرفت. در اوایل همین قرن سالنامهها و جنگهای ادبی وسیلهای در اختیار خوانندگان گذاشت تا خود را از راه داستان کوتاه به خوانندگان معرفی کند. از این رو در قرن نوزدهم داستانهای کوتاه بیش از زمانهای دیگر نوشته شدند؛ زیرا منظوری بهتر از این داشت که طی یک رمان طولانی فقط به علاقهٔ خواننده تلنگر بزند و آن را تحریک کند.
پس از گوگول و آلن پو، تأثیر دو نویسنده بعدی؛ یعنی گی دو موپاسان و آنتوان چخوف بر نویسندگان بعد از خود بسیار چشمگیر است. نویسندگان بزرگ دیگری چون او. هنری جیمز جویس، ارنست همینگوی، سالینجر، فاکنر نیز از پیشکسوتان این نوع داستاننویسی بهشمار میآیند.
در قرن بیستم پیشرفت صنعت و زندگی ماشینی وقت و فراغت زیادی برای خوانندگان باقی نگذاشت تا به رمان خوانی اشتیاق نشان دهند بر این اساس نهضت کوتاهنویسی کوشید تا با پرداختن به داستانهای کوتاه مانع از آن شود که خوانندگان از داستان خوانی فاصله بگیرند؛ بدین گونه داستانهای زیادی با این فرم نوشته شد.
مبحث اینکه یک داستان کوتاه، چقدر باید باشد، از دیرباز نویسندهها را دچار مشکل کرده که چرا که هیچ منبعی نیست که با اطمینان به ما بگوید محدودهٔ یک داستان کوتاه، بهطور ثابت چقدر است؟ داستانهای کوتاهی وجود دارد که به سی یا چهل صفحه میرسند و همچنین داستانهای کوتاهی هست که داستان برقآسا نیستند و خصوصیات یک داستان کوتاه را دارند، اما به سختی به ۲۰۰۰ کلمه میرسند. داستانهای کوتاهی هم وجود دارد که بین این دو هستند و چیزی در حدود ۵۰۰۰ کلمه هستند. با این حساب، داستانهای کوتاه انواع مختلفی دارند و قالب نوشتاری آنها میتواند هم بزرگ و هم کوچک باشد.
البته شایان ذکر است که طول یک داستان کوتاه، به کشور و رسوم و ادبیات آن نیز بستگی دارد. مثلاً در ایالات متحده یک داستان کوتاه میتواند بالای ۱۰۰۰۰ کلمه داشته باشد (که آنها را «داستان کوتاه بلند»[الف] مینامند) در حالی که در بریتانیا متوسط تعداد کلمات داستانهای کوتاه حدود ۵۰۰۰ کلمه است و در استرالیا دست کم داستان کوتاه بیش از ۳۵۰۰ کلمه دارد. گرچه داستانهای کوتاهی نیز هستند که تنها چندصد کلمه دارند (که آنها را اغلب «روایت کوچک»[ب] مینامند)، خوانندگان معاصر داستان کوتاه انتظار دارند که داستان کوتاهی که میخوانند حداقل ۱۰۰۰ کلمه را داشته باشد.
در کشور ما نیز امروزه، داستانهای کوتاهی که توسط نویسندهها نگارش میشنود ، چیزی بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ کلمه هستند و بلندتر از آن کم پیدا میشود و کوتاه تر از آن ، دارای سبکِ داستانهای برقآسا[پ] هستند.
سازههای داستان کوتاه، عناصری از آن هستند که حتماً باید در داستان وجود داشته باشند. به زبان دیگر، ارکان اصلی داستان که وجودشان ضروری است را عناصر داستان یا سازههای داستان کوتاه مینامیم.
موضوع هر داستان مفهومی است که داستان دربارهٔ آن نوشته میشود. موضوع را نویسنده در پیرنگ (طرح) نمایان کرده و خواننده با خواندن داستان پی به آن میبرد.
در داستان کوتاه موضوع به لحاظ ساختاری مانند پیکری است که اندامهای داستان به آن مربوط اند و رویدادهای داستان مستقیم یا غیر مستقیم به آن مربوط است. موضوع داستان اندوه نوشته چخوف مرگ فرزند است یا موضوع داستان گردنبند نوشته موپاسان امانت داری است. در داستان کوتاه اغلب یک موضوع اصلی وجود دارد که داستان دربارهٔ آن گسترش پیدا میکند. هر داستان ناگزیر ِ داشتن موضوعی است. این موضوع در شکل کلی میتواند فقر، جنگ، عشق، مرگ، تنهایی، ترس یا هر مفهوم انسانی دیگری باشد. هر کدام از این موضوع هاو این مفاهیم کلی زیر مجموعههای زیادی دارند و داستانهای زیادی میتوان یافت که زیر مجموعه یکی از مفاهیم کلی قرار میگیرند. یافتن موضوع تازه برای داستان معمولاً با سختی همراه است. موضوعهای ناگفته یا کمتر گفته شده که مفهومی شریف و انسانی و نه لزوماً اخلاقی را در خود داشته باشند موضوعات طلاییاند.
موضوعهای یک داستان را میتوان به موضوعهای اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، فلسفی، شخصی، تخیلی، عاشقانه و انواع دیگر تقسیم کرد. این تقسیمبندی تأکیدی است بر این نکته که داستاننویسی از چنان نیرویی برخوردار است که تقریباً در همه حوزههای انسانی میتواند زمینه مناسبی برای نمایش هنرمندانه اندیشهها و عواطف انسانی باشد.
درونمایه یا مضمون دیدگاهی است که از خواندن داستان دریافت میشود.
درونمایه در داستان کوتاه اهمیت ویژهای دارد. داستان کوتاه باید درونمایه واحدی داشته باشد. درونمایه هماهنگکننده سایر عناصر داستان است. جمال میرصادقی دربارهٔ تعریف درونمایه مینویسد:
درونمایه، مضمون یا تم، فکر اصلی و مسلط هر اثر ادبی است. خط یا رشتهای که در خلال اثر کشیده میشود و وضعیت و موقعیتهای داستان را به هم پیوند میدهد. به بیانی دیگر، درونمایه را به عنوان فکر و اندیشه حاکمی تعریف کردهاند که نویسنده در داستان اعمال میکند؛ و به همین جهت است که میگویند درونمایه هر اثری جهت فکری و ادراکی نویسندهاش را نشان میدهد.
تشخیص درونمایه در یک داستان کوتاه پیچیدهاست. نویسندگان غالباً ترجیح میدهند که درونمایه را واضح به خواننده تحمیل نکنند و خواننده باید با خواندن داستان درونمایه را درک کند، گاهی اندیشهٔ مسلط بر داستان، در قالب سخنان شخصیتهای داستان (به ویژه قهرمان-شخصیت اول-) نقل میشود. پیرنگ، زاویه ی دید، توصیفها، عنوان داستان، لحظات کلیدی و تأکیدهای نمادین معمولاً شواهد خوبی برای یافتن معنای داستان بهشمار میرود. درونمایه، یکی از عناصر اصلی داستان کوتاه است، اما برخی از داستانها فاقد این عنصر هستند، مانند داستانهای جنایی و پلیسی یا داستانهای ترسناک که هدف آنها صرفاً سرگرمی مخاطب است.[۱][۲]
شامل زمان و مکان داستان است. وضعیت آب و هوایی، شرایط اجتماعی و حس کلی داستان نیز از دیگر شاخصهای زمینه بهشمار میروند.
طرح یا پیرنگ، چارچوب هر داستان است با تکیه بر روابط علّی و معلولی. در طرح خطوط اصلی داستان به گونهای مرتبط و فشرده و بر اساس منطق سببیت روایت میشوند. در واقع طرح داستان پاسخی دقیق و مختصر به این پرسش که داستان دربارهٔ چه بود است.
توجه به این نکته که طرح و خلاصه داستان با هم فرق دارند، ضروری است. در خلاصه داستان هدف نقل موجز و اجمالیِ داستان است در حالی که طرح، روایت نقشه (اسکلت) داستان با تأکید بر سببیت (Causality) داستان شکل گسترده طرحی است که نویسنده پیش از آفرینش داستان آن را ذهنی یا مکتوب طراحی کردهاست. نسبت طرح و داستان در ادبیات (داستانی) با مفهوم طرح اولیه و نقاشی کامل شده در هنر نقاشی کم شباهت نیست.
تعریف طرح بر خلاف تعریف داستان کوتاه کمتر مورد مناقشه قرار گرفتهاست. منتقدین اغلب طرح را نقل وقایع داستان بر اساس سببیت تعریف میکنند. ادوارد مورگان فوستر مثال میزند که «سلطان درگذشت و سپس ملکه مرد» داستان است اما «سلطان درگذشت و پس از چندی ملکه از اندوه بسیار درگذشت» طرح است.
طرح را نقشه داستان نیز تعریف کردند.
ساختارِ طرح شامل شروع، ناپایداری، گسترش، تعلیق، نقطه اوج، گره گشایی، پایان است.
ویژگیهای یک طرح:
این ویژگیها بدون توجه به چگونگی استفاده آنها در داستان در طرح توسط نویسنده باید ملحوظ شود.
میتواند بین دو فرد، دو جامعه، یک فرد و طبیعت، یک فرد با احساسات خود و… باشد.
شخصیت پردازی به میزان هنرمندی نویسنده بستگی دارد. نویسنده ممکن است شخصیتهایی یک وجهی، چند وجهی، ایستا یا پویا خلق کند. در معرفی شخصیتها، مؤلف میتواند از فن تصویرگری مستقیم یا تصویرگری غیرمستقیم بهره بگیرد.
داستان باید از زاویه دید مشخصی تعریف شود. در اینجا نویسنده ممکن است از زاویه دید «از بالا» (سوم شخص)، از بالای محدود (سوم شخص اما از زبان یکی از شخصیتهای داستان)، اول شخص (روایت توسط شخصیت داستان، اما با استفاده از اول شخص)، یا زاویه دید واقعی (مانند یک دوربین آزاد) باشد.
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید
بازدید محتوا
همکاری
ابزارها
نسخهبرداری
داستان چیست
فهرست
عناصر داستان اجزای بنیادین تشکیل دهندهٔ داستان هستند. میان اهل فن و نویسندگان در مورد تعداد و ترکیب عناصر بنیادین داستان اتفاق نظر وجود ندارد. به عنوان مثال:
پیرنگ، یا خط داستانی، اغلب به عنوان یکی از عناصر بنیادین ادبیات داستانی برشمرده میشود. پیرنگ عبارتاست از ساخت و پرداخت کنشهای یک داستان. در سطح خرد، پیرنگ مجموعهایست که آن را با نموداری کمان شکل با خطوط زیگزاگی برای نمایش اوج و فرود کنش داستان ترسیم میکنند. در سطح میانه، ساختار پیرنگ متشکل است از صحنه و پایانبندی. صحنه واحدی از درام است که در آن کنش واقع میشود. سپس، نوعی تحول یا گذار از موقعیت فعلی صورت میگیرد و در پی آن پایانبندی میآید: جمعبندی و پیامد داستان.
مقدمهچینی به معنای خلق موقعیت داستانی اولیه است. دراین مرحله صحنه به شیوههای گوناگون طراحی میشود، شخصیتها معرفی میشوند، و کشمکش آغاز میشود. برای مثال:
شبی تاریک و طوفانی بود. بیوهٔ جوان به مرد غریبه که از سر و رویش آب میچکید و کف آشپزخانهٔ زن را خیس میکرد، خیره شد. زن گفت: «به شما گفتم شوهرم خانه نیست.» مرد به پهنای صورت لبخند زد، در را پشت سرش بست و گفت: «به من چیزی بگویید که نمیدانم.»
پیشآگاهی، تکنیکی است که نویسنده به کار میبندد تا سرنخهایی را در اختیار خواننده قرار دهد. خواننده با استفاده از این سرنخها میتواند آنچه را که قرار است بعدتر در داستان اتفاق بیفتد پیشبینی کند. به عبارت دیگر، نویسنده به نکات ظریفی اشاره میکند که از رویدادهای آتی پیرنگ خبرمیدهند و بعداً در داستان به کار میآیند.
کنش صعودی، عنصر روایی یک اثر داستانیست که از پس مقدمهچینی میآید و به نقطه اوج داستان میانجامد. کنش صعودی معمولاً به منظور ایجاد تعلیق تا رسیدن به نقطهٔ اوج به کار میرود و نباید آن را با میانهٔ داستان اشتباه کرد. هر آنچه بعد از نقطهٔ اوج میآید را کنش فرودی مینامند.
در یک اثر داستانی، نقطهٔ اوج جایی است که قهرمان با جدیترن چالش خود مواجه میشود. چالشی که اجتنابناپذیر است و بیم آن میرود که به شکست قهرمان بینجامد. نقطهٔ اوج برای مخاطب غافلگیرکننده است و او را وامیدارد داستان را با اشتیاق تا پایان دنبال کند. نقطهٔ اوج اغلب از سه بخش تشکل شدهاست. شخصیت دچار تغییر میشود، چیزی در مورد خودش یا یک شخصیت دیگر کشف میکند و مضمون داستان آشکار میشود.
کنش نزولی معمولاً در تراژدیها و داستانهای کوتاه دیده میشود. کنش نزولی پس از اوج میآید و تأثیرات آن را نمایش میدهد و در نهایت به پایانبندی یا عاقبت داستان (که گاه فاجعهبار است) میانجامد. داستان پایان مییابد و مخاطب اتفاقی که در اوج داستان رخ داده و پیامدهای آن را درک میکند.
پس از اوج، کشمکش داستان به نتیجهٔ نهایی خود میرسد. ممکن است یک تعلیق نهایی وجود داشته باشد که مخاطب را دربارهٔ پایان داستان در تردید بگذارد.
کشمکش عنصری ضروری در ادبیات داستانیست و به معنای چالشی است که قهرمان با آن روبهرو میشود و در تمام گونههای ادبیات کاربرد دارد. انواع کشمکش را بر اساس ویژگیهای قهرمان و ضدقهرمان معمولاً به این شکل طبقهبندی میکنند:
اغلب کشمکش را به پنج گونهٔ اصلی تقسیم میکنند. در دوران مدرن فرد علیه ماشین یا فرد علیه تکنولوژی هم به این طبقهبندی افزوده شدهاست.
شخصیتپردازی را یکی از عناصر بنیادین داستان میدانند. شخصیت در داستان مشارکت میکند، معمولاً یک انسان است و هویت و ویژگیهای گوناگونی دارد که از بطن داستان برآمده است. گونههای مختلف شخصیتهای داستانی از این قرارند:
تمام رویدادها به ترتیبی رخ میدهند که در متن آمدهاست. ممکن است اشارههایی به گذشته یا آینده وجود داشته باشد، اما بازگشت به گذشته یا آینده در کار نیست.
بازگشت به گذشته یا فلاشبک یعنی به میان آوردن صحنهای که روایت را از زمان فعلی داستان به زمانی در گذشته برمیگرداند. از فلاشبک اغلب به منظور بازنمایی رویدادهایی استفاده میشود که از نظر زمانی مقدم بر خط توالی اتفاقات داستان رخ دادهاند یا اطلاعاتی ضروری در مورد پیشداستان (آنچه قبل از شروع داستان رخ داده) به دست میدهند. فلاشبکهای مبتنی بر شخصیت، رویدادهای مهمی را از گذشتهٔ شخصیت بازگو میکنند که در رشد و گستردگی شخصیت نقش داشتهاست.
درست در نقطهٔ مقابل، بازگشت به آینده یا فلاشفوروارد، رویدادهایی را آشکار میکند که در آینده به وقوع خواهد پیوست. این تکنیک به منظور ایجاد تعلیق در داستان یا پرداخت شخصیت به کار برده میشود.
پرداخت صحنه، به معنای توصیف زمان و مکان داستان، را اغلب یکی از عناصر بنیادی ادبیات داستانی میدانند. در برخی موارد صحنه خود به یکی از شخصیتهای داستان بدل میشود و ممکن است لحن ویژهای به داستان بدهد.
درونمایه یا تم عصارهٔ مفهومی داستان است و اغلب آن را یکی از عناصر بنیادی ادبیات داستانی میدانند. مفهوم یا ایدهٔ محوری داستان که عنصر وحدتبخش داستان هم است. اگر بپرسند «ازاین داستان چه چیزی یادگرفتید؟» پاسخ همان درونمایه یا تم خواهد بود.
سبک چیزی نیست که نوشته شده بلکه چگونه نوشتن آن است. سبک در ادبیات داستانی به قراردادهای زبانی اشاره دارد که در ساختمان اثر به کار میروند. داستاننویس ممکن است بیان، ساختار جمله، جملهبندی، گقتوگو نویسی، یا سایر جنبههای زبانی را دستکاری کند تا سبک یا حال و هوای به خصوصی را خلق کند.
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Fiction». ویکیپدیای انگلیسی. دریافتشده در اردیبهشت ۱۳۹۰. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک).mw-parser-output cite.citation{font-style:inherit}.mw-parser-output q{quotes:”””””””‘””‘”}.mw-parser-output code.cs1-code{color:inherit;background:inherit;border:inherit;padding:inherit}.mw-parser-output .cs1-lock-free a{background:url(“//upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/65/Lock-green.svg/9px-Lock-green.svg.png”)no-repeat;background-position:right .1em center;padding-right:1em;padding-left:0}.mw-parser-output .cs1-lock-limited a,.mw-parser-output .cs1-lock-registration a{background:url(“//upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d6/Lock-gray-alt-2.svg/9px-Lock-gray-alt-2.svg.png”)no-repeat;background-position:right .1em center;padding-right:1em;padding-left:0}.mw-parser-output .cs1-lock-subscription a{background:url(“//upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/aa/Lock-red-alt-2.svg/9px-Lock-red-alt-2.svg.png”)no-repeat;background-position:right .1em center;padding-right:1em;padding-left:0}.mw-parser-output div[dir=ltr] .cs1-lock-free a,.mw-parser-output div[dir=ltr] .cs1-lock-subscription a,.mw-parser-output div[dir=ltr] .cs1-lock-limited a,.mw-parser-output div[dir=ltr] .cs1-lock-registration a{background-position:left .1em center;padding-left:1em;padding-right:0}.mw-parser-output .cs1-subscription,.mw-parser-output .cs1-registration{color:#555}.mw-parser-output .cs1-subscription span,.mw-parser-output .cs1-registration span{border-bottom:1px dotted;cursor:help}.mw-parser-output .cs1-hidden-error{display:none;font-size:100%}.mw-parser-output .cs1-visible-error{font-size:100%}.mw-parser-output .cs1-subscription,.mw-parser-output .cs1-registration,.mw-parser-output .cs1-format{font-size:95%}.mw-parser-output .cs1-kern-left,.mw-parser-output .cs1-kern-wl-left{padding-left:0.2em}.mw-parser-output .cs1-kern-right,.mw-parser-output .cs1-kern-wl-right{padding-right:0.2em}
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید
بازدید محتوا
همکاری
ابزارها
نسخهبرداری
داستان چیست
فهرست
داستان بلند به گونهای از داستانها گفته میشود که خصوصیات رمان و داستان کوتاه را هر دو در خود داشته باشد.
در داستان بلند درست مانند داستان کوتاه معنا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و فشردگی معنایی وجود دارد. همچنین شخصیتها و زمان پیوسته در حرکت هستند، تمامی شخصیتها به صورتی هماهنگ در جهت تصویر معناهای اصلی داستان نقش آفرینی میکنند و پیرنگ نیز از استحکام و انسجام بالایی برخوردار است.
حال اینکه داستان بلند همچون رمان، شخصیتها را گسترش نمیدهد و اما موضوع نیز بیشتر از وضعیتی که در داستان کوتاه دارد در آن گسترده میگردد.
پرورش شخصیت و معنا در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت میپذیرد و تا اندازهای به خصوصیات رمان نزدیک میشود.
اما باید گفت که پرورش شخصیت و معانی در رمان محدودیتی ندارد و دست نویسندهٔ رمان در این اعمال کاملاً باز است. حال اینکه داستان بلند در این راستا محدودیت دارد اما از داستان کوتاه نیز فراتر میرود.
در داستان بلند برخلاف داستان کوتاه که معمولاً تمامی شخصیتهایش از اهمیت معنایی بالایی برخوردار بوده و همه اصلی هستند شخصیتهایی فرعی وجود دارند که خواننده را همیشه به سوی شخصیتهای اصلی هدایت میکنند.
نویسنده در داستانهای بلند باید تمام خرده روایتهای داستانی را در خدمت بیان روایتهای اصلی داستان به کار گیرد. او ابتدا باید شخصیتهای اصلی داستان را انتخاب نماید و بر اساس معنایی که از آنها باید القا شود شخصیتهای فرعی را نیز وارد داستان کند و در شعاع حرکت این اشخاص قرار دهد. به گونهای که هر شخصیت فرعی که وارد داستان میشود مکملی برای معنای بیانی شخصیتهای اصلی باشد و در جهت معرفی هرچه بیشتر آنها نقش آفرینی کند….[۱]
آثاری همچون «پیرمرد و دریا» از ارنست همینگوی، «مسخ» از فرانتس کافکا، «مرگ ایوان ایلیچ» از لئو تولستوی و همچنین «بوف کور» از صادق هدایت نمونههایی از داستان بلند هستند.
لئون تولستوی
فرانتس کافکا
هنری جیمز
ارنست همینگوی
صادق هدایت
داستان
ادبیات داستانی
فلش بک
فلش بک در داستان تکنیکی است که طی آن نویسنده می تواند زمان را در متن در دست بگیرد و مخاطب و خواننده را به گذشته ببرد.فلش بک در تمام متن های داستانی کاربرد دارد.
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید
بازدید محتوا
همکاری
ابزارها
نسخهبرداری
داستان چیست
در پروژههای دیگر
فهرست
ادبیات داستانی شکلی از روایت است که در همه یا بخشی از آن به رویدادهایی اشاره میشود که واقعی نیستند، یعنی خیالی هستند و ساختهٔ ذهن نویسندهٔ اثرند. در مقابل آن ادبیات غیر داستانی قرار دارد که عمدتاً به رویدادهای واقعی میپردازد (نظیر تاریخنگاری، زندگینامهنویسی و…).[۱][۲][۳]
ادبیات داستانی یا داستان تخیلی سبکی است در ادبیات و به داستانهایی اطلاق میشود که بخشی از آن یا همه آن به صورت حکایتی یا نقلی و به شیوه خیالی و تصوری نوشته میشود. اگر چه سبک تخیلی توصیف یک اثر ادبی است اما این اصلاح و سبک برای آثار موسیقی، فیلم، مستند و تئاتر نیز استفاده میشود؛ مثلاً فیلم ارباب حلقهها و داستان آلیس در سرزمین عجایب به ترتیب یک فیلم تخیلی و یک داستان تخیلی بهشمار میروند. بر عکس سبک تخیلی سبک غیر تخیلی است که به موضوعات حقیقی مثل داستانهای تاریخی و زندگینامه میپردازد.[نیازمند منبع]
رویدادهای ادبیات داستانی واقعگرا، اگرچه خلاف واقع است، اما میتواند به راستی رخ دهد. ممکن است بعضی شخصیتها، پیشآمدها یا مکانها واقعی باشند. ممکن است در آینده رویدادهای آن به واقعیت بدل شوند. به عنوان مثال اگرچه رمان از زمین تا کره ماه ژول ورن در زمان خود چیزی بیش از تخیلات غنی نویسندهاش نبود، اما در سال ۱۹۶۹ ثابت شد که وقوع آن امکانپذیر است. ادبیات داستانی واقعگرا خود را چنان به خواننده مینمایاند که انگار رویدادهای آن در حال حاضر رخ میدهند.
ادبیات داستانی غیرواقعگرا، شامل رویدادهایی است که در زندگی واقعی امکان وقوع ندارند یا فراطبیعیاند، یا روایت دیگرگونهای از تاریخ به دست میدهند که با آنچه اسناد تاریخی گزارش میکنند، همخوانی ندارد، یا در آنها تکنولوژیهای ناممکن به کار رفتهاست. شمار قابل توجهی از این آثار در دست است، مثلاً: آلیس در سرزمین عجایب یا داستانهای کلیله و دمنه.
ادبیات غیرداستانی به بازنمایی رویدادهایی میپردازد که در واقع رخ دادهاند. این بازنمایی ممکن است صحیح باشد یا نباشد، از این رو ادبیات غیر داستانی میتواند روایتی درست یا نادرست از یک رویداد واقعی به دست دهد. با این حال، عموماً چنین پنداشته میشود که نویسندهٔ ادبیات غیرداستانی در هنگام خلق اثر صادق بودهاست. باید در نظر داشت که گزارش اعتقادات دیگران در یک اثر غیرداستانی لزوماً به معنای تأیید صحت آن اعتقادات نیست (نظیر اسطورهشناسی، دین).
ادبیات نیمهداستانی، داستانیاست که با حجم زیادی مطالب غیر داستانی (واقعی) آمیخته شده، به عنوان مثال داستانی که در توضیح آن آمدهاست: «بر اساس داستانی واقعی»، یا نسخهٔ داستانی شدهٔ یک رویداد واقعی، یا زندگینامهٔ بازسازی شده.
در میان اهل فن و نویسندگان در مورد تعداد و ترکیب عناصر بنیادین داستان اتفاق نظر وجود ندارد. به عنوان مثال:
پیرنگ، یا خط داستانی، اغلب به عنوان یکی از عناصر بنیادین ادبیات داستانی برشمرده میشود. پیرنگ عبارتاست از ساخت و پرداخت کنشهای یک داستان. در سطح خرد، پیرنگ مجموعهایست از کنشها و واکنشها، یا محرکها و پاسخ به محرکها. در سطح کلان پیرنگ آغاز، میانه و پایان دارد. اغلب آن را با نموداری کمان شکل با خطوط زیگزاگی برای نمایش اوج و فرود کنش داستان ترسیم میکنند. در سطح میانه، ساختار پیرنگ متشکل است از صحنه و پایانبندی. صحنه واحدی از درام است که در آن کنش واقع میشود. سپس، نوعی تحول یا گذار از موقعیت فعلی صورت میگیرد و در پی آن پایانبندی میآید: جمعبندی و پیامد داستان.
مقدمهچینی به معنای خلق موقعیت داستانی اولیه است. دراین مرحله صحنه به شیوههای گوناگون طراحی میشود، شخصیتها معرفی میشوند، و کشمکش آغاز میشود. برای مثال:
شبی تاریک و طوفانی بود. بیوهٔ جوان به مرد غریبه که از سر و رویش آب میچکید و کف آشپزخانهٔ زن را خیس میکرد، خیره شد. زن گفت: «به شما گفتم شوهرم خانه نیست.» مرد به پهنای صورت لبخند زد، در را پشت سرش بست و گفت: «به من چیزی بگویید که نمیدانم.»
پیشآگاهی، تکنیکی است که نویسنده به کار میبندد تا سرنخهایی را در اختیار خواننده قرار دهد. خواننده با استفاده از این سرنخها میتواند آنچه را که قرار است بعدتر در داستان اتفاق بیفتد پیشبینی کند. به عبارت دیگر، نویسنده به نکات ظریفی اشاره میکند که از رویدادهای آتی پیرنگ خبر میدهند و بعداً در داستان به کار میآیند.
کنش صعودی، عنصر روایی یک اثر داستانیست که از پس مقدمهچینی میآید و به نقطه اوج داستان میانجامد. کنش صعودی معمولاً به منظور ایجاد تعلیق تا رسیدن به نقطهٔ اوج به کار میرود و نباید آن را با میانهٔ داستان اشتباه کرد. هر آنچه بعد از نقطهٔ اوج میآید را کنش فرودی مینامند.
در یک اثر داستانی، نقطهٔ اوج جایی است که قهرمان با جدیترین چالش خود مواجه میشود. چالشی که اجتناب ناپذیر است و بیم آن میرود که به شکست قهرمان بینجامد. نقطهٔ اوج برای مخاطب غافلگیرکننده است و او را وامیدارد داستان را با اشتیاق تا پایان دنبال کند. نقطهٔ اوج اغلب از سه بخش تشکیل شدهاست. شخصیت دچار تغییر میشود، چیزی در مورد خودش یا یک شخصیت دیگر کشف میکند و مضمون داستان آشکار میشود.
کنش نزولی معمولاً در تراژدیها و داستانهای کوتاه دیده میشود. کنش نزولی پس از اوج میآید و تأثیرات آن را نمایش میدهد و در نهایت به پایانبندی یا عاقبت داستان (که گاه فاجعهبار است) میانجامد. داستان پایان مییابد و مخاطب اتفاقی که در اوج داستان رخ داده و پیامدهای آن را درک میکند.
پس از اوج، کشمکش داستان به نتیجهٔ نهایی خود میرسد. ممکن است یک تعلیق نهایی وجود داشته باشد که مخاطب را دربارهٔ پایان داستان در تردید بگذارد.
کشمکش عنصری ضروری در ادبیات داستانیست و به معنای چالشی است که قهرمان با آن روبهرو میشود و در تمام گونههای ادبیات کاربرد دارد. انواع کشمکش را بر اساس ویژگیهای قهرمان و ضدقهرمان معمولاً به این شکل طبقهبندی میکنند:
اغلب کشمکش را به پنج گونهٔ اصلی تقسیم میکنند. در دوران مدرن فرد علیه ماشین یا فرد علیه تکنولوژی هم به این طبقهبندی افزوده شدهاست.
شخصیتپردازی را یکی از عناصر بنیادین داستان میدانند. شخصیت در داستان مشارکت میکند، معمولاً یک انسان است و هویت و ویژگیهای گوناگونی دارد که از بطن داستان برآمده است. گونههای مختلف شخصیتهای داستانی از این قرارند:
فورستر شخصیتها را با توجه به عمل و ویژگیهای روانی آنها به دو دسته کلی تقسیم میکند. شخصیتهای مسطح(flat),و شخصیتهای گرد یا کروی(round).
تمام رویدادها به ترتیبی رخ میدهند که در متن آمدهاست. ممکن است اشارههایی به گذشته یا آینده وجود داشته باشد، اما بازگشت به گذشته یا آینده در کار نیست.
بازگشت به گذشته یا فلاشبک یعنی به میان آوردن صحنهای که روایت را از زمان فعلی داستان به زمانی در گذشته برمیگرداند. از فلاشبک اغلب به منظور بازنمایی رویدادهایی استفاده میشود که از نظر زمانی مقدم بر خط توالی اتفاقات داستان رخ دادهاند یا اطلاعاتی ضروری در مورد پیشداستان (آنچه قبل از شروع داستان رخ داده) به دست میدهند. فلاشبکهای مبتنی بر شخصیت، رویدادهای مهمی را از گذشتهٔ شخصیت بازگو میکنند که در رشد و گستردگی شخصیت نقش داشتهاست.
درست در نقطهٔ مقابل، بازگشت به آینده یا فلاشفوروارد، رویدادهایی را آشکار میکند که در آینده به وقوع خواهد پیوست. این تکنیک به منظور ایجاد تعلیق در داستان یا پرداخت شخصیت به کار برده میشود.
پرداخت صحنه، به معنای توصیف زمان و مکان داستان، را اغلب یکی از عناصر بنیادین ادبیات داستانی میدانند. در برخی موارد صحنه خود به یکی از شخصیتهای داستان بدل میشود و ممکن است لحن ویژهای به داستان بدهد.
درونمایه یا تم عصارهٔ مفهومی داستان است و اغلب آن را یکی از عناصر بنیادین ادبیات داستانی میدانند. مفهوم یا ایدهٔ محوری داستان که عنصر وحدتبخش داستان هم است. اگر بپرسند «ازاین داستان چه چیزی یادگرفتید؟» پاسخ همان درونمایه یا تم خواهد بود.
سبک چیزی نیست که نوشته شده بلکه چگونه نوشتن آن است. سبک در ادبیات داستانی به قراردادهای زبانی اشاره دارد که در ساختمان اثر به کار میروند. داستاننویس ممکن است بیان، ساختار جمله، جملهبندی، گفتگو نویسی، یا سایر جنبههای زبانی را دستکاری کند تا سبک یا حال و هوای به خصوصی را خلق کند. گردآورنده علی قربانی
سری مقالات داستان نویسی، قرار است در چند قسمت تولید شود.
در قسمت اول به شما می گوییم که داستان چیست ، داستان و داستان نویسی را تعریف میکنیم وبه سراغ انواع داستان میرویم و آنها را میشناسیم.
در بخش بعدی در مورد سوژه، ایده و خط طرح صحبت میکنیم و بسط آن به داستان را بررسی میکنیم.
سپس در مورد شخصیت پردازی صحبت میکنیم؛
و در انتها در مورد صحنه پردازی، توجه به جزئیات، زمان داستان و چگونگی فلش بک زدن به گذشته حرف خواهیم زد
رولان باروت در تعریف داستان میگوید: «داستان، جملهای است طولانی و هرجمله داستانی است کوتاه.»
داستان یعنی بازآفرینی رویدادها و حوادثِ به ظاهر طبیعی.
داستان تکرار واقعیتها نیست. داستان در اصل تخیلی است از واقعیت.
داستان هم میتواند بازآفرینی رویدادهای واقعی باشد و هم غیرواقعی و ساخته ذهن انسان.
داستان از قدیمیترین قالبهای هنری است که پیشینه بسیار کهنی دارد. انسانها آن را به شکلهای مختلفی برای هم نقل و بازگو کردهاند.
از وقتی انسانهای غارنشین بعد از یک روز پر شکار و پرتلاش کنار هم مینشسته، آتش روشن میکردند و رویدادها را برای هم تعریف میکردند، داستان بوده تا همین حالا که شکلهای بسیار مختلفی به خود گرفته است.
نویسندگان مختلفی به وجود آمدهاند، داستانهای شنیدنی زیادی خلق شدهاند و عرصههای ادبیات بسیار گسترده شده است.
طبق یک تعریف دیگر:
داستان، ایجاد کردن شخصیتهای تخیلی و توضیح روابط آن شخصیتها و رو به رو شدن داستان با رویدادها و حوادث، از تجربیات خلاقانه یک نویسنده است.
داستان چیست
پیدایش داستان به سبک کنونی را به قرنها قبل نسبت میدهند.
در کشور ایران، سعدی شیرازی (ملقب به شیخ اجل) داستانهای زیادی را در قالب حکایات گلستان و بوستان روایت کرده است.
مولوی در همان قرون، داستانهای فلسفی میگفت منتها در قالب نظم. (داستان معمولاً قالب نثر دارد).
قبل از همه اینها، عطار نیشابوری بود که داستانهای فوق العاده خود را در قالب نظم درآورده بود.
پنج گنج نظامی و شاهنامه فردوسی نیز از مهمترین نمونههای داستان است.
کمی به عقبتر برویم. جایی که قرآن و انجیل حاوی داستانهای زیبایی بودند. البته داستانهایی که مدنظر ماست، از نظر ساختار و محتوا با داستانهای قدیمی متفاوت است.
در این سلسله مقالات میخواهیم به شما یاد بدهیم که چگونه داستان نویسی کنید.
هیچ موقع انسان از داستان بی نیاز نخواهد شد. داستانها دارای جنبههای پندآموز و عبرت انگیز در زندگی انسانها هستند و به نوعی درس زندگی، یادگیری و تجربه بهتر زیستن را به انسان میآموزند؛ بنابراین هیچ عصر و دورهای نمیتوانید پیدا کنید که داستانی در آن خلق نشده باشد.
اگر چه اصول داستان نویسی، تغییرات بسیار زیادی کرده و نمیتوانیم هیچ سفارش، توصیه یا قاعدهای برای آن در نظر بگیریم، اما به طور کلی هر داستان به طور معمول دارای ویژگیهای زیر است:
1- (معمولاً) به نثر است
2- در داستان، تخیل به کار رفته است
3- هر داستان حادثهای را نقل میکند
4- ساختار داستان بر رابطه علت و معلول استوار است
5- حجم آن مشخص است
بد نیست قبل از اینکه بدانیم چطور باید داستان نویسی کنیم، انواع داستان را بشناسیم.
معمولاً به جز داستانهای غیرمتعارف یا خارج از تقسیم بندیهای رایج، داستان به انواع زیر تقسیم میشود:
نسبت به گذشته که مردم زمان زیادتری داشتند و وقت کمتری را در جاهایی مثل شبکههای اجتماعی میگذراندند، داستان کوتاه محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
داستان کوتاه نوعی از داستان است که هم حجم کوتاهتری نسبت به داستان بلند دارد. (معمولاً بین 3500 تا 12000 کلمه).
فرق داستان کوتاه و بلند در این است که معمولاً در داستان کوتاه، نویسنده تنها برشی از حادثه یا واقعه را بیان میکند اما در داستان بلند، نویسنده زوایای متنوع و مختلفی از آن رویداد را بررسی میکند.
در داستان بلند شخصیت پردازی بیشتری صورت میگیرد و دست نویسنده برای بسط داستان بازتر است.
در داستان کوتاه، ایجاز و اختصار متن بسیار مهم است. باید بتوانید در کوتاهترین زمان و با کمترین تعداد کلمات، مفهوم اصلی را به مخاطب منتقل کنید.
بهترین نویسندگان داستان کوتاه در جهان
بهترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران
محمدعلی جمالزاده از بهترین و بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران و ملقب به پدر داستان کوتاه در ایران است. جلال آلاحمد، مهدی اخوان ثالث، محمود اعتمادزاده، صادق چوبک، سیمین دانشور، غلامحسین ساعدی، صادق کرمیار، هوشنگ گلشیری، احمد محمود، بیژن نجدی و صادق هدایت از مشهورترین نویسندگان داستان کوتاه ایران هستند.
در داستان بلند هم مثل داستان کوتاه، معنا و مفهوم، اهمیت زیادی دارد؛ اما برای حجم داستان معمولاً محدودیتی وجود ندارد.
البته باید مراقب باشید که حجم زیاد، معنای اثر را تحت الشعاع قرار ندهد و به قول معروف «آب به داستانتان اضافه نشود».
شخصیتها و زمان در داستان بلند پیوسته در حرکت هستند،
شخصیت پردازی (که در مقالات بعدی به آن پرداخته خواهد شد)، در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت میپذیرد و تا اندازهای به خصوصیات رمان نزدیک میشود.
از مشهورترین داستان بلندنویسان خارجی میتوانیم به لئو تولستوی، فرانتس کافکا، هنری جیمز، ارنست همینگوی و از داستان بلند نویسان ایرانی به صادق هدایت، بزرگ علوی و نادر ابراهیمی اشاره کنیم.
رُمان چیزی بین داستان کوتاه و داستان بلند است. تعداد کلمات رمان در حدود 50 هزار کلمه است.
در دو قرن گذشته، رمان تبدیل به یکی از مهمترین اشکال ادبی شدهاست. کلمه «رمان» یک واژه فرانسوی است.
رمان در معنای مدرن آن، زیرمجموعه داستان طبقهبندی میشود. گرچه به اشتباه تصور میشود که رمان، از داستان بلند بلندتر است.
رمان نویسان ایرانی مثل زویا پیرزاد، نادر ابراهیمی، محمود دولت آبادی، علی محمد افغانی و مصطفی مستور را نام ببریم.
داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه داستانی حتی کم حجمتر از «داستان کوتاه» است.
داستانک نهایتاً باید بتواند در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته منظور و مفهوم خود را برساند. داستانک برای جذابیت خود باید عنصری غافلگیر کننده یا شوکه کننده داشته باشد یا حاوی شوخی یا نمایش لحظهای باشد.
مثلاً به داستانک زیر توجه کنید:
این گونه داستانها برای اولین بار در سایتهای اشتراک ویدئو مثل آپارات و یوتیوب به وجود آمدند.
در این داستانها (که کمیکهای امروزی را به وجود آوردهاند) از شخصیتهای درون فیلمها، انیمیشنها و در مواردی بازیها استفاده میشود.
عکس یا فیلم در این گونه داستانها در پیش زمینه قرار میگیرد که در آن شخصیت داستان وجود دارد و دیالوگ این شخصیت به صورت زیرنویس در ویدئو نوشته میشود. سپس مجموعهای از این فیلمهای ادیت شده یا عکسها داستان را با زیرنویسی که دارند بیان میکنند. معمولاً در این گونه داستانها از موسیقی ترجیحاً هماهنگ با داستان استفاده میشود تا هیجان بیشتری بر انگیزاند. این نوع داستان با وجود نوپا بودن به سرعت میان نوجوانان رواج پیدا کرد.
رفتار قاطعانه چیست؟ راهنمای جامع و گام به گام قاطعیت
اهمال کاری چیست؟ تعریف، دلایل، راهکارها و معرفی کتاب
فن بیان چیست و چه کاربردهایی دارد؟ + روش تقویت این مهارت!
تمرینات عملی فن بیان | 14 تمرین ساده و بدون هزینه! + PDF
چگونه فن بیان خوبی داشته باشیم و خوب صحبت کنیم؟
یازده راه علمی برای یک ارتباط اولیه عالی
چطور پس انداز کنیم؟ آموزش پس انداز کردن پول
افراد خجالتی چه خصوصیاتی دارند؟
چگونه بر اهداف خود تمرکز کنیم؟ تمرکز بر هدف بلند مدت
اعتماد به نفس چیست؟ بهترین راهکارهای افزایش اعتماد به نفس
انتخاب موضوع سخنرانی و کنفرانس ( و لکچر) | بهترین موضوعات سخنرانی
چطور پررو باشیم؟ 7 تمرین کاربردی برای پررو شدن!
عادت چیست و چطور عادت بسازیم؟ +یک فیلم عجیب (پیام بهرام پور در شبکه آموزش)
چرا رسالت زندگی مان را پیدا نمی کنیم ؟
چگونه روان و شمرده حرف بزنیم؟ + 14 راه مؤثر و کاربردی
فرق خجولی با شرم و حیا چیست؟
15 نکته کاربردی برای مدیریت مشتریان ناراضی
چطور در مقابل رفتار بد دیگران، خوب رفتار کنیم؟ (یک سوال از پیام)
چگونه مودبانه صحبت کنیم؟ اثرگذاری بیشتر کلام
داستان چیست
30 جمله در مورد قدرت اراده و پشتکار
پرزنتر چیست؟ همه چیز در مورد کنترل از راه دور پاورپوینت (Presenter)
چرا عادت های کوچک شگفت انگیزند؟
سخت کوشی افراد موفق + 13 نمونه موردی
غلبه بر رودربایستی ؛ چطور حرفهای رفتار کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
تپش قلب هنگام سخنرانی ؛ دقیقاً چه کنیم؟
چطور با افکار مزاحم مبارزه کنیم ؟ (یک سوال از پیام)
چگونه پرانرژی صحبت کنیم؟ +تمرینات صوتی و ویدئویی
لیست محصولات رایگان بیشتر از یک
پیدا کردن ارزش های زندگی + چند تمرین اختصاصی (لایو اینستاگرامی)
یادگیری زبان انگلیسی در کوتاهترین زمان + (دانلود 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی)
حذف تکیه کلام و صدای اِ هنگام صحبت کردن (رادیو سخنرانی 8)
تکنیک های شاد زیستن؛ 11 راه ساده برای شاد بودن
با افراد فضول چطور برخورد کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
چطور تاثیر روانی اخبار منفی را کم کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
چطور بداهه گوی خوبی باشیم؟
مقاله تخصصی انتخاب اسم برند + مثال های عالی و کاربردی
فواید کتاب خوانی | 10 فایده کتاب خواندن
ورزش های تمرکز ذهن ؛ 5 تمرین تازه و کاربردی
برترین تکنیک های تندخوانی | تونستی کتابهاتو بخونی؟
چطور باارزشهایمان زندگی کنیم؟ +لیست ارزش های زندگی
رهایی از شلوغی ذهن | از تشویش به آرامش!
تایپ ده انگشتی؛ چطور به سرعت تایپ کنیم؟
طرز فکر افراد موفق چطور باعث موفقیت آن ها می شود؟ کارل دوک
تمرینات فن بیان pdf ؛ پنج تمرین عالی به همراه فیلم
چگونه احساس شادی کنیم ؟ 10 روش رایگان برای همین الان!
هفت نکته مهم برای هدف گذاری در زندگی (محمدپیام بهرام پور در برنامه وقت کار)
زبان بدن چیست؟ قوانین، تکنیکها و نکات مهم!
آیا هدف گذاری smart غلط است؟ معایب آن چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
خیلی مختصر و مفید بود
سلام اقای قیصری عزیز
خیلی ممنون از کامنت شما.
خوشحالیم که مجموعه بیشتر ار یک نفر رو برای رشد خودتون انتخاب کردین.
ما رو در جریان موفقیت های بیشترتون قرار بدین.
ممنون از همراهی شما.
آدرس: تهران – سعادت آباد – بلوار دریا – خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپهای) – نبش کوچه شادی ۱ – پلاک ۱ – طبقه 5
تلفن : 02191090908
کد پستی: 1998867186
استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی است. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.نسخه سایت: ۳.۰.۰
محصولات من
خانه
دوره های رایگان
نشانی مقصد را وارد نمایید
یا پیوند به محتوای موجود
تمرینات فن بیان pdf ؛ پنج تمرین عالی به همراه فیلم
سری مقالات داستان نویسی، قرار است در چند قسمت تولید شود.
در قسمت اول به شما می گوییم که داستان چیست ، داستان و داستان نویسی را تعریف میکنیم وبه سراغ انواع داستان میرویم و آنها را میشناسیم.
در بخش بعدی در مورد سوژه، ایده و خط طرح صحبت میکنیم و بسط آن به داستان را بررسی میکنیم.
سپس در مورد شخصیت پردازی صحبت میکنیم؛
و در انتها در مورد صحنه پردازی، توجه به جزئیات، زمان داستان و چگونگی فلش بک زدن به گذشته حرف خواهیم زد
رولان باروت در تعریف داستان میگوید: «داستان، جملهای است طولانی و هرجمله داستانی است کوتاه.»
داستان یعنی بازآفرینی رویدادها و حوادثِ به ظاهر طبیعی.
داستان تکرار واقعیتها نیست. داستان در اصل تخیلی است از واقعیت.
داستان هم میتواند بازآفرینی رویدادهای واقعی باشد و هم غیرواقعی و ساخته ذهن انسان.
داستان از قدیمیترین قالبهای هنری است که پیشینه بسیار کهنی دارد. انسانها آن را به شکلهای مختلفی برای هم نقل و بازگو کردهاند.
از وقتی انسانهای غارنشین بعد از یک روز پر شکار و پرتلاش کنار هم مینشسته، آتش روشن میکردند و رویدادها را برای هم تعریف میکردند، داستان بوده تا همین حالا که شکلهای بسیار مختلفی به خود گرفته است.
نویسندگان مختلفی به وجود آمدهاند، داستانهای شنیدنی زیادی خلق شدهاند و عرصههای ادبیات بسیار گسترده شده است.
طبق یک تعریف دیگر:
داستان، ایجاد کردن شخصیتهای تخیلی و توضیح روابط آن شخصیتها و رو به رو شدن داستان با رویدادها و حوادث، از تجربیات خلاقانه یک نویسنده است.
داستان چیست
پیدایش داستان به سبک کنونی را به قرنها قبل نسبت میدهند.
در کشور ایران، سعدی شیرازی (ملقب به شیخ اجل) داستانهای زیادی را در قالب حکایات گلستان و بوستان روایت کرده است.
مولوی در همان قرون، داستانهای فلسفی میگفت منتها در قالب نظم. (داستان معمولاً قالب نثر دارد).
قبل از همه اینها، عطار نیشابوری بود که داستانهای فوق العاده خود را در قالب نظم درآورده بود.
پنج گنج نظامی و شاهنامه فردوسی نیز از مهمترین نمونههای داستان است.
کمی به عقبتر برویم. جایی که قرآن و انجیل حاوی داستانهای زیبایی بودند. البته داستانهایی که مدنظر ماست، از نظر ساختار و محتوا با داستانهای قدیمی متفاوت است.
در این سلسله مقالات میخواهیم به شما یاد بدهیم که چگونه داستان نویسی کنید.
هیچ موقع انسان از داستان بی نیاز نخواهد شد. داستانها دارای جنبههای پندآموز و عبرت انگیز در زندگی انسانها هستند و به نوعی درس زندگی، یادگیری و تجربه بهتر زیستن را به انسان میآموزند؛ بنابراین هیچ عصر و دورهای نمیتوانید پیدا کنید که داستانی در آن خلق نشده باشد.
اگر چه اصول داستان نویسی، تغییرات بسیار زیادی کرده و نمیتوانیم هیچ سفارش، توصیه یا قاعدهای برای آن در نظر بگیریم، اما به طور کلی هر داستان به طور معمول دارای ویژگیهای زیر است:
1- (معمولاً) به نثر است
2- در داستان، تخیل به کار رفته است
3- هر داستان حادثهای را نقل میکند
4- ساختار داستان بر رابطه علت و معلول استوار است
5- حجم آن مشخص است
بد نیست قبل از اینکه بدانیم چطور باید داستان نویسی کنیم، انواع داستان را بشناسیم.
معمولاً به جز داستانهای غیرمتعارف یا خارج از تقسیم بندیهای رایج، داستان به انواع زیر تقسیم میشود:
نسبت به گذشته که مردم زمان زیادتری داشتند و وقت کمتری را در جاهایی مثل شبکههای اجتماعی میگذراندند، داستان کوتاه محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
داستان کوتاه نوعی از داستان است که هم حجم کوتاهتری نسبت به داستان بلند دارد. (معمولاً بین 3500 تا 12000 کلمه).
فرق داستان کوتاه و بلند در این است که معمولاً در داستان کوتاه، نویسنده تنها برشی از حادثه یا واقعه را بیان میکند اما در داستان بلند، نویسنده زوایای متنوع و مختلفی از آن رویداد را بررسی میکند.
در داستان بلند شخصیت پردازی بیشتری صورت میگیرد و دست نویسنده برای بسط داستان بازتر است.
در داستان کوتاه، ایجاز و اختصار متن بسیار مهم است. باید بتوانید در کوتاهترین زمان و با کمترین تعداد کلمات، مفهوم اصلی را به مخاطب منتقل کنید.
بهترین نویسندگان داستان کوتاه در جهان
بهترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران
محمدعلی جمالزاده از بهترین و بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران و ملقب به پدر داستان کوتاه در ایران است. جلال آلاحمد، مهدی اخوان ثالث، محمود اعتمادزاده، صادق چوبک، سیمین دانشور، غلامحسین ساعدی، صادق کرمیار، هوشنگ گلشیری، احمد محمود، بیژن نجدی و صادق هدایت از مشهورترین نویسندگان داستان کوتاه ایران هستند.
در داستان بلند هم مثل داستان کوتاه، معنا و مفهوم، اهمیت زیادی دارد؛ اما برای حجم داستان معمولاً محدودیتی وجود ندارد.
البته باید مراقب باشید که حجم زیاد، معنای اثر را تحت الشعاع قرار ندهد و به قول معروف «آب به داستانتان اضافه نشود».
شخصیتها و زمان در داستان بلند پیوسته در حرکت هستند،
شخصیت پردازی (که در مقالات بعدی به آن پرداخته خواهد شد)، در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت میپذیرد و تا اندازهای به خصوصیات رمان نزدیک میشود.
از مشهورترین داستان بلندنویسان خارجی میتوانیم به لئو تولستوی، فرانتس کافکا، هنری جیمز، ارنست همینگوی و از داستان بلند نویسان ایرانی به صادق هدایت، بزرگ علوی و نادر ابراهیمی اشاره کنیم.
رُمان چیزی بین داستان کوتاه و داستان بلند است. تعداد کلمات رمان در حدود 50 هزار کلمه است.
در دو قرن گذشته، رمان تبدیل به یکی از مهمترین اشکال ادبی شدهاست. کلمه «رمان» یک واژه فرانسوی است.
رمان در معنای مدرن آن، زیرمجموعه داستان طبقهبندی میشود. گرچه به اشتباه تصور میشود که رمان، از داستان بلند بلندتر است.
رمان نویسان ایرانی مثل زویا پیرزاد، نادر ابراهیمی، محمود دولت آبادی، علی محمد افغانی و مصطفی مستور را نام ببریم.
داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه داستانی حتی کم حجمتر از «داستان کوتاه» است.
داستانک نهایتاً باید بتواند در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته منظور و مفهوم خود را برساند. داستانک برای جذابیت خود باید عنصری غافلگیر کننده یا شوکه کننده داشته باشد یا حاوی شوخی یا نمایش لحظهای باشد.
مثلاً به داستانک زیر توجه کنید:
این گونه داستانها برای اولین بار در سایتهای اشتراک ویدئو مثل آپارات و یوتیوب به وجود آمدند.
در این داستانها (که کمیکهای امروزی را به وجود آوردهاند) از شخصیتهای درون فیلمها، انیمیشنها و در مواردی بازیها استفاده میشود.
عکس یا فیلم در این گونه داستانها در پیش زمینه قرار میگیرد که در آن شخصیت داستان وجود دارد و دیالوگ این شخصیت به صورت زیرنویس در ویدئو نوشته میشود. سپس مجموعهای از این فیلمهای ادیت شده یا عکسها داستان را با زیرنویسی که دارند بیان میکنند. معمولاً در این گونه داستانها از موسیقی ترجیحاً هماهنگ با داستان استفاده میشود تا هیجان بیشتری بر انگیزاند. این نوع داستان با وجود نوپا بودن به سرعت میان نوجوانان رواج پیدا کرد.
رفتار قاطعانه چیست؟ راهنمای جامع و گام به گام قاطعیت
اهمال کاری چیست؟ تعریف، دلایل، راهکارها و معرفی کتاب
فن بیان چیست و چه کاربردهایی دارد؟ + روش تقویت این مهارت!
تمرینات عملی فن بیان | 14 تمرین ساده و بدون هزینه! + PDF
چگونه فن بیان خوبی داشته باشیم و خوب صحبت کنیم؟
یازده راه علمی برای یک ارتباط اولیه عالی
چطور پس انداز کنیم؟ آموزش پس انداز کردن پول
افراد خجالتی چه خصوصیاتی دارند؟
چگونه بر اهداف خود تمرکز کنیم؟ تمرکز بر هدف بلند مدت
اعتماد به نفس چیست؟ بهترین راهکارهای افزایش اعتماد به نفس
انتخاب موضوع سخنرانی و کنفرانس ( و لکچر) | بهترین موضوعات سخنرانی
چطور پررو باشیم؟ 7 تمرین کاربردی برای پررو شدن!
عادت چیست و چطور عادت بسازیم؟ +یک فیلم عجیب (پیام بهرام پور در شبکه آموزش)
چرا رسالت زندگی مان را پیدا نمی کنیم ؟
چگونه روان و شمرده حرف بزنیم؟ + 14 راه مؤثر و کاربردی
فرق خجولی با شرم و حیا چیست؟
15 نکته کاربردی برای مدیریت مشتریان ناراضی
چطور در مقابل رفتار بد دیگران، خوب رفتار کنیم؟ (یک سوال از پیام)
چگونه مودبانه صحبت کنیم؟ اثرگذاری بیشتر کلام
داستان چیست
30 جمله در مورد قدرت اراده و پشتکار
پرزنتر چیست؟ همه چیز در مورد کنترل از راه دور پاورپوینت (Presenter)
چرا عادت های کوچک شگفت انگیزند؟
سخت کوشی افراد موفق + 13 نمونه موردی
غلبه بر رودربایستی ؛ چطور حرفهای رفتار کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
تپش قلب هنگام سخنرانی ؛ دقیقاً چه کنیم؟
چطور با افکار مزاحم مبارزه کنیم ؟ (یک سوال از پیام)
چگونه پرانرژی صحبت کنیم؟ +تمرینات صوتی و ویدئویی
لیست محصولات رایگان بیشتر از یک
پیدا کردن ارزش های زندگی + چند تمرین اختصاصی (لایو اینستاگرامی)
یادگیری زبان انگلیسی در کوتاهترین زمان + (دانلود 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی)
حذف تکیه کلام و صدای اِ هنگام صحبت کردن (رادیو سخنرانی 8)
تکنیک های شاد زیستن؛ 11 راه ساده برای شاد بودن
با افراد فضول چطور برخورد کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
چطور تاثیر روانی اخبار منفی را کم کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
چطور بداهه گوی خوبی باشیم؟
مقاله تخصصی انتخاب اسم برند + مثال های عالی و کاربردی
فواید کتاب خوانی | 10 فایده کتاب خواندن
ورزش های تمرکز ذهن ؛ 5 تمرین تازه و کاربردی
برترین تکنیک های تندخوانی | تونستی کتابهاتو بخونی؟
چطور باارزشهایمان زندگی کنیم؟ +لیست ارزش های زندگی
رهایی از شلوغی ذهن | از تشویش به آرامش!
تایپ ده انگشتی؛ چطور به سرعت تایپ کنیم؟
طرز فکر افراد موفق چطور باعث موفقیت آن ها می شود؟ کارل دوک
تمرینات فن بیان pdf ؛ پنج تمرین عالی به همراه فیلم
چگونه احساس شادی کنیم ؟ 10 روش رایگان برای همین الان!
هفت نکته مهم برای هدف گذاری در زندگی (محمدپیام بهرام پور در برنامه وقت کار)
زبان بدن چیست؟ قوانین، تکنیکها و نکات مهم!
آیا هدف گذاری smart غلط است؟ معایب آن چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
خیلی مختصر و مفید بود
سلام اقای قیصری عزیز
خیلی ممنون از کامنت شما.
خوشحالیم که مجموعه بیشتر ار یک نفر رو برای رشد خودتون انتخاب کردین.
ما رو در جریان موفقیت های بیشترتون قرار بدین.
ممنون از همراهی شما.
آدرس: تهران – سعادت آباد – بلوار دریا – خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپهای) – نبش کوچه شادی ۱ – پلاک ۱ – طبقه 5
تلفن : 02191090908
کد پستی: 1998867186
استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی است. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.نسخه سایت: ۳.۰.۰
محصولات من
خانه
دوره های رایگان
نشانی مقصد را وارد نمایید
یا پیوند به محتوای موجود
تمرینات فن بیان pdf ؛ پنج تمرین عالی به همراه فیلم
سری مقالات داستان نویسی، قرار است در چند قسمت تولید شود.
در قسمت اول به شما می گوییم که داستان چیست ، داستان و داستان نویسی را تعریف میکنیم وبه سراغ انواع داستان میرویم و آنها را میشناسیم.
در بخش بعدی در مورد سوژه، ایده و خط طرح صحبت میکنیم و بسط آن به داستان را بررسی میکنیم.
سپس در مورد شخصیت پردازی صحبت میکنیم؛
و در انتها در مورد صحنه پردازی، توجه به جزئیات، زمان داستان و چگونگی فلش بک زدن به گذشته حرف خواهیم زد
رولان باروت در تعریف داستان میگوید: «داستان، جملهای است طولانی و هرجمله داستانی است کوتاه.»
داستان یعنی بازآفرینی رویدادها و حوادثِ به ظاهر طبیعی.
داستان تکرار واقعیتها نیست. داستان در اصل تخیلی است از واقعیت.
داستان هم میتواند بازآفرینی رویدادهای واقعی باشد و هم غیرواقعی و ساخته ذهن انسان.
داستان از قدیمیترین قالبهای هنری است که پیشینه بسیار کهنی دارد. انسانها آن را به شکلهای مختلفی برای هم نقل و بازگو کردهاند.
از وقتی انسانهای غارنشین بعد از یک روز پر شکار و پرتلاش کنار هم مینشسته، آتش روشن میکردند و رویدادها را برای هم تعریف میکردند، داستان بوده تا همین حالا که شکلهای بسیار مختلفی به خود گرفته است.
نویسندگان مختلفی به وجود آمدهاند، داستانهای شنیدنی زیادی خلق شدهاند و عرصههای ادبیات بسیار گسترده شده است.
طبق یک تعریف دیگر:
داستان، ایجاد کردن شخصیتهای تخیلی و توضیح روابط آن شخصیتها و رو به رو شدن داستان با رویدادها و حوادث، از تجربیات خلاقانه یک نویسنده است.
داستان چیست
پیدایش داستان به سبک کنونی را به قرنها قبل نسبت میدهند.
در کشور ایران، سعدی شیرازی (ملقب به شیخ اجل) داستانهای زیادی را در قالب حکایات گلستان و بوستان روایت کرده است.
مولوی در همان قرون، داستانهای فلسفی میگفت منتها در قالب نظم. (داستان معمولاً قالب نثر دارد).
قبل از همه اینها، عطار نیشابوری بود که داستانهای فوق العاده خود را در قالب نظم درآورده بود.
پنج گنج نظامی و شاهنامه فردوسی نیز از مهمترین نمونههای داستان است.
کمی به عقبتر برویم. جایی که قرآن و انجیل حاوی داستانهای زیبایی بودند. البته داستانهایی که مدنظر ماست، از نظر ساختار و محتوا با داستانهای قدیمی متفاوت است.
در این سلسله مقالات میخواهیم به شما یاد بدهیم که چگونه داستان نویسی کنید.
هیچ موقع انسان از داستان بی نیاز نخواهد شد. داستانها دارای جنبههای پندآموز و عبرت انگیز در زندگی انسانها هستند و به نوعی درس زندگی، یادگیری و تجربه بهتر زیستن را به انسان میآموزند؛ بنابراین هیچ عصر و دورهای نمیتوانید پیدا کنید که داستانی در آن خلق نشده باشد.
اگر چه اصول داستان نویسی، تغییرات بسیار زیادی کرده و نمیتوانیم هیچ سفارش، توصیه یا قاعدهای برای آن در نظر بگیریم، اما به طور کلی هر داستان به طور معمول دارای ویژگیهای زیر است:
1- (معمولاً) به نثر است
2- در داستان، تخیل به کار رفته است
3- هر داستان حادثهای را نقل میکند
4- ساختار داستان بر رابطه علت و معلول استوار است
5- حجم آن مشخص است
بد نیست قبل از اینکه بدانیم چطور باید داستان نویسی کنیم، انواع داستان را بشناسیم.
معمولاً به جز داستانهای غیرمتعارف یا خارج از تقسیم بندیهای رایج، داستان به انواع زیر تقسیم میشود:
نسبت به گذشته که مردم زمان زیادتری داشتند و وقت کمتری را در جاهایی مثل شبکههای اجتماعی میگذراندند، داستان کوتاه محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
داستان کوتاه نوعی از داستان است که هم حجم کوتاهتری نسبت به داستان بلند دارد. (معمولاً بین 3500 تا 12000 کلمه).
فرق داستان کوتاه و بلند در این است که معمولاً در داستان کوتاه، نویسنده تنها برشی از حادثه یا واقعه را بیان میکند اما در داستان بلند، نویسنده زوایای متنوع و مختلفی از آن رویداد را بررسی میکند.
در داستان بلند شخصیت پردازی بیشتری صورت میگیرد و دست نویسنده برای بسط داستان بازتر است.
در داستان کوتاه، ایجاز و اختصار متن بسیار مهم است. باید بتوانید در کوتاهترین زمان و با کمترین تعداد کلمات، مفهوم اصلی را به مخاطب منتقل کنید.
بهترین نویسندگان داستان کوتاه در جهان
بهترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران
محمدعلی جمالزاده از بهترین و بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران و ملقب به پدر داستان کوتاه در ایران است. جلال آلاحمد، مهدی اخوان ثالث، محمود اعتمادزاده، صادق چوبک، سیمین دانشور، غلامحسین ساعدی، صادق کرمیار، هوشنگ گلشیری، احمد محمود، بیژن نجدی و صادق هدایت از مشهورترین نویسندگان داستان کوتاه ایران هستند.
در داستان بلند هم مثل داستان کوتاه، معنا و مفهوم، اهمیت زیادی دارد؛ اما برای حجم داستان معمولاً محدودیتی وجود ندارد.
البته باید مراقب باشید که حجم زیاد، معنای اثر را تحت الشعاع قرار ندهد و به قول معروف «آب به داستانتان اضافه نشود».
شخصیتها و زمان در داستان بلند پیوسته در حرکت هستند،
شخصیت پردازی (که در مقالات بعدی به آن پرداخته خواهد شد)، در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت میپذیرد و تا اندازهای به خصوصیات رمان نزدیک میشود.
از مشهورترین داستان بلندنویسان خارجی میتوانیم به لئو تولستوی، فرانتس کافکا، هنری جیمز، ارنست همینگوی و از داستان بلند نویسان ایرانی به صادق هدایت، بزرگ علوی و نادر ابراهیمی اشاره کنیم.
رُمان چیزی بین داستان کوتاه و داستان بلند است. تعداد کلمات رمان در حدود 50 هزار کلمه است.
در دو قرن گذشته، رمان تبدیل به یکی از مهمترین اشکال ادبی شدهاست. کلمه «رمان» یک واژه فرانسوی است.
رمان در معنای مدرن آن، زیرمجموعه داستان طبقهبندی میشود. گرچه به اشتباه تصور میشود که رمان، از داستان بلند بلندتر است.
رمان نویسان ایرانی مثل زویا پیرزاد، نادر ابراهیمی، محمود دولت آبادی، علی محمد افغانی و مصطفی مستور را نام ببریم.
داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه داستانی حتی کم حجمتر از «داستان کوتاه» است.
داستانک نهایتاً باید بتواند در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته منظور و مفهوم خود را برساند. داستانک برای جذابیت خود باید عنصری غافلگیر کننده یا شوکه کننده داشته باشد یا حاوی شوخی یا نمایش لحظهای باشد.
مثلاً به داستانک زیر توجه کنید:
این گونه داستانها برای اولین بار در سایتهای اشتراک ویدئو مثل آپارات و یوتیوب به وجود آمدند.
در این داستانها (که کمیکهای امروزی را به وجود آوردهاند) از شخصیتهای درون فیلمها، انیمیشنها و در مواردی بازیها استفاده میشود.
عکس یا فیلم در این گونه داستانها در پیش زمینه قرار میگیرد که در آن شخصیت داستان وجود دارد و دیالوگ این شخصیت به صورت زیرنویس در ویدئو نوشته میشود. سپس مجموعهای از این فیلمهای ادیت شده یا عکسها داستان را با زیرنویسی که دارند بیان میکنند. معمولاً در این گونه داستانها از موسیقی ترجیحاً هماهنگ با داستان استفاده میشود تا هیجان بیشتری بر انگیزاند. این نوع داستان با وجود نوپا بودن به سرعت میان نوجوانان رواج پیدا کرد.
رفتار قاطعانه چیست؟ راهنمای جامع و گام به گام قاطعیت
اهمال کاری چیست؟ تعریف، دلایل، راهکارها و معرفی کتاب
فن بیان چیست و چه کاربردهایی دارد؟ + روش تقویت این مهارت!
تمرینات عملی فن بیان | 14 تمرین ساده و بدون هزینه! + PDF
چگونه فن بیان خوبی داشته باشیم و خوب صحبت کنیم؟
یازده راه علمی برای یک ارتباط اولیه عالی
چطور پس انداز کنیم؟ آموزش پس انداز کردن پول
افراد خجالتی چه خصوصیاتی دارند؟
چگونه بر اهداف خود تمرکز کنیم؟ تمرکز بر هدف بلند مدت
اعتماد به نفس چیست؟ بهترین راهکارهای افزایش اعتماد به نفس
انتخاب موضوع سخنرانی و کنفرانس ( و لکچر) | بهترین موضوعات سخنرانی
چطور پررو باشیم؟ 7 تمرین کاربردی برای پررو شدن!
عادت چیست و چطور عادت بسازیم؟ +یک فیلم عجیب (پیام بهرام پور در شبکه آموزش)
چرا رسالت زندگی مان را پیدا نمی کنیم ؟
چگونه روان و شمرده حرف بزنیم؟ + 14 راه مؤثر و کاربردی
فرق خجولی با شرم و حیا چیست؟
15 نکته کاربردی برای مدیریت مشتریان ناراضی
چطور در مقابل رفتار بد دیگران، خوب رفتار کنیم؟ (یک سوال از پیام)
چگونه مودبانه صحبت کنیم؟ اثرگذاری بیشتر کلام
داستان چیست
30 جمله در مورد قدرت اراده و پشتکار
پرزنتر چیست؟ همه چیز در مورد کنترل از راه دور پاورپوینت (Presenter)
چرا عادت های کوچک شگفت انگیزند؟
سخت کوشی افراد موفق + 13 نمونه موردی
غلبه بر رودربایستی ؛ چطور حرفهای رفتار کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
تپش قلب هنگام سخنرانی ؛ دقیقاً چه کنیم؟
چطور با افکار مزاحم مبارزه کنیم ؟ (یک سوال از پیام)
چگونه پرانرژی صحبت کنیم؟ +تمرینات صوتی و ویدئویی
لیست محصولات رایگان بیشتر از یک
پیدا کردن ارزش های زندگی + چند تمرین اختصاصی (لایو اینستاگرامی)
یادگیری زبان انگلیسی در کوتاهترین زمان + (دانلود 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی)
حذف تکیه کلام و صدای اِ هنگام صحبت کردن (رادیو سخنرانی 8)
تکنیک های شاد زیستن؛ 11 راه ساده برای شاد بودن
با افراد فضول چطور برخورد کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
چطور تاثیر روانی اخبار منفی را کم کنیم؟ (یک سؤال از پیام)
چطور بداهه گوی خوبی باشیم؟
مقاله تخصصی انتخاب اسم برند + مثال های عالی و کاربردی
فواید کتاب خوانی | 10 فایده کتاب خواندن
ورزش های تمرکز ذهن ؛ 5 تمرین تازه و کاربردی
برترین تکنیک های تندخوانی | تونستی کتابهاتو بخونی؟
چطور باارزشهایمان زندگی کنیم؟ +لیست ارزش های زندگی
رهایی از شلوغی ذهن | از تشویش به آرامش!
تایپ ده انگشتی؛ چطور به سرعت تایپ کنیم؟
طرز فکر افراد موفق چطور باعث موفقیت آن ها می شود؟ کارل دوک
تمرینات فن بیان pdf ؛ پنج تمرین عالی به همراه فیلم
چگونه احساس شادی کنیم ؟ 10 روش رایگان برای همین الان!
هفت نکته مهم برای هدف گذاری در زندگی (محمدپیام بهرام پور در برنامه وقت کار)
زبان بدن چیست؟ قوانین، تکنیکها و نکات مهم!
آیا هدف گذاری smart غلط است؟ معایب آن چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
خیلی مختصر و مفید بود
سلام اقای قیصری عزیز
خیلی ممنون از کامنت شما.
خوشحالیم که مجموعه بیشتر ار یک نفر رو برای رشد خودتون انتخاب کردین.
ما رو در جریان موفقیت های بیشترتون قرار بدین.
ممنون از همراهی شما.
آدرس: تهران – سعادت آباد – بلوار دریا – خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپهای) – نبش کوچه شادی ۱ – پلاک ۱ – طبقه 5
تلفن : 02191090908
کد پستی: 1998867186
استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی است. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.نسخه سایت: ۳.۰.۰
محصولات من
خانه
دوره های رایگان
نشانی مقصد را وارد نمایید
یا پیوند به محتوای موجود
تمرینات فن بیان pdf ؛ پنج تمرین عالی به همراه فیلم
خوش آمدید!
بازیابی رمز عبور
رمز برای شما ایمیل شد
ادب آباد – پایگاه ادبیات ایران
– تبلیغات –
داستان چیست
پس از آشنایی با داستان، بهتر است بدانیم که هر داستانی دارای عناصر داستان تشکیل دهنده ای است و با هماهنگی بین این عناصر داستان است که یک داستان خوب، شکل می گیرد.
عنوان، همان نام داستان است. عنوان داستان باید ساده، کوتاه و تازه باشد و نظر خواننده را به خود جلب کند. عنوان داستان نباید تکراری باشد و به گونه ای بازگوکنندۀ موضوع داستان باشد یا به موضوع آن اشاره داشته باشد. در انتخاب عنوان، می توان از کلمات و ترکیبات ادبی و استعاری که به موضوع داستان اشاره داشته باشد، استفاده کرد.
***
نقشۀ کار و یا چهارچوب داستان را طرح داستان گویند. داستان قبل از هر چیز، به طرح قوی و بکر نیاز دارد. طرح داستان، نباید قدیمی و واضح باشد که خواننده مطالب را با حدس زدن دریابد.
***
پیرنگ، حادثه های داستان را بر اساس رابطۀ علت و معلولی تنظیم و مرتب می کند و طبق خواست نویسنده، آغاز و میانه و پایان آن را تعیین می کند، تا درونمایۀ داستان را نمایش دهد.
***
صحنۀ داستان، محلی است که وقایع داستان در آن اتفاق می افتد. صحنۀ داستان باید جدید باشد و فضای داستان متناسب با زمان وقوع آن باشد.
***
انتخاب اشخاص داستان، تا حد زیادی بستگی به نوع داستان دارد. هر داستان خوب، دارای یک شخصیت اصلی است و علاوه بر شخصیت اصلی، ممکن است که یک یا چند شخصیت دیگر هم در داستان بیایند که آنها را شخصیت فرعی می گویند.
***
گفت و گو یکی از عناصر مهم داستان است. گفت و گو روح داستان است. کلمات و جملات و عبارات داستان باید طوری انتخاب شوند که خصوصیات فردی و اجتماعی اشخاص را آشکار سازد و داستان را جلو ببرد و خواننده را در جریان محیط داستان قرار دهد.
***
داستان را کسی مثل نقال برای ما روایت میکند که راوی داستان نام دارد. راوی به شیوه های مختلفی داستان را بازگو می کند که به این شیوه ها «زاویۀ دید» می گویند. برای گفتن داستان، دو طریق مناسب وجود دارد: زاویۀ دید اول شخص مفرد و زاویۀ دید سوم شخص مفرد.
***
در روش زاویه دید سوم شخص مفرد، نویسنده خود را خارج از صحنۀ داستان نگه می دارد و جریان وقایع داستان را برای خواننده گزارش می کند. به عبارت دیگر، در شیوۀ زاویه دید سوم شخص، راوی از شخصیت های داستان نیست. این روش در بیشتر داستان ها کاربرد دارد و از سایر روش ها بهتر است.
***
در روش زاویۀ دید اول شخص، نویسنده به عنوان یکی از شخصیت های داستان که در وقایع شرکت دارد و معمولاً شخصیت اصلی داستان است، داستان را برای خواننده بیان می کند.
***
اگر نظر و یا سوالی دربارهی عناصر داستان دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.
پست قبلی
فروغ فرخزاد
پست بعدی
قالب چهارپاره
انواع نوشته های داستانی
درود بر ادب آباد. عالی بود. خسته نباشید.?
درود دوست عزیز سپاس از لطف شما
درود دوست عزیز سپاس
خیلی کامل و مفید بود تشکر
سلام تشکر از شما دوست عزیز
سلام . ببخشید من دارم برای دانشگاه یک پژوهش انجام میدم. میشه چند تا منابع کتابی یا مقاله درباره عناصر داستان و داستان نویسی به من معرفی کنید؟
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
داستان چیست
نام ، ایمیل و وب سایت من را برای دفعه بعدی که نظر می دهم در این مرورگر ذخیره کنید.
Δ
جدید ترین نوشتهها
فرخی یزدی
سیف فرغانی
خواجوی کرمانی
محتشم کاشانی
– تبلیغات –
خوش آمدید!
بازیابی رمز عبور
رمز برای شما ایمیل شد
آیا تا به حال رمان یا داستان کوتاهی خواندهاید که متوجه شوید در آن کاراکترهای داستان خود مشغول خواندن داستان خودشان بودهاند؟ در این صورت، صورت ادبیای را تجربه کردهاید که داستان در داستان نامیده میشود.
داستان در داستان زمانی اتفاق میافتد که برای کاراکترهای داستان اصلی، داستانی نقل میشود. گاهی اوقات این داستان داستانی در دل خود دارد.بدین ترتیب مجموعه از لایههای داستانی درون چارچوب داستانی بزرگتری بوجود میآید که معادل ادبی عروسک روسی (ماتریوشکا) است.
نسخه متداول این شیوه روایی تکنیکی است که به تکنیک داستان قاب معروف است. در یک داستان قاب روایت اصلی درون داستان دیگری است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
داستان چیست
تلفن: 66495713 ــ 66491588
آدرس: تهران ، خیابان انقلاب ، خیابان 12 فروردین ، کوچه نوروز، پلاک 1 واحد 2
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
داستان تعاریف زیادی دارد و طبق هر تعریف ویژگیّها مختلفی به آن مربوط میشود.
داستان یکی از قدیمیترین قالبّهای هنری است.
بهمرور تعریف داستان پیچیدهتر شده و تکاملیافته است اما ما سعی داریم به سادهترین شیوه آن را تعریف کنیم.
داستان چیست
داستان نقل حوادث است.
به زبان ساده داستان یعنی اگر ما یک ماجرایی را تعریف کنیم. میتوان این تعریف ر کمی پیشرفتهتر مطرح کرد.
داستان میتواند بهصورت مکتوب، شفاهی و نمایشی باشد.
مکتوب یعنی داستانی که نوشته شود و خوانده شود.
شفاهی یعنی داستانی که گفته شود و شنیده شود و نمایشی یعنی داستانی که نشان داده شود و دیده شود.
داستان میتواند واقعی و یا غیرواقعی باشد.
واقعی یعنی داستان که اتفاق افتاده است و داستان غیرواقعی یعنی داستانی که ساختگی است و اتفاق نیفتاده است.
داستان باید به بهترین شیوه روایت شود بهطوریکه خواننده یا احساس کند که این روایت واقعیت است و اتفاق افتاده است یا اینکه بهشدت دوست داشته باشد این اتفاق واقعی میبود.
داستان باید با بیننده ارتباط برقرار کند. یعنی خواننده آن را دوست داشته باشد و بتواند آن را تجسم کند.
اینکه خواننده دوست داشته باشد یعنی خواننده ازلحاظ حسی با آن ارتباط برقرار کند و داستان بتواند خواننده را با خود همراه کند.
بتواند تجسم کند یعنی داستان باید طوری روایت شود که خواننده لحظهبهلحظهی داستان را بتواند در ذهن خود بسازد و ببیند.
برای داستان دستهبندیهای بسیار متعددی وجود دارد.
دستهبندی که ما مطرح میکنیم بر اساس اندازه است.
داستانها را بر اساس اندازه میتوان به شکل زیر تقسیم کرد.
داستانکوتاه کوتاه داستانی است که با استفاده از تعداد کلمانت کم و با محدودیت در استفاده از کلمات داستانخود را روایت کند.
محدودهای که برای این قالب در نظر گرفتهشده است حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ کلمه است. در این قالب بیشتر یکلحظه و اتفاق خاص مدنظر است.
داستانکوتاه داستانی کمحجم است و به برشی از زندگی میپردازد.
فشردگی خاصی در آن دیده میشود و بیشتر به سمت یک معنا متمایل است
داستانبلند داستانی است که بین داستانکوتاه و رمان قرار دارد. به نسبت داستانکوتاه زمان بیشتری وجود دارد و میتوان کمی عمیقتر شد.
رمان شکلی از داستان است که در آن ما را به مدت طولانی با خود همراه میکند و میتواند ما را با همهی شخصیتهایش آشنا کند به جزییات بیشتری بپردازد و ما را از بین وقایع بگذراند در قالبهای دیگر شاید فرصت این کار نباشد
هرداستان از عناصر مختلف داستان تشکیلشده است. با توجه به قالب داستان شدت و اندازهی هر عنصر تغییر میکند.
مثلاً در داستان کوتاه شاید وقت زیادی برای شخصیتپردازی وجود نداشته باشد اما در رمان زمان کافی برای این کار وجود دارد.
داستانهایی که ما میخوانیم، میبینیم و میشنویم یک ویژگی مشترک دارند و آنهم جذاب بودن است.
اگر یک داستانی جذاب نباشد ما به آن اهمیت نمیدهیم.
پس حداقل ویژگی که یک داستان باید داشته باشد این است که جذاب باشد.
داستانها بهخودیخود دارای یک جذابیت درونی است و اینکمی کار ما را راحت میکند. داستان فرمی جذاب خواهد داشت اگر خودمان با دست خودمان کار را خراب نکنیم.
هر داستان برای ما میتواند زمینهای باشد که بیشتر فکر کنیم و عمیقتر فکر کنیم.
ممکن است ذهن ما را به شکلی درگیر کند که در دنیای واقعی شاید هیچ اتفاق مشابهی نتواند ما را با آن افکار درگیر کند.
تمام مواردی ک گفته شد بههیچوجه قطعی نیست و برای هرکدام میتوان مثال نقض پیدا کرد نه در این هنر بلکه این مسئله در تمامی هنرها دیده میشود.
اما نکتهای که وجود دارد این است که:
ما باید بر اساس نیاز و هدف خود از این ابزارها استفاده کنیم و به شکلهای مختلف تطبیق دهیم که مراحلی که سپریشده ما را به هدفمان از این داستان نزدیک کرده یا نه.
هنگامیکه سرگرم نوشتن داستان خود هستید اگر هم با هیچیک از عناصرداستان و فنها آشنا نباشید باید سه سؤال اصلی را از خود بپرسید
اگر این سه سؤال را در طول نوشتن از خود بپرسیم باعث میشود که به بیراهه نرویم و به سمت و سویی که میخواهیم نزدیک شویم.
در انتها لازم است بگویم که برای شروع نوشتن یک قانون وجود دارد و آنهم سخت نگرفتن است.
بههیچوجه موقع شروع نباید سخت بگیریم و فقط باید بنویسیم.
داستان چیست
در ابتدا شاید برای عدهی کمی وسوسههای کمالگرایی آنها را نابود کند و آنها را از حرکت متوقف کند.
اما به یاد داشته باشید که ما مینویسیم که یاد بگیریم نه اینکه یاد بگیریم و بنویسیم.
این فرایند با انجام دادن آن اتفاق میافتد. پس بههیچوجه سخت نگیرید و لطفاً شروع کنید.
هر باری ک بیشتر مینویسید بیشتر هم یاد میگیرید.
هر بار که بیشتر یادمیگیرید قویتر میشوید.
هر بار که قویتر میشوید بهتر میتوانید بنویسید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δdocument.getElementById( “ak_js_1” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );
نام کاربری یا آدرس ایمیل *
گذرواژه *
مرا به خاطر بسپار
ورود
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
محتوا و مقالات پروفایل عمومی آسمونی توسط جمعی از همکاران دپارتمان های مختلف آسمونی نگارش و ویراستاری می شود، و بیشتر حول و محور موضوعات عمومی و روزانه می باشد
instagram.com/asemooniportal
داستان چیست
کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به شرکت درگاه داده آسمان می باشد، باز نشر مطالب با ذکر منبع و لینک آسمونی Asemooni.com مجاز است
‘);
mywindow.document.close(); // necessary for IE >= 10
mywindow.focus(); // necessary for IE >= 10*/
// mywindow.print();
// mywindow.close();
return true;
}
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-sharepost-link.print’, function(){
var content = $(“#hdl-content”).html();
var title = $(“#hdl-title”).html();
PrintElem(content, title);
});
$(document).on(‘click’, ‘.do-copy’, function(){
var val = $(this).attr(‘data-value’);
var $temp = $(“”);
$(“body”).append($temp);
$temp.val(val).select();
document.execCommand(“copy”);
$temp.remove();
});
$(document).on(‘click’, ‘.show-remain-of-comments’, function(){
var content = $(this).parent().attr(‘data-content’);
$(this).parent().html(content);
});
var persianNumbers = [‘۰’, ‘۱’, ‘۲’, ‘۳’, ‘۴’, ‘۵’, ‘۶’, ‘۷’, ‘۸’, ‘۹’],
numberToPersian = function (str)
{
if(typeof str === ‘string’)
{
for(var i=0; i= limit) {
val.value = val.value.substring(0, limit);
$(‘#’+counter_id).text(limit+” واژه وارد شده است.”);
} else {
var remain = limit – len;
$(‘#’+counter_id).text(remain+” واژه مانده”);
}
};
$(document).on(‘click’, ‘.question-row’, function() {
$(‘.answer-row’).each(function(){
if( !$(this).hasClass(‘hide’) ) {
$(this).slideUp(500, function(){
$(this).addClass(‘hide’).removeAttr(‘style’);
});
}
});
$(this).parent().find(‘.answer-row’).hide().removeClass(‘hide’).slideDown(500);
});
if ( $(‘#hdl-carousel-popular’).length ) {
var hdlCrslSelectedBox = $(‘#hdl-carousel-popular’).flickity({
rightToLeft: true,
cellAlign: ‘right’,
contain: true,
pageDots: false,
autoPlay: true,
selectedAttraction: 0.01,
friction: 0.15,
freeScroll: true,
cellSelector: ‘.hdl-crsl-cell’,
on: {
pointerUp: function( event, pointer ) {
hdlCrslSelectedBox.flickity(‘playPlayer’);
}
}
});
}
var hdlCrslCategories = $(‘#hdl-carousel-categories’).flickity({
rightToLeft: true,
cellAlign: ‘right’,
contain: true,
pageDots: false,
autoPlay: true,
selectedAttraction: 0.01,
friction: 0.15,
freeScroll: true,
cellSelector: ‘.hdl-crsl-cats-cell’,
on: {
pointerUp: function( event, pointer ) {
hdlCrslCategories.flickity(‘playPlayer’);
}
}
});
$(document).ready(function () {
let p = $( “#respond” ).first();
$(“#insert-comment”).on(‘click’, function () {
// console.log(p);
$(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
});
$(“#hdl-insert-comment, #hdl-single-post-header-insert-comment, #hdl-add-your-comment”).on(‘click’, function (e) {
e.preventDefault();
$(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
return false;
});
$(“#hdl-single-post-header-show-new-comment”).on(‘click’, function(e) {
e.preventDefault();
$([document.documentElement, document.body]).animate({
scrollTop: $(“#hdl-add-your-comment”).offset().top
}, 1000);
});
$(“#hdl-more-tags”).on(‘click’, function (e) {
e.preventDefault();
$(this).remove();
$(‘.hdl-post-footer-tag’).removeClass(‘hdl-hidden’);
return false;
});
// if ( $(‘.alert’).length ) {
// setTimeout(function() {
// $(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
// }, 500);
// }
});
$(document).ready(function () {
$( “#active” ).prev().addClass(“prev”);
$( “#active” ).next().addClass(“next”);
});
$(document).ready(function () {
$( “.btn-refresh” ).click(function () {
$.ajax({
method:’GET’,
url: “https://asemooni.com/comments/refresh-captcha”,
success: function (data) {
$(‘.captcha span’).html(data);
}
});
});
});
$(document).ready(function() {
// var images = $(“.entry-content”).find(‘img’);
// var title = ”;
// var width = ‘fit-content’;
// $.each(images, function(){
// title = $(this).attr(‘title’);
// width = $(this).attr(‘width’);
// width = typeof width !== ‘undefined’ && width !== false ? width+”px” : ‘fit-content’;
// if( typeof title !== ‘undefined’ && title !== false ) {
// $(‘
‘+title+’
‘).insertAfter($(this));
// }
// });
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-subjects-toggle-txt’, function() {
var subjectList = $(this).parents(‘.hdl-subjects’).first().find(‘ul’).first();
$(this).html($(this).html() == ‘بستن’ ? ‘باز کردن’ : ‘بستن’);
subjectList.slideToggle();
});
const Toast = Swal.mixin({
toast: true,
customClass: {
container : ‘swal-support-rtl’
},
showConfirmButton: false,
timer: 3000,
timerProgressBar: true,
position: ‘top’,
didOpen: (toast) => {
toast.addEventListener(‘mouseenter’, Swal.stopTimer);
toast.addEventListener(‘mouseleave’, Swal.resumeTimer);
}
});
$(document).on(‘click’, ‘#hdl-submit-reason’, function(){
var post = $(‘.hdl-col-likes-holder’).attr(‘data-post’);
var option = $(‘input[name=”reason”]:checked’).val();
var description = $(‘#hdl-reason-desc’).css(‘display’) == ‘block’ ? $(‘textarea[name=”hdl-reason-desc”]’).val() : ”;
$(this).attr(‘disabled’, ‘disabled’).html(”);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/dislike’,
method: ‘POST’,
data: {post:post, option:option, description:description},
success: function (response) {
$(‘.hdl-colbtn-dislikes’).addClass(‘active’);
$(‘.hdl-colbtn’).addClass(‘no-action’);
$(‘#likes-count’).html(response.likes);
$(‘#dislikes-count’).html(response.dislikes);
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این مطلب با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function (err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
}
});
});
$(document).on(‘change’, ‘input[name=”reason”]’, function() {
if( $(this).val() == 10 ) {
$(‘#hdl-reason-desc’).slideDown();
} else {
$(‘#hdl-reason-desc’).slideUp();
}
});
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-colbtn-likes:not(.no-action)’, function() {
var post = $(‘.hdl-col-likes-holder’).attr(‘data-post’);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/like’,
method: ‘POST’,
data: {post:post},
success: function (response) {
$(‘.hdl-colbtn-likes’).addClass(‘active’);
$(‘.hdl-colbtn’).addClass(‘no-action’);
$(‘#likes-count’).html(response.likes);
$(‘#dislikes-count’).html(response.dislikes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این مطلب با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function (err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
});
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-colbtn-dislikes:not(.no-action)’, function() {
$(‘#hdl-reason-box’).fadeIn();
});
$(document).on(‘click’, ‘#hdl-cancel-reason’, function() {
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
});
$(document).on(‘click’, ‘.comment-like:not(.not-allowed)’, function(){
var comment = $(this).data(‘comment’);
var post = $(this).data(‘post’);
var parentReply = $(this).parent();
if ( post && comment ) {
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/comment/like’,
method: ‘POST’,
data: {comment:comment, post:post},
success: function(response) {
parentReply.find(‘.comment-like, .comment-dislike’).addClass(‘not-allowed’);
parentReply.find(‘.comment-like .comment-like-value’).html(response.likes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این نظر با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function(err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
} else {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: شما قبلاً به این نظر امتیاز داده اید!’
});
}
});
$(document).on(‘click’, ‘.comment-dislike:not(.not-allowed)’, function(){
var comment = $(this).data(‘comment’);
var post = $(this).data(‘post’);
var parentReply = $(this).parent();
if ( post && comment ) {
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/comment/dislike’,
method: ‘POST’,
data: {comment:comment, post:post},
success: function(response) {
parentReply.find(‘.comment-like, .comment-dislike’).addClass(‘not-allowed’);
parentReply.find(‘.comment-dislike .comment-dislike-value’).html(response.dislikes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این نظر با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function(err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
} else {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: شما قبلاً به این نظر امتیاز داده اید!’
});
}
});
$(document).on(‘click’, ‘#load-more-comments’, function() {
var from = parseInt($(this).attr(‘data-from’));
var post = $(this).attr(‘data-post’);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/load-more-comments’,
method: ‘POST’,
data: {post:post, from:from},
success: function (response) {
if ( response.count > 0 ) {
$(‘#load-more-comments’).attr(‘data-from’, from + response.count);
$(‘.comments-list’).append(response.output);
}
if ( response.count
شب شعر «سَرخُم» در زینبیه اعظم زنجان برگزار شد
مجموعه اشعار آئینی امیر رسولی در شب شعر «سَر خُم» رونمایی شد
پردیس مهر وحدت در گنبدکاووس افتتاح شد/ جعفریان: تا پایان شهریور سینماهای حوزه هنری تا مرز ۲۵۰ سالن میرسد
در صد و شصت و هشتمین نشست «دگرخند» مطرح شد؛افتخاری: بجای صداسازی بهتر است خودمان باشیم/ استاداحمد: تصنع در اجرا مانع از جذابیت آن میشود
گزارش تصویری| صد و شصت و هشتمین نشست دگرخند با موضوع طنز رادیویی
داستان چیست
نشست آموزشی «عناصر داستان در بوستان و گلستان همراه با سعدیخوانی اهالی ادب» عصر روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشتماه در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، نشست آموزشی «عناصر داستان در بوستان و گلستان همراه با سعدیخوانی اهالی ادب» عصر روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشتماه در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این جلسه پس از اینکه برخی از حاضران به خواندن اشعاری از سعدی پرداختند، معصومه امیرزاده مدرس دانشگاه پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: ما اینجا میخواهیم دو موضوع را که نمیتوانند به هم ربط داشته باشند، به هم ربط بدهیم. میخواهیم درباره عناصر داستان در بوستان و گلستان صحبت کنیم، ما در گلستان و بوستان حکایت و قصه میبینیم. باید بگویم آنچه که ما امروز بهعنوان داستان میشناسیم محصول ادبیات غرب است و بعد از مشروطه به ما رسیده است. در این میان قصه قدمت زیادی دارد اما «فرم قصه» به جهت ساختاری با «فرم داستان» هم مشابهت و هم تفاوت دارد؛ این دو جاهایی با هم همپوشانی دارند و جاهایی از هم فاصله میگیرند.
زبان فارسی در حال به تاراج رفتن است
وی با بیان اینکه زبان فارسی با پدیدههایی مثل فینگلیشنویسی، خرده فرهنگ و… در حال به تاراج رفتن است، مطرح کرد: آیا داستاننویسی ساده امروزی میتواند این ادعا را داشته باشد که عامه میتوانند آن را ببینند و خواص بپسندند؟ باید بدانید به محض رفتن به سمت ساده نویسی از عمق اثر کاسته میشود، پس رجوع شما به سعدی و گلستان و بوستان دقیق است. در آثار سعدی میبینید یک نفر برای ما داستان تعریف میکند، قصه میگوید و زبان سادهای دارد اما همزمان ایجازی دارد که شما نمیتوانید ادای آن را دربیاورید.
امیرزاده با اشاره به اینکه بزرگان ما مثل حافظ و سعدی، آنقدر تحت تاثیر قرآن هستند که نمیشود یک غزل مثل حافظ و سعدی آورد، عنوان کرد: داستانهای سعدی دنیای کوچکی دارند که ذهن نویسنده بر آن اشراف دارد. نویسندگان حرفهای پیرنگها را در دنیاهای کوچکی ترتیب میدهند یعنی پیرنگ ول نیست و اطرافش مشخص است. هرچه دنیای داستان شما بزرگتر باشد، کار شما سطحیتر میشود چون امکان تحقیق کمتر است.
وی در تعریف قصه هم اظهار کرد: قصه همیشه ابعادی داشته که در اینجا توضیحاتی میدهم، قصههایی بودهاند که در آیین حکومت داری، در باب درویشان، فلسفی و عرفانی بودهاند. در قصهها بر اتفاق و رویداد تاکید میشود نه بر شخصیت. حادثه داستان را پیش میبرد، شخصیتها انگار مهآلود هستند، شخصیت در اختیار نویسنده است و حوادث بدون ضابطه پیش میبرد.
تفاوت «قصه» و «داستان» چیست؟
این مدرس دانشگاه ضمن اشاره به مفهوم پیرنگ و تفاوتهای قصه و داستان بیان کرد: داستان حادثههایی دارد که رابطه علی- معلولی دارند، داستان به معنای امروزی، آن چیزی است که دارای ساختار علی و معلولی است، آیا قصه این را رعایت میکند؟ خیر. قصه دارای یک سری رابطه پشت سر هم است که اتفاقاً همزمانی دارند اما رابطه علی و معلولی نه؛ قصه زاینده حادثه بعد از خود نیست.
امیرزاده مطرح کرد: شخصیتها در داستانها خاکستری هستند، یعنی شخصیت سفید و سیاه مطلق نداریم، آنها در طی فرآیند داستان دچار تغییر و تحول میشوند، اما شخصیتها در قصهها ساده و سفید و سیاه هستند. درواقع تکلیفشان مشخص است، خیلی قرار نیست در فرآیند قصه از هویت خود بیرون بیایند و به جوهره خود برسند. در داستان نویسنده قرار است شخصیت و قهرمان را از هویت به جوهره برساند، او را در مقابل انتخابهایی قرار میدهد که مجبور به انتخاب شود و جوهره درونی خود را نشان بدهد. در حکایتها اغلب قرار نیست این اتفاق بیفتد و شخصیت دچار تغییر شود، آن کسی که قرار است تلنگری بخورد مخاطب است نه شخصیت. ساختار ادبیات به همین مناسبت بر پیرنگ سادهای استوار است، پیرنگها در داستانها پیچیده هستند اما در قصه اینگونه نیست. پیرنگ در قصه خطی است، مثلاً یک ماجرایی از یک زمانی شروع میشود و اغلب برش زمانی خاصی نداریم، در بی زمانی و بی مکانی رقم میخورد اما در داستان باید برش زمانی تیز و مشخص داشته باشید. در داستان ما انواع روایتها را داریم مثل پسنگر، پیشنگر، موازی و… در داستان تنههای اصلی و فرعی داریم. این اتفاق در «کلیه و دمنه» و… هم رخ میدهد یعنی همزمان با داستان اصلی، داستان فرعی هم دارد.
وی درباره دستهبندی پیرنگها بیان کرد: ما یک پیرنگ باز و یک پیرنگ بسته داریم؛ پیرنگ بسته کیفیت پیچیده و نظمی دارد. در حکایتها وقتی داستان را میخوانید یا یک داستان معمولی طرف هستند. ضمن اینکه پیرنگ طبیعی همه چیز را ساده پیش میبرد. عناصر را نمیچیند، نویسندههای قهار پیرنگ های پیچیده را ساده نشان میدهند در حالی که در اصل این چنین نیستند.
مقدماتی که مخاطب را فریب میدهد
وی در ادامه با خواندن داستانی از باب هفتم گلستانی مطرح کرد: در داستان مقدمات به گونهای چیده میشود که خواننده فریب بخورد مثلاً فکر کند شخصیت عابد است در حالی که در باطن این چنین نیست. این حرکت در داستان زیاد است اما در قصه نه؛ مثلاً سعدی اغلب ما را فریب نمیدهد. درواقع با خواندن یک اثر میتوانیم حدس بزنیم که شخصیت قرار است خرابکاری به بار آورد.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: گاهی در اثری شخصیت دو محور دارد یک میل خودآگاه، یک میل ناخودآگاه. سادهاندیشان گمان میکنند یک سری موضوعات اتفاقی رخ میدهد اما آنهایی که عمیقتر فکر میکنند میدانند که ناخودآگاه آن اتفاق را هدایت کرده است. شما در داستان میل ناخودآگاه شخصیت را به او نشان میدهید، شخصیت با خود واقعیاش مواجه میشود در این هنگام یا فرو میریزد یا از نو خودش را میسازد. سعدی و داستاننویسان خوب داستان را از نزدیکترین نقطه به نقطه عدم تعادل شروع میکنند یعنی مقدمات را میچینند و سپس آن را به بحران میبرند. نکته دیگر این است که در داستانپردازی شخصیت و حریف یک سری ویژگیها باید داشته باشند حریف باید به اندازه شخصیت قوی به نظر برسد وگرنه بردن او هیچ لذتی ندارد.
امیرزاده در بخش دیگر از صحبتهایش گفت: ۴۲ حکایت در بوستان داریم که ۳۸ مورد آن پیرنگ نرمالی دارند، در این میان سه پیرنگ ناقص داریم یعنی نصفه و نیمه رها شدهاند، در برخی پژوهشها میبینیم که برخی پیرنگها را عالی توصیف کردهاند که البته من چنین برداشتی ندارم درواقع به نظرم بیشتر نرمال هستند.
وی در ادامه حکایتی از بوستان را خواند و بیان کرد: باید بدانید سعدی در شخصیتپردازی مواردی که از آن بهعنوان ویژگیهای شخصیت بیان میکند در پیرنگ داستان موثر است، یعنی وقتی درباره زیبایی صحبت میکند احتمالاً قرار است این زیبایی به چالش بکشد، چون وقتی «گونه» شخصیت را میسازد یک سری ملزومات را همراه او میکند، یعنی مثلاً لحن شخصیت را متناسب با طبقه اجتماعی او میسازد. در این صورت تکلیف شما با شخصیت و پیرنگ آینده آن مشخص میشود و مقدمه بیهودهای نمیچیند.
امیرزاده اظهار کرد: در داستانهای قدیمی حتی در شاهنامه شخصیتها کمکم و در گذر زمان از سادگی به شخصیتهای پیچیده تبدیل میشوند در داستان امروزه شخصیتها پیچیده هستند اما در قصهها اینگونه نیستند. سعدی داستانهایی که تعریف میکند به همین سادگی در خدمت ادبیات تعلیمی هستند، البته امروزه برخی مکتبها میگویند داستان یک هنر است و نباید با آن یک ایدیولوژی را منتقل کنید.
وی در ادامه ضمن خواندن داستانی دیگر از گلستان بیان کرد: ادامه و کش دادن داستانهایی که در اوج شروع میشوند، خیلی سخت است اما من داستانهایی را دیدهام که از پایان آغاز شدهاند. مثلاً یک شخصیت مرده داستان را تعریف میکند، اینها داستانهایی هستند که پس از اوج شروع میشوند و تکلیف شما با شخصیت مشخص است در عین حال اینگونه نیست که ولع شما را برای خواندنشان کم کند به همین دلیل است که میگویند داستان، جهان امکان است، در آن هر چه میخواهید میتوانید انجام بدهید به شرط آنکه بلد باشید.
تفاوت «دیالوگ» و «گفتگو» چیست؟
وی ضمن تشریح فرق بین دیالوگ و گفتگو مطرح کرد: در دیالوگ باید دوییت وجود داشته باشد، دیالوگ با گفتگو فرق میکند، در دیالوگ تعلیق ایجاد میشود، دیالوگ به شما اطلاعات میدهد.
این مدرس دانشگاه در ادامه ضمن خواندن حکایتی دیگر از گلستان و بیان اینکه برخی حکایتها پیرنگ ترکیبی دارند، توضیح داد: شخصیت در نسبت با حادثه تکلیفش مشخص میشود، مضمون جایی شکل میگیرد که شخصیت میخواهد هویت خود را بشکند و جوهره خود را نشان بدهد.
امیرزاده در پایان گفت: برای تولید قهرمان جذاب در داستان، باید او را حاوی چند شخصیت کنیم؛ شجاعت، جراحت ناحق، مهارت، در خطر بودن، محبوب خانواده بودن، سختکوشی و … از جمله این ویژگیهاست. مثلاً شخصیت نباید خودش عامل بدبختیاش باشد، باید عینک داستان به صورت بزنید، هر چیزی میخوانید و با هر کسی حرف میزنید باید به آن نگاه داستانی داشته باشید. از لحن غنایی در داستان بیرون بیایید، این را هم بدانید که در داستان حریف جای قهرمان را نمیگیرد اما گاهی به داستان غالب میشود. اجازه بدهید حریف قوی بشود چون حریف هیچوقت جای قهرمان را نمیگیرد اما این امکان را به خواننده میدهد که از داستان لذت ببرد.
انتهای پیام/
شماره تماس: 30-88896929-021
تهران، خیابان حافظ، نبش خیابان سمیه، صندوق پستی 15815/1677
info@hozehonari.ir
© کپی رایت 1399 ، تمام حقوق مادی و معنوی این وبسایت متعلق به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است.
طراحی و توسعه : حوزه هنری دیجیتال
0
دیدگاهتان را بنویسید