داستان فیلم دو لکه ابر

داستان فیلم دو لکه ابر
داستان فیلم دو لکه ابر

زهره عکاسی است که به واسطه شغلش از ممنوعه‌ها هم عکاسی می‌کند. او گم شده و کسری برادرش دو هفته‌ای است که تمام تهران را برای یافتنش زیر پا گذاشته است. مَروا از ندامتگاه زنان آزاد می‌شود، اما در خانه هیچ‌کس منتظر او نیست. او به‌اجبار به منزل دوست قدیمی‌اش آذر پناه می‌برد تا از آن‌جا برای رفتنش از ایران اقدام کند. منصور از گذشته‌ای دور تا امروز عاشق آذر است، اما شکست قبلی‌اش در عشق، مانع از تصمیمش برای ازدواجی دوباره است. کسری که دوست منصور است و به هوای این رفاقتش با او، هوای آذر را هم دارد، به سفارش آذر، مَروا را در پی‌گیری کارهای اداری‌اش همراهی می‌کند. مَروا هم به کسری در یافتن گم‌شده‌اش یاری می‌کند، تا این‌که…

موضوع اصلی و محوری فیلم «دو لکه ابر» زنان است؛ زنانی با قصه‌های نیمه‌تمام و تلخ که در هیاهوی یک شهر شلوغ به نام تهران گُم شده‌اند. داستان «دو لکه ابر» از سردرگمی کسری کنار ریل راه‌آهن شروع می‌شود. یک شروع که به زبان سینما اشاره‌ای است به شتاب‌زندگی در کنار سردَرگمی و بلاتکلیفی آدم‌ها. این سکانس شروع در ادامه، گره می‌خورد به یک فیلم قدیمی که در آن شماری مصاحبه کوتاه با خانواده گم‌شده‌های شلوغی‌های ۱۷ شهریور تا ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ وجود دارد. فصل مشترک این مصاحبه‌ها با گم‌شده امروز کسری (زهره)، علاوه بر اصل فعل گم شدن، پی‌گیری دلیل اصلی این گم شدن‌هاست. فیلم تلاش می‌کند تا زندگی واقعی مردم عادی را به شیوه‌ای خلاق با توجه به شرایط اجتماعی آن تاریخ و تاریخ امروز شهر، بیان کند و سپس در این راستا، ابتدا شرح‌حالی از مردمانی بی‌گناه یا گناه‌کار، آگاه یا بی‌خبر که برحسب اتفاق، در میانه صفحات تاریخ سیاسی اجتماعی جا مانده و گم شده‌اند، می‌دهد (آزیتا خانم هنرمند فراموش‌شده، بوتیمار بازیگر فراموش‌شده، مدرسه فراموش‌شده آذر و منصور، خاطرات گم‌شده و فراموش‌شده). حکایت تاریخی آن روزگار اگرچه در ظاهر بیان‌گر نوستالژیای نسلی است که خود را سوخته می‌پندارد، اما در باطن متصل به یک فرایند جوشش و انقلاب است از بطن جامعه که به همان شکل و سیاق هم بر طیف‌های مختلف جامعه اثر گذاشته است. حکایت امروز هم باز متصل به همان جریان جامعه‌شناسانه و سیاسی درباره گونه‌ای دیگر از خودسری‌ها و قُلدرمآبی‌هاست. کارخانی در ترسیم روایت «دو لکه ابر» ابتدا به سراغ معرفی جریان اصلی رفته و سپس با شرح‌حالی از گذشته تا امروز، در ادامه داستانش به قربانیان گُم‌شده در جریان سیاسی، در قالب اشارات و سخنانی در لفافه می‌پردازد. اما در این فیلم، آسیب‌شناسی جریان سیاسی از گذشته تا حال چالشی است که تا انتهای داستان بی پاسخ می‌ماند. «دو لکه ابر» جدای از پیام ظاهری قصه‌اش که فیلمی درباره زنان، عاشقانه‌ها و دغدغه‌هایشان به معنای خاص است، حامل پیامی نیز در لایه‌های زیرین خود است که مستقیما متوجه عملکرد دولت‌ها در طول زمان، مدیریت شهری، گروه‌های فشار و بزه‌های گروهی و فردی در سطح شهر، از گذشته تا حال و نیز قیاس آن با هم است. در این فیلم پرداختن به احوالات شهر بزرگ تهران که در جای جای داستان نسبت به بزرگی و بی‌دروپیکری‌اش هم انتقاد شده است، میزانی برای بررسی عملکرد و چگونگی فعالیت دولت (بخش‌هایی از مدیریت دولت مثل مدیریت شهری و زیباسازی شهر) هم در نظر گرفته شده است. شیوه و نگاه کارگردان در این چالش شهری، فیلم را همراه با شخصیت‌هایش به فیلمی سیاسی – اجتماعی بدل ساخته است. بنا بر این نگاه می‌توان گفت هر گاه به سیاست، به معنای خاص آن، می‌پردازیم، در واقع با دولت، یا به طور دقیق‌تر با سازمان قدرت در جامعه، که نگهبان نظم موجود (جریان گم‌شدگی جسم یا آوارگی روح) یا پیش‌برنده آن است، روبه‌رو می‌شویم. همین رودررویی یعنی ورود به چالش‌های سیاسی. این چالش‌ها نیز بالنسبه شامل مسائل مربوط به ساخت دولت، ترتیب امورات در کشور، رهبری طبقات از دسته‌بندی‌های مختلف و مسائل مربوط به کشمکش‌ها بر سر قدرت سیاسی میان حزب‌ها و گروه‌های بانفوذ و غیره است.

«دو لکه ابر» از قربانیان گم‌شده در یک جریان سیاسی متعلق به چهار دهه قبل استارت می‌خورد و همین جریان را تا گم شدن امروز یک عکاس (زهره) که خواسته یا ناخواسته وارد همان جریان شده، ادامه می‌دهد. چالشی مستند با خطی داستانی که گذشته و امروز جریان‌های قالب قدرت را مرور می‌کند. فیلم‌سازی در همه جای دنیا جریان‌ساز یک شیوه فکری، سیاسی و اندیشه‌ای خاص است و از نحله خاصی هم پیروی می‌کند. جان گریرسون، نظریه‌پرداز بزرگ سینما، در این‌باره معتقد است: فیلم نگاه و تفسیر فیلم‌ساز و دیدگاه شخصی اوست که می‌تواند پاره‌ای از عناصر واقعیت را با تاکید بیشتر و پاره‌ای دیگر را هم صریح و بی هیچ تاملی به نمایش بگذارد. گم شدن زهره، درماندگی و چشم‌انتظاری مادرش، آوارگی و بلاتکلیفی کسری در جریان گم شدن خواهرش، آوارگی مَروا

و تحقیر و تقبیح خانواده‌اش، بلاتکلیفی منصور و آذر و خاطرات تلخشان، همه دلایلی آشکارند بر حقیقت جامعه‌ای که کارخانی ترسیمش می‌کند. حقایقی که با تاکید زیاد، صریح و بی‌تامل از جامعه ترسیمی کارخانی روایت می‌شوند و بر مختصات جریان‌ساز و شیوه فکری، سیاسی و اندیشه‌ای خاص از یک جریان اجتماعی سیاسی تاکید می‌کند. پرواضح است که سینما از آغاز تولد با عرصه سیاست قرابت و نزدیکی خاص داشته و در مسیر رشد و تعالی‌اش نیز هیچ‌گاه از اندیشه‌های سیاسی خالی نبوده است. قالب این سیاسی‌اندیشی هم مستند یا مستند داستانی‌هایی بوده که در بستر یک سوژه اجتماعی به موضوعی سیاسی پرداخته‌اند و با حمایت از یک شخص یا یک اندیشه، کوشیده‌اند تا به هر ترتیبی، هدف خود را پیش برانند و وارد عمل شوند. «دو لکه ابر» با نگاهی جامعه‌شناسانه از اجتماع تهران ضمن اشاره به آسیب‌های رایج این جامعه، پیرنگ‌های سیاسی اجتماعی آسیب‌ها را نیز مدنظر قرا داده استداستان فیلم دو لکه ابر

 

منبع: ماهنامه هنروتجربه

Sorry. No data so far.

طراحی وب سایت و بهینه سازی وب سایت دنیای وب

کیفیت BluRay + 1080p , 720p , 480p + تیزر فیلم قرار گرفت

ژانر : خانوادگی – درام

زبان : فارسی

سال انتشار : 1394

داستان فیلم دو لکه ابر

محصول کشور : ایران

کارگردان : مهرشاد کارخانی

بازیگران : امید علومی، آشا محرابی، نیما رییسی، افشین سنگ چاپ

خلاصه داستان : فیلم دو لکه ابر، ابری برسر شهر سایه افکنده است،لکه ابری به دنبال لکه گمشده خود می گردد… کسری به دنبال خواهرزاده گمشده‌اش ، شهر را جست و جو می کند. در همین حال، مروا زخم خورده از زندان آزاد می شود.

دانلود فیلم چهار انگشتدانلود فیلم پیشنهادی:

ترافیک برای دانلود
فیلم تمام‌بها می‌باشد.

دو لکه ابر فیلمی به کارگردانی مهرشاد کارخانی و تهیه‌کنندگی مجید عباسی محصول سال ۱۳۹۴ کشور ایران است. که فیلمنامه آن کارخانی در همراهی با مجید رحیمیان و حمید غلامی نوشته اند. در این فیلم که در سال 94 در گروه سینمایی هنر و تجربه به اکران رسیده است بازیگرانی همچون آشا محرابی، نیما رئیسی، امید علومی و … ایفای نقش کرده اند.

هفتمین فیلم سینمایی به کارگردانی مهرشاد کارخانی از این لحظه با کیفیت های مختلف و قیمت های متفاوت جهت خریداری و دانلود شما عزیزان کاربر در سایت قرار داده شده است امیدواریم از تماشای این فیلم لذت ببرید و لحظات خوبی را در کنا خانواده بگذرانید. راستی شعار این فیلم “هر کی اینجا بمونه گم می شه!” می باشد.

کلیت داستان فیلم دو لکه ابر

دو لکه ابر درباره ی دختری گمشده، به نام “زهره” دانشجوی عکاسی است که در آستانه برگزاری نمایشگاه عکس ناگهان ناپدید می شود. کارگردان هم نمی گوید چرا و همچون خیلی از نشانه های دیگر فیلم تعمدا چرایی گمشدن او را بازگو نمی کند. در تمام فیلم جست و جوی “کسری” -برادر زهره- را شاهدیم، اما این مفهوم گمشده خیلی زود بدل می شود به گمشدگی که از فرد فراتر می رود و تمام سطح جامعه را در بر می گیرد. گویی همه گمشده اند؟! از جمله کسری که خود به دنبال گمشده اش می گردد، گویی در این جست و جو به شناختی از خود و جامعه می رسد، تا دیگرانی که در فیلم چه حضوری پررنگ دارند و چه کسانی که لحظه ای می آیند و برای همیشه می روند…

سایر عوامل تولید

مجری طرح و سرمایه گذار: بهروز دین یاریان، نویسندگان فیلمنامه: مهرشاد کارخانی، مجید رحیمیان، حمیدغلامی، مدیر فیلمبرداری: علی اظهری، تدوین: سارا آهنی، طراحی وترکیب صدا: محمدرضادلپاک، حسین مهدوی، موسیقی:ستاراورکی، دستیاراول فیلمبردار:ابرهیم شاکری، دستیاراول کارگردان:امیرتوکلی، نیمامدبر، برنامه ریز: پرنیا کاظمی پور،عکس: حنا شفیعی مهریار صدابردار: امیر شاهوردی، طراح گریم: فریور معیری،طراح صحنه و لباس: عسل هاشمی سراج، مدیر تدارکات: رضا دهقان، طراح جلوه‌های ویژه: عباس شوقی، جانشین تولید: سعید سیاوشی، رامبد دین یاریان.

هکس دانلود » فیلم ایرانی » دانلود فیلم دو لکه ابر

نقشه | خوراک
© طراحی با ، تمامی حقوق برای هکس دانلود محفوظ است.

فیلم سینمایی دو لکه ابر به‌کارگردانی مهرشاد کارخانی در 6 سال پیش یعنی سال 1394 تولید شده است. دو لکه ابر توانست در مرجع ارزشگذاری سینما و تلویزیون یعنی منظوم نمره 4 از 10 را از سوی مردم بدست بیاورد که نشان می‌دهد عموم مردم دو لکه ابر را اثری کم‌ارزش، کم‌کیفیت و نه‌چندان مهم ارزیابی می‌کنند. مجید عباسی تهیه‌کننده دو لکه ابر این فیلم را، به‌عنوان محصول کشور ایران تهیه کرده است.

بازیگران فیلم دو لکه ابر چه کسانی هستند؟ در دو لکه ابر بازیگرانی چون امید علومی، آشا محرابی، نیما رئیسی، افشین سنگ‌چاپ، علی‌اصغر طبسی، نیوشا مدبر و آرمین قدرتی در نقش جابر مازندرانی به ایفای نقش و بازیگری پرداخته‌اند. در فیلم دو لکه ابر حدود 8 بازیگر جلوی دوربین رفته‌اند که از نظر تعداد بازیگران می‌توان دو لکه ابر را یک اثر پربازیگر عنوان کرد. از این‌لحاظ کارگردانی فیلم دو لکه ابر باتوجه به بازی گرفتن از این تعداد بازیگر و مدیریت آنها کار بسیار دشواری بوده است؛ باید بررسی کرد آیا مهرشاد کارخانی به‌عنوان کارگردان و به‌عنوان بازیگردان و همچنین تیم بازیگری دو لکه ابر توانسته‌اند در این زمینه موفق باشند و بازی‌های درخشانی را نمایش دهند؟ از دیگر بازیگران فیلم دو لکه ابر می‌توان به مینووش رحیمیان اشاره کرد.

از محتوا و داستان فیلم دو لکه ابر چقدر اطلاع دارید؟ فیلم‌نامه دو لکه ابر توسط مهرشاد کارخانی نوشته شده است.

در خلاصه داستانی که یا از سوی تیم رسانه‌ای اثر و یا توسط دیگر رسانه‌ها درباره داستان دو لکه ابر منتشر شده است، می‌خوانیم: «ابری بر سر شهر سایه افکنده است… لکه ابری به دنبال لکه گم شده خود می‌گردد »

از نظر تاریخچه فعالیت کارگردان و بازیگران فیلم دو لکه ابر نیز آمارها و نکات جذابی را می‌توان بیان کرد. براساس آمارها فیلم دو لکه ابر به طور متوسط فعالیت 14ام بازیگران این اثر است. براساس امتیاز مردم فیلم دو لکه ابر یکی از 4 اثر شاخص آشا محرابی، نیما رئیسی و افشین سنگ‌چاپ در حرفه بازیگری محسوب می‌شود. همچنین براساس امتیاز مردم فیلم دو لکه ابر بدترین اثر علی‌اصغر طبسی و نیوشا مدبر در حرفه بازیگری محسوب می‌شود. براساس امتیاز مردم فیلم دو لکه ابر بدترین اثر مهرشاد کارخانی در حرفه کارگردانی محسوب می‌شود. فیلم دو لکه ابر براساس امتیاز مردم به آثار بدترین اثر مهرشاد کارخانی در حرفه نویسندگی محسوب می‌شود. 1 تن از بازیگران دو لکه ابر، اولین فعالیت جدی بازیگری خود را در این اثر تجربه کرده است، در واقع در دو لکه ابر 1 فیلم اولی بوده است: آرمین قدرتی. همچنین مهرشاد کارخانی کارگردان دو لکه ابر اولین همکاری خود با بازیگرانی چون آشا محرابی، نیما رئیسی، افشین سنگ‌چاپ، نیوشا مدبر و مینووش رحیمیان را در این اثر تجربه کرده است. در میان بازیگران دو لکه ابر نیز 20 همکاریِ اول رخ داده، به‌عبارت دیگر در این فیلم میان هر یک از 8 بازیگر با یکدیگر یک رابطه همکاری شکل گرفته که 20 همکاری برای اولین‌مرتبه در دو لکه ابر رخ داده است. مانند: امید علومی و آشا محرابی، امید علومی و نیما رئیسی، امید علومی و افشین سنگ‌چاپ، امید علومی و علی‌اصغر طبسی، امید علومی و نیوشا مدبر.داستان فیلم دو لکه ابر

اگر صدای دو لکه ابر به‌گوشتان نشسته و یا از آن ناراضی هستید، شما را با صدابردار فیلم دو لکه ابر یعنی امیر شاهوردی آشنا می‌کنیم. موسیقی متن فیلم دو لکه ابر اثر ستار اورکی است. در مجموع بیش از 13 نفر در تولید فیلم دو لکه ابر نقش داشته‌اند و هر یک از آنها در منظوم یک صفحه اختصاصی دارند.

تاکنون در بخش‌های گالری عکس و پوستر فیلم دو لکه ابر، ویدئو و تیزر فیلم دو لکه ابر، حواشی فیلم دو لکه ابر، دیالوگ برتر فیلم دو لکه ابر، سوتی فیلم دو لکه ابر و نقد فیلم دو لکه ابر هنوز موردی ثبت نشده است. قطعا ما و شما به این حد قانع نیستیم؛ باید به‌کمک علاقمندان فیلم، سریال و تئاتر، این دایرة‌المعارف آنلاین و بانک اطلاعات هنرمندان و آثار سینما، تلویزیون و تئاتر را کامل و کامل‌تر کنیم.

فیلم ارزش یک بار دیدن را دارد؟

فیلم از لحاظ فنی و هنری باکیفیت ساخته شده است؟

تیم بازیگران، نقش‌ها را خوب بازی کردند؟

داستان و ساختار فیلم غیرتکراری و جدید بود؟

حرف و پیام فیلم، مفید و ارزشمند هست؟

بعد از پایان فیلم به آن فکر می‌کردید؟

فضای فیلم با فرهنگ خانواده شما سازگار است؟

فضای فیلم مناسب کودکان است؟

در سلام‌سینما جستجو کنید

فیلم‌ سینمایی |عاشقانه

Two patches of clouds

از ۹ رای

داستان فیلم دو لکه ابر

ابری برسر شهر سایه افکنده است،لکه ابری به دنبال لکه گمشده خود می گردد… کسری به دنبال خواهرزاده گمشده‌اش ، شهر را جست و جو می کند. در همین حال، مروا زخم خورده از زندان آزاد می شود.

کارگردان: مهرشاد کارخانی

نویسنده: مهرشاد کارخانی، مجید رحیمیان، حمید غلامی

عکس‌های جدید فیلم سینمایی «دو لکه ابر» به بهانه پخش در شبکه نمایش خانگی/ دانلود قانونی از سلام سینما

عکس‌های جدید فیلم سینمایی «دو لکه ابر» به بهانه پخش در شبکه نمایش خانگی/ دانلود قانونی از سلام سینما

در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی «دولکه ابر» به کارگردانی مهرشاد کارخانی پوستر رسمی این فیلم منتشر شد.

در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی «دولکه ابر» به کارگردانی مهرشاد کارخانی پوستر رسمی این فیلم منتشر شد.

فیلم سینمایی دو لکه ابر به کارگردانی مهرشاد کارخانی و تهیه کنندگی مجید عباسی بزودی اکران می شود.

فیلم سینمایی دو لکه ابر به کارگردانی مهرشاد کارخانی و تهیه کنندگی مجید عباسی بزودی اکران می شود.

سلام سینما، بزرگ‌ترین مرجع آنلاین فیلم و سینما

سایت سلام سینما با هدف ساخت کامل‌ترین مرجع محتوای سینمایی و تلویزیونی در سال ۱۳۹۲ همزمان با جشنواره فیلم فجر راه‌اندازی شد.

در سلام سینما، ما به روش‌های مختلف به شما مخاطبان سینمایی کمک می‌کنیم تا فیلم موردنظرتون رو انتخاب کنید و یا درباره فیلم‌های محبوب‌تون، اطلاعات بیشتری کسب کنید.

امیدواریم در کنار شما، نقشی در اعتلا و غنی شدن فرهنگ جامعه در زمینه فیلم و سینما داشته باشیم.

کلیه حقوق این سایت برای سلام‌سینما محفوظ می‌باشد.

صفحه‌هایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند بیشتر بدانید


بازدید محتوا


همکاری


ابزارها


نسخه‌برداری

داستان فیلم دو لکه ابر

دو لکه ابر فیلمی به کارگردانی مهرشاد کارخانی و تهیه‌کنندگی مجید عباسی محصول سال ۱۳۹۴ کشور ایران است.[۱]

این یک مقالهٔ خرد فیلم است. می‌توانید با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

 

«مهرشاد کارخانی» فیلمساز و عکاس با تجربه ی کشور، این روزها فیلم داستانی «دو لکه ابر» را در گروه هنر و تجربه روی پرده دارد. این کارگردان از «امید علومی»، «آشا محرابی»، «نیما رئیسی» و «نیوشا مدبر»  در کار جدیدش استفاده کرده است.

 

دو لکه ابر داستان گم شده هاست. کسانی که یک روز از خانه بیرون رفته، دیگر باز نگشته اند یا کسانی که جسم شان در جلوی چشم است اما روح و روان خود را گم کرده اند. فیلم داستان مکانی است که در ایران وجود ندارد، جایی که بشود وقتی کسی گم شد به آنجا رفت و او را یافت یا حداقل در آنجا به جستجویش پرداخت و این جایی که نیست همه ی آدم های قصه اش را سردرگم می کند و به هر سویی می راند تا شاید نشانی از گم کرده شان بیایند.داستان فیلم دو لکه ابر

دو لکه ابر قاب های زیبایی دارد، آن قدر چشم نواز که بیننده دوست دارد فیلم در همان لحظه متوقف شود و فقط علفزار بلندی را ببیند که باد از لا به لایش رد می شود یا قطاری که می رود و اندوه را با خود می برد. این نشان دهنده ی سابقه ی طولانی مدت عکاسیِ کارخانی است. او که عکاس فیلم های زیادی از جمله «بوتیک» و «زیر نور ماه» بوده است به زیبایی قاب هایی ماندگار را به تصویر کشیده و از تجربه اش به اندازه ی کافی سود جسته است.

اما معضل اصلی بسیاری از فیلم ها و نمایش های ایرانی یعنی متن همچنان و به شکلی پُررنگ در این فیلم نیز دیده می شود. دو لکه ابر که کارخانی آن را با همراهی «مجید رحیمیان» و «حمید غلامی» نوشته است روایت منسجمی برای تعریف کردن ندارد.

کسری پسری جوان است که خواهرش زهره را گم کرده است، در این مسیر او با مروا که قصد دارد از ایران برود همراه می شود و به جستجوی خواهر می پردازد. این قصه ی یک خطی داستان دو لکه ابر است اما داستان در این مسیر مستقیم حرکت نمی کند. فیلم با حرکت کسری در علفزار و جستجوی او آغاز می شود و خیلی زود  با جستجوی نام زهره به عنوان گمشده در اینترنت میسرش را می یابد. تا اینجای قصه که از قضا همان چند دقیقه ی اول کار است، داستان فیلم روشن می شود اما در ادامه فیلمساز از این مسیر منحرف شده و قصه های دیگری که به فیلم اضافه می شود، شعارهایی که فیلم سر می دهد و نوستالژی بازی فیلمساز، روند سرراست قصه را می پیچاند و در نهایت به مقصدی که باید نمی رساند.

در سوی دیگرِ کسری مروا قرار دارد، دختری که تازگی از زندان آزاد شده، قصد دارد از ایران مهاجرت کند و به سوی مادرش در سرزمینی دیگر برود. این دو نفر در مسیری که شباهتی به هم ندارد همراه می شوند. البته باید این نکته را ذکر کرد که شاید مسیر این دو در ظاهر متفاوت باشد اما شخصیت های این دو نفر به هم شبیه است و این شباهت باعث همراهی آنها با هم می شود. کسری دنبال خواهر گم شده اش می گردد و مروا در دیالوگی گل درشت بیان می کند می خواهد از ایران برود چراکه هر کس اینجا بماند گم می شود. او چند باره تاکید می کند که اگر گم شود هیچ کس سراغی از او نخواهد گرفت. مروا می خواهد جایی برود که اگر روزی گم شد، مکانی باشد که کسی در آن دنبالش بگردد و در شهر آواره نشود و مهم تر اینکه کسی باشد تا به جستجویش بپردازد. او می خواهد به سوی پیدا شدن برود، به سوی دیدن شدنی که در اینجا و این سرزمین امکانش را نمی بیند.

اما در سوی دیگر دو این نفر، منصور و آذر قرار دارند که یکباره عاشقانه شان گل می کند. عاشقانه ای که از روزهای قبل از انقلاب و نشستن دختر و پسر بر سر یک نیکمت آغاز شده، اما به هر دلیلی به ثمر نرسیده بود و گویا فیلمساز زمان را برای رسیدن این دو به هم مناسب می داند، آن هم در شرایطی که باز هم یک نفر قصد رفتن کرده است و رفتن است که این دو را به آغوش هم می کشاند. اما تصادفی که در پایان فیلم رخ می دهد تصورات بیننده را از عشق به هم می ریزد. گویا به هم رسیدن در اینجا سرانجامی جز مرگ ندارد.

فیلم ریتمی یکنواخت و کند دارد، ریتمی که بیننده را خسته می کند. حتی اتفاقات هیجان انگیز فیلم هم در عین کرختی و بی حرکتی رخ می دهد و روال یکنواخت فیلم را بر هم نمی زند. فیلمی که در آن از گم شدن، تصادف، مرگ، کتک کاری و درد روایت می شود، نتوانسته است ریتم این وقایع را به اندازه ی اهمیت شان متناسب کند و شاید فیلمساز آگاهانه خواسته فیلم یکنواخت جلو برود.

در این میان قصه های فرعی زیاد گاهی آزار دهنده می شوند و مخاطب دلیلی برای دنبال کردن این همه قصه ی فرعی نمی بیند، به جز مشغول شدن بیشتر ذهن با قصه ای که در راستای خط داستانی اصلی نیست. از میان این قصه های فرعی می توان به تصاویر گمشده های روزهای انقلاب اشاره کرد؛ به پیرمردی که گمشده اش را نمی یابد و بلاخره می رود، به زوجی که جلوی بیمارستان روانپزشکی روزبه پیاده می شوند و مردی که نمی تواند زنش را برای رفتن به بیمارستان راضی کند. به متروکه ای که پاتوق دختران فراری و شاید گمشده است که به مسیری دیگر و مخالف عرف و شرع جامعه رانده شده اند، اما در این راه صدای خنده هایشان شنیده می شود و به زنی که قبل از انقلاب خواننده بوده و امیدوار است دوباره بتواند بخواند.

فیلمساز به تهران قدیم، به تهران دهه پنجاه علاقه ی زیادی نشان داده است. از سر زدن به مدرسه ی فرح و بازگویی خاطرات آن روزگار گرفته، تا انتخاب نوستالژی گونه ی ماشین پیکان در میان پراید های و پژو های این روزگار. از انتخاب قلب تهران، کوچه های قدیمی و خاطره انگیز به عنوان محل زندگی این آدم ها گرفته تا حسی از حسرت که می تواند به بیننده متقل شود، حسی از اینکه چقدر آن روزها بهتر بودند شاید.

فیلمساز مدام به رفتن اشاره می کند، به آدم هایی که دارند می روند، یا از ایران، یا از این دنیا و یا گم می شوند و دیگر پیدا نمی شوند؛ اتفاقی که برای زهره می افتد. زهره تا آخر فیلم پیدا نمی شود و بیننده می ماند که گم شدنش از بهر چه بود! او که کسی را داشت که دنبالش بگردد و همین طور مادری که در نبودش لب به غذا نزند. قصه های فیلم رها می شوند، هم قصه های فرعی و هم قصه ی اصلی و تنها قصه ای که پایان می یابد به آذر و منصور برمی گردد و اینکه گویا مرگ دم دستی ترین نقطه ی پایان همه ی قصه هاست.

افشین سنگ چاپ اصلا توی این فیلم نباید بود فیلمو خراب کردن با انتخاب نادرست بازیگر.
خیلی وقت ها یه فیلمی سنگین خوبی داریم میبینیم به یکباره یه بازیگری که اصلا با اون فیلم جور نمیاد میبینیم که کل فیلم خراب میکنه. اینجا دیگه انتخاب بازیگر خیلی نقش مهمی داره.
این فیلم هم فقط برای افزایش افسرده گی مناسبه!

آخه اینم شد فیلم
آخرش متوجه نشدم چی تو مخ کارگردان میگذره
واقعا باعث تاسفه

فیلم واقعا حوصله سر بر بود و کسل کننده اصلا توصیه نمی کنم پولتون رو دور انداختید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

Δdocument.getElementById( “ak_js” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );


Username or Email Address


Password

Remember Me


Register | Lost your password?

آخرین اخبار ما را مستقیماً وارد صندوق ورودی خود کنید.

© تمامی مطالب منتشر شده در این مجله توسط تیم آرادمگ تالیف، ترجمه و یا گردآوری شده‌اند و استفاده از آن‌ها تنها با ذکر نام «آرادمگ» امکان پذیر است.

برای بهبود تجربه شما، آرادمگ از کوکی های مختلفی استفاده می‌کند.

دریافت روزانه آخرین اخبار در ایمیل شما

نقد فیلم دو لکه ابر اختصاصی آسمونی نقد از انسیه نجفی نشلی مهرشاد کارخانی، موج نو سینمای اجتماعی ایران را با تکیه بر پرسه های خیابانی از دریچه سینما، با تآثیر از سبک های نوآر و (نئو نوآر ) سینمای فرانسه ، اکسپرسیونیسم آلمانی، نئو رئالیسم سینمای ایتالیا در سینمای شکننده و حساس ایران ، به راه انداخت. اگر اغراق نباشد معتقدم سینمای کارخانی بویژه دو لکه ابر می تواند موج نو سینمای خیابانی اجتماعی ایران را به جهانیان بشناساند ونماینده سبکی نوین در( هنروتجربه)سینمای ایران باشد. سبکی که در هرشش فیلمش از ابتدا شکل گرفت تا به “ریسمان باز ” رسید و در “دولکه ابر” بینشی ثابت قدم ، با هدفی از پیش برنامه ریزی شده را به اوج رساند . نمایش پرسه زدن های خیابانی انسانهای سرگشته و دچار روز مرگی که طوطی وار سر در لاک خود فرو می برند و رفتارهایی تکراری وکسل کننده را بطور روتین بروز می دهند. بقول مروا قهرمان زن فیلم :”چندنفرمثل زهره تا حالا در این شهر گم شده اند؟!” گویی آمده ای که گم شوی ! گمگشتگی دسته جمعی در زندانی بزرگ به نام جامعه !

در آثار کار خانی چند نکته بارز وجود دارد :سبک خاص ومتفاوت، دید بصری وقاب بندی ها که از سابقه هنرعکاسی او می آید، نوع نگاه و بینش مخصوص به خود که با استواری و ثابت قدمی از آن دست نمی کشد تا به ورطه سینمای تجاری نیفتد. بازیگران در دولکه ابر بسیار طبیعی قصه و بازی در فیلم را زندگی می کنند و در نماهای بسته وقاب های منتخب مروا ،زهره و کسری زیوری و … روایت صحنه در حرکات طبیعی چهره در همان قاب وکادر اجرا وبعبارتی زندگی می شود .

از نکات برجسته آثار کارخانی و فیلم دو لکه ابر به مواردی می توان اشاره کرد از جمله : زوایای دوربین ،تقطیع صحنه ، ایجاز و مینی مالیسم دیداری شنیداری، روایت فرمالیسم قصه با تآکید بر حرکات میمیک چهره در کادر های بسته و ری اکشن های طبیعی بازیگران ، بازی گرفتن از بازیگران به سبک زندگی طبیعی و نه بازیگری در صحنه ، تمثیل و معناگرایی ، استفاده از میزانسن و رنگ و اشیا و همه المانهای در دسترس برای بهتر رساندن پیام و داستان فیلم ، مخاطب در این آثار و مسلما دولکه ابر دارای ارزش وشعور است زیرا پایان باز و غیر قابل پیش بینی، ایجاد و طرح سوال و جواب آن و جستجوی معنا در ذهن مخاطب راهی برای اندیشیدن تماشاگر باز می کند واینها ،مشخصه آثار کارخانی و بویژه دولکه ابر در نمایش گم گشتگی انسان معاصر دوران کنونی است …روایتی بسیار تلخ و گس از انسانهای گمشده در خود وزندان جامعه که سرگشته وبلاتکلیف درگیر روزمرگی هستند. نمایش تلخی روایت از طریق فضاسازی و نشانه های دیداری شنیداری منعکس می شود. جامعه ای که دایره ای بسته است و اعضایش دورخود می چرخند وبه جایی جز نقطه کور اول وسرخط زندگی بی هویتشان نمی رسند و هویتی تاریک و چهره ای تهی و بی صورت دارند. روایت انسانهای تنها و از یاد رفته که نماینده نسل های سوخته گذشته و آدمهای امروزی فرموش شده هستند. انسانهایی که همیشه در حال جستجو هستند و عاقبت در تاریک ترین نقطه مکانی ناشناخته خودرا گم می کنند ، بود ونبودشان برای کسی مهم نیست، کسی در پی ایشان نمی آید‌. شخصیت های دولکه ابر همانند دیگر کارهای او دچار ابهام و کم گویی هستند و گذشته ای مبهم وتاریک و در عین حال ساده دارند.

تیپ هایی که همانند نقش نیما رییسی می تواند زمینه ساز قصه های سینمای مستقل خیابانی باشد . مروا وزهره و کسری زیوری و …نماد انسانهای گمگشته شهر ما ودنیای ما هستند . گم شدن نمادین آدمهای ساده و پیچیده شهر که کسی در جستجویشان نیست. وهیچ نهادی پیگیر یافتنشان نیست !براستی مرگ آذر ومنصور مهم است ؟! مروا دختری از جنوب شهر است که از زندان آزاد شده اما ورودش به جامعه که زندانی بزرگتر است ، دردسرهای تازه تری برایش ایجاد می کند . کسری زیوری درنمایی پشت به دوربین حرکت می کند و دوربین بسیار ساده اورا دنبال می کند. در دوپوستر طراحی شده برای فیلم ، نگاه زن ومرد یا پشت به هم یا در راستایی است که به هم نمی رسند، ساکت وتنها ومنزوی و بی روح به دوردستی نامشخص نگاه می کنند . پرسوناژها سردرگم و بی هویت هستند و نقطه مشترکی برای همدلی ندارند.

در پایان یادآور می شوم تجربه کردن با فیلم تجربی ساختن متفاوت است و صرفا بعد از ساختن این فیلم ها راهی به سوی فیلم بلند داستانی نخواهند برد . کارخانی با انتخاب نگاه ودید بصری موجز و قاب یندی خاص، بینش منحصر به فرد در ارایه سینمای خیابانی اجتماعی انسانهای سردرگم و تنها ی دچار روزمرگی، پایمردانه بر این نوع سیاق اصرار می ورزد وبا چینش گروهی حرفه ای (از نوع منتخب خودش) با کمترین امکانات به پردازش نگاه و بینش و حس خاص نوستالژیک نسل مورد نظرش، ایده را به قاب تصویر و پرده نقره ای می کشاند . به امید درک سینمای نوین اجتماعی ایران و کمک به فضای ساخت ، اکران و حمایت از این سبک و سیاق . اختصاصی آسمونی نقد از انسیه نجفی نشلیداستان فیلم دو لکه ابر

انسیه نجفی نشلی روزنامه نگار ومنتقد سینما؛ ه‍نر آموخته فیلمسازی مرکزآموزش عالی باغ فردوس، کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی ؛ همکاری با صدا وسیما ؛ مطبوعات سینمایی: عضو انجمن منتقدان سینما.نویسنده رمان میلاد خورشید و کتاب یادداشت ها ونقد فیلم در دوجلد . فیلم های کوتاه از جمله: باروی سکوت(فیلمنامه ومدیریت تولید)، انیمیشن دنیای وارونه(کارگردان)،و موارد دیگر مستند وداستانی از فعالیت ها ی عرصه فیلمسازی اوست.

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به شرکت درگاه داده آسمان می باشد، باز نشر مطالب با ذکر منبع و لینک آسمونی Asemooni.com مجاز است

‘);

mywindow.document.close(); // necessary for IE >= 10
mywindow.focus(); // necessary for IE >= 10*/

// mywindow.print();
// mywindow.close();

return true;
}
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-sharepost-link.print’, function(){
var content = $(“#hdl-content”).html();
var title = $(“#hdl-title”).html();
PrintElem(content, title);
});
$(document).on(‘click’, ‘.do-copy’, function(){
var val = $(this).attr(‘data-value’);
var $temp = $(“”);
$(“body”).append($temp);
$temp.val(val).select();
document.execCommand(“copy”);
$temp.remove();
});
$(document).on(‘click’, ‘.show-remain-of-comments’, function(){
var content = $(this).parent().attr(‘data-content’);
$(this).parent().html(content);
});
var persianNumbers = [‘۰’, ‘۱’, ‘۲’, ‘۳’, ‘۴’, ‘۵’, ‘۶’, ‘۷’, ‘۸’, ‘۹’],
numberToPersian = function (str)
{
if(typeof str === ‘string’)
{
for(var i=0; i= limit) {
val.value = val.value.substring(0, limit);
$(‘#’+counter_id).text(limit+” واژه وارد شده است.”);
} else {
var remain = limit – len;
$(‘#’+counter_id).text(remain+” واژه مانده”);
}
};
$(document).on(‘click’, ‘.question-row’, function() {
$(‘.answer-row’).each(function(){
if( !$(this).hasClass(‘hide’) ) {
$(this).slideUp(500, function(){
$(this).addClass(‘hide’).removeAttr(‘style’);
});
}
});
$(this).parent().find(‘.answer-row’).hide().removeClass(‘hide’).slideDown(500);
});
if ( $(‘#hdl-carousel-popular’).length ) {
var hdlCrslSelectedBox = $(‘#hdl-carousel-popular’).flickity({
rightToLeft: true,
cellAlign: ‘right’,
contain: true,
pageDots: false,
autoPlay: true,
selectedAttraction: 0.01,
friction: 0.15,
freeScroll: true,
cellSelector: ‘.hdl-crsl-cell’,
on: {
pointerUp: function( event, pointer ) {
hdlCrslSelectedBox.flickity(‘playPlayer’);
}
}
});
}
var hdlCrslCategories = $(‘#hdl-carousel-categories’).flickity({
rightToLeft: true,
cellAlign: ‘right’,
contain: true,
pageDots: false,
autoPlay: true,
selectedAttraction: 0.01,
friction: 0.15,
freeScroll: true,
cellSelector: ‘.hdl-crsl-cats-cell’,
on: {
pointerUp: function( event, pointer ) {
hdlCrslCategories.flickity(‘playPlayer’);
}
}
});

$(document).ready(function () {
let p = $( “#respond” ).first();
$(“#insert-comment”).on(‘click’, function () {
// console.log(p);
$(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
});
$(“#hdl-insert-comment, #hdl-single-post-header-insert-comment, #hdl-add-your-comment”).on(‘click’, function (e) {
e.preventDefault();
$(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
return false;
});
$(“#hdl-single-post-header-show-new-comment”).on(‘click’, function(e) {
e.preventDefault();
$([document.documentElement, document.body]).animate({
scrollTop: $(“#hdl-add-your-comment”).offset().top
}, 1000);
});
$(“#hdl-more-tags”).on(‘click’, function (e) {
e.preventDefault();
$(this).remove();
$(‘.hdl-post-footer-tag’).removeClass(‘hdl-hidden’);
return false;
});
// if ( $(‘.alert’).length ) {
// setTimeout(function() {
// $(“html , body”).animate({scrollTop: p[0].offsetTop + 150}, 800);
// }, 500);
// }
});

$(document).ready(function () {
$( “#active” ).prev().addClass(“prev”);
$( “#active” ).next().addClass(“next”);
});

$(document).ready(function () {
$( “.btn-refresh” ).click(function () {
$.ajax({
method:’GET’,
url: “https://asemooni.com/comments/refresh-captcha”,
success: function (data) {
$(‘.captcha span’).html(data);
}
});
});
});

$(document).ready(function() {

// var images = $(“.entry-content”).find(‘img’);
// var title = ”;
// var width = ‘fit-content’;
// $.each(images, function(){
// title = $(this).attr(‘title’);
// width = $(this).attr(‘width’);
// width = typeof width !== ‘undefined’ && width !== false ? width+”px” : ‘fit-content’;
// if( typeof title !== ‘undefined’ && title !== false ) {
// $(‘

‘+title+’

‘).insertAfter($(this));
// }
// });

$(document).on(‘click’, ‘.hdl-subjects-toggle-txt’, function() {
var subjectList = $(this).parents(‘.hdl-subjects’).first().find(‘ul’).first();
$(this).html($(this).html() == ‘بستن’ ? ‘باز کردن’ : ‘بستن’);
subjectList.slideToggle();
});
const Toast = Swal.mixin({
toast: true,
customClass: {
container : ‘swal-support-rtl’
},
showConfirmButton: false,
timer: 3000,
timerProgressBar: true,
position: ‘top’,
didOpen: (toast) => {
toast.addEventListener(‘mouseenter’, Swal.stopTimer);
toast.addEventListener(‘mouseleave’, Swal.resumeTimer);
}
});

$(document).on(‘click’, ‘#hdl-submit-reason’, function(){
var post = $(‘.hdl-col-likes-holder’).attr(‘data-post’);
var option = $(‘input[name=”reason”]:checked’).val();
var description = $(‘#hdl-reason-desc’).css(‘display’) == ‘block’ ? $(‘textarea[name=”hdl-reason-desc”]’).val() : ”;
$(this).attr(‘disabled’, ‘disabled’).html(”);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/dislike’,
method: ‘POST’,
data: {post:post, option:option, description:description},
success: function (response) {
$(‘.hdl-colbtn-dislikes’).addClass(‘active’);
$(‘.hdl-colbtn’).addClass(‘no-action’);
$(‘#likes-count’).html(response.likes);
$(‘#dislikes-count’).html(response.dislikes);
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این مطلب با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function (err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
}
});
});

$(document).on(‘change’, ‘input[name=”reason”]’, function() {
if( $(this).val() == 10 ) {
$(‘#hdl-reason-desc’).slideDown();
} else {
$(‘#hdl-reason-desc’).slideUp();
}
});
$(document).on(‘click’, ‘.hdl-colbtn-likes:not(.no-action)’, function() {
var post = $(‘.hdl-col-likes-holder’).attr(‘data-post’);
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/like’,
method: ‘POST’,
data: {post:post},
success: function (response) {
$(‘.hdl-colbtn-likes’).addClass(‘active’);
$(‘.hdl-colbtn’).addClass(‘no-action’);
$(‘#likes-count’).html(response.likes);
$(‘#dislikes-count’).html(response.dislikes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این مطلب با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function (err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
});

$(document).on(‘click’, ‘.hdl-colbtn-dislikes:not(.no-action)’, function() {
$(‘#hdl-reason-box’).fadeIn();
});
$(document).on(‘click’, ‘#hdl-cancel-reason’, function() {
$(‘#hdl-reason-box’).fadeOut();
});

$(document).on(‘click’, ‘.comment-like:not(.not-allowed)’, function(){
var comment = $(this).data(‘comment’);
var post = $(this).data(‘post’);
var parentReply = $(this).parent();
if ( post && comment ) {
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/comment/like’,
method: ‘POST’,
data: {comment:comment, post:post},
success: function(response) {
parentReply.find(‘.comment-like, .comment-dislike’).addClass(‘not-allowed’);
parentReply.find(‘.comment-like .comment-like-value’).html(response.likes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این نظر با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function(err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
} else {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: شما قبلاً به این نظر امتیاز داده اید!’
});
}

});

$(document).on(‘click’, ‘.comment-dislike:not(.not-allowed)’, function(){
var comment = $(this).data(‘comment’);
var post = $(this).data(‘post’);
var parentReply = $(this).parent();
if ( post && comment ) {
$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/comment/dislike’,
method: ‘POST’,
data: {comment:comment, post:post},
success: function(response) {
parentReply.find(‘.comment-like, .comment-dislike’).addClass(‘not-allowed’);
parentReply.find(‘.comment-dislike .comment-dislike-value’).html(response.dislikes);
Toast.fire({
icon: ‘success’,
title: ‘بازخورد شما برای این نظر با موفقیت ثبت شد.’
});
},
error: function(err) {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: بازخورد شما ثبت نشد!’
});
}
});
} else {
Toast.fire({
icon: ‘error’,
title: ‘خطا: شما قبلاً به این نظر امتیاز داده اید!’
});
}
});

$(document).on(‘click’, ‘#load-more-comments’, function() {
var from = parseInt($(this).attr(‘data-from’));
var post = $(this).attr(‘data-post’);

$.ajaxSetup({
headers: {
‘X-CSRF-TOKEN’: $(‘meta[name=”csrf-token”]’).attr(‘content’)
}
});
$.ajax({
url: ‘/post/load-more-comments’,
method: ‘POST’,
data: {post:post, from:from},
success: function (response) {
if ( response.count > 0 ) {
$(‘#load-more-comments’).attr(‘data-from’, from + response.count);
$(‘.comments-list’).append(response.output);
}
if ( response.count

سینماپرس: نشست نقد و بررسی «دو لکه ابر» تازه ترین فیلم سینمایی مهرشاد کارخانی در خانه هنرمندان برگزار شد.

به گزارش سینماپرس، تازه ترین فیلم سینمایی مهرشاد کارخانی با حضور عوامل فیلم در خانه هنرمندان برگزار شد.

در ابتدای این نشست نقد و بررسی که مدیریت آن را مازیار فکر ارشاد به عهده داشت، کارخانی به موضوع اصلی در فیلم «دو لکه ابر» اشاره کرد و گفت: موضوع این فیلم تنها درباره گمشده ها نیست بلکه درباره گم شدن ها است و ریشه در تاریخ معاصر این سرزمین دارد ما دیده ایم چه افرادی در بهمن ۵۷ گم شدند و سال های دهه ۶۰ و تا امروز هم گم می شوند. و گاهی هرگز پیدا نمی شوند. هیچ مرکز ان جی او ای وجود ندارد تا به آنجا مراجع شود. گم شدن تنها فیزیکی نیست! نسل ما سال ها است که گم شده اند… در همین زمینه با افرادی که گمشده هایی در این چهل سال اخیر داشتند گفتگو کردم. ضمن اینکه برای ساخت این فیلم خیابانی، مانند کارهای قبلی ام از جریان موج سینمای فرانسه، فیلم نوآر، سینمای وسترن و … بهره بردم.

در ادامه این نشست ستار اورکی آهنگساز «دو لکه ابر» درباره ساخت موسیقی متن این فیلم گفت: کار کردن با مهرشاد کارخانی برای من دشوار و لذت بخش بود و خوشبختی من این بود که مهرشاد ژانرهای موسیقی را به خوبی می شناسد و دو ماه تمام برای ساخت موسیقی این فیلم بی وقفه کار می کردیم. من تا کنون ۵ فیلم بلند سینمایی و دو فیلم مستند با کارخانی کار کردم که همه آن برای من لذت بخش بود.

نیوشا مدبر بازیگر نقش «مروا» در فیلم «دو لکه ابر» درباره این فیلم گفت: جنس آدم هایی که در این فیلم سینمایی می بینیم، اطراف ما بسیار هستند. آدم هایی که سالیان سال هست در خود گم شده اند و در روزمرگی خود فرو رفته اند.داستان فیلم دو لکه ابر

وی درباره کاراکتر «مروا» در این فیلم سینمایی گفت: مروا دختری است که از جنوب تهران می آید که پس از آزادی از زندان به زندان بزرگتری مثل جامعه پا می گذارد و در این زندان بزرگ دچار سردرگمی و بلاتکلیفی می شود و چرا به زندان افتادن آن و آنچه بر او در زندگی گذشته دچار ابهام است. البته در صحبت هایی که با کارخانی داشتم تاکید داشت که ابهام در شخصیت مروا تعمدی است.

مهرشاد کارخانی ادامه داد: فیلم «دو لکه ابر» تلخ ترین فیلم من است و سعی کردم این تلخی را در فضا و تصویر با کمترین دیالوگ نشان دهم.

در ادامه این نشست مازیار فکری ارشاد به علاقه کارخانی برای ساخت فیلم های خیابانی اشاره کرد و گفت: در همه فیلم هایی که کارخانی ساخته یک تم مشترک وجود دارد و در سینمای مستقل ما کمتر فیلمسازی پایبند این جنس از سینما است.

کارخانی گفت: یک بار برای همیشه تکلیف خودم را با فیلم «ریسمان باز» روشن کنم. به عنوان یک فیلمساز من هم «ریسمان باز» را دوست دارم اما قرار نیست هر فیلمی که می سازم با این فیلم مقایسه شود. «ریسمان باز» را یکبار ساخته ام و در آن سال ها بیشتر مورد توجه قرار گرفت و عناصری مثل “گاو” برای تماشاگر جذاب تر بود و یک سری دیالوگ ها تلخی های فیلم را می پوشاند… «دو لکه ابر» یک فیلم اجتماعی است که نگاه عمیق تری به جامعه که در آن زندگی می کنیم دارد، همچنین ساختار محکم تری دارد و از هر نظر تا به امروز کامل ترین فیلم من است.

نیما رئیسی بازیگر این فیلم سینمایی خاطرنشان کرد: من در ابتدا با تفکر آقای کارخانی آشنا شدم و بعد وارد کار شدم به نظرم این فیلم آدم های بسیار قابل بحثی دارد که هرکدام از آنها سرآغاز یک قصه جدید در سینما هستند. به عنوان مثال کاراکتری که من بازی کردم علاوه بر شخصیت پردازی درستی که شده بود از جهت گریم و طراحی لباس به گونه ای بود که فارغ از اینکه آن را بازی کردم گاهی فکر می کنم که جای چنین شخصیتی در سینمای ایران و روی پرده بسیار خالی بوده است. به همین دلیل فکر می کنم مهرشاد تک تک این کاراکترها را به درستی شخصیت پردازی کرده است.

کارخانی در تایید صحبت های رئیسی گفت: ضمن اینکه باید تاکید کنم که این شخصیت ها در گذشته نمانده اند، بلکه دوست ندارند گذشته با وقار و با احترام و شیرین خود را خراب کنند.

مازیار فکری ارشاد منتقد جلسه درباره نوع سینمای مورد علاقه مهرشاد کارخانی گفت: تعلق خاطر مهرشاد کارخانی به جریان سینمای خیابانی دهه ۵۰ ایران مشهود است در واقع علاقه کارخانی به آثاری که فیلمسازانی چون امیر نادری و فریدون گله دنبال می کردند و از پیشگامان سینمای ایران بودند، بارز است. در واقع مهرشاد به گونه ای از جریان پرسه زنی در شهر علاقه دارد، گونه ای که در سینمای ایران نمونه کمتری از آن سراغ داریم و به عنوان نمونه می توانیم به فیلم «شب های روشن» فرزاد موتمن اشاره کرد که بخشی از قصه در پرسه زنی های شخصیت های اصلی داستان می گذرد. اما درباره «دو لکه ابر» باید بگویم که انتخاب موضوع گمشده ها که تمی اجتماعی دارد اشاره درستی است که در سینمای ایران کمتر دیده شده است.

مدبر درباره اظهار نظر فکری ارشاد گفت: به اعتقاد من ساخت فیلم های خیابانی کار سختی است و کار در کنار یک گروه حرفه ای تجربه های ارزنده ای را برای من به همراه داشت که از همه همکارانم در این فیلم تشکر می کنم.

در پایان این نشست رحیمیان فیلمنامه نویس «دو لکه ابر» گفت: پرداخت به موضوع گمشده در سینمای ایران موضوع تازه ای است و این موضوع در میان فیلمنامه های تکراری که پشت سر هم در حال ساخته شدن است گم می شود. از همین رو پرداخت به این موضوع با توجه به شرایط اجتماعی که در آن قرار داریم برای من جالب بود. به اعتقاد من «دو لکه ابر» حکایت از گمشدگی فردی ندارد بلکه اشاره ای به گمشدگی افراد در اجتماع است. گمشدگی که همه را دچار سردرگمی و بلاتکلیفی که امروزه شاهد آن هستیم، کرده است.

پس از پایان صحبت های عوامل فیلم «دو لکه ابر» جلسه پرسش و پاسخ تماشاگران با حضور عوامل ادامه پیدا کرد.

روابط عمومی فیلم «دولکه ابر»

دو لکه ابر، ساخته ی مهرشاد کارخانی فیلمی تحسین برانگیز است، از آن رو که کارگردان زبان سینما را به خوبی می شناسد. ورود او به عالم سینما از طریق عکاسی به او کمک کرده است که این زبان را استادانه یاد بگیرد.شاید اگر پایی در ادبیات یا هنرهای دیگر می داشت، نمی توانست چنین بر زبان سینما مسلط شود.

دو لکه ابر درباره ی دختری گمشده، به نام “زهره” دانشجوی عکاسی است که در آستانه برگزاری نمایشگاه عکس ناگهان ناپدید می شود. کارگردان هم نمی گوید چرا و همچون خیلی از نشانه های دیگر فیلم تعمدا چرایی گمشدن او را بازگو نمی کند. در تمام فیلم جست و جوی “کسری” -برادر زهره- را شاهدیم، اما این مفهوم گمشده خیلی زود بدل می شود به گمشدگی که از فرد فراتر می رود و تمام سطح جامعه را در بر می گیرد. گویی همه گمشده اند؟! از جمله کسری که خود به دنبال گمشده اش می گردد، گویی در این جست و جو به شناختی از خود و جامعه می رسد، تا دیگرانی که در فیلم چه حضوری پررنگ دارند و چه کسانی که لحظه ای می آیند و برای همیشه می روند.

زهره که نامش نماد درخشندگی و طرب و شادمانی است، همه این ها در وجود کسری گم شده و به درماندگی رسیده است.

اسامی شخصیت های فیلم بیانگر ذهنیت پدران و مادرانی است که آینده ای هم معنای این اسم ها برای فرزندان خود آرزو می کرده اند، اما اکنون و این جا ، می بینیم که این اسامی چه اندازه از مفهوم تهی شده اند. از آن جمله است “مروا” که از ابتدا با “کسری” همراه می شود، معنای “مروا” فال نیک است، اما گذشته و اکنون این دختر که خود گمشده ی دیگری است و از دل و جان تقلا می کند که خود را از حصار برهاند، هیچ نشانی از فال نیک یا مفهوم نیک و سعادت نشان نمی دهد و آن چه ما در او می بینیم، “مرغوا” به معنا فال بد است.

کارخانی از تز مفهوم گمشده به گمشدگی می رسد و این قصه را پیوسته و موجز بیان می کند، هم در تصویر و هم در دیالوگ وبیش تر از طریق نشانه.داستان فیلم دو لکه ابر

نشانه هایی که پیاپی می آیند و هر لحظه ذهن بیننده را درگیر می کنند. از نام شخصیت های فیلم گرفته تا صور و اسباب دیگر. فیلم با این صحنه شروع می شود، کسری از دل مزرعه ای بیرون می زند، گویی جست و جوی بی سر انجامی را تداعی می کند، که همه بیانگر گمشدگی و گریز از مرکز است. حکایت زندگی ما که نه مداری دارد و نه قراری و همه از آن می گریزند، و گویی راه فراری ندارند.

قطارهایی که می روند، یکی مسافر می برد و دیگری نفت. در فیلم هیچ قطاری نمی آید، ایستگاهی که پس از این قطارها از آدمی تهی است و تنها سگی زمین آن را می بوید، شاید در جست و جوی انسان.

و “آذر” زنی که به دیدار محبوبش “منصور”می رود و زیر سرپناهی که هیچ امنیتی در آن نیست، عاشقانه های خود را یاد آوری می کنند…

دو لکه ابری که به هم نمی رسند، چه از عنوان فیلم، دو لکه ابر که دست باد آن ها را به این سو و آن سو می برد و مفهوم جدایی همراه با آن هاست. نماد آدم های فیلم که در سیر و گذر خود هیچ گاه به هم نزدیک نمی شوند و اگر دل به گریز از جدایی ببندند و یا سواره با هم راهی یگانگی شوند، مرگ بر سر راه شان کمین می کند.

کارخانی با دو لکه ابر به سینمای خود غنا می بخشد.

«دو لکه ابر»، هیچ جایی در سینمای جریان اصلی ندارد. نه سوپراستاری دارد و نه قصه ای پرکشش از دل معضلات خانواده های طبقه متوسط تعریف می کند. «دو لکه ابر»، یک فیلم مستقل جمع وجور است که ادعایی ندارد، اما سعی می کند، باکمی جسارت، خارج از محدوده های تعریف شده سینمای ایران قصه اش را تعریف کند. درواقع «دو لکه ابر»، حداقل استانداردهای جریانی که در آن با مخاطب ارتباط برقرار می کند را داراست، و کاملاً یک فیلم تجربی است.

قصه فیلم در برداشت اول ساده و سطحی به نظر می رسد؛ چهار کاراکتر، هرکدام به دنبال کسی یا چیزی. مروا به تازگی از زندان آزادشده، چرا در زندان بوده، نمی دانیم، تا پایان پاسخی نمی یابیم، اهمیتی هم ندارد که چرا او در زندان بوده، آنچه اهمیت دارد این است که مروا، یک دختر است از یک خانواده سنتی، پس بعد از آزادی جایی در میان خانواده اش ندارد و باید برود. مروا از برادرهای ناتنی اش می برد و به دوست مادرش، آذر، پناه می برد تا با کمک او از ایران خارج شود. آذر، سال هاست عاشق منصور است، از زمانی که باهم به مدرسه می رفتند، قبل از انقلاب. از آن زمان تاکنون چه بر آذر و منصور گذشته نمی دانیم، فقط میدانیم هر دو، بار شکست در زندگی شان را به دوش می کشند.

آذر از دوست منصور، کسری می خواهد تا در مدتی که مروا به دنبال کارهای اداری خروجش از کشور است او را همراهی کند. کسری به دنبال خواهرش می گردد، خواهری که یک روز رفته و دیگر برنگشته است، هیچ کس خبری از او ندارد، انگار که از اول هم نبوده است.
مروا می تواند همان خواهر گمشده کسری باشد. آذر می تواند در یک روز تصمیم بگیرد که برود و منصور بماند و یک انتخاب.
«دو لکه ابر» حاصل تعامل فیلم سازش با جامعه است. کارخانی وقتی «دو لکه ابر» را می سازد که انسان جامعه مدرن بیش از هرزمانی سرگشته است، اما رابطه نزدیک کارخانی و جامعه اش فراتر از این حرف هاست. در چند سکانس، میان جستجوهای بی ثمر کسری و پرسه زنی های بی هدف مروا، به اخباری از فاجعه منا برمی خوریم. فاجعه ای که به جز شهیدانش، داغ چندین مفقودشده را نیز به دلمان گذشت. در همین جستجوها و پرسه زنی هاست که به گمشدگانی می رسیم که از زمان انقلاب تاکنون کسی به دنبالشان است. گمشدگانی که در حوادث انقلاب و جنگ گم شده اند و اثری از آن ها باقی نیست.

به همین دلیل هم هست که کارخانی از شخصیت پردازی سرباز میزند و باعرضه برشی کوتاه از زندگی کاراکترها، هرکدام را نماینده انسانی می کند که به دنبال گم گشته خود است. اما «دو لکه ابر»، بی مکانی در قصه اش ندارد، روایت فیلم کاملاً بومی است و نگاه ایرانی و فرهنگ ایرانی در آن موج میزند که این هم از تعامل فیلم ساز با جامعه ای که از آن بر خواسته، ناشی می شود.

«دو لکه ابر»، در ادامه آثار دیگر کارخانی، ازجمله «ریسمان باز»، در کوچه پس کوچه های پایین شهر و مرکز شهر می گذرد. قاب های کارخانی شلوغ و پررفت وآمد و است و همین موضوع، «دو لکه ابر» را به جوش وخروشی که در فیلم شاهد هستیم می رساند. از سوی دیگر، عنصر صدا، بیشترین کارکرد دراماتیک را در فیلم دارد و در بیشتر سکانس ها، صدای پس زمینه و صدای هیاهوی شهری، بر صدای کنش های جاری در میان زمینه قاب، غالب است. از سوی دیگر، فعالیت طولانی و حرفه ای کارخانی در عکاسی سینما، به او فرصت می دهد تا قاب هایی را بچیند که بی هیچ بازیگری، دراماتیک و قصه گوست و با تکیه بر لوکیشن درام را جلو می برد. به علاوه انتخاب امید علومی به عنوان بازیگر اصلی، همراه با نوعی ناشی گری در ارائه نقش است که کاملاً آگاهانه و عامدانه است. علومی و دیگر بازیگران فیلم، حتی آشا محرابی و نیما رئیسی، شبیه بازیگران یک فیلم نیستند، بلکه فیلم شبیه قطعه ای از زندگی آدم هایی است که در گوشه و کنار این شهر، زندگی می کنند و در ادامه روایت، این رئالیسم تلخ و گزنده که در سرتاپای فیلم تنیده شده، به یک تراژدی انسانی تبدیل می شود.

با همه این ها، «دو لکه ابر» بی ایراد هم نیست و مانند اکثر آثار سینمای ایران، ایراداتش به فیلم نامه بازمی گردد. فیلم نامه «دو لکه ابر» از آشفتگی رنج می برد، قصه را با کاراکترهای فرعی مثل برادر ناتنی مروا و باند تبهکاری که در انتهای فیلم می بینیم گره میزند و از انسجام اثر می کاهد. «دو لکه ابر» زیادی رک و راست است و کمی بیش ازاندازه موجز. کارخانی، زحمت زیادی به خود نداده تا بن مایه های روایتش را در بطن قصه جاسازی کند، که البته همین موضوع هم باعث می شود که «دو لکه ابر»، با همه خصوصیاتی که از سینمای هنری و تجربی یدک می کشد، بتواند با مخاطب عام هم ارتباط برقرار کند و بی هیچ زحمتی رمزگشایی شود که شاید این راحتی در برداشت به مذاق مخاطب خاص خوش نیاید.
درنهایت، «دو لکه ابر»، یک فیلم خیابانی با دغدغه های هویتی است که با ایرادات جزئی که در فیلم نامه دارد، قصه ای متفاوت را با پرداختی جذاب به تصویر درمی آورد. «دو لکه ابر»، قصه دورهای باطل بی قراری انسان است. انسانی که هرچه می گردد، چیزی نمی یابد و وقتی به گمشده اش می رسد انگار به عروج رسیده است.

فرزانه صادقی, آرزو پروده, مینوش رحیمیان, رامین قدرتی, افشین سنگ چاپ و…

مجری طرح و سرمایه گذار: بهروز دین یاریان مدیر فیلمبرداری: علی اظهری تدوین: سارا آهنی طراحی وترکیب صدا: محمدرضادلپاک، حسین مهدوی موسیقی: ستاراورکی دستیاراول فیلمبردار: ابرهیم شاکری دستیاراول کارگردان: امیرتوکلی، نیمامدبر برنامه ریز: پرنیا کاظمی پور مدیر روابط عمومی: علی زادمهر عکس: حنا شفیعی مهریار صدابردار: امیر شاهوردی طراح گریم: فریور معیری طراح صحنه و لباس: عسل هاشمی سراج مدیر تدارکات: رضا دهقان طراح جلوه های ویژه: عباس شوقی جانشین تولید: سعید سیاوشی، رامبد دین یاریان.

نوع فیلم: اجتماعی

سال تولید: 1394

کارگردان: مهرشاد کارخانی

داستان فیلم دو لکه ابر

داستان فیلم دو لکه ابر
داستان فیلم دو لکه ابر
0

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *