خداوند چگونه به وجود آمده

خواص دارویی و گیاهی

خداوند چگونه به وجود آمده
خداوند چگونه به وجود آمده



این که خدا از اول چگونه بوده است در واقع بیان دیگری از این سؤال است که چرا خدا خود به خود و بذاته بوده در حالی که هر موجودی خالقی و پدید آورنده ای داشته است. و در واقع، سؤال این است که خدا چگونه به وجود آمده است و چه کسی خدا را آفریده است؟


 

برای پاسخ، بهتر است به این چند سؤال توجه شود؛ زیرا این سؤال ها ذهن را برای درک پاسخ اصلی آماده تر می سازد؛ رطوبت هر چیز از آب است. رطوبت آب از چیست و از کجاست؟ چربی همه غذاها از روغن است. چربی روغن از چه و از کجاست؟ شوری همه چیز از نمک است. شوری نمک از کجاست؟ پاسخ این است که رطوبت برای آب و شوری برای نمک و چربی برای روغن ذاتی آنها است. همچنین هنگامی که سؤال شود هستی هر موجودی از خدا است پس هستی خدا از کیست؟ پاسخ می دهیم: هستی خدا ذاتی او و از خود او است و از جای دیگر نیست.


 

خداوند چگونه به وجود آمده

این یک اصل مسلم است که هر معلولی علت دارد ولی مغالطه ای که صورت می گیرد این است که خداوند هم یک معلول فرض می شود. به عبارت دیگر گمان می شود هر موجودی علت دارد حتی وجود بذاته یا خدا. همین طور باید گفت هر پدیده ای نیاز به آفریننده دارد، ولی خداوند یک پدیده نیست که نیاز به خالق داشته باشد، بلکه ایجاد کننده همه پدیده ها است.

[1]


 

به بیان دیگر،
 
ساده ترین مفهوم خدا، همان موجود کامل و بی نقص و بی نیازی است که هست بدون این که به کسی نیازی داشته باشد تا از او مدد بگیرد؛ چه در وجود و چه در آثار.


 

پس اگر خدایی توهم شود که گاهی هست و گاهی هم نیست، این همان خدای توهمی ما است؛ چرا که گفتیم خدا یعنی موجودی بی نیاز که وجود و آثار خود را از کسی نمی گیرد، بنابراین همیشه بوده و هست. لذا این تعریف خدا و خدا بودن بذاته اباء از نیاز و حدوث دارد.


 

این صرفاً یک وسواس ذهنی است که ذهن انسان وقتی متوجه مفهوم خالقیت است، فراموش می کند که خدا، بی نیاز است و وجود،

حقیقت ذاتی اوست. بنابراین نمی تواند تصور کند که وقتی هرچیزی خالقی بالاتر از خود دارد پس چرا نباید خدا هم خالقی برتر داشته باشد. در این جا، خدا به عنوان یک پدیده فرض شده است، حال آن که این مفهوم از خدا ساخته ذهن است نه خدایی که بذاته وجود دارد و بی نیاز از علت است.


 

بنابر این اگر خداوند چنین موجودی است که هستی و عشق و بی نیازی و فیاضیت مطلق و بی پایان است، بدون این که هیچ حد و قید و نقصان و ظلمت و نیازی داشته باشد، پس نمی تواند همچون موجودات محدود و ناقص، نیاز به کسی بالاتر از خود داشته باشد که به عنوان خالق، محتاج او باشد.


 

چرا که خود اوست که همه هستی را و همه برتری ها و حدود را ایجاد کرده است و بدون او هیچ چیزی وجود ندارد تا بتوان خالقیت هم برای آن توهم کرد.


 

اما در ذهن بسیاری از مردم، مفهوم درستی از خدا وجود ندارد چرا که خدا بالاتر از هر مفهومی است. لذا تصور اکثر اذهان ضعیف از خدا فقط شامل صفت خالق بودن اوست، آن هم به معنایی مشابه با هر خالق حادثی دیگر با این تفاوت که خدا خالقی است باعظمت تر به حدی که تمام آنچه می بینیم اعم از سیارات و تمامی کیهان، همه را آفریده؛ همچون فرشته ای باعظمت که البته جا دارد سؤال شود این خدای باعظمت آیا خود،خالقی ندارد؟ بنابراین  این تصورو ایده، هرچند که موجودی است با عظمت، اما خدا نیست چرا که منظور از خدا آن ذاتی است که مستجمع جمیع صفات کمال و فاقد همه صفات نقصان است و مقید به هیچ قیدی از قیود و محدود به هیچ حدی از حدود نیست و هستی مطلق و یگانه و بی نیازی است که بذات خود دارای این صقات است نه این که کسی این صفات را به او داده باشد.


 

خدایی که نیاز به خالق داشته باشد و بتوان در مورد او این سؤال را مطرح نمود که چه کسی خالق و موجد خود او بوده، در واقع مفهومی است ناقص که البته خدا منزه از آن است و بلکه از هر فهم و درک و ذهنیتی و لو در دقیق ترین و صحیح ترین شکل آن برتر و بالاتر است.


 

آنچه گفته شد را می توان با مثال ها و سؤال هایی به ذهن نزدیک و ساده تر کرد؛ مثلا می دانیم رطوبت هر چیز از آب است. اما رطوبت آب از چیست و از کجاست؟ چربی همه غذاها از روغن است. چربی روغن از چه و از کجاست؟ شوری همه چیز از نمک است. شوری نمک از کجاست؟ پاسخ این است که رطوبت برای آب و شوری برای نمک و چربی برای روغن ذاتی آنها است. همچنین هنگامی که سؤال شود هستی هر موجودی از خدا است پس هستی خدا از کیست؟ پاسخ می دهیم: هستی خدا ذاتی او و از خود او است و از جای دیگر نیست.


 

نمایه مرتبط: 479 (سایت: 520)
.


 

[1]

 

 

سبحانی، جعفر، عقاید اسلامی در پرتو قرآن حدبث و عقل، ص 120-121، نشر بوستان کتاب، 1386 ، قم

آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید.


حاضرین در سایت :

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و استفاده از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز است.


Copyright 2018 – All Rights Reserved

انتخاب سریع یک انجمن
 


نمایش برچسب‌ها

مشاهده قوانین
انجمن


“آینده در دستان شماست

زیبایی هایی که هنوز ندیده اید

میکس فوق العاده زیبا از آهنگ دل را ببین با صدای علیرضا افتخاری و سفر های مقام معظم رهبری به شهر های مخطلف کشور (زاهدان-زنجان-بم) که چیز پر مغز و قشنگی از آب در آمده حتماً ببینید…خداوند چگونه به وجود آمده

موسسه تدوین آثار و نشر اخلاقیات شهدای شهرستان زرند

مداحی مهدی اکبری کاش بودی کرببلا برادر بی حرمم حسن جان

در آپارات شما قادر خواهید بود ویدئوهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از اخبار رویدادها اطلاع پیدا کنید.

آرشیو هزاران فیلم وسریال ایرانی و خارجی

آرشیو انیمیشن و فیلم های مناسب برای کودکان

مسئولیت محتوای ویدئوها و هرگونه پاسخگویی به ادعاهای مطروحه توسط اشخاص حقیقی
و حقوقی با منتشر کننده است و آپارات هیچگونه مسئولیتی نسبت به آن ندارد.


خداوند چگونه به وجود آمده است؟

تبیان/ پاسخ در دو محور مطرح می شود:این سؤال درباره موجوداتی مطرح است که مخلوق اند و خداوند آنها را آفریده است. اما درباره خداوند که آفریدگار و خالق همه موجودات است مطرح نیست. مثلاً‌ درباره انسان ها، درخت ها، دریاها، آسمان و زمین و سایر موجودات چون مخلوق هستند و روزی نبوده اند بعد خلق شده اند و خداوند آنها را خلق کرده است، می توان پرسید که آنها چگونه به وجود آمده اند و چه عوامل و شرایطی در موجود شدن آنها نقش داشته است؟اما درباره خداوند این سؤال جا ندارد که کسی بپرسد خدا چگونه به وجود آمده است؟ بدلیل این که آن سؤال اصلاً مربوط به موجوداتی است که مخلوق اند و خالق دارند و روزی نبوده اند بعد خلق شده اند. اما خداوند چون مخلوق کسی نیست و خالق ندارد و همیشه بوده و همواره وجود دارد؛ لذا سؤال از چگونه بوجود آمدن او بی معناست.برای نزدیک شدن مطلب به ذهن و آسان شدن فهم و درک پاسخ بدین مثال توجه شود: فرض کنید کسی در یک جای و محلی و اطاقی سربسته و بدون شیشه و وسایل روشن کننده به سر می برد، مدتی در تاریکی کامل زندگی می کنید و چشم او هیچ چیز را نمی بیند .بعد از مدتی بدون این که متوجه شود مثلاً در خواب باشد کسی از راه ایجاد یک روزنه در آن اطاق و یا جاسازی وسیله ای روشن کننده نظیر برق و یا هر چیزی دیگر نور و روشنایی در آن محل پدید می آورد بگونه ای که او از وسایل نوردهنده و روشن کننده خبری ندارد. بعد از خواب بیدار می شود و و می بیند که اطاق و محل زندگی اش شما روشن شده، طبیعی است که این سؤال پدید می آید که این اطاق و محل تاریک را چه کسی روشن کرده است و چگونه و چرا روشن شده است و سؤال های از این قبیل.اما اگر کسی در فضای بیرونی و همواره در برابر نور آفتاب و روشنایی قرار داشته باشد و تاریکی شب را نبینید نداند اساساً برای او این سؤال مطرح نمی شود که این روشنایی چگونه بوجود آمده است؟ و اگر به فرض مطرح شود به اندک توجه می فهمد که روشنایی بر اثر تابش خورشید پدید آمده و خورشید هم روشنایی و نورش از خودش است.اما این که خورشید چرا و چگونه روشنایی دارد اصلاً برای او مطرح نمی شود و اگر هم مطرح شود با دقت بدین نتیجه می رسد که خورشید نحوه وجودش طوری است که نور دارد و روشن است و به دیگران نور و روشنایی می بخشد.این مثال تنها برای نزدیک شدن مطلب به ذهن است و هرگز بدین معنا نیست که وجود خداوند نیز چنین است؛ لذا با توجه بدین مثال می گوییم پرسش مزبور که مربوط به چگونگی به وجود آمدن خداوند است نظیر همین مثال است یعنی اساساً این سؤال درباره خداوند جا ندارد و مربوط به موجوداتی است که روزی نبودند بعد خلق شده و بوجود آمده اند اما خداوند چون همواره بوده و هست، پس این سؤال دربارة او معنا ندارد.و اگر هم به فرض مطرح شود پاسخ آن است که خداوند اصلاً عین وجود و هستی است و چگونه بوجودآمد را بر نمی تابد . چون چگونگی پیدایش و سؤال از آن مربوط به وجود مخلوقات است و خداوند مخلوق نیست، بلکه خالق همه است و چیزی که مخلوق نباشد چگونگی پیدایش هم ندارد.[1]ثانیاً: وجود ما انسان ها بلکه همه مخلوقات نسبت به خداوند ناقص و محدود است و گذشته از آن که اساساً خداوند چگونگی پیدایش ندارد، ما نمی توانیم از همه اسرار وجود خدا سر در بیاوریم و تنها به همان اندازه که خداوند در کتاب های آسمانی مثل قرآن خود را معرفی کرده می توانیم خدا را بشناسیم و با کمک گرفتن از عقل خود نسبت به خداوند معرفت پیدا کنیم و خداوند در قرآن کریم خود را چنین معرفی کرده است:(هُوَ الْأَوَّلُ وَ الآخروَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ)[2]یعنی اوست اول و آخر، و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست.و یا در سوره مبارکه توحید در معرفی خود فرمود:(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ)[3]یعنی بگو ای رسول: او خدای یکتاست، آن خدای که از همه بی نیاز و همة عالم به او نیازمند است.نه کسی فرزند اوست، و نه او فرزند کسی، و هیچ کس مثل و همتای او نیست.[4]ثالثاً گذشته از این که خداوند چگونگی پیدایش ندارد و این سؤال درباره او بی معناست در قرآن و روایات فراوان آمده که انسان نباید درباره ذات و چگونگی خداوند فکر کند؛ چون اساساً چگونگی دربارة خدا راه ندارد، در این جا تنها به ذکر دو حدیث اکتفاء می‌شود:الف: امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: خداوند به چگونگی توصیف نشود، چگونه می توان او را به چگونگی وصف کرد با این که چگونگی را او آفریده تا چگونگی شده و به وسیله چگونگی که برای ما قرار داد چگونگی شناخته شد.[5]ب: در حدیث دیگر نیز امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر که درباره خدا فکر کند که او چگونه است هلاک می شود؛[6]یعنی به نتیجه نمی رسد و ممکن است سبب گمراهی و هلاکت فکری و اعتقادی او شود.همراهان عزیز، آخرین خبر را بر روی بسترهای زیر دنبال کنید:آخرین خبر در تلگرامhttps://t.me/akharinkhabarآخرین خبر در ویسپیhttp://wispi.me/channel/akharinkhabarآخرین خبر در سروشhttp://sapp.ir/akharinkhabarآخرین خبر در گپhttps://gap.im/akharinkhabar


11:01 دیروز


11:00 دیروز


10:47 دیروز

خداوند چگونه به وجود آمده


10:31 دیروز


10:03 دیروز


9:37 دیروز


8:59 دیروز


8:35 دیروز


7:24 دیروز


6:33 دیروز


6:00 دیروز


5:20 دیروز


4:55 دیروز


4:38 دیروز


4:20 دیروز


3:49 دیروز


3:24 دیروز


3:14 دیروز


2:55 دیروز


2:48 دیروز


2:27 دیروز


2:00 دیروز


1:58 دیروز


1:39 دیروز


1:33 دیروز


1:30 دیروز


1:00 دیروز


12:40 دیروز


12:37 دیروز


12:32 دیروز


12:28 دیروز


12:25 دیروز


12:00 دیروز


11:45 دیروز


11:23 دیروز


11:12 دیروز


11:00 دیروز


10:39 دیروز

خداوند چگونه به وجود آمده


10:27 دیروز


9:44 دیروز


9:12 دیروز


9:00 دیروز


1397/10/20


1397/10/20


1397/10/20


1397/10/20


1397/10/20


1397/10/20


1397/10/20


1397/10/20

پیام هایی که در حدود قانون و ادب بوده و حاوی تهمت، توهین و هتک حرمت شخصیت های حقیقی و قومیتی نباشید، پس از بررسی منتشر می شود

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird verarbeitet…

Wird geladen…

خداوند چگونه به وجود آمده

Wird verarbeitet…

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird verarbeitet…

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird geladen…

🌷دانلود کتاب های مفید و ضروری🌷1.جواب به 41 اشتباه علمی در قرآنhttp://url.ie/12it12.اسلام و برده داریhttp://url.ie/12it23.زن در اسلامhttp://url.ie/12it34.جواب به نقد جامع قرآن آقای سهاhttp://url.ie/12it4کتاب “الحاد نوین، باتلاق رنگین” که در آن به هفتصد شبهه رایج اسلام ستیزان در فضای مجازی جواب داده است سوالات فراوانی که باعث خداناباوری و بی دین شدن جوانان زیادی شده و این کتاب با زبانی ساده به تمام این شبهات پیرامون اسلام جواب صریح داده است و باعث بازگشت به اسلام افراد زیادی شده است **خواندن این کتاب برای هر مسلمانی در عصر حاضر لازم و ضروری است**کتاب الحاد نوین، باتلاق رنگین در دو جلد است که می توانید آن را از کتاب فروشی های سراسر کشور تهیه کنید

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird geladen…

Wird verarbeitet…

Playlists werden geladen…

تصور جهانی بدون زمان برای ما که موجودی زمانمند هستیم؛ امری سخت و شاید نشدنی باشد. اما اگر از سطح حواس و خیال فراتر رویم و از ابزار عقل استفاده کنیم، می توانیم مساله را به نحوی بهتر در یابیم.

آنچه در فلسفه اسلامی به عنوان حقیقت زمان تحلیل می شود، تغییر تدریجی است. در واقع هر امر مادی که دچار تغییر است این تغییر تدریجی او امری به اسم زمان را می سازد. با این تلقی، زمان هر شی، امری مخصوص به خود آن است و اینکه روز و ماه و سال را به عنوان زمان می شناسیم به این دلیل است که آن ها اموری عمومی هستند که برای سنجیدن زمان اشیاء مختلف کاربرد دارند. همان گونه که مثلا از متر برای بیان مساحت اشیاء مختلف استفاده می کنیم در حالی که متر ابزاری برای بیان مساحت است نه اینکه خودِ مساحت باشد.

با این توضیحات روشن می شود که زمان یک بُعد(جهت) اشیاء مادی است. و با توجه به اینکه عالم ماده تنها بخشی از هستی است، می توان دریافت که زمان امری عمومی و در همه جا نیست. بلکه بخشی از مخلوقات الهی است.

با این حساب خدا درون مخلوق خود نیست که او را با این امر بسنجیم! خدا زمان را خلق کرده و درون آن قرار ندارد که از ابتدا و انتهای زمانی او بپرسیم. این پاسخ در احادیث نیز به گونه ای بیان شده است . حضرت علی (ع) در پاسخ فردی که از مکان و چگونگی خدا می پرسد می فرمایند: واى بر تو این راه كه رفته‏ اى غلط است، او مكان را مكان قرار داد بدون اینكه براى او مكانى باشد و چگونگى را چگونگى قرار داد بدون اینكه براى خود او چگونگى باشد پس خدا بچگونگى و مكان گرفتن شناخته نشود و به هیچ حسى درك نشود و با چیزى سنجیده نگردد.[۱]

اما اینکه خدا چگونه به وجود آمده، سوالی ناشی از تشبیه خدا به آن اموری است که در پیش روی حواس خود داریم. و باید متوجه این نکته باشیم که حواس انسان محدودیت هایی دارند و می توان با استفاده از ابزارهای ادراکی ای نظیر عقل، دایره درک را توسعه داد و به موجودی رسید که هیچ نیازی به هیچ چیز دیگری ندارد و اصطلاحا قیوم است و کسی او را به وجود نیاورده است. تا سخن از چگونگی به وجود آمدنش بگوییم.خداوند چگونه به وجود آمده

[۱]. الکافی، ج ۱، ص ۷۸.

 

 

 

سلام روایت که میگه خدا خطاب به حضرت داوود گفته من ۵ چیز را در ۵ چیز گذاشتم اما انسان انها را در جایی دیگه میجوییند ان ۵ چیز چی هستند؟

سلام علیکم
از جمله چيزهايى كه خداوند به داود وحى كرده اين است كه: خداوند مى‏ فرمايد: اى داود، من پنج چيز را در پنج چيز قرار داده ‏ام. ولى مردم مى‏ خواهند آنها را از راه ديگر بدست آورند و قطعا به آن‏ نمى‏ رسند. علم را در گرسنگى و تلاش قرار دادم ولى عده ‏اى آن را با سيرى و راحتى مى ‏خواهند ولى نمى ‏توانند بيابند. من عزت و شرف را در طاعت خودم قرار دادم ولى آنها مى ‏خواهند بوسيله خدمت به پادشاه عزت و شرف را بدست آورند كه موفق نمى ‏شوند. بى‏ نيازى را در قناعت قرار دادم ولى آنها مى‏ خواهند بى‏ نيازى را در ثروت جستجو كنند كه بدست نخواهند آورد. (الجواهر السنية-كليات حديث قدسى، ص ۱۸۰)

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

کلیه حقوق مادی و معنوی این سامانه متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی میباشد.| Copyright 2011 Pasokhgoo.‎ All rights reserved.‎



با عرض سلام و خسته نباشید
من فردی با ایمان هستم (قصد مبالغه ندارم)؛، خدا را قبول دارم و میدانم او خالق تمام هستی و موجودات و … است، اما در این جا پرسشی مطرح است که مرا به شک می اندازد؛
اگر خداوند تمامی موجودات را خلق نموده است و بحث علت و معلول مطرح است، پس خود خدا چگونه به وجود آمده است؟ اصلا خدا چطور وجود دارد؟ چه شکلی دارد؟
از پاسخگویی شما پیشاپیش متشکرم

با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی و مذهبی
این سؤال از یک فرض اشتباه ناشی شده است و آن این که تصور می‌شود هر موجود نیاز به علت دارد، در حالی جمله درست و فرض صحیح این است که هر پدیده ای به علت نیاز دارد، یعنی چیزی که نبوده و وجود یافته است، وجودش نیاز به علت دارد. پس هر موجودی نیاز به آفریدگار ندارد تا بگوییم خدا هم یکی از موجودات است، پس آفریدگار او کیست؟ بلکه هر آفریده‏ای آفریدگار می‌خواهد و خدا آفریده نیست تا به حکم این قانون آفریدگار بخواهد. کاملاً روشن است که اگر موجودی فرض شود که همیشه بوده و هیچ گاه معدوم نبوده تا به وجود آید، نیاز به آفریده و علت نیز نخواهد داشت.
پاسخ سؤال را به بیان ساده‏تری می‌توان بیان کرد:
اگر کسی سؤالات ذیل را از شما بپرسد، چه پاسخی به آن می‌دهید:
رطوبت هر چیز از آب است، رطوبت آب از چیست و از کجا است؟
چربی همه غذاها از روغن است، چربی روغن از چه و از کجا است؟
شوری همه چیز از نمک است، شوری نمک از چیست؟
وقتی به اتاق کار خود یا منزل مسکونی خود نگاه می‌کنید و می‌بینید روشن است، از خود می‌پرسید آیا روشنایی از خود اتاق است؟ فوراً به خود پاسخ منفی می‌دهید، زیرا اگر روشنی اتاق از خود بود، نباید هیچ وقت تاریک بشود، در حالی که پاره‏ای از اوقات تاریک و گاهی روشن است. پس روشنی آن از جای دیگر است. به این نتیجه می‌رسیم که روشنی اتاق و خانه ما در اثر ذرات یا امواج نور است که به آن تابیده است. آن گاه از خود سؤال می‌کنیم روشنی خود نور از کجا است؟ پاسخ این است که روشنی نور از خود آن است.
نیز به سؤال‏های قبلی پاسخ می‌دهیم که رطوبت آب، چربی روغن و شوری نمک از چیز دیگری نیست.
این خاصیت طبیعی و ذاتی آن‏ها است. آب ذاتاً مرطوب است. روغن ذاتاً چرب است و نمک ذاتاً شور است. نیز نور ذاتاً روشن است. در هیچ نقطه جهان نمی­توانیم نوری پیدا کنیم که تاریک باشد و چیز دیگر آن را روشن کرده باشد. ذرات نور هر جا باشند، روشن‌اند و روشنی جزء ذات آن‏ها است.
روشنایی ذرات نور از چیز دیگر و عاریتی نیست. ممکن است ذرات نور از بین برود، ولی ممکن نیست موجود باشند، ولی تاریک! بنابراین اگر کسی بگوید روشنایی هر محوطه‏ای از جهان، معلول نور است، پس روشنایی خود نور از کجا است، فوراً می‌گوییم روشنایی نور جزء ذات آن است.
هم چنین هنگامی که سؤال شود :هستی هر موجودی از خدا است، پس هستی خدا از کیست، پاسخ می‌دهیم هستی خدا ذاتی او و از خود او است و از جای دیگر نیست، مانند این که بپرسیم اصل وجود و هستی از چه چیزی به وجود آمده و مبدأ اصل وجود چیست ؟ معلوم است که اصل وجود و هستی از چیزی به وجود نمی‌آید، چون هر چیز دیگر غیر از وجود، عدم و نیستی است و وجود و هستی از عدم و نیستی به وجود نمی‌آید.
وجود حق تعالی مساوی با وجود مطلق و اصل و حقیقت وجود است. همان گونه که بی معنا است سؤال کنیم اصل و حقیقت وجود چگونه به وجود آمده یا مبدأ آن چیست ؟ بی معنا است که بگوئیم خدا چگونه به وجود آمده است؟ چون فرض چنین سؤالی این است که خدا نبوده و بعد به وجود آمده است و حالا در مورد چگونگی وجود خدا سؤال می‌کنیم اما وقتی که وجود خداوند ازلی و ابدی و مساوی با حقیقت و اصل وجود و هستی باشد، فرض این که خدا زمانی بوده ، نیز اشتباه است، پس دیگر نوبت به سؤال از چگونگی به وجود آمدن اصلا نمی‌رسد.
در مورد مثال‌های زده شده نیز باید توجه داشت که منظور از ذاتی بودن رطوبت برای آب، شوری برای نمک، چربی برای روغن و… هرگز این نیست که مثلاً رطوبت آب چون ذاتی آن است، پس آفریدگاری ندارد، بلکه منظور این است که آفریدگار جهان، آب را طبعاً و ذاتاً مرطوب آفریده است، به طوری که هرگز نمی‌توان رطوبت را از آب جدا کرد. همان گونه که وجود و هستی را نمی‌توان از خداوند جدا فرض کرد .این مثال‏ها برای نزدیک کردن مطلب به ذهن زده می‌شود وگرنه بین این مثال‏ها و موضوع مورد بحث، تفاوت زیادی است، زیرا وقتی می‌گوییم وجود همه چیز از خدا است و وجود خدا از او است، یعنی آفریده کسی نیست و وجود و هستی، ذاتی او است.
اما وقتی می‌گوییم روشنایی همه چیز از نور است و روشنایی نور از خود او است، معنایش این نیست که نور آفریدگاری ندارد، بلکه معنایش این است که آفریدگار جهان نور را این طور آفریده است که روشنایی جزء ذات او باشد و روشنائی از نور جدا نیست، همان گونه که وجود و هستی از خداوند جدا نیست.
جهت آگاهی بیش تر به کتاب «علل گرایش به مادیگری»، بحث ریشه نیازمندی اشیا به علت مراجعه فرمائید.

خداوند چگونه به وجود آمده

با توجه به عدم امکان پاسخگویی در بخش نظرات لطفا سوالات خود را در سامانه «ارسال پرسش» یا بخش «پاسخگویی آنلاین» مطرح نمائید

درباره ما

کلیه حقوق متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی می باشد ©

خداوند چگونه به وجود آمده
خداوند چگونه به وجود آمده
10

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *